23.04.202510:50
«دورههای آموزش مهارت رابطه»
رابطه، بخشی جداییناپذیر از زندگی و احساس ماست. با اندکی تأمل درمییابیم که دیگران حتی در خلوت ما در ذهن و درونمان حضور دارند.
اگر روابط ما، آمیخته با تنش، سوءتفاهم یا سوءاستفاده باشد، خواه این مشکل از سوی دیگری باشد و خواه ناشی از عادات وخطاهای ارتباطی خودمان، ممکن است در دایرهی مکرری از ظلم و آزار گرفتار شویم.
توانایی تشخیص رابطهی سالم از ناسالم، هنر بیان مؤثر، مدیریت خشم و هیجان، شناخت تیپهای شخصیتی و سبکهای رفتاری، از جمله ضرورتهای سلامت روان و زندگی شکوفا هستند. با اینهمه، این مهارتها در کمتر جایی آموزش داده میشوند.
مجموعههای آموزشی «هنر در رابطه» و «رابطه شکوفا» با تحلیل فیلم و سریال، به تدریس دکتر ساسان حبیبوند، روانشناس و مشاور، پاسخی دقیق و کاربردی به این نیاز ضروری ارائه میدهند.
تهیهی این مجموعهی جذاب و مفید را به تمامی کسانی که خواهان اعتمادبهنفس و مهارتهای مهم ارتباطی هستند، قویاً توصیه میکنیم.
توضیحات بیشتر و تهیه آفلاین دوره در اینجا
#رابطه_سالم #رشد_فردی #مهارتهای_ارتباطی #زندگی_آگاهانه #روانشناسی_کاربردی #تحلیل_روابط #هوش_هیجانی #اعتماد_به_نفس #خودشناسی #مهارتهای_زندگی
رابطه، بخشی جداییناپذیر از زندگی و احساس ماست. با اندکی تأمل درمییابیم که دیگران حتی در خلوت ما در ذهن و درونمان حضور دارند.
اگر روابط ما، آمیخته با تنش، سوءتفاهم یا سوءاستفاده باشد، خواه این مشکل از سوی دیگری باشد و خواه ناشی از عادات وخطاهای ارتباطی خودمان، ممکن است در دایرهی مکرری از ظلم و آزار گرفتار شویم.
توانایی تشخیص رابطهی سالم از ناسالم، هنر بیان مؤثر، مدیریت خشم و هیجان، شناخت تیپهای شخصیتی و سبکهای رفتاری، از جمله ضرورتهای سلامت روان و زندگی شکوفا هستند. با اینهمه، این مهارتها در کمتر جایی آموزش داده میشوند.
مجموعههای آموزشی «هنر در رابطه» و «رابطه شکوفا» با تحلیل فیلم و سریال، به تدریس دکتر ساسان حبیبوند، روانشناس و مشاور، پاسخی دقیق و کاربردی به این نیاز ضروری ارائه میدهند.
تهیهی این مجموعهی جذاب و مفید را به تمامی کسانی که خواهان اعتمادبهنفس و مهارتهای مهم ارتباطی هستند، قویاً توصیه میکنیم.
توضیحات بیشتر و تهیه آفلاین دوره در اینجا
#رابطه_سالم #رشد_فردی #مهارتهای_ارتباطی #زندگی_آگاهانه #روانشناسی_کاربردی #تحلیل_روابط #هوش_هیجانی #اعتماد_به_نفس #خودشناسی #مهارتهای_زندگی
03.04.202503:37
#پیام_شما
🔸 سلام
وقت بخیر
لطفا، فایلهای آموزشی را داخل تلگرام هم بارگزاری بفرمایید. وضعیت نت، و فیلترشکن، افتضاحه.
ممنون
🔹 سلام و سپاس از همراهی شما.
کلیه درسگفتارهای ما، در کانال صوتی ما هم به نشانی زیر پست میشود. لطفاً به آنجا مراجعه بفرمایید.
متشکرم👇👇
t.me/sasanhabibvand_voice
🔸 سلام
وقت بخیر
لطفا، فایلهای آموزشی را داخل تلگرام هم بارگزاری بفرمایید. وضعیت نت، و فیلترشکن، افتضاحه.
ممنون
🔹 سلام و سپاس از همراهی شما.
کلیه درسگفتارهای ما، در کانال صوتی ما هم به نشانی زیر پست میشود. لطفاً به آنجا مراجعه بفرمایید.
متشکرم👇👇
t.me/sasanhabibvand_voice
28.03.202511:39
🌀 نقش مردم
اساساً چرا نظامهای سلطه و فریب ظهور میکنند؟
چرا ملتها راه خلاصی نمییابند؟
چرا دلسوزان، آگاهان و اندیشمندان به قدرت نمیرسند؟
جواب، در قدرت مردم است. موضوع این است که قدرت، قدرت است، چه آگاهانه و چه ناآگاهانه.
🔹 نقش مردم و شهروندان در ایجاد و تداوم سیستمهای سیاسی و اجتماعی بسیار عمیقتر و فراتر از آن چیزی است که اغلب تصور میشود.
کلید آزادی و پیشرفت هر مردمی در درک اهمیت و ابعاد این نقش است. غفلت از این نقش مهم و بنیادین، مشکلی است که تا از آن عبور نکنیم به برابری، آزادی و احترام نخواهیم رسید.
چیزی به اسم «شهروند عادی» وجود ندارد. همه شهروندان، مهم و تعیین کننده هستند.
t.me/sasanhabibvand
اساساً چرا نظامهای سلطه و فریب ظهور میکنند؟
چرا ملتها راه خلاصی نمییابند؟
چرا دلسوزان، آگاهان و اندیشمندان به قدرت نمیرسند؟
جواب، در قدرت مردم است. موضوع این است که قدرت، قدرت است، چه آگاهانه و چه ناآگاهانه.
🔹 نقش مردم و شهروندان در ایجاد و تداوم سیستمهای سیاسی و اجتماعی بسیار عمیقتر و فراتر از آن چیزی است که اغلب تصور میشود.
کلید آزادی و پیشرفت هر مردمی در درک اهمیت و ابعاد این نقش است. غفلت از این نقش مهم و بنیادین، مشکلی است که تا از آن عبور نکنیم به برابری، آزادی و احترام نخواهیم رسید.
چیزی به اسم «شهروند عادی» وجود ندارد. همه شهروندان، مهم و تعیین کننده هستند.
t.me/sasanhabibvand


05.03.202523:57
🌀 این است عاقبت آنچه خوشآیند میدانی
(مطلبی درباره ضعف اراده)
بخش دوم
مطلب فوق برای کسانی که تصور میکنند اراده ضعیفی دارند و نمیتوانند بر عادات نامطلوب غلبه کنند، درس قابلتوجهی دارد.
درواقع چیزی به اسم اراده ضعیف یا قوی نداریم. کسانی که ما آنها را افراد بااراده میخوانیم آدمهایی هستند که آگاهیشان نسبت به اهمیت آن چیز به قدر کافی عمیق است. در عین حال، ناخودآگاه شما براثر تمرین و تکرار، عادت به پیروی از خودآگاهتان می کند.
از حیث ارتباط و هماهنگی، میان خودآگاه و ناخودآگاه شما فاصله یا شکافی وجود دارد. هرقدر از احساسات و تمایلات خودکار، بیشتر اطاعت کنید، این شکاف عمیقتر میشود و ترک عادات، سختتر. برعکس، هرقدر عادت به ترک عادت داشته باشید، ناخودآگاه شما هشیار میشود و یاد میگیرد از آنچه خودآگاه آن را صحیح میداند تبعیت کند.
توصیه حافظ نیز همین است:
از خلافآمد عادت بطلب کام که من
کسب جمعیت از آن زلف پریشان کردم
می گوید خلاف عادت عمل کردن، در بدو کار، مایه ناراحتی و پریشانی است اما نتیجه آن، کامیابی و جمعیت خاطر یعنی آسایش و آرامش است.
و نظامی که میگوید:
هرچه خلافآمد عادت بود
قافلهسالار سعادت بود
اراده شما با ضرب و زور و قول و قرار قوی نمیشود. بجای آن لازم است شناخت خود را نسبت به ماهیت و نتایج آن شی یا رفتار، عمق ببخشید. زبان خودآگاه شما زبان روزمزه است، زبان گفتگو و آموزش و قول و قرار ارادی. اما ناخودآگاه شما زبان خاص خودش را دارد و شما باید به زبان خود او با او حرف بزنید.
باید بخش ناخودآگاه را با دانستههای مفید و تکاندهنده بمباران کنید، اطلاعاتی نه لزوما از جنس حرف و نصیحت و قول و قرار، بلکه از جنس هنر، موسیقی، عکس، تکرار و تمرین.
در بعضی کشورها بر روی پاکت های سیگار عکس های دلخراشی از بیماران سیگاری و وضعیت بدن آنها چاپ می کنند.
این تصاویر هیچ اطلاعات جدیدی به مصرف کننده نمی دهند بلکه با ناخودآگاه او حرف میزنند: این است عاقبت آنچه خوشآیند میدانی.
(این مطلب را در کتابهای #از_رنج_تا_رهایی و #شعبدههای_ذهن تشریح کرده ام.)
t.me/sasanhabibvand
(مطلبی درباره ضعف اراده)
بخش دوم
مطلب فوق برای کسانی که تصور میکنند اراده ضعیفی دارند و نمیتوانند بر عادات نامطلوب غلبه کنند، درس قابلتوجهی دارد.
