10.05.202509:21
ترور یک استاد فیزیک دانشگاه؛ پناهندگی چند دیپلمات ایرانی در اروپا
6
روز سه شنبه دکتر مسعود علی محمدی استاد فیزیک دانشگاه تهران بوسیلة تلة انفجاری،که در یک موتور سیکلت در جلو درب خانه اش جاسازی شده بود، ترور و کشته شد. دولت و رسانه های دولتی از همان لحظات اول یکسره و متحد این استاد را ولایی و طرفدار حاکمیت و دانشمند هسته ای قلمداد کرده و ترورش را طبق معمول به آمریکا و اسرائیل و انگلیس نسبت دادند. اما از آنجا که روشن شد که او در انتخابات حامی موسوی بوده و مسؤلیت جمع آوری امضا از استادان برای اعتراض به حادثه حمله به کوی دانشگاه را نیز داشته و در راهپیمایی 25 خرداد هم شرکت داشته است، سبزها این ترور را به عوامل تندرو دولت منسوب کردند. البته کسانی چون موسوی و خاتمی و کروبی و هاشمی با احتیاط عمل کرده و گفتند که دشمنان ملت برای تشدید بحران دست به چنین اقدامی زده اند. دخالت خارجی ها با هیچ منطقی نمی خواند (گرچه عقلا محال نیست) اما به احتمال زیاد جناح تندرو حامی دولت دست به این جنایت زده تا جو را بیشتر امنیتی کرده و میانه روهای اصولگرا را به خود نزدیک کنند و پروژه شان را که با سخنان اخیر خامنه ای منتفی شده عملی کنند. بویژه عکس العمل سریع و متحد گروه افراطی و صدور بیانیه ای زودهنگام رئیس دولت و نحوة تبلیغات سازمان یافته رسانه های حکومتی این احتمال را تقویت می کند. جالب است که بیانیه ای با عنوان خانواده مقتول در خبرگزاری فارس (خبرگزاری سپاه) منتشر شد که علی محمدی را متعهد و ولایی دانسته و ادبیات به کار رفته در آن تقریبا همان ادبیات دولتی ها بود. اما روز بعد این خبر و بیانیه تکذیب شد. چنین اقدامی شبهه را تقویت می کند.
در تشییع جنازه نیز با ایجاد فضای شدید امنیتی و محاصره محل تشییع از حضور مردم و شاگردان و دوستان مقتول جلوگیری کرده و خود جنازه را بر دوش گرفته و مطابق میل خود مراسم را برگزار کردند. البته سبزها نیز رفته بودند اما به شدت با آنها برخورد کرده و با باتوم پلیس و چماق لباس شخصی ها پذیرایی شده و شماری نیز دستگیر شدند.
7
برخی از چهره های سرشناس سینمایی از عضویت در هیئت داوری جشنوارة فجر امسال خودداری کرده اند. نام شماری از اینان منتشر شده و اکنون فقط عزت الله انتظامی و خانم فاطمه گودرزی را به یاد می آورم.
8
طبق گزارش امسال ضرغامی به صورت شفاهی دستور داده است که از تصاویر دوران انقلاب که در آن ها آتش زدن و درگیری و کشته ها و دست های خونین دیده می شود استفاده نشود. روشن است که از مشابهت تظاهرات این روزهای مردم با دوران پیش از انقلاب بیم دارند اما می توان صورت مسأله را چنین ساده را پاک کرد.
9
این روزها پیوسته از صدور احکام سنگین برای دانشجویانی که در تظاهرات 13 آبان و 16 آذر و فعالیت های دیگر شرکت داشته اند اخباری منتشر می شود.
10
در طی دوهفته اخیر چند دیپلمات ایرانی در برخی کشورهای اروپایی استعفا داده و برخی از آن ها به کشور محل خدمت خود پناهنده شده اند. از جمله پنج نفر از جمله کنسول ایران در نروژ پناهنده شده اند. آقای حیدری کنسول یاد شده در چند تلویزیون نیز ظاهر شده و در مصاحبه ها از علت استعفا و پناهندگی خود سخن گفته است. وی گفت که به عنوان اعتراض به دولت و بویژه در اعتراض به کشتار مرم در عاشورا استعفا داده است. او گفته است که به او گفته اند اگر مصاحبه نکند می تواند به ایران باز گردد اما او قبول نکرده است.
یادداشت های روزانه – ادامه فسمت یکصدو نودو پنجم
شنبه 20 اردیبهشت 1404
#یوسفی_اشکوری #اجتماعی_تاریخی
6
روز سه شنبه دکتر مسعود علی محمدی استاد فیزیک دانشگاه تهران بوسیلة تلة انفجاری،که در یک موتور سیکلت در جلو درب خانه اش جاسازی شده بود، ترور و کشته شد. دولت و رسانه های دولتی از همان لحظات اول یکسره و متحد این استاد را ولایی و طرفدار حاکمیت و دانشمند هسته ای قلمداد کرده و ترورش را طبق معمول به آمریکا و اسرائیل و انگلیس نسبت دادند. اما از آنجا که روشن شد که او در انتخابات حامی موسوی بوده و مسؤلیت جمع آوری امضا از استادان برای اعتراض به حادثه حمله به کوی دانشگاه را نیز داشته و در راهپیمایی 25 خرداد هم شرکت داشته است، سبزها این ترور را به عوامل تندرو دولت منسوب کردند. البته کسانی چون موسوی و خاتمی و کروبی و هاشمی با احتیاط عمل کرده و گفتند که دشمنان ملت برای تشدید بحران دست به چنین اقدامی زده اند. دخالت خارجی ها با هیچ منطقی نمی خواند (گرچه عقلا محال نیست) اما به احتمال زیاد جناح تندرو حامی دولت دست به این جنایت زده تا جو را بیشتر امنیتی کرده و میانه روهای اصولگرا را به خود نزدیک کنند و پروژه شان را که با سخنان اخیر خامنه ای منتفی شده عملی کنند. بویژه عکس العمل سریع و متحد گروه افراطی و صدور بیانیه ای زودهنگام رئیس دولت و نحوة تبلیغات سازمان یافته رسانه های حکومتی این احتمال را تقویت می کند. جالب است که بیانیه ای با عنوان خانواده مقتول در خبرگزاری فارس (خبرگزاری سپاه) منتشر شد که علی محمدی را متعهد و ولایی دانسته و ادبیات به کار رفته در آن تقریبا همان ادبیات دولتی ها بود. اما روز بعد این خبر و بیانیه تکذیب شد. چنین اقدامی شبهه را تقویت می کند.
در تشییع جنازه نیز با ایجاد فضای شدید امنیتی و محاصره محل تشییع از حضور مردم و شاگردان و دوستان مقتول جلوگیری کرده و خود جنازه را بر دوش گرفته و مطابق میل خود مراسم را برگزار کردند. البته سبزها نیز رفته بودند اما به شدت با آنها برخورد کرده و با باتوم پلیس و چماق لباس شخصی ها پذیرایی شده و شماری نیز دستگیر شدند.
7
برخی از چهره های سرشناس سینمایی از عضویت در هیئت داوری جشنوارة فجر امسال خودداری کرده اند. نام شماری از اینان منتشر شده و اکنون فقط عزت الله انتظامی و خانم فاطمه گودرزی را به یاد می آورم.
8
طبق گزارش امسال ضرغامی به صورت شفاهی دستور داده است که از تصاویر دوران انقلاب که در آن ها آتش زدن و درگیری و کشته ها و دست های خونین دیده می شود استفاده نشود. روشن است که از مشابهت تظاهرات این روزهای مردم با دوران پیش از انقلاب بیم دارند اما می توان صورت مسأله را چنین ساده را پاک کرد.
9
این روزها پیوسته از صدور احکام سنگین برای دانشجویانی که در تظاهرات 13 آبان و 16 آذر و فعالیت های دیگر شرکت داشته اند اخباری منتشر می شود.
10
در طی دوهفته اخیر چند دیپلمات ایرانی در برخی کشورهای اروپایی استعفا داده و برخی از آن ها به کشور محل خدمت خود پناهنده شده اند. از جمله پنج نفر از جمله کنسول ایران در نروژ پناهنده شده اند. آقای حیدری کنسول یاد شده در چند تلویزیون نیز ظاهر شده و در مصاحبه ها از علت استعفا و پناهندگی خود سخن گفته است. وی گفت که به عنوان اعتراض به دولت و بویژه در اعتراض به کشتار مرم در عاشورا استعفا داده است. او گفته است که به او گفته اند اگر مصاحبه نکند می تواند به ایران باز گردد اما او قبول نکرده است.
یادداشت های روزانه – ادامه فسمت یکصدو نودو پنجم
شنبه 20 اردیبهشت 1404
#یوسفی_اشکوری #اجتماعی_تاریخی
Переслал из:
BBCPersian

05.05.202518:22
🔻یکی از خودروهای مخصوص حمل پاپ به یک درمانگاه سیار برای کودکان غزه تبدیل خواهد شد.
به گفته واتیکان، این آخرین خواسته پاپ فرانسیس برای کودکان غزه پیش از درگذشت بود. پاپ فرانسیس تقریبا هر شب با اعضای کلیسای کاتولیک در غزه تلفنی صحبت میکرد.
به گفته موسسه «کاریتاس قدس» از این خودرو برای دیدار پاپ از بیت لحم در سال ۲۰۱۴ استفاده شد و اکنون درحال تغییر کاربری است و هنگامی که اسرائیل اجازه ورود کمکهای بشردوستانه به منطقه را بدهد وارد غزه خواهد شد.
بر اساس گزارشهای یونیسف، جنگ بین اسرائيل و حماس در نوار غزه، پس از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ تاکنون باعث کشته شدن بیش از ۱۷ هزار کودک و بیجا شدن دو میلیون نفر شده است.
در حمله حماس به جنوب اسرائیل حدود ۱۲۰۰ نفر کشته و ۲۵۱ نفر گروگان گرفته شدند. اسرائيل در واکنش کارزاری برای «نابودی کامل» حماس آغاز کرد که همچنان ادامه دارد.
پس از چند دوره تبادل اسرا هنوز ۵۹ گروگان اسرائيلی در اختیار حماس هستند.
وزارت بهداشت حماس شمار کشتهشدگان در حملات اسرائیل را بیش از ۶۰ هزار نفر اعلام کرده است.
📷Getty
@BBCPersian
به گفته واتیکان، این آخرین خواسته پاپ فرانسیس برای کودکان غزه پیش از درگذشت بود. پاپ فرانسیس تقریبا هر شب با اعضای کلیسای کاتولیک در غزه تلفنی صحبت میکرد.
به گفته موسسه «کاریتاس قدس» از این خودرو برای دیدار پاپ از بیت لحم در سال ۲۰۱۴ استفاده شد و اکنون درحال تغییر کاربری است و هنگامی که اسرائیل اجازه ورود کمکهای بشردوستانه به منطقه را بدهد وارد غزه خواهد شد.
بر اساس گزارشهای یونیسف، جنگ بین اسرائيل و حماس در نوار غزه، پس از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ تاکنون باعث کشته شدن بیش از ۱۷ هزار کودک و بیجا شدن دو میلیون نفر شده است.
در حمله حماس به جنوب اسرائیل حدود ۱۲۰۰ نفر کشته و ۲۵۱ نفر گروگان گرفته شدند. اسرائيل در واکنش کارزاری برای «نابودی کامل» حماس آغاز کرد که همچنان ادامه دارد.
پس از چند دوره تبادل اسرا هنوز ۵۹ گروگان اسرائيلی در اختیار حماس هستند.
وزارت بهداشت حماس شمار کشتهشدگان در حملات اسرائیل را بیش از ۶۰ هزار نفر اعلام کرده است.
📷Getty
@BBCPersian
29.04.202517:16
💢 برابری، برتر از برادری 💢
❇️ کتاب «امید» که ابتدای سال ۲۰۲۵ منتشر شده است، زندگی پاپ فرانسیس را از کودکی تا سالهای رسیدن به مقام پاپی روایت میکند. خورخه برگولیو در روایت زندگی خود به سالهای حضورش در آرژانتین و عضویت در انجمن یسوعیها و تحصیل فلسفه و فعالیتهای مردمی در مقام کشیش پرداخته و در عین حال بسیاری از دیدگاههای مذهبی و سیاسی و اجتماعی خود را بیان کرده است.
🔸ابتدا قرار بود این کتاب تنها پس از درگذشت پاپ منتشر شود؛ اما درنهایت به درخواست خودش در بیش از ۸۰ کشور جهان منتشر شد و در قفسههای کتابخانهها قرار گرفت.
🔸یکی از بخشهای خواندنی این کتاب، شرح دیدار او با آیتالله سیستانی در سفر به عراق است که سطرهایی از آن در ادامه میآید:
❇️ کتاب «امید» که ابتدای سال ۲۰۲۵ منتشر شده است، زندگی پاپ فرانسیس را از کودکی تا سالهای رسیدن به مقام پاپی روایت میکند. خورخه برگولیو در روایت زندگی خود به سالهای حضورش در آرژانتین و عضویت در انجمن یسوعیها و تحصیل فلسفه و فعالیتهای مردمی در مقام کشیش پرداخته و در عین حال بسیاری از دیدگاههای مذهبی و سیاسی و اجتماعی خود را بیان کرده است.
🔸ابتدا قرار بود این کتاب تنها پس از درگذشت پاپ منتشر شود؛ اما درنهایت به درخواست خودش در بیش از ۸۰ کشور جهان منتشر شد و در قفسههای کتابخانهها قرار گرفت.
🔸یکی از بخشهای خواندنی این کتاب، شرح دیدار او با آیتالله سیستانی در سفر به عراق است که سطرهایی از آن در ادامه میآید:
برای دیداری خصوصی که برایم اهمیت ویژه از جهت نقطۀ عطف مسیر گفتوگوی میانادیانی و درک متقابل میان ملل داشت، به شهر مقدس نجف رفته بودم؛ مرکز تاریخی و معنوی اسلام شیعی، جایی که مرقد حضرت علی (ع)، پسرعموی پیامبر، قرار دارد. واتیکان دههها در تدارک این دیدار با آیتالله العظمی علی سیستانی بود، دیداری که هیچیک از پیشینیانم موفق به انجامش نشده بودند.
آیتالله سیستانی با مهربانی مرا در خانۀ خود پذیرفت، و این کار در سنت شرق حرکتی است بسی گویاتر از بیانیهها و اسناد مکتوب، چراکه بهمعنای دوستی و عضویت در یک خانواده است. این دیدار روح مرا تسلی بخشید و مرا مفتخر ساخت؛ چراکه او هرگز سران دولتها را نپذیرفته و هرگز بهپاس احترام از جای خود برنخاسته بود، و با این حال، آن روز، چندین بار این کار را در برابر من انجام داد، در حالی که من نیز با همان احساس احترام، بیکفش وارد اتاقش شدم.
او را مردی فرزانه و مؤمن یافتم که از خشونت دلآزرده بود و متعهد به بلند کردن صدای خود در دفاع از ضعیفان و ستمدیدگان، با تأکید بر قداست حیات انسانی و اهمیت وحدت میان مردم.
نگرانی عمیقی در سخنانش نسبت به درآمیختگی دین و سیاست احساس میکردم، نوعی نفرت نسبت به «روحانیون دولتی» که گمان میکنم در این مسئله با او همنظر باشم؛ و در عین حال، دعوتی عاجزانه از قدرتهای بزرگ تا از زبان جنگ دست بردارند و خرد و تدبیر را برتری دهند.
جملهای از او را بهعنوان هدیهای ارزشمند با خود همراه آوردم: «انسانها یا به سبب دین برادرند یا به سبب آفرینش برابر.» پیش از برادری این برابری است که وجود دارد؛ و به این ترتیب چیزی برتر از برابری جود ندارد.
20.04.202509:17
اعلام 62 سازمان و نهاد دانشگاهی و حقوق بشری خارجی در فهرست براندازان و این که هر نوع همکاری با آن ها جرم است توسط وزارت اطلاعات
سه شنبه 15 دی 88 / 5 ژانویه 2010
1
داستان مرجعیت آیت الله صانعی هنوز ادامه دارد. هاشمی رفسنجانی نیز موضع گرفته و گفته مرجعیت چیزی نیست که از سوی کسی به این مقام نصب و یا عزل شود. البته ایشان درست می گوید اما گویا یادشان رفته است در اوایل دهه شصت همین جامعه مدرسین قم با انتشار بیانیه ای آیت الله شریعتمداری را از مرجعیت خلع کردند و هاشمی ظاهرا (و قطعا باطنا) از چنان اقدام شومی حمایت می کرده اند و احتمالا صانعی نیز که در آن زمان از تندروها بوده چنین بوده است.
2
معاون وزارت اطلاعات ایران طی گفتگویی 62 سازمان و نهاد دانشگاهی و حقوق بشری خارجی را در شمار نهادهای برانداز نرم معرفی کرده و اعلام کرده است که هر نوع همکاری با آنها جرم است. در حوزه رسانه ها نیز بی بی سی و صدای آمریکا و جرس را از همین نهادها دانسته و همکاری با آنها را جرم شمرده است. این در حالی است که در قانون ایران آمده است که جرم عبارت است از فعل یا ترک فعل که در قانون معین شده است. گرچه سخن از قانون گفتن در جمهوری اسلامی خود حرفی لغو یا شوخی بی مزه ای است.
