Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
روایت یک مَرگ avatar
روایت یک مَرگ
روایت یک مَرگ avatar
روایت یک مَرگ
post.reposted:
نارنگی avatar
نارنگی
21.04.202518:30
نوشته بود: بحث غرور نیست، جدی دلم برات تنگ نمیشه:)
20.04.202520:39
چشم‌هام رو در تمام لحظاتی که به تو نگاه نکردم، هدر دادم.
20.04.202508:36
از خداحافظی می‌ترسیدم؛ نه برای رفتن که نفْس آدمیست، برای اون خلا توخالی‌ای که به جبر زمانه آرام آرام پر می‌شود.
post.reposted:
انبار فکری avatar
انبار فکری
19.04.202515:11
انگیزه میاد و میره. چیزی که میمونه و میسازه تعهده!
19.04.202507:21
حس‌هايى هستن كه اسم ندارن؛
نگران نيستی اما آروم هم نيستی
غريب نيستی اما اهل اينجا هم نيستی
نه دلت مى‌خواد بمونى، نه آرزوى رفتن دارى
دلت مى‌خواد جایی كه هستی نباشی
اما جاى دیگه‌ای هم نباشی.
post.reposted:
غولِ ریز avatar
غولِ ریز
18.04.202511:34
موسیقی معجزه‌ست، که در خیال تهی‌وار و تاریک، به تصویر و تصوّری جان میده که قبلا یا وجود نداشته، یا میانِ هیچ، گرفتار و پنهان بوده.
21.04.202510:56
post.reposted:
هُبوط avatar
هُبوط
20.04.202518:13
بیان کردن بعضی حرفها انقدر سخته که کاش بعضی اوقات فقط بعضی اوقات حرفها و احساسات آدما از توی چشماشون مشخص بود.
20.04.202508:36
امیدهای واهی رو تبدیل به ناامیدی می‌کنم تا ازشون دل بکنم.
19.04.202512:21
کوه هم گاهی خسته میشه می‌ریزه.
شاید یه ریشه بی‌جون زیر خروار خروار سنگ جوونه زده.
یادآوری:
18.04.202511:32
«اون سکوتی که بعد از رفتن باقی می‌ذارن، از بودنشون بلند‌تره.»
21.04.202507:44
«عادت، بى‌رحم ترين زهرِ زندگى ست.»
20.04.202516:27
نوشته بود: همه رو بخشیدم، جز کسایی که منو از سمت آبادم٫ ویران کردن.
20.04.202507:54
چرا تو هر كوچه‌اى كه ميرى تهش ديوار ميشه؟
post.reposted:
Inspiration avatar
Inspiration
19.04.202509:30
فکر میکنم غمگین‌ترین آدما
همیشه بیشترین تلاششون رو میکنن
تا بقیه رو‌خوش حال کنند
چون اونا میدونن
بی ارزش بودن چه حسی داره
و اونا نمیخوان کس دیگه ای این حس و تجربه کنه.
18.04.202511:43
برام قابل تامل بود که پشت این کلمه های هرچند کلیشه‌ای یه واقعیت تلخ پنهان شده که اکثرا از پذیرفتنش طفره میرن.
18.04.202508:47
https://t.me/Narrative_of_death/2123
بدیش اینه گذشتن یه واژه هست.
عمل کردن بهش؟ متاسفانه امکان ناپذیر
به عقل و قلبت تا بفهمونی گذشت، تموم شد رفت، تاریخ بزاری جلوش که ببین تو همچین روزی همچی به باد رفت و الان؟ هیچی نیست پس تو هم بگذر.
اما انقدر نمیگذره که یاد بگیری، گذشتن واژه‌ای متعلق به دایره لغاته انسان هاست، نه یه سبک که بشه عملیش کرد:)))
21.04.202506:56
نپرس از من که چگونه‌ام
كه پاسخی ندارم
مدت‌هاست كه واژه‌ها با من غریبه‌اند و سكوت, تمام گفت‌وگو هاى مرا بر دوش كشيده است.
20.04.202509:45
ايستاده بودم و نگاه می‌كردم كه چطور نيستم.
20.04.202507:18
در نهايت باد ما را با خود خواهد برد وَ من,
سبک بال در آغوشش حركت خواهم كرد.
هراس ِ اين سفر را به آغوشش خواهم کشید.
اما مى‌دانم كه اين باد در نهايت روزى به منزل خواهد رسيد.
فردا ... ؟
پس فردا ...؟
شايد هيچوقت٫ اما دست‌کم همسفر اين باد بودم؛
بى باک
بى پروا.
19.04.202508:01
« کدام با من است ؟
این چراغ کوچک، یا جهان تاریک؟ »
18.04.202511:42
امروز اتفاقی یه جمله‌ای دیدم که ذهنمو درگیر کرد.
نوشته بود: به طور کلی اینترنت جامعه رو به فساد نکشیده؛
این فساد ما آدم‌هاست که فضای اینترنت اون رو به تصویر کشیده!
18.04.202508:18
https://t.me/Narrative_of_death/2123
بديش می دونی چیه؟
جون به لبت میاد
کارد به استخون کشیده می شه
تا بگذره
Показано 1 - 24 из 173
Войдите, чтобы разблокировать больше функциональности.