𓄂丂࿐ᷟڪلبه خاتــونــ𓆃
08.03.202507:39
06.02.202515:35
06.02.202515:34
.
آسمان فرصت پرواز بلندیست ، ولی...
قصه این است چه اندازه کبوتر باشی...
#فریدون_مشیری
✤┅┄𝓜 ⃝༺༅═┅──
آسمان فرصت پرواز بلندیست ، ولی...
قصه این است چه اندازه کبوتر باشی...
#فریدون_مشیری
✤┅┄𝓜 ⃝༺༅═┅──
06.02.202515:30
▫️
مثل شب های دگر باز به هم خیره شدند
برکه و ماه، ولی از سر بی حوصلگی
#فاضل_نظری
@M_V_KHATOON
مثل شب های دگر باز به هم خیره شدند
برکه و ماه، ولی از سر بی حوصلگی
#فاضل_نظری
@M_V_KHATOON
06.02.202507:56
06.02.202507:27
06.02.202515:42
06.02.202515:35
.
دور از تو چنانم که غمِ غربتم امشب،
حتی به غزل‌های غریبانه نگنجد...
#حسین_منزوی
شبتــون بی غم🌙
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
دور از تو چنانم که غمِ غربتم امشب،
حتی به غزل‌های غریبانه نگنجد...
#حسین_منزوی
شبتــون بی غم🌙
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
06.02.202515:34
.
ما شعلهٔ شوق تو به صد حیله نشاندیم
دامن مزن این آتش پوشیدهٔ ما را
ناگاه به باغ تو خزانی بفرستند
خرسند کن از خود دل رنجیدهٔ ما را
با اشک فرو ریخت ستمهای تو وحشی
پاشید نمک جان خراشیدهٔ ما را
#وحشی_بافقی
✤┅┄𝓜 ⃝༺༅═┅──
ما شعلهٔ شوق تو به صد حیله نشاندیم
دامن مزن این آتش پوشیدهٔ ما را
ناگاه به باغ تو خزانی بفرستند
خرسند کن از خود دل رنجیدهٔ ما را
با اشک فرو ریخت ستمهای تو وحشی
پاشید نمک جان خراشیدهٔ ما را
#وحشی_بافقی
✤┅┄𝓜 ⃝༺༅═┅──
06.02.202515:30
▫️
او به من می گوید ای آغوش گرم
مست نازم کن، که من دیوانه ام
من به او می گویم ای نا آشنا
بگذر از من، من تو را بیگانه ام
#فروغ_فرخزاد
@M_V_KHATOON
او به من می گوید ای آغوش گرم
مست نازم کن، که من دیوانه ام
من به او می گویم ای نا آشنا
بگذر از من، من تو را بیگانه ام
#فروغ_فرخزاد
@M_V_KHATOON
06.02.202506:36
.
همین که باران ایستاد
همین که باران ایستاد
سر گذاشتم به بیراهه‌ها
که سیلاب ردّی به جا نهاده بود
از آبکندِ قدیم
قلوه‌سنگ‍ها به وعده‌ی صیقلِ ماه برآمده بودند
و گردوی پیر
بوی عمیقِ ریشه‌اش را تاب نمی‌آورد
چندان‌که پای من
بر خمیرِ تازه داغ نهاد
خاطره‌‌ای از گریزِ من باقی ماند
در پسِ من
جا که بر شیار
گفتگویی می‌رفت از این همه
با من ، اگر نه برای من!
#قاسم_هاشمی‌نژاد
📚بازخرید دیاران گمشده
✤┅┄𝓜 ⃝༺༅═┅──
همین که باران ایستاد
همین که باران ایستاد
سر گذاشتم به بیراهه‌ها
که سیلاب ردّی به جا نهاده بود
از آبکندِ قدیم
قلوه‌سنگ‍ها به وعده‌ی صیقلِ ماه برآمده بودند
و گردوی پیر
بوی عمیقِ ریشه‌اش را تاب نمی‌آورد
چندان‌که پای من
بر خمیرِ تازه داغ نهاد
خاطره‌‌ای از گریزِ من باقی ماند
در پسِ من
جا که بر شیار
گفتگویی می‌رفت از این همه
با من ، اگر نه برای من!