3
پنج روز پیش مهندس سحابی متنی را تحت عنوان نامه به هموطنان خارج از کشور منتشر کرد که در آن با تحلیل شرایط کنونی کشور و خطراتی که در کمین حال و آینده ایران است هشدار داده است که نباید تندروی کرد و جنبش سبز را با خشونت آلود. ایشان به سرنوشت انقلابها و انقلاب ایران اشاره کرده و گفته است نباید شبیه سازی کرد و شرایط حال را با انقلاب ایران مقایسه کرد. به گمان ایشان اکنون نه کشور در شرایط انقلابی است و نه اصلا انقلاب مفید است. این نوشته سحابی در حال حاضر خیلی خوب و به موقع است و می تواند مؤثر باشد. گرچه به مذاق تندروها چندان خوش نمی آید.
یادداشت های روزانه – قسمت یکصدو نودو دوم
یکشنبه 31 فروردین 1404
#یوسفی_اشکوری #سیاسی_تاریخی
سه شنبه 15 دی 88 / 5 ژانویه 2010
1
داستان مرجعیت آیت الله صانعی هنوز ادامه دارد. هاشمی رفسنجانی نیز موضع گرفته و گفته مرجعیت چیزی نیست که از سوی کسی به این مقام نصب و یا عزل شود. البته ایشان درست می گوید اما گویا یادشان رفته است در اوایل دهه شصت همین جامعه مدرسین قم با انتشار بیانیه ای آیت الله شریعتمداری را از مرجعیت خلع کردند و هاشمی ظاهرا (و قطعا باطنا) از چنان اقدام شومی حمایت می کرده اند و احتمالا صانعی نیز که در آن زمان از تندروها بوده چنین بوده است.
2
معاون وزارت اطلاعات ایران طی گفتگویی 62 سازمان و نهاد دانشگاهی و حقوق بشری خارجی را در شمار نهادهای برانداز نرم معرفی کرده و اعلام کرده است که هر نوع همکاری با آنها جرم است. در حوزه رسانه ها نیز بی بی سی و صدای آمریکا و جرس را از همین نهادها دانسته و همکاری با آنها را جرم شمرده است. این در حالی است که در قانون ایران آمده است که جرم عبارت است از فعل یا ترک فعل که در قانون معین شده است. گرچه سخن از قانون گفتن در جمهوری اسلامی خود حرفی لغو یا شوخی بی مزه ای است.
3
پنج روز پیش مهندس سحابی متنی را تحت عنوان نامه به هموطنان خارج از کشور منتشر کرد که در آن با تحلیل شرایط کنونی کشور و خطراتی که در کمین حال و آینده ایران است هشدار داده است که نباید تندروی کرد و جنبش سبز را با خشونت آلود. ایشان به سرنوشت انقلابها و انقلاب ایران اشاره کرده و گفته است نباید شبیه سازی کرد و شرایط حال را با انقلاب ایران مقایسه کرد. به گمان ایشان اکنون نه کشور در شرایط انقلابی است و نه اصلا انقلاب مفید است. این نوشته سحابی در حال حاضر خیلی خوب و به موقع است و می تواند مؤثر باشد. گرچه به مذاق تندروها چندان خوش نمی آید.
یادداشت های روزانه – قسمت یکصدو نودو دوم
یکشنبه 31 فروردین 1404
#یوسفی_اشکوری #سیاسی_تاریخی
Переслал из:
فرهیختگان

15.04.202517:03
🔺میانجیگر اصلی و عجله ترامپ!
سفر ویتکاف به روسیه و دیدار چهار و نيم ساعته او با پوتین و پرواز مستقیمش از این کشور به عمان در شنبه گذشته برای گفتگو با وزیر خارجه ایران، سفر آخر هفته عراقچی به مسکو و احتمال دیدار او با رئیس جمهور روسیه، آن هم قبل از شروع دور دوم گفتوگوها، نشانگر نقش مهمی است که کرملین در این دور مذاکرات بر خلاف گفتگوهای منتهی به برجام در سال 2015 بازی میکند.
به نظر میرسد که نقش روسیه در این مذاکرات میان دو طرف ایرانی و آمریکایی فراتر از عمان است. با این نقش پررنگی که مسکو ایفا میکند، بعید نیست در آینده به ایستگاهی و چه بسا مهمترین آنها در مسیر گفتگوهای ایران و آمریکا بدل شود و اگر این اتفاق بیفتد، مذاکرات از حیث شکل و محتوا متفاوتتر از قبل آن خواهد بود.
این نقشآفرینی مسکو در بحبوحه مذاکرات خود با آمریکا پیرامون جنگ اوکراین بیانگر قسمی پیوند میان سرنوشت هر دو مذاکرات است. اما این لزوما بدان معنا نیست که توافق احتمالی میان تهران و واشنگتن حتما تالی زمانی توافق احتمالی در جنگ اوکراین خواهد بود، بلکه ممکن است عکس آن اتفاق بیفتد.
در این میان، اما سفر گروسی مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، در دستور کار قرار گرفتن لوایح مربوط به پیوستن ایران به «فاتف»، اعلام خرسندی گسترده در منطقه از گفتگوها به استثنای اسرائیل، رضایت بالای دو طرف ایرانی و آمریکایی از نتایج دور اول مذاکرات در مسقط، همه و همه منعکس کننده «تحولات و تحرکاتی جدی و سریع» در روند مذاکرات برای دستیابی به توافق است.
پیشران همه این تحولات هم خود ترامپ است که عجله عجیبی برای توافق با ایران دستکم در بعد اعلامی از خود نشان میدهد. به نظر میرسد که او در مواجهه با بنبستها در پروندههای متعدد خارجی خود از جنگ غزه و آزادی گروگانها گرفته تا جنگ اوکراین و جنگ تجاری به دنبال ثبت و ترویج یک «موفقیت بزرگ» است و از این رو، معتقد است که چه بسا حل و فصل پرونده هستهای ایران آسانتر از بقیه پروندهها باشد. علت هم این است که در پرونده ایران، آمریکا خود مستقیما طرف مذاکره است، اما در پرونده جنگ اوکراین و غزه اینگونه نیست و مساله در اصل میان مسکو و کییف و حماس و اسرائیل است.
در همین حال اگر واقعا موضوع مذاکرات ایران و آمریکا صرفا در این پرونده خلاصه شود و خواسته اصلی آمریکا برچیدن برنامه هستهای ایران نباشد، احتمالا در سایه وجود متن آماده برجام با اندک تغییراتی زمانی در آن توافق سریعتر از آن چیزی که گمان میرود حاصل شود.
در این راستا، فعلا در بعد اعلامی، ترامپ صرفا درباره برنامه هستهای و نه پروندههای دیگر سخن میگوید و حرفی از برچیدن کل این برنامه هم نمیزند و هدف خود را جلوگیری از دستیابی تهران به بمب اتمی عنوان میکند.
با این دور تندی که ترامپ در مذاکره با وجود تکرار تهدیدهایش برای بمباران تاسیسات هستهای ایران در صورت عدم توافق برداشته است، هیچ بعید نیست که حتی به توافقی همسطح برجام هم راضی شود، ولی در مقابل در بعد روایت بر آن مانور بزرگی دهد و از موفقیت عظیم خود در منع دستیابی ایران به بمب اتم و شکست بایدن و اوباما در این باره بگوید.
این رویکرد ترامپ به شدت موجب نگرانی تصمیمسازان و نهادهای امنیتی اسرائیلی هم شده است؛ اما بنیامین نتانیاهو که فعلا به فکر ماندن در قدرت است و به هیچ وجه قصد ورود به چالش با ترامپ را هم ندارد و حتی اگر بتواند ما به ازای آن را با هدف حفظ قدرت در تداوم جنگ غزه و آزاد گذاشتن بیشتر دست اسرائیل در منطقه کسب کند، ممکن است حداقل در بعد اعلامی از توافقی که ممکن است ترامپ با ایران امضا کند، حمایت هم بکند.
اما گویا ترامپ خواهان یک توافق جامع و سریع درباره برنامه هستهای است، ولی تهران توافق مرحله به مرحله را برای راستی آزمایی درباره رفع تحریمها بیشتر میپسندد. به هر حال، تعهدات ایران قابلیت اجرای سریع را دارد اما رفع تحریمها تا حدودی زمانبر است.
فعلا هیچ کسی جز خود ترامپ نمیداند که در سر او چه میگذرد و این که علت واقعی این همه عجله او برای توافق با ایران چیست؟ آیا صرفا همانی است که شرحش رفت؟ یا انگیزههای دیگری دارد؟ فعلا که حتی توجهی به هشدارها و توصیههای برخی ناظران جمهوریخواه و اسرائیل نمیکند که معتقد هستند در این شرایط منطقه و در سایه تحولات لبنان و سوریه با تشدید فشارها بر ایران میتواند در آینده در شرایط واجد فرصتهای بیشتری مذاکره کند و به توافق بهتری دست یابد.
باید منتظر ماند و دید که آیا این رویکرد ترامپ در جریان مذاکرات با ورود به جزئیات فنی و پیچیده ادامه مییابد، یا ممکن است با پیشرفت گفتگوها درباره پرونده هستهای در مرحله مشخصی ترامپ خواستههای سختگیرانه و چالشی در این حوزه و یا دیگر پروندههای چالشی مطرح کند.
صابر گلعنبری
#فرهیختگان راهی به رهایی
سفر ویتکاف به روسیه و دیدار چهار و نيم ساعته او با پوتین و پرواز مستقیمش از این کشور به عمان در شنبه گذشته برای گفتگو با وزیر خارجه ایران، سفر آخر هفته عراقچی به مسکو و احتمال دیدار او با رئیس جمهور روسیه، آن هم قبل از شروع دور دوم گفتوگوها، نشانگر نقش مهمی است که کرملین در این دور مذاکرات بر خلاف گفتگوهای منتهی به برجام در سال 2015 بازی میکند.
به نظر میرسد که نقش روسیه در این مذاکرات میان دو طرف ایرانی و آمریکایی فراتر از عمان است. با این نقش پررنگی که مسکو ایفا میکند، بعید نیست در آینده به ایستگاهی و چه بسا مهمترین آنها در مسیر گفتگوهای ایران و آمریکا بدل شود و اگر این اتفاق بیفتد، مذاکرات از حیث شکل و محتوا متفاوتتر از قبل آن خواهد بود.
این نقشآفرینی مسکو در بحبوحه مذاکرات خود با آمریکا پیرامون جنگ اوکراین بیانگر قسمی پیوند میان سرنوشت هر دو مذاکرات است. اما این لزوما بدان معنا نیست که توافق احتمالی میان تهران و واشنگتن حتما تالی زمانی توافق احتمالی در جنگ اوکراین خواهد بود، بلکه ممکن است عکس آن اتفاق بیفتد.
در این میان، اما سفر گروسی مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، در دستور کار قرار گرفتن لوایح مربوط به پیوستن ایران به «فاتف»، اعلام خرسندی گسترده در منطقه از گفتگوها به استثنای اسرائیل، رضایت بالای دو طرف ایرانی و آمریکایی از نتایج دور اول مذاکرات در مسقط، همه و همه منعکس کننده «تحولات و تحرکاتی جدی و سریع» در روند مذاکرات برای دستیابی به توافق است.
پیشران همه این تحولات هم خود ترامپ است که عجله عجیبی برای توافق با ایران دستکم در بعد اعلامی از خود نشان میدهد. به نظر میرسد که او در مواجهه با بنبستها در پروندههای متعدد خارجی خود از جنگ غزه و آزادی گروگانها گرفته تا جنگ اوکراین و جنگ تجاری به دنبال ثبت و ترویج یک «موفقیت بزرگ» است و از این رو، معتقد است که چه بسا حل و فصل پرونده هستهای ایران آسانتر از بقیه پروندهها باشد. علت هم این است که در پرونده ایران، آمریکا خود مستقیما طرف مذاکره است، اما در پرونده جنگ اوکراین و غزه اینگونه نیست و مساله در اصل میان مسکو و کییف و حماس و اسرائیل است.
در همین حال اگر واقعا موضوع مذاکرات ایران و آمریکا صرفا در این پرونده خلاصه شود و خواسته اصلی آمریکا برچیدن برنامه هستهای ایران نباشد، احتمالا در سایه وجود متن آماده برجام با اندک تغییراتی زمانی در آن توافق سریعتر از آن چیزی که گمان میرود حاصل شود.
در این راستا، فعلا در بعد اعلامی، ترامپ صرفا درباره برنامه هستهای و نه پروندههای دیگر سخن میگوید و حرفی از برچیدن کل این برنامه هم نمیزند و هدف خود را جلوگیری از دستیابی تهران به بمب اتمی عنوان میکند.
با این دور تندی که ترامپ در مذاکره با وجود تکرار تهدیدهایش برای بمباران تاسیسات هستهای ایران در صورت عدم توافق برداشته است، هیچ بعید نیست که حتی به توافقی همسطح برجام هم راضی شود، ولی در مقابل در بعد روایت بر آن مانور بزرگی دهد و از موفقیت عظیم خود در منع دستیابی ایران به بمب اتم و شکست بایدن و اوباما در این باره بگوید.
این رویکرد ترامپ به شدت موجب نگرانی تصمیمسازان و نهادهای امنیتی اسرائیلی هم شده است؛ اما بنیامین نتانیاهو که فعلا به فکر ماندن در قدرت است و به هیچ وجه قصد ورود به چالش با ترامپ را هم ندارد و حتی اگر بتواند ما به ازای آن را با هدف حفظ قدرت در تداوم جنگ غزه و آزاد گذاشتن بیشتر دست اسرائیل در منطقه کسب کند، ممکن است حداقل در بعد اعلامی از توافقی که ممکن است ترامپ با ایران امضا کند، حمایت هم بکند.
اما گویا ترامپ خواهان یک توافق جامع و سریع درباره برنامه هستهای است، ولی تهران توافق مرحله به مرحله را برای راستی آزمایی درباره رفع تحریمها بیشتر میپسندد. به هر حال، تعهدات ایران قابلیت اجرای سریع را دارد اما رفع تحریمها تا حدودی زمانبر است.
فعلا هیچ کسی جز خود ترامپ نمیداند که در سر او چه میگذرد و این که علت واقعی این همه عجله او برای توافق با ایران چیست؟ آیا صرفا همانی است که شرحش رفت؟ یا انگیزههای دیگری دارد؟ فعلا که حتی توجهی به هشدارها و توصیههای برخی ناظران جمهوریخواه و اسرائیل نمیکند که معتقد هستند در این شرایط منطقه و در سایه تحولات لبنان و سوریه با تشدید فشارها بر ایران میتواند در آینده در شرایط واجد فرصتهای بیشتری مذاکره کند و به توافق بهتری دست یابد.
باید منتظر ماند و دید که آیا این رویکرد ترامپ در جریان مذاکرات با ورود به جزئیات فنی و پیچیده ادامه مییابد، یا ممکن است با پیشرفت گفتگوها درباره پرونده هستهای در مرحله مشخصی ترامپ خواستههای سختگیرانه و چالشی در این حوزه و یا دیگر پروندههای چالشی مطرح کند.
صابر گلعنبری
#فرهیختگان راهی به رهایی
Переслал из:
📚✏️ندای سیاست



10.04.202511:14
🔺 اسلام سیاسی یا آچارفرانسۀ تحلیل
🖊 نیکو سرخوش
🔻 اسلام سیاسی در بسیاری از تحلیل ها یک آدرس غلط است. اینک پرسش اصلی این است که چگونه این آدرس غلط تا بدین اندازه فراگیر شده است و به سهولت می توان نُسَخ متفاوت آن را با کارکردی مشابه از حسن منصور گرفته تا محمد مالجو از مصطفی مهرآئین تا حاتم قادری مشاهده کرد.
🔲 برای مطالعه این متن اینجا را کلیک کنید...
@Nedaye_siyasat
🖊 نیکو سرخوش
🔻 اسلام سیاسی در بسیاری از تحلیل ها یک آدرس غلط است. اینک پرسش اصلی این است که چگونه این آدرس غلط تا بدین اندازه فراگیر شده است و به سهولت می توان نُسَخ متفاوت آن را با کارکردی مشابه از حسن منصور گرفته تا محمد مالجو از مصطفی مهرآئین تا حاتم قادری مشاهده کرد.
🔲 برای مطالعه این متن اینجا را کلیک کنید...
@Nedaye_siyasat
Переслал из:
فرهیختگان

08.05.202515:58
نام خلیج فارس
در نقشههای تاریخی سدهٔ ۱۳م به اینسو
از منابع غیرایرانی از سراسر جهان
#فرهیختگان راهی به رهایی
در نقشههای تاریخی سدهٔ ۱۳م به اینسو
از منابع غیرایرانی از سراسر جهان
#فرهیختگان راهی به رهایی
04.05.202510:36
وفق خبری برخی از افراد عضول حزب الله لبنان در روز عاشورا به معتراضان خیابانی جنبش سبز شلیک کرده اند. تأکید کروبی بر ایستادگی تا آخر.
شنبه 19 دی 88 / 9 ژانویه 2010
1
آقای خامنه ای سخنانی گفته است که قابل توجه است. ایشان ادعا کرده است که صف بندیهای کنونی همان است که در صدر اسلام و در اوایل انقلاب بود و مخالفان کنونی همان مخالفان امام اند. ایشان گفته است که هر چند به موقع با دشمنان و فتنه گران برخورد قاطع صورت می گیرد اما جوان ها مواظب باشند که با اقدامات خودسرانه خود به دشمن کمک نکنند. وی تأکید کرده است که افرادی که مسؤلیت قانونی ندارند، نباید در کارها دخالت کنند چرا که ورود این افراد قضایا را خراب می کند.
