جماعت ایرانی به اخبار بیشتر توجه داره تا الگوها. برای همین یه ذهنیت خاص نسبت به موضوع «حمله نظامی به ایران» پیدا کرده. چون اخبار یه تصویری ازش درست کردند که انگار قراره یه حالت آخرالزمانی ایجاد کنه، و بعد بوم! میریزیم نظام رو عوض میکنیم!. در حالی که باید به الگوها توجه میکردند. اگه به طرز مواجهه آمریکا با خاورمیانه در سالهای اخیر دقت میکردند میدیدند که الگو اینه: «از بین بردن اون بخش از توان حکومت که میتونه در خارج از مرزهای خودش دردسر کنه، و نگه داشتن مابقی سیستم به شکل یک زامبی، که زورش فقط به کنترل مردم همون کشور برسه». در افغانستان همین کار رو کردن، در سوریه هم دارند همین کار رو میکنند. اسراییل اون پاسگاهی که آدمهای جولانی روزهخوار رو گرفتن و چوب در اونجاش میکنند رو هدف قرار نمیده. اون سولهای که توش راکت ساخته میشد رو میزنه. بنابراین الگو اینه که حکومتهای اسلامی در منطقه، اسلام رو در داخل کشور خودشون نگه دارند. و اگه قبول کنند که این کار رو بکنند، بگو بخندهای دیپلماتیک زیادی هم باشون رد و بدل میشه.
بنابراین اینکه تیم ترامپ حاضر بشه ایران رو بزنه یا حاضر نشه، هیچ موضوعیتی برای تو ایرانی نداره، جز یه مدت نوسان هیجانی قیمت دلار. چون برنامه اونها این نیست که با اسلام مبارزه کنند. برنامهشون اینه که اسلام به بیرون ترشح نکنه. در هر صورت، به عنوان کسی که داخل ایرانی، باز هم تو میمونی و اسلام.