درواقع چیزی به اسم اراده ضعیف یا قوی نداریم. کسانی که ما آنها را افراد بااراده میخوانیم آدمهایی هستند که آگاهیشان نسبت به اهمیت آن چیز به قدر کافی عمیق است. در عین حال، ناخودآگاه شما براثر تمرین و تکرار، عادت به پیروی از خودآگاهتان می کند.
از حیث ارتباط و هماهنگی، میان خودآگاه و ناخودآگاه شما فاصله یا شکافی وجود دارد. هرقدر از احساسات و تمایلات خودکار، بیشتر اطاعت کنید، این شکاف عمیقتر میشود و ترک عادات، سختتر. برعکس، هرقدر عادت به ترک عادت داشته باشید، ناخودآگاه شما هشیار میشود و یاد میگیرد از آنچه خودآگاه آن را صحیح میداند تبعیت کند.
توصیه حافظ نیز همین است:
از خلافآمد عادت بطلب کام که من
کسب جمعیت از آن زلف پریشان کردم
می گوید خلاف عادت عمل کردن، در بدو کار، مایه ناراحتی و پریشانی است اما نتیجه آن، کامیابی و جمعیت خاطر یعنی آسایش و آرامش است.
و نظامی که میگوید:
هرچه خلافآمد عادت بود
قافلهسالار سعادت بود
اراده شما با ضرب و زور و قول و قرار قوی نمیشود. بجای آن لازم است شناخت خود را نسبت به ماهیت و نتایج آن شی یا رفتار، عمق ببخشید. زبان خودآگاه شما زبان روزمزه است، زبان گفتگو و آموزش و قول و قرار ارادی. اما ناخودآگاه شما زبان خاص خودش را دارد و شما باید به زبان خود او با او حرف بزنید.
باید بخش ناخودآگاه را با دانستههای مفید و تکاندهنده بمباران کنید، اطلاعاتی نه لزوما از جنس حرف و نصیحت و قول و قرار، بلکه از جنس هنر، موسیقی، عکس، تکرار و تمرین.
در بعضی کشورها بر روی پاکت های سیگار عکس های دلخراشی از بیماران سیگاری و وضعیت بدن آنها چاپ می کنند.
این تصاویر هیچ اطلاعات جدیدی به مصرف کننده نمی دهند بلکه با ناخودآگاه او حرف میزنند: این است عاقبت آنچه خوشآیند میدانی.
(این مطلب را در کتابهای #از_رنج_تا_رهایی و #شعبدههای_ذهن تشریح کرده ام.)
t.me/sasanhabibvand


02.03.202511:59
تامس چهرۀ حقبهجانبی گرفت و روی صندلی جابجا شد و جواب داد: ببینید، قبل از این که من حرف شما رو قبول کنم باید بدونم شما کی هستید. شما کی هستید که یک جامعه رو با اونهمه بزرگی و قدمت محکوم میکنید؟
تام گفت: اتفاقا همۀ مطلب همینه! مهم نیست من کی هستم آقا، مهم اینه که شما کی هستید؛ شما دنبال چی هستین. از خودتون بپرسین من دنبال چیام؟ تکلیفتون رو معلوم کنید. شما دنبال حقیقت هستیـن یا دنبال شخص؟
به نظرتون من باید کی باشم تا به حرفی که میگم توجه کنید؟ یه آدم معروف و با اسم و رسم؟ یه صاحب دفتر و دستک و مکتب و مرید؟ یا مفتخر به درجه و عنوان و نشان؟ شما دنبال حقیقت هستید یا دنبال نشان و درجه؟ حقیقت جو هستید یا مدال جو؟ منظورتون از این که من "کی" هستم چیه؟
انگار تامس جوابی نداشت که بدهد. فقط خیره شده بود و تام را نگاه میکرد.
#بندباز
تهیه کتاب از نشر طرحواره
t.me/sasanhabibvand
تام گفت: اتفاقا همۀ مطلب همینه! مهم نیست من کی هستم آقا، مهم اینه که شما کی هستید؛ شما دنبال چی هستین. از خودتون بپرسین من دنبال چیام؟ تکلیفتون رو معلوم کنید. شما دنبال حقیقت هستیـن یا دنبال شخص؟
به نظرتون من باید کی باشم تا به حرفی که میگم توجه کنید؟ یه آدم معروف و با اسم و رسم؟ یه صاحب دفتر و دستک و مکتب و مرید؟ یا مفتخر به درجه و عنوان و نشان؟ شما دنبال حقیقت هستید یا دنبال نشان و درجه؟ حقیقت جو هستید یا مدال جو؟ منظورتون از این که من "کی" هستم چیه؟
انگار تامس جوابی نداشت که بدهد. فقط خیره شده بود و تام را نگاه میکرد.
#بندباز
تهیه کتاب از نشر طرحواره
t.me/sasanhabibvand


26.02.202523:55
🌀 من واقعی کدام است؟
از رمان بندباز
سالی گفت: شما بارها از خود اصیل صحبت کردهاید. به نظر میرسه که حرف اصلیتون این هست که رنج ما از نداشتن خود اصیل و زندگی اصیل ناشی میشه. ممکنه تعریف روشنی از این مفاهیم ارائه بدید؟
تام جواب داد: ببینید، هر انسانی بهطور طبیعی دارای یک سری ویژگیهای ذاتی است؛ استعدادها، نیازها، تمایلات، ویژگیهای جسمی و روحی، و غیره. از طرفی، بخشی از زندگی ما حاصل انتخابهای آگاهانه و آزادانهی خودمون هست—چیزهایی که با فکر و ارادهی خودمون گرینش می کنیم. هرآنچه که از این دو مسیر—یعنی طبیعت و انتخاب آگاهانه—سرچشمه بگیره، بخشی از خودِ اصیل ماست. زندگی اصیل هم یعنی اینکه فکر، رفتار، روابط و احساسات ما تحت تأثیر همین ویژگیهای درونی و انتخابهای آگاهانهمون باشه.
سالی پرسید: ببخشید، همینجا، این «خود» یعنی جوری که ما خودمون رو میبینیم، یا جوری که واقعا هستیم؟
پیتر پرسید: منظورت چیه مامان؟
سالی توضیح داد: یعنی تو این تعریف، وقتی میگیم «خودِ اصیل»، به این اشاره میکنیم که چجوری خودمون رو بهصورت اصیل میبینیم و ارزیابی میکنیم، یا دربارهی وجودِ خالص و اصیلمون حرف میزنیم؟
تام گفت: سؤال خیلی ظریفی پرسیدید، ممنون که اینقدر دقت میکنید. هر دوش هست. خود اصیل هم به وجودِ واقعی و اصیلمون اشاره داره، هم به اینکه چجوری این وجود رو میبینیم و تصور می کنیم، البته با یک نگاه شفاف و منطقی و واقعبینانه.
سالی: پس هر چیزی که از درون ما نیومده باشه، غیر اصیله؟
تام: دقیقاً. هر چیزی که جزو نیازها و تمایلات طبیعی شما نباشه و به شکلی غیر از گزینش آزادانه و آگاهانه اعم از تحمیل، اجبار، تلقین، فریب یا ترس پذیرفته شده باشه، یک عامل بیگانه است و راه رو بر آسایش و رشد هستی اصیل شما می بنده. زندگی غیر اصیل هم یعنی زندگی تحت سلطهی این تأثیرات بیرونی، زندگی ای که در اون، شما در جهت چیزهایی تلاش میکنید که نه از انتخاب آزادانهی شما آمده و نه واقعا به رشد و صلاح وجود شماست.
سالی لحظهای سکوت کرد، انگار در ذهنش سبکسنگین میکرد. سپس گفت: اما انتخابهای ما همیشه با محیط در هم آمیختهاند. شاید نشه مرزی کاملاً مشخص بین این دو کشید. منظورم اینه که اینکه چه بخشی از زندگی ما کاملاً اصیل است و چه بخشی تحت تأثیر بیرونی شکل گرفته، همیشه واضح نیست.
تام سر تکان داد: درسته، موافقم. این یک چیز نسبی است.
سالی: پس میشه گفت که خودِ اصیل داشتن و زندگی اصیل کردن، یک چیز سیاه و سفید نیست، بلکه یک فرایند مداومه، یک روند رو به رشد، البته برای کسی که بخواهد در این جهت پیش بره.
تام: بله، نکتهی مهم همینجاست. مسئله، بیشتر از اینکه مقدار و کمیت باشد، کیفیت و جهت حرکت است.
سالی: یعنی...؟
تام: یعنی انسان اصیل کسی نیست که در آن واحد، همهی جنبههای زندگیاش صددرصد خودساخته باشد، بلکه کسی است که با عشق و آگاهی در جهت شکوفایی استعدادها و نیازهای خودش حرکت میکنه. البته در این مسیر هم، مثل هر راه دیگری، آزمون و خطا، افتوخیز و تردید وجود داره، اما اونچه که اهمیت داره اینه که حرکت این شخص به سوی آزادگی، خودآگاهی و شکوفاییه.
سالی سر تکا ن داد و تام اضافه کرد: در یک جمله، زندگی اصیل یعنی فرایندی مداوم از زدودن آنچه تحمیل شده و پرورش آنچه که در ذات ماست—آگاهانه، خردمندانه و بر پایهی نیازهای واقعی خودمان.
سالی لبخند زد و گفت: این توضیح خیلی عمیق و الهامبخش بود. ممنون!