با این که گفتارهای ایشان مانند همیشه سرشار از تهدید و توهین به مخالفان است و وعدة برخورد قاطع داده است، اما در مجموع به نظر می رسد در خط کنترل و مهار نیرو های تندرو بوده و می خواسته است جلو کسانی که دنبال بازداشت رهبران و اعدام فوری مخالفان اند را بگیرد. به هرحال حداقل چیزی که می توان گفت این است که فعلا دستگیری کسانی چون موسوی و کروبی در دستور کار نیست و تا این لحظه خامنه ای تسلیم افراطیون آدم کش نشده است. ببنیم چه می شود.
2
در گزارش آمده است که شاهدان عینی زیر گرفتن خودرو نیروی انتظامی (خودرویی که در روز عاشورا چند نفری را زیر گرفت) بازداشت شده اند.
3
چند عکس منتشر شده است از دو نفر که دارند در روز عاشورا مستقیما به مردم شلیک می کنند. نام این دو نفر را حسین منیف اشمر و ابوناصر اعلام کرده اند که از حزب الله لبنان اند و در ایران به کمک نیروهای امنیتی آمده و به مردم شلیک می کنند. از مدتها پیش گفته می شد که لبنانی ها در خدمت نیروهای امنیتی هستند و در سرکوب مردم نقش دارند اما من چندان اعتنایی نداشتم و باور نمی کردم اکنون هم نمی دانم واقعا این عکس و خبر درست است یانه.
4
آقای کروبی اعلام کرده است که برای هر پیش آمدی آماده است. از سوی دیگر گفته شده است ایشان محافظان خود را مرخص کرده است. ظاهرا ایشان خود را برای ترور و هر اقدامی دیگر آماده کرده است. به نظر می رسد استراتژی حاکمیت همان رهنمودهای حائری شیرازی در تلوزیون است که اعلام کرده فتنه گران را باید کشت نه این که دستگیر و محاکمه وبعد مجازات کرد. زیرا اینان می دانند که بازداشت و محاکمه کسانس چون موسوی و کروبی و خاتمی در توانشان نیست و به هرحال باید هزینه های غیر قابل جبرانی بپردازند.
5
سردار نقدی معاون قوة قضائیه شد. نقدی از نظامیان سپاهی تند و افراطی و سرکوبگر است که در گذشته نیز نقش مهمی در سرکوبها داشته است. این اقدام به معنای آن است که دستگاه قضایی هم به تیول سپاه و نظامیان در آمده است.
6
مقاله ای تحت عنوان «پیام موزون دو مهندس» نوشتم که در جرس منتشر شده است. موضوع آن بررسی و تحلیل و تأیید بیانیه مهندس موسوی و مهندس سحابی بوده است.
نیز به پرسش های مکتوب نشریه انترنتی تلاش (آلمان) پاسخ دادم و برایشان فرستادم. موضوع آن مسائل جاری ایران و بیانیه موسوی بوده است.
یادداشت های روزانه – قسمت یکصدو نودو چهارم
یکشنبه 14 اردیبهشت 1404 #یوسفی_اشکوری #سیاسی_تاریخی
شنبه 19 دی 88 / 9 ژانویه 2010
1
آقای خامنه ای سخنانی گفته است که قابل توجه است. ایشان ادعا کرده است که صف بندیهای کنونی همان است که در صدر اسلام و در اوایل انقلاب بود و مخالفان کنونی همان مخالفان امام اند. ایشان گفته است که هر چند به موقع با دشمنان و فتنه گران برخورد قاطع صورت می گیرد اما جوان ها مواظب باشند که با اقدامات خودسرانه خود به دشمن کمک نکنند. وی تأکید کرده است که افرادی که مسؤلیت قانونی ندارند، نباید در کارها دخالت کنند چرا که ورود این افراد قضایا را خراب می کند.
با این که گفتارهای ایشان مانند همیشه سرشار از تهدید و توهین به مخالفان است و وعدة برخورد قاطع داده است، اما در مجموع به نظر می رسد در خط کنترل و مهار نیرو های تندرو بوده و می خواسته است جلو کسانی که دنبال بازداشت رهبران و اعدام فوری مخالفان اند را بگیرد. به هرحال حداقل چیزی که می توان گفت این است که فعلا دستگیری کسانی چون موسوی و کروبی در دستور کار نیست و تا این لحظه خامنه ای تسلیم افراطیون آدم کش نشده است. ببنیم چه می شود.
2
در گزارش آمده است که شاهدان عینی زیر گرفتن خودرو نیروی انتظامی (خودرویی که در روز عاشورا چند نفری را زیر گرفت) بازداشت شده اند.
3
چند عکس منتشر شده است از دو نفر که دارند در روز عاشورا مستقیما به مردم شلیک می کنند. نام این دو نفر را حسین منیف اشمر و ابوناصر اعلام کرده اند که از حزب الله لبنان اند و در ایران به کمک نیروهای امنیتی آمده و به مردم شلیک می کنند. از مدتها پیش گفته می شد که لبنانی ها در خدمت نیروهای امنیتی هستند و در سرکوب مردم نقش دارند اما من چندان اعتنایی نداشتم و باور نمی کردم اکنون هم نمی دانم واقعا این عکس و خبر درست است یانه.
4
آقای کروبی اعلام کرده است که برای هر پیش آمدی آماده است. از سوی دیگر گفته شده است ایشان محافظان خود را مرخص کرده است. ظاهرا ایشان خود را برای ترور و هر اقدامی دیگر آماده کرده است. به نظر می رسد استراتژی حاکمیت همان رهنمودهای حائری شیرازی در تلوزیون است که اعلام کرده فتنه گران را باید کشت نه این که دستگیر و محاکمه وبعد مجازات کرد. زیرا اینان می دانند که بازداشت و محاکمه کسانس چون موسوی و کروبی و خاتمی در توانشان نیست و به هرحال باید هزینه های غیر قابل جبرانی بپردازند.
5
سردار نقدی معاون قوة قضائیه شد. نقدی از نظامیان سپاهی تند و افراطی و سرکوبگر است که در گذشته نیز نقش مهمی در سرکوبها داشته است. این اقدام به معنای آن است که دستگاه قضایی هم به تیول سپاه و نظامیان در آمده است.
6
مقاله ای تحت عنوان «پیام موزون دو مهندس» نوشتم که در جرس منتشر شده است. موضوع آن بررسی و تحلیل و تأیید بیانیه مهندس موسوی و مهندس سحابی بوده است.
نیز به پرسش های مکتوب نشریه انترنتی تلاش (آلمان) پاسخ دادم و برایشان فرستادم. موضوع آن مسائل جاری ایران و بیانیه موسوی بوده است.
یادداشت های روزانه – قسمت یکصدو نودو چهارم
یکشنبه 14 اردیبهشت 1404 #یوسفی_اشکوری #سیاسی_تاریخی
Переслал из:
کانال تحلیلی سیاسیون ایران

28.04.202517:19
🔺تهدیدهای «بیسابقه» نتانیاهو!
نتانیاهو در این دو سال همواره ایران را تهدید کرده است؛ اما تهدیدهای دیروز او مبنی بر «نابودی کامل» تاسیسات هستهای و مراکز غنیسازی اورانیوم صریحتر از همیشه و تقریبا «بیسابقه» بود.
این تهدیدها یک روز بعد از انفجار بندرعباس قابل توجه است. با این حال، فهم بهتر اظهارات دیروز نتانیاهو مستلزم شناخت بستر یا بسترهای آن است.
در دو بستر داخلی اسرائیل و مذاکرات ایران و آمریکا میتوان تهدیدهای نتانیاهو را تحلیل کرد. درباره مورد نخست میتوان گفت که مذاکرات ایران و آمریکا تقریبا وارد متن کشمکشهای داخلی اسرائیل شده است.
نتانیاهو از زمان شروع این مذاکرات به شدت هدف حمله تند مخالفان است و آنها مدام با طعنه به بیبی حمله میکنند و شروع دیپلماسی میان آمریکای ترامپ و ایران را شکستی برای او و سیاستهایش میدانند.
در این راستا، یائیر لاپید رهبر اپوزیسیون اسرائیل اخیرا نتانیاهو را «بزدل و ترسو» نامید و او را متهم به ممانعت از اجرایی شدن طرحش در اکتبر گذشته برای حمله به میادین نفتی ایران کرد و خواستار اعلان 5 شرط در تعامل با پرونده هستهای شد.
در همین حال هم نفتالی بنت نخست وزیر اسبق اسرائیل که از شانس بیشتری نسبت به نتانیاهو در انتخابات آینده برخوردار است، راهبرد او در قبال ایران را «شعار بدون عمل» دانست و سیاست مناخیم بگین را به او متذکر شد که مبتنی بر «حمله و نابود کردن» برنامه هستهای دشمنان بود.
توام با ادامه مذاکرات این انتقادات شدت گرفت و نتانیاهو تقریبا به سه روش واکنش نشان داد؛ نخست «درز دادن» خبر وجود تصمیم حمله به تاسیسات هستهای ایران و جلوگیری ترامپ از آن در رسانههای آمریکایی بود. البته این «درز خبری» علاوه بر مصرف داخلی در اسرائیل، مصرف مذاکراتی دیگری هم دارد که در ادامه یادداشت به آن اشاره خواهد شد. در واقع نتانیاهو با این کار میخواست به جامعه اسرائیل اعلام کند که مصمم به «نابودی» تاسیسات هستهای ایران است و عدم حمله را به مخالفت ترامپ نسبت دهد.
اما شیوه دوم نیز صدور بیانیه دفتر نتانیاهو در واکنش به انتقادات داخلی بود که در آن به تعهد مجدد او برای جلوگیری از دستیابی ایران به بمب اتمی تاکید و اعلام کرد: «نخست وزیر عملیاتهای علنی و سری متعددی را در نبرد علیه برنامه هستهای ایران رهبری کرده و اگر این عملیاتها نبود ایران امروز زرادخانه هستهای داشت و این عملیاتها نزدیک به یک دهه برنامه هستهای ایران را به عقب انداخته است.»
به نظر میرسد که راهکار سوم نتانیاهو در مواجهه با انتقادات فزاینده داخلی ایراد تهدیدهای بیسابقه دیشب بود تا عزم «جدی» خود را در مقابله با برنامه هستهای ایران نشان دهد.
جدا از الزامات ورود مذاکرات ایران و آمریکا به کشمکشهای سیاسی در اسرائیل، اما این مواضع نتانیاهو را نمیتوان صرفا در این بستر و به دور از بستر مذاکرات ایران و آمریکا دید.
اما در رابطه با بستر دوم تهدیدهای نتانیاهو، دو احتمال وجود دارد؛ نخست این که نوعی فشار بر ترامپ برای کوتاه نیامدن از خواسته کلیدی اسرائیل مبنی بر برچیدن برنامه هستهای ایران در مذاکرات و احتمال دون نیز نوعی تقسیم کار میان ترامپ و نتانیاهو است که به مرگ بگیرد تا ایران به تب و دادن حداکثر امتیازات در مذاکرات تن دهد.
در این احتمال، نتانیاهو نقش پلیس بد و مرد دیوانه را بعهده دارد که ترامپ هم از آن به عنوان ابزار چانهزنی در مذاکرات استفاده میکند؛ با این پیام به ایران که اگر فلان خواسته و شروط در مذاکرات برآورد نشود، دست اسرائیل را برای حمله باز میگذارم.
واقعیت امر این که با توجه به وضعیت خاص نتانیاهو و نگرانیاش از انتقام ترامپ بعید است که بخواهد با فشار شخصیت خودشیفته ترامپ را تحریک دهد. از این رو، مصرف مذاکراتی این تهدیدها بیشتر معطوف به قسمی تقسیم کار با ترامپ بنظر میرسد تا فشار بر او. خود نتانیاهو هم میداند که هر گونه حمله به تاسیسات هستهای ایران بدون موافقت و همکاری آمریکا امکانپذیر نیست و ترامپ نیز به این مهم واقف است. بنابراین تهدید به نابودی این تاسیسات لزوما فشاری متوجه ترامپ نمیکند.
در موضوع حمله به تاسیسات هستهای ایران تلاش نتانیاهو این است که آمریکا را درگیر کند نه این که خود اسرائیل راسا اقدام کند و حملهای در این سطح را بدون هماهنگی و همکاری واشنگتن انجام دهد؛ والا اکنون شرایط سیاسی اسرائیل برای چنین عملی آماده است و بر خلاف جنگ غزه که مخالفان نتانیاهو خواهان پایان دادن به آن در مقابل آزادی گروگانها هستند، اما حمله به ایران پشتوانه نوعی اجماع داخلی را دارد و جریانهای دیگر در این خصوص تندتر از نتانیاهو هستند.
در کل هر چند در سطح کلان میطلبد تهدیدات نتانیاهو چنان جدی تلقی شود که انگار همین فردا عملی میشود؛ اما فعلا تمرکز اسرائیل بر خرابکاری به موازات مذاکرات است….
#صابر_گل_عنبری
نتانیاهو در این دو سال همواره ایران را تهدید کرده است؛ اما تهدیدهای دیروز او مبنی بر «نابودی کامل» تاسیسات هستهای و مراکز غنیسازی اورانیوم صریحتر از همیشه و تقریبا «بیسابقه» بود.
این تهدیدها یک روز بعد از انفجار بندرعباس قابل توجه است. با این حال، فهم بهتر اظهارات دیروز نتانیاهو مستلزم شناخت بستر یا بسترهای آن است.
در دو بستر داخلی اسرائیل و مذاکرات ایران و آمریکا میتوان تهدیدهای نتانیاهو را تحلیل کرد. درباره مورد نخست میتوان گفت که مذاکرات ایران و آمریکا تقریبا وارد متن کشمکشهای داخلی اسرائیل شده است.
نتانیاهو از زمان شروع این مذاکرات به شدت هدف حمله تند مخالفان است و آنها مدام با طعنه به بیبی حمله میکنند و شروع دیپلماسی میان آمریکای ترامپ و ایران را شکستی برای او و سیاستهایش میدانند.
در این راستا، یائیر لاپید رهبر اپوزیسیون اسرائیل اخیرا نتانیاهو را «بزدل و ترسو» نامید و او را متهم به ممانعت از اجرایی شدن طرحش در اکتبر گذشته برای حمله به میادین نفتی ایران کرد و خواستار اعلان 5 شرط در تعامل با پرونده هستهای شد.
در همین حال هم نفتالی بنت نخست وزیر اسبق اسرائیل که از شانس بیشتری نسبت به نتانیاهو در انتخابات آینده برخوردار است، راهبرد او در قبال ایران را «شعار بدون عمل» دانست و سیاست مناخیم بگین را به او متذکر شد که مبتنی بر «حمله و نابود کردن» برنامه هستهای دشمنان بود.
توام با ادامه مذاکرات این انتقادات شدت گرفت و نتانیاهو تقریبا به سه روش واکنش نشان داد؛ نخست «درز دادن» خبر وجود تصمیم حمله به تاسیسات هستهای ایران و جلوگیری ترامپ از آن در رسانههای آمریکایی بود. البته این «درز خبری» علاوه بر مصرف داخلی در اسرائیل، مصرف مذاکراتی دیگری هم دارد که در ادامه یادداشت به آن اشاره خواهد شد. در واقع نتانیاهو با این کار میخواست به جامعه اسرائیل اعلام کند که مصمم به «نابودی» تاسیسات هستهای ایران است و عدم حمله را به مخالفت ترامپ نسبت دهد.
اما شیوه دوم نیز صدور بیانیه دفتر نتانیاهو در واکنش به انتقادات داخلی بود که در آن به تعهد مجدد او برای جلوگیری از دستیابی ایران به بمب اتمی تاکید و اعلام کرد: «نخست وزیر عملیاتهای علنی و سری متعددی را در نبرد علیه برنامه هستهای ایران رهبری کرده و اگر این عملیاتها نبود ایران امروز زرادخانه هستهای داشت و این عملیاتها نزدیک به یک دهه برنامه هستهای ایران را به عقب انداخته است.»
به نظر میرسد که راهکار سوم نتانیاهو در مواجهه با انتقادات فزاینده داخلی ایراد تهدیدهای بیسابقه دیشب بود تا عزم «جدی» خود را در مقابله با برنامه هستهای ایران نشان دهد.
جدا از الزامات ورود مذاکرات ایران و آمریکا به کشمکشهای سیاسی در اسرائیل، اما این مواضع نتانیاهو را نمیتوان صرفا در این بستر و به دور از بستر مذاکرات ایران و آمریکا دید.
اما در رابطه با بستر دوم تهدیدهای نتانیاهو، دو احتمال وجود دارد؛ نخست این که نوعی فشار بر ترامپ برای کوتاه نیامدن از خواسته کلیدی اسرائیل مبنی بر برچیدن برنامه هستهای ایران در مذاکرات و احتمال دون نیز نوعی تقسیم کار میان ترامپ و نتانیاهو است که به مرگ بگیرد تا ایران به تب و دادن حداکثر امتیازات در مذاکرات تن دهد.
در این احتمال، نتانیاهو نقش پلیس بد و مرد دیوانه را بعهده دارد که ترامپ هم از آن به عنوان ابزار چانهزنی در مذاکرات استفاده میکند؛ با این پیام به ایران که اگر فلان خواسته و شروط در مذاکرات برآورد نشود، دست اسرائیل را برای حمله باز میگذارم.
واقعیت امر این که با توجه به وضعیت خاص نتانیاهو و نگرانیاش از انتقام ترامپ بعید است که بخواهد با فشار شخصیت خودشیفته ترامپ را تحریک دهد. از این رو، مصرف مذاکراتی این تهدیدها بیشتر معطوف به قسمی تقسیم کار با ترامپ بنظر میرسد تا فشار بر او. خود نتانیاهو هم میداند که هر گونه حمله به تاسیسات هستهای ایران بدون موافقت و همکاری آمریکا امکانپذیر نیست و ترامپ نیز به این مهم واقف است. بنابراین تهدید به نابودی این تاسیسات لزوما فشاری متوجه ترامپ نمیکند.
