Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
نگاهِ دیگر | صابر گُل‌عنبری avatar

نگاهِ دیگر | صابر گُل‌عنبری

نگاره‌های صابر گل‌عنبری پژوهشگر، مترجم، روزنامه‌نگار و کارشناس روابط بین‌الملل
Рейтинг TGlist
0
0
ТипПубличный
Верификация
Не верифицированный
Доверенность
Не провернный
Расположение
ЯзыкДругой
Дата создания каналаApr 23, 2018
Добавлено на TGlist
Oct 03, 2024

Популярные публикации نگاهِ دیگر | صابر گُل‌عنبری

18.04.202515:52
🔺ترامپ و تضمین؟!

خبرگزاری رویترز امروز به نقل از یک «مقام ایرانی» نوشت که تهران خواستار «دریافت تضمین‌هایی» شده است که ترامپ بار دیگر از توافق احتمالی خارج نشود. نمی‌دانم این نقل قول تا چه اندازه صحت دارد و اگر هم درست است، صرفا ابزاری برای چانه زنی در مذاکرات است یا واقعا به عنوان یک هدف و شرط برای تحقق دنبال می‌شود.

اگر این گونه باشد که چنین هدفی اساسا محقق شدنی نیست؛ به ویژه وقتی که طرف توافق ترامپ باشد!
اگر منظور تضمین حقوقی است که ترامپ کلا میانه‌ای با چنین تضمین‌هایی ندارد؛ نمونه آن برجام بود که متکی به بالاترین تضمین در حقوق بین‌الملل یعنی قطعنامه شورای امنیت بود، اما ترامپ نه به آن وقعی نهاد و نه به امضای کشورش و از برجام خارج شد. حال چه رسد به دیگر تضمین‌ها!
تضمین‌های سیاسی هم چیزی فراتر از وعده و قول نیستند.

در واقع مهم‌ترین تضمین برای پایبندی طرف‌های یک توافق به آن، ادامه منافع آن برای دو طرف است. در این میان فعلا پای منافع شخصی ـ روانی ترامپ در ثبت یک توافق به نام خود به ویژه در سایه بن‌بست‌ها در پرونده‌های خارجی از جنگ غزه و گروگان‌ تا اوکراین و جنگ تجاری مطرح است.

حالا اگر فرضا چنین توافقی حاصل شود، اما رفع تحریم‌ها منافعی اقتصادی برای آمریکایِ ترامپ در پی نداشته باشد و او در آینده مشاهده کند که در نتیجه این توافق صرفا چین و اروپا و دیگر بازیگران کاسب شده‌اند، ممکن است تصمیم بگیرد که به نوعی و حتی بدون خروج از توافق بازی را به هم بزند و در مسیر رفع تحریم‌ها مانع تراشی کند و یا تحریم‌های رفع شده را به شکل دیگری با فشار بر طرف‌های معامله اعلام نشده اعمال کند.

نمونه چنین رفتاری پس از توافق آتش بس در ژانویه گذشته در جنگ غزه رخ داد. این توافق با فشار خود ترامپ بر نتانیاهو به دست آمد؛ اما بعدا که دید گروگان‌ها (بر اساس خود همان توافق) قطره چکانی آزاد می‌شوند، عصبانی شد و ضرب الاجلی برای آزادی همه آنها تعیین کرد؛ اما حماس نپذیرفت. با این حال بعدا دست نتانیاهو را برای نقض توافق و از سرگیری حملات به غزه باز گذاشت.

فعلا شاید منافع شخصی خود ترامپ با توجه به شخصیت خاصی که دارد، پیشران و کاتالیزور یک توافق باشد، اما به تنهایی تضمین کننده بقای توافق نیست و منافع اقتصادی چنین توافقی می‌تواند مکمل آن و تضمین کننده باشد.

اینجا این پرسش شکل می‌گیرد که تهران تا چه اندازه آمادگی شروع مناسبات تجاری با آمریکا را دارد؟ که با برخورداری واشنگتن از منافع اقتصادی توافق احتمالی به نوعی بقای این توافق تضمین شود و این که چه برنامه‌ای برای این کار دارد؟ اگر هم فرضا دولت برنامه‌ای داشته باشد، تا چه اندازه قابلیت اجرا دارد؟
#صابر_گل_عنبری
@Sgolanbari
14.04.202520:34
🔺میانجیگر اصلی و عجله ترامپ!

سفر ویتکاف به روسیه و دیدار چهار و نيم ساعته او با پوتین و پرواز مستقیمش از این کشور به عمان در شنبه گذشته برای گفتگو با وزیر خارجه ایران، سفر آخر هفته عراقچی به مسکو و احتمال دیدار او با رئیس جمهور روسیه، آن هم قبل از شروع دور دوم گفت‌وگوها، نشانگر نقش مهمی است که کرملین در این دور مذاکرات بر خلاف گفتگوهای منتهی به برجام در سال 2015 بازی می‌کند.

به نظر می‌رسد که نقش روسیه در این مذاکرات میان دو طرف ایرانی و آمریکایی فراتر از عمان است. با این نقش پررنگی که مسکو ایفا می‌کند، بعید نیست در آینده به ایستگاهی و چه بسا مهم‌ترین آن‌ها در مسیر گفتگوهای ایران و آمریکا بدل شود و اگر این اتفاق بیفتد، مذاکرات از حیث شکل و محتوا متفاوت‌تر از قبل آن خواهد بود.

این نقش‌آفرینی مسکو در بحبوحه مذاکرات خود با آمریکا پیرامون جنگ اوکراین بیانگر قسمی پیوند میان سرنوشت هر دو مذاکرات است. اما این لزوما بدان معنا نیست که توافق احتمالی میان تهران و واشنگتن حتما تالی زمانی توافق احتمالی در جنگ اوکراین خواهد بود، بلکه ممکن است عکس آن اتفاق بیفتد.

