
در جستجوی حقیقت
جنگ هفتاد دو ملت همه را عذر بنه
چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند(حافظ)
کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ
کار ما ین است که میان گل نیلوفر و قرن
پی آواز حقیقت بدویم(سهراب سپهری)
در جستجوی حقیقت کانالی است برای معرفی نوشته ها و تأملات دکتر محمد باقر تاج الدین
چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند(حافظ)
کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ
کار ما ین است که میان گل نیلوفر و قرن
پی آواز حقیقت بدویم(سهراب سپهری)
در جستجوی حقیقت کانالی است برای معرفی نوشته ها و تأملات دکتر محمد باقر تاج الدین
Рейтинг TGlist
0
0
ТипПубличный
Верификация
Не верифицированныйДоверенность
Не провернныйРасположение
ЯзыкДругой
Дата создания каналаЧерв 02, 2017
Добавлено на TGlist
Лют 03, 2025Прикрепленная группа
Подписчиков
1 579
24 часа
1-0.1%Неделя
3-0.2%Месяц
4-0.2%
Индекс цитирования
0
Упоминаний1Репостов на каналах0Упоминаний на каналах1
Среднее охват одного поста
552
12 часов140%24 часа5520%48 часов140%
Вовлеченность (ER)
1.27%
Репостов7Комментариев3Реакций0
Вовлеченность по охвату (ERR)
34.94%
24 часа0%Неделя0%Месяц
12.32%
Охват одного рекламного поста
552
1 час325.8%1 – 4 часа00%4 - 24 часа00%
Всего постов за 24 часа
0
Динамика
1
Последние публикации в группе "در جستجوی حقیقت"
17.04.202502:59
🔵چند مورد از تجربۀ زیستۀ معلمان عزیزی که برای ما نوشته اند به شرح زیر می اید. از سایر معلمان عزیز نیز درخواست دارم تجارب زیستۀ خودشان از کلاس درس را برایم بنویسند تا در این کانال منتشر شود. البته نقد و نظر نیز اگر باشد بسی ارزشمند است.
🟪نمیدانم باید این حرفها را با بغض بنویسم یا با سکوتی پر از درد.
سالها درس خواندیم، شب و روز تلاش کردیم، نه به خاطر پول، بلکه برای ساختن انسانها و آیندهای بهتر. اما آنچه نصیبمان شد، تنها گذران زندگیست؛ و حتی همین را هم باید با هزار خواهش و دوندگی وام بگیریم تا شاید چیزی را جبران کنیم که سالهاست از ما دریغ شده: امنیت و آرامش.
همیشه ما را با تعطیلاتمان قضاوت میکنند، نه با حجم کاری که شبانهروز در کلاس و بیرون از کلاس داریم، نه با فشارهای ذهنی و روانی، و نه با مسئولیت عظیمی که روی دوشمان است.
به جای پاسخ دادن، فقط یک خواهش دارم: قبل از قضاوت، فقط یک ماه جای ما باشید.
⏹️فکر نمیکنم بتونن حتی یک روز دوام بیارن.
اینکه تو ۶ ساعت با حداقل ۱۰۰ نفر چشم تو چشم باشی و با هرکدوم برخورد و رفتار متفاوت داشته باشی، با شادی یکی شاد بشی و شریک غم یکی دیگه باشی و سنگ صبور سومی و شنوندهی حرفهای چهارمی و صبورانه رفتارهای نابهنجار پنجمین نفر رو تحمل کنی و همینطور در هرثانیه از اون ۶ ساعت رفتار و برخورد متفاوت داشته باشی و همزمان به تدریس و تفهیم مطالب کتابی بپردازی که با اصول استاندارد اموزش فاصله داره و باز در همون لحظه مراقب باشی که حرفهات خاطر کسی رو آزرده نکنه و.........
اینها کار هرکسی نیست و فقط یه معلم دلسوز و متعهد توانایی انجامش رو داره.
#معلم
#تجربه_زیسته
#کلاس_درس
#تدریس
#تربیت
@tajeddin_mohammadbagher
🟪نمیدانم باید این حرفها را با بغض بنویسم یا با سکوتی پر از درد.
سالها درس خواندیم، شب و روز تلاش کردیم، نه به خاطر پول، بلکه برای ساختن انسانها و آیندهای بهتر. اما آنچه نصیبمان شد، تنها گذران زندگیست؛ و حتی همین را هم باید با هزار خواهش و دوندگی وام بگیریم تا شاید چیزی را جبران کنیم که سالهاست از ما دریغ شده: امنیت و آرامش.
همیشه ما را با تعطیلاتمان قضاوت میکنند، نه با حجم کاری که شبانهروز در کلاس و بیرون از کلاس داریم، نه با فشارهای ذهنی و روانی، و نه با مسئولیت عظیمی که روی دوشمان است.
به جای پاسخ دادن، فقط یک خواهش دارم: قبل از قضاوت، فقط یک ماه جای ما باشید.
⏹️فکر نمیکنم بتونن حتی یک روز دوام بیارن.
اینکه تو ۶ ساعت با حداقل ۱۰۰ نفر چشم تو چشم باشی و با هرکدوم برخورد و رفتار متفاوت داشته باشی، با شادی یکی شاد بشی و شریک غم یکی دیگه باشی و سنگ صبور سومی و شنوندهی حرفهای چهارمی و صبورانه رفتارهای نابهنجار پنجمین نفر رو تحمل کنی و همینطور در هرثانیه از اون ۶ ساعت رفتار و برخورد متفاوت داشته باشی و همزمان به تدریس و تفهیم مطالب کتابی بپردازی که با اصول استاندارد اموزش فاصله داره و باز در همون لحظه مراقب باشی که حرفهات خاطر کسی رو آزرده نکنه و.........
اینها کار هرکسی نیست و فقط یه معلم دلسوز و متعهد توانایی انجامش رو داره.
#معلم
#تجربه_زیسته
#کلاس_درس
#تدریس
#تربیت
@tajeddin_mohammadbagher
08.04.202516:10
☸️ باتلاقِ نظام اداری و سازمانی در ایران
✍️محمدباقر تاج الدین
✅نظام اداری و سازمانی در ایران به دلایل گوناگون و البته مهم تر از همه به دلیل فقدان عقلانیت و دانش روزآمد از یک سو و فساد و ناکارآمدی از سوی دیگر، به مثابه باتلاقی در آمده است که هر کسی در آن وارد شود رفته رفته دچار فرورفتگی و در نتیجه غرق شدن در گِل و لایِ این باتلاقِ بزرگ می شود!! به زبان ساده هر شهروند ایرانی که به یکی از سازمان های عریض و طویل در هر حوزه ای از حوزه های بیمه ای و درمانی گرفته تا حوزه های اقتصادی و شهری(شهرداری ها) و قضایی وارد شود در هزار توی پُر پیچ و خم آن ها چنان گرفتار می شود که فغان و نالۀ شان را به آسمان می رساند. بنا به مثل معروف کفشِ آهنین، پوستِ کلفت و پُررویی هر چه تمام تر ممکن است کار را به فرجامی مطلوب برساند و الِّا خیر. از رشوه و پارتی حرفی نمی زنم که حکایت دردناکی است که همگی در مورد آن فراوان دیده ایم و شنیده ایم!!! تصور کنید یک فرد بی سواد و نا آشنا با امور اداری بخواهد مشکل خود را در این ساختار پُر پیچ و خم سازمانی حل کند، به نظر می رسد که تصوری ترسناک و دردآور باشد.
✳️نظام اداری و سازمانی در ایران که به مثابه چرخۀ باطلِ بوروکراتیک و بی نتیجه عمل می کند خود به بزرگ ترین مانع برای حل مشکلات و مسائل از یک سو و زمینه ساز بروز انواع مسائل و مشکلات برای شهروندان بدل شده است که در مواردی حتی تو گویی عمدی در کار است!! حتی می توان ادعا کرد که اگر برخی سازمان ها و ادارات نباشند امور شهروندان بهتر تنظیم می شوند و سامان می یابند چرا که برخی از این سازمان ها فقط بودجه های گزافی را مصرف می کنند اما دریغ از این که توانایی حل مشکلی را داشته باشند و دردی از دردهای گوناگون شهروندان را درمان کنند!!. قصّۀ پُر غصّۀ آلودگی هوای شهرها فقط یک نمونه است که در نهایت فقط مدارس و دانشگاه ها و سازمان ها را تعطیل می کنند و تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!!! این سازمان های پُر شمار و گسترده که تعدادشان رقم بسیار عجیب و سرگیجه آور یعنی 6 هزار عنوان در سطح کشور است(سامانه مدیریت خدمات دولت، 1403) قرار بود دست کم بخشی از مشکلات و مسائل فراوان شهروندان را تاحدودی حل کنند و از این طریق درد و رنج آنان را کاهش دهند اکنون اما بدل به کارخانۀ تولید انواع مشکلات برای شهروندان شده اند. از تورّمِ قوانین دست و پا گیر و بی مورد گرفته تا بخشنامه ها، آیین نامه ها، الگوها و ساختارهای ناکارآمد و تا مجموعۀ مدیریتی ناکارآمد و نابلد همه و همه چونان کلاف سردرگمی شده اند که از توان حل حتی برخی امور دمِ دستی و ساده هم بر نمی آیند!! با قاطعیت می توان گفت برخی سازمان ها را با تعداد نیروی کم و به صورت کوچک مقیاس به بهترین نحو می توان مدیریت نمود تا رضایت مشتریان و مراجعان نیز چند برابر شود، اما دریغا که اکنون چنین نیست!!
❇️نمونه های فراوانی در این زمینه می توان ارائه نمود تا شاهدی بر ادعای این نوشتار باشند. از دردسرهای بزرگ و دردناک گرفتن انواع مجوز از شهرداری تا ثبت نام فرزند در مدرسه، گرفتن مفاصا حساب بیمه(تأمین اجتماعی)، دریافت وام از بانک ها، درمان بیمار در بیمارستان ها، ترخیص خودرو و کالا از گمرکات، رفع توقیفی خودرو، گرفتن مجوز نشر کتاب، گرفتن مجوز برای تأسیس مراکز فرهنگی و آموزشی، گرفتن مجوز فیلم و سریال و تئاتر، گرفتن کنتور آب و برق و گاز، گرفتن پروانۀ کسب و کار، گرفتن دیه از بیمه ها، معافیت پزشکی سربازان، انتقال کارکنان و استخدام نیروی کار و صدها مورد عینی دیگر که بسیاری از ما ایرانیان به هر حال با چند مورد از این ها روبرو شده ایم و تجارب زیستۀ دردناکی هم در این زمینه ها داریم. روزها و بلکه هفته ها و ماه ها و سال ها وقت و انرژی هر یک از ایرانیان در راهروهای ادارات و سازمان های مختلف به گونۀ بیهوده ای صرف می شود تا یک مشکل کوچک حل شود و کاری پیش پا افتاده به سامان برسد. مراجعات مکرر، دوندگی های فراوان، سروکلّه زدن های اعصاب خُرد کن، تلف شدن عمر، دچار استرس و اضطراب شدن های دردآور که همگی این ها می توانستند وجود نداشته باشند، اگر عقلانیت و دانش کافی وجود می داشت و اگر الگوها و ساختارهای سازمانی استاندارد و در نهایت اگر نظام مدیریتی خِرَد محور و دانش مدار در جریان می بود!! تو گویی که نظام سازمانی در ایران دانسته و ندانسته در حال تولید نارضایتی بوده و پروایی هم از این اقدام عجیب خودش ندارد. نتیجه این که از چنین ساختار سازمانی معیوب و ناکارآمد و فَشَل هیچ انتظاری برای رفع هیچ مشکلی را نمی توان داشت، تازه اگر مشکلی درست نکنند. در پایان این سخن نغز سعدی شیرازی در گلستان را باید یادآور شد که: «مرا به خیر تو امید نیست، شرّ مرسان»!!!!