در موضوع حمله به تاسیسات هستهای ایران تلاش نتانیاهو این است که آمریکا را درگیر کند نه این که خود اسرائیل راسا اقدام کند و حملهای در این سطح را بدون هماهنگی و همکاری واشنگتن انجام دهد؛ والا اکنون شرایط سیاسی اسرائیل برای چنین عملی آماده است و بر خلاف جنگ غزه که مخالفان نتانیاهو خواهان پایان دادن به آن در مقابل آزادی گروگانها هستند، اما حمله به ایران پشتوانه نوعی اجماع داخلی را دارد و جریانهای دیگر در این خصوص تندتر از نتانیاهو هستند.
در کل هر چند در سطح کلان میطلبد تهدیدات نتانیاهو چنان جدی تلقی شود که انگار همین فردا عملی میشود؛ اما فعلا تمرکز اسرائیل بر خرابکاری به موازات مذاکرات است….
#صابر_گل_عنبری
Переслал из:
چشم انداز...



18.04.202522:29
♦️عکس سال "وورلد پرس فتو ۲۰۲۵"، این عکس از "محمود عجور" است.
✍️کودک فلسطینی ۹ ساله که پس از قطع هر دو دست به مادرش گفت: "چطور میتوانم تو را بغل کنم؟"
«ما می میریم تا عکاس «تایمز» جایزه بگیرد ...»
@presageeaa
✍️کودک فلسطینی ۹ ساله که پس از قطع هر دو دست به مادرش گفت: "چطور میتوانم تو را بغل کنم؟"
«ما می میریم تا عکاس «تایمز» جایزه بگیرد ...»
@presageeaa
14.04.202511:37
قسمت دوم
در هرحال برای این جریان ها رنج مردم و اصولا منافع و مصالح ملی، که منطقا و عملا امری فراتر از حاکمیت هر دولتی است، هیچ اهمیتی ندارد. مهم آن است که رقیب، که مانند منطق خامنه ای آن را «دشمن» ذاتی و تغییرناپذیر می نامند، نباشد ولو بلغ مابلغ! از نظر اینان هر اقدامی، ولو فرضی و حداقلی به سود حاکمیت جمهوری اسلامی باشد (مانند ایجاد هر نوع توافق و حتی گفتگویی)، محکوم است. اینان هر دروغی و اتهامی علیه رقیب را باور می کنند و گاه عامدانه آن را ترویج می کنند. گویا برای اینان قاعده این است که «هرچه تو گویی نکنی، آن کنم»! درست و نادرست و راست و دروغ در این جدال ابلهانه بلاموضوع است.
در هرحال مخالفان برانداز عمدتا منتظر بهانه اند و مطلقا به سود خود و نفی مطلق طرف مقابل فکر می کنند. مثلا سالهاست به درستی انتقاد می زنند که خامنه ای لجوج است و کشور را با تحریم ها و غرب ستیزی و آمریکاستیزی به ورطه سقوط کشانده است اما وقتی هم او تصمیم می گیرد، به هر دلیل که در اینجا چندان مهم نیست، با «دشمن» گفتکو کند و احیانا به توافق برسد، همین افراد در سویه مقابل قرار گرفته و او را متهم به تسلیم و خفت و وادادگی می کنند!؛ کاری که جز تحریک و ترغیب طرف مقابل به ادامه سیاست های منفی و غلطش، حاصلی نداشته و ندارد. می گویند جلو ضرر را در هرکجا بگیرید، منفعت است. این منطق تقابلی دقیقا همان منطق حاکم در جمهوری ولایی است. آیت الله خمینی زمانی می گفت، هر وقت دیدید «دشمن» از شما تعریف می کند، بدانید که ایرادی در شما هست! یا در ارتباط با پیشنهادهای صلح در جریان جنگ ایران و عراق می گفت، این چه صلحی است که دوستان ما می گویند جنگ و دشمنان ما می گویند صلح! در این منطق، صلحی که به سود هر دو طرف باشد، معنایی نخواهد داشت! بالاخره می توان از مخالفان پرسید از جمهوری اسلامی و مقامات آن، گفتگو و صلح می خواهید یا جنگ؟؛ رفع تحریم مطلوب است یا استمرار تحریم و در نتیجه فقر و فاقه بیشتر مردم ایران؟؛ آیا می خواهید آینده مردم بهتر باشد و یا بدتر؟ . . . و هلمّ جرّا.
به هر تقدیر اگر دقیق شویم به روشنی می بینیم که بن مایه های نظری گروههایی چون امت حزب الله ولایی غرب ستیز و آمریکاستیزِ خانه کرده در نظام حقوقی جمهوری اسلامی، جنگ طلبان ضد ایرانی آمریکایی، اسرائیلی های خشن و نسل کش و ضد فلسطینی و ضد ایرانی به طور خاص حاکم کنونی؛ و شماری از مخالفان موسوم به برانداز جمهوری اسلامی؛ جملگی یکی است و آن دشمنی با هر نوع گفتگو و ایجاد صلح با جهان و در نتیجه براندازی جمهوری اسلامی به هر قیمت!
بد نیست برای تقریب به ذهن از یک قصه عامیانه ایرانی استفاده کنم. شاید مرادم را روشن تر بیان کند.
گویند بچه ای مرتب گریه می کرد و به اصطلاح نق می زد، مادر گفت: بچه! چته؟ چه می خواهی؟! گفت: فلان چیز را می خواهم. مادر آن را تهیه کرد اما دید بچه باز گریه می کند. گفت، دیگر چته؟ گفت فلان چیز را می خواهم. مادر باز برای ساکت کردن بچه آن را تهیه کرد و آورد. باز دید گریه بچه قطع نشد، گفت دیگر چته؟ بچه گفت، این دو را با هم مخلوط کن. مادر چنین کرد اما باز گریه بچه قطع نشد. مادر درمانده گفت، دیگر چه می خواهی؟! بچه گفت، حال این ها را از هم جدا کن! مادر بیچاره چنین کرد اما دید باز گریه ادامه دارد. ناگزیر مادر کاملا درمانده فریاد برآورد که بچه! دیگر چه می خواهی؟! بچه گفت، هیچی! مادر گفت، پس چرا باز گریه می کنی؟ بچه گفت، هیچی فقط «بونه» (بهانه) ام میاد!! ظاهرا عده ای فقط «بونه»شان میاد!
دوشنبه 25 فروردین 1404
یادآوری: معمولا تلاش می شود نوشته ها در این کانال کوتاه و یک قسمتی باشد اما این بار ناگزیر دو قسمتی شد. از این بابت پوزش می خواهم #یوسفی_اشکوری #اجتماعی_سیاسی
در هرحال برای این جریان ها رنج مردم و اصولا منافع و مصالح ملی، که منطقا و عملا امری فراتر از حاکمیت هر دولتی است، هیچ اهمیتی ندارد. مهم آن است که رقیب، که مانند منطق خامنه ای آن را «دشمن» ذاتی و تغییرناپذیر می نامند، نباشد ولو بلغ مابلغ! از نظر اینان هر اقدامی، ولو فرضی و حداقلی به سود حاکمیت جمهوری اسلامی باشد (مانند ایجاد هر نوع توافق و حتی گفتگویی)، محکوم است. اینان هر دروغی و اتهامی علیه رقیب را باور می کنند و گاه عامدانه آن را ترویج می کنند. گویا برای اینان قاعده این است که «هرچه تو گویی نکنی، آن کنم»! درست و نادرست و راست و دروغ در این جدال ابلهانه بلاموضوع است.
در هرحال مخالفان برانداز عمدتا منتظر بهانه اند و مطلقا به سود خود و نفی مطلق طرف مقابل فکر می کنند. مثلا سالهاست به درستی انتقاد می زنند که خامنه ای لجوج است و کشور را با تحریم ها و غرب ستیزی و آمریکاستیزی به ورطه سقوط کشانده است اما وقتی هم او تصمیم می گیرد، به هر دلیل که در اینجا چندان مهم نیست، با «دشمن» گفتکو کند و احیانا به توافق برسد، همین افراد در سویه مقابل قرار گرفته و او را متهم به تسلیم و خفت و وادادگی می کنند!؛ کاری که جز تحریک و ترغیب طرف مقابل به ادامه سیاست های منفی و غلطش، حاصلی نداشته و ندارد. می گویند جلو ضرر را در هرکجا بگیرید، منفعت است. این منطق تقابلی دقیقا همان منطق حاکم در جمهوری ولایی است. آیت الله خمینی زمانی می گفت، هر وقت دیدید «دشمن» از شما تعریف می کند، بدانید که ایرادی در شما هست! یا در ارتباط با پیشنهادهای صلح در جریان جنگ ایران و عراق می گفت، این چه صلحی است که دوستان ما می گویند جنگ و دشمنان ما می گویند صلح! در این منطق، صلحی که به سود هر دو طرف باشد، معنایی نخواهد داشت! بالاخره می توان از مخالفان پرسید از جمهوری اسلامی و مقامات آن، گفتگو و صلح می خواهید یا جنگ؟؛ رفع تحریم مطلوب است یا استمرار تحریم و در نتیجه فقر و فاقه بیشتر مردم ایران؟؛ آیا می خواهید آینده مردم بهتر باشد و یا بدتر؟ . . . و هلمّ جرّا.
به هر تقدیر اگر دقیق شویم به روشنی می بینیم که بن مایه های نظری گروههایی چون امت حزب الله ولایی غرب ستیز و آمریکاستیزِ خانه کرده در نظام حقوقی جمهوری اسلامی، جنگ طلبان ضد ایرانی آمریکایی، اسرائیلی های خشن و نسل کش و ضد فلسطینی و ضد ایرانی به طور خاص حاکم کنونی؛ و شماری از مخالفان موسوم به برانداز جمهوری اسلامی؛ جملگی یکی است و آن دشمنی با هر نوع گفتگو و ایجاد صلح با جهان و در نتیجه براندازی جمهوری اسلامی به هر قیمت!
بد نیست برای تقریب به ذهن از یک قصه عامیانه ایرانی استفاده کنم. شاید مرادم را روشن تر بیان کند.
گویند بچه ای مرتب گریه می کرد و به اصطلاح نق می زد، مادر گفت: بچه! چته؟ چه می خواهی؟! گفت: فلان چیز را می خواهم. مادر آن را تهیه کرد اما دید بچه باز گریه می کند. گفت، دیگر چته؟ گفت فلان چیز را می خواهم. مادر باز برای ساکت کردن بچه آن را تهیه کرد و آورد. باز دید گریه بچه قطع نشد، گفت دیگر چته؟ بچه گفت، این دو را با هم مخلوط کن. مادر چنین کرد اما باز گریه بچه قطع نشد. مادر درمانده گفت، دیگر چه می خواهی؟! بچه گفت، حال این ها را از هم جدا کن! مادر بیچاره چنین کرد اما دید باز گریه ادامه دارد. ناگزیر مادر کاملا درمانده فریاد برآورد که بچه! دیگر چه می خواهی؟! بچه گفت، هیچی! مادر گفت، پس چرا باز گریه می کنی؟ بچه گفت، هیچی فقط «بونه» (بهانه) ام میاد!! ظاهرا عده ای فقط «بونه»شان میاد!
دوشنبه 25 فروردین 1404
یادآوری: معمولا تلاش می شود نوشته ها در این کانال کوتاه و یک قسمتی باشد اما این بار ناگزیر دو قسمتی شد. از این بابت پوزش می خواهم #یوسفی_اشکوری #اجتماعی_سیاسی
09.04.202509:24
07.05.202517:21
نمایشی رسوا از چگونگی قتل ندا آقاسلطان در تلویزیون؛ پیشنهادهای کروبی برای حل بحران کنونی
جمعه 25 دی 88 / 15 ژانویه 2010
1
بار دیگر بیست تن از مادران عزادار در پارک لاله تهران بازداشت شدند و البته چند روز بعد آزاد شدند.
2
طبق گزارش تلویزیون ایران فیلم دوازده دقیقه ای نشان داده است که طی آن ادعای شگفتی مطرح شده است. طبق این ادعا مأموران انگلیسی یعنی آرش علایی (همان پزشک جوانی که شاهد مرگ ندا آقاسلطان بود و کوشید او را نجات بدهد و پس از آن حادثه به انگلستان محل اقامتش رفت) و استاد موسیقی ندا نقشه ای طرح کردند مبنی بر این که دختری را انتخاب کردند و از او خواستند تا به عنوان یک هنرپیشه عمل کند و از او فیلم بگیرند. طبق این فیلمنامه ندا قرار بود جلو دوربین روی زمین بیفتد و بعد روی صورت او رنگ بپاشند و پس از آن تظاهر کنند که او را به بیمارستان می برند. همین کار انجام می شود اما پس از آن که او را به داخل ماشین می برند دختر فریب خورده را با اسلحه کمری از پشت می زنند و می کشند. هدف آن بود که با این کار عواطف مردم را برانگیزند. به همین دلیل دختر زیبایی را انتخاب کرده بودند. فیلم با استفاده از برخی توضیحات پلیسی و برخی تفاوت ها در چند عکس ندا مدعی شد که صحنه تیر خوردن او ساختگی است. این درحالی است که هر بینندة عادی هم می تواند تشخیص دهد که چشمان خون آلود دختر جوان مرده است و آن هم در خیابان و در جلو چشم مردم روی داد و نه در جایی دیگر و دور از چشم مردم! به راستی بی شرمی نیز اندازه ای دارد! جنایتی بزرگ مرتکب شده اند و حال به شکل ناشیانه در اندیشه پاک کردن این لکه ننگ اند.
3
یدالله اسلامی مدیر مسؤل روزنامه فتح و نماینده سابق مجلس و یکی از اعضای نمایندگان ادوار مجلس بازداشت شد. او در این ایام گاهی در مطبوعات داخلی و رسانه های مجازی خارجی مقاله می نوشت.
4
کروبی چند روز پیش بیانیه ای انتشار داد و در آن ضمن تشریح اوضاع کشور و انتقاد شدید از عملکرد حاکمیت پنج پیشنهاد داد تا کمکی برای خروج از بحران باشد. این پیشنهادها چنین است:
اعتراف به خلافکاری ها و توبه ظالمان و در مقابل بخشش مردم؛
اصلاح انحرافی که از انقلاب ایران صورت گرفته (آزادی مطبوعات و به رسمیت شناختن فضای نقادی، آزادی زندانیان سیاسی و حاکمیت ملت)؛
پرهیز از خشونت؛
ریشه یابی و علت یابی حوادث اخیر
آمادگی مناظره با هر نماینده ای از حاکمیت.
این بیانیه در کنار بیانیه 17 موسوی می تواند به ارتقای جنبش در عین پرهیز از خشونت کمک کند.
به نظر می رسد که اخیرا از دوسو انعطافی دیده می شود. خاتمی نیز اخیرا گفته است خواستة ما همان شعار انقلاب یعنی آزادی، استقلال و جمهوری اسلامی است و با هر نوع شعارهای ساختارشکنانه و انحرافی مخالف هستیم. از سوی دیگر در تلویزیون نیز مناظره هایی بین نمایندگان غیر رسمی دو جناح انجام می شود که گرچه چنگی به دل نمی زند و رشن است که برای فریب و در عین حال برای تلطیف فضا است. به هرحال نمی دانم این انعطاف نسبی دو طرف محصول توافقات پشت پرده است یا تصادفی است و در عمل هر دو طرف به نتیجه واحدی رسیده اند.
5
سرانجام گزارش مجلس دربارة کهریزک در صحن علنی خوانده شد. گرچه در این گزارش هیچ حرف تازه و قابل توجهی گفته نشده و روشن است که فقط برای ماست مالی کردن ماجرا و آن هم صرفا به خاطر وعده های خامنه ای بوده است اما اهمیت آن نام بردن از سعید مرتضوی به عنوان مسؤل حادثه است. اما آیا این بدان معناست که خامنه ای حمایت خود را از مرتضوی برداشته و بناست این انسان بدرفتار را قربانی کنند؟ من باور نمی کنم. باید دید چنین می شود و یا چنان!
یادداشت های روزانه – قسمت یکصدو نودو پنجم
چهارشنبه 17 اردیبهشت 1404 #یوسفی_اشکوری #سیاسی_تاریخی
جمعه 25 دی 88 / 15 ژانویه 2010
1
بار دیگر بیست تن از مادران عزادار در پارک لاله تهران بازداشت شدند و البته چند روز بعد آزاد شدند.
2
طبق گزارش تلویزیون ایران فیلم دوازده دقیقه ای نشان داده است که طی آن ادعای شگفتی مطرح شده است. طبق این ادعا مأموران انگلیسی یعنی آرش علایی (همان پزشک جوانی که شاهد مرگ ندا آقاسلطان بود و کوشید او را نجات بدهد و پس از آن حادثه به انگلستان محل اقامتش رفت) و استاد موسیقی ندا نقشه ای طرح کردند مبنی بر این که دختری را انتخاب کردند و از او خواستند تا به عنوان یک هنرپیشه عمل کند و از او فیلم بگیرند. طبق این فیلمنامه ندا قرار بود جلو دوربین روی زمین بیفتد و بعد روی صورت او رنگ بپاشند و پس از آن تظاهر کنند که او را به بیمارستان می برند. همین کار انجام می شود اما پس از آن که او را به داخل ماشین می برند دختر فریب خورده را با اسلحه کمری از پشت می زنند و می کشند. هدف آن بود که با این کار عواطف مردم را برانگیزند. به همین دلیل دختر زیبایی را انتخاب کرده بودند. فیلم با استفاده از برخی توضیحات پلیسی و برخی تفاوت ها در چند عکس ندا مدعی شد که صحنه تیر خوردن او ساختگی است. این درحالی است که هر بینندة عادی هم می تواند تشخیص دهد که چشمان خون آلود دختر جوان مرده است و آن هم در خیابان و در جلو چشم مردم روی داد و نه در جایی دیگر و دور از چشم مردم! به راستی بی شرمی نیز اندازه ای دارد! جنایتی بزرگ مرتکب شده اند و حال به شکل ناشیانه در اندیشه پاک کردن این لکه ننگ اند.
