Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
با متمم | هایلایت | محمدرضا شعبانعلی avatar

با متمم | هایلایت | محمدرضا شعبانعلی

این‌جا چیزهایی را می‌نویسم که یا آن‌قدر کوتاهند که مناسب متمم و روزنوشته‌ها نیستند یا قرار است بعدا درباره‌شان بیشتر بنویسم. اسمش را می‌شود گذاشت "هایلایت"
motamem.org
mrshabanali.com
محمدرضا شعبانعلی
Рейтинг TGlist
0
0
ТипПубличный
Верификация
Не верифицированный
Доверенность
Не провернный
Расположение
ЯзыкДругой
Дата создания каналаЛист 23, 2024
Добавлено на TGlist
Груд 17, 2024

Рекорды

23.04.202523:59
13.3KПодписчиков
01.04.202523:59
200Индекс цитирования
22.03.202505:36
8.8KОхват одного поста
18.01.202523:59
3.2KОхват рекламного поста
19.04.202504:51
18.61%ER
21.02.202521:04
78.88%ERR

Развитие

Подписчиков
Индекс цитирования
Охват 1 поста
Охват рекламного поста
ER
ERR
СІЧ '25ЛЮТ '25БЕР '25КВІТ '25

Популярные публикации با متمم | هایلایت | محمدرضا شعبانعلی

فشار

مردم عجیبی هستیم؛ با قدرت فشار عجیب.

هرقدر فشار بیاریم، فیلتر اینترنت‌مون رو برنمیدارن.

هر قدر فشار بیاریم، نمی‌تونیم سبک پوشش دلخواه‌مون رو داشته باشیم.

اما اگر فشار بیاریم، می‌تونیم سلاح هسته‌ای داشته باشیم.


من کاری به بحث هسته‌ای ندارم. اما اگر مسئولین در جمله‌هاشون، مستقل از موضوع و محتوا، از ترکیب "علی‌رغم فشار مردم" استفاده کنن، هم مردم راحت‌تر صداقت‌شون رو باور می‌کنن هم جامعه جهانی.
کتاب مذاکره بیزرمن

امروز دیدم مجید مجیدی توی اکانت اینستاگرامش رسماً اعلام کرد که ترجمهٔ آخرین کتاب بیزرمن داره منتشر می‌شه.

بیزرمن از افراد "صاحب‌نظر" در زمینهٔ مذاکره و اخلاق کسب‌وکاره و سالهاست کلاس‌های مذاکره‌اش در هاروارد، مرجعی برای علاقه‌مندان مذاکره است.

دوستانی که سر کلاس‌های من بوده‌ان می‌دونن که همیشه پیشنهاد کرده‌ام کارهای بیزرمن رو بخونن.

کتاب Negotiation Genius که حدود دو دهه قبل منتشر شد (در فارسی به "نبوغ مذاکره" شناخته میشه)، هنوز یکی از بهترین مراجع مذاکره است و اصلاً قدیمی نشده.

کتابی که مجید ترجمه کرده و دوستانم در نشر نوین زحمت انتشارش رو می‌کشن، با مجوز رسمی و همزمان با انتشار جهانی در ایران منتشر میشه.

من هم یه پیشگفتار نسبتا مفصل (نه یا ده صفحه) برای این کتاب نوشته‌ام و سعی کردم مسیر فکری بیزرمن رو در حدود چهل سال اخیر شرح بدم.

خلاصه، دو تا اسم رو در مذاکره فراموش نکنید: بیزرمن و لوئیکی.
هر دو کارهاشون عالیه.

برای مجید هم خوشحالم که نتیجه زحماتش رو می‌بینه.

#مذاکره
نعمت‌هایتان را بشمارید! چقدر کم از این موعظه‌ی ساده بهره‌ می‌بریم. به‌طور معمول، آنچه داریم و آنچه می‌توانیم بکنیم، از حیطه‌ی آگاهی‌مان می‌گریزد، آنچه نداریم یا نمی‌توانیم بکنیم، دلمشغولمان می‌کند و دلواپسی‌های ناچیز و خطر از دست دادن اعتبار و غرورمان، آنچه داریم را کوچک جلوه می‌دهد.