در این میان، اما سفر گروسی مدیر کل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، در دستور کار قرار گرفتن لوایح مربوط به پیوستن ایران به «فاتف»، اعلام خرسندی گسترده در منطقه از گفتگوها به استثنای اسرائیل، رضایت بالای دو طرف ایرانی و آمریکایی از نتایج دور اول مذاکرات در مسقط، همه و همه منعکس کننده «تحولات و تحرکاتی جدی و سریع» در روند مذاکرات برای دستیابی به توافق است.

پیشران همه این تحولات هم خود ترامپ است که عجله عجیبی برای توافق با ایران دستکم در بعد اعلامی از خود نشان می‌دهد. به نظر می‌رسد که او در مواجهه با بن‌بست‌ها در پرونده‌های متعدد خارجی خود از جنگ غزه و آزادی گروگان‌ها گرفته تا جنگ اوکراین و جنگ تجاری به دنبال ثبت و ترویج یک «موفقیت بزرگ» است و از این رو، معتقد است که چه بسا حل و فصل پرونده هسته‌ای ایران آسان‌تر از بقیه پرونده‌ها باشد. علت هم این است که در پرونده ایران، آمریکا خود مستقیما طرف مذاکره است، اما در پرونده جنگ اوکراین و غزه اینگونه نیست و مساله در اصل میان مسکو و کی‌یف و حماس و اسرائیل است.

در همین حال اگر واقعا موضوع مذاکرات ایران و آمریکا صرفا در این پرونده خلاصه شود و خواسته اصلی آمریکا برچیدن برنامه هسته‌ای ایران نباشد، احتمالا در سایه وجود متن آماده برجام با اندک تغییراتی زمانی در آن توافق سریع‌تر از آن چیزی که گمان می‌رود حاصل شود.

در این راستا، فعلا در بعد اعلامی، ترامپ صرفا درباره برنامه هسته‌‎ای و نه پرونده‌های دیگر سخن می‌‎گوید و حرفی از برچیدن کل این برنامه هم نمی‌زند و هدف خود را جلوگیری از دستیابی تهران به بمب اتمی عنوان می‌‎کند.

با این دور تندی که ترامپ در مذاکره با وجود تکرار تهدیدهایش برای بمباران تاسیسات هسته‌ای ایران در صورت عدم توافق برداشته است، هیچ بعید نیست که حتی به توافقی همسطح برجام هم راضی شود، ولی در مقابل در بعد روایت بر آن مانور بزرگی دهد و از موفقیت عظیم خود در منع دستیابی ایران به بمب اتم و شکست بایدن و اوباما در این باره بگوید.

این رویکرد ترامپ به شدت موجب نگرانی تصمیم‌سازان و نهادهای امنیتی اسرائیلی هم شده است؛ اما بنیامین نتانیاهو که فعلا به فکر ماندن در قدرت است و به هیچ وجه قصد ورود به چالش با ترامپ را هم ندارد و حتی اگر بتواند ما به ازای آن را با هدف حفظ قدرت در تداوم جنگ غزه و آزاد گذاشتن بیشتر دست اسرائیل در منطقه کسب کند، ممکن است حداقل در بعد اعلامی از توافقی که ممکن است ترامپ با ایران امضا ‌کند، حمایت هم بکند.

اما گویا ترامپ خواهان یک توافق جامع و سریع درباره برنامه هسته‌ای است، ولی تهران توافق مرحله به مرحله را برای راستی آزمایی درباره رفع تحریم‌ها بیشتر می‌پسندد. به هر حال، تعهدات ایران قابلیت اجرای سریع را دارد اما رفع تحریم‌ها تا حدودی زمان‌بر است.

فعلا هیچ کسی جز خود ترامپ نمی‌داند که در سر او چه می‌گذرد و این که علت واقعی این همه عجله او برای توافق با ایران چیست؟ آیا صرفا همانی است که شرحش رفت؟ یا انگیزه‌های دیگری دارد؟ فعلا که حتی توجهی به هشدارها و توصیه‌های برخی ناظران جمهوری‌خواه و اسرائیل نمی‌کند که معتقد هستند در این شرایط منطقه و در سایه تحولات لبنان و سوریه با تشدید فشارها بر ایران می‌تواند در آینده در شرایط واجد فرصت‌های بیشتری مذاکره کند و به توافق بهتری دست یابد.

باید منتظر ماند و دید که آیا این رویکرد ترامپ در جریان مذاکرات با ورود به جزئیات فنی و پیچیده ادامه می‌یابد، یا ممکن است با پیشرفت گفتگوها درباره پرونده هسته‎‌ای در مرحله مشخصی ترامپ خواسته‌های سختگیرانه و چالشی در این حوزه و یا دیگر پرونده‌های چالشی مطرح کند.
#صابر_گل_عنبری
@Sgolanbari
12.04.202521:05
🔺دور اول مذاکرات و آینده آن!

چنان که در یادداشت قبلی پیش‌بینی شد، دو طرف ایرانی و آمریکایی مذاکرات امروز را مثبت و سازنده ارزیابی کردند. فقط مانده است که ترامپ طی اظهارنظری با بالا بردن دُز خوشبینی‌ از احتمال دستیابی به توافقی «قریب الوقوع» بگوید!

پیوست رسانه‌ای تیم مذاکراتی ایرانی در این دور بر خلاف گذشته قابل توجه بود. گویا رویکرد رسانه‌ای خاص ترامپ باعث شده است که طرف ایرانی در سیاست رسانه‌ای محافظه‌کارانه خود تجدیدنظر و حتی قبل از طرف آمریکایی اطلاع‌رسانی کند.