3
یدالله اسلامی مدیر مسؤل روزنامه فتح و نماینده سابق مجلس و یکی از اعضای نمایندگان ادوار مجلس بازداشت شد. او در این ایام گاهی در مطبوعات داخلی و رسانه های مجازی خارجی مقاله می نوشت.
4
کروبی چند روز پیش بیانیه ای انتشار داد و در آن ضمن تشریح اوضاع کشور و انتقاد شدید از عملکرد حاکمیت پنج پیشنهاد داد تا کمکی برای خروج از بحران باشد. این پیشنهادها چنین است:
اعتراف به خلافکاری ها و توبه ظالمان و در مقابل بخشش مردم؛
اصلاح انحرافی که از انقلاب ایران صورت گرفته (آزادی مطبوعات و به رسمیت شناختن فضای نقادی، آزادی زندانیان سیاسی و حاکمیت ملت)؛
پرهیز از خشونت؛
ریشه یابی و علت یابی حوادث اخیر
آمادگی مناظره با هر نماینده ای از حاکمیت.
این بیانیه در کنار بیانیه 17 موسوی می تواند به ارتقای جنبش در عین پرهیز از خشونت کمک کند.
به نظر می رسد که اخیرا از دوسو انعطافی دیده می شود. خاتمی نیز اخیرا گفته است خواستة ما همان شعار انقلاب یعنی آزادی، استقلال و جمهوری اسلامی است و با هر نوع شعارهای ساختارشکنانه و انحرافی مخالف هستیم. از سوی دیگر در تلویزیون نیز مناظره هایی بین نمایندگان غیر رسمی دو جناح انجام می شود که گرچه چنگی به دل نمی زند و رشن است که برای فریب و در عین حال برای تلطیف فضا است. به هرحال نمی دانم این انعطاف نسبی دو طرف محصول توافقات پشت پرده است یا تصادفی است و در عمل هر دو طرف به نتیجه واحدی رسیده اند.
5
سرانجام گزارش مجلس دربارة کهریزک در صحن علنی خوانده شد. گرچه در این گزارش هیچ حرف تازه و قابل توجهی گفته نشده و روشن است که فقط برای ماست مالی کردن ماجرا و آن هم صرفا به خاطر وعده های خامنه ای بوده است اما اهمیت آن نام بردن از سعید مرتضوی به عنوان مسؤل حادثه است. اما آیا این بدان معناست که خامنه ای حمایت خود را از مرتضوی برداشته و بناست این انسان بدرفتار را قربانی کنند؟ من باور نمی کنم. باید دید چنین می شود و یا چنان!
یادداشت های روزانه – قسمت یکصدو نودو پنجم
چهارشنبه 17 اردیبهشت 1404 #یوسفی_اشکوری #سیاسی_تاریخی
Переслал из:
اکبر گنجی

30.04.202516:58
📝📝📝افسانههای رسمی و رنجهای واقعی: بازخوانی روایت فلسطین
🔻🔻🔻مقالهای از حسین هوشمند منتشر شده در وبسایت #مشق_نو
📌گزیدهای از نوشتار پیش رو
🖊در جهان معاصر، روایتهای رسمی بیش از آنکه بازتابی از حقیقت باشند، به سازوکارهایی برای تحریف واقعیت و مهندسی آگاهی جمعی بدل شدهاند. مسئلهی فلسطین نمونهای شاخص از این روند است؛ جایی که افسانههای ساخته و پرداخته، رنجهای واقعی یک ملت را به حاشیه راندهاند. پروژهی صهیونیستی، از طریق تحمیل روایتهای مسلط، کوشیده است تصویر فلسطینیان را از حافظه تاریخی پاک کند و اشغال تدریجی سرزمین آنان را در ذهن جهانیان مشروع جلوه دهد.
🖊آگاهی عمومی درباره مسئلهی فلسطین، غزه و تحولات این سرزمین از سال ۱۹۴۸ تاکنون، بهشدت آمیخته با بیخبری عمیق و اطلاعات تحریفشده بوده است. این وضعیت نه تنها در ایران و کشورهای منطقه، بلکه در سطح جهانی- بهخصوص در آمریکا و اروپا- نیز بهوضوح مشاهده میشود. رسانههای رسمی اسرائیل، که تنها کشوری است با وزارتخانهای ویژه برای تبلیغ مشروعیت خود نزد افکار عمومی جهان، بههمراه رسانههای غالب غربی و شبکههای اجتماعی، نقش عمدهای در انتشار روایتهای ساختگی و تثبیت اطلاعات نادرست ایفا کردهاند.
🖊در چنین فضایی، کوچکترین تلاش برای ارائه روایتی متفاوت یا حتی بیان نقدی ملایم نسبت به سیاستهای اسرائیل، با هجوم گسترده این رسانهها و گاه حتی برخی محافل روشنفکری مواجه میشود. یکی از نمونههای برجسته این پدیده را نوآم چامسکی گزارش کرده است: به گفتهی او، بهدنبال انتشار مقالهاش در خصوص محدودیت آزادی بیان درباره اسرائیل در غرب، نشریهی Index on Censorship تحت فشار آیزایا برلین، ناگزیر تعطیل شد.
🖊پس از ۷ اکتبر ۲۰۲۳، این وضعیت بهطور قابل توجهی تغییر کرد. ابعاد جنایات اسرائیل در این دوره چنان گسترده و آشکار بود که دیگر امکان پنهانسازی آن وجود نداشت. رسانههای مستقل چون اینترسپت، الجزیره و شبکههای اجتماعی چون تیکتاک، روایتهایی را به گوش جهانیان رساندند که پیشتر پشت دیوارهای سکوت مدفون شده بود. موجی از اعتراضات، بهخصوص در دانشگاههای آمریکا و اروپا- حتی در میان نسل جوان یهودیان- در همبستگی با مردم فلسطین برخاست و نشانههای بیداری تازهای را رقم زد. کتابهایی که پیشتر خوانندگان محدودی داشتند، از جمله آثار رشید خالدی، نورمن فینکلستین، ایلان پاپه و دیگران، ناگهان در صدر پرفروشهای آمازون جای گرفتند.
🖊با این حال، با گذشت هجده ماه از این فاجعه و تداوم حمایت و همدستی ایالات متحده و اروپا در جنایات اسرائیل- بهویژه با بازگشت دونالد ترامپ به قدرت- اسرائیل فرصت را مغتنم شمرده تا پروژه حذف مسئله فلسطین را با شدت بیشتری پیگیری کند. امروز، در سایه سرکوب اعتراضات دانشگاهی در آمریکا و سکوت شرمآور و همدستانه رسانههای جریان اصلی، رژیم اسرائیل سیاست پاکسازی قومی و اخراج گستردهی فلسطینیان از غزه و کرانه باختری را بهطور بیسابقهای تشدید کرده است. این سیاستها، نه تنها شامل بمباران آخرین بیمارستانها و مدارس و چادرهای آوارگان، بلکه متکی بر استفادهی سیستماتیک از گرسنگی و محاصره غذا و دارو به عنوان ابزار جنگی علیه مردم بیپناه غزه است.
🖊روزگاری در این سرزمین روشنفکران و فعالان سیاسیای حضور داشتند که حامل آرمان روشنگری و عدالتخواهی بدون مرز بودند، چه در قالب جریان چپ سکولار و چه دینی. امروز اما، این جریان یا به رکود و بحران فکری دچار شده یا بهکلی از صحنه کنار رفته است. دیگر نه چیزی برای روشنگری دارد و نه حساسیت سابق خود را نسبت به عدالت حفظ کرده است. این بحران فکری خود نیازمند تحلیلی مستقل است. با این وجود، به نظر میرسد دو عامل میتواند زمینه احیای جریان چپ در ایران را فراهم کند: نخست، افول نئولیبرالیسم و نیاز به ارائه آلترناتیوی معقول برای آن؛ دوم، مسئله فلسطین بهعنوان نماد بارز بیعدالتی ساختاری در جهان معاصر.
🔸متن کامل این نوشتار را در لینک زیر بخوانید یا روی Instant View کلیک کنید
mashghenow.com/?p=6236
🔻🔻🔻مقالهای از حسین هوشمند منتشر شده در وبسایت #مشق_نو
📌گزیدهای از نوشتار پیش رو
🖊در جهان معاصر، روایتهای رسمی بیش از آنکه بازتابی از حقیقت باشند، به سازوکارهایی برای تحریف واقعیت و مهندسی آگاهی جمعی بدل شدهاند. مسئلهی فلسطین نمونهای شاخص از این روند است؛ جایی که افسانههای ساخته و پرداخته، رنجهای واقعی یک ملت را به حاشیه راندهاند. پروژهی صهیونیستی، از طریق تحمیل روایتهای مسلط، کوشیده است تصویر فلسطینیان را از حافظه تاریخی پاک کند و اشغال تدریجی سرزمین آنان را در ذهن جهانیان مشروع جلوه دهد.
🖊آگاهی عمومی درباره مسئلهی فلسطین، غزه و تحولات این سرزمین از سال ۱۹۴۸ تاکنون، بهشدت آمیخته با بیخبری عمیق و اطلاعات تحریفشده بوده است. این وضعیت نه تنها در ایران و کشورهای منطقه، بلکه در سطح جهانی- بهخصوص در آمریکا و اروپا- نیز بهوضوح مشاهده میشود. رسانههای رسمی اسرائیل، که تنها کشوری است با وزارتخانهای ویژه برای تبلیغ مشروعیت خود نزد افکار عمومی جهان، بههمراه رسانههای غالب غربی و شبکههای اجتماعی، نقش عمدهای در انتشار روایتهای ساختگی و تثبیت اطلاعات نادرست ایفا کردهاند.
🖊در چنین فضایی، کوچکترین تلاش برای ارائه روایتی متفاوت یا حتی بیان نقدی ملایم نسبت به سیاستهای اسرائیل، با هجوم گسترده این رسانهها و گاه حتی برخی محافل روشنفکری مواجه میشود. یکی از نمونههای برجسته این پدیده را نوآم چامسکی گزارش کرده است: به گفتهی او، بهدنبال انتشار مقالهاش در خصوص محدودیت آزادی بیان درباره اسرائیل در غرب، نشریهی Index on Censorship تحت فشار آیزایا برلین، ناگزیر تعطیل شد.
🖊پس از ۷ اکتبر ۲۰۲۳، این وضعیت بهطور قابل توجهی تغییر کرد. ابعاد جنایات اسرائیل در این دوره چنان گسترده و آشکار بود که دیگر امکان پنهانسازی آن وجود نداشت. رسانههای مستقل چون اینترسپت، الجزیره و شبکههای اجتماعی چون تیکتاک، روایتهایی را به گوش جهانیان رساندند که پیشتر پشت دیوارهای سکوت مدفون شده بود. موجی از اعتراضات، بهخصوص در دانشگاههای آمریکا و اروپا- حتی در میان نسل جوان یهودیان- در همبستگی با مردم فلسطین برخاست و نشانههای بیداری تازهای را رقم زد. کتابهایی که پیشتر خوانندگان محدودی داشتند، از جمله آثار رشید خالدی، نورمن فینکلستین، ایلان پاپه و دیگران، ناگهان در صدر پرفروشهای آمازون جای گرفتند.
🖊با این حال، با گذشت هجده ماه از این فاجعه و تداوم حمایت و همدستی ایالات متحده و اروپا در جنایات اسرائیل- بهویژه با بازگشت دونالد ترامپ به قدرت- اسرائیل فرصت را مغتنم شمرده تا پروژه حذف مسئله فلسطین را با شدت بیشتری پیگیری کند. امروز، در سایه سرکوب اعتراضات دانشگاهی در آمریکا و سکوت شرمآور و همدستانه رسانههای جریان اصلی، رژیم اسرائیل سیاست پاکسازی قومی و اخراج گستردهی فلسطینیان از غزه و کرانه باختری را بهطور بیسابقهای تشدید کرده است. این سیاستها، نه تنها شامل بمباران آخرین بیمارستانها و مدارس و چادرهای آوارگان، بلکه متکی بر استفادهی سیستماتیک از گرسنگی و محاصره غذا و دارو به عنوان ابزار جنگی علیه مردم بیپناه غزه است.
🖊روزگاری در این سرزمین روشنفکران و فعالان سیاسیای حضور داشتند که حامل آرمان روشنگری و عدالتخواهی بدون مرز بودند، چه در قالب جریان چپ سکولار و چه دینی. امروز اما، این جریان یا به رکود و بحران فکری دچار شده یا بهکلی از صحنه کنار رفته است. دیگر نه چیزی برای روشنگری دارد و نه حساسیت سابق خود را نسبت به عدالت حفظ کرده است. این بحران فکری خود نیازمند تحلیلی مستقل است. با این وجود، به نظر میرسد دو عامل میتواند زمینه احیای جریان چپ در ایران را فراهم کند: نخست، افول نئولیبرالیسم و نیاز به ارائه آلترناتیوی معقول برای آن؛ دوم، مسئله فلسطین بهعنوان نماد بارز بیعدالتی ساختاری در جهان معاصر.
🔸متن کامل این نوشتار را در لینک زیر بخوانید یا روی Instant View کلیک کنید
mashghenow.com/?p=6236
Переслал из:
BBCPersian

27.04.202511:14
🔻فستیوال کوچه در بوشهر دیشب، ۶ اردیبهشت در سوگ کشتهشدگان حادثه انفجار در بندرعباس با برنامه ویژه عزاداری سنتی شامل شروهخوانی و سنجو دمامزنی در مدرسه تاریخی سعادت این شهر برگزار شد.
در این مراسم بزرگ، به همدلی با خانوادههای جانباختگان و آسیبدیدگان انفجار در بندر رجایی با سنج و دمام عزاداری کردند.
فستیوال کوچه یک جشنواره موسیقی بومی-محلی است که چهرمین دوره آن امسال در بوشهر برگزار میشود. هفته گذشته و پس از انتشار خبر لغو این فستیوال، مقامات دولتی استان اعلام کردند که این جشنواره برگزار میشود اما پیش از آغاز آن امامان جمعه خارک، بوشهر و دشتستان به برگزاری آن اعتراض کردند و نماینده خامنهای در این استان نسبت به «ولنگاری» در مراکز فرهنگی هشدار داد.
http://bbc.in/4cThqs7
@BBCPersian
در این مراسم بزرگ، به همدلی با خانوادههای جانباختگان و آسیبدیدگان انفجار در بندر رجایی با سنج و دمام عزاداری کردند.
فستیوال کوچه یک جشنواره موسیقی بومی-محلی است که چهرمین دوره آن امسال در بوشهر برگزار میشود. هفته گذشته و پس از انتشار خبر لغو این فستیوال، مقامات دولتی استان اعلام کردند که این جشنواره برگزار میشود اما پیش از آغاز آن امامان جمعه خارک، بوشهر و دشتستان به برگزاری آن اعتراض کردند و نماینده خامنهای در این استان نسبت به «ولنگاری» در مراکز فرهنگی هشدار داد.
http://bbc.in/4cThqs7
@BBCPersian
Переслал из:
نامه صالح

17.04.202513:11
🔵🔵 سختترین مرحله مبارزه با بردهداری!!
✅ در زمانی که #بردهداری در آمریکا رایج بود زن سیاهپوستی بنام #هاریت گروهی مخفی راه انداخته بود و بردگان را فراری میداد.
✅ بعدها از او پرسیدند: #سختترین مرحله کار شما برای نجات بردگان چه بود؟
✅ او عمیقا" به فکر فرو رفت و گفت: قانع کردن یک برده به اینکه «تو برده نیستی، و باید #آزاد باشی»!
✅ در زمانی که #بردهداری در آمریکا رایج بود زن سیاهپوستی بنام #هاریت گروهی مخفی راه انداخته بود و بردگان را فراری میداد.
✅ بعدها از او پرسیدند: #سختترین مرحله کار شما برای نجات بردگان چه بود؟
✅ او عمیقا" به فکر فرو رفت و گفت: قانع کردن یک برده به اینکه «تو برده نیستی، و باید #آزاد باشی»!
14.04.202511:32
÷ حاکمان بی تدبیر و مخالفان بی مهار که ظاهرا فقط «بونه»شان میاد!
متأسفانه وضعیت جامعه ما به یک دوقطبی خطرناک رسیده که صد البته مقصر اصلی و اولیه آن حاکمان جمهوری اسلامی از آغاز تا کنون بوده و هستند. در یک سو حاکمان و مدیران غیر مدبّر قرار دارند که در طول بیش از چهار دهه کشور را در انواع گرداب ها فروبرده اند و در سوی دیگر منتقدان و مخالفانی پرورده شده اند که در واقع عکس برگردان حاکمان ولایی اند و عملا به هیچ صراطی نیستند. گزاف نیست گفته شود که عملکرد ریاکارانه و سرکوبگرانه جمهوری اسلامی بسیاری از جوانان و زنان را به درماندگی و استیصال کشانده است. نتیجه آن شده است که بسیاری از آنان گرفتار خشم و نفرتی عظیم و عمیق شده و در نهایت جز به سقوط کامل نظام حاکم آن هم به هر قیمت قانع نبوده و نیستند. اینان در این راه از توسل به بیگانگان و در استفاده از هر حربه ای برای از پادرآوردن جمهوری اسلامی و حاکمانش ابا ندارند. تحریم خارجی، که جز فقر و بدبختی بیشتر مردم ثمری نداشته و ندارد، و حتی حمله نظامی آمریکایی و اسرائیلی نیز ساده ترین ابزاری است برای اینان در جهت نفی و برانداختن جمهوری اسلامی. شاید این ضرب المثل ایرانی در این مورد صادق باشند «دیگی که برای من نجوشد، بگذار سرِ سگ در آن بجوشد»!
