Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
شهرام یاری avatar

شهرام یاری

دوست داشتم و دارم سفرنامه‌ها و خاطرات به‌طور منظم و طبقه‌بندی شده، نمایه‌سازی و فیش‌برداری موضوعی بشه. برای این هدف تلاش می‌کنم
ارتباط با ادمین:

@shahramyari

shs.yari@gmail.com
09394078921
.
Рейтинг TGlist
0
0
ТипПублічний
Верифікація
Не верифікований
Довіреність
Не надійний
Розташування
МоваІнша
Дата створення каналуГруд 12, 2017
Додано до TGlist
Бер 29, 2025
Прикріплена група

Рекорди

18.04.202523:59
787Підписників
24.03.202514:52
50Індекс цитування
12.04.202523:59
122Охоплення 1 допису
12.04.202501:32
122Охоп рекл. допису
01.04.202513:02
6.67%ER
11.04.202523:59
15.56%ERR

Популярні публікації شهرام یاری

Переслав з:
کاغذ avatar
کاغذ
16.04.202507:57
‏نزدیک ۲۵۱ عنوان روزنامه و مجله قدیمی در حدود ۶۵۰۰ شماره، در بخش نشریات کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران آپلود شده و رایگان و قابل استفاده عمومی است. وارد سایت کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران به آدرس library.ut.ac.ir‎ شوید و در باکس جستجوی آذرسا عنوان رو جستجو کنید‌.


فرشاد اسماعیلی

@kaaghaz
15.04.202519:59
صدی هشتاد مبتلا به سوزاک!

از طرف اداره صحیه کل مملکتی اخیراً پیشنهاداتی برای جلوگیری از شیوع و معالجه امراض تناسلی از قبیل سوزاک و سفیلیس و غیره تهیه و تقدیم وزارت داخله گردیده بود که از نقطه نظر اهمیت امراض مزبور که تقریباً صدی هشتاد از جوانان مرد و زن مبتلا هستند و نسل آتیهٔ مملکت را تهدید می‌کند راه‌های عملی برای جلوگیری از امراض فوق تهیه نمایند.
کمیسیونی دیروز قبل از ظهر مرکب از مدیران دوایر وزارت داخله و نمایندگان ادارهٔ صحیه کل و بلدیه و اداره نظمیه در آن وزارت‌خانه تشکیل گردیده پیشنهادات اداره صحیه راجع به معالجه و جلوگیری از امراض تناسلی مطرح و تحت شور قرار گرفت.

مأخذ: روزنامه ستاره ایران. شماره 206. سال یازدهم. یکشنبه 9 ذیحجه 1344 – 29 خرداد ماه 1305 – 20 ژوئن 1926.

@Shsyari
.
11.04.202511:33
قتل عیال به مناسبت عید!!!

در مشهد چند شب قبل رئیس نظمیه دو ساعت به صبح برای سرکشی قسمت‌های شهر می‌رود. یک نفر آژان می‌رسد که یک شخص قوی‌الجثه را گرفته و لاینقطع سوت می‌زند و کمک به او نمی‌رسد. و اینکه توانسته است او را نگاهدارد به علت این بوده است که لگد به بیضهٔ آن شخص زده او را از کار انداخته نگاه‌داشته است.
رئیس نظمیه ازین شخص تحقیق می‌کند می‌گوید شغلم عمله‌گی و در بیرون شهر منزل دارم و نذر دارم چهل شب به حرم مطهر مشرف شوم، حالا آژان مزاحم شده.
پس از مختصر تحقیقاتی او را می‌برد به یکی از پست‌های آژان که تحقیق بنماید.
یک نفر آژان او را شناخته که غلام نام شبستانی همسایهٔ اوست و در شهر منزل دارد. می‌فرستند عیال او بیاید تحقیقاتی بکنند. آژان به اطاق غلام رفته ملاحظه می‌کند که عیال غلام سرش با تبر شکافته و به کمر و سایر اعضایش تبر خورده و استخوان‌هایش شکسته و هنوز بدنش گرمی دارد و تبر خون‌آلود به کناری افتاده و خون تمام فضای اطاق را فرو گرفته.
پس از دادن راپرت، از غلام تحقیق کردند و اظهار داشته چون ایام عید دیدم عیالم توقع دارد یک تدارکی برای عیدش بگیرد من هم پول موجودی ندارم سهل‌تر این دیدم او را بکشم و از این خیال آسوده شوم.
فعلاً شخص فوق‌الذکر محبوس است تا بعد سیاست شود.