ترامپ هر چند دشمن رسانه‌های سنتی است، اما شیفته رسانه و تصویر است و دوست دارد همه چیز را رسانه‌ای کند و اهمیت زیادی به امر تصویرسازی و روایت می‌دهد.

به نظر می‌رسد که مذاکرات در آینده به تدریج شکل مستقیمی به خود گیرد و دیدار کوتاه و چند دقیقه‌ای عراقچی و ویتکاف پس از مذاکرات غیر مستقیم نوعی ریل‌گذاری و مقدمه‌سازی برای تغییر شکل گفتگوها است.

با وجود ابراز رضایت عراقچی و ویتکاف درباره دور اول گفتگوها، اما «شروع آسان» مذاکرات به معنای «پیشروی آسان» آن نیست. مذاکرات در دورهای بعدی در فضای میان خوشبینی و بدبینی در نوسان باشد و هیچ بعید نیست که در بازه زمانی خاصی هم تا مرز انفجار نیز پیش برود و حتی ترامپ خروج از آن را به عنوان اهرم فشار مطرح کند، اما فرو نمی‌پاشد و ادامه خواهد یافت.

در نهایت احتمال توافق ایران و آمریکا از عدم توافق بیشتر است؛ هر چند در این مسیر بعید نیست که خلقیات مذاکراتی او در مراحل خاصی مشکل‌ساز شود. به عنوان مثال حتی اگر گفتگوها به نقطه توافق بسیار نزدیک ‌شود، بعید نیست با طرح خواسته و مساله جدیدی شوک‌‎های جدی را برای گرفتن امتیازات بیشتر وارد کند.

در واقع چهار فاکتور می‌‎تواند پیشران توافق -چه موقت و چه نهایی- باشد؛ نخست شخصیت خاص خود ترامپ، خلاصه شدن دستور کاری مذاکرات در پرونده هسته‌ای که عجله رئیس جمهور آمریکا تسهیل‌گر آن است، شرایط و وضعیت خاص ایران، فضای منطقه‌ای نسبتا مساعد و عدم امکان لابیگری مشترک اسرائیل و عربستان علیه مذاکرات.

اما در این میان متغیر تعیین‌کننده خود ترامپ است که برخلاف «دولت پنهان» آمریکا چندان خود را در گیر و دار مسائل و مشکلات تاریخی میان ایران و آمریکا نمی‌بیند و به راحتی از این موانع عبور می‌کند؛ اما دولت بایدن و اروپایی‌ها چنین نبوده و نیستند.

ترامپ بیشتر به دلایل روانشناختی شیفته توافق سریع -چه با ایران، چه روسیه و چین و غیره- غالبا با هدف نوعی تصویرسازی است و تاکنون آن را به طرق مختلف با تاکید مداوم بر تمایل خود به مذاکره و توافق با تهران، ارسال نامه و ... نشان داده است.

در این میان هر چند نباید از اهمیت تهدیدهای بی‌سابقه کنونی آمریکا علیه ایران و گسیل داشتن تجهیزات جنگی به منطقه فروکاست، اما سخنی به گزاف هم نیست اگر گفته شود که این «نظامی‌گری» قبل از این که نشانه‌ای جدی از احتمال وقوع یک جنگ و درگیری نظامی باشد، بیشتر با هدف تسریع روند دستیابی به توافق و نشانگر عجله ترامپ در این باره است.

البته این تهدیدات انگیزه‌های دیگری هم جز فشار حداکثری بر تهران برای رسیدن به توافق دارد که به نوعی نقش کاتالیزور برای رسیدن به این غایت را ایفا می‌کند؛ از جمله تزریق حس اطمینان به دولت راستگرای اسرائیل و لابی تندروی آن در آمریکا با هدف کنترل و مهار آن و همچنین تلاشی پیشینی برای روایت‌سازی بعد از توافق و تصویر آن از موضع قدرت.

با این حال، اگر ترامپ در اثنای مذاکرات با هدف شکستن بن‌بست‌های احتمالی به این ادراک برسد که می‌تواند سطحی محدود از کاربرد زور را «بدون هر گونه هزینه خاصی» اعمال کند، به آن متوسل می‌شود.

اما در کل این نگاه که ترامپ به دنبال زمینه‌سازی برای جنگ و درگیری نظامی است، بیانگر عدم شناخت شخصیت اوست. ترامپ آدم عجولی برای دستیابی به اهدافش است و چندان خود را در گیر و دار چنین مقدمه‌سازی‌های زمان‌بری برای رسیدن به اهدافش نمی‌کند. او به علت هزینه‌های جنگ میانه‌ای با آن ندارد. مبنای تصمیماتش هم هزینه فایده اقتصادی است و به همین علت هم وقتی تعرفه‌ها بر خلاف انتظاراتش به امر زیان‌باری بدل شد، سریعا بیشتر آن‌ها را به حالت تعلیق درآورد.

اما ترامپ در کنار تلاش برای توافق با تهران در منطقه، به دنبال عادی‌سازی روابط اسرائیل و عربستان نیز هست که بدون توقف جنگ غزه امکانپذیر نیست. در سایه عدم امکان تشکیل کشور فلسطین به عنوان ما به ازای برقراری روابط ریاض و تل آویو، ظاهرا ترامپ تلاش دارد از توقف جنگ و بازسازی غزه محملی و پلی جایگزین برای آن بسازد.

در این میان ترامپ قرار است ماه دیگر به ریاض و منطقه سفر کند که احتمالا پیش‌درآمد آن آتش بس در غزه در دو سه هفته پیش‌رو باشد. بعد از آن باید دید چه اتفاقی در دیگر پرونده‌های منطقه‌ای می‌افتد.
#صابر_گل_عنبری
@Sgolanbari
08.04.202506:16
🔺مذاکرات شنبه و ریل‌گذاری ترامپ!