#نظام_اداری
#فقدان_عقلانیت
#فقدان_کارامدی
@tajeddin_mohammadbagher
✍️محمدباقر تاج الدین
✅نظام اداری و سازمانی در ایران به دلایل گوناگون و البته مهم تر از همه به دلیل فقدان عقلانیت و دانش روزآمد از یک سو و فساد و ناکارآمدی از سوی دیگر، به مثابه باتلاقی در آمده است که هر کسی در آن وارد شود رفته رفته دچار فرورفتگی و در نتیجه غرق شدن در گِل و لایِ این باتلاقِ بزرگ می شود!! به زبان ساده هر شهروند ایرانی که به یکی از سازمان های عریض و طویل در هر حوزه ای از حوزه های بیمه ای و درمانی گرفته تا حوزه های اقتصادی و شهری(شهرداری ها) و قضایی وارد شود در هزار توی پُر پیچ و خم آن ها چنان گرفتار می شود که فغان و نالۀ شان را به آسمان می رساند. بنا به مثل معروف کفشِ آهنین، پوستِ کلفت و پُررویی هر چه تمام تر ممکن است کار را به فرجامی مطلوب برساند و الِّا خیر. از رشوه و پارتی حرفی نمی زنم که حکایت دردناکی است که همگی در مورد آن فراوان دیده ایم و شنیده ایم!!! تصور کنید یک فرد بی سواد و نا آشنا با امور اداری بخواهد مشکل خود را در این ساختار پُر پیچ و خم سازمانی حل کند، به نظر می رسد که تصوری ترسناک و دردآور باشد.
✳️نظام اداری و سازمانی در ایران که به مثابه چرخۀ باطلِ بوروکراتیک و بی نتیجه عمل می کند خود به بزرگ ترین مانع برای حل مشکلات و مسائل از یک سو و زمینه ساز بروز انواع مسائل و مشکلات برای شهروندان بدل شده است که در مواردی حتی تو گویی عمدی در کار است!! حتی می توان ادعا کرد که اگر برخی سازمان ها و ادارات نباشند امور شهروندان بهتر تنظیم می شوند و سامان می یابند چرا که برخی از این سازمان ها فقط بودجه های گزافی را مصرف می کنند اما دریغ از این که توانایی حل مشکلی را داشته باشند و دردی از دردهای گوناگون شهروندان را درمان کنند!!. قصّۀ پُر غصّۀ آلودگی هوای شهرها فقط یک نمونه است که در نهایت فقط مدارس و دانشگاه ها و سازمان ها را تعطیل می کنند و تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!!! این سازمان های پُر شمار و گسترده که تعدادشان رقم بسیار عجیب و سرگیجه آور یعنی 6 هزار عنوان در سطح کشور است(سامانه مدیریت خدمات دولت، 1403) قرار بود دست کم بخشی از مشکلات و مسائل فراوان شهروندان را تاحدودی حل کنند و از این طریق درد و رنج آنان را کاهش دهند اکنون اما بدل به کارخانۀ تولید انواع مشکلات برای شهروندان شده اند. از تورّمِ قوانین دست و پا گیر و بی مورد گرفته تا بخشنامه ها، آیین نامه ها، الگوها و ساختارهای ناکارآمد و تا مجموعۀ مدیریتی ناکارآمد و نابلد همه و همه چونان کلاف سردرگمی شده اند که از توان حل حتی برخی امور دمِ دستی و ساده هم بر نمی آیند!! با قاطعیت می توان گفت برخی سازمان ها را با تعداد نیروی کم و به صورت کوچک مقیاس به بهترین نحو می توان مدیریت نمود تا رضایت مشتریان و مراجعان نیز چند برابر شود، اما دریغا که اکنون چنین نیست!!
❇️نمونه های فراوانی در این زمینه می توان ارائه نمود تا شاهدی بر ادعای این نوشتار باشند. از دردسرهای بزرگ و دردناک گرفتن انواع مجوز از شهرداری تا ثبت نام فرزند در مدرسه، گرفتن مفاصا حساب بیمه(تأمین اجتماعی)، دریافت وام از بانک ها، درمان بیمار در بیمارستان ها، ترخیص خودرو و کالا از گمرکات، رفع توقیفی خودرو، گرفتن مجوز نشر کتاب، گرفتن مجوز برای تأسیس مراکز فرهنگی و آموزشی، گرفتن مجوز فیلم و سریال و تئاتر، گرفتن کنتور آب و برق و گاز، گرفتن پروانۀ کسب و کار، گرفتن دیه از بیمه ها، معافیت پزشکی سربازان، انتقال کارکنان و استخدام نیروی کار و صدها مورد عینی دیگر که بسیاری از ما ایرانیان به هر حال با چند مورد از این ها روبرو شده ایم و تجارب زیستۀ دردناکی هم در این زمینه ها داریم. روزها و بلکه هفته ها و ماه ها و سال ها وقت و انرژی هر یک از ایرانیان در راهروهای ادارات و سازمان های مختلف به گونۀ بیهوده ای صرف می شود تا یک مشکل کوچک حل شود و کاری پیش پا افتاده به سامان برسد. مراجعات مکرر، دوندگی های فراوان، سروکلّه زدن های اعصاب خُرد کن، تلف شدن عمر، دچار استرس و اضطراب شدن های دردآور که همگی این ها می توانستند وجود نداشته باشند، اگر عقلانیت و دانش کافی وجود می داشت و اگر الگوها و ساختارهای سازمانی استاندارد و در نهایت اگر نظام مدیریتی خِرَد محور و دانش مدار در جریان می بود!! تو گویی که نظام سازمانی در ایران دانسته و ندانسته در حال تولید نارضایتی بوده و پروایی هم از این اقدام عجیب خودش ندارد. نتیجه این که از چنین ساختار سازمانی معیوب و ناکارآمد و فَشَل هیچ انتظاری برای رفع هیچ مشکلی را نمی توان داشت، تازه اگر مشکلی درست نکنند. در پایان این سخن نغز سعدی شیرازی در گلستان را باید یادآور شد که: «مرا به خیر تو امید نیست، شرّ مرسان»!!!!
#نظام_اداری
#فقدان_عقلانیت
#فقدان_کارامدی
@tajeddin_mohammadbagher
31.03.202506:35
☸️خودروها و جاده های بی کیفیت هم در این تصادفات و کشتار انسان ها مقصرند!!
✍️محمدباقر تاج الدین
✅براساس خبرهای اعلام شده از 25 اسفندماه 1403 تا 9 فروردین ماه 1404 خورشیدی حدود 600 تن از هم وطنان ما در اثر تصادفات کشته و حدود 60 هزار نفر نیز زخمی شده اند!! برخی مدیران و دست اندرکاران همواره تأکید داشته اند که عامل انسانی مهم ترین دلیل بروز چنین تصادفات و کشتار و آسیب است. اما چندان از بی کیفیت بودن بیش تر خودروها و نیز جاده های کشور سخن و تحلیل چندانی ارائه نمی کنند و این در حالی است که اگرچه عامل انسانی دست کم یکی از مهم ترین دلایل بروز چنین صحنه های دردناک است اما در صورتی که خودروهای با کیفیت و با دوام و همچنین جاده های با کیفیت در کشور وجود داشته باشد شاهد چنین وضع اسف باری نخواهیم بود.
✳️نکتۀ بسیار مهم تر این است که ایران کشوری به نسبت وسیع و بزرگ است و اگر حمل و نقل هوایی مناسب و با قیمت ارزان در بسیاری از شهرهای کشور وجود داشته باشد چه نیازی به راه انداختن این همه خودرو در جاده ها است؟!! به دلیل تحریم های غیر موجه و سوء مدیریت های گوناگون صنعت هوانوردی کشور در یکی از بدترین و ضعیف ترین وضع خودش در مقایسه با نه تنها کشورهای پیشرفتۀ دنیا بلکه حتی در مقایسه با کشورهایی چون امارات و قطر و عمان و کویت و ترکیه قرار دارد. ایرانی که روزی یکی از برترین خطوط هوایی جهان را در اختیار داشت امروزه در رتبه های آخر دنیا قرار گرفته است. اکنون اما مدعای اصلی این است که اگر در زمینۀ صنعت هوانوردی وضعیت مطلوبی می داشتیم بدون تردید شاهد پرواز هواپیماهای مطلوب و با کیفیت در بین بسیاری از شهرهای کشور بودیم و نیازی نبود که مسافران این گونه با خودروهای بی کیفیت خودشان مثلا از کرمان به گیلان بروند که هر لحظه بروز خطر تصادف و کشته و زخمی شدن در میان باشد!! آیا به راستی شهروندان در این زمینه مقصرند یا مدیران بی کفایت؟!!
❇️باز هم نکتۀ دیگر در این زمینه بحث صنعت ریلی کشور است که ضمن این که هنوز بسیاری از استان ها و شهرهای کشور فاقد راه آهن مناسب اَند بلکه بقیۀ استان ها و شهرهایی که دارای خط آهن هستند از قطارهای کاملا بی کیفیت و عقب مانده و قدیمی استفاده می شود که بسیاری از مسافران هیچ رغبتی برای سوار شدن به این قطارها را ندارند!! در حالی که بسیاری از کشورهای دنیا از قطارهای پر سرعت و با کیفیت استفاده می کنند ما هم چنان در حال استفاده از قطارهای بی کیفیت 50 سال پیش هستیم!!! بماند که ناوگان اتوبوسرانی کشور نیز بسیار فرسوده و قدیمی بوده که هر روزه شاهد تعداد زیادی تصادفات در جاده ها هستیم(مورد اخیر هم حادثۀ واژگونی اتوبوس در کرمان که منجر به کشته شدن 14 نفر از هم وطنان عزیزمان شده است)!!
✅ می توان چنین نتیجه گرفت که در صورت در اختیار داشتن هواپیماها، قطارها، اتوبوس ها و خودروهای شخصی به روز و با کیفیت از یک سو و جاده های با کیفیت و استاندارد از سوی دیگر دیگر شاهد این میزان تلفات و صدمات جانی و مالی گزاف و بسیار نگران کننده نخواهیم بود!! در واقع، و در درجۀ نخست آن انسان هایی که به عنوان سیاستگذار و مدیر در زمینۀ حمل و نقل و پیش از آن در حوزه های مرتبط دیگر حضور دارند مقصر اصلی این ماجرای دردناک و تلخ هستند و نه لزوماً رانندگان که اگر هم مقصر باشند در مراحل بعدی این قضیه قرار دارند!!! لذا نخست مقصران اصلی این وضع نگران کننده و دردناک را باید مورد خطاب قرار داد تا به وظیفه و تعهد خودشان به خوبی و به درستی عمل کنند!! البته که آموزش رانندگان و در مواردی برخورد قانونی با رانندگان متخلف اقدامی منطقی است و کسی مخالف آن نیست!!