اروین یالوم / سپیده حبیب / روان‌درمانی اگزیستانسیال



یه مقدار شبیه موعظه‌های مذهبی و حرف‌های انگیزشیه.
اما به هر حال، درسته. شواهد پژوهشی هم در تاییدش کم نیست.

#نقل_قول #هایلایت_کتاب
23.03.202517:52
روزی که این ری‌اکشن 🐳 رو توی کانال معرفی کردم، گفتم چون دیده‌ام بعضی‌ها دوست دارن همیشه نظر نامربوط بدن و حرف نامربوط بزنن، این رو می‌ذارم که اینجا دست‌شون خالی نباشه.

این رو به عنوان رفتار منطقی و قابل‌درک نگفتما. به‌عنوان یه اختلال روانی گفتم تا زمانی که حالا وقت بشه و درمان بشه 😉

پی‌نوشت: واضحه که وقتی یه چیزی لحن شوخی داره، این ری‌اکشن معنا داره (مثل همین حرفم)
20.04.202511:54
آیا هوش مصنوعی مولد به صرفه‌جویی در وقت ما کمک می‌کند؟

هم بله و هم نه‌.

اگر قبلاً برای تولید یک محتوای متنی پنج ساعت وقت صرف می‌کرده‌اید، اشتباه است فکر کنید با یک ساعت استفاده از هوش مصنوعی مولد می‌توانید به همان کیفیت برسید و چهار ساعت وقت اضافه داشته باشید.

اگر می‌خواهید محتوایی عرضه کنید که در بازار رقابتی امروز دست بالا داشته باشد، منطقی است یک ساعت با هوش مصنوعی مولد سر و کله بزنید و سپس آن را در کنار داشته‌ها و دانسته‌های خود قرار داده و پنج ساعت سرگرم تولید محتوا شوید. شاید به جای پنج ساعت، شش ساعت زمان صرف کرده باشید، اما محتوایی متفاوت و بهتر تولید خواهید کرد.

اما اگر فکر کنید هوش مصنوعی می‌تواند چهار ساعت وقت‌تان را آزاد کند، مطمئن باشید در آیندهٔ نه‌چندان دور، آن یک ساعت باقی‌مانده هم آزاد خواهد شد و شما به جمع افراد جویای کار خواهید پیوست.


بخشی از بحث اصول تولید محتوا


#هوش_مصنوعی #تولید_محتوا
تاریخ هرگز نمی‌گوید خداحافظ
بلکه می‌گوید به امید دیدار.

ادواردو گالیانو

از مجموعهٔ جمله‌های روزانه متمم
این نمونه پیامیه که من برای یکی از اساتید عزیزم فرستادم.

پیش از این هم باهاشون مکالمه داشته‌ام. یعنی بدون سابقهٔ قبلی نبوده.

خط اول پیام هم اون هشتگ رو گذاشتم که اگر در واتس‌اپ همون یه خط رو دیدن، بدونن که لازم نیست پیام رو باز کنن یا وقت ارزشمند‌شون رو برای پاسخ دادن صرف کنن.

مشخصاً اگر به جای پیام زنگ هم می‌زدم لطف می‌کردن و جواب می‌دادن. اما از اتیکت به‌دور بود.
23.03.202517:38
سرایت

چیزی که توی این سالها زیاد به چشمم اومده اینه که ظرفیت تکثیر و سرایت در «بی‌اخلاقی» بیشتره تا «اخلاق».

منظورم اینه که رعایت اخلاق چندان مُسری نیست.

اگر جایی در موضوعی خط قرمز اخلاقیِ شفاف، مشخص و مهمی داریم و فرد یا کسب‌و‌کاری رو ‌می‌بینیم که اون خط قرمز رو رعایت نمی‌کنه، بسیار خوش‌بینانه است که فکر کنیم طی دوستی و همکاری می‌تونیم به تدریج اون فرد یا سازمان رو ترغیب یا تشویق کنیم خط قرمز ما رو جدی بگیرن.

چیزی که محتمل‌تره اینه که خود ما در کنار اون‌ها خواسته یا ناخواسته، آگاهانه یا ناآگاهانه، از قواعدمون فاصله بگیریم و به اون‌ها نزدیک بشیم.