ساعاتی بعد از اظهارات دیشب ترامپ، وزیر خارجه ایران بامداد امروز در پستی، گفته او درباره مذاکرات بلندپایه روز شنبه آتی را تایید کرد، اما گفت که غیر مستقیم گفتگو خواهند کرد.
وی در این پست می‌گوید که ایران و ایالات متحده روز شنبه در عمان «برای گفتگوهای غیرمستقیم» در سطح مقامات عالی «ملاقات» خواهند کرد.

با این حال، احتمالا سخنان دونالد ترامپ درباره مستقیم بودن مذکرات میان دو طرف نیز واقعیت پیدا کند. حسین موسویان مذاکره کننده ارشد سابق ایران در این باره گفته است که احتمالا همان مدل قبلی مذاکرات قبل از برجام دنبال شود که ابتدا عراقچی وزیر خارجه ایران و ویتکاف فرستاده ترامپ مذاکراتی غیر مستقیم در مسقط داشته باشند و سپس در صورت مثبت بودن نتایج، مذاکرات مستقیم میان مذاکره‌کنندگان دو طرف شروع شود.

طرف ایرانی که معمولا در این مواقع تمایل دارد که کارها محرمانه پیش برود، اما گویا شیوه خاص ترامپ و پیوست رسانه‌ای سریعش راهی برای ادامه این رویکرد باقی نگذاشته و توئیت سریع وزیر خارجه هم موید این مدعاست.

اما حالا که قرار است مذاکراتی در سطح بالا روز شنبه کلید بخورد، بیشتر سرّ سفر غیر منتظره نتانیاهو به آمریکا نمایان می‌‎شود. چنان که در یادداشت قبلی هم گفته شد، عواملی فوریت‌دار باعث شد کاخ سفید نخست وزیر اسرائیل را به سفری غیر منتظره دعوت کند؛ یکی سفر ترامپ به عربستان و دیگری تحولات پرونده ایران.

به نظر می‌رسد که با توجه به مذاکرات پیش‌رو در عمان، ترامپ و برخی اعضای تیمش امثال ویتکاف که به دیپلماسی با ایران تمایل دارند، نگران واکنش و «اقدام خرابکارانه» احتمالی اسرائیل برای در نطفه خفه کردن این مذاکرات بوده‌اند. به همین خاطر احتمالا راه چاره را در دعوت نتانیاهو قبل از مذاکرات شنبه دیده‌اند تا خود ترامپ مستقیما با او سخن بگوید و او را بر حذر بدارد.

جالب هم اینجاست که در این مدت که تهران و واشنگتن در حال برنامه‌ریزی برای چنین دیداری بوده‌اند، هیچ اطلاعاتی از آن در رسانه‌های آمریکایی و اسرائیلی درز پیدا نکرد و همین نشان می‌دهد که طرف آمریکایی تا زمان اعلام خبر از جانب ترامپ و آن هم در نشست خبری با نتانیاهو مساله را محرمانه نگاه داشته است؛ دلیل آن هم احتمالا نگرانی از واکنش اسرائیل برای دست زدن به کاری و اقدامی با هدف ممانعت از برگزاری این مذاکرات بوده است.

دیشب که نشست کاخ سفید را دنبال می‌کردم، نشانه‌ای از یک اتفاق تصنعی و پیش برنامه ریزی شده ندیدم و چهره نتانیاهو متفاوت از دیدارهای قبلی بود.

او در این نشست به طرق مختلف تلاش داشت که وضعیت را آرام مدیریت کند و مانع اتفاقی غیر منتظره و از کوره در رفتن ترامپ شود. به نوعی شخصیت خودشیفته او را قلقک داد. در موضوع تعرفه‌ها، با تملق خاصی این سیاست را ستود و تلاش داشت از این طریق مدخلی برای کاهش تعرفه 17 درصدی برای کالاهای اسرائیلی پیدا کند، اما موفق نشد و ترامپ گفت که آمریکا کمک‌های زیادی به اسرائیل می‌کند و فکر نمی‌کند تعرفه‌ها را کاهش دهد. با این حال بعید نیست که در آینده آن را کاهش دهد.

درباره نقش ترکیه در سوریه هم که بخشی از دستور کار نتانیاهو برای اقناع ترامپ به اتخاذ موضع علیه آن بود، تلاش کرد دستکم در برابر دوربین‌ها از مدخل روابط خوب ترامپ و اردوغان به این مساله ورود کند. در مقابل هم رئیس جمهور آمریکا از دوستی‌اش با همتای ترک خود گفت و از نتانیاهو خواست که مشکلات را با ترکیه عقلایی حل کند.

فعلا با وجود مغازله کلامی ترامپ برای نتانیاهو، اما او دست خالی از آمریکا بازگشت. او که مخالف دیپلماسی با ایران است، انتظار نداشت ترامپ در حضورش مدام از مذاکره آن هم مستقیم سخن بگوید. همین نارضایتی شرکای اولترا راست در کابینه اسرائیل را به دنبال خواهد داشت.

در کل ادبیات دیشب ترامپ آن هم در حضور نتانیاهو نوعی ریل‌گذاری برای مذاکرات و توافق بود. اما شروع مذاکرات در عُمان به معنای در دسترس بودن توافق نیست و راه سختی در پیش است، از یک طرف ترامپ عجله و شتاب دارد و از طرف دیگر رسیدن به توافقی مرضی الطرفین در بازه زمانی کوتاه و سریع آن هم در میانه انبوه موانع و چالش‌ها بسیار سخت و دشوار است.

همچنین باید منتظر خروجی مذاکرات شنبه در جهت تعیین دستور کار مذاکراتی بود و همین خود خان بسيار مهمی است.