#بندباز
چاپ سوم، به زودی
t.me/sasanhabibvand
از رمان بندباز
سالی گفت: شما بارها از خود اصیل صحبت کردهاید. به نظر میرسه که حرف اصلیتون این هست که رنج ما از نداشتن خود اصیل و زندگی اصیل ناشی میشه. ممکنه تعریف روشنی از این مفاهیم ارائه بدید؟
تام جواب داد: ببینید، هر انسانی بهطور طبیعی دارای یک سری ویژگیهای ذاتی است؛ استعدادها، نیازها، تمایلات، ویژگیهای جسمی و روحی، و غیره. از طرفی، بخشی از زندگی ما حاصل انتخابهای آگاهانه و آزادانهی خودمون هست—چیزهایی که با فکر و ارادهی خودمون گرینش می کنیم. هرآنچه که از این دو مسیر—یعنی طبیعت و انتخاب آگاهانه—سرچشمه بگیره، بخشی از خودِ اصیل ماست. زندگی اصیل هم یعنی اینکه فکر، رفتار، روابط و احساسات ما تحت تأثیر همین ویژگیهای درونی و انتخابهای آگاهانهمون باشه.
سالی پرسید: ببخشید، همینجا، این «خود» یعنی جوری که ما خودمون رو میبینیم، یا جوری که واقعا هستیم؟
پیتر پرسید: منظورت چیه مامان؟
سالی توضیح داد: یعنی تو این تعریف، وقتی میگیم «خودِ اصیل»، به این اشاره میکنیم که چجوری خودمون رو بهصورت اصیل میبینیم و ارزیابی میکنیم، یا دربارهی وجودِ خالص و اصیلمون حرف میزنیم؟
تام گفت: سؤال خیلی ظریفی پرسیدید، ممنون که اینقدر دقت میکنید. هر دوش هست. خود اصیل هم به وجودِ واقعی و اصیلمون اشاره داره، هم به اینکه چجوری این وجود رو میبینیم و تصور می کنیم، البته با یک نگاه شفاف و منطقی و واقعبینانه.
سالی: پس هر چیزی که از درون ما نیومده باشه، غیر اصیله؟
تام: دقیقاً. هر چیزی که جزو نیازها و تمایلات طبیعی شما نباشه و به شکلی غیر از گزینش آزادانه و آگاهانه اعم از تحمیل، اجبار، تلقین، فریب یا ترس پذیرفته شده باشه، یک عامل بیگانه است و راه رو بر آسایش و رشد هستی اصیل شما می بنده. زندگی غیر اصیل هم یعنی زندگی تحت سلطهی این تأثیرات بیرونی، زندگی ای که در اون، شما در جهت چیزهایی تلاش میکنید که نه از انتخاب آزادانهی شما آمده و نه واقعا به رشد و صلاح وجود شماست.
سالی لحظهای سکوت کرد، انگار در ذهنش سبکسنگین میکرد. سپس گفت: اما انتخابهای ما همیشه با محیط در هم آمیختهاند. شاید نشه مرزی کاملاً مشخص بین این دو کشید. منظورم اینه که اینکه چه بخشی از زندگی ما کاملاً اصیل است و چه بخشی تحت تأثیر بیرونی شکل گرفته، همیشه واضح نیست.
تام سر تکان داد: درسته، موافقم. این یک چیز نسبی است.
سالی: پس میشه گفت که خودِ اصیل داشتن و زندگی اصیل کردن، یک چیز سیاه و سفید نیست، بلکه یک فرایند مداومه، یک روند رو به رشد، البته برای کسی که بخواهد در این جهت پیش بره.
تام: بله، نکتهی مهم همینجاست. مسئله، بیشتر از اینکه مقدار و کمیت باشد، کیفیت و جهت حرکت است.
سالی: یعنی...؟
تام: یعنی انسان اصیل کسی نیست که در آن واحد، همهی جنبههای زندگیاش صددرصد خودساخته باشد، بلکه کسی است که با عشق و آگاهی در جهت شکوفایی استعدادها و نیازهای خودش حرکت میکنه. البته در این مسیر هم، مثل هر راه دیگری، آزمون و خطا، افتوخیز و تردید وجود داره، اما اونچه که اهمیت داره اینه که حرکت این شخص به سوی آزادگی، خودآگاهی و شکوفاییه.
سالی سر تکا ن داد و تام اضافه کرد: در یک جمله، زندگی اصیل یعنی فرایندی مداوم از زدودن آنچه تحمیل شده و پرورش آنچه که در ذات ماست—آگاهانه، خردمندانه و بر پایهی نیازهای واقعی خودمان.
سالی لبخند زد و گفت: این توضیح خیلی عمیق و الهامبخش بود. ممنون!
#بندباز
چاپ سوم، به زودی
t.me/sasanhabibvand
22.04.202515:54
🎵 «نینامه»
شعر: مولانا
رهبر: آرش فولادوند
تکخوانان:
نگینا آمونگولوا، سارا نایینی ، وحید تاج
کاری از: ارکستر فیلارمونیک لندن
t.me/sasanhabibvand
شعر: مولانا
رهبر: آرش فولادوند
تکخوانان:
نگینا آمونگولوا، سارا نایینی ، وحید تاج
کاری از: ارکستر فیلارمونیک لندن
t.me/sasanhabibvand
02.04.202508:48
ارتباط مستقیم👇👇
@sasan_habibvand
@sasan_habibvand
28.03.202511:26
🌀 نقش مردم
اساساً چرا نظامهای سلطه و فریب ظهور میکنند؟
چرا ملتها راه خلاصی نمییابند؟
چرا دلسوزان، آگاهان و اندیشمندان به قدرت نمیرسند؟
جواب، در قدرت مردم است. موضوع این است که قدرت، قدرت است، چه آگاهانه و چه ناآگاهانه.
🔹 نقش مردم و شهروندان در ایجاد و تداوم سیستمهای سیاسی و اجتماعی بسیار عمیقتر و فراتر از آن چیزی است که اغلب تصور میشود.
کلید آزادی و پیشرفت هر مردمی در درک اهمیت و ابعاد این نقش است. غفلت از این نقش مهم و بنیادین، مشکلی است که تا از آن عبور نکنیم به برابری، آزادی و احترام نخواهیم رسید.
چیزی به اسم «شهروند عادی» وجود ندارد. همه شهروندان، مهم و تعیین کننده هستند.
t.me/sasanhabibvand
(نسخه صوتی این گفتار در زیر آمده است.)
اساساً چرا نظامهای سلطه و فریب ظهور میکنند؟
چرا ملتها راه خلاصی نمییابند؟
چرا دلسوزان، آگاهان و اندیشمندان به قدرت نمیرسند؟
جواب، در قدرت مردم است. موضوع این است که قدرت، قدرت است، چه آگاهانه و چه ناآگاهانه.
🔹 نقش مردم و شهروندان در ایجاد و تداوم سیستمهای سیاسی و اجتماعی بسیار عمیقتر و فراتر از آن چیزی است که اغلب تصور میشود.
کلید آزادی و پیشرفت هر مردمی در درک اهمیت و ابعاد این نقش است. غفلت از این نقش مهم و بنیادین، مشکلی است که تا از آن عبور نکنیم به برابری، آزادی و احترام نخواهیم رسید.
چیزی به اسم «شهروند عادی» وجود ندارد. همه شهروندان، مهم و تعیین کننده هستند.
t.me/sasanhabibvand
(نسخه صوتی این گفتار در زیر آمده است.)
05.03.202510:26
🌀 این است عاقبت آنچه خوشآیند میدانی!
(مطبی درباره ضعف اراده)
بخش اول
میدانستم که غذاهای چرب، شیرین و فرآوریشده زیانآورند و باید از زندگیام حذف شوند. میدانستم که پرهیز از این خوراکیها، تغذیه سالم و ورزش، بهویژه پس از چهلسالگی، ضرورتی اجتنابناپذیر است. اما گویی زنجیر عادت و لذتهای اعتیادآور مرا به روش کهنه و ناسالم زندگیام بسته بود و مانع از تغییر میشد.
🔹 علیرغم نارضایتی و کشمکش درونی، همچنان به آن سبک نادرست ادامه میدادم. هر روز به خودم میگفتم: «فردا همه چیز را تغییر میدهم... از فردا شروع میکنم... فردا، فردا، فردا...» تا اینکه آن دردها از راه رسید.... پس از مراجعه به پزشک و انجام آزمایش، به من گفته شد که وضعیت سلامتیام جدی است و باید سبک تغذیه و زندگیام را تغییر دهم.
🔹 ناگهان انگیزهای بسیار قوی در من شکل گرفت. به خانه برگشتم و همه خوراکیهای ناسالم را دور ریختم. اهل سیگار، الکل یا سموم دیگر نیستم اما رژیم غذاییام را اصلاح کردم، ورزش را به برنامه روزانهام افزودم، مقدار قابلتوجهی وزن کم کردم و سبک زندگی متفاوتی را در پیش گرفتم.
🔹 آن اتفاق تلنگری محکم به ذهنم زد و همه چیز را دگرگون کرد. گویا دانستهها و خواستههایم منتظر ضربهای بودند که آنها را به نیرویی بزرگ برای تغییر و حرکت تبدیل کند.
