در مرگ یوسا
یوسا نویسندهی متفاوتی برای خوانندهها و نویسندههای ایرانی بود، متفاوت با همهی نویسندههای آمریکای لاتین و آمریکا و اروپا. درگیریاش با سیاست و نگاه عمیقش به تاریخ مردم آمریکای لاتین و نقش دیکتاتورها و آنچه آنها را تا به آن جا و جایگاه میکشاند، بخش مهمی از آن چیزی بود که رمانها و نگاه او را به ما نزدیک میکرد و میتوانستیم خودمان و کشورمان را در پرتو کارهاش ببینیم. از "گفتوگو در کاتدرال" گرفته تا "جنگ آخرالزمان" و "سور بز" و اغلب کارهاش، ما تصویر خودمان را در آینهی روابط پر از خشونت و نقش مذهب و سنت در شکلگیری روابط قدرت میدیدیم.
اما فقط نزدیکی تاریخی و فرهنگی نبود که کارهای او را برای ما آشنا میکرد، مدرنبودنش هم بود؛ توجه همزمان به وضعیت اجتماع و نقش فرد و بهخصوص درون فرد هم بود. شگردهایی از رماننویسی که اجازه میداد درونیترین و حسیترین احساسات فرد را هم، در همانزمان که مهمترین تحولات سیاسی اتفاق میافتاد، ببینیم و نقش فرد را در هر غائلهی کوچک و بزرگی بدانیم.
انتخاب بزنگاههای مهم سیاسی ـ که تاریخ معاصر کشورهایی مثل پرو و برزیل و دومینیکن را رقم میزدند ـ و نقش چهرههایی از طبقات و قشرهای مختلف اجتماع در آن بزنگاه، تصویری سراسری و کامل میداد از آنچه در آن بزنگاهها گذشته بود، چه کشتن تروخیلو بود و تغییر قدرت در دومینیکن، چه در پرو، چه رویارویی مذهب و آریستوکراسی بود در برزیل.
دیکتاتوری و جنگ قدرت، گرچه موضوع اغلب رمانهاش بود، اما نقطهی عزیمتش فرهنگ بود و آنچه بسترسازِ جنگ قدرت و شکلگیری و تغییر قدرت در این کشورها میشد. فرهنگِ برآمده از تاریخی پرخشونت همان چیزی بود که، باوجود تمام تغییرات سیاسی، دیکتاتوری را با دیکتاتوری دیگر عوض میکرد، یا دستکم اجازهی برقراری دموکراسی را نمیداد.
رمانهای یوسا همزمان تجسم تاریخ بود و سیاست، اهمیت فرد بود و جامعه، نمایش درون بود و بیرون. او جزو نویسندهگان استثنایی بود که توانست همزمان تصویری همهجانبه و شاید بینقص از جوامع آمریکای لاتین بدهد و درعینحال درونیترین احساسهای بشر گرفتار در اجتماعِ دیکتاتورپرور را نشان بدهد. نشان بدهد که چهطور تاریخ خود را در سرنوشت امروز بازسازی میکند و چهطور خشونتهای سیاسی راه به خشونتهای فردی باز میکنند و چهطور کلنجار مداوم نیروهای سیاسی با قدرتْ تابعی از فرهنگ و سنتهای آن کشور میشود. همهی آنچه باعث شد کتابهاش، باوجود سختخوانبودن، در کشور ما هم خوانندهی زیادی داشته باشند و ما بتوانیم خودمان را در آثار او ببینیم و او را نویسندهیی بدانیم از خودمان.
۲۵ فروردین ۱۴۰۴
#ماریو_بارگاس_یوسا
#حسین_سناپور
@sanapourhossein