
سنگ برای سنگر، جوهر برای عشق
Рейтинг TGlist
0
0
ТипПублічний
Верифікація
Не верифікованийДовіреність
Не надійнийРозташування
МоваІнша
Дата створення каналуБер 05, 2025
Додано до TGlist
Квіт 18, 2025Останні публікації в групі "سنگ برای سنگر، جوهر برای عشق"
20.04.202506:04
پسرِ صاف و سادهای بودم
از سرِ اتّفاق مرد شدم
سبز و خوشرنگ بود چشمانم
به من آفت رسید، زرد شدم
پسرِ صاف و سادهای بودم
اهلِ شعر و سکوت و شالیزار
دورهام کرد دردِ ناکامی
دور شد یار و دورهگرد شدم
من در این شهرِ خسته یادم نیست
آخرین بار کِی هوا خوردم؟
کِی بهارم به سادگی دِی شد؟
چه شد اینگونه خشک و سرد شدم؟
ای شما بیشمار غم که به من
اینچنین فاتحانه مینگرید
من سواری فراریام که شبی
با دلم وارد نبرد شدم
نه دوایی برای خوردن هست
نه هوایی برای تازه شدن
آن قَدَر سینهام پر از درد است
که خودم هم شبیه درد شدم…
#ناصر_حامدی
از سرِ اتّفاق مرد شدم
سبز و خوشرنگ بود چشمانم
به من آفت رسید، زرد شدم
پسرِ صاف و سادهای بودم
اهلِ شعر و سکوت و شالیزار
دورهام کرد دردِ ناکامی
دور شد یار و دورهگرد شدم
من در این شهرِ خسته یادم نیست
آخرین بار کِی هوا خوردم؟
کِی بهارم به سادگی دِی شد؟
چه شد اینگونه خشک و سرد شدم؟
ای شما بیشمار غم که به من
اینچنین فاتحانه مینگرید
من سواری فراریام که شبی
با دلم وارد نبرد شدم
نه دوایی برای خوردن هست
نه هوایی برای تازه شدن
آن قَدَر سینهام پر از درد است
که خودم هم شبیه درد شدم…
#ناصر_حامدی
19.04.202518:36
و عطسه کرد و پدید آمد از نفسهایش
هزار دختر هندوی گرم تارزنی...
#علی_فرزانه_موحد
هزار دختر هندوی گرم تارزنی...
#علی_فرزانه_موحد
19.04.202504:05
ره توشه گذاشتم بماند تا بعد
یک گوشه گذاشتم بماند تا بعد
اسناد و مدارک من و تنهایی ست
در پوشه گذاشتم بماند تا بعد
#بهرام_مژدهی
یک گوشه گذاشتم بماند تا بعد
اسناد و مدارک من و تنهایی ست
در پوشه گذاشتم بماند تا بعد
#بهرام_مژدهی
19.04.202503:17
دست تو دری گشود در آیینه
بر حیرت ما فزود در آیینه
رفتیم به دیدار خود اما دیدیم
غیر از تو کسی نبود در آیینه
#سید_حسن_حسینی
بر حیرت ما فزود در آیینه
رفتیم به دیدار خود اما دیدیم
غیر از تو کسی نبود در آیینه
#سید_حسن_حسینی
18.04.202519:44
برای چیست که از رفتن تو دلنگرانم؟
مگر چقدر قرار است بیتو زنده بمانم
#حسین_دهلوی
مگر چقدر قرار است بیتو زنده بمانم
#حسین_دهلوی
18.04.202515:56
هرچه پرسیدم از نیامدنت
پاسخ تو همیشه هرگز بود
عشق تو مثل دین اسلام است
هر کجایش چراغ قرمز بود
شرح صدسال درد و تنهایی
کار من نه که کار مارکز بود
درد هجری کشیده ام که نپرس
وصف من از زبان حافظ بود
#مرتضی_شاکری
پاسخ تو همیشه هرگز بود
عشق تو مثل دین اسلام است
هر کجایش چراغ قرمز بود
شرح صدسال درد و تنهایی
کار من نه که کار مارکز بود
درد هجری کشیده ام که نپرس
وصف من از زبان حافظ بود
#مرتضی_شاکری
18.04.202515:38
یک مرد که سقف خانهام بود تنش
شعرش وطن من و شعارم وطنش
در یک شب شعر، آمد و از من خواست
تا چند دقیقه بروم پیش زنش!
#پرژین_کرد
شعرش وطن من و شعارم وطنش
در یک شب شعر، آمد و از من خواست
تا چند دقیقه بروم پیش زنش!