#تصادفات_جاده_ای
#مرگ_انسان_ها
#خودروهای_بی_کیفیت
#جاده_های_بی_کیفیت
#صنعت_هوانوردی
#صنعت_ریلی
#سیاستگذاری_مطلوب
@tajeddin_mohammadbagher
✍️محمدباقر تاج الدین
✅براساس خبرهای اعلام شده از 25 اسفندماه 1403 تا 9 فروردین ماه 1404 خورشیدی حدود 600 تن از هم وطنان ما در اثر تصادفات کشته و حدود 60 هزار نفر نیز زخمی شده اند!! برخی مدیران و دست اندرکاران همواره تأکید داشته اند که عامل انسانی مهم ترین دلیل بروز چنین تصادفات و کشتار و آسیب است. اما چندان از بی کیفیت بودن بیش تر خودروها و نیز جاده های کشور سخن و تحلیل چندانی ارائه نمی کنند و این در حالی است که اگرچه عامل انسانی دست کم یکی از مهم ترین دلایل بروز چنین صحنه های دردناک است اما در صورتی که خودروهای با کیفیت و با دوام و همچنین جاده های با کیفیت در کشور وجود داشته باشد شاهد چنین وضع اسف باری نخواهیم بود.
✳️نکتۀ بسیار مهم تر این است که ایران کشوری به نسبت وسیع و بزرگ است و اگر حمل و نقل هوایی مناسب و با قیمت ارزان در بسیاری از شهرهای کشور وجود داشته باشد چه نیازی به راه انداختن این همه خودرو در جاده ها است؟!! به دلیل تحریم های غیر موجه و سوء مدیریت های گوناگون صنعت هوانوردی کشور در یکی از بدترین و ضعیف ترین وضع خودش در مقایسه با نه تنها کشورهای پیشرفتۀ دنیا بلکه حتی در مقایسه با کشورهایی چون امارات و قطر و عمان و کویت و ترکیه قرار دارد. ایرانی که روزی یکی از برترین خطوط هوایی جهان را در اختیار داشت امروزه در رتبه های آخر دنیا قرار گرفته است. اکنون اما مدعای اصلی این است که اگر در زمینۀ صنعت هوانوردی وضعیت مطلوبی می داشتیم بدون تردید شاهد پرواز هواپیماهای مطلوب و با کیفیت در بین بسیاری از شهرهای کشور بودیم و نیازی نبود که مسافران این گونه با خودروهای بی کیفیت خودشان مثلا از کرمان به گیلان بروند که هر لحظه بروز خطر تصادف و کشته و زخمی شدن در میان باشد!! آیا به راستی شهروندان در این زمینه مقصرند یا مدیران بی کفایت؟!!
❇️باز هم نکتۀ دیگر در این زمینه بحث صنعت ریلی کشور است که ضمن این که هنوز بسیاری از استان ها و شهرهای کشور فاقد راه آهن مناسب اَند بلکه بقیۀ استان ها و شهرهایی که دارای خط آهن هستند از قطارهای کاملا بی کیفیت و عقب مانده و قدیمی استفاده می شود که بسیاری از مسافران هیچ رغبتی برای سوار شدن به این قطارها را ندارند!! در حالی که بسیاری از کشورهای دنیا از قطارهای پر سرعت و با کیفیت استفاده می کنند ما هم چنان در حال استفاده از قطارهای بی کیفیت 50 سال پیش هستیم!!! بماند که ناوگان اتوبوسرانی کشور نیز بسیار فرسوده و قدیمی بوده که هر روزه شاهد تعداد زیادی تصادفات در جاده ها هستیم(مورد اخیر هم حادثۀ واژگونی اتوبوس در کرمان که منجر به کشته شدن 14 نفر از هم وطنان عزیزمان شده است)!!
✅ می توان چنین نتیجه گرفت که در صورت در اختیار داشتن هواپیماها، قطارها، اتوبوس ها و خودروهای شخصی به روز و با کیفیت از یک سو و جاده های با کیفیت و استاندارد از سوی دیگر دیگر شاهد این میزان تلفات و صدمات جانی و مالی گزاف و بسیار نگران کننده نخواهیم بود!! در واقع، و در درجۀ نخست آن انسان هایی که به عنوان سیاستگذار و مدیر در زمینۀ حمل و نقل و پیش از آن در حوزه های مرتبط دیگر حضور دارند مقصر اصلی این ماجرای دردناک و تلخ هستند و نه لزوماً رانندگان که اگر هم مقصر باشند در مراحل بعدی این قضیه قرار دارند!!! لذا نخست مقصران اصلی این وضع نگران کننده و دردناک را باید مورد خطاب قرار داد تا به وظیفه و تعهد خودشان به خوبی و به درستی عمل کنند!! البته که آموزش رانندگان و در مواردی برخورد قانونی با رانندگان متخلف اقدامی منطقی است و کسی مخالف آن نیست!!
#تصادفات_جاده_ای
#مرگ_انسان_ها
#خودروهای_بی_کیفیت
#جاده_های_بی_کیفیت
#صنعت_هوانوردی
#صنعت_ریلی
#سیاستگذاری_مطلوب
@tajeddin_mohammadbagher
29.03.202505:30
🔵قدرت اگر مهار نشود چه ها که بر سرِ انسان و جامعه می آورد!!!
✍️محمدباقر تاج الدین
✅درگیری لفظی و فیزیکی طرفداران اکرم امام اوغلو و اردوغان در مجلس ترکیه نشان از این دارد که انسان ها برای به دست آوردن هر چه بیش ترِ قدرت و سپس ثروت تا کجاها دچار انواع بی اخلاقی ها، بی شرمی ها، نفرت پراکنی ها، کین توزی ها و خشونت ها و حتی جنایت ها که نمی شود!!! به نظر می رسد که ترکیه هم تا دست یابی به دموکراسی واقعی راه کم و بیش درازی در پیش دارد و تحولات جدید این کشور نشان از نوعی عقب گرد سیاسی نیز دارد!! اگر قدرت با سازِکارهای مهمی چون وجود تفکیک قوا، جامعۀ مدنی قوی، نهادهای مردمی و احزاب مستقل مهار نشود به چنین روزی می افتد!!
#ترکیه
#قدرت
#نزاع_سیاسی
@tajeddin_mohammadbagher
✍️محمدباقر تاج الدین
✅درگیری لفظی و فیزیکی طرفداران اکرم امام اوغلو و اردوغان در مجلس ترکیه نشان از این دارد که انسان ها برای به دست آوردن هر چه بیش ترِ قدرت و سپس ثروت تا کجاها دچار انواع بی اخلاقی ها، بی شرمی ها، نفرت پراکنی ها، کین توزی ها و خشونت ها و حتی جنایت ها که نمی شود!!! به نظر می رسد که ترکیه هم تا دست یابی به دموکراسی واقعی راه کم و بیش درازی در پیش دارد و تحولات جدید این کشور نشان از نوعی عقب گرد سیاسی نیز دارد!! اگر قدرت با سازِکارهای مهمی چون وجود تفکیک قوا، جامعۀ مدنی قوی، نهادهای مردمی و احزاب مستقل مهار نشود به چنین روزی می افتد!!
#ترکیه
#قدرت
#نزاع_سیاسی
@tajeddin_mohammadbagher


27.03.202515:02
☸️معلم بازنشسته با حقوق 15 میلیون تومانی چگونه زندگی کند؟
✍️محمدباقر تاج الدین
✅یکی از بستگان ما که معلم بازنشسته است به من گفت که باید در این اوضاع اسف بار اقتصادی با حقوق 15 میلیون تومانی و داشتن 3 فرزند زندگی کنم و به نظر شما چگونه ممکن است؟ حقیقت این که هرچقدر حساب و کتاب کردم دیدم به هیچ وجه نمی توان با چنین حقوقی حتی یک زندگی معمولی و به اصطلاح بخور و نمیر را هم مدیریت کرد تا چه رسد به این که بخواهد هزینه های سرسام آور خانواده را نیز پوشش بدهد!! امروز در خبرها آمده بود که برخی مدیران گفته اند ما با حقوق مثلا 60 یا 70 میلیون تومانی هم نمی توانیم زندگی خود را مدیریت کنیم آن وقت چگونه انتظار دارند که بازنشستگانی چون این موردی که آوردم بتواند زندگی خودش را سامان بدهد؟!
✳️هنگامی که تورم بیش از 40 درصد است با افزایش 20 درصدی حقوق و دستمزد چگونه امکان دارد که شهروندان بتوانند هزینه های سرسام آور و گزاف زندگی خودشان را مدیریت کنند؟ این در حالی است که علاوه بر تورم موجو.د، گرانی کالاهای گوناگون از خوراکی ها گرفته تا سایر کالاها که تقریبا هر روز افزایش قیمت دارند زندگی را برای بیش تر شهروندان دشوار نموده است به گونه ای که ادامۀ وضع دردناک موجود عملا امکان پذیر نیست!! این گونه به نظر می رسد که در روزها و هفته های آینده وضعیت بدتر نیز خواهد شد و اگر فکری اساسی برای برون رفت از وضع اقتصادی اسف بار موجود نشود امکان وخیم تر شدن اوضاع از هر جهت دور از انتظار نخواهد بود!!
❇️با ادامۀ وضع موجود بدون تردید تعداد بیش تری از شهروندان زیر خط فقر رفته و توان سامان دادن به زندگی معمولی را نیز نخواهند داشت. پس اندازهای اندک نیز مصرف شده و کفگیر حسابی به ته دیگ خورده و آن گاه است که باید گفت دادنِ کالا برگ و یارانه های ناچیز و افزایش های ناچیز حقوق و دستمزد هم به هیچ وجه دردی را درمان نخواهد کرد. تا دیر نشده دولت باید دست به اقداماتی اساسی برای حل این بحران بزرگ بزند که در غیر این صورت این بحران سایر بحران های اجتماعی را نیز به دنبال خواهد داشت!!
#معلم
#حقوق_بازنشستگی
#خط_فقر
#بحران_اقتصادی
@tajeddin_mohammadbagher
✍️محمدباقر تاج الدین
✅یکی از بستگان ما که معلم بازنشسته است به من گفت که باید در این اوضاع اسف بار اقتصادی با حقوق 15 میلیون تومانی و داشتن 3 فرزند زندگی کنم و به نظر شما چگونه ممکن است؟ حقیقت این که هرچقدر حساب و کتاب کردم دیدم به هیچ وجه نمی توان با چنین حقوقی حتی یک زندگی معمولی و به اصطلاح بخور و نمیر را هم مدیریت کرد تا چه رسد به این که بخواهد هزینه های سرسام آور خانواده را نیز پوشش بدهد!! امروز در خبرها آمده بود که برخی مدیران گفته اند ما با حقوق مثلا 60 یا 70 میلیون تومانی هم نمی توانیم زندگی خود را مدیریت کنیم آن وقت چگونه انتظار دارند که بازنشستگانی چون این موردی که آوردم بتواند زندگی خودش را سامان بدهد؟!
