
Khabgard | خوابگرد
برای بازنشرِ مطالبِ سایتِ خوابگرد
و مطالبِ دندانگیرِ دیگر جاها | رضا شکراللهی
https://twitter.com/khabgard
سایت: http://khabgard.com
ایمیل: info@khabgard.com
و مطالبِ دندانگیرِ دیگر جاها | رضا شکراللهی
https://twitter.com/khabgard
سایت: http://khabgard.com
ایمیل: info@khabgard.com
Рейтинг TGlist
0
0
ТипПубличный
Верификация
Не верифицированныйДоверенность
Не провернныйРасположение
ЯзыкДругой
Дата создания каналаSep 24, 2015
Добавлено на TGlist
Feb 14, 2025Прикрепленная группа
Подписчиков
18 209
24 часа
20%Неделя
26-0.1%Месяц
144-0.8%
Индекс цитирования
0
Упоминаний2Репостов на каналах0Упоминаний на каналах2
Среднее охват одного поста
1 081
12 часов1 0810%24 часа1 0810%48 часов1 4180%
Вовлеченность (ER)
3.89%
Репостов42Комментариев0Реакций0
Вовлеченность по охвату (ERR)
5.93%
24 часа0%Неделя
4.37%Месяц0%
Охват одного рекламного поста
1 081
1 час1 081100%1 – 4 часа00%4 - 24 часа00%
Всего постов за 24 часа
1
Динамика
1
Последние публикации в группе "Khabgard | خوابگرد"
21.04.202519:06
آرامش و صلح را بهگونهای دریاب
آوی کاپلان هفتهی گذشته آلبوم «Move Our Souls» را منتشر کرد، شامل پنج قطعه در سبکهای فولک و آلترناتیو.
از این پنج قطعه، من شیدای قطعهی «Peace Somehow» شدهام که میتوانید پایینِ همین فرسته بشنوید.
فارسیِ شعرش:
در بلندای کوه
در ژرفای درختان
با رود جاری شو
بر نسیم پرواز کن
نور خورشید از میان باران سرک میکشد
رنج و درد را بپذیر
نفس بگیر
نفس برآر
آرامش و صلح را بهگونهای دریاب
روح از میان بادِ روی درخت کاج صدا میزند
دل را درمان کن، ذهن را رها ساز
@KhabGard
👇
آوی کاپلان هفتهی گذشته آلبوم «Move Our Souls» را منتشر کرد، شامل پنج قطعه در سبکهای فولک و آلترناتیو.
از این پنج قطعه، من شیدای قطعهی «Peace Somehow» شدهام که میتوانید پایینِ همین فرسته بشنوید.
فارسیِ شعرش:
در بلندای کوه
در ژرفای درختان
با رود جاری شو
بر نسیم پرواز کن
نور خورشید از میان باران سرک میکشد
رنج و درد را بپذیر
نفس بگیر
نفس برآر
آرامش و صلح را بهگونهای دریاب
روح از میان بادِ روی درخت کاج صدا میزند
دل را درمان کن، ذهن را رها ساز
@KhabGard
👇
post.reposted:
طراز نو | حسن اسدی زیدآبادی

16.04.202515:56
سوربز و معامله در سلول
حسن اسدی زیدآبادی
سورِبُز احتمالا از پرمخاطبترین رمانهای یوسا در ایران است. با ترجمه شاهکار جناب کوثری که از همان انتخاب عنوان، معلوم است.
در سالهای زندان ۱۳۸۹-۱۳۹۴ بر اساس مشاهده به جرات میتوانم بگویم این رمان بیش از هر رمان دیگری مورد توجه زندانیان سیاسی اوین بود. و خواندن آن نوعی واجب تلقی میشد.
یکبار که درپی درگیری با یک متهم جاسوسی حزباللهی بر سر ۹دی راهی انفرادی تنبیهی شدم، سوربز و چند کتاب دیگر را زیربغل زدم تا برای روزهای انفرادی با خود به بند۲۴۱ ببرم. کتاب و مسواک و لباس زیر به دست راهی بند انفرادی شدم. علیرغم وعده سهلگیری، در آنجا ورق برگشت و رفتارها بد شد. من را به سلول انداختند و یک دست لباس یکبار مصرف بیمارستانی هم دادند که روزهای آتی باید با اینها باشی. خشمگین گفتم تن نمیکنم… ساعتی بعد رییس بند آمد و گفت اجبارا باید لباست را تعویض کنی گفتم پس به زور باید انجام دهی؛ بعد گفت این کتابها چیست اینجا: بیایید ببرید… فورا محاسبه کردم و دیدم بی لباسی بهتر از بی کتابی در آن اخر دنیاست، پس معامله قهرمانانه کردم: سوربز را نگه داشتم و لباسهایی که همان ساعت اول جر خوردند را برتن کردم!
خلاصه “این بود خاطره من از مرحوم ماریو بارگاس یوسا”.
https://t.me/hsnasadiz
حسن اسدی زیدآبادی
سورِبُز احتمالا از پرمخاطبترین رمانهای یوسا در ایران است. با ترجمه شاهکار جناب کوثری که از همان انتخاب عنوان، معلوم است.