مأخذ: روزنامه ستاره ایران. شماره 72. سال دهم. یکشنبه 12 شعبان 1343 – 18 حوت 1303 – 8 مارس 1925.

@Shsyari
.
قابل توجه کفیل محترم بلدیه

محترماً تقاضا میشود: خیابانهائیکه اسامی اشخاص جدید (مثل علاءالدوله و قوام‌السلطنه) بر روی آنها گذاشته شده مقرر فرمائید بنامهای فارسی اشخاص بزرگ تاریخی (مثل کورس و نوشیروان) یا بناهای تاریخی قدیم (مثل پرسپولیس و اکباتان) خوانده شود.
و همچنین خیابانها و کوچه‌هائیکه اسامی عربی (غیر از اسمهای شعرا) دارند تبدیل باسامی فارسی شود.
«کی آرش»

مأخذ: روزنامه ستاره ایران. شماره 26. سال دهم. جمعه 5 صفرالمظفر 1343 – 13 سنبله 1303 – 5 سپتامبر 1924.

@Shsyari
.
چنانکه معمول است! – 1296 ه.ق.

دیگر آنکه در شهر شیراز زنی سه اولاد ذکور زائیده، حکومت به دولت نوشتند که مواجب و مستمری در حق او برقرار نمایند. (بی‌نا، 1383: 112)

مأخذ: بی‌نا. 1383. وقایع اتفاقیه: مجموعه گزارشهای خفیه‌نویسان انگلیس در ولایت جنوبی ایران از سال 1291 تا 1322 قمری. به کوشش علی‌اکبر سعیدی سیرجانی. تهران: آسیم.
@mirasmaktoob

در آن سال‌ها که خود من در خمسه حکومت داشتم (1306 تا 1309 ه.ق.) روزی، ضعیفه‌ای به اندرون حکومتی آمد و عرضحالی به من داد، عرض حال را خواندم دیدم مطالبهٔ ده تومان مستمری خود را که چند سال پرداخت نشده بود کرده است. از او سئوال کردم، از چه بابت و بِچه ملاحظه دولت این مستمری را بشما داده است؟ جواب داد چون من در یک شکم سه پسر آوردم، چنانکه معمول است، دولت به توسط حکومت خمسه ده تومان مستمری به من داد و حالا چند سال است که حکام خمسه از پرداخت مستمری ابدی من خودداری کرده‌اند. (احتشامُ السّلطنه، 1367: 9)

مأخذ: احتشامُ السّلطنه، محمود علامیر. 1367. خاطرات احتشامُ السّلطنه (چاپ دوم). بکوشش سیّدمحمّد مهدی مُوسوی. تهران: انتشارات زوّار.

@mirasmaktoob
.
17.04.202505:41
سه قولو

زرقان – در ده سناج یک فرسخی به فاصله یک شبانه روز یک زن ۳ بچه زائیده، دو دختر و یک پسر می‌باشند که هر سه زنده مانده‌اند و مادر هم خیلی پریشان و فقیر و شوهر هم از گرسنگی فرار کرده است.

مأخذ: روزنامه ستاره ایران. شماره 215. سال یازدهم. دوشنبه 24 ذیحجه 1344 – 13 تیر ماه 1305 – 4 ژوئیه 1926.

@Shsyari
.
برای خانم‌ها – آخرین مد زنانه پاریس

این عکس‌ها در اسب‌دوانی اخیر (اوتوس) برداشته شده است.

مأخذ: روزنامه ستاره ایران. شماره 212. سال یازدهم. پنج‌شنبه 20 ذیحجه 1344 – 9 تیر ماه 1305 – 31 ژوئن 1926.

@Shsyari
.
18.04.202508:45
مورّخ عثمانی، در اواخر قرن دهم و اوایل قرن یازدهم هجری، مصطفی اَفندی سِلانیکی، در کتاب تاریخ خود موسوم به تاریخ سلانیکی، ترجمهٔ حسن بن علی (ص۲۲۲-۲۲۳)، دربارهٔ استقبال گرم و شکوهمند سلطان مراد سوم، سلطان عثمانی از سفیر شاه ایران در استانبول گزارش می‌دهد. لکن او‌ که تابع و‌‌ مورخ دربار عثمانی است و به دلیل تسنّنش از ایران و تشیع آن، خرسند نیست، در پایان تلویحاً ناخرسندی خویش را از اینکه علی‌رغم استقبال و پذیرایی گرم عثمانیان از سفیر ایران و همراهان سرخ‌سر (قزلباش) او، ایشان با رفتار خویش، چندان وقعی برای شأن دولت عثمانی قائل نبودند، اظهار می‌نماید:

