Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
تبارشناسی کتاب avatar
تبارشناسی کتاب
تبارشناسی کتاب avatar
تبارشناسی کتاب
09.05.202514:01
✅ مناظره سقوط ساسانیان: زمینه های داخلی

قسمت اول 1⃣

🔹دکتر پروانه پورشریعتی، ایرانشناس و استاد تاریخ در کالج فنی شهر نیویورک
🔹 دکتر شهرام جلیلیان، استاد تاریخ ایران باستان دانشگاه شهید چمران اهواز

📆 مرداد ۱۳۹۹
منبع: اینستاگرام دکتر گیلانی yun.ir/1fmev5
.
🌍چشم انداز تاریخ
🌍@history_perspective
09.05.202512:07
دکتر پورشریعتی در کنار استاد آموزگار
@tabarshenasi_ketab
09.05.202511:27
نظر دکتر پروانه پورشریعتی درباره‌ی حمله‌ی اعراب مسلمان به قلمرو ساسانیان
@tabarshenasi_ketab
شماره جدید #پرنیان_بیرمی

#گفت_و_گو با #سینا_جهاندیده #شاعر #نویسنده #منتقد_ادبی درباره #نقد_ادبی و مسائل آن

بدون آگاهی بر نظریه، نقدنویسی امکان‌پذیر نیست

بخش دوم و پایانی

پرنیان؛ سرویس ادبی هفته نامه بیرمی
@parnianBairami2
09.05.202514:01
✅ مناظره سقوط ساسانیان: زمینه های داخلی

قسمت دوم 2⃣

🔹دکتر پروانه پورشریعتی، ایرانشناس و استاد تاریخ در کالج فنی شهر نیویورک
🔹 دکتر شهرام جلیلیان، استاد تاریخ ایران باستان دانشگاه شهید چمران اهواز

📆 مرداد ۱۳۹۹
منبع: اینستاگرام دکتر گیلانی yun.ir/1fmev5
.
🌍چشم انداز تاریخ
🌍@history_perspective
09.05.202512:02
🔹دیدار و گفتگو با پروانه پورشریعتی

جمعه ۲۴ مهر ۱۳۹۴
پروانه پورشریعتی ضمن تشکر از علی دهباشی و حاضرین جلسه به خصوص دکتر ژاله آموزگار از سرگذشت تحصیلی و دلایل ورودش به زمینه تاریخ اینچنین می گوید :