در سالهای زندان ۱۳۸۹-۱۳۹۴ بر اساس مشاهده به جرات میتوانم بگویم این رمان بیش از هر رمان دیگری مورد توجه زندانیان سیاسی اوین بود. و خواندن آن نوعی واجب تلقی میشد.
یکبار که درپی درگیری با یک متهم جاسوسی حزباللهی بر سر ۹دی راهی انفرادی تنبیهی شدم، سوربز و چند کتاب دیگر را زیربغل زدم تا برای روزهای انفرادی با خود به بند۲۴۱ ببرم. کتاب و مسواک و لباس زیر به دست راهی بند انفرادی شدم. علیرغم وعده سهلگیری، در آنجا ورق برگشت و رفتارها بد شد. من را به سلول انداختند و یک دست لباس یکبار مصرف بیمارستانی هم دادند که روزهای آتی باید با اینها باشی. خشمگین گفتم تن نمیکنم… ساعتی بعد رییس بند آمد و گفت اجبارا باید لباست را تعویض کنی گفتم پس به زور باید انجام دهی؛ بعد گفت این کتابها چیست اینجا: بیایید ببرید… فورا محاسبه کردم و دیدم بی لباسی بهتر از بی کتابی در آن اخر دنیاست، پس معامله قهرمانانه کردم: سوربز را نگه داشتم و لباسهایی که همان ساعت اول جر خوردند را برتن کردم!
خلاصه “این بود خاطره من از مرحوم ماریو بارگاس یوسا”.
https://t.me/hsnasadiz
16.04.202510:37
داستان تو هنوز به آخر نرسیده
نقطهویرگول هرقدر خودش بلاتکلیف است و بر سر جای استفادهاش دعوا، دستکم این فایده را داشته که نماد روزی جهانی شود (۱۶ آوریل - ۲۷ فروردین) برای آگاهیرسانی دربارهی خودکشی، افسردگی و آسیب به خود.
بهعنوان کسی که ۳۰ سال پیش اقدام به خودکشی کرده بود (و خب لابد با همهی درد و زخمش هنوز زنده مانده که دارد مینویسد😁)، توصیه میکنم کمترین نشانه در دوستان و نزدیکانتان از تمایل به خودکشی را «خیلی جدی» بگیرید.
چرا نقطهویرگول؟
در نوشتار، نقطهویرگول معمولاً جایی استفاده میشود که نویسنده میتوانسته جمله را تمام کند، اما ترجیح داده ادامه دهد.
در کارزار جهانی نقطهویرگول، این علامت به نمادی از ادامه دادن زندگی تبدیل شده است؛ جایی که فرد میتوانسته به زندگیاش پایان دهد، اما تصمیم گرفته ادامه دهد.
@KhabGard
و اما خودِ نقطهویرگول!
اگر هم بهعنوان ویراستار میخواهید دلتان را به صحرای کربلا ببرم و دربارهی خود نقطهویرگول و نحوهی استفادهاش در نوشتار و دعواها در فارسی و انگلیسی بر سر آن بدانید، این مطلب قدیمی در خوابگرد را بخوانید:
khabgard.com/4579
نقطهویرگول هرقدر خودش بلاتکلیف است و بر سر جای استفادهاش دعوا، دستکم این فایده را داشته که نماد روزی جهانی شود (۱۶ آوریل - ۲۷ فروردین) برای آگاهیرسانی دربارهی خودکشی، افسردگی و آسیب به خود.
بهعنوان کسی که ۳۰ سال پیش اقدام به خودکشی کرده بود (و خب لابد با همهی درد و زخمش هنوز زنده مانده که دارد مینویسد😁)، توصیه میکنم کمترین نشانه در دوستان و نزدیکانتان از تمایل به خودکشی را «خیلی جدی» بگیرید.
چرا نقطهویرگول؟
در نوشتار، نقطهویرگول معمولاً جایی استفاده میشود که نویسنده میتوانسته جمله را تمام کند، اما ترجیح داده ادامه دهد.
در کارزار جهانی نقطهویرگول، این علامت به نمادی از ادامه دادن زندگی تبدیل شده است؛ جایی که فرد میتوانسته به زندگیاش پایان دهد، اما تصمیم گرفته ادامه دهد.
@KhabGard
و اما خودِ نقطهویرگول!
اگر هم بهعنوان ویراستار میخواهید دلتان را به صحرای کربلا ببرم و دربارهی خود نقطهویرگول و نحوهی استفادهاش در نوشتار و دعواها در فارسی و انگلیسی بر سر آن بدانید، این مطلب قدیمی در خوابگرد را بخوانید:
khabgard.com/4579


14.04.202515:41
ماریو بارگاس یوسا
بهروایت حامد اسماعیلیون
«در مورد من، ادبیات نوعی انتقام است. چیزی به من میدهد که زندگیِ واقعی نمیتواند. تمام ماجراها، تمام زجر کشیدنها. تمام تجربههایی را که فقط در تخیلاتم میتوانم تجربه کنم، ادبیات تکمیل میکند…» / ماریو بارگاس یوسا
ماریو بارگاس یوسا امروز از دنیا رفت در حالیکه میراث بزرگی از ادبیات را از خود به جا گذاشت.