🔹 سقراط و افلاطون بر این باور بودند که علت رفتارهای نادرست آدمها، جهل است. آنها میگفتند هرکس مرتکب کار نادرستی شود، در حقیقت تفاوت میان خوبی و بدی را درک نکرده است؛ زیرا اگر واقعاً میدانست که عملی زیانآور است، آن را انجام نمیداد. آنان میپرسیدند: چگونه ممکن است کسی بداند که کاری او را به درد و گرفتاری میاندازد و باز، آن کار را انتخاب کند؟
🔹 اما ارسطو موافق نبود. او معتقد بود که رفتار نادرست همیشه از جهل ناشی نمیشود، بلکه گاهی از سر ضعف اراده است. او استدلال میکرد که بسیاری از افراد میدانند که دروغگویی ناپسند است، تجاوز شرمآور است یا پرخوری موجب بیماری است، اما باز هم این کارها را انجام میدهند. پس آگاهی و تشخیص، لزوماً مانع ارتکاب خطا نمیشود و عامل دیگری نیز در میان است: اراده.
🔹 اخلاق ارسطویی، بهحق، بهخاطر اعتدال و واقعبینی همواره تحسین شده است و من نیز با آن موافقم؛ اما در این مورد، حق با سقراط و افلاطون است. بهنظر من انسانها مرتکب خطا میشوند، چون در واقع آگاهی و شناختشان کافی نیست اما لازم است آگاهی را به دقت تعریف کنیم.
🔹 فروید نشان داد که ذهن ما از دو بخش عمده تشکیل شده است: بخش خودآگاه، جایی که به افکار، تصمیمات و اعمال خود آگاهیم. بخش ناخودآگاه، جایی که اطلاعات پنهان، خاطرات قدیمی، هیجانات و تمایلات عمیق ما ذخیره شده است. جالب آن است که بخش ناخودآگاه، درست مثل یک موجود هوشمند و مستقل عمل میکند که دارای دانستهها، تمایلات، رفتار و حتی زبان خاص خودش است.
اتفاقا بخش عمدهی کنشها و واکنشهای ما ارادی و آگاهانه نیستند، بلکه بهصورت خودکار یا حتی ناخودآگاه رخ میدهند.
🔹 اگر داستانی بامزه دربارهی سرقت یک کیف پول را برایتان تعریف کنند، ناخودآگاه خواهید خندید. اما اگر در پایان بفهمید که آن کیف پول، کیف خودتان بوده است، بلافاصله خندهتان جای خود را به خشم یا اضطراب خواهد داد. این نشان میدهد که دانستههای ما حتی واکنشهای ناخودآگاهمان را نیز شکل میدهند.
من نیز، مانند بسیاری دیگر، از زیانهای سبک زندگی ناسالم آگاه بودم، اما این آگاهی فقط در سطح خودآگاه من بود. در حالی که ناخودآگاهم، آن غذاها و آن سبک زندگی را همچنان دلپذیر و مطلوب میدانست.
🔹 اما زمانی که این آگاهی از سطح خودآگاه به ناخودآگاهم نفوذ کرد، یعنی وقتی با یک واقعیت عینی و جدی روبرو شدم، احساس و رفتارم تغییر یافت—بدون آنکه، به قول ارسطو، به «ارادهی خاصی» نیاز داشته باشم.
🔹 در روانشناسی و توسعهی فردی، روشهای مختلفی برای ترک عادات نامطلوب یا ایجاد عادات مطلوب هست، از جمله تکرار و تلقین، اما همهی این روشها، در اصل، راههایی برای انتقال آگاهی از سطح خودآگاه به ناخودآگاه هستند.
🔹 در حقیقت، آنچه عموم مردم از آن به «اراده» تعبیر میکنند، موجودی مستقل از شناخت نیست، بلکه حاصل اهمیت و ضرورت یک چیز در ذهن ماست. هرگاه اهمیت چیزی را با تمام وجود درک کنیم، آن را انجام خواهیم داد. اگر چنین نشود، به این معناست که هنوز در عمق ذهنمان، به قدر کافی آن را مهم نمیدانیم.
بخش دوم، بهزودی
t.me/sasanhabibvand
(مطبی درباره ضعف اراده)
بخش اول
میدانستم که غذاهای چرب، شیرین و فرآوریشده زیانآورند و باید از زندگیام حذف شوند. میدانستم که پرهیز از این خوراکیها، تغذیه سالم و ورزش، بهویژه پس از چهلسالگی، ضرورتی اجتنابناپذیر است. اما گویی زنجیر عادت و لذتهای اعتیادآور مرا به روش کهنه و ناسالم زندگیام بسته بود و مانع از تغییر میشد.
🔹 علیرغم نارضایتی و کشمکش درونی، همچنان به آن سبک نادرست ادامه میدادم. هر روز به خودم میگفتم: «فردا همه چیز را تغییر میدهم... از فردا شروع میکنم... فردا، فردا، فردا...» تا اینکه آن دردها از راه رسید.... پس از مراجعه به پزشک و انجام آزمایش، به من گفته شد که وضعیت سلامتیام جدی است و باید سبک تغذیه و زندگیام را تغییر دهم.
🔹 ناگهان انگیزهای بسیار قوی در من شکل گرفت. به خانه برگشتم و همه خوراکیهای ناسالم را دور ریختم. اهل سیگار، الکل یا سموم دیگر نیستم اما رژیم غذاییام را اصلاح کردم، ورزش را به برنامه روزانهام افزودم، مقدار قابلتوجهی وزن کم کردم و سبک زندگی متفاوتی را در پیش گرفتم.
🔹 آن اتفاق تلنگری محکم به ذهنم زد و همه چیز را دگرگون کرد. گویا دانستهها و خواستههایم منتظر ضربهای بودند که آنها را به نیرویی بزرگ برای تغییر و حرکت تبدیل کند.
🔹 سقراط و افلاطون بر این باور بودند که علت رفتارهای نادرست آدمها، جهل است. آنها میگفتند هرکس مرتکب کار نادرستی شود، در حقیقت تفاوت میان خوبی و بدی را درک نکرده است؛ زیرا اگر واقعاً میدانست که عملی زیانآور است، آن را انجام نمیداد. آنان میپرسیدند: چگونه ممکن است کسی بداند که کاری او را به درد و گرفتاری میاندازد و باز، آن کار را انتخاب کند؟
🔹 اما ارسطو موافق نبود. او معتقد بود که رفتار نادرست همیشه از جهل ناشی نمیشود، بلکه گاهی از سر ضعف اراده است. او استدلال میکرد که بسیاری از افراد میدانند که دروغگویی ناپسند است، تجاوز شرمآور است یا پرخوری موجب بیماری است، اما باز هم این کارها را انجام میدهند. پس آگاهی و تشخیص، لزوماً مانع ارتکاب خطا نمیشود و عامل دیگری نیز در میان است: اراده.
🔹 اخلاق ارسطویی، بهحق، بهخاطر اعتدال و واقعبینی همواره تحسین شده است و من نیز با آن موافقم؛ اما در این مورد، حق با سقراط و افلاطون است. بهنظر من انسانها مرتکب خطا میشوند، چون در واقع آگاهی و شناختشان کافی نیست اما لازم است آگاهی را به دقت تعریف کنیم.
🔹 فروید نشان داد که ذهن ما از دو بخش عمده تشکیل شده است: بخش خودآگاه، جایی که به افکار، تصمیمات و اعمال خود آگاهیم. بخش ناخودآگاه، جایی که اطلاعات پنهان، خاطرات قدیمی، هیجانات و تمایلات عمیق ما ذخیره شده است. جالب آن است که بخش ناخودآگاه، درست مثل یک موجود هوشمند و مستقل عمل میکند که دارای دانستهها، تمایلات، رفتار و حتی زبان خاص خودش است.
اتفاقا بخش عمدهی کنشها و واکنشهای ما ارادی و آگاهانه نیستند، بلکه بهصورت خودکار یا حتی ناخودآگاه رخ میدهند.
🔹 اگر داستانی بامزه دربارهی سرقت یک کیف پول را برایتان تعریف کنند، ناخودآگاه خواهید خندید. اما اگر در پایان بفهمید که آن کیف پول، کیف خودتان بوده است، بلافاصله خندهتان جای خود را به خشم یا اضطراب خواهد داد. این نشان میدهد که دانستههای ما حتی واکنشهای ناخودآگاهمان را نیز شکل میدهند.
من نیز، مانند بسیاری دیگر، از زیانهای سبک زندگی ناسالم آگاه بودم، اما این آگاهی فقط در سطح خودآگاه من بود. در حالی که ناخودآگاهم، آن غذاها و آن سبک زندگی را همچنان دلپذیر و مطلوب میدانست.
🔹 اما زمانی که این آگاهی از سطح خودآگاه به ناخودآگاهم نفوذ کرد، یعنی وقتی با یک واقعیت عینی و جدی روبرو شدم، احساس و رفتارم تغییر یافت—بدون آنکه، به قول ارسطو، به «ارادهی خاصی» نیاز داشته باشم.
🔹 در روانشناسی و توسعهی فردی، روشهای مختلفی برای ترک عادات نامطلوب یا ایجاد عادات مطلوب هست، از جمله تکرار و تلقین، اما همهی این روشها، در اصل، راههایی برای انتقال آگاهی از سطح خودآگاه به ناخودآگاه هستند.
🔹 در حقیقت، آنچه عموم مردم از آن به «اراده» تعبیر میکنند، موجودی مستقل از شناخت نیست، بلکه حاصل اهمیت و ضرورت یک چیز در ذهن ماست. هرگاه اهمیت چیزی را با تمام وجود درک کنیم، آن را انجام خواهیم داد. اگر چنین نشود، به این معناست که هنوز در عمق ذهنمان، به قدر کافی آن را مهم نمیدانیم.
