یادداشت مهم استاد دکتر منصور ثروت در خطاب به رئیس محترم جمهوری اسلامی ایران
آقای رئیس جمهور از مادر کرد و از پدر ترک به دنیا آمده است و تحصیلات را به فارسی خوانده است و با تسلطی که به نهج البلاغه دارد فرض میگیریم به زبان عربی هم می تواند حرف بزند و چون هر پزشک متخصصی برای استفاده از متون این علم ناچار از مراجعه به زبان انگلیسی است فرض میکنیم آن را هم بلد است و البته همه اینها مزیت است و در جای خود قابل تقدیر . اما اگر ایشان بخواهد از این زبانها در ایران با فرض خوشبینانه برای تحبیب قلوب استفاده کند میتواند از ترکی برای آذربایجانیان و کردی برای کرد زبانان (طبیعتاً فقط از یکی از لهجههای آن که بدان آشناست) و عربی برای عربزبانان و فارسی برای فارسی زبانان بهره مند شوند.
پرسش در وهله نخست آن است که:
۱-اگر در مواجهه با گویندگان گیلکی٫ مازنی ؛ لری ٫ قشقایی٫ ترکمنی٫ بلوچی ٫ تاتی٫ هرزندی٫ سمنانی ٫ و دهها زیر لهجههای گوناگون که از یک روستا تا روستای دیگر فاصله اش به اندازه یک زبان مستقل است بخواهد گفتگو کند چه باید بکند؟ یا باید هر جا می رود یک مترجم آشنا بدان زبان و لهجه را با خود ببرد یا در سالنها از دستگاه ترجمه همزبان (در صورت وجود) استفاده کند! تا بدینوسیله اینان نیز از اینکه رییسجمهور به زبان آنها احترام می گذارد لذت ببرند.
۲-رئیس جمهور اگر در موارد رسمی بلکه در دیدارهای خصوصی و خانوادگی به ترکی یا کردی گفتگو میکند هیچ اشکالی ندارد ولی وقتی با مقامات رسمی و مسئول کشوری و لشکری سخن میگوید یا آنها گزارش می دهند و فیلم این گفتگو از مجاری رسمی پخش می شود، هم از نظر قانونی باید به زبان رسمی سخن بگویند هم از دید اخلاقی و منطقی. زیرا وقتی سخن بر سر سرنوشت دریاچه ارومیه است ٫ موضوع فاجعه محلی نیست بلکه ملی است و دریاچه مال کل ملت ایران است نه فقط ارومیه.بنابراین همه باید بدانند سرنوشت این دریاچه به کجا خواهد رسید؟ اگر این دریاچه خشک شود و مردمان ترک و کرد ناچار به مهاجرت به گیلان و مازندران و شیراز و بندر عباس و هر استان دیگر بشوند اهالی این استانها حق دارند به دلیل غیر همزبانی آنان را نپذیرند. پس لازم است همه از این خطر آگاه باشند. برای حصول این مقصود و ایجاد زمینه همبستگی و همدلی راهی جز مکالمه به زبان رسمی فارسی نیست. شما با این کار مشکل دریاچه ارومیه را مشکل ترک زبانان و فقط استان آذربایجان غربی میکنید. در حالیکه مشکل دریاچه هامون ٫بختگان٫ مرداب انزلی ٫ رودخانه زایندهرود ٫ تالاب هامون٫ نابودی جنگل هیرکانی و فروریزش زمین در اصفهان و فارس و ورامین تبعاتش مال تمام مردم ایران است. بنابراین همه مردم ایران به هر زبان و لهجه ای باید در جریان وقایع ملی باشند و این جز از راه زبان فارسی مقدور نیست. شما با ترکی مکالمه کردن در کنار دریاچه ارومیه٫ آن هم در مقام رسمی با مسئول دولتی، دیگر هموطنان را از فاجعه ملی که باید به کمک آن بشتابند - چون سود و زبانش به همه می رسد - محروم میکنید . این ساده ترین استدلال. اما...
۳- شما با این روش راه خطرناک دیگری را باز میکنید. به عنوان مثال اگر از فردا همین استاندار آذربایجان غربی مکاتبات و سخنرانیهای عمومی و بخشنامه های خود را به زبان ترکی بنویسد و بگوید و صادر کند شما چه پاسخی خواهید داد ؟ ناگفته پیداست اینکه میشود همان فرقه دموکرات . نکند اینهمه که راجع به تغییر نظام آموزشی سخن می گویید - علیرغم آنکه معتقد به نظر کارشناسی هستید و خود شما در این مورد کارشناس نیستید -- دانسته و ندانسته راه را برای گرگهای اردوغان باز میکنید؟ نمی دانید در جمهوری آذربایجان و ترکیه از این نوع سخنان سو استفاده میکنند. نشنیدید جغرافیای معنوی اردوغان را؟ اردوغانی که نوروز را از آن ترکان عثمانی اعلام کرده ولی فراموش کرده است که اجداد امپراتورش یعنی سلطان عبدالحمید دوم در کارنامه آموزشی پسرانش محمد سلیم و عبدالقادر عثمانی جزو دروس اش، پندنامه عطار نیشابوری و تعلیم فارسی درج شده است. ( مجله بخارا،ش ۱۶۲ ، س,۱۴۰۳ ) یا سلطان سلیم افتخار می کرد به فارسی شعر می سراید، یا تا پیش از سقوط امپراتوری تمام مکاتبات رسمی و اداری به زبان فارسی بوده است.
۴- آقای رئیس جمهور بهتر است همانطور که گفته اید در این مورد نیز از دانش کارشناسان آگاه و دلسوز استفاده کنید.
اضافه می کنم من خود زاده کهن ترین شهر ایرانزمین، اردبیل هستم و زبان مادری و پدری روانشادهایم ترکی است و از حیدر بابایه شهریار به اندازه حافظ و فردوسی و سعدی لذت می برم و در خانواده به ترکی حرف میزنم . ضمن احترام و جانبداری به ادبیات ترکی مانند اشعار سهند و طنزهای کریمی و معجز شبستری و صابر، زبان فارسی را برای زبان مشترک ملی کارآمد، تاریخی، قانونی، ضروری و غیر تحمیلی می دانم.
من آنچه شرط بلاغ است با تو می گویم
تو خواه از سخنم پند گیر و خواه ملال
منصور ثروت