✳️هنگامی که تورم بیش از 40 درصد است با افزایش 20 درصدی حقوق و دستمزد چگونه امکان دارد که شهروندان بتوانند هزینه های سرسام آور و گزاف زندگی خودشان را مدیریت کنند؟ این در حالی است که علاوه بر تورم موجو.د، گرانی کالاهای گوناگون از خوراکی ها گرفته تا سایر کالاها که تقریبا هر روز افزایش قیمت دارند زندگی را برای بیش تر شهروندان دشوار نموده است به گونه ای که ادامۀ وضع دردناک موجود عملا امکان پذیر نیست!! این گونه به نظر می رسد که در روزها و هفته های آینده وضعیت بدتر نیز خواهد شد و اگر فکری اساسی برای برون رفت از وضع اقتصادی اسف بار موجود نشود امکان وخیم تر شدن اوضاع از هر جهت دور از انتظار نخواهد بود!!
❇️با ادامۀ وضع موجود بدون تردید تعداد بیش تری از شهروندان زیر خط فقر رفته و توان سامان دادن به زندگی معمولی را نیز نخواهند داشت. پس اندازهای اندک نیز مصرف شده و کفگیر حسابی به ته دیگ خورده و آن گاه است که باید گفت دادنِ کالا برگ و یارانه های ناچیز و افزایش های ناچیز حقوق و دستمزد هم به هیچ وجه دردی را درمان نخواهد کرد. تا دیر نشده دولت باید دست به اقداماتی اساسی برای حل این بحران بزرگ بزند که در غیر این صورت این بحران سایر بحران های اجتماعی را نیز به دنبال خواهد داشت!!
#معلم
#حقوق_بازنشستگی
#خط_فقر
#بحران_اقتصادی
@tajeddin_mohammadbagher
post.reposted:
Akademi

06.03.202515:35
🎞فیلم رستگاری در شاوشنگ – تحلیل اجتماعی و فرهنگی
کارگردان: فرانک دارابونت
تحلیلگران:
دکتر حسن محدثی لینک کانال تلگرامی
دکتر محمدباقر تاج الدین لینک کانال تلگرامی
برگزار کننده: (موسسات فرهنگی و هنری)
🏛زیر سقف آسمان مهر
🏛نیک اندیشان زمان
🔘 مبلغ کلاس حضوری: ۱۵۰ هزار تومان (ظرفیت محدود: ۲۰ نفر)
🔘 مبلغ کلاس آنلاین: ۱۰۰ هزار تومان (ظرفیت محدود: ۵۰ نفر)
🔹تاریخ: سهشنبه, ۲۱ اسفند ۱۴۰۳
🔹ساعت برگزاری: ۱۷ تا ۲۰
🔹آدرس محل برگزاری: تهران، خیابان دولت (کلاهدوز)، نبش خیابان یارمحمدی، پلاک ۶۸، واحد ۱۷، طبقه ۴
🔹پلتفرم آنلاین: اسکای روم
🔗 ثبتنام:
۱. از طریق سایت: کلیک | لمس کنید
۲. از طریق تلگرام: @toAkademi
📌 پشتیبانی آکادمی پاسخگوی شماست:
📞 تلفن: 09391796923
💬 تلگرام: @toAkademi
📱 شبکههای اجتماعی آکادمی:
🔹 تلگرام
🔹 یوتیوب
🔹 اینستاگرام
کارگردان: فرانک دارابونت
تحلیلگران:
دکتر حسن محدثی لینک کانال تلگرامی
دکتر محمدباقر تاج الدین لینک کانال تلگرامی
برگزار کننده: (موسسات فرهنگی و هنری)
🏛زیر سقف آسمان مهر
🏛نیک اندیشان زمان
🔘 مبلغ کلاس حضوری: ۱۵۰ هزار تومان (ظرفیت محدود: ۲۰ نفر)
🔘 مبلغ کلاس آنلاین: ۱۰۰ هزار تومان (ظرفیت محدود: ۵۰ نفر)
🔹تاریخ: سهشنبه, ۲۱ اسفند ۱۴۰۳
🔹ساعت برگزاری: ۱۷ تا ۲۰
🔹آدرس محل برگزاری: تهران، خیابان دولت (کلاهدوز)، نبش خیابان یارمحمدی، پلاک ۶۸، واحد ۱۷، طبقه ۴
🔹پلتفرم آنلاین: اسکای روم
🔗 ثبتنام:
۱. از طریق سایت: کلیک | لمس کنید
۲. از طریق تلگرام: @toAkademi
📌 پشتیبانی آکادمی پاسخگوی شماست:
📞 تلفن: 09391796923
💬 تلگرام: @toAkademi
📱 شبکههای اجتماعی آکادمی:
🔹 تلگرام
🔹 یوتیوب
🔹 اینستاگرام


05.03.202517:04
☸️شرایط بحرانی اقتصاد کشور، شهروندانِ گرفتار در باتلاقی هولناک
✍️محمدباقر تاج الدین
✅بنابر دیدگاه بیش تر اقتصاددانان اوضاع اقتصادی نابسامان کشور که شامل رکود اقتصادی طولانی مدت، تورم بالا و طولانی مدت، کاهش ارزش پول ملّی، افزایش بیکاری، فقر گسترده و در نهایت گسترش شاخص فلاکت در جامعه می شود عرصه را بر همگان تنگ کرده است. در این میان البته بیش از همه شهروندان طبقات پایین و متوسط آسیب های گوناگون می بینند و دچار درد و رنج های فراوان می شوند. بحران در وضع اقتصادی کشور سبب تغییرات روزانۀ قمیت کالاها و در نتیجه افزایش تورم و گرانی شده به گونه ای که بیش تر شهروندان چنان عاصی شده اند که تو گویی هر روز بیش از پیش در باتلاق این شرایط دردناک فرو می روند و کاری هم از دست شان بر نمی آید. دیگر با چه زبانی باید گفت که این شرایط بحرانی اقتصاد کشور به هیچ وجه قابل تحمل نبوده و بیش تر شهروندان را هر روز در باتلاق دشوار زندگی گرفتارتر می کند. تورم و گرانی وضعی را به وجود آورده که حالا دیگر فلاکت را به برای گروه های زیادی از مردم به وجود آورده است. سفره های کوچک تر، جیب های خالی تر، تحقیر شدنِ هر چه بیش تر، اندوهناک شدن هر چه بیش تر، غلبۀ ناامیدی و ترس، تیره و تار شدن افق ها، ضعیف تر شدنِ جسم و روان، رواج بی اخلاقی ها، افزایش رقابت های غیر انسانی، افزایش آسیب های اجتماعی، فروپاشی خانواده ها، افزایش خشونت و نزاع، افزایش بیماری های جسمی و روانی و ده ها پیامد ناگوار و دردناک دیگر همگی ناشی از همین شرایط بحرانی اقتصادی اَند.
✳️فراوان می بینیم و می شنویم که بسیاری از شهروندان برای گذران زندگی معمولی خود نیز کاملا ناتوان شده اند و هر روز در ورطۀ فقر و فلاکت می افتند. بیمارانی که دچار بیماری های مزمنی شده اند و امکان درمان بیماری شان را ندارند، کارگرانی که با دستمزدهای ناچیز حتی نمی توانند غذایی ساده بر سر سفرۀ خانوادۀ خود بگذارند، مستأجرانی که برای پرداخت اجاره بها دچار حقارت می شوند، بیکارانی که تن به هر کاری می دهند تا بلکه لقمه نانی بیابند، زنان سرپرست خانواری که به انواع پیچ و تاب ها دچار می شوند، بازنشستگانی که با حقوق ناچیز بازنشستگی پیش پا افتاده ترین هزینه های زندگی شان را نیز نمی توانند پرداخت کنند. بیان وضع اسف بار فقرای جامعه در مناطق محروم و توسعه نیافته که خود حکایت دردناکی است که در صد دفتر هم نمی گنجد!!!
❇️سخن درست بگویم بیش تر کارگران، کشاورزان، معلمان، کارمندان، استادان، پرستاران، بخشی از پزشکان، بخشی از دارندگان مشاغل آزاد و به اصطلاح خرده پا به هیچ وجه ادامۀ چنین شرایط بحرانی برای شان امکان پذیر نیست و اگر اندک ذخیره و پس اندازی هم داشته اند همه را مصرف کرده اند و اکنون آنان مانده اند با انبوهی از مشکلات و درد و رنج ها!!! نیازی به آمار و ارقام و پژوهش علمی هم اگر نباشد گشت و گذاری در سطح شهر به خوبی هر چه تمام تر همه چیز را آشکار می سازد. خانواده هایی که هر روز یکی از اقلام خوراکی و مصرفی از سبد هزینۀ خانوارشان حذف می شود از پروتئین هایی چون گوشت و مرغ و ماهی گرفته تا میوه هایی چون موز و کیوی و پرتقال تا تنقلاتی چون آجیل و پسته و تا مواد عذایی ای چون برنج و لبنیات و تا پوشاک و کفش!! بر این ها بیفزایید هزینه های سرسام آور تعمیرات لوازم خانگی ای چون یخچال و ماشین لباسشویی و آب گرمکن و شیرآلات که خود حکایت غم انگیز دیگری است. درناک تر از همه بروز بیماری هایی است که هر آن ممکن است یکی از شهروندان را گرفتار کند که دیگر آن وقت حساب شان با کرام الکاتبین است!!!
✅از آن روزی که عده ای نادان از یک سو و کاسبان تحریم از سوی دیگر، تحریم ها را کاغذ پاره می پنداشتند و تا امروز که هنوز هم چنین افرادی در تقلا هستند که همین موضوع نادرست و انحرافی را القاء کنند، همچنان جامعه و شهروندان گرفتار در پیامد های دردناک و تلخ تحریم ها هستند و هر روز و ساعت نیز بر درد و رنج شهروندان افزوده می شود. لذا این که مجلسیان وزیر اقتصاد را استیضاح کنند یا فلان فرد را بخواهند از دولت برود و بهمان فرد بیاید همه اَش دست و پا زدن های سیاسیِ بیهوده ای است که هیچ تغییری در این وضع اسف بار و دردناک نخواهد گذاشت. حالا دیگر بیش تر شهروندان به خوبی دریافته اند که چارۀ کار در جای دیگر است و تا اقدامی بنیادین، اساسی و ساختاری صورت نگیرد دَر همچنان بر همان پاشنه خواهد چرخید و امید به بهبودی وضع فعلی نیز امیدی واهی و از اساس باطل است!!!