بخش دوم، بهزودی
t.me/sasanhabibvand
28.02.202509:40
🌀 «همه فدای هیچ»
(وقتی تقلید را بجای تفکر مینشانیم)
بخشی از گفتار استاد ملکیان
در رونمایی کتاب #بندباز
فایل صوتی این همایش را در اینجا بشنوید.
(وقتی تقلید را بجای تفکر مینشانیم)
بخشی از گفتار استاد ملکیان
در رونمایی کتاب #بندباز
فایل صوتی این همایش را در اینجا بشنوید.
22.02.202505:40
🌀 هویت، اصالت و ازخودبیگانگی
لایو مشترک
با محوریت کتاب «بیگانه درون»
ساسان حبیبوند؛ محمدرضا سرگلزایی
📌 اشاره:
ما معمولاً خود را در رفتارهایمان آزاد و مختار میبینیم. تصورمان این است که از صبح تا شب فکر میکنیم، تصمیم میگیریم و به آن عمل میکنیم. این در حالی است که از حضور اربابانی خاموش در پس ذهن خود غافلیم، بیگانگانی که سالهاست در درون ما نشستهاند و ما را به نوع خاصی از رفتار و حتی احساس وامیدارند. بزرگترین این بتها، تصویری است که از کیستی و هویت خود داریم، تصویری که توسط دیگران شکل گرفته و زیر نفوذ آنان قرار دارد، ولی ما آنچنان به حضور او عادت کردهایم که اساساً آن را نمیبینیم...
موضوع کیستی، هویت و خودباختگی از جمله مطالبی است که کتاب «بیگانه درون» به سراغ آن میرود و به زوایای پنهان و تاریک آن نور میاندازد. پرداختن به مسائل روحی و ارتباطی و بهرهگیری از حکمت سرشار مولانا با زبانی ساده و صمیمی، از دیگر خصوصیات این کتاب است.
نشانی اینستاگرام👇👇
@sasanhabibvand
🌀 تهیه کتاب
نشر "طرحواره" با سفارش آنلاین یا تلفنی، آثار ساسان حبیبوند را به آدرس شما در هرکجای ایران ارسال میکند.
بازدید آثار و سفارش از وبسایت:
https://www.tarhvareh.ir/
سفارش تلفنی:
۰۲۵ ۳۷۷۳۷۷ ۸۸
واتساپ:
۰۹۱۲۶۵۱۶۹۳۲
مدیر نشر: آقای امیدی فرد
#بیگانه_درون
#بندباز
t.me/sasanhabibvand
لایو مشترک
با محوریت کتاب «بیگانه درون»
ساسان حبیبوند؛ محمدرضا سرگلزایی
📌 اشاره:
ما معمولاً خود را در رفتارهایمان آزاد و مختار میبینیم. تصورمان این است که از صبح تا شب فکر میکنیم، تصمیم میگیریم و به آن عمل میکنیم. این در حالی است که از حضور اربابانی خاموش در پس ذهن خود غافلیم، بیگانگانی که سالهاست در درون ما نشستهاند و ما را به نوع خاصی از رفتار و حتی احساس وامیدارند. بزرگترین این بتها، تصویری است که از کیستی و هویت خود داریم، تصویری که توسط دیگران شکل گرفته و زیر نفوذ آنان قرار دارد، ولی ما آنچنان به حضور او عادت کردهایم که اساساً آن را نمیبینیم...
موضوع کیستی، هویت و خودباختگی از جمله مطالبی است که کتاب «بیگانه درون» به سراغ آن میرود و به زوایای پنهان و تاریک آن نور میاندازد. پرداختن به مسائل روحی و ارتباطی و بهرهگیری از حکمت سرشار مولانا با زبانی ساده و صمیمی، از دیگر خصوصیات این کتاب است.
نشانی اینستاگرام👇👇
@sasanhabibvand
🌀 تهیه کتاب
نشر "طرحواره" با سفارش آنلاین یا تلفنی، آثار ساسان حبیبوند را به آدرس شما در هرکجای ایران ارسال میکند.
بازدید آثار و سفارش از وبسایت:
https://www.tarhvareh.ir/
سفارش تلفنی:
۰۲۵ ۳۷۷۳۷۷ ۸۸
واتساپ:
۰۹۱۲۶۵۱۶۹۳۲
مدیر نشر: آقای امیدی فرد
#بیگانه_درون
#بندباز
t.me/sasanhabibvand
14.04.202514:51
🔊فایل صوتی
کریم زمانی
مولانا و علم و استدلال
.
🆔 @sokhanranihaa
🆑 #کانالسخنرانیها
t.me/sasanhabibvand
کریم زمانی
مولانا و علم و استدلال
.
🆔 @sokhanranihaa
🆑 #کانالسخنرانیها
t.me/sasanhabibvand


01.04.202500:11
🌀 هشت درس از زندگی درخت
برای من، درخت یکی از زیباترین استعارههای زندگیست.
درخت از بسیاری جهات، شبیه یک انسان خردمند، شکوفا و مهربان است. درخت همزمان میروید، مقاومت میکند، و مهر میورزد.
من از تماشای زندگی درخت، هشت درس ماندگار آموختهام:
۱. رویش همیشگی
درخت همیشه در حال رشد است، از لحظهای که جوانه میزند تا آخرین دم زندگی. برای درخت، رشد و رویش، بخشی از زندگی نیست؛ خودِ زندگیست.
۲. پالایش و خودسازی
درخت قدرت تصفیه و خودپالایی دارد. میداند چه چیز به سود اوست و چه چیز به زیانش. بالاتر از آن، او میداند چگونه تلخها را به شیرین و رنجها را به میوه تبدیل کند. آب گلآلود را میگیرد و از آن شکوفه و میوهی پاک میسازد. برگها و پوستهای کهنه و آفتزده را میریزد و شاخ و برگ نو میرویاند.
۳. انعطاف و گشودگی
درخت، استوانهایست بیپشت و رو. نمیتوان گفت کدام سویش پشت است و کدام رو. از همهسو نور میگیرد و از همه سو نسیم را بر تنش میپذیرد.
۴. تعالی در عین ریشهمندی
درخت ریشه در خاک دارد، تن در هوا و سر بر آسمان. او از زمین تغذیه میکند، اما در زمین نمیماند. زمین برایش تکیهگاه است، نه مقصد؛ او رو به آسمان دارد. درختان حتی در روز مرگ، ایستاده میمیرند.
۵. تکامل در عین تعادل
بدن درخت به رنگ خاک است؛ جایی که از آنجا آمده. اما گلها و برگهایش به رنگ زندگی و بالندگیست. درخت همزمان خاکیست، سبز است و آسمانی است.
۶. مهرورزی و سخاوت
درخت به هیچکس پشت نمیکند. میوه و سایهاش را از کسی دریغ نمیدارد؛ چه خوب، چه بد، چه زشت و چه زیبا، هر که به او نزدیک شود، بهرهمند میشود.
۷. خودپذیری و نقصهای زیبا
درخت یک استوانهی صاف و بینقص نیست. تنش پر از انحنا، شیار و گاهی جای زخم تبر است. اما همینهاست که وجود او را زیبا میکند؛ یادگاران زمستانهای سخت، طوفانهای زندگی و سالهای ایستادگی.
۸. زندگی پربار
همهی هستی درخت، نیکی و سودمندی است؛ از سایه و شاخه و چوب تا میوه، صمغ، و هوای تازهای که به دنیا نثار میکند.
🔹 زندگی درخت، یک کتاب است، کتابی پرمعنا و خواندنی، داستانی از ریشهمندی، بالندگی، سخاوت و ایستادگی.
🔹 شاید بیدلیل نیست که برگ کتابها از جنس درخت است؛ درخت حتی تن و جانش را به ما ارزانی میکند تا از آن کاغذ بسازیم، بر آن بنویسیم، بخوانیم و بیاموزیم، و مانند او ببالیم و رشد کنیم.
t.me/sasanhabibvand
برای من، درخت یکی از زیباترین استعارههای زندگیست.
درخت از بسیاری جهات، شبیه یک انسان خردمند، شکوفا و مهربان است. درخت همزمان میروید، مقاومت میکند، و مهر میورزد.
من از تماشای زندگی درخت، هشت درس ماندگار آموختهام:
۱. رویش همیشگی
درخت همیشه در حال رشد است، از لحظهای که جوانه میزند تا آخرین دم زندگی. برای درخت، رشد و رویش، بخشی از زندگی نیست؛ خودِ زندگیست.
۲. پالایش و خودسازی
درخت قدرت تصفیه و خودپالایی دارد. میداند چه چیز به سود اوست و چه چیز به زیانش. بالاتر از آن، او میداند چگونه تلخها را به شیرین و رنجها را به میوه تبدیل کند. آب گلآلود را میگیرد و از آن شکوفه و میوهی پاک میسازد. برگها و پوستهای کهنه و آفتزده را میریزد و شاخ و برگ نو میرویاند.
۳. انعطاف و گشودگی
درخت، استوانهایست بیپشت و رو. نمیتوان گفت کدام سویش پشت است و کدام رو. از همهسو نور میگیرد و از همه سو نسیم را بر تنش میپذیرد.
۴. تعالی در عین ریشهمندی
درخت ریشه در خاک دارد، تن در هوا و سر بر آسمان. او از زمین تغذیه میکند، اما در زمین نمیماند. زمین برایش تکیهگاه است، نه مقصد؛ او رو به آسمان دارد. درختان حتی در روز مرگ، ایستاده میمیرند.