#قاسم_هاشمی‌نژاد
📚بازخرید دیاران گمشده
✤┅┄𝓜 ⃝༺༅═┅──
06.02.202515:34
.
بی‌خبر از همدگر آسوده خوابیدن چه سود
بر مزار مردگان خویش نالیدن چه سود
زنده را تا زنده است باید به فریادش رسید
ورنه بر سنگ مزارش آب پاشیدن چه سود
گر نرفتی سوی او تو در زمان بودنش
خانه صاحب‌عزا تا صبح خوابیدن چه سود
زنده را زنده است اکنون قدرش را بدان
ورنه بر روی مزارش کوزه گل چیدن چه سود
زنده را در زندگی باید به درد او رسید
ورنه مشکی از برای مرده پوشیدن چه سود
با محبت دست پیران را عزیز من ببوس
ورنه بر روی مزارش تاج گل چیدن چه سود
یک شبی با زنده‌ها غمخوار باش
ورنه بر روی مزارش زار نالیدن چه سود
تا زمانی زنده‌ایم از هم همه بیگانه‌ایم
در عزاها روی همدیگر ببوسیدن چه سود
گر توانی زنده‌ای را یک دمی تو شاد کن
در عزا عطر و گلاب ناب پاشیدن چه سود
از برای سالمندان یک گل خوشبو ببر
تاج گل‌ها در کنار همدیگر چیدن چه سود
گر نپرسی حال او تا زنده است
گریه و زاری و نالیدن برای او چه سود
سال‌ها عید آمد و رفت و نکردی یاد من
جای خالی مرا در خانه‌ام دیدن چه سود
گر نکـردی یاد من تــا زنـده‌ام
سنگ مرمر روی قبر من تو را چیدن چه سود
گر نپرسی حال و احوال همه فامیل خود
بعد مرگش اشک باریدن و کاهیدن چه سود
بهر دور افکندن کینه، تو حرکت کن کنون
فصل صلح و جشن و آیین است، جنگیدن چه سود
حق همدیگر به جا آریم و با هم به شویم
نرم و نیکو گفتگو سازیم، غریدن چه سود
وقت بگذاریم بـهر کودک و فرزند خویش
گر نهال الوار شد، بیهوده پیچیدن چه سود
دست و دامان پدر مادر ببوییم همچو گل
گر کُنی پژمرده گل‌ها را، بوییدن چه سود
اختیار مال و اموالت کنون در دست توست
بعد مُردن آب در هاون کوبیدن چه سود
برگ سبزی را کنون خود تحـفه درویش کن
لیک از فرزند و وارث چشم پاییدن، چه سود
این شعر یک شعر امروزی هست و ابدا ب عرفان بهایی نمیخوره
#علی_مولودی
✤┅┄𝓜 ⃝༺༅═┅──
بی‌خبر از همدگر آسوده خوابیدن چه سود
بر مزار مردگان خویش نالیدن چه سود
زنده را تا زنده است باید به فریادش رسید
ورنه بر سنگ مزارش آب پاشیدن چه سود
گر نرفتی سوی او تو در زمان بودنش
خانه صاحب‌عزا تا صبح خوابیدن چه سود
زنده را زنده است اکنون قدرش را بدان
ورنه بر روی مزارش کوزه گل چیدن چه سود
زنده را در زندگی باید به درد او رسید
ورنه مشکی از برای مرده پوشیدن چه سود
با محبت دست پیران را عزیز من ببوس
ورنه بر روی مزارش تاج گل چیدن چه سود
یک شبی با زنده‌ها غمخوار باش