«من قبل از انقلاب در سال ۱۹۷۷ به نیویورک رفتم و در دانشگاه نیویورک ثبت نام کردم ، در ابتدا هدفم این بود که راه پدرم را دنبال کنم و روزنامه‌نگار شوم به همین منظور در دانشگاه در کلاس‌های روزنامه‌نگاری ثبت نام کردم در آن زمان یک ماشین تایپ جلو ما می‌گذاشتند و از ما می‌خواستند در مورد موضوعی بنویسیم، اولین موضوعی که از ما خواستند این بود که در مورد هالووین تحقیق کنیم، من هم که تازه از ایران رفته بودم اطلاعاتی در این مورد نداشتم و نهایتاً نتوانستم مسیر روزنامه‌نگاری را دنبال کنم در همین دوره بود که در ایران انقلاب شد و من به این فکر افتادم که به مطالعه جامعه‌شناسی ایران بپردازم. در آن زمان جامعه‌شناسی علم نوینی بود و خصوصاً جامعه‌شناسی خاورمیانه بسیار جدید بود. من لیسانسم را در رشته جامعه‌شناسی از دانشگاه نیویورک اخذ کردم و وقتی که تحقیق کردم متوجه شدم نمی‌توانم در رشته‌ی جامعه‌شناسی ایران و خاورمیانه تحصیل کنم چرا که مراکز دانشگاهی تخصصی که مورد نظر من بود نداشتند. به سراغ پروفسور بولت در دانشگاه کلمبیا رفتم و ایشان پیشنهاد کردند که با توجه به علاقه‌ام در رشته‌ی تاریخ ایران در آن دانشگاه ادامه تحصیل دهم و من هم با کمال میل قبول کردم. پروفسور بولت متخصص قرون وسطی بودند و من هم وارد حوزه‌ی تحقیق در مورد قرون وسطی ایران شدم . بولت پیشنهاد کرد که برای رساله‌ام در مورد سیر تطور شهر توس به مشهد بنویسم، حدود ده سال کار تحقیقاتی من در دانشگاه کلمبیا طول کشید و در نهایت به موضوع رساله‌ام رسیدم که بعد از ده سال من را به تخصصی که دارم و کتابی که بعداً نوشتم‌، رساند.
متون فارسی و عربی را که بررسی می‌کردم یک موضوع بسیار جالب توجه مرا به خود جلب کرد و آن موضوع این بود که شهر توس فرمانروایی بسیار معتبر و مهم به نام کنارنگ داشت که در متون عربی و فارسی روایات متفاوتی از او آمده بود. یک روایت، روایت ایرانی آن است در مورد هویت او کنارنگ و نقشی که در مقطع آمدن اعراب به ایران داشت، همچنین نمایندگی‌اش از طرف یزدگرد و رابطه‌اش با او زمانی که یزدگرد از ایران فرار می کرد. در روایات فتوح و اسلامی بخش دیگری از جایگاه و نقش کنارنگ را بازگو می‌کنند و به نوع رابطه‌اش از یک طرف با اعرابی که وارد خراسان شده بودند و از طرف دیگر با یزدگرد می‌پردازند. با توجه به شخصیت‌محوری کنارنگ تصمیم گرفتم برای رساله ام روی موضوع ورود اعراب به خراسان کار کنم و بولت هم خوشبختانه این اجازه را به من داد.

دیدگاهی که در آن مقطع زمانی رایج شده بود، این بود که اعراب به ایران حمله کردند و در تمام نقاط ایران به خصوص در خراسان ساکن شدند و جریان تشرف به اسلام در خراسان خیلی سریع پیش رفت، در آن دوره بود که من با تواریخ محلی ایران مانند تاریخ نیشابور، بیهق، قم، سیستان و … آشنا شدم. همه این منابع را جمع آوری کردم و نظریه جدیدی ارائه دادم که اعراب آنطور که می‌گویند در تمام مناطق خراسان سکونت نداشتند و اتفاقاً به ماوراء خراسان یعنی ماوراء‌النهر رفتند و در آنجا سکونت کردند.
بعد از مقطع دکتری یکی دوسال در دانشگاه میشیگان و ماساچوست تدریس کردم و بالاخره بعد از سه سال وارد دانشگاه اوهایو در شهر کلومبوس شدم و در آنجا حدود چهارده سال تدریس کردم. یکی از شرایط رسمی شدن در دانشگاه های آمریکا این است که رساله دکترایتان را به عنوان کتاب منتشر می‌کنید. من در سال ۱۹۹۵ میلادی رساله دکترایم را گرفتم و سال ۲۰۰۰ مشغول تدریس در دانشگاه کلومبوس اوهایو شدم و قرار بر این شد که برای رسمی شدن ، رساله ام را کتاب کنم. مروری بر رساله کردم و به تحقیقات بیشتری در مورد کنارنگ و ورود اعراب به ایران پرداختم که در نتیجه آن مسائل دیگری برایم مطرح شدند ، برای یافتن پاسخ آنها تاریخ ایران پیش از اسلام را از متون مختلف ایرانی و عربی مطالعه کردم .
@tabarshenasi_ketab
اولین استاد(منتور)، اولین پیردانا و اولین معلم آدمی و شاید همه‌ی موجودات، «مادر» است.
ووگلر در کتاب «سفر نویسنده» می‌نویسد: «بسیاری از قهرمانان از آن رو به جستجوی استادان می‌روند که والدین خودشان الگوهایی ناقص هستند» ص ۷۲.
@tabarshensi_ketab
گاهی
گمان نیست
وسوسه‌‌ی یقین است

که از
هدف
می‌گریزد


سینا جهاندیده
@tabarshenasi_ketab
09.05.202512:44
دلیل تمام شورش‌های محلی نابرابری است. بدون برابری و مساوات هیچ آرامشی وجود ندارد.