یوسا بیش از این که به شکست در فعالیت سیاسی در پرو و یا در به دست آوردن جایزهی نوبل در ادبیات یا عشق بی حد و حصرش به فوتبال شهره باشد، در شاهکارهایی که آفرید، زنده است.
کدامیک از ما خود را در پایان رمان «سور بز» تصور نکردهایم که قصهی بیرحمیهای عُمَر تروخیو، دیکتاتور امریکای جنوبی، را تمام میکند؟ کدامیک از ما با شخصیتهای «گفتوگو در کتدرال» همراهی نکردهایم وقتی قربانیِ پستی، رذالت و نامردمیِ دیکتاتورها میشوند؟
کدامیک از ما در «مرگ در آند» با آدمهای کوهستان و دشت که اسیر خرافه و مذهب و ایدئولوژیها هستند به عمق چاهی که قربانیان را در آن میاندازند سقوط نکردهایم یا بر مردمانی که در روستا اعدام انقلابی میشدند اشکی نریختهایم؟
کدامیک از ما وقتی در برج لندن با اسامی آخرین قربانیان اعدام در اواسط قرن بیستم مواجه شدهایم، به یاد «رؤیای سلت» نیفتادهایم که پیش از این یوسا از آنها نوشته است.
«جنگ آخرالزمان»، «چرا ادبیات»، «نامههایی به نویسندهی جوان»، «دختری از پرو» و بسیاری آثار دیگر تنها بخشی از ذهن زیبایی بود که امروز دنیای آدمیان را ترک گفت.
ادبیاتِ نویسندگانی چون یوسا، مارکز و دیگر نویسندگان امریکای جنوبی قصههای مشترک ما آدمهایی است که در زمانهی جنگ و سیاست و بیرحمی در جنوبِ جهان زندگی کردهایم. آنچه را نوشتهاند، ما زندگی کردیم.
بدرود آقای نویسنده.
#دادخواهی
@khabGard
بهروایت حامد اسماعیلیون
«در مورد من، ادبیات نوعی انتقام است. چیزی به من میدهد که زندگیِ واقعی نمیتواند. تمام ماجراها، تمام زجر کشیدنها. تمام تجربههایی را که فقط در تخیلاتم میتوانم تجربه کنم، ادبیات تکمیل میکند…» / ماریو بارگاس یوسا
ماریو بارگاس یوسا امروز از دنیا رفت در حالیکه میراث بزرگی از ادبیات را از خود به جا گذاشت.
یوسا بیش از این که به شکست در فعالیت سیاسی در پرو و یا در به دست آوردن جایزهی نوبل در ادبیات یا عشق بی حد و حصرش به فوتبال شهره باشد، در شاهکارهایی که آفرید، زنده است.
کدامیک از ما خود را در پایان رمان «سور بز» تصور نکردهایم که قصهی بیرحمیهای عُمَر تروخیو، دیکتاتور امریکای جنوبی، را تمام میکند؟ کدامیک از ما با شخصیتهای «گفتوگو در کتدرال» همراهی نکردهایم وقتی قربانیِ پستی، رذالت و نامردمیِ دیکتاتورها میشوند؟
کدامیک از ما در «مرگ در آند» با آدمهای کوهستان و دشت که اسیر خرافه و مذهب و ایدئولوژیها هستند به عمق چاهی که قربانیان را در آن میاندازند سقوط نکردهایم یا بر مردمانی که در روستا اعدام انقلابی میشدند اشکی نریختهایم؟
کدامیک از ما وقتی در برج لندن با اسامی آخرین قربانیان اعدام در اواسط قرن بیستم مواجه شدهایم، به یاد «رؤیای سلت» نیفتادهایم که پیش از این یوسا از آنها نوشته است.
«جنگ آخرالزمان»، «چرا ادبیات»، «نامههایی به نویسندهی جوان»، «دختری از پرو» و بسیاری آثار دیگر تنها بخشی از ذهن زیبایی بود که امروز دنیای آدمیان را ترک گفت.
ادبیاتِ نویسندگانی چون یوسا، مارکز و دیگر نویسندگان امریکای جنوبی قصههای مشترک ما آدمهایی است که در زمانهی جنگ و سیاست و بیرحمی در جنوبِ جهان زندگی کردهایم. آنچه را نوشتهاند، ما زندگی کردیم.
بدرود آقای نویسنده.
#دادخواهی
@khabGard
14.04.202515:04
ماریو بارگاس یوسا اگرچه آثارش عمدتاً دربارهی پرو بود، ولی بخش بزرگی از عمرش را در پاریس، بارسلونا، لندن و مادرید گذراند.
در دههی ۱۹۶۰ در پاریس مترجم و خبرنگار خبرگزاری فرانسه بود و بعدها با فرمان شاه اسپانیا، تابعیت اسپانیایی گرفت، هرچند پاسپورت پرویی خود را حفظ کرد.
پرو برای او، بیش از هر چیز دیگر، نقطه اتصال عاطفی و فکری بود؛ ترکیبی از عشق، خشم و دلزدگی.
.