#بحران_اقتصادی
#شهروندان
#باتلاق_زندگی
#تحریم
@tajeddin_mohammadbagher
✍️محمدباقر تاج الدین
✅بنابر دیدگاه بیش تر اقتصاددانان اوضاع اقتصادی نابسامان کشور که شامل رکود اقتصادی طولانی مدت، تورم بالا و طولانی مدت، کاهش ارزش پول ملّی، افزایش بیکاری، فقر گسترده و در نهایت گسترش شاخص فلاکت در جامعه می شود عرصه را بر همگان تنگ کرده است. در این میان البته بیش از همه شهروندان طبقات پایین و متوسط آسیب های گوناگون می بینند و دچار درد و رنج های فراوان می شوند. بحران در وضع اقتصادی کشور سبب تغییرات روزانۀ قمیت کالاها و در نتیجه افزایش تورم و گرانی شده به گونه ای که بیش تر شهروندان چنان عاصی شده اند که تو گویی هر روز بیش از پیش در باتلاق این شرایط دردناک فرو می روند و کاری هم از دست شان بر نمی آید. دیگر با چه زبانی باید گفت که این شرایط بحرانی اقتصاد کشور به هیچ وجه قابل تحمل نبوده و بیش تر شهروندان را هر روز در باتلاق دشوار زندگی گرفتارتر می کند. تورم و گرانی وضعی را به وجود آورده که حالا دیگر فلاکت را به برای گروه های زیادی از مردم به وجود آورده است. سفره های کوچک تر، جیب های خالی تر، تحقیر شدنِ هر چه بیش تر، اندوهناک شدن هر چه بیش تر، غلبۀ ناامیدی و ترس، تیره و تار شدن افق ها، ضعیف تر شدنِ جسم و روان، رواج بی اخلاقی ها، افزایش رقابت های غیر انسانی، افزایش آسیب های اجتماعی، فروپاشی خانواده ها، افزایش خشونت و نزاع، افزایش بیماری های جسمی و روانی و ده ها پیامد ناگوار و دردناک دیگر همگی ناشی از همین شرایط بحرانی اقتصادی اَند.
✳️فراوان می بینیم و می شنویم که بسیاری از شهروندان برای گذران زندگی معمولی خود نیز کاملا ناتوان شده اند و هر روز در ورطۀ فقر و فلاکت می افتند. بیمارانی که دچار بیماری های مزمنی شده اند و امکان درمان بیماری شان را ندارند، کارگرانی که با دستمزدهای ناچیز حتی نمی توانند غذایی ساده بر سر سفرۀ خانوادۀ خود بگذارند، مستأجرانی که برای پرداخت اجاره بها دچار حقارت می شوند، بیکارانی که تن به هر کاری می دهند تا بلکه لقمه نانی بیابند، زنان سرپرست خانواری که به انواع پیچ و تاب ها دچار می شوند، بازنشستگانی که با حقوق ناچیز بازنشستگی پیش پا افتاده ترین هزینه های زندگی شان را نیز نمی توانند پرداخت کنند. بیان وضع اسف بار فقرای جامعه در مناطق محروم و توسعه نیافته که خود حکایت دردناکی است که در صد دفتر هم نمی گنجد!!!
❇️سخن درست بگویم بیش تر کارگران، کشاورزان، معلمان، کارمندان، استادان، پرستاران، بخشی از پزشکان، بخشی از دارندگان مشاغل آزاد و به اصطلاح خرده پا به هیچ وجه ادامۀ چنین شرایط بحرانی برای شان امکان پذیر نیست و اگر اندک ذخیره و پس اندازی هم داشته اند همه را مصرف کرده اند و اکنون آنان مانده اند با انبوهی از مشکلات و درد و رنج ها!!! نیازی به آمار و ارقام و پژوهش علمی هم اگر نباشد گشت و گذاری در سطح شهر به خوبی هر چه تمام تر همه چیز را آشکار می سازد. خانواده هایی که هر روز یکی از اقلام خوراکی و مصرفی از سبد هزینۀ خانوارشان حذف می شود از پروتئین هایی چون گوشت و مرغ و ماهی گرفته تا میوه هایی چون موز و کیوی و پرتقال تا تنقلاتی چون آجیل و پسته و تا مواد عذایی ای چون برنج و لبنیات و تا پوشاک و کفش!! بر این ها بیفزایید هزینه های سرسام آور تعمیرات لوازم خانگی ای چون یخچال و ماشین لباسشویی و آب گرمکن و شیرآلات که خود حکایت غم انگیز دیگری است. درناک تر از همه بروز بیماری هایی است که هر آن ممکن است یکی از شهروندان را گرفتار کند که دیگر آن وقت حساب شان با کرام الکاتبین است!!!
✅از آن روزی که عده ای نادان از یک سو و کاسبان تحریم از سوی دیگر، تحریم ها را کاغذ پاره می پنداشتند و تا امروز که هنوز هم چنین افرادی در تقلا هستند که همین موضوع نادرست و انحرافی را القاء کنند، همچنان جامعه و شهروندان گرفتار در پیامد های دردناک و تلخ تحریم ها هستند و هر روز و ساعت نیز بر درد و رنج شهروندان افزوده می شود. لذا این که مجلسیان وزیر اقتصاد را استیضاح کنند یا فلان فرد را بخواهند از دولت برود و بهمان فرد بیاید همه اَش دست و پا زدن های سیاسیِ بیهوده ای است که هیچ تغییری در این وضع اسف بار و دردناک نخواهد گذاشت. حالا دیگر بیش تر شهروندان به خوبی دریافته اند که چارۀ کار در جای دیگر است و تا اقدامی بنیادین، اساسی و ساختاری صورت نگیرد دَر همچنان بر همان پاشنه خواهد چرخید و امید به بهبودی وضع فعلی نیز امیدی واهی و از اساس باطل است!!!
#بحران_اقتصادی
#شهروندان
#باتلاق_زندگی
#تحریم
@tajeddin_mohammadbagher
post.reposted:
هفت اقلیم (سعید معدنی)

02.03.202515:43
چپهای ایرانی و شرایط دشوار اوکراین
✍سعید معدنی
در روزهای آغازین تجاوز روسیه و پوتین به خاک اوکراین، در میزگردی که در یکی از شبکه های ماهوارهای برگزار شد، ملیحه محمدی و فرخ نگهدار از کمونیستهای سابق و اعضای گروههای چپ ایران حق را به روسیه دادند. ملیحه محمدی صریحتر و فرخ نگهدار بهطور ضمنی به این حق اعتقاد داشتند. آنها معتقد بودند که ناتو با پشتیبانی امپریالیسم آمریکا تا پشت مرزهای روسیه آمده و روسیه را تهدید میکند. این کشور حق دارد از امنیت و منافع خود دفاع کند.
برای ایشان مهم نبود که پوتین متجاوز است و خاک یک کشور دیگر را اشغال کرده است. آنها همچنان نوستالژی کعبهی مارکسیستهای قدیم (شوروی سابق) را در دل دارند. هر جا مخالفت با استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا باشد آنها با او همراه هستند ولو روسیهی با دیکتاتوری پوتین باشد. این نوع چپ ها هنوز در همان فضاهای چند دهه قبل زندگی میکنند و هنوز رویاهای تعبیر نشده آن سالهای آرمانخواهی را در کشورهای امثال روسیه متجاوز جستجو میکنند.
اما جهان چرخیده، امروز دیکتاتور پوتین در کنار آمریکای امپریالیستی ترامپ ایستاده، هر دو به اتفاق علیه اوکراین و زلنسکی موضع گرفتهاند. زلنسکی با آن لباس خاکی رزمندگی که از شروع جنگ برتن دارد و شبیه و یادآور چریکهای مبارز سابق آمریکای لاتین - از نوع چگواراـ شده! در لفظ در مقابل ترامپ مغرور و زیادی خواه ایستاده و مشاجره میکند که در تاریخ زیست آمریکا بی سابقه است.
سوال این است که چپها اینک چه موضعی دارند؟ آیا هنوز حق با پوتین و ترامپ است؟ آیا همهی آن آرمانهای خیالی ضد آمریکایی و ضد امپریالیستی چپ در این دههها با این موضعگیریها بیشتر و بیشتر به مسلخ تمسخر نرفته است؟ دنیا وارونه شده ترامپ سوداگر زورگو و پوتین دیکتاتور در کنار هم علیه ملتی که از تمامیت ارضی خود دفاع میکنند ایستادهاند. اکنون چپ های سردرگم از نوع ملیحه محمدی و فرخ نگهدار چه موضعی دارند؟ آیا هنوز حق را به روسیه و ترامپ میدهند؟ یا در کنار ملتی مظلوم قرارمیگیرند؟ ببینیم در آینده چه موضعی میگیرند و چگونه سخن خواهند گفت.
یازده اسفند ۱۴۰۳
#سعید_معدنی
#ترامپ
#پوتین
#زلنسکی
#ملیحه_محمدی
#فرخ_نگهدار
#چپ_ایرانی
@Saeed_Maadani
✍سعید معدنی
در روزهای آغازین تجاوز روسیه و پوتین به خاک اوکراین، در میزگردی که در یکی از شبکه های ماهوارهای برگزار شد، ملیحه محمدی و فرخ نگهدار از کمونیستهای سابق و اعضای گروههای چپ ایران حق را به روسیه دادند. ملیحه محمدی صریحتر و فرخ نگهدار بهطور ضمنی به این حق اعتقاد داشتند. آنها معتقد بودند که ناتو با پشتیبانی امپریالیسم آمریکا تا پشت مرزهای روسیه آمده و روسیه را تهدید میکند. این کشور حق دارد از امنیت و منافع خود دفاع کند.
برای ایشان مهم نبود که پوتین متجاوز است و خاک یک کشور دیگر را اشغال کرده است. آنها همچنان نوستالژی کعبهی مارکسیستهای قدیم (شوروی سابق) را در دل دارند. هر جا مخالفت با استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا باشد آنها با او همراه هستند ولو روسیهی با دیکتاتوری پوتین باشد. این نوع چپ ها هنوز در همان فضاهای چند دهه قبل زندگی میکنند و هنوز رویاهای تعبیر نشده آن سالهای آرمانخواهی را در کشورهای امثال روسیه متجاوز جستجو میکنند.
اما جهان چرخیده، امروز دیکتاتور پوتین در کنار آمریکای امپریالیستی ترامپ ایستاده، هر دو به اتفاق علیه اوکراین و زلنسکی موضع گرفتهاند. زلنسکی با آن لباس خاکی رزمندگی که از شروع جنگ برتن دارد و شبیه و یادآور چریکهای مبارز سابق آمریکای لاتین - از نوع چگواراـ شده! در لفظ در مقابل ترامپ مغرور و زیادی خواه ایستاده و مشاجره میکند که در تاریخ زیست آمریکا بی سابقه است.
سوال این است که چپها اینک چه موضعی دارند؟ آیا هنوز حق با پوتین و ترامپ است؟ آیا همهی آن آرمانهای خیالی ضد آمریکایی و ضد امپریالیستی چپ در این دههها با این موضعگیریها بیشتر و بیشتر به مسلخ تمسخر نرفته است؟ دنیا وارونه شده ترامپ سوداگر زورگو و پوتین دیکتاتور در کنار هم علیه ملتی که از تمامیت ارضی خود دفاع میکنند ایستادهاند. اکنون چپ های سردرگم از نوع ملیحه محمدی و فرخ نگهدار چه موضعی دارند؟ آیا هنوز حق را به روسیه و ترامپ میدهند؟ یا در کنار ملتی مظلوم قرارمیگیرند؟ ببینیم در آینده چه موضعی میگیرند و چگونه سخن خواهند گفت.