ورنه بر روی مزارش زار نالیدن چه سود
تا زمانی زنده‌ایم از هم همه بیگانه‌ایم
در عزاها روی همدیگر ببوسیدن چه سود
گر توانی زنده‌ای را یک دمی تو شاد کن
در عزا عطر و گلاب ناب پاشیدن چه سود
از برای سالمندان یک گل خوشبو ببر
تاج گل‌ها در کنار همدیگر چیدن چه سود
گر نپرسی حال او تا زنده است
گریه و زاری و نالیدن برای او چه سود
سال‌ها عید آمد و رفت و نکردی یاد من
جای خالی مرا در خانه‌ام دیدن چه سود
گر نکـردی یاد من تــا زنـده‌ام
سنگ مرمر روی قبر من تو را چیدن چه سود
گر نپرسی حال و احوال همه فامیل خود
بعد مرگش اشک باریدن و کاهیدن چه سود
بهر دور افکندن کینه، تو حرکت کن کنون
فصل صلح و جشن و آیین است، جنگیدن چه سود
حق همدیگر به جا آریم و با هم به شویم
نرم و نیکو گفتگو سازیم، غریدن چه سود
وقت بگذاریم بـهر کودک و فرزند خویش
گر نهال الوار شد، بیهوده پیچیدن چه سود
دست و دامان پدر مادر ببوییم همچو گل
گر کُنی پژمرده گل‌ها را، بوییدن چه سود
اختیار مال و اموالت کنون در دست توست
بعد مُردن آب در هاون کوبیدن چه سود
برگ سبزی را کنون خود تحـفه درویش کن
لیک از فرزند و وارث چشم پاییدن، چه سود
این شعر یک شعر امروزی هست و ابدا ب عرفان بهایی نمیخوره
#علی_مولودی
✤┅┄𝓜 ⃝༺༅═┅──
06.02.202515:34
.
درمُلڪ دلم نیست به غیر از تو امیرے
شش دونگ دل از روز ازل خورده به نامت
#مهناز_نجفی
✤┅┄𝓜 ⃝༺༅═┅──
درمُلڪ دلم نیست به غیر از تو امیرے
شش دونگ دل از روز ازل خورده به نامت
#مهناز_نجفی
✤┅┄𝓜 ⃝༺༅═┅──
06.02.202506:36
.
صبح را در آغوش گرفتم
دست‌هايم ، خيابان نخستين تابش آفتاب شدند
و معبری برای چشمان تو...
دهان كوه را بوسيدم
لبانم چشمه‌ای شدند و
زمزمه‌هايت از نو درخشيدند...
سرم را به روی پای شب گذاشتم
و خواب‌هايم آيينه‌ی شعر شد
و زيبایی تو را در آن ديدند
عشق مرا به تو ديدند...
#شیرکو_بیکس
✤┅┄𝓜 ⃝༺༅═┅──
صبح را در آغوش گرفتم
دست‌هايم ، خيابان نخستين تابش آفتاب شدند
و معبری برای چشمان تو...
دهان كوه را بوسيدم
لبانم چشمه‌ای شدند و
زمزمه‌هايت از نو درخشيدند...
سرم را به روی پای شب گذاشتم
و خواب‌هايم آيينه‌ی شعر شد
و زيبایی تو را در آن ديدند
عشق مرا به تو ديدند...
#شیرکو_بیکس
✤┅┄𝓜 ⃝༺༅═┅──
06.02.202515:34
.
و اگر بر تو ببندد همه ره‌ها و گذرها
ره پنهان بنماید که کس آن راه نداند
#مولانای_جاان
✤┅┄𝓜 ⃝༺༅═┅──
و اگر بر تو ببندد همه ره‌ها و گذرها
ره پنهان بنماید که کس آن راه نداند
#مولانای_جاان
✤┅┄𝓜 ⃝༺༅═┅──
06.02.202515:34
.