سال ۱۹۸۹، در گرماگرم کارزار انتخابات، به نیویورکتایمز گفته بود: «میدانید که هرمان ملویل لیما را غمانگیزترین و عجیبترین شهر خواند؟ چرا؟ مه و نمنم باران.»
و بعد با خنده افزوده بود: «شک دارم که مه و باران بزرگترین مشکل لیما باشند.»
@KhabGard
فارسیِ مطلب نیویورکتایمز برای یوسا
👇
در دههی ۱۹۶۰ در پاریس مترجم و خبرنگار خبرگزاری فرانسه بود و بعدها با فرمان شاه اسپانیا، تابعیت اسپانیایی گرفت، هرچند پاسپورت پرویی خود را حفظ کرد.
پرو برای او، بیش از هر چیز دیگر، نقطه اتصال عاطفی و فکری بود؛ ترکیبی از عشق، خشم و دلزدگی.
.
سال ۱۹۸۹، در گرماگرم کارزار انتخابات، به نیویورکتایمز گفته بود: «میدانید که هرمان ملویل لیما را غمانگیزترین و عجیبترین شهر خواند؟ چرا؟ مه و نمنم باران.»
و بعد با خنده افزوده بود: «شک دارم که مه و باران بزرگترین مشکل لیما باشند.»
@KhabGard
فارسیِ مطلب نیویورکتایمز برای یوسا
👇
14.04.202507:17
ماریو بارگاس یوسا، نویسندهی نامدار پرویی و برندهی نوبل ادبیات، در ۸۹ سالگی درگذشت.
فرزندانش اعلام کردند جسد این نویسندهی نامدار به خواست خود او سوزانده خواهد شد و هیچ مراسم عمومی برگزار نخواهد شد.
یوسا یکی از مشهورترین نویسندگان اسپانیاییزبان بود و به نوشته رویترز، آخرین عضو زنده غولهای بزرگ دوره رونق ادبیات آمریکای لاتین در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ محسوب میشد؛ دورهای که نویسندگانی مانند گابریل گارسیا مارکز کلمبیایی، خولیو کورتاسار آرژانتینی، و کارلوس فوئنتس مکزیکی در آن درخشیدند.
از این نویسنده دهها رمان و نمایشنامه به جا مانده که شمار زیادی از آنها به فارسی ترجمه شدهاند؛ از جمله «گفتگو در کاتدرال»، «سور بز»، «مرگ در آند»، «چه کسی پالومینو مولرو را کشت؟»، «رویای سلت» و «روزگار سخت».
به نوشتهی نیویورک تایمز، زندگی شخصی یوسا نیز چونان یک رمان بود و در واقع داستان «خاله جولیا و فیلمنامهنویس» بر اساس ماجرای اولین ازدواج او در ۱۹ سالگی با جولیا اورکویدی که ۱۰ سال از او بزرگتر بود نوشته شده است.
@KhabGard
فرزندانش اعلام کردند جسد این نویسندهی نامدار به خواست خود او سوزانده خواهد شد و هیچ مراسم عمومی برگزار نخواهد شد.
یوسا یکی از مشهورترین نویسندگان اسپانیاییزبان بود و به نوشته رویترز، آخرین عضو زنده غولهای بزرگ دوره رونق ادبیات آمریکای لاتین در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ محسوب میشد؛ دورهای که نویسندگانی مانند گابریل گارسیا مارکز کلمبیایی، خولیو کورتاسار آرژانتینی، و کارلوس فوئنتس مکزیکی در آن درخشیدند.
از این نویسنده دهها رمان و نمایشنامه به جا مانده که شمار زیادی از آنها به فارسی ترجمه شدهاند؛ از جمله «گفتگو در کاتدرال»، «سور بز»، «مرگ در آند»، «چه کسی پالومینو مولرو را کشت؟»، «رویای سلت» و «روزگار سخت».
به نوشتهی نیویورک تایمز، زندگی شخصی یوسا نیز چونان یک رمان بود و در واقع داستان «خاله جولیا و فیلمنامهنویس» بر اساس ماجرای اولین ازدواج او در ۱۹ سالگی با جولیا اورکویدی که ۱۰ سال از او بزرگتر بود نوشته شده است.
@KhabGard
post.reposted:
Aasoo - آسو

10.04.202519:42
کتاب چرا علیه حجاب شوریدم نوشتهی صدیقه وسمقی منتشر شد!
🔸 این کتاب را همچنین میتوانید در وبسایت آسو مطالعه یا دانلود کنید. برای خریداریِ نسخهی چاپی این کتاب میتوانید اینجا کلیک کنید.
@NashrAasoo 🔸
🔸 این کتاب را همچنین میتوانید در وبسایت آسو مطالعه یا دانلود کنید. برای خریداریِ نسخهی چاپی این کتاب میتوانید اینجا کلیک کنید.