#پرژین_کرد
18.04.202511:17
آب لجنی شدە ، چە لطفی دارد؟
جانیست تنی شدە ، چە لطفی دارد؟
باید دَرِ گوش تو بخوانم اوّل
شعر دهنی شدە چە لطفی دارد؟
#واران
جانیست تنی شدە ، چە لطفی دارد؟
باید دَرِ گوش تو بخوانم اوّل
شعر دهنی شدە چە لطفی دارد؟
#واران
18.04.202510:34
فرمود اگر سراغ ماه آمدهای
ره دیگر کن که اشتباه آمدهای
گفتم که ز مهر من چرا درگذری؟
خندید: عزیز! صبحگاه آمدهای
#محمد_رمضانی_فرخانی
ره دیگر کن که اشتباه آمدهای
گفتم که ز مهر من چرا درگذری؟
خندید: عزیز! صبحگاه آمدهای
#محمد_رمضانی_فرخانی
17.04.202520:16
میگویم اما درد دل سربستهتر بهتر
بغض گلوی مردها نشکستهتر بهتر
#حسین_زحمتکش
بغض گلوی مردها نشکستهتر بهتر
#حسین_زحمتکش
17.04.202509:52
نه فقط سخت بریدهست امانم بیتو
کندتر میزند اصلا ضربانم بیتو
باش و آرامش دنیای پر آشوبم باش
کوه دردم، نگرانم نگرانم بیتو
محو شد صورتش از حافظهی لبهایم
بوسهها یخ زده در عمق دهانم بیتو
خواستم شعر بخوانم که خیالت پیچید
بغض رم کرد، نچرخید زبانم بیتو
شبحی گم شده در وحشت یک ویرانه
همهی سال همین است جهانم بیتو
میروم بیشتر از این غمِ دوری نکشم
به امید چه کسی زنده بمانم بیتو
#نفیسه_نعمتی
کندتر میزند اصلا ضربانم بیتو
باش و آرامش دنیای پر آشوبم باش
کوه دردم، نگرانم نگرانم بیتو
محو شد صورتش از حافظهی لبهایم
بوسهها یخ زده در عمق دهانم بیتو
خواستم شعر بخوانم که خیالت پیچید
بغض رم کرد، نچرخید زبانم بیتو
شبحی گم شده در وحشت یک ویرانه
همهی سال همین است جهانم بیتو
میروم بیشتر از این غمِ دوری نکشم
به امید چه کسی زنده بمانم بیتو
#نفیسه_نعمتی
17.04.202509:46
دنبال تو آبشار راه افتاده
سرو و چمن و چنار راه افتاده
آنقدر گلی که باز با دیدن تو
آب دهن بهار راه افتاده
#نفیسه_نعمتی
سرو و چمن و چنار راه افتاده
آنقدر گلی که باز با دیدن تو
آب دهن بهار راه افتاده
#نفیسه_نعمتی
17.04.202506:54
دیگر بهاری در مدار روزگارم نیست
من یک تنه درگیر صد لشکر زمستانم
#مرتضی_شاکری
من یک تنه درگیر صد لشکر زمستانم
#مرتضی_شاکری
17.04.202506:49
آمد به مزار من و خشنودترین بود
پس وعدهی دیدار که میگفت، همین بود
#سجاد_سامانی
پس وعدهی دیدار که میگفت، همین بود
#سجاد_سامانی
16.04.202510:33
تو غزل میشوی و میبینم
واژه ها با صدات میرقصند
صوفیان در سماع می چرخند
حاجیان در مِنات میرقصند
من که هستم؟ زمینِ سرتاسر
و تو آبیِ آسمان هایی
مستیِ ماه و مادیان هایی
که شبی در فلات میرقصند
لهجه ی دخترانه ات آبی
خنده های شبانه ات قرمز
گیسوی روی شانه ات مشکی
رنگ ها پابهپات میرقصند
تا لبانِ تو «چای» میگوید
استکان ها شراب می نوشند
نلبکی ها ترانه میخوانند
شاخه های نبات میرقصند
ای لبت باده های آذر نوش
ای تنت گرم، بهترین آغوش
در سرت کودکانِ بازیگوش
گوشه ی یک دهات میرقصند
خوش بحالِ دهاتِ همسایه
به تنت رخت سبز پوشیده
دو لبِ ماهیِ تو را دیده
که در آبِ قنات میرقصند
#طه_محتشم
واژه ها با صدات میرقصند
صوفیان در سماع می چرخند
حاجیان در مِنات میرقصند
من که هستم؟ زمینِ سرتاسر
و تو آبیِ آسمان هایی
مستیِ ماه و مادیان هایی
که شبی در فلات میرقصند
لهجه ی دخترانه ات آبی
خنده های شبانه ات قرمز
گیسوی روی شانه ات مشکی
رنگ ها پابهپات میرقصند
تا لبانِ تو «چای» میگوید
استکان ها شراب می نوشند
نلبکی ها ترانه میخوانند
شاخه های نبات میرقصند
ای لبت باده های آذر نوش
ای تنت گرم، بهترین آغوش
در سرت کودکانِ بازیگوش
گوشه ی یک دهات میرقصند
خوش بحالِ دهاتِ همسایه
به تنت رخت سبز پوشیده
دو لبِ ماهیِ تو را دیده
که در آبِ قنات میرقصند
#طه_محتشم
Рекорди
20.04.202523:59
311Підписників18.04.202507:15
133Індекс цитування18.04.202523:59
529Охоплення 1 допису20.04.202519:18
0Охоп рекл. допису18.03.202518:01
11.11%ER18.04.202505:54
253.11%ERRРозвиток
Підписників
Індекс цитування
Охоплення 1 допису
Охоп рекл. допису
ER
ERR
Увійдіть, щоб розблокувати більше функціональності.