یازده اسفند ۱۴۰۳
#سعید_معدنی
#ترامپ
#پوتین
#زلنسکی
#ملیحه_محمدی
#فرخ_نگهدار
#چپ_ایرانی
@Saeed_Maadani
28.02.202504:58
☸️جُستاری در مناقشاتِ روش شناسی(فلسفۀ روش)
[بخش سوم]
✍️محمدباقر تاج الدین
✅اگر "پژوهش" را بنابه تعبیر مارتین هایدگر(.Martin Heidegger) فیلسوفِ آلمانی «شیوه ای از "بودن"(exist) در جهان و "فهمِ"(understanding) آن» در نظر بگیریم آن گاه مجاز خواهیم بود بگوییم که انسان از ديرباز و در دوره هاي گونا گون زندگي خود نه تنها شیوه ای از "بودن" در جهان را تجربه کرده بلکه در پیِ "فهم" جهان نیز بوده است. بر این اساس، انسان، دَمی از فهمِ جهان نیاسود و هر لحظه از زیستنِ او در این جهان به مثابۀ فهمِ آن نیز بوده است به گونه ای که انسان با زیستنِ خویش گویی که جهان را فهم کرده و با فهمیدن خود گویی که جهان را زیسته است. به عبارت دیگر، "زیستن" و "فهمیدن" هیچ گاه از یکدیگر جدا نبوده و به مثابه دو روی یک سکّه برای همیشه همزاد و همراه آدمی بوده اند. از این رو بود که انسان همواره در صدد شناخت محيط پيراموني و جهاني كه در آن مي زيسته است، بر آمده بود و گام به گام بر ميزان شناخت خود افزوده است.
✳️اما بشر تا کجا و چگونه توانسته خود، جامعه و جهان را بشناسد؟ بر این اساس پرسش های زیر همواره برای انسان مطرح بوده است: جهان چگونه شکل گرفته است؟؛ نسبت انسان با جهان چیست؟؛ سرنوشت انسان چگونه رقم می خورد؟؛ زیستن در این جهان چه دلایلی دارد؟؛ انسان تاریخِ خود را می سازد یا تاریخ انسان را؟؛ انسان جامعه را می سازد یا جامعه انسان را؟؛ سیاه چاله ها چگونه شکل گرفته اند؟؛ نابرابری های اجتماعی در جوامع گوناگون چگونه قابل تبیین است؟؛ منشأ اضطراب و استرس در انسان چیست؟ بیماری های روان تنی چه ویژگی هایی دارند؟ امر دینی چیست و نسبت انسان با آن چیست؟؛ گذار از سنت به مدرنیته چه معناها و مدلولاتی دارد؟؛ انسان مجبور است یا مختار؟؛ انسان جسم است یا روح؟؛ جهانِ پس از مرگ چگونه جهانی خواهد بود؟ و دهها و بل صدها پرسش دیگر از این دست. پاسخ به این پرسش ها چگونه امکان پذیر است؟ آیا فلسفه به تنهایی قادر است به چنین پرسش هایی پاسخ دهد؟ علوم تجربی(اعمِّ از علوم طبیعی تجربی مانند فیزیک، شیمی، زیست شناسی و علوم انسانی تجربی مانند روان شناسی، جامعه شناسی و اقتصاد) چطور؟ شناخت دینی اعم از فقه، کلام و تفسیر چطور؟ عرفان چطور؟ و این که هر کدام از این علوم و دانش ها تا کجا می توانند حقیقتِ انسان، جامعه و جهان را به ما نشان دهند؟ اینجاست که موضوع "شناخت" و "دانش" مطرح می شود و از همه مهم تر فهمیدن یا همان پژوهش. از طریق پژوهش است که می توانیم به جستجو پیرامون جهان، جامعه و انسان بپردازیم و از رمز و رازهایی دربارۀ بسیاری از امور با خبر شویم که بدون پژوهش دور از ذهن است که به چنین شناختی دست پیدا کنیم.
❇️هانس گئورگ گادامر(Hans Georg Gadamer) فیلسوف آلمانی که در سنّت فلسفۀ قارّه ای می اندیشید در کتاب "حقیقت و روش(Truth and Method)" دربارۀ روش چنین گفته است: «حقیقت، امری بسیار پیچیده تر از آن است که صرفاً بتوان با روش های فلسفی یا علمی به شناخت آن نائل آمد. حقیقت، فقط با نشستن معنای پدیده ها در ذهن و روان آدمی به دست می آید»( Gadamer, 1991: 108). بنابر نظر گادامر "روش" کفایت لازم برای "فهم حقیقت" را نداشته و می بایست که از طریق "هرمنوتیک فلسفی(Philosophical Hermeneutics)" که دالّ مرکزی آن "فهم" است، اقدام نمود. از نظر گادامر «فهم، به معنای به فهم نائل آمدن با دیگری است. اساس فهم، توافق است. لذا افراد برای دست یابی به توافق بنابر قاعده یکدیگر را بی درنگ می فهمند و یا خود را به دیگری می فهمانند. پس به فهم نائل آمدن همیشه به معنای فهم دیگری با توجه به امر خاصی است»(Gadamer, 1991: 108).
(ادامه دارد......)
#فلسفه_علم
#فلسفه_علوم_اجتماعی
#فلسفه_روش
#روش_شناسی
#پارادایم
#پارادایم_اثباتی
#پارادایم_تفسیری
#پژوهش_کمی
#پژوهش_کیفی
@tajeddin_mohammadbagher
[بخش سوم]
✍️محمدباقر تاج الدین
✅اگر "پژوهش" را بنابه تعبیر مارتین هایدگر(.Martin Heidegger) فیلسوفِ آلمانی «شیوه ای از "بودن"(exist) در جهان و "فهمِ"(understanding) آن» در نظر بگیریم آن گاه مجاز خواهیم بود بگوییم که انسان از ديرباز و در دوره هاي گونا گون زندگي خود نه تنها شیوه ای از "بودن" در جهان را تجربه کرده بلکه در پیِ "فهم" جهان نیز بوده است. بر این اساس، انسان، دَمی از فهمِ جهان نیاسود و هر لحظه از زیستنِ او در این جهان به مثابۀ فهمِ آن نیز بوده است به گونه ای که انسان با زیستنِ خویش گویی که جهان را فهم کرده و با فهمیدن خود گویی که جهان را زیسته است. به عبارت دیگر، "زیستن" و "فهمیدن" هیچ گاه از یکدیگر جدا نبوده و به مثابه دو روی یک سکّه برای همیشه همزاد و همراه آدمی بوده اند. از این رو بود که انسان همواره در صدد شناخت محيط پيراموني و جهاني كه در آن مي زيسته است، بر آمده بود و گام به گام بر ميزان شناخت خود افزوده است.
✳️اما بشر تا کجا و چگونه توانسته خود، جامعه و جهان را بشناسد؟ بر این اساس پرسش های زیر همواره برای انسان مطرح بوده است: جهان چگونه شکل گرفته است؟؛ نسبت انسان با جهان چیست؟؛ سرنوشت انسان چگونه رقم می خورد؟؛ زیستن در این جهان چه دلایلی دارد؟؛ انسان تاریخِ خود را می سازد یا تاریخ انسان را؟؛ انسان جامعه را می سازد یا جامعه انسان را؟؛ سیاه چاله ها چگونه شکل گرفته اند؟؛ نابرابری های اجتماعی در جوامع گوناگون چگونه قابل تبیین است؟؛ منشأ اضطراب و استرس در انسان چیست؟ بیماری های روان تنی چه ویژگی هایی دارند؟ امر دینی چیست و نسبت انسان با آن چیست؟؛ گذار از سنت به مدرنیته چه معناها و مدلولاتی دارد؟؛ انسان مجبور است یا مختار؟؛ انسان جسم است یا روح؟؛ جهانِ پس از مرگ چگونه جهانی خواهد بود؟ و دهها و بل صدها پرسش دیگر از این دست. پاسخ به این پرسش ها چگونه امکان پذیر است؟ آیا فلسفه به تنهایی قادر است به چنین پرسش هایی پاسخ دهد؟ علوم تجربی(اعمِّ از علوم طبیعی تجربی مانند فیزیک، شیمی، زیست شناسی و علوم انسانی تجربی مانند روان شناسی، جامعه شناسی و اقتصاد) چطور؟ شناخت دینی اعم از فقه، کلام و تفسیر چطور؟ عرفان چطور؟ و این که هر کدام از این علوم و دانش ها تا کجا می توانند حقیقتِ انسان، جامعه و جهان را به ما نشان دهند؟ اینجاست که موضوع "شناخت" و "دانش" مطرح می شود و از همه مهم تر فهمیدن یا همان پژوهش. از طریق پژوهش است که می توانیم به جستجو پیرامون جهان، جامعه و انسان بپردازیم و از رمز و رازهایی دربارۀ بسیاری از امور با خبر شویم که بدون پژوهش دور از ذهن است که به چنین شناختی دست پیدا کنیم.
❇️هانس گئورگ گادامر(Hans Georg Gadamer) فیلسوف آلمانی که در سنّت فلسفۀ قارّه ای می اندیشید در کتاب "حقیقت و روش(Truth and Method)" دربارۀ روش چنین گفته است: «حقیقت، امری بسیار پیچیده تر از آن است که صرفاً بتوان با روش های فلسفی یا علمی به شناخت آن نائل آمد. حقیقت، فقط با نشستن معنای پدیده ها در ذهن و روان آدمی به دست می آید»( Gadamer, 1991: 108). بنابر نظر گادامر "روش" کفایت لازم برای "فهم حقیقت" را نداشته و می بایست که از طریق "هرمنوتیک فلسفی(Philosophical Hermeneutics)" که دالّ مرکزی آن "فهم" است، اقدام نمود. از نظر گادامر «فهم، به معنای به فهم نائل آمدن با دیگری است. اساس فهم، توافق است. لذا افراد برای دست یابی به توافق بنابر قاعده یکدیگر را بی درنگ می فهمند و یا خود را به دیگری می فهمانند. پس به فهم نائل آمدن همیشه به معنای فهم دیگری با توجه به امر خاصی است»(Gadamer, 1991: 108).
(ادامه دارد......)
#فلسفه_علم
#فلسفه_علوم_اجتماعی
#فلسفه_روش
#روش_شناسی
#پارادایم
#پارادایم_اثباتی
#پارادایم_تفسیری
#پژوهش_کمی
#پژوهش_کیفی
@tajeddin_mohammadbagher
27.02.202516:33
🔵دیدار و گفتگوی دوستانه و صمیمانه با استاد مصطفی ملکیان
✍️محمدباقر تاج الدین
✳️امروز فرصتی پیش آمد و به اتفاق همکار و دوست عزیزم آقای دکتر محدثی برای بیش از یک ساعت در خدمت استاد ملکیان بودیم و گفتگوهای ارزنده ای با ایشان داشتیم. از وضعیت تعلیم و تربیت مدارس و دانشگاه ها و همچنین وضعیت آموزش در مراکز آموزشی سخن به میان آمد و استاد نکات ارزشمندی را بیان کردند. همچنین استاد راهنمایی های راهگشا و ارزنده ای در زمینۀ آموزش و نوشتن و ترجمۀ کتاب های مختلف داشته اند. ضمن این که از استاد درخواست داشتیم برای تهیه و تنظیم کتابی در زمینۀ تجارب زیستۀ خودشان در زمینۀ فعالیت های فکری و فرهنگی ای که در دهه های گذشته داشتند موافقت نمایند. به هر حال فضایی صمیمانه شکل گرفت و ما هم از خرمن دانش وسیع و عمیق استاد خوشه هایی چند بر گرفتیم. در این نشست البته دوستانی چون آقای پارسا، خانم روزبهانی و خانم تاج الدین نیز حضور داشتند.