@NashrAasoo 🔸
post.reposted:
Maajara Film School

03.04.202515:42
معرفی ۱۰ فیلم برای هنرستانیها و هنرجویان سینما
از روشناییهای شهر تا دختری با سوزن، جهانی از رنگ در میان سیاه و سپید
نویسنده: آرمان ریاحی
#پرونده:
سینمای حالخوبکن؛ از لذت و سرگرمی تا آگاهی فرهنگی و اجتماعی
(پروندهای برای تعطیلات نوروز ۱۴۰۴)
▪️۱۰ فیلم از ۱۰ کارگردان معروف تاریخ سینما. (چارلی چاپلین، یاسوجیرو ازو، هیچکاک، اورسن ولز، میلوش فورمن، بری لوینسون، گاس ونسنت، مارتین برست، دیوید فینچ، ون هورن) را در ذیل آوردهایم تا در زمان فراغت و استراحت، آن هنگام که برای پرواز ذهن به دنیای هنر، بال گشودهاید در اوج لذت باشید.
■ ادامه مطلب «معرفی ۱۰ فیلم برای هنرستانیها و هنرجویان سینما» را در این لینک در مجله ماجرا بخوانید.
● با اشتراک گذاری این پست از مجله ماجرا حمایت کنید.🌱
#مجله_ماجرا
@MaajaraFilmSchool
از روشناییهای شهر تا دختری با سوزن، جهانی از رنگ در میان سیاه و سپید
نویسنده: آرمان ریاحی
#پرونده:
سینمای حالخوبکن؛ از لذت و سرگرمی تا آگاهی فرهنگی و اجتماعی
(پروندهای برای تعطیلات نوروز ۱۴۰۴)
▪️۱۰ فیلم از ۱۰ کارگردان معروف تاریخ سینما. (چارلی چاپلین، یاسوجیرو ازو، هیچکاک، اورسن ولز، میلوش فورمن، بری لوینسون، گاس ونسنت، مارتین برست، دیوید فینچ، ون هورن) را در ذیل آوردهایم تا در زمان فراغت و استراحت، آن هنگام که برای پرواز ذهن به دنیای هنر، بال گشودهاید در اوج لذت باشید.
■ ادامه مطلب «معرفی ۱۰ فیلم برای هنرستانیها و هنرجویان سینما» را در این لینک در مجله ماجرا بخوانید.
● با اشتراک گذاری این پست از مجله ماجرا حمایت کنید.🌱
#مجله_ماجرا
@MaajaraFilmSchool


02.04.202515:01
عمو نوروز
آواز: شهرام ناظری
موسیقی: تهمورس پورناظری
شعر: پوریا سوری
آی عمو نوروز، آی عمو نوروز
چشامون پرغم، دلامون پرسوز
آی عمو نوروز، حال خوشت کو؟
دایره و دنبکِ عاشقکشت کو؟
آی عمو نوروز، دردا رو ببین
دست خالی مردا رو ببین
هر طرف میریم راهمون بسته
انگار خدا هم چشاش رو بسته
آی عمو نوروز، روزا ابریان
شبا بیماهان، پاییزا بلند، عمرا کوتاهان
آی عمو نوروز، دلامون خسته است
آی عمو نوروز، راهمون بسته است
روزامون ابری شبامون بیماه
پاییزا بلند بهارا کوتاه
گیس سفید زنا رو ببین
حسرت و غم و دردا رو ببین
دست خالی مردا رو ببین
آی عمو نوروز، شب رو سحر کن
خورشید رو بیار، عشق رو خبر کن
آی عمو نوروز، فکر چاره کن
فکر این دل پاره پاره کن
@KhabGard
آواز: شهرام ناظری
موسیقی: تهمورس پورناظری
شعر: پوریا سوری
آی عمو نوروز، آی عمو نوروز
چشامون پرغم، دلامون پرسوز
آی عمو نوروز، حال خوشت کو؟
دایره و دنبکِ عاشقکشت کو؟
آی عمو نوروز، دردا رو ببین
دست خالی مردا رو ببین
هر طرف میریم راهمون بسته
انگار خدا هم چشاش رو بسته
آی عمو نوروز، روزا ابریان
شبا بیماهان، پاییزا بلند، عمرا کوتاهان
آی عمو نوروز، دلامون خسته است
آی عمو نوروز، راهمون بسته است
روزامون ابری شبامون بیماه
پاییزا بلند بهارا کوتاه
گیس سفید زنا رو ببین
حسرت و غم و دردا رو ببین
دست خالی مردا رو ببین
آی عمو نوروز، شب رو سحر کن
خورشید رو بیار، عشق رو خبر کن
آی عمو نوروز، فکر چاره کن
فکر این دل پاره پاره کن
@KhabGard
post.reposted:
نفس دوم

02.04.202514:08
سلام، من مژگان ایلانلو هستم، قصد دارم تا کتاب زندان نوشت های خودم را تحت عنوان " نفس دوم " به صورت صوتی در اینجا منتشر کنم. این کتاب حدودا سیصد و پنجاه صفحه ای، در سه فصل نوشته شده.
فصل اول توصیف وقایع و احوالات من در چهل روز انفرادی بند دو الف سپاه.
فصل دوم گزارش انتقال من به زندان قرچک در اوج دوران جنبش مهساست، روزهایی که زندان هرگز چنین انبوهی از خلق را در خودش ندیده بود.