اما در کل با توجه به شخصیت خود ترامپ و فارغ از این که اطرافیان تندروی او چه می‌خواهند، احتمالا به دنبال توافقی در پرونده هسته‌ای است که در آن امتیازی را کسب کند که بتواند آن را در مقابل برجام اوباما و بایدن علم کند و بر روی آن مانور دهد. تا ببینیم چه می‌‎شود.
#صابر_گل_عنبری
@Sgolanbari
28.03.202507:42
🔺ایران و آمریکا؛ سرانجام چه می‌شود؟!

در سیاست تهدید و تطمیع ترامپ در قبال ایران چاشنی تهدید و عصا غلیظ‌‌‌تر است و می‌توان گفت که تقریبا به استثنای مواردی نادر در حدود پنج دهه گذشته، هیچ دوره‌ای از روابط تنش‌آلود فیمابین شاهد کاربست چنین تهدیدهای آشکاری به توسل به زور و حمله نظامی نبوده است. این ادبیات نظامی آمریکا با افزایش تحرکات در پایگاه دیه‌گو گارسیا در اقیانوس هند و همچنین پایگاه‌های آن در منطقه خلیج فارس قرین است. بنابراین پرسش کانونی این روزها این است که بالاخره تنش ایران و آمریکا و اسرائیل در دوره دوم ترامپ به درگیری نظامی می‌انجامد و تعیین تکلیف می‌شود یا ممکن است که به یک توافق ختم شود.

تهران به نظر می‌رسد ضمن جدی تلقی کردن تهدیدها به دنبال کنترل و مدیریت این تنش نسبتا بی‌سابقه از طریق ترکیبی از تاکتیک‌های متفاوت است و به احتمال زیاد رونمایی از شهرهای موشکی، بازدید از تنگه هرمز و اقدامات نظامی دیگری را با هدف تاثیر گذاشتن بر محاسبات طرف‌های مقابل دنبال کرده است. کما این که نوع تعامل ایران با نامه ترامپ و دادن پاسخ رسمی به آن، همچنین برداشتن پرچم آمریکا از زمین ورودی شهر جدید موشکی، باز گذاشتن مسیر گفتگوی غیرمستقیم پس از مخالفت با مذاکره مستقیم، بخشی از تاکتیک‌های تهران برای مدیریت تنش است.

در مقابل به نظر می‌رسد که ترامپ و تیمش خیلی عجله دارند و حل و فصل سریع پرونده ایران را بخشی از تلاش خود برای «احیای ابهت و عظمت» آمریکا در جهان و خاورمیانه می‌دانند. در این راستا، گویا سرّ مهار و تاثیرگذاری بیشتر بر دیگر بازیگران منطقه از عربستان و ترکیه، تضمین امنیت و ادغام اسرائیل در نظم منطقه‌ای و پیشبرد «پیمان ابراهام» را در نتیجه‌بخش کردن سریع سیاست فشار حداکثری در قبال تهران جستجو می‌کنند.

اما آیا سرانجام این فشار حداکثری در سایه تهدیدهای فزاینده مبنی بر کاربرد گزینه نظامی به درگیری نظامی و جنگ ختم می‌شود؟ در پاسخ به این پرسش، جمع‌بندی نگارنده این است که جنگ به معنای یک جنگ متعارف و گسترده بعید است و آنچه بیشتر مطرح است حمله به تاسیسات هسته‌ای و نظامی ایران است؛ این حمله هم که البته نوعی جنگ با اهداف محدود است، زمانی اتفاق می‌افتد که ترامپ و تیم کاری او به این جمع‌بندی برسند که این کار بدون وقوع جنگی پرهزینه در منطقه امکان‌پذیر است. در واقع همان ادراکی که ترامپ را به سمت صدور دستور ترور بلندپایه‌ترین مقام نظامی ایرانی کشاند، اگر درباره حمله بی‌هزینه به تاسیسات هسته‌ای نیز شکل بگیرد، اقدام خواهد کرد؛ چه خود آمریکا اقدام کند چه اسرائیل را به دلایلی پیش بفرستد.

در حال حاضر ظاهرا ترامپ بیشتر به تهدید به کاربرد زور تمرکز دارد تا استفاده از آن و می‌خواهد تحت فشار این فضا مذاکره و توافقی دستکم درباره برنامه هسته‌ای شکل بگیرد که همان نتیجه حمله احتمالی به تاسیسات هسته‌ای را در پی داشته باشد.

بازی در لبه پرتگاه جنگ یک شیوه مذاکراتی ترامپ است که با طرح حداکثر خواسته‌ها در کنار وارد کردن حداکثر فشارهای سیاسی و اقتصادی در بستر فضایی نظامی از جمله بستن کامل منافذ صادراتی ایرانی و در راس آن‌ها صفر کردن صادرات نفت و چه بسا گسیل داشتن تجهیزات جنگی به منطقه در نهایت توافق و معامله‌ای را رقم بزند که در آن دست بالا را داشته باشد و لو این که به کلیه خواسته‌ها هم نرسد.

اما همین بازی در لبه پرتگاه جنگ هزینه‌های سنگینی برای ایران در ابعاد اقتصادی و اجتماعی دارد و محصول بارز آن رکورد شکنی‌های پی‌درپی دلار در این روزها و به تبع آن قهقرای تصاعدی وضعیت معیشتی است.

در کنار آن هم بعید نیست که فشارهای چندلایه با حملات غیر علنی محدود و حوادثی امنیتی در ماه‌های پیش‌رو همراه شود؛ چنین اتفاقاتی هم اهداف متعددی را دنبال می‌کند، از پیشرانی نظامی امنیتی برای شروع مذاکرات و رسیدن به توافق تا سنجش واکنش تهران و برنامه‌ریزی برای تحرکات نظامی تدریجی مبتنی بر آن.