الان که این رو می‌نویسم به‌طور خاص مصداق‌هایی از "اخلاق کسب‌و‌کار" و "اخلاق حرفه‌ای" توی ذهنمه تا حوزه‌های دیگهٔ اخلاق.


#منبر
06.04.202509:45
دردسر استخدام

توی دو سه ماه اخیر، شاید بیش از بیست بار از دوستانم در شرکتهای مختلف یک موضوع مشابه رو شنیده‌ام:

مشکل در غربال‌گری اولیه برای مصاحبهٔ شغلی و استخدام

چیزی که نگرانی ایجاد کرده اینه که وقتی داوطلب زیاده، طبیعتاً نمیشه با همه مصاحبه کرد. بنابراین باید به روشی، یک غربالگری اولیه انجام بشه. می‌دونیم که دو روش خیلی رایجه:

۱) بررسی رزومه

۲) درخواست تکمیل پرسشنامه دربارهٔ دانش و مهارت (مثلاً می‌پرسن که مهم‌ترین وظیفهٔ واحد بازاریابی که شما قراره در اون واحد کار کنی چیه؟).

استفاده از هوش مصنوعی مولد (Gen AI) باعث شده رزومه‌ها و پرسشنامه‌ها تمیز پر بشه، اما نهایتاً فردی که به مصاحبه دعوت میشه ضعیف باشه.

از سر کنجکاوی، دیروز با چند نفر از دوستانم تماس گرفتم و پرسیدم از چه روش‌هایی برای حل این مشکل استفاده کرده‌ان.

در دو مورد، ایدهٔ جالبی به‌‌کار برده بودن. به داوطلب‌ها گفته بودن برید سایت و اکانت اینستاگرام ما رو ببینید و یه مجموعهٔ ۳ تا ۵ اسلایدی فارسی دربارهٔ شرکت‌ ما بسازید و ارسال کنید. قرار نیست کار بسیار عجیبی باشه. فقط تمیز و مرتب. و در حدی که می‌تونید، زیبا.

این روش، خطاهای خاص خودش رو داره. از جمله این‌که عده‌ای در عین شایستگی ممکنه صرفاً به خاطر ضعف در اسلایدسازی کنار گذاشته بشن (اصطلاحاً خطای false negative). و همچنین ممکنه عده‌ای از بقیه کمک بگیرن و اسلاید بسازن (خطای false positive).

اما حداقل در دو موردی که من شنیدم، از تجربهٔ فرم و رزومه بهتر بوده.

هوش مصنوعی مولد، حداقل فعلا، حتی در اسلایدسازی انگلیسی هم افتضاحه (و اگر کسی این رو نمی‌فهمه، همون بهتر که استخدام نشه 😉). طبیعتاً فارسی شدن و موضوع مشخص، این کار رو سخت‌تر هم می‌کنه.


مزیت دیگه هم اینه که کسانی که یه رزومه درست می‌کنن و با کمی تغییر ده جا می‌فرستن، اصلاً از اول وارد فرایند استخدام نمی‌شن.


پی‌نوشت: البته اگر زمانی این روش فراگیر بشه، یه عده شغلشون فروش اسلاید معرفی شرکتهای مختلف میشه. در کل، هیچ روشی بی‌عیب نیست. اما مزایای این ایده هم کم نبوده.

#هوش_مصنوعی #مصاحبه_شغلی
25.03.202508:31
یه نکته

من گاهی دلم میخواد یه چیزایی دربارهٔ بعضی مطالبی که توی متمم هست اینجا بذارم.

اما چون بعضی‌هاشون دسترسی ویژه و اشتراک می‌خواد، ممکنه بعضی دوستان که کانال رو دنبال می‌کنن، عضو ویژه نباشن و کلیک کنن و اذیت بشن.

یکی از مهم‌ترین قواعد اخلاقی لینک دادن اینه که شما قبل از کلیک بدونید دقیقاً دارید به کجا هدایت می‌شید.

برای این‌که بتونم اون حرف‌هام رو بزنم و در عین حال اون گروه دوستان هم که دسترسی ندارن اذیت نشن، کنار لینکها عبارت (ویژه) رو می‌نویسم.