به مناسبت راه افتادن بساط مذاکره با آمریکا در دولت ترامپ و در حاکمیت ترامپیسم در چند روز اخیر، این دوگانه تقابلی بار دیگر خود را به عیان نشان می دهد. حال که آقای خامنه ای و گروهش در حاکمیت جمهوری اسلامی، به هر دلیل، تصمیم گرفته وارد چانه زنی و مذاکره بر سر سیاست هسته ای و احتمالا امور دیگر با مقامات واشگنتن بشود و شاید به توافقی دست یابند، شماری به تکاپو افتاده و تلاش می کنند این مذاکره و احیانا توافق با شکست مواجه شود. فکر نمی کنم کسی با هر گرایشی و وابسته به هرجناحی در داخل و کشور تردید داشته باشد که هر نوع توافقی که به کاهش تنش های بین جمهوری اسلامی و ایالات متحده منتهی شود، به سود هر دو طرف و جهان و از جمله به سود مردم ایران است.
اما گروه هایی که برای شکست این مذاکرات تلاش کرده و می کنند را می توان چنین طبقه بندی کرد: اول، جنگ سالاران آمریکایی؛ دوم، جنگ سالاران ظاهرا آرمانگرا و در واقع متوهم در ایران که همچنان شعار می دهند که «جنگ، جنگ تا رفع فتنه در جهان» و این دعوی احمقانه که کاخ سفید را حسینیه می کنیم که به «کاسبان تحریم» نیز شهره اند؛ سوم، اسرائیلی ها و به طور خاص جناح خشن و متجاوز و جنگ طلب نتانیاهو به دلایل کاملا روشن و شناخته شده؛ و چهارم، افراد و یا جناح هایی که خواهان سقوط جمهوری اسلامی اند به هر قیمت. اینان، که به براندازان نیز شهره اند، به تلویح و غالبا به تصریح از متحدان افراطی و جنگ طلب و ضد ایرانی (و نه لزوما ضد جمهوری اسلامی) در آمریکا و عملا هم پیمان با صهیونیست های اسرائیلی و در مقطع کنونی متحد با جناح نتانیاهو عمل می کنند. رضا پهلوی و غالب حامیانش در دو سال اخیر از این شمارند. آنان حتی در شرایطی که در دو سال اخیر نخست وزیر و ارتش متجاوز اسرائیل متهم به نسل کشی و ارتکاب جنایت علیه بشریت در غزه هستند و در دادگاه بین المللی نیز محکوم شده و قاعدتا می بایست دستگیر و محاکمه و زندانی شوند، ابا ندارند حتی با پرچم اسرائیل در تظاهرات خیابانی در آمریکا و اروپا حاضر شوند. برای این افراد و جریان ها مرغ همیشه یک پا دارد و سیاست و تصمیم های سیاسی نیز همیشه ثابت است و لایتغیر! درست مانند تفکر حاکم بر ولاییون حاکم بر ایران!
قسمت اول
متأسفانه وضعیت جامعه ما به یک دوقطبی خطرناک رسیده که صد البته مقصر اصلی و اولیه آن حاکمان جمهوری اسلامی از آغاز تا کنون بوده و هستند. در یک سو حاکمان و مدیران غیر مدبّر قرار دارند که در طول بیش از چهار دهه کشور را در انواع گرداب ها فروبرده اند و در سوی دیگر منتقدان و مخالفانی پرورده شده اند که در واقع عکس برگردان حاکمان ولایی اند و عملا به هیچ صراطی نیستند. گزاف نیست گفته شود که عملکرد ریاکارانه و سرکوبگرانه جمهوری اسلامی بسیاری از جوانان و زنان را به درماندگی و استیصال کشانده است. نتیجه آن شده است که بسیاری از آنان گرفتار خشم و نفرتی عظیم و عمیق شده و در نهایت جز به سقوط کامل نظام حاکم آن هم به هر قیمت قانع نبوده و نیستند. اینان در این راه از توسل به بیگانگان و در استفاده از هر حربه ای برای از پادرآوردن جمهوری اسلامی و حاکمانش ابا ندارند. تحریم خارجی، که جز فقر و بدبختی بیشتر مردم ثمری نداشته و ندارد، و حتی حمله نظامی آمریکایی و اسرائیلی نیز ساده ترین ابزاری است برای اینان در جهت نفی و برانداختن جمهوری اسلامی. شاید این ضرب المثل ایرانی در این مورد صادق باشند «دیگی که برای من نجوشد، بگذار سرِ سگ در آن بجوشد»!
به مناسبت راه افتادن بساط مذاکره با آمریکا در دولت ترامپ و در حاکمیت ترامپیسم در چند روز اخیر، این دوگانه تقابلی بار دیگر خود را به عیان نشان می دهد. حال که آقای خامنه ای و گروهش در حاکمیت جمهوری اسلامی، به هر دلیل، تصمیم گرفته وارد چانه زنی و مذاکره بر سر سیاست هسته ای و احتمالا امور دیگر با مقامات واشگنتن بشود و شاید به توافقی دست یابند، شماری به تکاپو افتاده و تلاش می کنند این مذاکره و احیانا توافق با شکست مواجه شود. فکر نمی کنم کسی با هر گرایشی و وابسته به هرجناحی در داخل و کشور تردید داشته باشد که هر نوع توافقی که به کاهش تنش های بین جمهوری اسلامی و ایالات متحده منتهی شود، به سود هر دو طرف و جهان و از جمله به سود مردم ایران است.
اما گروه هایی که برای شکست این مذاکرات تلاش کرده و می کنند را می توان چنین طبقه بندی کرد: اول، جنگ سالاران آمریکایی؛ دوم، جنگ سالاران ظاهرا آرمانگرا و در واقع متوهم در ایران که همچنان شعار می دهند که «جنگ، جنگ تا رفع فتنه در جهان» و این دعوی احمقانه که کاخ سفید را حسینیه می کنیم که به «کاسبان تحریم» نیز شهره اند؛ سوم، اسرائیلی ها و به طور خاص جناح خشن و متجاوز و جنگ طلب نتانیاهو به دلایل کاملا روشن و شناخته شده؛ و چهارم، افراد و یا جناح هایی که خواهان سقوط جمهوری اسلامی اند به هر قیمت. اینان، که به براندازان نیز شهره اند، به تلویح و غالبا به تصریح از متحدان افراطی و جنگ طلب و ضد ایرانی (و نه لزوما ضد جمهوری اسلامی) در آمریکا و عملا هم پیمان با صهیونیست های اسرائیلی و در مقطع کنونی متحد با جناح نتانیاهو عمل می کنند. رضا پهلوی و غالب حامیانش در دو سال اخیر از این شمارند. آنان حتی در شرایطی که در دو سال اخیر نخست وزیر و ارتش متجاوز اسرائیل متهم به نسل کشی و ارتکاب جنایت علیه بشریت در غزه هستند و در دادگاه بین المللی نیز محکوم شده و قاعدتا می بایست دستگیر و محاکمه و زندانی شوند، ابا ندارند حتی با پرچم اسرائیل در تظاهرات خیابانی در آمریکا و اروپا حاضر شوند. برای این افراد و جریان ها مرغ همیشه یک پا دارد و سیاست و تصمیم های سیاسی نیز همیشه ثابت است و لایتغیر! درست مانند تفکر حاکم بر ولاییون حاکم بر ایران!
قسمت اول
Переслал из:
علیرضا کفایی(گاه نوشت)

07.05.202511:16
✔️گنگهای خوابدیده و واقعیتی به اسم «ایران»
✍️سهند ایرانمهر
در روزگاری که سیاست در آمریکا به ورطه ابتذال فروغلتیده و عوامفریبی در دستگاه ترامپ به اوج رسیده است، وقوع تصمیماتی سبکسرانه و ناپخته، چندان دور از ذهن نیست. اما سخن من نه با آنان است که از فرسنگها دورتر، پرچم این ابتذال را برافراشتهاند؛ بلکه با گروهی است که در فضای رسانهزده و آمیخته به خیال و فریب، زبانشان را با لحن رسانههایی چون اینترنشنال میآرایند و در لوای مخالفت با جمهوری اسلامی، به تطهیر ترامپ و نتانیاهو میپردازند. اینان، در غفلت یا تجاهل، چنان جمهوری اسلامی را با تمام ایران خلط میکنند که گویی اگر کسی در برابر خنجری که بهسوی نام ایران نشانه رفته سینه سپر کند، لابد مدافع یک نظام سیاسی است، نه وطن.
تناقض و پریشانی این جماعت آنجاست که تا سخن از شاه و انقلاب به میان میآید، از بدخواهی آمریکا و خیانتهایش دم میزنند، اما امروز همان آمریکا را که دست در دست نتانیاهو با آن کارنامه سیاه دارد، منجی ملت ایران میخوانند. دیروز، مداخلهگر و خائن بود؛ امروز، نجاتدهنده و همدل؟!
اگر خبرِ شومی که حکایت از جایگزینی نامی جعلی به جای «خلیج فارس» دارد صحت داشته باشد، شاید این زنگ بیدارباشی باشد برای آن خفتگان در خواب خودفریبی، تا دریابند که آنچه هدفِ پیکان دیوان است، تمامیت ایران است؛ ایرانی با ریشههایی کهن، هویتی روشن، و جایگاهی بیبدیل در معادلات ژئوپلتیکی منطقه .
روزگار، روزی داور خواهد شد؛ روزی که تاریخ، بر پیشانی آنان که چشم به دموکراسی در کولهپشتی سربازان بیگانه دوخته بودند، مُهر خیانت خواهد زد چرا که وطن را نمیتوان از پنجرهی پهپاد و تانک و با چشمداشت به دست دو دیوانه بیگانه دید، و آزادی را نه از مخرج بمبافکن که از ژرفای اندیشه و همت اهلش باید جُست و آنکه نامی به قدمت تاریخ را انکار میکند، تحفهای چون آزادی را به شما نخواهد بخشید!
#ایران
#خلیج_فارس
@kafaeealirezaa
✍️سهند ایرانمهر
در روزگاری که سیاست در آمریکا به ورطه ابتذال فروغلتیده و عوامفریبی در دستگاه ترامپ به اوج رسیده است، وقوع تصمیماتی سبکسرانه و ناپخته، چندان دور از ذهن نیست. اما سخن من نه با آنان است که از فرسنگها دورتر، پرچم این ابتذال را برافراشتهاند؛ بلکه با گروهی است که در فضای رسانهزده و آمیخته به خیال و فریب، زبانشان را با لحن رسانههایی چون اینترنشنال میآرایند و در لوای مخالفت با جمهوری اسلامی، به تطهیر ترامپ و نتانیاهو میپردازند. اینان، در غفلت یا تجاهل، چنان جمهوری اسلامی را با تمام ایران خلط میکنند که گویی اگر کسی در برابر خنجری که بهسوی نام ایران نشانه رفته سینه سپر کند، لابد مدافع یک نظام سیاسی است، نه وطن.
تناقض و پریشانی این جماعت آنجاست که تا سخن از شاه و انقلاب به میان میآید، از بدخواهی آمریکا و خیانتهایش دم میزنند، اما امروز همان آمریکا را که دست در دست نتانیاهو با آن کارنامه سیاه دارد، منجی ملت ایران میخوانند. دیروز، مداخلهگر و خائن بود؛ امروز، نجاتدهنده و همدل؟!
اگر خبرِ شومی که حکایت از جایگزینی نامی جعلی به جای «خلیج فارس» دارد صحت داشته باشد، شاید این زنگ بیدارباشی باشد برای آن خفتگان در خواب خودفریبی، تا دریابند که آنچه هدفِ پیکان دیوان است، تمامیت ایران است؛ ایرانی با ریشههایی کهن، هویتی روشن، و جایگاهی بیبدیل در معادلات ژئوپلتیکی منطقه .
روزگار، روزی داور خواهد شد؛ روزی که تاریخ، بر پیشانی آنان که چشم به دموکراسی در کولهپشتی سربازان بیگانه دوخته بودند، مُهر خیانت خواهد زد چرا که وطن را نمیتوان از پنجرهی پهپاد و تانک و با چشمداشت به دست دو دیوانه بیگانه دید، و آزادی را نه از مخرج بمبافکن که از ژرفای اندیشه و همت اهلش باید جُست و آنکه نامی به قدمت تاریخ را انکار میکند، تحفهای چون آزادی را به شما نخواهد بخشید!
#ایران
#خلیج_فارس
@kafaeealirezaa
30.04.202510:31
36 نماینده افراطی حامی احمدی نژاد طرحی را به مجلس داده اند که به موجب آن افراد محارب پنج روز پس از بازداشت اعدام شوند. البته فعلا طبق تعریف مسؤلان انتظامی و امنیتی و قضایی، اغتشاشگران در خیابان ها محارب اند؛ کروبی: من تا آخر ایستاده ام.
پنجشنبه 17 دی 88 / 7 ژانویه 2009
1
آشفتگی ادامه دارد و هر روز خبر از ده ها بازداشت و زندان و محاکمه است. هر روز و هر لحظه مسؤلان رنگارنگ از کشف توطئه براندازی و لو رفتن نقشه دشمن سخن می گویند و مخالفان و معترضان را تهدید می کنند و مرتب سخن از تشدید مجازات و اعدام است. در این میان احمدی نژاد مدتی است که ساکت است و جنجال آفرینی نمی کند. حال روشن نیست که خود به این نتیجه رسیده است که هر کلام نسنجیده او بر آتش خشم و اعتراض مردم می افزاید و ساکت شود بهتر است و یا بزرگترها به او تذکر داده اند. گرچه جنس او جنجال است و شخصیتش بدون تظاهر و جنجال نمی تواند دوام بیاورد. البته احتمال دارد که او و گروهش اکنون می بینند در گرایش معتدل ترها به تندروها موفق شده اند و به سود او است که خود را کنار بکشد تا مستقیما زیر ضربه نباشد. اطلاعیه اخیر دفتر محسن رضایی با غلظت بالای مجیزگویی از مقام ولایت و فاصله گرفتن از به تعبیر حکومتی ها «فتنه گران»، نشان می دهد که افراطی ها توانسته اند حلقه دایره را بر گرد معترضان تنگتر کنند.
36 نماینده افراطی حامی احمدی نژاد طرحی را به مجلس داده اند که به موجب آن افراد محارب پنج روز پس از بازداشت اعدام شوند. البته فعلا طبق تعریف مسؤلان انتظامی و امنیتی و قضایی، اغتشاشگران در خیابان ها محارب اند.
2
از داخل مجلس اظهار شده است که متهم اصلی در ماجرای کهریزک سعید مرتضوی است. هر چند این دعوی تا کنون رسما تأیید نشده است. بعید است که حاکمیت راضی به قربانی کردن خادمی چون مرتضوی باشد. اما اگر بشود، چه می شود!
3
شماری از نمایندگان گروه های دانشجویی و سیاسی و حقوق بشری با آقای کروبی دیدار کرده و در حضور وی از اوضاع بد زمانه و سختی ها و سرکوب ها گفتند و شکوه نمودند. ایشان نیز سخنانی در همین زمینه ایراد کرده و گفتند همه راه ها را بر ما بسته اند ولی من تا آخر ایستاده ام و برای هر چیز خود را آماده کرده ام. ایشان گفت هر گز فکر نمی کردیم که کار جمهوری اسلامی به اینجا بکشد. البته دیگرانی بودند که از همان آغاز چنین روزهایی را پیش بینی می کردند و بارها به شکل شفاهی و کتبی و خصوصی هشدار می داند اما کروبی ها چنان ذوب در ولایت بودند که نمی شنیدند.
4
دانشجویان برخی دانشگاه ها از جمله امیرکبیر اعلام کرده اند تا دوستانشان آزاد نشوند در امتحانات شرکت نمی کنند. گرچه مقامات به تهدید متوسل شده اند اما تا کنون موفق نشده اند.
5
در بازی فوتبال ایران و سنگاپور در ورزشگاه آن کشور شمار قابل توجهی از تماشاچیان ایرانی با نشانه های سبز حضور یافته و شعارهای این روز سبزها را مانند یا حسین / میر حسین و مرگ بر دیکتاتور سر دادند. مسؤلان دولتی ایرانی نگران شده و اعتراض کردند اما آنان کار خود را کردند گرچه مسؤلان فیفا در نهایت به دلیل غیر قانونی بودن دخالت سیاست در ورزش افرادی را بیرون کردند. گفتنی است که تلویزیون ایران برای این که شعارها را مردم نشنوند صدا را قطع کرد.