اما در این میان دو متغیر در ماه‌های آتی سلبا و ایجابا بر ماهیت سیاست ترامپ در قبال ایران تاثیر جدی دارد؛ نخست تحولات داخلی اسرائیل و ماندن و نماندن نتانیاهو در قدرت در سایه بی‌سابقه‌ترین بحران سیاسی و قانونی داخلی و دوم سرنوشت جنگ اوکراین در جهت انعقاد یک قرارداد صلح یا تداوم جنگ. ورود جدی پوتین به وساطت میان آمریکا و ایران با پایان این جنگ گره خورده است.

در عین حال، اكنون چند کانال‌ در این رابطه فعال هستند و پیغام پسغام‌ها را رد و بدل می‌کنند؛ اما هنوز مذاکره غیرمستقیم جدی شکل نگرفته است و باید دید سرانجام دیپلماسی نامه به کجا ختم می‌شود. فعلا که بعید است این نوع دیپلماسی و مذاکره غیر مستقیم به گشایشی جدی منجر شود.
#صابر_گل_عنبری
@Sgolanbari
11.04.202516:27
🔺فردا چه اتفاقی می‌افتد؟

امروز چه اسرائیل به عنوان مخالف جدی مذاکرات فردا شنبه در عمان میان تهران و واشنگتن و چه مخالفان و موافقان آن در ایران و آمریکا چشم به نتایج آن دوخته‌اند و بازار تحلیل و گمانه‌زنی داغ است. از این رو پرسش کانونی ساعت‌های مانده به مذاکرات مسقط درباره نتایج آن و دورنمایی اولین دور دیپلماسی هسته‌ای با ترامپ است.

پاسخ به این پرسش بسیار دشوار است و خط خبری تحلیلی کاخ سفید و ناظران نزدیک به آن در سایه وجود رئیس‌جمهوری پیش‌بینی‌ناپذیر هم کمکی نمی‌کند. با این حال، نگارنده معتقد است که اولا مذاکرات فردا دور اول و آخر نخواهد بود و در این دور بیشتر درباره شکل و دستور کار گفتگو خواهد شد.

ثانیا احتمالا دو طرف پس از پایان این دور از مذاکرات خواه یک روزه باشد یا دو روزه تلاش خواهند کرد که تصویری نسبتا مثبت ارائه کنند؛ حتی اگر پیشرفتی واقعی هم در کار نباشد. علت هم این است که هر دو‌ طرف به تداوم این مذاکرات نیاز دارند و قبل از شروع مذاکرات فردا به احتمال زیاد، هم تهران هم ترامپ می‌دانند که در این گفتگوی چند ساعته نمی‌توان به نتیجه خاص و پیشرفت بزرگی رسید و با این علم، مذاکرات را شروع می‌کنند که ادامه‌دار خواهد بود.

ادامه مذاکرات هم می‌طلبد دستکم تصویری منفی از مذاکرات فردا ارائه نشود و برای ریل‌گذاری جهت تداوم آن، واجد چشم‌انداز معرفی شود.

در این میان به نظر می‌رسد طرف ایرانی همچنان در پیوست رسانه‌ای خود بسیار محتاطانه عمل کند و منتظر موضع‌گیری و واکنش تیم آمریکایی و کاخ سفید بماند؛ مگر این که تجربه این مدت و نگرانی از موج‌سواری مجدد رئیس جمهور آمریکا موجب بازنگری در این رویه قدیمی و کلیشه‌ای شده باشد.

به احتمال زیاد ترامپ فردا چه در اثنای مذاکرات و چه بعد از آن در ارتباط نزدیک و سریع با استیو ویتکاف فرستاده خود باشد. ویتکاف نیز بعید است که یک نوع جمع‌بندی را ارائه کند که حکایتگر شکست زودهنگام ماموریتش باشد. بنابراین همچنان که ترامپ با پیوست رسانه‌ای غافلگیر کننده برای اولین بار از نشست فردا شنبه در شامگاه ‌دوشنبه گذشته خبر داد، ممکن است همین رویه را نیز پس از مذاکرات مسقط در پیش‌گیرد.

اما اگر هم ترامپ فرضا تصویری خوشبینانه درباره نتایج این مذاکرات و دورنمای آن ارایه دهد و حتی از قریب الوقوع بودن توافق سخن گوید، لزوما به این معنا نیست که عملا چنین است و این اتفاق می‌افتد. او همین رفتار را هم در قبال مذاکرات خود با روسیه و اوکراین در پیش گرفت و بدون این که اساسا پیشرفتی جدی در کار باشد، از صلح قریب‌الوقوع و غیره گفت و خیلی‌ها هم باور کردند؛ اما گذشت اندک زمانی نشان داد که سخنان ترامپ نوعی خوشبینی فاقد پشتواند عملی بوده است.

اما یک تفاوت جدی این مذاکرات ایران با غرب با دورهای قبلی در عهد بایدن و اوباما این است که ترامپ کلا اروپا را بی‌خبر از گفتگوهای خود با تهران گذاشته و هماهنگی خاصی با آن‌ها در این باره انجام نمی‌دهد. به نوعی می‌شود گفت که ترامپ همزمان خود نقش پلیس خوب و بد را ایفا می‌کند و پیوست رسانه‌ای را هم در انحصار خود گرفته است و نقش سخنگو را هم بازی می‌کند.
بعدا درباره جوانب مثبت و منفی این سیاست در قبال اروپا خواهم نوشت.

تا ببینیم نتیجه مذاکرات فردا چه می‌شود و جمع‌بندی ترامپ درباره آن چه خواهد بود.
اگر دو طرف بتوانند در مذاکرات به یک جمع‌بندی درباره دستور کار برسند، بعدا بهتر می‌توانست درباره چشم‌انداز و احتمالات پیش‌رو سخن گفت.
#صابر_گل_عنبری
@Sgolanbari
04.04.202516:29
🔺ترامپ و تازیانه تعرفه!