در عین حال، حواسم هست چیزی که میگم مستقل از مطالعهٔ اون مطلب، مفید باشه یا خودتون بتونید درباره‌اش جستجو کنید.

که حرف‌هام معنی "بنر تبلیغاتی" نداشته باشه.

#وسواس_مزخرف_من
دو ایراد در متن کیسینجر

پیرو مطلب قبلی:

دیشب قبل خواب داشتم فکر میکردم که صفویه قبل از استقلال آمریکا منقرض شدن (۱۷۷۶ اعلامیه استقلال تنظیم شده).

الان کتاب رو باز نگاه کردم و دیدم صفویه نوشته و ۱۸۵۰

کیسینجر باید می‌نوشت قاجار و سال رو هم می‌نوشت ۱۸۵۶

حالا امروز فرصت شه ایمیل میزنم پنگوئین بهشون میگم درستش کنن.

حرفی که کیسینجر توی اون متن میزنه اینه که ایران کلا در سابقهٔ تاریخیش نگاه گسترش‌گرا یا لااقل نگاه از بالا به پایین رو داره.

مثال میزنه میگه ایرانی‌های زمان سلطنت، حتی به اصطلاح شاه هم قانع نبودن. می‌گفتن شاه شاهان. که بگن شاه ما نه‌تنها شاهه. بلکه از شاه‌های دیگه شاه‌تره و یه‌جورایی شاه اوناست

نگاهش هم اینه که این ویژگی رو باید همزمان تحمل و مهار کرد. چون تاریخ برای کشورها مثل شخصیت برای افراده. مبنای رفتاره و به همین علت، رفتار راحت عوض نمیشه. و ایرانی‌ها بالاخره یه زمانی امپراطوری داشتن

و البته در همین بخش از کتاب، دربارهٔ مذاکره هسته‌ای هم نظراتی میده که مبنا و چارچوب خواسته‌های فعلی آمریکا هم هنوز بر پایهٔ همون حرفها و نظرهاست

قرار نیست این حرفها رو بپذیریم. اما مهمه بدونیم چی فکر میکنن
تمرین تیترنویسی

حتماً دیدید که تعرفه‌های تجاری ترامپ، جدا از تبعات جدی، شوخی‌های زیادی هم به همراه داشته.

یکی از شوخی‌ها مربوط به اعمال تعرفه به جزایر مک‌دونالد در قطب جنوبه که فقط پنگوئنها و چند گونهٔ قطبی دیگه توش زندگی می‌کنن

احتمالا اعمال تعرفه ناشی از اینه که یونسکو این جزایر رو جزو مناطق تحت حاکمیت استرالیا فهرست کرده. و شاید ترس از اینکه بعداً همین جزیره‌ها بشن حفره‌های قانونی فرار از تعرفه‌ها.

همون‌طور که الان جزایر خلوت یا متروکه‌ای هستن که به ماشین تولید پاسپورت تبدیل شده‌ان.


حالا به هر حال. اصل خبر بسیار جذابه و خوراک خوبی برای رسانه‌ها.

از جمله وال‌استریت ژورنال که تیتر زده:

تعرفه‌های ترامپ حقیقتاً جهانی هستند. از پنگوئن‌ها بپرسید

سایت courier هم تیتر زد:

پنگوئن‌ها در جستجوی روش پرداخت تعرفه

صدها عنوان خبری با مضمون پنگوئن و تعرفه نوشته شده و روی وب هست.

اگر بازی تیتر‌نویسی و کپی‌رایتینگ (به قول بعضی رفقای شیک: کاپی‌رایتینگ) براتون جذابه، هم میشه تیترها رو بخونید و هم میشه خودتون سعی کنید تیترهای خلاقانه در بیارید.

الان به وضوح میشه رقابت رسانه‌ها رو برای روایت جذاب‌تر این خبر دید.
07.04.202509:53
مذاکره - مدیریت تعارض (۲)

Escalate to de-escalate

افزایش تنش به امید کاهش تنش

این یکی از استراتژی‌های عجیب مدیریت تعارضه. قدیم که من مذاکره درس می‌دادم، چون هنوز ترامپ در عرصهٔ سیاسی جهان نبود، مجبور بودم با سناریوهای فرضی درباره‌اش بگم.