یادداشت های روزانه – قسمت یکصدو نودو سوم
چهارشنبه 10 اردیبهشت 1404 #یوسفی_اشکوری #سیاسی_تاریخی
پنجشنبه 17 دی 88 / 7 ژانویه 2009
1
آشفتگی ادامه دارد و هر روز خبر از ده ها بازداشت و زندان و محاکمه است. هر روز و هر لحظه مسؤلان رنگارنگ از کشف توطئه براندازی و لو رفتن نقشه دشمن سخن می گویند و مخالفان و معترضان را تهدید می کنند و مرتب سخن از تشدید مجازات و اعدام است. در این میان احمدی نژاد مدتی است که ساکت است و جنجال آفرینی نمی کند. حال روشن نیست که خود به این نتیجه رسیده است که هر کلام نسنجیده او بر آتش خشم و اعتراض مردم می افزاید و ساکت شود بهتر است و یا بزرگترها به او تذکر داده اند. گرچه جنس او جنجال است و شخصیتش بدون تظاهر و جنجال نمی تواند دوام بیاورد. البته احتمال دارد که او و گروهش اکنون می بینند در گرایش معتدل ترها به تندروها موفق شده اند و به سود او است که خود را کنار بکشد تا مستقیما زیر ضربه نباشد. اطلاعیه اخیر دفتر محسن رضایی با غلظت بالای مجیزگویی از مقام ولایت و فاصله گرفتن از به تعبیر حکومتی ها «فتنه گران»، نشان می دهد که افراطی ها توانسته اند حلقه دایره را بر گرد معترضان تنگتر کنند.
36 نماینده افراطی حامی احمدی نژاد طرحی را به مجلس داده اند که به موجب آن افراد محارب پنج روز پس از بازداشت اعدام شوند. البته فعلا طبق تعریف مسؤلان انتظامی و امنیتی و قضایی، اغتشاشگران در خیابان ها محارب اند.
2
از داخل مجلس اظهار شده است که متهم اصلی در ماجرای کهریزک سعید مرتضوی است. هر چند این دعوی تا کنون رسما تأیید نشده است. بعید است که حاکمیت راضی به قربانی کردن خادمی چون مرتضوی باشد. اما اگر بشود، چه می شود!
3
شماری از نمایندگان گروه های دانشجویی و سیاسی و حقوق بشری با آقای کروبی دیدار کرده و در حضور وی از اوضاع بد زمانه و سختی ها و سرکوب ها گفتند و شکوه نمودند. ایشان نیز سخنانی در همین زمینه ایراد کرده و گفتند همه راه ها را بر ما بسته اند ولی من تا آخر ایستاده ام و برای هر چیز خود را آماده کرده ام. ایشان گفت هر گز فکر نمی کردیم که کار جمهوری اسلامی به اینجا بکشد. البته دیگرانی بودند که از همان آغاز چنین روزهایی را پیش بینی می کردند و بارها به شکل شفاهی و کتبی و خصوصی هشدار می داند اما کروبی ها چنان ذوب در ولایت بودند که نمی شنیدند.
4
دانشجویان برخی دانشگاه ها از جمله امیرکبیر اعلام کرده اند تا دوستانشان آزاد نشوند در امتحانات شرکت نمی کنند. گرچه مقامات به تهدید متوسل شده اند اما تا کنون موفق نشده اند.
5
در بازی فوتبال ایران و سنگاپور در ورزشگاه آن کشور شمار قابل توجهی از تماشاچیان ایرانی با نشانه های سبز حضور یافته و شعارهای این روز سبزها را مانند یا حسین / میر حسین و مرگ بر دیکتاتور سر دادند. مسؤلان دولتی ایرانی نگران شده و اعتراض کردند اما آنان کار خود را کردند گرچه مسؤلان فیفا در نهایت به دلیل غیر قانونی بودن دخالت سیاست در ورزش افرادی را بیرون کردند. گفتنی است که تلویزیون ایران برای این که شعارها را مردم نشنوند صدا را قطع کرد.
یادداشت های روزانه – قسمت یکصدو نودو سوم
چهارشنبه 10 اردیبهشت 1404 #یوسفی_اشکوری #سیاسی_تاریخی
21.04.202510:46
یادی از اقبال لاهوری در سالمرگ او؛ همسرنوشتی اقبال و شریعتی
امروز سالمرگ محمد اقبال لاهوری شاعر پارسی گو و اندیشه ورز نامدار پاکستانی است. وی در اول اردیبهشت 1317 خورشیدی / 21 آوریل 1938 میلادی در لاهور (در آن زمان شهری از شهرهای هند) درگذشته است. به احترام وی، این مطلب کوتاه را در اینجا می آورم.
می دانیم که دکتر علی شریعتی، نویسنده و نظریه پرداز نامدار ایرانی معاصر (درگذشته 1356) از تأثیرپذیرفتگان فکری و عملی اقبال بوده و در مقام بیان نقش وی، ظهورش را در قرن بیستم نشانه ای برای اثبات خلاقیت و زایندگی اسلام در قرن بیستم می دانسته است. شریعتی در موارد قابل ذکری آرای دینی و اجتماعی و سیاسی اش را از اقبال وام گرفته است. البته شماری دیگر نیز در ایران معاصر از اقبال کم و بیش اثر پذیرفته اند.
ذکر نام اقبال و شریعتی بدان دلیل است که بگویم یکی از وجوه مشترک این دو نویسنده و گوینده اثرگذار معاصر، عدالت طلبی و مخالفت مستمر و پایدارشان با هر نوع تبعیض و تجاوز و ستم و استبداد بوده است. هرچند گفتن ندارد که شریعتی پیش و بیش از هر چیز، اندیشه های عدالت طلبانه اش را وامدار شرایط خاص و عمومی جوانان ایرانی در دوران پس از جنگ دوم و به طور خاص در مکتب پدرش و «کانون نشر حقایق اسلامی مشهد» و بعدتر در جریان اندیشه های محمد نخشب و «خداپرستان سوسیالیست» بوده، اما چنین می نماید که پس از آشنایی با اقبال، او نیز تحت تأثیر عدالت خواهی و به اصطلاح چپ گرایی اقبال نیز بوده است.
اخیرا کتابی با عنوان «اقبال و تأثیر متفکران غربی بر او» را می خواندم که توسط نویسنده ای هندی به نام تارا چارن رستوگی پدید آمده و محمدمسعود نوروزی آن را به پارسی برگردانده و توسط انتشارات «اندیشه های نو» در آلمان انتشار یافته است. در همین جا به سهم خود از جناب نوروزی و نیز ناشر سپاسگزارم که پارسی زبانان را با این اثر خوب و مفید آشنا کرده اند.
در فصل 10 این کتاب در باب «اقبال و مارکسیسم» شرحی آمده که برای من، که کم و بیش با اقبال و شریعتی آشنا هستم، بسی تازه و جذاب بود. در این مقال، بیش از پیش دریافتم که اقبال نیز در شبه قاره تا حدودی با همان اتهامی مواجه بوده که شریعتی در ایران بوده و هست و آن استفاده از اندیشه های مارکسیستی و التقاط آن با اسلام (و در ایران با تشیع نیز) است. برخی در این نگرش تا آنجا پیش رفته اند که شریعتی را در شمار پیروان «مارکسیسم اسلامی» تعریف کرده اند.
بد نیست در اینجا قسمتی کوتاه از نخسین قسمت این مقاله را عینا بیاورم:
«این که اقبال چه گرایشی سیاسی داشته محل مناقشه است. راجندرا ناث شِدا در مقاله ای که برای نشریه اردو زبان دولت هند «آچکال» نوشته، به موضوع وابستگی سیاسی اقبال، اشاره می کند. ترجمه انگلیسی قسمتی از مقاله، به قرار زیر است:
«بر سر اندیشه های سیاسی اقبال سالهاست که بحث است. برخی از پیروان اقبال، مدعی هستند که تفاوت چندانی بین آموزش های مارکس [1818-1883] و آموزش های اقبال وجود ندارد. هر دو آنها از سازمان های اجتماعی – سیاسی امروزی بیزار و خسته شده اند. هر دو از وضع موجود مردم توسری خورده و ستمدیده رنج می برند، و هر دو آنها پیام یک آینده شاد را به مردم می دهند. هر دو بر ضرورت پایان دادن به نظام سرمایه داری – که به خباثت و لذت خو کرده – تأکید می کنند. [ولی به نظر من] اگرچه قابل انکار نیست که نوعی شباهت بین اقبال و مارکس وجود دارد، اما ملاحظه شباهت ها در بیان اندیشه آنها، ناروا و اشتباه است».
نویسنده با این جمله به جمع بندی نهایی می رسد: «. . . انسان نمی تواند یک کمونیست باشد و همزمان پیرو اقبال نیز باشد. زیرا ایدئولوژی های آنها مرزبندی هایی جدا از یکدیگر دارند».
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل. تا کنون از این زاویه به سرشت و سرنوشت اقبال کمتر توجه شده است. به ویژه مشابهت آشکار شریعتی با اقبال و البته دیگر برابری طلبان مسلمان در جهان با هم خود گویای خیلی چیزهاست. بیش از این مجال شرح و بیان نیست. فقط توصیه می کنم کتاب یاد شده و از جمله مقاله یادشده را حتما ملاحظه کنید.
دوشنبه اول اردیبهشت 1404 #یوسفی_اشکوری #سیاسی_اجتماعی
امروز سالمرگ محمد اقبال لاهوری شاعر پارسی گو و اندیشه ورز نامدار پاکستانی است. وی در اول اردیبهشت 1317 خورشیدی / 21 آوریل 1938 میلادی در لاهور (در آن زمان شهری از شهرهای هند) درگذشته است. به احترام وی، این مطلب کوتاه را در اینجا می آورم.
می دانیم که دکتر علی شریعتی، نویسنده و نظریه پرداز نامدار ایرانی معاصر (درگذشته 1356) از تأثیرپذیرفتگان فکری و عملی اقبال بوده و در مقام بیان نقش وی، ظهورش را در قرن بیستم نشانه ای برای اثبات خلاقیت و زایندگی اسلام در قرن بیستم می دانسته است. شریعتی در موارد قابل ذکری آرای دینی و اجتماعی و سیاسی اش را از اقبال وام گرفته است. البته شماری دیگر نیز در ایران معاصر از اقبال کم و بیش اثر پذیرفته اند.
ذکر نام اقبال و شریعتی بدان دلیل است که بگویم یکی از وجوه مشترک این دو نویسنده و گوینده اثرگذار معاصر، عدالت طلبی و مخالفت مستمر و پایدارشان با هر نوع تبعیض و تجاوز و ستم و استبداد بوده است. هرچند گفتن ندارد که شریعتی پیش و بیش از هر چیز، اندیشه های عدالت طلبانه اش را وامدار شرایط خاص و عمومی جوانان ایرانی در دوران پس از جنگ دوم و به طور خاص در مکتب پدرش و «کانون نشر حقایق اسلامی مشهد» و بعدتر در جریان اندیشه های محمد نخشب و «خداپرستان سوسیالیست» بوده، اما چنین می نماید که پس از آشنایی با اقبال، او نیز تحت تأثیر عدالت خواهی و به اصطلاح چپ گرایی اقبال نیز بوده است.
اخیرا کتابی با عنوان «اقبال و تأثیر متفکران غربی بر او» را می خواندم که توسط نویسنده ای هندی به نام تارا چارن رستوگی پدید آمده و محمدمسعود نوروزی آن را به پارسی برگردانده و توسط انتشارات «اندیشه های نو» در آلمان انتشار یافته است. در همین جا به سهم خود از جناب نوروزی و نیز ناشر سپاسگزارم که پارسی زبانان را با این اثر خوب و مفید آشنا کرده اند.
در فصل 10 این کتاب در باب «اقبال و مارکسیسم» شرحی آمده که برای من، که کم و بیش با اقبال و شریعتی آشنا هستم، بسی تازه و جذاب بود. در این مقال، بیش از پیش دریافتم که اقبال نیز در شبه قاره تا حدودی با همان اتهامی مواجه بوده که شریعتی در ایران بوده و هست و آن استفاده از اندیشه های مارکسیستی و التقاط آن با اسلام (و در ایران با تشیع نیز) است. برخی در این نگرش تا آنجا پیش رفته اند که شریعتی را در شمار پیروان «مارکسیسم اسلامی» تعریف کرده اند.
بد نیست در اینجا قسمتی کوتاه از نخسین قسمت این مقاله را عینا بیاورم:
«این که اقبال چه گرایشی سیاسی داشته محل مناقشه است. راجندرا ناث شِدا در مقاله ای که برای نشریه اردو زبان دولت هند «آچکال» نوشته، به موضوع وابستگی سیاسی اقبال، اشاره می کند. ترجمه انگلیسی قسمتی از مقاله، به قرار زیر است:
«بر سر اندیشه های سیاسی اقبال سالهاست که بحث است. برخی از پیروان اقبال، مدعی هستند که تفاوت چندانی بین آموزش های مارکس [1818-1883] و آموزش های اقبال وجود ندارد. هر دو آنها از سازمان های اجتماعی – سیاسی امروزی بیزار و خسته شده اند. هر دو از وضع موجود مردم توسری خورده و ستمدیده رنج می برند، و هر دو آنها پیام یک آینده شاد را به مردم می دهند. هر دو بر ضرورت پایان دادن به نظام سرمایه داری – که به خباثت و لذت خو کرده – تأکید می کنند. [ولی به نظر من] اگرچه قابل انکار نیست که نوعی شباهت بین اقبال و مارکس وجود دارد، اما ملاحظه شباهت ها در بیان اندیشه آنها، ناروا و اشتباه است».
نویسنده با این جمله به جمع بندی نهایی می رسد: «. . . انسان نمی تواند یک کمونیست باشد و همزمان پیرو اقبال نیز باشد. زیرا ایدئولوژی های آنها مرزبندی هایی جدا از یکدیگر دارند».
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل. تا کنون از این زاویه به سرشت و سرنوشت اقبال کمتر توجه شده است. به ویژه مشابهت آشکار شریعتی با اقبال و البته دیگر برابری طلبان مسلمان در جهان با هم خود گویای خیلی چیزهاست. بیش از این مجال شرح و بیان نیست. فقط توصیه می کنم کتاب یاد شده و از جمله مقاله یادشده را حتما ملاحظه کنید.
دوشنبه اول اردیبهشت 1404 #یوسفی_اشکوری #سیاسی_اجتماعی
16.04.202522:08
گشت و گذاری در مرکز لس آنجلس
یکشنبه 13 دی 88 / 3 ژانویه 2010
1
دیروز آقای علی شاکری همت کردند و ما را به گفتة خودش به تور لس آنجلس برد و از شهر اصلی لس آنجلس دیدن کردیم. این تور از صبح تا غروب طول کشید. جاهای مختلف را دیدیم. از کشتی «کویین مری» ( یک کشتی بزرگ انگلیسی در جنگ جهانی دوم که آمریکایی ها آن را خریده و اکنون در ساحل به عنوان رستوران و محل گردش توریستی مورد استفاده است) گرفته تا ساختمان های بلند و قدیمی شهر (از جمله شهرداری و مرکز راه آهن که سابقه 120 ساله دارند) و هالیوود و اسکله ساحل سانتامانیکا و خیابان ایرانی ها (یعنی خیابانی که اکثرا از ایرانیان است و تابلوهای فارسی و انگلیسی دارند). به هرحال خوش گذشت و بویژه محبت و صمیمیت جناب شاکری و توضیحات مکفی ایشان دربارة جاها بر گرمی و طراوت و فایده مندی سفر می افزود. ضمنا از برخی جاهای به یادماندنی ایشان فیلم برداری کرد و عکس گرفت تا این خاطرات برای همیشه ثبت شود. البته همین کار را هم در سفر به لاس و گاس کرد.
2
شیخ محمد یزدی، طبق معمول سال های اخیر، بیانیه ای به نام جامعه مدرسین قم انتشار داده و در آن اعلام کرده است که یوسف صانعی فاقد صلاحیت مرجعیت است. در پی آن جامعه محققین حوزه علمیه قم و نیز مجمع روحانیون تهران و برخی افراد و گروه ها نیز با انتشار بیانیه هایی به نقد رأی دبیر جامعه مدرسین پرداخته و از مرجعیت آیت الله صانعی حمایت و دفاع کرده اند. جالب است که ارشاد به روزنامه اعتماد به دلیل چاپ مقاله ای انتقادی در این مورد، به این روزنامه تذکر داده است.
واقعا این نظام همه چیز را به ابتذال کشانده و دیگر نه برای دین اعتباری باقی مانده است و نه برای مرجعیت و متولیان دین. در تاریخ نمی توان زمانی را سراغ گرفت که ارزش های دینی و روحانیون شیعه این اندازه بازیچه دست سیاست شده باشند.
3
امروز بیانیه ای با امضا پنج تن با عنوان روشنفکران دینی دربارة مسائل جاری انتشار یافته است که به شدت اوضاع فاجعه بار کشور را مورد انتقاد قرار داده است و ضمنا با تأیید بیانیه اخیر موسوی خواسته هایی چون برکناری احمدی نژاد و تجدید انتخابات تحت نظارت نهادهای بین المللی را نیز مطرح کرده است. سروش و کدیور و بازرگان و مهاجرانی و گنجی از امضا کنندگان آنند. قرار بود که من هم آن را امضا کنم اما به دلیل آمدن عنوان «ولیّ جائر» از امضا خودداری کردم. دلیل من نیز شخصی بود بدین معنا که من در بازجویی ودادگاه آنچنانی جمهوری اسلامی، که در آن نه قانون حاکم است و نه عدالت، توان دفاع از این جمله را ندارم. خدا از من به اندازه توانم مسؤلیت خواسته است. بویژه این که من بنا را بر بازگشت گذاشته ام اما دوستان دیگر بنا را بر ماندن در خارج از کشور نهاده اند.
4
چند روز پیش مصاحبه خبرنگار روز آنلاین با من انجام داد که در شماره امروز چاپ شده است. موضوع آن شرایط کنونی جنبش و آینده آن است.
نیز مقاله ای تحت عنوان «مرد دل و دانایی» دربارة علی گلزاده غفوری نوشتم که درشماره امروز سایت جرس منتشره شده است. غفوری دو روز پیش درگذشته است.
