
غآيت وجود.
پرنده ي کوچک من، میان میادین جنگ تو برایم از رؤیاهای ناتمام و نجواهای نجیبانه
بخوان.
«نوشتههای دو نویسنده با نامهای
شالو بَرّانی و میچکا، قرار داده میشود»
@qhayat_bot
بخوان.
«نوشتههای دو نویسنده با نامهای
شالو بَرّانی و میچکا، قرار داده میشود»
@qhayat_bot
Рейтинг TGlist
0
0
ТипПублічний
Верифікація
Не верифікованийДовіреність
Не надійнийРозташування
МоваІнша
Дата створення каналуКвіт 14, 2023
Додано до TGlist
Квіт 05, 2025Останні публікації в групі "غآيت وجود."
19.04.202518:32
چه میشود اگر نوشتن را از یاد ببرم؟
- میتوانی تجمعِ افکارت که تبدیل به اشک و بغض و حتی کلام و صدا نمیشود را تحمل کنی؟
- گمان نمیکنم.
-پس نوشتن را هم از یاد نخواهی برد.
- میتوانی تجمعِ افکارت که تبدیل به اشک و بغض و حتی کلام و صدا نمیشود را تحمل کنی؟
- گمان نمیکنم.
-پس نوشتن را هم از یاد نخواهی برد.
08.04.202508:59
تو رفتی و دلم غمین شد
قرین آه آتشین شد
از آن شبی که برنگشتی…
قرین آه آتشین شد
از آن شبی که برنگشتی…
Переслав з:
چامههای ناگهان.

07.04.202513:53
بودلر میگه:
برای اینکه بردهی شکنجهدیدهی زمان نباشید
مست کنید
همواره مست باشید
از شراب از شعر یا از پرهیزکاری
آنطور که دلتان میخواهد.
برای اینکه بردهی شکنجهدیدهی زمان نباشید
مست کنید
همواره مست باشید
از شراب از شعر یا از پرهیزکاری
آنطور که دلتان میخواهد.
05.04.202522:40
گاهی هم نیاز داری رو یه صندلیه چوبی بشینی، سیگار دود کنی و در نهایت حس کنی که میتونی ادامه بدی.
05.04.202518:21
به عنوان صاحب کانال غایت وجود، نه از غایت آدما راضیم نه از وجودشون.
Переслав з:
دوزخ امّا سرد

05.04.202518:20
به عنوان صاحب کانال دوزخ امّا سرد، از وضعیت دوزخیان روی زمین راضی نیستم.
04.04.202514:11
آقای عزیز،
شما هیچ میدانید دلتنگی چیست؟
به راستی که نه!
اگر میدانستید استکان گلدارِ لبریز از چای مرا نادیده نمیگرفتید.
شما هیچ میدانید دلتنگی چیست؟
به راستی که نه!
اگر میدانستید استکان گلدارِ لبریز از چای مرا نادیده نمیگرفتید.
04.04.202509:03
زن و زیبایی.


03.04.202516:17
در معرکه عشق دلیرانه متازید
بر صفحه دریا نتوان مشق شنا کرد
بر صفحه دریا نتوان مشق شنا کرد
02.04.202519:41
میگن: فراموش کن و ترک آغوش کن دنیا پیش روته، بخون از دل و صداش بکن.
@qhayatevojod
@qhayatevojod
02.04.202500:21
عجیب فصلیست بهار.
نو درختانِ تازه پاگیر شده، به جوانه های کوچکشان میبالند و گنجشک ها، برای رقصیدن، دور یکدیگر جمع میشوند و برای یکبار هم که شده، غیبتِ کلاغ ها را به میان نمیآورند.
آفتاب به سلامتیِ دریاچه ها، گیلاس ها را پر از شرابِ سرخ میکند و رنگین کمان هم همراه با والسِ آسمان، برایمان سالسا میرقصد.
در میانِ هنرنماییِ بی تکلف طبیعت، توهم بهار را میان سرگردانیِ رگ هایت، احساس میکنی؟
نو درختانِ تازه پاگیر شده، به جوانه های کوچکشان میبالند و گنجشک ها، برای رقصیدن، دور یکدیگر جمع میشوند و برای یکبار هم که شده، غیبتِ کلاغ ها را به میان نمیآورند.
آفتاب به سلامتیِ دریاچه ها، گیلاس ها را پر از شرابِ سرخ میکند و رنگین کمان هم همراه با والسِ آسمان، برایمان سالسا میرقصد.
در میانِ هنرنماییِ بی تکلف طبیعت، توهم بهار را میان سرگردانیِ رگ هایت، احساس میکنی؟
01.04.202519:41
آقای عزیز،
گاهی اوقات کسی وارد زندگیات میشود که حاضری برای یکبار «دستانش» را گرفتن، حتی با استخوانهای شکسته کیلومترها راه بروی.
گاهی اوقات کسی وارد زندگیات میشود که حاضری برای یکبار «دستانش» را گرفتن، حتی با استخوانهای شکسته کیلومترها راه بروی.
31.03.202522:49
عیبی نداره اگر گاهی اون احمقهی داستان، تو باشی. جدی میگم.
31.03.202521:12
بعد از هر بوسه، تو مرا شنیدی.


02.01.202510:15
Рекорди
05.04.202523:59
1.4KПідписників02.01.202523:59
0Індекс цитування08.04.202516:39
110Охоплення 1 допису22.04.202506:35
0Охоп рекл. допису09.04.202523:59
5.88%ER08.04.202523:59
7.97%ERRРозвиток
Підписників
Індекс цитування
Охоплення 1 допису
Охоп рекл. допису
ER
ERR
Увійдіть, щоб розблокувати більше функціональності.