فردا شنبه جنگ تجاری ترامپ علیه جهان پس از اعلام وضع تعرفه‌های بی‌سابقه در چهارشنبه گذشته عملیاتی می‌شود.

ترامپ در این جنگ دوست و دشمن، متحد و خصم، حتی اسرائیل را مستثنی نکرده و همه را با تازیانه تعرفه نواخته است.

این اتفاق در تاریخ آمریکا تقریبا مسبوق به سابقه نیست و حتی تعرفه‌های وضع شده بر اساس قانون بدنام اسموت هاولی در سال 1930 نیز با این حدت و شدت نبود.

در واقع این جنگ گمرگی و تعرفه‌ای نه محصول یک کار کارشناسی زیربنایی، بلکه مولود تصمیم شخصی و آرزوی دیرینه ترامپ است که بر پایه فهمش از اقتصاد و منطق تجارت از «تعرفه» «زیباترین» مفهوم را ساخته و روز وضع این تعرفه‌ها را هم روز «آزادی و استقلال» نام نهاده است.

هر چند نظر به هژمونی آمریکا در جهان این تصمیم ترامپ در وهله نخست نمایش قدرت است، اما چنین اقدامی بیشتر ریشه روانشناختی و انتقام‌گیری با ابزار تعرفه دارد. ترامپ فکر می‌کند آمریکا گاو شیردهی شده است که دنیا آن را مجانی می‌دوشد و با وضع چنین تعرفه‌هایی انتقام می‌گیرد و می‌خواهد تولید و صادرات آمریکا را تقویت کند.

اما واکنش شدید بازارهای مالی جهان و آمریکا و ثبت تریلیون‌ها دلار زیان صرفا تکانه‌های اولیه این تصمیم فردی ترامپ است که می‌تواند نتیجه معکوسی را رقم بزند.

هر چند ممکن است ترامپ در نظر داشته باشد با کشیدن شمشیر تعرفه برخی کشورها را پای میز مذاکره بنشاند تا آن‌ها را مجبور به دادن امتیازهای اقتصادی در هر گونه توافقی در مقابل کاهش این تعرفه‌ها کند، اما به صورت کلی قربانی تصمیمی در این سطح و مداخله‌ای دولتی، اقتصاد آزاد، تجارت جهانی، اقتصاد بین‌الملل و جهانی شدن است که آمریکای قبل از ترامپ موتور محرکه آن‌ها بود.

نگارنده کارشناس اقتصادی نیست، اما بر اساس اندک مطالعات اقتصادی به ویژه در اقتصاد سیاسی و بین‌الملل می‌توان گفت که اعمال این تعرفه‌ها و تداوم آن جدا از تاثیرات سوء احتمالی برای مصرف‌کنندگان آمریکا، شرکای اقتصادی آن از اروپا گرفته تا چین و جنوب شرقی آسیا، کلید زدن دوره‌ای از رکود و تزریق نااطمینانی به اقتصاد جهان، می‌‎تواند در آینده کشورهای جهان به ویژه قدرت‌های اقتصادی را به سمت نوعی همگرایی تجاری منهای آمریکا سوق دهد که محصول آن هم تضعیف تدریجی هژمونی جهانی آمریکا به ویژه در ابعاد اقتصادی خواهد بود که دیگر ابعاد هژمونی نیز به نوعی تابع آن است.

چنین وضعی می‌تواند در نهایت به نفع چین تمام شود؛ هر چند فعلا در راس اهداف فشار تعرفه‌ای ترامپ قرار دارد و تاکنون دو تعرفه گمرگی 34 و 20 درصدی علیه آن وضع شده که به زیان پکن است.

اما اگر از منظر ژئواستراتژیک و ژئوپلیتیک جهان به جنگ تجاری ترامپ نگاه کنیم، به نظر می‌رسد این تصمیم می‌تواند «خلا راهبردی» و «ابهام راهبردی» در سطح نظام بین‌الملل را تشدید کند و تعمیق بخشد؛ نظامی که مدتی است در معرض تکانه‌های مستمر ناشی از خلل تدریجی در موازنه قوا قرار دارد و وارد دوره گذار آنارشیک خود شده است که در آن قدرت فیصله‌گری وجود ندارد که بحران‌ها را و لو یکجانبه حل و فصل کند و در نتیجه سیاست و نظام بین‌الملل با بن‌بست‌های پیچیده‌ مواجه می‌شود. همین وضع هم منطق واقع‌گرایی و رئالیسم را در مناسبات بین‌المللی فربه‌تر می‌کند که امروز به بدترین شکل در نسل‌کشی غزه خود را نشان می‌دهد.

از دیگر پیامدهای مختل شدن توازن نظام بین‌الملل تشدید منازعات منطقه‌ای در گوشه و کنار جهان در آینده به ویژه در خاورمیانهِ بی‌ثبات است. در چنین وضعی که دنیا و خاورمیانه در آستانه قسمی بی‌ثباتی آنارشیک قرار دارد، کشورهایی توان لازم برای عبور از این مرحله دشوار را دارند که از حداکثر انسجام داخلی کافی برخوردار باشند.
بنابراین چهار سال آینده را می‌توان حساس‌ترین دوره پس از جنگ جهانی دوم برشمرد که تحولات آن آینده نظم جهانی را ترسیم خواهد کرد.
#صابر_گل_عنبری
@Sgolanbari
07.04.202521:06
🔺ترامپ و سفر شتاب زده نتانیاهو!

نشست خبری دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا و بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل در کاخ سفید در مورد خاورمیانه دو نکته مهم و قابل تامل در دل خود داشت.

از یک سو، ترامپ بیان داشت که مذاکرات مستقیم با ایران آن هم «در سطوح عالی» شروع شده و از نشست مهمی در روز شنبه آتی خبر داد. از دیگر سو هم گفت که می‌خواهد جنگ غزه به زودی پایان یابد.