5
دوستان گفتند که تلوزیون محلی لس آنجلس اعلام کرده است که در ایام کریسمس در منطقه اورنج کانتی سه مورد آتش زدن قرآن صورت گرفته است که البته پلیس در پی پیدا کرن اقدام کنندگان است. در ایام کریسمس معمولا مساجد به مناسبت میلاد مسیح جشن می گیرند و در جلو مسجد قرآن می گذارند. آتش زنندگان، که احتمالا یک نفر بوده است، جمله ای به این مضمون که شما نمی توانید در اینجا این کار را را بکنید نوشته بودند. این کار می تواند بوسیلة عناصر ضد اسلام ایرانی و یا آمریکایی های ضد اسلام و مخالف حضور مسلمانان غیرآمریکایی باشد. بویژه که این روزها اعلام شده است که یک جوان مسلمان اهل نیجریه می خواسته است یک هواپیمای آمریکایی را منفجر کند. طبیعی است که چنین اقداماتی موجب خشم و نفرت مردم می شود.
یادداشت های روزانه – قسمت یکصدو نودو یکم
پنجشنبه 27 فروردین 1404
#یوسفی_اشکوری #سیاسی_تاریخی
یکشنبه 13 دی 88 / 3 ژانویه 2010
1
دیروز آقای علی شاکری همت کردند و ما را به گفتة خودش به تور لس آنجلس برد و از شهر اصلی لس آنجلس دیدن کردیم. این تور از صبح تا غروب طول کشید. جاهای مختلف را دیدیم. از کشتی «کویین مری» ( یک کشتی بزرگ انگلیسی در جنگ جهانی دوم که آمریکایی ها آن را خریده و اکنون در ساحل به عنوان رستوران و محل گردش توریستی مورد استفاده است) گرفته تا ساختمان های بلند و قدیمی شهر (از جمله شهرداری و مرکز راه آهن که سابقه 120 ساله دارند) و هالیوود و اسکله ساحل سانتامانیکا و خیابان ایرانی ها (یعنی خیابانی که اکثرا از ایرانیان است و تابلوهای فارسی و انگلیسی دارند). به هرحال خوش گذشت و بویژه محبت و صمیمیت جناب شاکری و توضیحات مکفی ایشان دربارة جاها بر گرمی و طراوت و فایده مندی سفر می افزود. ضمنا از برخی جاهای به یادماندنی ایشان فیلم برداری کرد و عکس گرفت تا این خاطرات برای همیشه ثبت شود. البته همین کار را هم در سفر به لاس و گاس کرد.
2
شیخ محمد یزدی، طبق معمول سال های اخیر، بیانیه ای به نام جامعه مدرسین قم انتشار داده و در آن اعلام کرده است که یوسف صانعی فاقد صلاحیت مرجعیت است. در پی آن جامعه محققین حوزه علمیه قم و نیز مجمع روحانیون تهران و برخی افراد و گروه ها نیز با انتشار بیانیه هایی به نقد رأی دبیر جامعه مدرسین پرداخته و از مرجعیت آیت الله صانعی حمایت و دفاع کرده اند. جالب است که ارشاد به روزنامه اعتماد به دلیل چاپ مقاله ای انتقادی در این مورد، به این روزنامه تذکر داده است.
واقعا این نظام همه چیز را به ابتذال کشانده و دیگر نه برای دین اعتباری باقی مانده است و نه برای مرجعیت و متولیان دین. در تاریخ نمی توان زمانی را سراغ گرفت که ارزش های دینی و روحانیون شیعه این اندازه بازیچه دست سیاست شده باشند.
3
امروز بیانیه ای با امضا پنج تن با عنوان روشنفکران دینی دربارة مسائل جاری انتشار یافته است که به شدت اوضاع فاجعه بار کشور را مورد انتقاد قرار داده است و ضمنا با تأیید بیانیه اخیر موسوی خواسته هایی چون برکناری احمدی نژاد و تجدید انتخابات تحت نظارت نهادهای بین المللی را نیز مطرح کرده است. سروش و کدیور و بازرگان و مهاجرانی و گنجی از امضا کنندگان آنند. قرار بود که من هم آن را امضا کنم اما به دلیل آمدن عنوان «ولیّ جائر» از امضا خودداری کردم. دلیل من نیز شخصی بود بدین معنا که من در بازجویی ودادگاه آنچنانی جمهوری اسلامی، که در آن نه قانون حاکم است و نه عدالت، توان دفاع از این جمله را ندارم. خدا از من به اندازه توانم مسؤلیت خواسته است. بویژه این که من بنا را بر بازگشت گذاشته ام اما دوستان دیگر بنا را بر ماندن در خارج از کشور نهاده اند.
4
چند روز پیش مصاحبه خبرنگار روز آنلاین با من انجام داد که در شماره امروز چاپ شده است. موضوع آن شرایط کنونی جنبش و آینده آن است.
نیز مقاله ای تحت عنوان «مرد دل و دانایی» دربارة علی گلزاده غفوری نوشتم که درشماره امروز سایت جرس منتشره شده است. غفوری دو روز پیش درگذشته است.
5
دوستان گفتند که تلوزیون محلی لس آنجلس اعلام کرده است که در ایام کریسمس در منطقه اورنج کانتی سه مورد آتش زدن قرآن صورت گرفته است که البته پلیس در پی پیدا کرن اقدام کنندگان است. در ایام کریسمس معمولا مساجد به مناسبت میلاد مسیح جشن می گیرند و در جلو مسجد قرآن می گذارند. آتش زنندگان، که احتمالا یک نفر بوده است، جمله ای به این مضمون که شما نمی توانید در اینجا این کار را را بکنید نوشته بودند. این کار می تواند بوسیلة عناصر ضد اسلام ایرانی و یا آمریکایی های ضد اسلام و مخالف حضور مسلمانان غیرآمریکایی باشد. بویژه که این روزها اعلام شده است که یک جوان مسلمان اهل نیجریه می خواسته است یک هواپیمای آمریکایی را منفجر کند. طبیعی است که چنین اقداماتی موجب خشم و نفرت مردم می شود.
یادداشت های روزانه – قسمت یکصدو نودو یکم
پنجشنبه 27 فروردین 1404
#یوسفی_اشکوری #سیاسی_تاریخی
12.04.202511:13
بیانیه هفدهم موسوی و پنج پیشنهاد مهم او به خامنه ای
جمعه 11 دی 88 / 1 ژانویه 2010
1
روز پنجشبه نیز طبق گزارش ها در برخی نواحی تهران تحرکات پراکنده در جریان بود که البته نیروهای امنیتی و انتظامی به شدت با آنان برخورد کرده و به ضرب و جرح معترضان دست زده و شماری نیز بازداشت شده اند.
2
روز پنجشنبه در دانشگاه آزاد مشهد حدود 500 نفر از نیروهای بسیجی و لباس شخصی از بیرون دانشگاه به داخل آورده شده و به ضرب و سرکوبی شدید دانشجویان دست زدند. این افراد مجهز به انواع سلاح سرد بودند. شدت سرکوب چنان بوده است که به گفته ای دو نفر کشته و بیست نفر کارشان به بیمارستات کشیده و حدود 170 نفر بازداشت شده اند. البته دانشجویان دانشگاه برای آزادی دانشجویان بازداشت شده دست به تحصن اعتراضی زده و طبق گزارش ساکت بوده و حتی شعار هم نمی دادند. در پی این خشونت عریان دانشجویان دانشگاه مشهد اعلام تحصن کرده اند که خدا به خیر کند. زیرا احتمال سرکوب شدید هست. اکنون تهران و مشهد حکومت نظامی است. در این شب ها در برخی نواحی تهران مردم بانگ الله اکبر برداشته اند.
3
موسوی امروز بیانیه مهمی انتشار داده است. وی در این بیانیه (هفدهمین بیانیه)، از یک سو بر مواضع خود تأکید کرده و در برابر مرگ خواهی های حاکمان و تهدیدهای آنان به دستگیری و اعدام اعلام کرده است که برای مرگ آماده است و افتخار می کند از شهیدان جنبش سبز باشد. او می گوید اگر کسانی شعارهای نامناسبی داده اند به دلیل برخوردهای نادرست و در برابر کشتن و بستن و ترور بوده است. وی یادآوری کرده است که قدم اول خروج ار بحران اعتراف به وجود بحران است و قطعا با انکار بحران و کشتار و خشونت و سرکوب نمی توان به حل مشکل کشور کمک کرد. ایشان بر اعتقاد به اسلام و انقلاب و التزام به قانون اساسی و استقلال کشور تأکید کرده و در نهایت در پنج بند پیشنهادهای حداقلی خود را اعلام کرده است. بدین قرار:
مسؤلیت پذیری و پاسخگویی مستقیم دولت در مقابل ملت و مجلس و قوة قضائیه
تدوین قانون شفاف و اعتماد برانگیز برای انتخابات ها
آزادی زندانیان سیاسی
آزادی رسانه ها و اجازه نشر مجدد روزنامه های توقیف شده
به رسمیت شناختن حقوق مردم برای اجتماعات قانونی و تشکیل احزاب
موسوی افزوده است که این پیشنهادها نیازی به گفتگو و توافق و قرار و مدار ندارد و می تواند به تدریج و یا همزمان اجرا شوند. این مواد نیز پیش از این مطرح شده بودند اما اولا اکنون آشکارا موضوع مهم نتایج انتخابات و دولت احمدی نژاد نادیده گرفته شده و به سکوت برگزار شده و ثانیا در این مقطع این بیانیه به موقع انتشار یافته و می تواند به نوعی اتمام حجت برای خامنه ای و باند کودتا باشد. در واقع موسوی از یک سو استوار و با ادبیات روشن و حاکی از اعتماد به نفس و از موضع بالا و برتر به رقیب سخن گفته و از سوی دیگر با انعطاف حسن نیت خود را نشان داده است. از آثار این بیانیه ایجاد شکاف احتمالی در اصولگرایان است و به احتمال زیاد از ایجاد اجماع برای سرکوب و دستگیری موسوی و کروبی جلوگیری می کند.
نخستین واکنش، نامه محسن رضایی به خامنه ای بود. ایشان ضمن به رخ کشیدن تظاهرات به گفتة وی میلیونی حامیان خامنه ای در چهارشنبه، گفته است موسوی از انکار دولت عقب نشینی کرده و این مثبت است و این بیانیه می تواند گامی برای وحدت و خروج از بحران باشد. ایشان از رهبری خواسته است اقدامی بکند.
اما برخی امامان جمعه (از جمله در تهران - جنتی – و شیراز و اصفهان و مشهد) به شدت به مردم و موسوی و دیگران تاخته و تظاهرکنندگام عاشورا و رهبران جنبش را مرتد و مفسد فی الارض و خائن و وابسته به بیگانه دانسته و از دستگاه های دولتی و امنیتی و قضایی خواسته اند که این مفسدین را بی گذشت مجازات و اعدام کنند. احمد خاتمی در پاسخ به بیانیه موسوی گفته است ایشان باید توبه کند تا رهایی یابد و گرنه در کشور بحرانی وجود ندارد.
به هرحال این بیانیه نقش آفرین خواهد بود. البته من چندان امیدوار نیستم که خامنه ای و افراطیون تشنه خون و بی توجه به منافع کشور و حتی نظام به آن پاسخ مثبت دهند. در این صورت اوضاع رو به خشونت بیشتر خواهد رفت.
ضمنا دستگیری ها همچنان ادامه دارد. از جمله آقایان زهدی، علی حکمت و دخترش مهسا حکمت نیز بازداشت شده اند.
4
این ایام، ایام ژانویه و سال نو مسیحی است و همه جا غرق در نور و چراغانی و درختان کاج مخصوص ژانویه و تبریکات است و تعطیلات عید و سفرها به نقاط دور و نزدیک.
یادداشت های روزانه – قسمت یکصدو نودم
شنبه 23 فروردین 1404
#یوسفی_اشکوری #سیاسی_تاریخی
جمعه 11 دی 88 / 1 ژانویه 2010
1
روز پنجشبه نیز طبق گزارش ها در برخی نواحی تهران تحرکات پراکنده در جریان بود که البته نیروهای امنیتی و انتظامی به شدت با آنان برخورد کرده و به ضرب و جرح معترضان دست زده و شماری نیز بازداشت شده اند.
2
روز پنجشنبه در دانشگاه آزاد مشهد حدود 500 نفر از نیروهای بسیجی و لباس شخصی از بیرون دانشگاه به داخل آورده شده و به ضرب و سرکوبی شدید دانشجویان دست زدند. این افراد مجهز به انواع سلاح سرد بودند. شدت سرکوب چنان بوده است که به گفته ای دو نفر کشته و بیست نفر کارشان به بیمارستات کشیده و حدود 170 نفر بازداشت شده اند. البته دانشجویان دانشگاه برای آزادی دانشجویان بازداشت شده دست به تحصن اعتراضی زده و طبق گزارش ساکت بوده و حتی شعار هم نمی دادند. در پی این خشونت عریان دانشجویان دانشگاه مشهد اعلام تحصن کرده اند که خدا به خیر کند. زیرا احتمال سرکوب شدید هست. اکنون تهران و مشهد حکومت نظامی است. در این شب ها در برخی نواحی تهران مردم بانگ الله اکبر برداشته اند.
3
موسوی امروز بیانیه مهمی انتشار داده است. وی در این بیانیه (هفدهمین بیانیه)، از یک سو بر مواضع خود تأکید کرده و در برابر مرگ خواهی های حاکمان و تهدیدهای آنان به دستگیری و اعدام اعلام کرده است که برای مرگ آماده است و افتخار می کند از شهیدان جنبش سبز باشد. او می گوید اگر کسانی شعارهای نامناسبی داده اند به دلیل برخوردهای نادرست و در برابر کشتن و بستن و ترور بوده است. وی یادآوری کرده است که قدم اول خروج ار بحران اعتراف به وجود بحران است و قطعا با انکار بحران و کشتار و خشونت و سرکوب نمی توان به حل مشکل کشور کمک کرد. ایشان بر اعتقاد به اسلام و انقلاب و التزام به قانون اساسی و استقلال کشور تأکید کرده و در نهایت در پنج بند پیشنهادهای حداقلی خود را اعلام کرده است. بدین قرار:
مسؤلیت پذیری و پاسخگویی مستقیم دولت در مقابل ملت و مجلس و قوة قضائیه
تدوین قانون شفاف و اعتماد برانگیز برای انتخابات ها
آزادی زندانیان سیاسی
آزادی رسانه ها و اجازه نشر مجدد روزنامه های توقیف شده
به رسمیت شناختن حقوق مردم برای اجتماعات قانونی و تشکیل احزاب
موسوی افزوده است که این پیشنهادها نیازی به گفتگو و توافق و قرار و مدار ندارد و می تواند به تدریج و یا همزمان اجرا شوند. این مواد نیز پیش از این مطرح شده بودند اما اولا اکنون آشکارا موضوع مهم نتایج انتخابات و دولت احمدی نژاد نادیده گرفته شده و به سکوت برگزار شده و ثانیا در این مقطع این بیانیه به موقع انتشار یافته و می تواند به نوعی اتمام حجت برای خامنه ای و باند کودتا باشد. در واقع موسوی از یک سو استوار و با ادبیات روشن و حاکی از اعتماد به نفس و از موضع بالا و برتر به رقیب سخن گفته و از سوی دیگر با انعطاف حسن نیت خود را نشان داده است. از آثار این بیانیه ایجاد شکاف احتمالی در اصولگرایان است و به احتمال زیاد از ایجاد اجماع برای سرکوب و دستگیری موسوی و کروبی جلوگیری می کند.
نخستین واکنش، نامه محسن رضایی به خامنه ای بود. ایشان ضمن به رخ کشیدن تظاهرات به گفتة وی میلیونی حامیان خامنه ای در چهارشنبه، گفته است موسوی از انکار دولت عقب نشینی کرده و این مثبت است و این بیانیه می تواند گامی برای وحدت و خروج از بحران باشد. ایشان از رهبری خواسته است اقدامی بکند.
اما برخی امامان جمعه (از جمله در تهران - جنتی – و شیراز و اصفهان و مشهد) به شدت به مردم و موسوی و دیگران تاخته و تظاهرکنندگام عاشورا و رهبران جنبش را مرتد و مفسد فی الارض و خائن و وابسته به بیگانه دانسته و از دستگاه های دولتی و امنیتی و قضایی خواسته اند که این مفسدین را بی گذشت مجازات و اعدام کنند. احمد خاتمی در پاسخ به بیانیه موسوی گفته است ایشان باید توبه کند تا رهایی یابد و گرنه در کشور بحرانی وجود ندارد.
به هرحال این بیانیه نقش آفرین خواهد بود. البته من چندان امیدوار نیستم که خامنه ای و افراطیون تشنه خون و بی توجه به منافع کشور و حتی نظام به آن پاسخ مثبت دهند. در این صورت اوضاع رو به خشونت بیشتر خواهد رفت.
ضمنا دستگیری ها همچنان ادامه دارد. از جمله آقایان زهدی، علی حکمت و دخترش مهسا حکمت نیز بازداشت شده اند.
4
این ایام، ایام ژانویه و سال نو مسیحی است و همه جا غرق در نور و چراغانی و درختان کاج مخصوص ژانویه و تبریکات است و تعطیلات عید و سفرها به نقاط دور و نزدیک.
یادداشت های روزانه – قسمت یکصدو نودم
شنبه 23 فروردین 1404
#یوسفی_اشکوری #سیاسی_تاریخی
Показано 1 - 22 из 22
Войдите, чтобы разблокировать больше функциональности.