#استاد_مصطفی_ملکیان
#دکتر_حسن_محدثی
#محمدباقر_تاج_الدین
@tajeddin_mohammadbagher
✍️محمدباقر تاج الدین
✳️امروز فرصتی پیش آمد و به اتفاق همکار و دوست عزیزم آقای دکتر محدثی برای بیش از یک ساعت در خدمت استاد ملکیان بودیم و گفتگوهای ارزنده ای با ایشان داشتیم. از وضعیت تعلیم و تربیت مدارس و دانشگاه ها و همچنین وضعیت آموزش در مراکز آموزشی سخن به میان آمد و استاد نکات ارزشمندی را بیان کردند. همچنین استاد راهنمایی های راهگشا و ارزنده ای در زمینۀ آموزش و نوشتن و ترجمۀ کتاب های مختلف داشته اند. ضمن این که از استاد درخواست داشتیم برای تهیه و تنظیم کتابی در زمینۀ تجارب زیستۀ خودشان در زمینۀ فعالیت های فکری و فرهنگی ای که در دهه های گذشته داشتند موافقت نمایند. به هر حال فضایی صمیمانه شکل گرفت و ما هم از خرمن دانش وسیع و عمیق استاد خوشه هایی چند بر گرفتیم. در این نشست البته دوستانی چون آقای پارسا، خانم روزبهانی و خانم تاج الدین نیز حضور داشتند.
#استاد_مصطفی_ملکیان
#دکتر_حسن_محدثی
#محمدباقر_تاج_الدین
@tajeddin_mohammadbagher


26.02.202506:59
☸️جُستاری در مناقشاتِ روش شناسی(فلسفۀ روش)
[بخش دوم]
✍️محمدباقر تاج الدین
✅لذا می توان تا این جا و به طور خلاصه مسأله و موضوع مورد بحث را این گونه صورت بندی کرد که دست کم دو پارادایم(paradigm) یا سنت فکری-فلسفی یعنی فلسفۀ تحلیلی(analytical philosophy) که در قالب دیدگاه های اثبات گرایی، واقع گرایی یا تجربه گرایی پدیدار شده اند از یک سو و فلسفۀ قاره ای(continental philosophy) که در قالب دیدگاه های تفسیرگرایی، ذهن گرایی یا معناگرایی شکل گرفته اند، از سوی دیگر در مقابل یکدیگر صف آرایی کرده اند و در حقیقت سبب ساز شکل گیری پژوهش های اثباتی(positive research) و تفسیری(interpretive research) شده که بعدها در قالب پژوهش های"کمّی(quantitative)" و "کیفی(qualitative)" در مراکز علمی و دانشگاهی رایج و پر کاربرد شده اند.
✳️بنابراین ریشه های رواج گسترده و همه جانبۀ پژوهش های کمّی و کیفی و همچنین ترکیبی در بسیاری از مراکز علمی و دانشگاهی دنیا و ایران را بیش از همه می بایست در پارادایم های فلسفی و روش شناختی دست کم دو قرن پیش دانست و گمان نکنیم که فقط محصول کوشش های پژوهشگران دانش هایی چون جامعه شناسی یا روان شناسی از قرن نوزدهم تا به امروز است. به دیگر سخن و به زبان ساده تر اگر جامعه شناسی چون امیل دورکیم فرانسوی از روش اثباتی و جامعه شناسی دیگر چون ماکس وبر آلمانی از روش تفسیری-تفهمی سخن گفته است چنین اندیشه هایی ریشه در دو سنت فلسفی-فکری پیش از آنان داشته است که بحث آن را در حد توان علمی خودم پی خواهم گرفت تا برسم به بحث پژوهش های کمّی، کیفی و ترکیبی و تفاوت های این سه و همچنین مناقشات پژوهشی و روشی میان متخصصان و محققان مبتنی بر متون روشی و پژوهشی داخلی و خارجی.
(ادامه دارد....)
#فلسفه_علم
#فلسفه_علوم_اجتماعی
#فلسفه_روش
#روش_شناسی
#پارادایم
#پارادایم_اثباتی
#پارادایم_تفسیری
#پژوهش_کمی
#پژوهش_کیفی
@tajeddin_mohammadbagher
[بخش دوم]
✍️محمدباقر تاج الدین
✅لذا می توان تا این جا و به طور خلاصه مسأله و موضوع مورد بحث را این گونه صورت بندی کرد که دست کم دو پارادایم(paradigm) یا سنت فکری-فلسفی یعنی فلسفۀ تحلیلی(analytical philosophy) که در قالب دیدگاه های اثبات گرایی، واقع گرایی یا تجربه گرایی پدیدار شده اند از یک سو و فلسفۀ قاره ای(continental philosophy) که در قالب دیدگاه های تفسیرگرایی، ذهن گرایی یا معناگرایی شکل گرفته اند، از سوی دیگر در مقابل یکدیگر صف آرایی کرده اند و در حقیقت سبب ساز شکل گیری پژوهش های اثباتی(positive research) و تفسیری(interpretive research) شده که بعدها در قالب پژوهش های"کمّی(quantitative)" و "کیفی(qualitative)" در مراکز علمی و دانشگاهی رایج و پر کاربرد شده اند.
✳️بنابراین ریشه های رواج گسترده و همه جانبۀ پژوهش های کمّی و کیفی و همچنین ترکیبی در بسیاری از مراکز علمی و دانشگاهی دنیا و ایران را بیش از همه می بایست در پارادایم های فلسفی و روش شناختی دست کم دو قرن پیش دانست و گمان نکنیم که فقط محصول کوشش های پژوهشگران دانش هایی چون جامعه شناسی یا روان شناسی از قرن نوزدهم تا به امروز است. به دیگر سخن و به زبان ساده تر اگر جامعه شناسی چون امیل دورکیم فرانسوی از روش اثباتی و جامعه شناسی دیگر چون ماکس وبر آلمانی از روش تفسیری-تفهمی سخن گفته است چنین اندیشه هایی ریشه در دو سنت فلسفی-فکری پیش از آنان داشته است که بحث آن را در حد توان علمی خودم پی خواهم گرفت تا برسم به بحث پژوهش های کمّی، کیفی و ترکیبی و تفاوت های این سه و همچنین مناقشات پژوهشی و روشی میان متخصصان و محققان مبتنی بر متون روشی و پژوهشی داخلی و خارجی.
(ادامه دارد....)
#فلسفه_علم
#فلسفه_علوم_اجتماعی
#فلسفه_روش
#روش_شناسی
#پارادایم
#پارادایم_اثباتی
#پارادایم_تفسیری
#پژوهش_کمی
#پژوهش_کیفی
@tajeddin_mohammadbagher
26.02.202506:54
☸️جُستاری در مناقشاتِ روش شناسی(فلسفۀ روش)
[بخش نخست]
✍️محمدباقر تاج الدین
✅پرداختن به بحث پژوهش و روش بدون پرداختن به ریشه ها و سرچشمه های فلسفی و فکری آن دست کم به نظر من کاری بیهوده و بی نتیجه است که فقط سبب ساز برخی جدال های بی حاصل و و ملال آور خواهد شد. ضمن این که بدون پرداختن به ریشه های اصلی بحث مورد نظر حقیقت موضوع آن گونه که شایسته و سزاوار است هرگز روشن و تدقیق نخواهد شد. بنابراین کوشش خواهم کرد در چند نوشتار به این موضوع پرداخته و ابعاد بحث را در حد توان علمی و پژوهشی اَم روشن تر سازم. هیچ ادعایی مبنی بر درستی این که آن چه می نویسم و منتشر می کنم ندارم و تنها بر آنم تا به حقیقتی از حقایق موجود در این حوزه بپردازم و از این رهگذر نوری بر برخی تاریکی ها و ابهامات ی موجود بیفکنم و سهم خودم را ادا کرده باشم. ضمن این که بحث حاضر بحثی بسیار گسترده و عمیق است و خواننده نباید انتظار داشته باشد تمام حقیقت در چند نوشتار نه چندان بلند به سرانجام برسد و لذا ضرورت دارد که علاقمندان به این بحث به کتاب ها و مقالاتی که در پایان نوشتار ارائه خواهم کرد مراجعه کنند و در فرصت مناسب آن ها را در مطالعه گیرند و البته نقد و نظر خود را نیز بیان کنند.
✳️واقعیت این است که مناقشات روش شناختی بیش از آن که ریشه در دانش های جدیدی چون روان شناسی یا جامعه شناسی داشته باشد ریشه در مباحث مهمی چون فلسفۀ علم، فلسفۀ علوم اجتماعی و هم چنین فلسفۀ روش(روش شناسیِ فلسفی) دارد و فروکاستن آن به بحث های مکانیکی و رایج و مشهوری چون پژوهش های کمّی، کیفی یا ترکیبی جفای بزرگی در حق معرفت=شناخت(knowledge)، دانش=علم(science)، پژوهش(research) و روش(method) است. روش شناسی و پرداختن به انواع روش ها البته تاریخی کم و بیش طولانی دارد که تا یونان باستان نیز می توان آن را پی گرفت، زمانی که ارسطو به زبان آن روزگار از تمایز میان علوم طبیعی و علوم انسانی سخن گفته است. البته روشن است که ارسطو از "علوم طبیعی"(natural sciences) و "علوم انسانی"(human sciences) آن گونه که امروزه رایج است و معنا می شود، سخن نگفته است، بلکه در «کتاب بوطیقا(یا به گفتۀ برخی طوبیقا=Topics) "قضایا" را بر سه قسم اخلاقی، طبیعی و منطقی مورد شناسایی قرار داد و طی آن "قضیۀ اخلاق" را به معنای اجتماعیات و آن چه مربوط به رفتار انسان است، تعریف کرد»( ویلهلم دیلتای، مقدمه بر علوم انسانی/ ترجمۀ منوچهر صانعی دره بیدی/مقدمۀ مترجم، 1388: 14). همچنین است بحث دربارۀ سنت فکری هرمنوتیک و تفسیری که تا یونان باستان قابل ردیابی و واکاوی است. «هرمنوتیک یکی از قدیمی ترین سنت های علوم انسانی است. پیش از روش های جدید تحقیق کیفی به وجود آمد و تاریخچۀ آن به آغاز دوران باستان باز می گردد»(ایون شِرَت، فلسفۀ علوم اجتماعی قاره ای، ترجمه هادی جلیلی، 1387: 35). بعدتر در همین نوشتار بیش تر به این موضوع خواهم پرداخت.