۵. تکامل در عین تعادل
بدن درخت به رنگ خاک است؛ جایی که از آنجا آمده. اما گلها و برگهایش به رنگ زندگی و بالندگیست. درخت همزمان خاکیست، سبز است و آسمانی است.
۶. مهرورزی و سخاوت
درخت به هیچکس پشت نمیکند. میوه و سایهاش را از کسی دریغ نمیدارد؛ چه خوب، چه بد، چه زشت و چه زیبا، هر که به او نزدیک شود، بهرهمند میشود.
۷. خودپذیری و نقصهای زیبا
درخت یک استوانهی صاف و بینقص نیست. تنش پر از انحنا، شیار و گاهی جای زخم تبر است. اما همینهاست که وجود او را زیبا میکند؛ یادگاران زمستانهای سخت، طوفانهای زندگی و سالهای ایستادگی.
۸. زندگی پربار
همهی هستی درخت، نیکی و سودمندی است؛ از سایه و شاخه و چوب تا میوه، صمغ، و هوای تازهای که به دنیا نثار میکند.
🔹 زندگی درخت، یک کتاب است، کتابی پرمعنا و خواندنی، داستانی از ریشهمندی، بالندگی، سخاوت و ایستادگی.
🔹 شاید بیدلیل نیست که برگ کتابها از جنس درخت است؛ درخت حتی تن و جانش را به ما ارزانی میکند تا از آن کاغذ بسازیم، بر آن بنویسیم، بخوانیم و بیاموزیم، و مانند او ببالیم و رشد کنیم.
t.me/sasanhabibvand
28.03.202505:17
تا دقایقی دیگر لایو شروع میشود.
instagram.com/sasanhabibvand
instagram.com/sasanhabibvand
03.03.202523:10
🌀 «راز شکوفایی باغچه وجودمان»
بخشی از لایو مشترک با دکتر سرگلزایی روانپزشک،
با عنوان:
«هویت، اصالت و ازخودبیگانگی»
فایل صوتی گفتگو را در اینجا بشنوید.
در کانال یوتیوب ما عضو شوید و دهها ویدیو با موضوعات روانشناسی، عرفانی و فلسفی را ببینید👇👇
https://youtube.com/shorts/Zftp7WoKz80?si=76Hgzbb0D0OXW4my
بخشی از لایو مشترک با دکتر سرگلزایی روانپزشک،
با عنوان:
«هویت، اصالت و ازخودبیگانگی»
فایل صوتی گفتگو را در اینجا بشنوید.
در کانال یوتیوب ما عضو شوید و دهها ویدیو با موضوعات روانشناسی، عرفانی و فلسفی را ببینید👇👇
https://youtube.com/shorts/Zftp7WoKz80?si=76Hgzbb0D0OXW4my
28.02.202505:34
🌀 چرا ایران نمیتواند توسعه پیدا کند؟
همراهان عزیز
مطلب فوق، پیام استاد رحیمی بروجردی گرامی است، به همراه نسخه pdf کتاب ایشان که سخاوتمندانه با ما شریک شدهاند.
دور از تصور نیست که چه مایه زمان، زحمت و عشق به میهن و هموطنان باید با چه توشه بزرگی از دانش و تجربه آمیخته شود تا به تولد اثری با این حجم و کیفیت منجر شود، و چه اندکاند انسانهایی که واجد این میزان عشق و دانش توأمان باشند.
امیدوارم قدر چنین آثار ارزشمند و بزرگی دانسته شود و اثر ایشان مورد توجه همگان قرار بگیرد.
لطفاً در بازنشر این اثر ذیقیمت همراهی بفرمایید.
سپاسگزارم
t.me/sasanhabibvand
همراهان عزیز
مطلب فوق، پیام استاد رحیمی بروجردی گرامی است، به همراه نسخه pdf کتاب ایشان که سخاوتمندانه با ما شریک شدهاند.
دور از تصور نیست که چه مایه زمان، زحمت و عشق به میهن و هموطنان باید با چه توشه بزرگی از دانش و تجربه آمیخته شود تا به تولد اثری با این حجم و کیفیت منجر شود، و چه اندکاند انسانهایی که واجد این میزان عشق و دانش توأمان باشند.
امیدوارم قدر چنین آثار ارزشمند و بزرگی دانسته شود و اثر ایشان مورد توجه همگان قرار بگیرد.
لطفاً در بازنشر این اثر ذیقیمت همراهی بفرمایید.
سپاسگزارم
t.me/sasanhabibvand


21.02.202517:07
🌀 در صفحه اینستاگرام ما ببینید:
«هویت اصالت و از خود بیگانگی»
لایو مشترک
ساسان حبیبوند؛ محمدرضا سرگلزایی
با معرفی کتاب «بیگانه درون»
اثر ساسان حبیبوند
فایل صوتی گفتگو، بهزودی در کانال....
@sasanhabibvand
«هویت اصالت و از خود بیگانگی»
لایو مشترک
ساسان حبیبوند؛ محمدرضا سرگلزایی
با معرفی کتاب «بیگانه درون»
اثر ساسان حبیبوند
فایل صوتی گفتگو، بهزودی در کانال....
@sasanhabibvand
06.04.202508:53
🌀 چنگالت را از خرخره دنیا بردار!
در کانال یوتیوب ما عضو شوید و دهها ویدیو با موضوعات فلسفی روانشناسی و عرفانی را ببینید
👇👇
https://youtube.com/shorts/XmdxuUQlpoI?si=6zBG8t62l-BmeFqu
در کانال یوتیوب ما عضو شوید و دهها ویدیو با موضوعات فلسفی روانشناسی و عرفانی را ببینید
👇👇
https://youtube.com/shorts/XmdxuUQlpoI?si=6zBG8t62l-BmeFqu
30.03.202514:27
🌀 نگران نباشید؛ عشق کافیاست!
در کانال یوتیوب ما عضو شوید و دهها ویدیو با موضوعات فلسفی، روانشناسی و مولاناشناسی را ببینید👇👇
https://youtube.com/shorts/WeiLZYq_b34?si=JD8NBI_iAE0GNZXw
در کانال یوتیوب ما عضو شوید و دهها ویدیو با موضوعات فلسفی، روانشناسی و مولاناشناسی را ببینید👇👇
https://youtube.com/shorts/WeiLZYq_b34?si=JD8NBI_iAE0GNZXw


26.03.202512:48
🌀 تجربه زیستن و رهایی
زندگی فرصتیست بیتکرار برای حضور؛
🔹 سفری بیسابقه و بیبازگشت که چشم گشودیم و ناگاه خود را در میانهی آن یافتیم. سفری که در دل خود، خطرها و اضطرابها را در کنار شادیها، لذتها و شیرینیها جای داده است، و هر روز و هر لحظه، پردهای تازه از یکی از این تجربهها را بر ما میگشاید.
🔹 ملتها و جوامع نیز، درست مانند افراد، در مسیر تاریخ سفری پرفراز و نشیب را طی میکنند. آنان نیز گاهوبیگاه خود را در بزنگاههایی سرنوشتساز مییابند—گاه در اوج، گاه در فرود، گاه در آرامش، و گاه در بحران. و از دل همین سختیها و بیمها و امیدهاست که رشد، شکوفایی و پیشرفت زاده میشود.
🔹 این روزها، جامعهی افغانستان همچون سرزمین ما ایران، در یکی از همین پیچهای دشوار تاریخ ایستاده است. و در دل این روزهای سخت و تار، زنان و دختران این سرزمین درسهایی بزرگ از مقاومت، تابآوری و امید میآموزند و میآفرینند.
🔹در جمعهی پیشرو، ۹ فروردین، در لایو مشترک، پای صحبت گروهی از دختران سختکوش افغانستانی مینشینم تا از چالشها، بیمها و امیدهای این روزگار برایمان بگویند.
🔹 امید آن داریم که در این گفتوگوها، از یکدیگر بیاموزیم، به هم دلگرمی ببخشیم، و به یاد یکدیگر بیاوریم که، چه در سختی و چه در آسانی، هرگز یکدیگر را فراموش نخواهیم کرد؛ و تا رسیدن به سپیدهدم شادی و روشنایی، در کنار هم خواهیم ماند.
با ما همراه باشید.
t.me/sasanhabibvand
زندگی فرصتیست بیتکرار برای حضور؛
🔹 سفری بیسابقه و بیبازگشت که چشم گشودیم و ناگاه خود را در میانهی آن یافتیم. سفری که در دل خود، خطرها و اضطرابها را در کنار شادیها، لذتها و شیرینیها جای داده است، و هر روز و هر لحظه، پردهای تازه از یکی از این تجربهها را بر ما میگشاید.
🔹 ملتها و جوامع نیز، درست مانند افراد، در مسیر تاریخ سفری پرفراز و نشیب را طی میکنند. آنان نیز گاهوبیگاه خود را در بزنگاههایی سرنوشتساز مییابند—گاه در اوج، گاه در فرود، گاه در آرامش، و گاه در بحران. و از دل همین سختیها و بیمها و امیدهاست که رشد، شکوفایی و پیشرفت زاده میشود.
🔹 این روزها، جامعهی افغانستان همچون سرزمین ما ایران، در یکی از همین پیچهای دشوار تاریخ ایستاده است. و در دل این روزهای سخت و تار، زنان و دختران این سرزمین درسهایی بزرگ از مقاومت، تابآوری و امید میآموزند و میآفرینند.
