🟥عبور از خط قرمز و گفتگو زیر تهدید با هزینه کردن از نظام و رهبری
🔺غربگراها برای بستن دهانها مثل محافظهکاران، محاکمه معکوس انقلابیها (از سیاستهای انقلاب مخملی برای فروپاشی نظام) و تحمیل بر نظام، هر وقت مواردی خلاف منافع و امنیت ملی مثل گفتگو با آمریکا مطرح میشود؛ میگویند این با اذن نظام و رهبری انجام شده تا جلوی منتقدان را بگیرند.
❓آیا چنین مواردی با اجازه نظام و رهبری انجام میشود؟
🔺در اکثر قریب به اتفاق مواردی با این درجه اهمیت، همینگونه است، مخصوصا در شرایط فعلی و این سطح اهمیت. البته موارد نقض معدودی مثل مذاکره رییس وقت مجلس با رییسجمهور مخلوع مصر انتهای دهه هشتاد هست، ولی موضوعی در این سطح متفاوت است.
❓ولی آیا این نظر رهبری بوده یا اصرار، فشار و بعضاً تحمیل برخی مسئولان؟
🔺رهبری در مورد گفتگو با آمریکا به صورت عام نظرشان را بارها تکرار کردند و به صورت خاص در همین مورد گفتهاند مذاکره عاقلانه، هوشمندانه وشرافتمندانه نیست؛ دلیل آن هم تجربه است. بارها هم گفتهاند مواضع خصوصی خلافمواضع علنی نخواهند گرفت.
🔺در ماجرای برجام هم از مدتها قبل و در آغاز مذاکرات گفتندخوشبین نیستند و بینتیجه است و فقط بخاطر خواست مسئولان و تجربه شدن برای مردم اجازه دادهاند. در این مورد هم نظر رهبری و نظام، صریح و مشخص است.
🔺ولی دولتی هم بر سر کار است که مذاکره جزو شعارهایش بوده. پالسهای مختلفی هم داده شده. بدنه جریان غربگرا هم چند هفته اخیر با همه توان به میدان آمدهاند تا برای مذاکره فضاسازی کنند و مثل سال نودویک جریانسازی کنند که تنها راه مذاکره است و حتی بعضیهایشان دیسیپلین علمی و سیاسی را کنارگذاشته و برای اولین بار بعد چند دهه لب به سخن گشودهاند.
🔺بجای انجام اقدام ملموس برای تغییر وضع اقتصادی، انجام اصلاحهای ضروری، تحقق برنامه هفتم در رشد هشت درصدی برای جبران یک دهه عقبماندگی برجامی، وجود ناترازیهای حاصل این کمکاریها و توقف پیشرفت در دوره برجام، بهانه شده برای بنبستنمایی و معرفی کردن مذاکره به عنوان تنها راهحل.
🔺بگذریم از تصمیمات نادرست و کمکاریهایی که خشم بخشی از مردم را بیشتر کرده مثل قطعی برق حاصل تلنبار نساختن نیروگاه،مدیریت نکردن مصرف و دوگانه کردن محیط زیست و تولید انرژی یا تصمیمات غلطی که به افزایش بیدلیل و افسارگسیخته نرخ دلار، سکه و.. و بهتبع آن تورم انجامیده و حاصل تحریم نیست.
🔺شرایطی که چندبار تجربه کردیم و بیفایدگی گفتگو و بدعهدی امریکا آشکار شد.
🔺 تجربه عراق و لیبی هنوز فراموش نشده و حتی نتانیاهو گفته باید با ایران چنین کرد.
🔺مذاکره با کسی مثل ترامپ که حتی به متحدانش رحم نمیکند مثل تعرفه بر اروپا یا تلاش اشغال کانادا و گرینلند یا برخورد با زلینسکی.
🔺کشور از شروع گفتگوهای عمان و برجام بیهیچ دستاوردی از آنها ابتدای دهه نود در شیب تضعیف قرار گرفت، که یک نتیجه در برخی ضربات اخیر به مقاومت و کند شدن رشد علمی خود را نشان داد. اگر اقدامات دفاعی، حضور در منطقه، نگاه به شرق، برخی خنثیسازیها و..نبود تاکنون هزینههای بیشتری وارد شده بود.
🔺این مسیری است که تجربه شده و نباید ازیک سوراخ صدبار گزیده شویم. کشور در بنبست نیست و باید این اراده در مسئولان به وجود بیاید که بجای تمرکز صرف بر گفتگوی بینتیجه برای رفع تحریم، به خنثی کردن تحریم و ایجاد هزینه برای تحریمکنندگان روبیاورند. عبرتی که امثال روسیه و چین ازما گرفتند.
🔺جریان غربگرا یاد گرفته بیرون قدرت، برای نظام، ولایت و رهبری خط و نشان بکشد و با حمله به آنها لایک جمع کند. هروقت هم افراد مورد حمایتش در قدرتند، تصمیمات خود را پشت نظام، ولایت ورهبری مخفی کند. یک دفعه ابراز ولایتمداری و درون نظام بودن کند و طرفداران نظام و رهبری را به ضدیت متهم کند.
🔺دهه نود خاطرتان هست که هرگاه تصمیمات غلط و وابستهساز انجام میشد؛ برخی مسئولان مصاحبه کرده و میگفتند در راستای اجرای منویات رهبر معظم انقلاب و اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی.
🔺خلاصه سیاست امروز غربگراها عبور از رهبری نیست، عبور از خط قرمزها با این ادبیات و ادعای هماهنگی و... است.
🔺جریان محافظهکار هم که وضع موجود را توجیه میکند و با تصویر انحرافی از ولایتمداری و حفظ نظام، هر کس از مسئولان یا تصمیمات غلط انتقاد میکند را متهم به ضدیت میکند. محافظهکاران و غربگراها در ضدیت با آرمان خواهی و انقلابیگری اینگونه با هم وفاق پیدا میکنند.
🔺دو لبه قیچی محافظهکاران و غربگرایان، ایستادگی بر جهتگیریهای اصولی را هدف گرفته تا با منفعل کردن، حامیان این جهتگیریها، راه برای نرمال و هضم کردن کشور در نظم جهانی و خواست سلطهگران فراهم شود. با بدتر شدن شرایط و جلو آمدن دشمن هم زمینه برای تحمیل بیشتر و تضعیف کشور فراهم میشود.