(لئوناردو داوینچی؛ از کتاب لئوناردو داوینچی اندیشه‌های فلسفی، سخنان حکیمانه، گمانه‌ها، ترجمه‌ی مهوش قویمی، نشر سرایش، ۱۳۹۲، ص ۹۹).
@tabarshenasi_ketab
09.05.202511:40
02.05.202512:41
معلمان و استادان به معنای واقعی کلمه enthused هستند. واژه‌ی enthusiasm از ریشه‌ی یونانی en theos است به معنای الهام گرفته از خدا، داشتن خدا در درون خود، یا بودن در حضور یک خدا(کریستوفر ووگلر، سفر نویسنده، ترجمه‌ی محمد گذرآبادی، نشر مینوی خرد، ۱۳۸۷، ص ۷۱).
@tabarshenasi_ketab
Переслав з:
تبارشناسی کتاب avatar
تبارشناسی کتاب
@tabarshenasi_ketab
#رفتن_به_ابتدای_کانال
04.04.202509:51
مددی مترجم و منتقدی بود که به اندیشه مارکسیستی علاقه‌مند بود به همین دلیل اکثر ترجمه‌های او در حوزه اندیشه‌ی مارکسیستی است.
@tabarshenasi_ketab
09.05.202512:10
گفتمانی در جامعه‌ی دانشگاهی هست که این گفتمان از نوشته‌های آرتور کریستن سن نشأت می‌گیرد و به ورود اعراب، حمله آن‌ها به ایران، سقوط ساسانیان و دلایل آن تسلط پیدا کرده است. در این گفتمان نظر بر این است که حکومت ساسانیان مرکزیت داشت و نه تنها حکومت ساسانی بلکه حکومت دینی هم مرکزیت داشت. در دوران ساسانی تفاهمی بین دین و دولت وجود داشت که در نتیجه آن مغان یا موبدان زرتشتی حکمرانی بسیار قوی داشتند و این موجب نارضایتی مردم شده بود و مطرح شدن مسئله تساوی در اسلام مردم را به تشرف یک شبه به اسلام سوق داد.

اما من در تحقیقاتم به این نتیجه رسیدم که این موضوع درست نیست و مغان این تسلط، فشار و خفقانی که تصور می‌شود بر مردم ایران نداشتند، ادیان ایرانی پیش از حمله اعراب بسیار متنوع بودند و جریان ها و شریان‌های مختلفی داشتند و اینطور نبوده است که طبق گفته کریستن سن دگم مذهبی باعث سقوط ساسانیان شده باشد، در واقع نظر من ضد نظر کریستن سن است.
@tabarshenasi_ketab
09.05.202511:38
پروانه پورشریعتی ایران‌شناس و استاد تاریخ در کالج فنی شهر نیویورک است. او همچنین چهارده سال استاد بخش خاورِنزدیک دانشگاه ایالتی اوهایو بوده است.از مهم‌ترین آثار وی، کتاب «افول و سقوط شاهنشاهی ساسانی » است. او همچنین عضو هیئت تحریریه چند مجلهٔ ایران‌شناسی همچون پرسیکا آنتیکوا است.
@tabarshenasi_ketab
02.05.202512:39
04.04.202509:51
عمده ترجمه‌های دکتر مددی در دهه‌ی هشتاد منتشر شده است. چاپ اول کتاب فلسفه چیست از دیدگاه مارکس در سال ۱۳۸۱ انتشار یافته است.
@tabrshenasi_ketab
Показано 1 - 24 із 69
Увійдіть, щоб розблокувати більше функціональності.