🔹در جمعهی پیشرو، ۹ فروردین، در لایو مشترک، پای صحبت گروهی از دختران سختکوش افغانستانی مینشینم تا از چالشها، بیمها و امیدهای این روزگار برایمان بگویند.
🔹 امید آن داریم که در این گفتوگوها، از یکدیگر بیاموزیم، به هم دلگرمی ببخشیم، و به یاد یکدیگر بیاوریم که، چه در سختی و چه در آسانی، هرگز یکدیگر را فراموش نخواهیم کرد؛ و تا رسیدن به سپیدهدم شادی و روشنایی، در کنار هم خواهیم ماند.
با ما همراه باشید.
t.me/sasanhabibvand


03.03.202500:07
🌀 «تحقیر و توهم»
دیدار زلنسکی با ترامپ و معاونش به تنش کشیده شد، و آنها با بیاحترامی با او برخورد کردند. بسیاری گفتند که در این گفتگو، زلنسکی تحقیر شد. در کاخ سفید به او توهین کردند و او را کوچک شمردند.
اما تحقیر یعنی چه؟ یعنی کوچک کردن کسی. بدیهی است که منظور کوچکی قد و اندام او نیست، بلکه کمارزش کردن اوست، یا کاستن از ارزشهای او. اما آیا واقعاً میتوان ارزشهای یک انسان را با بیادبی یا بیتوجهی از او گرفت؟ ارزشهای واقعی یک انسان چیست؟ صداقت، مهربانی، دانش، توانایی، فهم و خردمندی. کدام یک از اینها را میتوان با بیاحترامی از کسی سلب کرد؟ هیچکدام! -البته عکس آن هم صادق است، یک انسان فاقد این ارزش ها به صرف ستایش اطرافیان، نه بزرگ می شود و نه ارزشمند.
به خودتان رجوع کنید: اگر فردی که از نظر شما ارزشمند است، مورد بیاحترامی قرار بگیرد، آیا اوست که در نظر شما کوچک و کمارزش میشود، یا آن کسی که بیاحترامی کرده؟ شما از چه کسی خشمگین میشوید—از تحقیرکننده یا از تحقیرشونده؟
در حقیقت، وقتی میگوییم "کسی تحقیر شد"، آنچه واقعاً در ذهن ما میگذرد این نیست که او کوچک یا کمارزش شده است، بلکه این است که دیگران به او به چشم کوچک یا کم ارزش نگاه کردند. تناقض همین جاست: دیگران هم مثل ما هستند، آنها هم همین فکر را می کنند: از نظر من این شخص همان است ولی از نظر دیگران، نه! به این معنا تحقیر، صرفاً یک توهم جمعی است، نه یک واقعیت.
در روانشناسی اجتماعی این تبعیت بدون شناخت پدیده ای آزموده شده و شناخته شده است، مثل هجوم مردم برای امضا گرفتن از یک شخص مشهور که دقیقا نمی دانند کیست و فقط می دانند مشهور است- یعنی مورد توجه بقیه است!
خود آقای ترامپ آنجا که حمله و توهین می کند، تضعیف میشود و آنجا که به او حمله میشود، قدرت می گیرد. او بارها مورد توهین و حمله مخالفان قرار گرفته، و حتی یک سوءقصد نافرجام علیه او انجام شد. اما نتیجه چه بود؟ او محبوبتر شد! چرا؟ چون آن رفتار، مخالفان او را به خشونت، بیرحمی و فقدان منطق متهم کرد، و در مقابل، ترامپ را فردی محق، مبارز و حتی مظلوم نشان داد. بسیاری از تحلیلگران آن سوءقصد را عامل بزرگی در پیروزی ترامپ میدانند.
درمقابل، اغلب روانشناسان معتقدند که رفتارهای تکبرآمیز و نامحترمانهی ترامپ، نشانهی خودشیفتگی و رنج های روحی است. همچنین بسیاری تحلیلگران سیاسی و افراد عادی بر این باورند که چنین رفتارهایی به حیثیت جهانی آمریکا لطمه میزند و نماد بحران در ساختار و مایه تضعیف جایگاه این کشور است.
این مطلب را در کتاب #زبان_فریب شرح دادهام.
t.me/sasanhabibvand
دیدار زلنسکی با ترامپ و معاونش به تنش کشیده شد، و آنها با بیاحترامی با او برخورد کردند. بسیاری گفتند که در این گفتگو، زلنسکی تحقیر شد. در کاخ سفید به او توهین کردند و او را کوچک شمردند.
اما تحقیر یعنی چه؟ یعنی کوچک کردن کسی. بدیهی است که منظور کوچکی قد و اندام او نیست، بلکه کمارزش کردن اوست، یا کاستن از ارزشهای او. اما آیا واقعاً میتوان ارزشهای یک انسان را با بیادبی یا بیتوجهی از او گرفت؟ ارزشهای واقعی یک انسان چیست؟ صداقت، مهربانی، دانش، توانایی، فهم و خردمندی. کدام یک از اینها را میتوان با بیاحترامی از کسی سلب کرد؟ هیچکدام! -البته عکس آن هم صادق است، یک انسان فاقد این ارزش ها به صرف ستایش اطرافیان، نه بزرگ می شود و نه ارزشمند.
به خودتان رجوع کنید: اگر فردی که از نظر شما ارزشمند است، مورد بیاحترامی قرار بگیرد، آیا اوست که در نظر شما کوچک و کمارزش میشود، یا آن کسی که بیاحترامی کرده؟ شما از چه کسی خشمگین میشوید—از تحقیرکننده یا از تحقیرشونده؟
در حقیقت، وقتی میگوییم "کسی تحقیر شد"، آنچه واقعاً در ذهن ما میگذرد این نیست که او کوچک یا کمارزش شده است، بلکه این است که دیگران به او به چشم کوچک یا کم ارزش نگاه کردند. تناقض همین جاست: دیگران هم مثل ما هستند، آنها هم همین فکر را می کنند: از نظر من این شخص همان است ولی از نظر دیگران، نه! به این معنا تحقیر، صرفاً یک توهم جمعی است، نه یک واقعیت.
در روانشناسی اجتماعی این تبعیت بدون شناخت پدیده ای آزموده شده و شناخته شده است، مثل هجوم مردم برای امضا گرفتن از یک شخص مشهور که دقیقا نمی دانند کیست و فقط می دانند مشهور است- یعنی مورد توجه بقیه است!
خود آقای ترامپ آنجا که حمله و توهین می کند، تضعیف میشود و آنجا که به او حمله میشود، قدرت می گیرد. او بارها مورد توهین و حمله مخالفان قرار گرفته، و حتی یک سوءقصد نافرجام علیه او انجام شد. اما نتیجه چه بود؟ او محبوبتر شد! چرا؟ چون آن رفتار، مخالفان او را به خشونت، بیرحمی و فقدان منطق متهم کرد، و در مقابل، ترامپ را فردی محق، مبارز و حتی مظلوم نشان داد. بسیاری از تحلیلگران آن سوءقصد را عامل بزرگی در پیروزی ترامپ میدانند.
درمقابل، اغلب روانشناسان معتقدند که رفتارهای تکبرآمیز و نامحترمانهی ترامپ، نشانهی خودشیفتگی و رنج های روحی است. همچنین بسیاری تحلیلگران سیاسی و افراد عادی بر این باورند که چنین رفتارهایی به حیثیت جهانی آمریکا لطمه میزند و نماد بحران در ساختار و مایه تضعیف جایگاه این کشور است.
این مطلب را در کتاب #زبان_فریب شرح دادهام.
t.me/sasanhabibvand
Переслав з:
دکتر علیرضا رحیمی بروجردی

28.02.202505:32
با سلام و عرض ارادت
وقتی کتاب "چرا ایران نمی تواند توسعه پیدا کند؟" را با سعی و تلاش و مرارت فراوان به چاپ رساندم، گمان می کردم "همه" یا حداقل تحصیلکردگان در انتظار چاپ کتابی هستند تا دلایل توسعه نیافتگی را به زبانی ساده اما کاملاً مستدل، مستند و علمی دریابند و سپس آنرا با اشتیاق فراوان خوانده، فایل کتاب را برای مخاطبین ارسال کرده و درباره اش نقد و اظهار نظر می کنند؛ اما متأسفانه تا الان چنین نشده است!
فایل کتاب را دوباره ارسال می کنم تا مطالعه کرده، آنرا حداقل به عنوان "عیدی" به مخاطبان خود هدیه داده و از ارسال هرگونه نقد به من دریغ نفرمایید.
#دکتررحیمی_بروجردی
🌴
https://t.me/DrClips_tapes
http://dr-alireza-rahimi.ir/wp/#دکتررحیمی_بروجردی
@DrRahimiBoroujerdi
@Dama_Iranabad
وقتی کتاب "چرا ایران نمی تواند توسعه پیدا کند؟" را با سعی و تلاش و مرارت فراوان به چاپ رساندم، گمان می کردم "همه" یا حداقل تحصیلکردگان در انتظار چاپ کتابی هستند تا دلایل توسعه نیافتگی را به زبانی ساده اما کاملاً مستدل، مستند و علمی دریابند و سپس آنرا با اشتیاق فراوان خوانده، فایل کتاب را برای مخاطبین ارسال کرده و درباره اش نقد و اظهار نظر می کنند؛ اما متأسفانه تا الان چنین نشده است!