«آمدن طوقماق خان، حاکم ایروان و نخجوان به رسم سفارت از جانب طهماسب خان، شاه عجم»:

فرمانفرمای ایران و توران، شاه ممالک‌ستان، طهماسب خان از شهر قزوین که تختگاهش بود، طوقماق خان را با تحف و‌ پیشکش و‌ نامه برای تهنیت و‌ مبارک‌بادی جهان‌بانی و تعزیهٔ مرحوم و مغفور له سلطان سلیم خان فرستاده، چون سابقاً در حین آمدن پدرش شاهقلی خان به عنوان ایلچی‌گری برای تعظیم و تکریم او از سخنوران دوران حضرت احمد پاشا بیگلربیکی روم‌ایلی استقبال کرده بود و در ملاقات کلام معجزبیان او فیمابین سفیر مشارالیه در السنهٔ اعجام ضرب‌المثل شده بود، این دفعه نیز حضرت سیاوش‌پاشا بیگلربیگی روم‌ایلی که در نکته‌شناسی بی‌عدیل و نظیر بود و به همان قانون مأمور و با اقبال ملاقات کرده به آئین قدیم عثمانلو عمومی غلامان سُدّهٔ سلطنت با اسب و‌ یراق و حشمت و شوکت مالاکلام پیشواز نموده در قرب میدان اسب و در سرای بهرام پاشا و خنجرلی سلطان، منزل دادند و نظر به قاعدهٔ قدیم حکم‌ گردید که با نعم‌ بی‌پایان اکرام و احترام نمایند. روزی یک‌دفعه موافق دلخواهشان انواع مأکولات از مطبخ عامره و‌ مصارف دوآب از اصطلبل عامره فرستاده می‌شد.
خلاصه، اتلافات و اسرافات فوق‌الحدّ و الغایة گردید. لیکن بنا به عادتشان در سرخ‌سران بوده کفران النّعمی را از حد افزون می‌کردند و آن ملاعین به طوری در تحقیر نعم‌ الهی جری بودند که در یکی از ملل سایره و اعدای دین دیده نشده، حق تعالی مقهور نماید. آمین!

گزینش از محمدرضا ابویی مهریزی

@mirasmaktoob
.
دزد وظیفه‌شناس!

مخبر ما از تبریز می‌نویسد:
از منزل آقا میرزا ابوالقاسم‌خان که یکی از اجزاء ادارهٔ مالیه و در محلهٔ خیابان سکنی دارد یک جعبه که محتوی پارهٔ اسناد و دویست و سی و شش تومان وجه نقد بوده به سرقت رفته. صاحب جعبه به نظمیه راپرت داد و دو روز بعد از آن سارق مجهول اسناد را توی یک دستمال پیچیده شبانه پشت درب منزل میرزا ابوالقاسم‌خان انداخته جعبه را خورد کرده در محله امیرخیز توی یک باغچه پرت کرده و وجه نقد را به عنولن حق‌الزحمه نگاه داشت.

مأخذ: روزنامه ستاره ایران. شماره 60. سال دهم. چهارشنبه 24 رجب 1343 – 29 دلو 1303 – 18 فوریه 1925.

@Shsyari
.
سئوال از وزارت تلگراف _ انعام حامل تلگراف

آیا در ضمن مواد نظامنامه مصوبه قید شده است که حامل تلگراف باید یک قران به نام انعام مال خود دارد.
م ـ د ـ دکتری

مأخذ: روزنامه ستاره ایران. شماره 128. سال نهم. یکشنبه 11 رجب‌المرجب 1342 مطابق با 28 دلو 1302 و 17 فوریه 1924.