دوستت دارم و دانم که تویی دشمنِ جانم
از چه با دشمنِ جانم شده‌ام دوست، ندانم
غمم این است که چون ماهِ نو انگشت‌نمایی
ورنه غم نیست که در عشقِ تو رسوای جهانم
دم به دم حلقه‌ی این دام شود تنگ‌تر و من
دست و پایی نزنم، خود ز کمندت نرهانم
سرِ پرشور مرا نِه شبی ای دوست به دامان
تو شوی فتنه‌ی سازِ دلم و سوز نهانم
ساز بشکسته‌ام و طائر پر بسته، نگارا
عجبی نیست که این‌گونه غم افزاست فغانم
نکته‌ی عشق ز من پرس به یک بوسه که دانی
پیر این دیر جهان مست کنم گر چه جوانم...
که تو را دید که در حسرت دیدارِ دگر نیست؟
آری آنجا که عیان است، چه حاجت به بیانم؟
#عماد_خراسانی
✤┅┄𝓜 ⃝༺༅═┅──
دوستت دارم و دانم که تویی دشمنِ جانم
از چه با دشمنِ جانم شده‌ام دوست، ندانم
غمم این است که چون ماهِ نو انگشت‌نمایی
ورنه غم نیست که در عشقِ تو رسوای جهانم
دم به دم حلقه‌ی این دام شود تنگ‌تر و من
دست و پایی نزنم، خود ز کمندت نرهانم
سرِ پرشور مرا نِه شبی ای دوست به دامان
تو شوی فتنه‌ی سازِ دلم و سوز نهانم
ساز بشکسته‌ام و طائر پر بسته، نگارا
عجبی نیست که این‌گونه غم افزاست فغانم
نکته‌ی عشق ز من پرس به یک بوسه که دانی
پیر این دیر جهان مست کنم گر چه جوانم...
که تو را دید که در حسرت دیدارِ دگر نیست؟
آری آنجا که عیان است، چه حاجت به بیانم؟
#عماد_خراسانی
✤┅┄𝓜 ⃝༺༅═┅──
06.02.202515:30
▫️
ز بعدِ این همه تلخی که می کشد دل من
ببوسم آن لبِ شیرینِ جان فزایِ تو را
#هوشنگ_ابتهاج
@M_V_KHATOON
ز بعدِ این همه تلخی که می کشد دل من
ببوسم آن لبِ شیرینِ جان فزایِ تو را
#هوشنگ_ابتهاج
@M_V_KHATOON
06.02.202507:54
🎼
بازسازی #گل_یخ
از #کوروش_یغمایی
با هوش مصنوعی
@M_V_KHATOON
بازسازی #گل_یخ
از #کوروش_یغمایی
با هوش مصنوعی
@M_V_KHATOON
06.02.202506:36
.
گلپَر و پونه
فقط همین ...
و هوای خوش
خندیدنِ قشنگ
و احوالِ خوبِ وقتِ شما بخیر...
برایتان خط و کتاب و آینه آورده‌ام
آوازهای آشنا...بوسه‌های خیس
خواب‌های پر چراغ
من قبولتان دارم !
سرانجام روزی
زیبا خواهیم شد
حتی کلماتِ کوچکِ
همین کوچه هم می‌فهمند
که پروانه کی از خواب رنگین کمان می‌بارد..!
لمسِ عیشِ هوا را حس می‌کنید..؟!
#سیدعلی_صالحی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
گلپَر و پونه
فقط همین ...
و هوای خوش
خندیدنِ قشنگ
و احوالِ خوبِ وقتِ شما بخیر...
برایتان خط و کتاب و آینه آورده‌ام
آوازهای آشنا...بوسه‌های خیس
خواب‌های پر چراغ
من قبولتان دارم !
سرانجام روزی
زیبا خواهیم شد
حتی کلماتِ کوچکِ
همین کوچه هم می‌فهمند
که پروانه کی از خواب رنگین کمان می‌بارد..!
لمسِ عیشِ هوا را حس می‌کنید..؟!
#سیدعلی_صالحی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
Показано 1 - 24 из 47
Войдите, чтобы разблокировать больше функциональности.