Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
حدود سرخوشیِ شمع avatar

حدود سرخوشیِ شمع

شعرها ، بریده هایی از رمان ها و داستان ها و مصاحبه های حسین طوّافی لاهیجی
و همچنین ... موسیقی ....
تماس با ادمین

@htavvafi
Рейтинг TGlist
0
0
ТипПубличный
Верификация
Не верифицированный
Доверенность
Не провернный
Расположение
ЯзыкДругой
Дата создания каналаJan 15, 2016
Добавлено на TGlist
Apr 05, 2025
Прикрепленная группа

Последние публикации в группе "حدود سرخوشیِ شمع"

برگرد

اوین آغاسی


@HTavvafi58
۲
بریده‌ای از این رمان را برایتان همینجا ترجمه کردم، کم و کاستش را به بزرگی خواهید بخشید:

« تفنگ چکمه‌سرخ مرده را برمی‌دارم و سرنیزه‌اش را در بدن‌های شورشیان مرده فرو می‌برم. فرو می‌برم و با تمام توان فریاد می‌زنم. فحش می‌دهم. جیغ‌ می‌کشم. خشمگین، سرنیزه را بارها و بارها در بدن‌هایشان فرو می‌کنم. از نفس می‌افتم. تفنگ را می‌اندازم. گریه می‌کنم.
تلوتلوخوران، از سرزمین مردگان می‌گذرم. همه جا پر از جسد است. همه‌جای این دژ که دیگر به گورستانی بدل شده است. مردی را می‌بینم، بی‌ پیشانی‌. تنی بی‌سر، که خون از گردن قطع شده‌اش بیرون می‌جهد. مردی که بازوی چپ ندارد، پای راست ندارد، گویی جان‌ می‌دهد، شاید هم مدت‌هاست مرده است. جنازه‌ای می‌بینم که گلوله آجین. دهانش باز است، چشمانش بی‌حرکت به آسمان سرخ خیره مانده‌اند. برخی شورشیان تکه‌پاره شده‌اند. اما گویی هنوز زنده‌اند. فقط زنده‌اند. چند نفری آب می‌خواهند، التماس می‌کنند. بعضی هم برای مرگ سریع‌تر، تمنا می‌کنند که به سرشان شلیک کنند. این دژ کوهستانی ویران، از مدافعان و مهاجمان، همه را نابود کرد.
از استحکامات تصرف‌شده عبور می‌کنم. انگار در جهنم قدم می‌زنم. اغلب سربازان دشمن یا کشته شده‌اند یا زخم‌های مرگبار برداشته‌اند. اسرا از شرم سر به زیر افکنده‌اند. می‌لرزند از ترس. مابقی‌ هم سلاح‌ها را انداخته‌اند. فرار کرده‌اند. قله‌ی ۱۷۰۲ حالا در تصرف ماست، گرچه گهگاه صدای شلیکی شنیده می‌شود.
یوناس تصویر برمی‌دارد. نمی‌خواهم این صحنه‌ها ثبت شوند. علاقه‌ای به مستندسازی آشفتگی جنگ ندارم. این رنج که انسان‌ها بر یکدیگر تحمیل می‌کنند پوچ و بیهوده است و چنان توهین‌آمیز و دونِ شأن بشریت است که نسل‌های آینده برای آن ارزشی قائل نخواهند بود.»



حسین طوّافی
فروردین ۱۴۰۴


@HTavvafi58

Рекорды

10.04.202523:59
99Подписчиков
02.04.202523:59
0Индекс цитирования
22.04.202510:10
0Охват одного поста
22.04.202510:10
0Охват рекламного поста
22.04.202510:10
0.00%ER
04.04.202523:59
0.00%ERR

Развитие

Подписчиков
Индекс цитирования
Охват 1 поста
Охват рекламного поста
ER
ERR
06 APR '2513 APR '2520 APR '25

Популярные публикации حدود سرخوشیِ شمع

02.04.202509:30
۲
بریده‌ای از این رمان را برایتان همینجا ترجمه کردم، کم و کاستش را به بزرگی خواهید بخشید:

« تفنگ چکمه‌سرخ مرده را برمی‌دارم و سرنیزه‌اش را در بدن‌های شورشیان مرده فرو می‌برم. فرو می‌برم و با تمام توان فریاد می‌زنم. فحش می‌دهم. جیغ‌ می‌کشم. خشمگین، سرنیزه را بارها و بارها در بدن‌هایشان فرو می‌کنم. از نفس می‌افتم. تفنگ را می‌اندازم. گریه می‌کنم.
تلوتلوخوران، از سرزمین مردگان می‌گذرم. همه جا پر از جسد است. همه‌جای این دژ که دیگر به گورستانی بدل شده است. مردی را می‌بینم، بی‌ پیشانی‌. تنی بی‌سر، که خون از گردن قطع شده‌اش بیرون می‌جهد. مردی که بازوی چپ ندارد، پای راست ندارد، گویی جان‌ می‌دهد، شاید هم مدت‌هاست مرده است. جنازه‌ای می‌بینم که گلوله آجین. دهانش باز است، چشمانش بی‌حرکت به آسمان سرخ خیره مانده‌اند. برخی شورشیان تکه‌پاره شده‌اند. اما گویی هنوز زنده‌اند. فقط زنده‌اند. چند نفری آب می‌خواهند، التماس می‌کنند. بعضی هم برای مرگ سریع‌تر، تمنا می‌کنند که به سرشان شلیک کنند. این دژ کوهستانی ویران، از مدافعان و مهاجمان، همه را نابود کرد.
از استحکامات تصرف‌شده عبور می‌کنم. انگار در جهنم قدم می‌زنم. اغلب سربازان دشمن یا کشته شده‌اند یا زخم‌های مرگبار برداشته‌اند. اسرا از شرم سر به زیر افکنده‌اند. می‌لرزند از ترس. مابقی‌ هم سلاح‌ها را انداخته‌اند. فرار کرده‌اند. قله‌ی ۱۷۰۲ حالا در تصرف ماست، گرچه گهگاه صدای شلیکی شنیده می‌شود.
یوناس تصویر برمی‌دارد. نمی‌خواهم این صحنه‌ها ثبت شوند. علاقه‌ای به مستندسازی آشفتگی جنگ ندارم. این رنج که انسان‌ها بر یکدیگر تحمیل می‌کنند پوچ و بیهوده است و چنان توهین‌آمیز و دونِ شأن بشریت است که نسل‌های آینده برای آن ارزشی قائل نخواهند بود.»



حسین طوّافی
فروردین ۱۴۰۴


@HTavvafi58
11.04.202505:12
برگرد

اوین آغاسی


@HTavvafi58
Войдите, чтобы разблокировать больше функциональности.