@Shsyari
.
18.04.202508:52
نکتهٔ مثبت این فیش اینجاست: «فرمانفرمای ایران و توران» که شاه طهماسب خودمون بوده.
راجع به رفتار ایرانی‌ها: ایرانیان تعلیمات داشتند که «گشنه‌بازی درنیاورند و چشم‌ودل‌سیر نشان بدهند» یعنی اینکه از سرزمینی آباد و ثروتمند و پُرنعمت آمده‌ایم و این دم‌ودستگاه و نعمات شما برای ما پیشِ پا افتاده و حقیر است.
از این رو به میزبان بَرخورده که چرا ایرانیان نسبت به نعم الهی اتلافات و اسرافات می‌کنند. از طرفی هم ما با عثمانی‌ها دشمنی و کینهٔ دیرینه داشته و داریم (شما هم نداشته باشید من دارم و تا انتقام ظلم‌هایی که به ما کردند رو آنطور که باید و شاید نگیریم، دلم خنک نمیشه) و هر دو طرف وقتی به سرزمین هم می‌رفتند گله و شکایت از وضعِ نامساعد (غذا، مسکن، اسب، آب و هوا و...) داشتند و آرزو می‌کردند که هرچه سریعتر سفر تمام شود و به پایتخت خودشان برگردند! اینکه این گله و شکایت چقدر حقیقی بوده شک دارم، از نظر من بیشتر برای ضبط گزارش و خوشایندِ دربارهاشون اینچنین می‌نوشتند.
شهرام یاری

@Shsyari
.
اعلان

موافق راپورت‌های واصله اغلب از کسبه رعایت اعلانات ارازق بلدی را ننموده و از نرخ‌های مقرره تجاوز و تخطی می‌نمایند. لذا برای اطلاع خاطر عموم کسبه اعلان می‌شود در آتیه در صورتی که اجحاف نمایند علاوه بر جریمه، اسامی اشخاص گران‌فروش در جرائد اعلان خواهد شد که عامه مستحضر شوند.
28 دلو 1302 نمره 8707
بلدیه طهران
نمره اعلان 365
1 ـ 2

مأخذ: روزنامه ستاره ایران. شماره 129. سال نهم. دوشنبه 12 رجب‌المرجب 1342 مطابق با 29 دلو 1302 و 18 فوریه 1924.

@Shsyari
.
18.04.202509:40
جالبه که این موضوع از خیلی دورها تا به حال ادامه دارد. من خودم پشت اندر پشت فلاح و کارگرزاده‌ایم، امّا هیچ موقع برای انعام دادن خسّت به خرج ندادیم. از پدربزرگم راجع به این قضیه توصیه‌ای است که: انعام بدهید! و انعام «سلمانی و راننده» را چرب‌تر!
نمی‌دونم در روانِ اون مرحوم چی می‌گذشته ولی هرچی بوده خیر بوده. اونی که انعام‌بگیر هست عمدتاً محتاج و نیازمند هست، وقتی هم انعام می‌دیم به زن و بچه‌اش فکر کنیم که خوشحال میشند. قطعاً خدا هم خوشحالمون می‌کنه.

@Shsyari
.
برای تدوین اشعار مرحوم ایرج‌میرزا

متمنی است آقایانی که از قطعات و آثار ایشان در دست دارند لطفاً فهرستی مرحمت فرمایند تا آنچه نزد ما نیست استنساخ شود.
آدرس: خیابان سقاباشی، منزل دکتر علیرضاخان هوشی
خسرو – ایرج

مأخذ: روزنامه ستاره ایران. شماره 175. سال یازدهم. یکشنبه 26 شوال 1344 – 18 اردی‌بهشت ماه 1305 – 9 مه 1926.

@Shsyari
.
امسال سال روی چه می‌گردد! – 1297 ه.ش.

خیلی خوب است که ایرانیان اصلاً این اسامی سالهای ترکی را برهم بزنند، زیرا همان تفأل و تطیّر که اول سال منجمین و مردم از اسامی آن سال می‌زنند خودش باعث خیال است و همان باعث زحمت الی آخر سال می‌شود. درجه کمال حکمای ترکستان که این باشد حال سایر ترکها معلوم است. «مار» هم اسم سال است! «خوک» هم اسم سال شد! «موش» هم اسم سال شد! همین مزخرفات و مهملات که الی اکنون باقی است خودش یک اسباب خیال و زحمت فوق‌العاده بین ساکنین این ایران ویران شده است. دو ماه به آخر سال مانده در این دهات متصل از صاحبان سواد و آخوندها سؤال می‌کنند امسال سال روی چه می‌گردد، تا بگویند روی مار زهره آنها می‌رود. (سالور، 1374: ج7، 5189)

مأخذ: سالور، قهرمان میرزا. 1374. روزنامه خاطرات عین‌السلطنه. 10 جلد. به کوشش مسعود سالور و ایرج افشار. تهران: اساطیر.

@mirasmaktoob
.
Увійдіть, щоб розблокувати більше функціональності.