فصل سوم خاطرات من از بند زنان زندان اوین است، از زندگی و زنانگی و حبس با مشهورترین لیدرهای سیاسی مبارزات زنان با گرایش های فکری متنوع و متضاد.
قصد دارم تا هر هفته روزهای جمعه یک بخش صوتی از این کتاب را منتشر کنم.
اما نفس دوم به چه معناست؟
نفس دوم یک اصلاح در ورزش دو میدانی است. وقتی دونده آنقدر میدود که نفسش بند میآید، کم میآورد، حس میکند دیگر امکان ادامه دادن ندارد، میخواهد تسلیم شود. اما وقتی مقاومت میکند، نفس دومی از اعماق سینه اش بالا میآید که جان دوباره ای به او میدهد و پیروزمندانه از خط پایان عبور میکند. حضور، همراهی و حمایت شما، مثل تشویق های پر شور تماشاچیان یک مسابقه دو، بزرگترین منبع انرژی و انگیزه من، برای دویدن در میدانی است که انتخاب کردم. دوستتان دارم و به بودن در میان چنین مردمی و زیستن در چنین سرزمینی افتخار میکنم.😊🙏
فصل اول توصیف وقایع و احوالات من در چهل روز انفرادی بند دو الف سپاه.
فصل دوم گزارش انتقال من به زندان قرچک در اوج دوران جنبش مهساست، روزهایی که زندان هرگز چنین انبوهی از خلق را در خودش ندیده بود.
فصل سوم خاطرات من از بند زنان زندان اوین است، از زندگی و زنانگی و حبس با مشهورترین لیدرهای سیاسی مبارزات زنان با گرایش های فکری متنوع و متضاد.
قصد دارم تا هر هفته روزهای جمعه یک بخش صوتی از این کتاب را منتشر کنم.
اما نفس دوم به چه معناست؟
نفس دوم یک اصلاح در ورزش دو میدانی است. وقتی دونده آنقدر میدود که نفسش بند میآید، کم میآورد، حس میکند دیگر امکان ادامه دادن ندارد، میخواهد تسلیم شود. اما وقتی مقاومت میکند، نفس دومی از اعماق سینه اش بالا میآید که جان دوباره ای به او میدهد و پیروزمندانه از خط پایان عبور میکند. حضور، همراهی و حمایت شما، مثل تشویق های پر شور تماشاچیان یک مسابقه دو، بزرگترین منبع انرژی و انگیزه من، برای دویدن در میدانی است که انتخاب کردم. دوستتان دارم و به بودن در میان چنین مردمی و زیستن در چنین سرزمینی افتخار میکنم.😊🙏
post.reposted:
کاغذ

31.03.202511:24
حسین معصومی همدانی در گفتوگو با آرته:
«آدمهایی که فکر میکنند این کتابی که نوشتهاند بشر فردا [با آن] رستگار میشود اشتباه میکنند. فکر برای اینکه مؤثر باشد باید وسوسهٔ تأثیر فوری را دور بیندازد.»
گفتوگوی کامل
@kaaghaz
«آدمهایی که فکر میکنند این کتابی که نوشتهاند بشر فردا [با آن] رستگار میشود اشتباه میکنند. فکر برای اینکه مؤثر باشد باید وسوسهٔ تأثیر فوری را دور بیندازد.»
گفتوگوی کامل
@kaaghaz
post.reposted:
Hosseinifard | گشتها

30.03.202516:45
شنا کردن در زبان
اووه تیم، نویسنده نامدار آلمانی که برخی آثارش به فارسی هم ترجمه شدهاند، از شرکتکنندگان در انقلاب دانشجویی ١٩۶٨ بود و رمان «تابستان داغ» که اولین اثر داستانی او به شمار میرود هم روایتی از این جنبش و آرمانها و سرخوردگیها ست.
او در سال ۲۰۰۵ هم کتاب «دوست و بیگانه» را منتشر کرد که روایت دیگری از آن جنبش است و دوستی نزدیکش با بنو اونهزورگ که سال ۱۹۶۷ در تظاهرات علیه دیدار شاه از برلین با تیر پلیس کشته شد و ماجرای تیری که او را کشت، موضوع روایتی داستانی میشود...
«من به خاطر بوی پرتقالی که در کودکی از ایتالیا آورده بودند و از خوشبویی آن را با پوستش خوردم، به خاطر توصیفی که گوته از رم کرده است، به خاطر هیجان و شیفتگیام به فیلمهای ایتالیایی پس از جنگ جهانی دوم و… دو سالی را با همسرم در رم به سر بردم؛ در شرایطی نه چندان آسان، آن هم در موقعیتی که ایتالیا به لحاظ سیاسی نابسامان بود و درگیر ترورهای بریگارد سرخ و گروههای راستگرای مقابل و… در همین دو سال متوجه شدم که نبودن در آلمان چه پیامدی برای من به عنوان یک نویسنده دارد. در واقع برایم هرگز قابل تصور نبوده که از سفر به خارج به آلمان بازنگردم یا مهاجر و پناهنده بشوم. مسئله هم به زبان برمیگردد. برایم بدبختی خواهد بود که برای مدتی زیاد همچون پناهندهای که اجازهی ورود به کشورش را ندارد، دور از آلمان زندگی کنم و نتوانم همچون ماهی در دریای زبان آلمانی شنا کنم، با مردم به زبان خودم صحبت کنم و ...