فعلا باید منتظر واکنش تهران به اظهارات ترامپ بود که مدام با هر گونه مذاکره مستقیم با دولت آمریکا در سطوح مختلف مخالفت کرده است. جالب هم اینجاست که در حالی ترامپ از شروع مذاکرات مستقیم سخن گفت که وزارت خارجه ایران امروز و دیروز تاکید داشت که مذاکرات غیر مستقیم هنوز هم شروع نشده است.

آیا تفسیر ترامپ از همین رد و بدل کردن پیام‌ها از کانال عمان و غیره نوعی مذاکره مستقیم است یا واقعا بر خلاف مواضع رسمی کنونی چنین مذاکراتی در جریان است یا قرار است شروع شود؟

در کل ادبیات امروز ترامپ در قبال ایران و خاورمیانه دیپلماتیک و سیاسی بود و خبری از تهدیدهای مستمر چند وقت قبل نبود؛ به این معنا که این بار «تطمیع» غیظ‌تر از «تهدید» بود؛ هر چند هم بیان داشت که اگر مذاکرات به توافقی منجر نشود، ایران در «خطری بزرگ» خواهد بود.
اما ادبیات «دیپلماتیک» امشب ترامپ از آن جهت اهمیت دارد که در نشستی خبری با نتانیاهو به کار گرفته شد که چه بسا برخی انتظار داشتند تهدیدها با این سفر "عجله‌ای" به اوج خود برسد.
این هم جلوه‌ای دیگر از پیش‌بینی ناپذیری دونالد ترامپ.

نتانیاهو سخنانش را با چاشنی تملق برای ترامپ شروع کرد و از جنگ تجاری او با جهان استقبال کرد، اما در مقابل سخنانی ناخوشایند از ترامپ شنید؛ تاکید مکرر ترامپ بر مذاکره مستقیم و اهمیت توافق با تهران و همچنین درخواستش برای توقف جنگ غزه. به هر حال، بی بی مخالف هر نوع دیپلماسی با ایران است و در مورد جنگ غزه نیز بیشتر به دنبال خرید زمان برای تداوم آن است. حتی در پرونده سوریه نیز که گویا نتانیاهو می‌خواست رئیس جمهور آمریکا را به اتخاذ مواضعی علیه ترکیه وادار کند، اما او از دوستی‌اش با اردوغان گفت.

البته در این میان ترامپ به شکلی دیگر کوچاندن ساکنان غزه را البته نه با غلظت قبلی تکرار کرد که بعید نیست بیشتر برای راضی کردن مهمان اسرائیلی‌اش در سایه اظهاراتش در قبال ایران و جنگ غزه بود.

اما ترامپ در حالی امشب در نشست خبری با نتانیاهو تا حدودی متفاوت از قبل ظاهر شد و سخنانی ناخوشایندِ مهمان بر زبان جاری ساخت که خود سفر نخست وزیر اسرائیل چندان طبیعی نبود.

به نوشته منابع اسرائیلی این سفر از قبل برنامه‌ریزی شده نبود و غیرمنتظره بود. ظاهرا عواملی فوریت‌دار و «پنهان» باعث شده است که دونالد ترامپ بنیامین نتانیاهو را به سفر و دیداری شتاب زده به کاخ سفید دعوت کند.

در مورد این عوامل می‌توان گفت که ترامپ در حال برنامه‌ریزی برای سفر به عربستان است و بر روی این سفر «حساب ویژه‌ای» برای پیشبرد سیاست خاورمیانه‌ای خود به ویژه در سایه بن‌بست‌های کنونی در پرونده‌های خارجی دولتش از جنگ غزه و ایران گرفته تا جنگ اوکراین باز کرده است. اساس این سیاست هم معاملات منطقه‌ای و فعال‌سازی پیمان ابراهیم است.

این سفر و دستور کاری آن می‌طلبد که در فضای منطقه‌ای و لو به ظاهر آرام انجام شود که قبل از آن جنگ غزه متوقف شده و آتش بس مجددا برقرار و به تبع آن هم حملات حوثی‌ها و حملات آمریکا به یمن متوقف شود. در کل فضای دیپلماتیک و لو موقتا جایگزین فضای جنگ و درگیری در منطقه شود.

در این راستا هم احتمالا ترامپ خواسته است که اندکی فضای تنش با ایران را تلطیف کند و سخنانش بیشتر تلاشی برای ابراز تمایلش به توافق بود که از این طریق گویا خواست اندکی از بازی «در لبه پرتگاه جنگ» فاصله گیرد. در این باره چنان که قبلا هم تاکید شده، واقعیت این است که ترامپ به دنبال جنگ با ایران نیست و تهدیدهای اخیر نیز نوعی بازی در لبه این پرتگاه به عنوان یک مسلک مذاکراتی بود.

حالا باید دید جریان مذاکره مستقیم چیست و چه دیداری قرار است روز شنبه آینده با ایران برگزار شود که ترامپ آن را مهم توصیف کرد؟ موضع ایران درباره اظهارات امشب رئیس جمهور آمریکا چه خواهد بود؛ تکذیب یا سکوت؟

با وجود شرحی که رفت، روشن نیست که رویکرد نسبتا متفاوت و دیپلماتیک امشب ترامپ و تاکید او بر مذاکره مستقیم نوعی تاکتیک بود یا ....

آیا همین رویکرد «تطمیع» ترامپ ادامه می‌یابد یا دوباره «تهدید» بر آن غلبه می‌کند؟

و این که در پشت پرده سیاست چه می‌گذرد؟
به احتمال زیاد تحولات هفته‌های پیش‌رو نشان خواهد داد.
#صابر_گل_عنبری
@Sgolanbari
Войдите, чтобы разблокировать больше функциональности.