می دانم که مشغله ها و فشارهای زندگی زیاد است و این روزها کمتر کسی حال و حوصله خواندن کتاب، حتی کتاب های مفید و با ارزش را دارد و باز هم می دانم که فرهنگ کتابخوانی هنوز در ایران نهادینه نشده است؛ اما باور کنید این کتاب می تواند دلایل توسعه نیافتگی کشور را آشکارا توضیح داده و راه حل های مناسبی برای برون رفت از توسعه نیافتگی ارایه دهد
فایل کتاب را دوباره ارسال می کنم تا مطالعه کرده، آنرا حداقل به عنوان "عیدی" به مخاطبان خود هدیه داده و از ارسال هرگونه نقد به من دریغ نفرمایید.
#دکتررحیمی_بروجردی
🌴
https://t.me/DrClips_tapes
http://dr-alireza-rahimi.ir/wp/#دکتررحیمی_بروجردی
@DrRahimiBoroujerdi
@Dama_Iranabad
04.12.202418:41
🌀 جعل مفهوم "بدحجابی" بهعنوان عارضه: تحلیلی اخلاقی- روانشناختی
🔹 نیروی انتظامی ایران اخیراً مفهومی ساختگی را با عنوان "بدحجابی" بهعنوان یک عارضه یا اختلال روانی، مطرح کرده و حتی مراکزی تحت عنوان "کلینیک ترک بدحجابی" ایجاد نموده است.
چنانکه بسیاری از همکاران روانشناس اعلام کرده اند، این ادعا که بیحجابی یا "بدحجابی" نوعی اختلال روانی است، هیچ جایگاهی در کتابهای معتبر روانشناسی نظیر DSM (راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی) یا سایر منابع علمی ندارد.
🔹 چنین اقداماتی نه تنها مایه حیرت و نگرانی متخصصان شده بلکه درواقع نشان از مشکلات اخلاقی و روانشناختی در میان مروجان این ایده عجیب و ساختگی است. در اینجا به بعضی از این اختلالات احتمالی اشاره میکنم:
🔹 فرافکنی (Projection)
این رفتار میتواند نشاندهنده فرافکنی ترسها و ناکامیهای شخصی، اخلاقی و عاطفی به دیگران باشد. جاعلان با این کار، ناتوانی خود در مدیریت مسائل واقعی اجتماعی را بهصورت "عارضهسازی" در دیگران منعکس میکنند.
🔹 مردمفریبی (Demagogy)
طرح مفاهیمی نظیر "اعتیاد به بدحجابی" نمونهی آشکاری از مردمفریبی است. به نظر میرسد این رویکرد برای انحراف افکار عمومی از مشکلات اساسی جامعه و ایجاد "دشمن خیالی" استفاده میشود تا فساد و ناکارآمدی مسوولان توجیه شود (در این باره، متن «دشمن مطلوب» را اینجا بخوانید).
🔹 وسواس فکری و جنسی (Sexual Obsession)
تمرکز افراطی بر تن و پوشش زنان و دختران و معرفی آن بهعنوان یک "مسئله اجتماعی" میتواند ناشی از وسواس غریزی و جنسی باشد. فرد مبتلا به وسواس جنسی، به دلیل ناتوانی در مدیریت افکار و احساسات مرتبط با جنسیت، این مشکل را به دیگران فرافکنی میکند.
🔹 تصور تحقیرآمیز از جامعه
ایجاد مراکز "ترک بدحجابی" حاکی از نگرشی است که مردم را فاقد قدرت تفکر و تشخیص میداند. این دیدگاه تحقیرآمیز به شعور جمعی، نشان از ابتلا به حس حقارت و کمبود احساس خودارزشمندی دارد که نیازمند مشاوره و درمان است.
🔹 اختلال شخصیت اقتدارگرا (Authoritarian Personality Disorder)
به نظر می رسد جاعلان اینگونه مفاهیم دچار ویژگیهای اقتدارگرایانه باشند که نوعی از اختلالات شخصیتی-رفتاری است. شخصیت اقتدارگرا، نیاز شدیدی به کنترل دیگران دارد و برای تثبیت سلطه خود، از انواع ابزارهای فرهنگی، دینی یا علمی جعلی بهره میگیرد.
🔹 کم سوادی علمی و تحقیر علم
جعل مفاهیم خودساخته و تخیلی و نسبت دادن آنها به علم، نشاندهنده عدم پایبندی به اصول اخلاقی و کم ارزش تلقی کردن جایگاه و اهمیت علم است. این رفتارها نهتنها اعتبار علم را زیر سؤال میبرد، بلکه موجب سردرگمی جامعه و کاهش اعتماد به نهاد روانشناسی و دیگر نهادهای علمی میشود.
🔹 مقابله با چنین فریبهایی، نیازمند آگاهیبخشی عمومی از جمله آموزش تفکر علمی و نقادانه است. متخصصان باید با استفاده از ابزارهای روشنگرانه، از گسترش چنین مفاهیم جعلی جلوگیری کنند و جامعه را در مسیر رشد و توسعه آگاهانه هدایت نمایند.
در عین حال به جاعلان و فریبکاران توصیه می شود بجای تقلای بی حاصل برای قالب زدن جامعه در محدوده تفکر نازل و رنج های روحی-اخلاقی خود، از مشاوران آگاه و دلسوز برای رفع مشکلات خود کمک بگیرند. سلامت روان، حق هر انسانی است.
t.me/sasanhabibvand
🔹 نیروی انتظامی ایران اخیراً مفهومی ساختگی را با عنوان "بدحجابی" بهعنوان یک عارضه یا اختلال روانی، مطرح کرده و حتی مراکزی تحت عنوان "کلینیک ترک بدحجابی" ایجاد نموده است.
چنانکه بسیاری از همکاران روانشناس اعلام کرده اند، این ادعا که بیحجابی یا "بدحجابی" نوعی اختلال روانی است، هیچ جایگاهی در کتابهای معتبر روانشناسی نظیر DSM (راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی) یا سایر منابع علمی ندارد.
🔹 چنین اقداماتی نه تنها مایه حیرت و نگرانی متخصصان شده بلکه درواقع نشان از مشکلات اخلاقی و روانشناختی در میان مروجان این ایده عجیب و ساختگی است. در اینجا به بعضی از این اختلالات احتمالی اشاره میکنم:
🔹 فرافکنی (Projection)
این رفتار میتواند نشاندهنده فرافکنی ترسها و ناکامیهای شخصی، اخلاقی و عاطفی به دیگران باشد. جاعلان با این کار، ناتوانی خود در مدیریت مسائل واقعی اجتماعی را بهصورت "عارضهسازی" در دیگران منعکس میکنند.
🔹 مردمفریبی (Demagogy)
طرح مفاهیمی نظیر "اعتیاد به بدحجابی" نمونهی آشکاری از مردمفریبی است. به نظر میرسد این رویکرد برای انحراف افکار عمومی از مشکلات اساسی جامعه و ایجاد "دشمن خیالی" استفاده میشود تا فساد و ناکارآمدی مسوولان توجیه شود (در این باره، متن «دشمن مطلوب» را اینجا بخوانید).
🔹 وسواس فکری و جنسی (Sexual Obsession)
تمرکز افراطی بر تن و پوشش زنان و دختران و معرفی آن بهعنوان یک "مسئله اجتماعی" میتواند ناشی از وسواس غریزی و جنسی باشد. فرد مبتلا به وسواس جنسی، به دلیل ناتوانی در مدیریت افکار و احساسات مرتبط با جنسیت، این مشکل را به دیگران فرافکنی میکند.
🔹 تصور تحقیرآمیز از جامعه
ایجاد مراکز "ترک بدحجابی" حاکی از نگرشی است که مردم را فاقد قدرت تفکر و تشخیص میداند. این دیدگاه تحقیرآمیز به شعور جمعی، نشان از ابتلا به حس حقارت و کمبود احساس خودارزشمندی دارد که نیازمند مشاوره و درمان است.
🔹 اختلال شخصیت اقتدارگرا (Authoritarian Personality Disorder)
به نظر می رسد جاعلان اینگونه مفاهیم دچار ویژگیهای اقتدارگرایانه باشند که نوعی از اختلالات شخصیتی-رفتاری است. شخصیت اقتدارگرا، نیاز شدیدی به کنترل دیگران دارد و برای تثبیت سلطه خود، از انواع ابزارهای فرهنگی، دینی یا علمی جعلی بهره میگیرد.
🔹 کم سوادی علمی و تحقیر علم
جعل مفاهیم خودساخته و تخیلی و نسبت دادن آنها به علم، نشاندهنده عدم پایبندی به اصول اخلاقی و کم ارزش تلقی کردن جایگاه و اهمیت علم است. این رفتارها نهتنها اعتبار علم را زیر سؤال میبرد، بلکه موجب سردرگمی جامعه و کاهش اعتماد به نهاد روانشناسی و دیگر نهادهای علمی میشود.
🔹 مقابله با چنین فریبهایی، نیازمند آگاهیبخشی عمومی از جمله آموزش تفکر علمی و نقادانه است. متخصصان باید با استفاده از ابزارهای روشنگرانه، از گسترش چنین مفاهیم جعلی جلوگیری کنند و جامعه را در مسیر رشد و توسعه آگاهانه هدایت نمایند.
در عین حال به جاعلان و فریبکاران توصیه می شود بجای تقلای بی حاصل برای قالب زدن جامعه در محدوده تفکر نازل و رنج های روحی-اخلاقی خود، از مشاوران آگاه و دلسوز برای رفع مشکلات خود کمک بگیرند. سلامت روان، حق هر انسانی است.
t.me/sasanhabibvand
Показано 1 - 24 із 24
Увійдіть, щоб розблокувати більше функціональності.