اووه تیم، امروز، سی مارس، ۸۵ ساله شد. او هنوز هم سرپا است و برای خواندن آثارش به شهرهای مختلف آلمان میرود.
این متن👇 حاوی نگاهی به محتوای آثار او از جمله آنهایی که به فارسی ترجمه شدهاند را ده سال پیش به مناسبت ۷۵ سالگی تیم نوشتهام.
https://khabgard.com/4498/
در لینک زیر هم تازهترین مصاحبه او به زبان آلمانی به مناسبت ۸۵ سالگی است که دوباره به سراغ سرنوشت برادرش رفته که داوطلبانه به ارتش هيتلری پیوست و در جبهه اوکراین کشته شد. از یادداشتهای روزانه دهشتناک او که بارها آن را خوانده و موضوع رمان "مثلا برادرم" شده میگوید، از این که چرا در دوران دانشآموزی مشکل نوشتن داشته، این که چرا هم میتواند برای کودکان بنویسد و هم برای بزرگسالان، چرا گذشته او را رها نمیکند...
https://www.ndr.de/kultur/buch/Uwe-Timm-Als-Schueler-hatte-ich-Schreibschwierigkeiten,uwetimm120.html
اووه تیم، نویسنده نامدار آلمانی که برخی آثارش به فارسی هم ترجمه شدهاند، از شرکتکنندگان در انقلاب دانشجویی ١٩۶٨ بود و رمان «تابستان داغ» که اولین اثر داستانی او به شمار میرود هم روایتی از این جنبش و آرمانها و سرخوردگیها ست.
او در سال ۲۰۰۵ هم کتاب «دوست و بیگانه» را منتشر کرد که روایت دیگری از آن جنبش است و دوستی نزدیکش با بنو اونهزورگ که سال ۱۹۶۷ در تظاهرات علیه دیدار شاه از برلین با تیر پلیس کشته شد و ماجرای تیری که او را کشت، موضوع روایتی داستانی میشود...
«من به خاطر بوی پرتقالی که در کودکی از ایتالیا آورده بودند و از خوشبویی آن را با پوستش خوردم، به خاطر توصیفی که گوته از رم کرده است، به خاطر هیجان و شیفتگیام به فیلمهای ایتالیایی پس از جنگ جهانی دوم و… دو سالی را با همسرم در رم به سر بردم؛ در شرایطی نه چندان آسان، آن هم در موقعیتی که ایتالیا به لحاظ سیاسی نابسامان بود و درگیر ترورهای بریگارد سرخ و گروههای راستگرای مقابل و… در همین دو سال متوجه شدم که نبودن در آلمان چه پیامدی برای من به عنوان یک نویسنده دارد. در واقع برایم هرگز قابل تصور نبوده که از سفر به خارج به آلمان بازنگردم یا مهاجر و پناهنده بشوم. مسئله هم به زبان برمیگردد. برایم بدبختی خواهد بود که برای مدتی زیاد همچون پناهندهای که اجازهی ورود به کشورش را ندارد، دور از آلمان زندگی کنم و نتوانم همچون ماهی در دریای زبان آلمانی شنا کنم، با مردم به زبان خودم صحبت کنم و ...
اووه تیم، امروز، سی مارس، ۸۵ ساله شد. او هنوز هم سرپا است و برای خواندن آثارش به شهرهای مختلف آلمان میرود.
این متن👇 حاوی نگاهی به محتوای آثار او از جمله آنهایی که به فارسی ترجمه شدهاند را ده سال پیش به مناسبت ۷۵ سالگی تیم نوشتهام.
https://khabgard.com/4498/
در لینک زیر هم تازهترین مصاحبه او به زبان آلمانی به مناسبت ۸۵ سالگی است که دوباره به سراغ سرنوشت برادرش رفته که داوطلبانه به ارتش هيتلری پیوست و در جبهه اوکراین کشته شد. از یادداشتهای روزانه دهشتناک او که بارها آن را خوانده و موضوع رمان "مثلا برادرم" شده میگوید، از این که چرا در دوران دانشآموزی مشکل نوشتن داشته، این که چرا هم میتواند برای کودکان بنویسد و هم برای بزرگسالان، چرا گذشته او را رها نمیکند...
https://www.ndr.de/kultur/buch/Uwe-Timm-Als-Schueler-hatte-ich-Schreibschwierigkeiten,uwetimm120.html
26.03.202509:05
لمس: چهار زن، هشت قصه
سپینود ناجیان و سه دوست قصهنویس دیگرش این کتاب بدون سانسور را در اینترنت منتشر کرده و روش دریافت فایل را هم توضیح دادهاند.
دسترسی کتاب از ایران:
واریز ۵۰ هزار تومان به این کارت
6274-1211-9733-1085
به نام متین فکرآزاد و فرستادن فیش پرداخت به @AzandMagChat
فایل پیدیاف کتاب در کمتر از ۲۴ ساعت برای شما ارسال میشود.