❇️حال، اگر از دوران باستان گذر کنیم و به سده های جدیدتر یعنی سده های پس از دورۀ رنسانس(renaissance) یا همان نوزایی فلسفی، فرهنگی و علمی برسیم و سربرآوردن علوم طبیعی جدید مانند زیست شناسی، فیزیک، شیمی و بعدها و به دنبال و تحت تأثیر علوم طبیعی شکل گیری علوم انسانی جدید مانند روان شناسی، جامعه شناسی و اقتصاد را مورد واکاوی قرار دهیم به خوبی می بینیم که اگرچه دو سنت فکری تجربه گرایی(empiricism) یا اثبات گرایی(positivism) یا واقع گرایی(realism) و در مقابل تفسیرگرایی(interpretivism)، یا ذهن گرایی(idealism) کم و بیش پا به پای هم از گذشته های دور پیش آمده اند، اما در قرن نوزدهم بود که به دنبال چیرگی و غلبۀ علوم طبیعی که خود ناشی از غلبۀ اندیشۀ تجربه گرایانه یا اثبات گرایانه در اروپای آن روزگار بود، شاهد تسلط پژوهش اثبات گرایانه و تجربه گرایانه و نیز تسلط پژوهش ها و روش های کمّی گرایانه نه تنها در علوم طبیعی بلکه در علوم انسانی ای چون جامعه شناسی و روان شناسی بوده ایم و این تسلط و چیرگی تا دهۀ هفتاد میلادی قرن بیستم نیز ادامه یافت.
(ادامه دارد....)
#فلسفه_علم
#فلسفه_علوم_اجتماعی
#فلسفه_روش
#روش_شناسی
#پارادایم
#پارادایم_اثباتی
#پارادایم_تفسیری
#پژوهش_کمی
#پژوهش_کیفی
@tajeddin_mohammadbagher
[بخش نخست]
✍️محمدباقر تاج الدین
✅پرداختن به بحث پژوهش و روش بدون پرداختن به ریشه ها و سرچشمه های فلسفی و فکری آن دست کم به نظر من کاری بیهوده و بی نتیجه است که فقط سبب ساز برخی جدال های بی حاصل و و ملال آور خواهد شد. ضمن این که بدون پرداختن به ریشه های اصلی بحث مورد نظر حقیقت موضوع آن گونه که شایسته و سزاوار است هرگز روشن و تدقیق نخواهد شد. بنابراین کوشش خواهم کرد در چند نوشتار به این موضوع پرداخته و ابعاد بحث را در حد توان علمی و پژوهشی اَم روشن تر سازم. هیچ ادعایی مبنی بر درستی این که آن چه می نویسم و منتشر می کنم ندارم و تنها بر آنم تا به حقیقتی از حقایق موجود در این حوزه بپردازم و از این رهگذر نوری بر برخی تاریکی ها و ابهامات ی موجود بیفکنم و سهم خودم را ادا کرده باشم. ضمن این که بحث حاضر بحثی بسیار گسترده و عمیق است و خواننده نباید انتظار داشته باشد تمام حقیقت در چند نوشتار نه چندان بلند به سرانجام برسد و لذا ضرورت دارد که علاقمندان به این بحث به کتاب ها و مقالاتی که در پایان نوشتار ارائه خواهم کرد مراجعه کنند و در فرصت مناسب آن ها را در مطالعه گیرند و البته نقد و نظر خود را نیز بیان کنند.
✳️واقعیت این است که مناقشات روش شناختی بیش از آن که ریشه در دانش های جدیدی چون روان شناسی یا جامعه شناسی داشته باشد ریشه در مباحث مهمی چون فلسفۀ علم، فلسفۀ علوم اجتماعی و هم چنین فلسفۀ روش(روش شناسیِ فلسفی) دارد و فروکاستن آن به بحث های مکانیکی و رایج و مشهوری چون پژوهش های کمّی، کیفی یا ترکیبی جفای بزرگی در حق معرفت=شناخت(knowledge)، دانش=علم(science)، پژوهش(research) و روش(method) است. روش شناسی و پرداختن به انواع روش ها البته تاریخی کم و بیش طولانی دارد که تا یونان باستان نیز می توان آن را پی گرفت، زمانی که ارسطو به زبان آن روزگار از تمایز میان علوم طبیعی و علوم انسانی سخن گفته است. البته روشن است که ارسطو از "علوم طبیعی"(natural sciences) و "علوم انسانی"(human sciences) آن گونه که امروزه رایج است و معنا می شود، سخن نگفته است، بلکه در «کتاب بوطیقا(یا به گفتۀ برخی طوبیقا=Topics) "قضایا" را بر سه قسم اخلاقی، طبیعی و منطقی مورد شناسایی قرار داد و طی آن "قضیۀ اخلاق" را به معنای اجتماعیات و آن چه مربوط به رفتار انسان است، تعریف کرد»( ویلهلم دیلتای، مقدمه بر علوم انسانی/ ترجمۀ منوچهر صانعی دره بیدی/مقدمۀ مترجم، 1388: 14). همچنین است بحث دربارۀ سنت فکری هرمنوتیک و تفسیری که تا یونان باستان قابل ردیابی و واکاوی است. «هرمنوتیک یکی از قدیمی ترین سنت های علوم انسانی است. پیش از روش های جدید تحقیق کیفی به وجود آمد و تاریخچۀ آن به آغاز دوران باستان باز می گردد»(ایون شِرَت، فلسفۀ علوم اجتماعی قاره ای، ترجمه هادی جلیلی، 1387: 35). بعدتر در همین نوشتار بیش تر به این موضوع خواهم پرداخت.
❇️حال، اگر از دوران باستان گذر کنیم و به سده های جدیدتر یعنی سده های پس از دورۀ رنسانس(renaissance) یا همان نوزایی فلسفی، فرهنگی و علمی برسیم و سربرآوردن علوم طبیعی جدید مانند زیست شناسی، فیزیک، شیمی و بعدها و به دنبال و تحت تأثیر علوم طبیعی شکل گیری علوم انسانی جدید مانند روان شناسی، جامعه شناسی و اقتصاد را مورد واکاوی قرار دهیم به خوبی می بینیم که اگرچه دو سنت فکری تجربه گرایی(empiricism) یا اثبات گرایی(positivism) یا واقع گرایی(realism) و در مقابل تفسیرگرایی(interpretivism)، یا ذهن گرایی(idealism) کم و بیش پا به پای هم از گذشته های دور پیش آمده اند، اما در قرن نوزدهم بود که به دنبال چیرگی و غلبۀ علوم طبیعی که خود ناشی از غلبۀ اندیشۀ تجربه گرایانه یا اثبات گرایانه در اروپای آن روزگار بود، شاهد تسلط پژوهش اثبات گرایانه و تجربه گرایانه و نیز تسلط پژوهش ها و روش های کمّی گرایانه نه تنها در علوم طبیعی بلکه در علوم انسانی ای چون جامعه شناسی و روان شناسی بوده ایم و این تسلط و چیرگی تا دهۀ هفتاد میلادی قرن بیستم نیز ادامه یافت.
(ادامه دارد....)
#فلسفه_علم
#فلسفه_علوم_اجتماعی
#فلسفه_روش
#روش_شناسی
#پارادایم
#پارادایم_اثباتی
#پارادایم_تفسیری
#پژوهش_کمی
#پژوهش_کیفی
@tajeddin_mohammadbagher
25.02.202519:38
🔵این هم بخشی از متن همان کتاب به شرح زیر:
In terms of practice, the questions become broad and general so that the participants can construct the meaning of a situation, a meaning typi¬cally forged in discussions or interactions with other persons. The more open-ended the questioning, the better, as the researcher listens carefully to what people say or do in their life setting. Thus, constructivist research¬ers often address the “processes” of interaction among individuals. They also focus on the specific contexts in which people live and work in order to understand the historical and cultural settings of the participants. Researchers recognize that their own background shapes their interpreta¬tion, and they “position themselves” in the research to acknowledge how their interpretation flows from their own personal, cultural, and historical experiences. Thus the researchers make an interpretation of what they find, an interpretation shaped by their own experiences and background. The researcher’s intent, then, is to make sense of (or interpret) the mean¬ings others have about the world. This is why qualitative research is often called “interpretive” research(creswell, 2013: 25).
✳️ترجمه بخش پایانی پاراگراف: بنابراین، این پژوهشگران، تفسیری از آن چه می یابند ارائه می کنند، تفسیری برخاسته از تجارب و پیشینۀ شخصی خودشان. لذا هدف پژوهشگر معنابخشی(یا تفسیر) معانی دیگران از دنیا است. به همین دلیل است که پژوهش کیفی اغلب پژوهش «تفسیری» نامیده می شود.
#پژوهش_کیفی
#پژوهش_تفسیری
#جان_کرسول
@tajeddin_mohammadbagher
In terms of practice, the questions become broad and general so that the participants can construct the meaning of a situation, a meaning typi¬cally forged in discussions or interactions with other persons. The more open-ended the questioning, the better, as the researcher listens carefully to what people say or do in their life setting. Thus, constructivist research¬ers often address the “processes” of interaction among individuals. They also focus on the specific contexts in which people live and work in order to understand the historical and cultural settings of the participants. Researchers recognize that their own background shapes their interpreta¬tion, and they “position themselves” in the research to acknowledge how their interpretation flows from their own personal, cultural, and historical experiences. Thus the researchers make an interpretation of what they find, an interpretation shaped by their own experiences and background. The researcher’s intent, then, is to make sense of (or interpret) the mean¬ings others have about the world. This is why qualitative research is often called “interpretive” research(creswell, 2013: 25).
✳️ترجمه بخش پایانی پاراگراف: بنابراین، این پژوهشگران، تفسیری از آن چه می یابند ارائه می کنند، تفسیری برخاسته از تجارب و پیشینۀ شخصی خودشان. لذا هدف پژوهشگر معنابخشی(یا تفسیر) معانی دیگران از دنیا است. به همین دلیل است که پژوهش کیفی اغلب پژوهش «تفسیری» نامیده می شود.
#پژوهش_کیفی
#پژوهش_تفسیری
#جان_کرسول
@tajeddin_mohammadbagher
25.02.202519:25
🔵و این هم از همان کتاب و از قول دنزین و لینکلن(2005) که دوباره روش تفسیری زیر مجموعه پژوهش یا رویکرد کیفی آمده است.(کرسول، 2013، 10).
@tajeddin_mohammadbagher
@tajeddin_mohammadbagher


25.02.202519:19
🔵همان گونه که در این جدول از کتاب مورد اشاره دیده می شود روش تفسیری زیر مجموعۀ پژوهش کیفی آمده است. از قول دنزین و لینکلن هم چنین بحثی آمده است. (جان کرسول، 2013، ص 9 و 10).
@tajeddin_mohammadbagher
@tajeddin_mohammadbagher


Рекорды
27.03.202523:59
1.6KПодписчиков28.02.202523:59
1700Индекс цитирования21.02.202517:31
562Охват одного поста21.02.202511:03
562Охват рекламного поста31.03.202523:59
21.43%ER16.02.202523:59
35.93%ERRВойдите, чтобы разблокировать больше функциональности.