غرشهای خامنهای از منظر وحشت است.
#میراصغر_موسوی
امروز خبر مرگ قاضی نیری اعلام شد: عیدی روزگار است به ما. از قرار معلوم اوایل فروردین ماه تمام کرده، اما خبر را امروز اعلام کردند. لابد خواستند روزهای عیدمان با شادی همراه نباشد.
امروز شاد و خوشحالمان کردند: قاضی نیری مُرد. بیتردید این شادی امتداد خواهد داشت. اما برای آدمکشهای نظام اسلامی روزهای تیره و تار در پیشرو است. نظام ولایی چِفت و بَست و پیچ مهرههایش شل شده و نمیتواند ارادهاش را بر ملت تحمیل کند. تهدید ملت توسط خامنهای از سر ترس و وحشت است. او در تَله مرگ دچار کابوس است و هذیان میگوید و دهان به تهدید میگشاید. وضعیت خامنهای مشابه هَمان مَثل است که آیتالله خمینی در دیدار سفیر واتیکان در ایران و نماینده پاپ با او ابراز کرد.
آن روزها ناوهای جنگیِ آمریکا به سوی خلیج فارس حرکت کرده بود و احتمال حمله به ایران وجود داشت. دولت کارتر که ناگزیر مماشات را کنار نهاده و برای دفاع از حیثیت ایالات متحده آمریکا - کشوری که سفارت آن در تهران اشغال شده بود، موضع تند اتخاذ کرد و چند ناو جنگی به منطقه اعزام کرد. در یکی از همان روزها نماینده پاپ به دیدار رهبر انقلاب ایران رفت. آیتالله خمینی در جواب به سفیر و نماینده پاپ گفت:
حکیمی داریم به نام "عبید زاکانی " که میگوید: وقتی شیر برای ایجاد وحشت از پیشرو میغرد، از پشت سر خودش را خراب میکند.
غرشهای خامنهای از این دست است. و هر چه میگوید و هر چه میکند از منظر وحشت است.
خبر مرگ قاضی نیری امروز اعلام شد. معلوم شد هیچیک از تیرهای مامور نفوذی موساد به خطا نرفته و نیری را هم لت و پار کرده بوده است. حالا آن سه ( مقیسه، رازینی، نیری ) مردهاند. کمی قبلتر نیز رئیسی مُرد. حالا "هیئت مرگ "به "هیئت مردهگان "تبدیل شده. اما من از روزگار و زمانه خود انتظار بیشتری دارم. نیز احتمال بسیار بیشتری را پیشبینی میکنم.
بعضیها میگویند، اینجور حرف زدن به نوشتههایت در باره نظام ولایی جنبه شخصی دارد و این را ضعف تلقی میکنند. تشخیص این افراد درست است اما قضاوتشان صحیح نیست. من نمیخواهم چیزی را به آینده محول کنم و بگویم، تاریخ نشان خواهد داد نظام ولایی حکومتی جنایتکار بوده است.
تاریخ یک زخم از این هزاران زخم را نمیتواند درمان کند. اما اگر چشم به قضاوت تاریخ داشته باشیم، باید شهامت به خرج دهیم و شهادت بدهیم. برای قضاوت کردن در باره نظامی که به هر بهانهای قتلعام راه میاندازد و مردم را چپاول میکند، به فلسفه لیبرال و اصول دمکراسی و یا فقه و... نیاز نیست. باید روزگار خود را روایت کرد و زخمها را نشان داد و شمرد. همان زخم و داغهایی که نیری بر جان این ملت زده است. تازه این در دورانی رخ داد که بعضی از دوستان ما آن را " دوران طلایی " مینامند.
اگر در دوران طلایی" هیئت مرگ " بر این کشور حکومت کرده، در این دوران سیاه سی و چند ساله کدام آدمکشها و غارتگران بر ایران حکومت میکنند؟
چهاردهم فروردین هزار و چهارصد و چهار
@mirasgharmusavi