خارج از ایران:
خرید از طریق سایت lulu به قیمت پنج و نیم یورو از این لینک.
@KhabGard
سپینود ناجیان و سه دوست قصهنویس دیگرش این کتاب بدون سانسور را در اینترنت منتشر کرده و روش دریافت فایل را هم توضیح دادهاند.
دسترسی کتاب از ایران:
واریز ۵۰ هزار تومان به این کارت
6274-1211-9733-1085
به نام متین فکرآزاد و فرستادن فیش پرداخت به @AzandMagChat
فایل پیدیاف کتاب در کمتر از ۲۴ ساعت برای شما ارسال میشود.
خارج از ایران:
خرید از طریق سایت lulu به قیمت پنج و نیم یورو از این لینک.
@KhabGard


25.03.202520:35
دانلود و تماشای «ماندن»
.
مانی حقیقی: فیلم مستند «ماندن» اولین فیلمی است که ساختم. فیلمبرداری آن چند روز بعد از پیروزی محمد خاتمی در انتخابات ریاست جمهوری خرداد ۱۳۷۶ با همکاری کاوه گلستان انجام شد. نوارهای فیلم در کشوی میز کارم دستنخورده باقی ماندند تا چهار سال بعد که به پیشنهاد بهمن کیارستمی تدوین شدند.
من در دوران موشکباران تهران، در روزهای پایانی جنگ، خارج از ایران بودم و این را فقدان بزرگی در تجربهی زندگیام میدانستم. فکر کردم با تعدادی نقاش برجستهی ایرانی که تصمیم گرفته بودند آن مدت در تهران بمانند گفتگو کنم تا شاید از خلال حرفهایشان به درک بهتری از آن تجربهی شدید و منحصر به فرد برسم. نتیجهاش شد این فیلم که بعد از حدود ۳۰ سال برای اولین بار در اختیار عموم قرار میگیرد، به یاد پروانه اعتمادی.
@manihaghighitelegram
@KhabGard
ماندن
کارگردان: مانی حقیقی
تصویربردار: کاوه گلستان
تدوینگر: بهمن کیارستمی
۴۴ دقیقه 👇
.
مانی حقیقی: فیلم مستند «ماندن» اولین فیلمی است که ساختم. فیلمبرداری آن چند روز بعد از پیروزی محمد خاتمی در انتخابات ریاست جمهوری خرداد ۱۳۷۶ با همکاری کاوه گلستان انجام شد. نوارهای فیلم در کشوی میز کارم دستنخورده باقی ماندند تا چهار سال بعد که به پیشنهاد بهمن کیارستمی تدوین شدند.
من در دوران موشکباران تهران، در روزهای پایانی جنگ، خارج از ایران بودم و این را فقدان بزرگی در تجربهی زندگیام میدانستم. فکر کردم با تعدادی نقاش برجستهی ایرانی که تصمیم گرفته بودند آن مدت در تهران بمانند گفتگو کنم تا شاید از خلال حرفهایشان به درک بهتری از آن تجربهی شدید و منحصر به فرد برسم. نتیجهاش شد این فیلم که بعد از حدود ۳۰ سال برای اولین بار در اختیار عموم قرار میگیرد، به یاد پروانه اعتمادی.
@manihaghighitelegram
@KhabGard
ماندن
کارگردان: مانی حقیقی
تصویربردار: کاوه گلستان
تدوینگر: بهمن کیارستمی
۴۴ دقیقه 👇
14.03.202509:30
«نقطهگذاری آوایی» یکی از اجراهای معروف ویکتور بورگه بود که آن را در حضور رونالد ریگان رئیسجمهور دههی ١٩٨٠ آمریکا هم اجرا کرد.
این نسخه همان است با زیرنویس فارسی. تهِ ویدئو هم تلاش ریگان برای اجرای دستورالعمل بورگه در حضور خودش را میبینید در جشنوارهی گالای تئاتر فورد.
@KhabGard
بورگه پیانیست و کمدین و بازیگر دانمارکی-آمریکایی بود که بهخاطر سبک منحصربهفردش در ترکیب موسیقی کلاسیک با طنز شهرت جهانی داشت. متولد ١٩٠٩ بود و سال ٢٠٠٠ درگذشت.
این ویدئو در اینستاگرام
این نسخه همان است با زیرنویس فارسی. تهِ ویدئو هم تلاش ریگان برای اجرای دستورالعمل بورگه در حضور خودش را میبینید در جشنوارهی گالای تئاتر فورد.
@KhabGard
بورگه پیانیست و کمدین و بازیگر دانمارکی-آمریکایی بود که بهخاطر سبک منحصربهفردش در ترکیب موسیقی کلاسیک با طنز شهرت جهانی داشت. متولد ١٩٠٩ بود و سال ٢٠٠٠ درگذشت.
این ویدئو در اینستاگرام
Рекорды
14.02.202523:59
18.5KПодписчиков11.04.202515:45
200Индекс цитирования15.04.202523:59
2.6KОхват одного поста15.04.202512:08
2.6KОхват рекламного поста11.04.202523:59
11.72%ER15.04.202523:59
14.48%ERRВойдите, чтобы разблокировать больше функциональности.