الان دیگه مثال شفاف داره.

ترامپ با زلنسکی بد برخورد میکنه. بعدش باز برای توافق تلاش می‌کنه.

با فرماندهان نظامی ایران، اونجوری برخورد می‌کنه. بعد پیشنهاد مذاکره میده.

تعرفه رو می‌بره بالا. بعد با ذوق میگه الان همه درخواست مذاکره دارن.

و ...

ما گاهی توی دوستی هم می‌شنویم یه عده میگن دعوامون شد و بعدش دوستی‌مون صمیمی‌تر شد.

اما فرقش اینه که کسی با هدف صمیمی‌تر شدن دعوا نمی‌کنه. بلکه دعوا پیش میاد.

استراتژی escalate to de-escalate مربوط به آدمها، سازمانها و کشورهاییه که دو ویژگی دارن:

۱) مذاکره‌کنندگان سرسختی هستند
۲) قمار در مذاکره رو می‌پسندن.

البته من سیاستمداری که قمارباز نباشه در هیچ‌جای جهان نمی‌شناسم. چون همیشه "ریسک روی وضعیت‌هایی فراتر از ظرفیت پیش‌بینی" بخشی از سیاست‌ورزیه. اما وقتی با تاکید می‌گیم قمارباز. یعنی ریسک کردن افراطی.

یادم نمیاد جایی در منابع رسمی، کسی این روش مذاکره رو تایید یا تشویق کرده باشه. اما در عمل، کسانی هستن که سراغش میرن.

بخت این استراتژی برای موفقیت، به‌شدت تابع عوامل محیطی و استراتژی دیگرانه.

#مذاکره
برای این‌که انقدر متن پشت هم نباشه، عکس این گربه رو که امروز در پیاده‌روی توی خیابون شریعتی دیدم این‌جا بذارم.

اون آقایی که مغازه داشت و مواظبش بود، می‌گفت اسمش"خلو" هست؛ اگر درست شنیده باشم.
08.04.202505:10
مذاکره - مدیریت تعارض (۳)

استراتژی دیگه‌ای هم در مدیریت تعارض هست که بهش میگن

de-escalate to re-escalate

فعلا تنش رو کم کنیم تا بعداً دوباره تنش رو افزایش بدیم.

این استراتژی، همون‌طور که حدس می‌زنید، فقط در جنگ معنا داره. وقتی نظامیان احساس کنن در موضع ضعف هستن یا منابع کافی در اختیار ندارن، مدتی به سمت کاهش یا مدیریت تنش می‌رن تا بعداً دوباره جنگ رو به سطح اول برگردونن.

طبیعیه که این استراتژی خارج از میدان جنگ، مناسب نیست. به‌ویژه اگر تکرار بشه. اما ما گاهی توی استراتژی شرکت‌ها، توی روابط سیاسی دولتها، داخل جامعه و حتی بین دو فرد متخاصم هم نمونه‌هاش رو می‌بینیم.

استفاده از این استراتژی مشخصاً معناش اینه که شما ماهیت خودت رو در "جنگ" با طرف مقابل تعریف کردی و فکر میکنی اگر جنگ نباشه تو هم دیگه وجود نداری.

بنابراین اگر جایی به نقطه‌ای رسیدیم که سراغ این استراتژی رفتیم، خصوصاً اگر دیدیم در حال تکرارش هستیم، حتماً باید در نگاه و نگرش‌مون به مسئله تجدیدنظر کنیم.

هم کاهش تنش مستلزم هزینه دادنه
هم افزایش دوبارهٔ تنش

و این سیکل‌های کاهش و افزایش، فرسودگی مضاعف داره.

مثالش رو در زندگی و کسب‌وکار، خودتون پیدا کنید.

اما شاید یه مثال ملموسش لایحه حجاب باشه. بعد از اینکه همه فهمیدن نمی‌تونن ابلاغش کنن، نگفتن کلا بذاریمش کنار. گفتن "فعلا نه".

پس ما داریم نمایشی از استراتژی
de-escalate to re-escalate

رو بین گروه‌های بنیادگرا و مردم کشور می‌بینیم.
Войдите, чтобы разблокировать больше функциональности.