Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
جغد مینروا avatar

جغد مینروا

یادداشت‌های روزانه
Рейтинг TGlist
0
0
ТипПубличный
Верификация
Не верифицированный
Доверенность
Не провернный
Расположение
ЯзыкДругой
Дата создания каналаNov 09, 2024
Добавлено на TGlist
Feb 10, 2025
Прикрепленная группа

Последние публикации в группе "جغد مینروا"

در حاشیه‌ی نوار دوم آیت‌الله منتظری

نوار اول که پخش شد نوشتم:
«اتاقي احتمالا كوچك و حجره‌مانند. ساده و احتمالا با چند صندلي. در اتاق، آيت الله منتظري و اعضاي هئيت مرگ نشسته اند. شايد هم به رسم طلبه‌ها روي زمين نشسته باشند و به سخنان آيت‌الله گوش مي‌دهند. همان سخناني كه در دفتر خاطرات ايشان خوانديم، حالا با صداي ايشان و پاسخ‌هاي آقايان شنيده مي‌شود. بوي مرگ را حس نمي‌كنيد؟ نه چرا بوي مرگ را حس كنيد؟ صداي دسته‌هاي سينه‌زني را مي‌شنويد. دوم محرم 1367 است. 26 روز از اعدام مجاهدين گذشته است. آيت‌الله با همان صداي هميشگي، با همان اوج و فرودها، همان فريادها و هيجان‌ها و بعد فروكش شدن صدا در بغضي خفته. بيشتر نگران آينده است: آينده چه قضاوتي درباره ما مي‌كند؟ چطور جواب مردم را مي‌دهيد؟ آتش انتقام را شعله‌ور كرديد؟ نمي ترسيد بعدها بگويند سفاك خونريز ...؟ نه نمي‌ترسند. خنده مي‌كنند، از همان خنده‌هاي مردان قدرتمند كه راحت مي‌توانند با همگنان خود شوخي كنند بي‌آنكه بهراسند و در خلوت نگران دژخيماني باشند كه براي يك اعلاميه 18 ماه حكم مي‌دهند و زنان آبستن را مي‌كشند. نه نه نه. اصلا نگران آينده نيستند. به آينده هم تا همين امروز ثابت كرده‌اند كه نگراني آيت‌الله از ساده‌انگاري‌اش بوده است. غصه‌شان اما چيز ديگري است: نمي‌خواستند افراط و زياده‌روي شود، و گرنه تهران پايتخت سه برابر اعدامي مي‌داد. دردشان جاي ديگري است، چون حتي با خواهش و التماس هم نتوانستند زنداني نگون‌بخت را وادار به توبه كنند. امان از اين اكثريت آراي لعنتي و اين حلم و صبر. دو بار سه بار چهار بار... نه نه به توافق نمي‌رسيم. توافق كيلويي چند. اجماع يعني چي. نه نه به آن هم نياز نيست. يكي هست كه او تعيين مي‌كند. ما چكار مي‌توانيم بكنيم آيت‌الله؟ والله شاهد است ما حكم داشتيم وگرنه ما براي اين جوانان معصوم و فريب‌خورده دلمان مي‌سوزد. آيت‌الله حرف مي‌زند. جزع فزع مي‌كند. پاي محمد شهيدشده‌اش را به ميان مي‌كشد، از حق خاص خودش براي انقلاب سخن مي‌گويد. مي‌گويد دل‌سوخته‌ام اما... در آن حيص و بيص دارند نقشه مي‌كشند: به خانواده‌ها چه بگوييم، به زندانيان چه بگوييم، چگونه خبرها را كنترل كنيم (و آهسته: صداي اين پيرمرد خرفت را چگونه خفه كنيم؟) واي يادمان رفت. 200 نفري مانده‌اند اينها برگردند عمومي همه چيز بهم بريزد. شما اجازه بده. شما كوتاه بيا. شما خفه‌خون بگير ... و آيت الله: من حتي يك نفر هم نمي‌خواهم اعدام بشوند. لبها دستان چشمان حالت خنده مي‌گيرند: البته البته. حرف شما روي سر ما جا دارد... اول شهريور قتل عام چپ‌ها آغاز مي‌شود بي‌هيچ خنده‌اي.»

نوار دوم فقط نشان می‌دهد آیت‌الله پیرمردی خرفت نبوده. حساب و کتاب داشته. او به ۱۰۰ نفر اعدامی رضایت می‌داد تا صداها فقط بخوابد نه به ۳۰۰۰ نفر. همین و بس. آن هم علنی با گردنی افراشته که خوب کردیم. جای حرف هم باقی نمی‌ماند. خودش که می‌گوید با ۶۰۰ یا ۷۰۰ نفر آزادکردن زندانی صدای خانواده‌ها که خاموش نمی‌شود. احتمالا هیئت مرگ هم به او گفته با ۱۰۰ نفر اعدامی هم که بقیه خانواده‌ها خاموش نمی‌شوند! حرف کسی به کرسی نشست که با هیبت ترسناک مرگ و اعدام و شکنجه آشنا بود.

دارند خانه‌ای کنار ما می‌سازند و تیرآهن‌ها که از کامیون پایین می‌ریزند صدایی می‌دهند عین رگبار کوتاه مسلسل. عین رگبار کوتاه مسلسل روی تپه‌‌های اوین و بعد تق تق تیر خلاص... یک... دو... سه ... پنجاه و چهار تیر خلاص!
نه به اعدام! همه جا! همه وقت!
«چپ افراطی»
احتمالا خیلی غریب به نظر می‌رسد که کسی رادیو فردا یا صدای آمریکا را رسانه‌های «چپ افراطی» بنامد. اما در دنیای وارونه‌ای کنونی نباید دیگر از چیزی تعجب کرد. ایلان ماسک فاشیست و همکار مجنونش ریچارد گرنل نماد روزهای خوش راست افراطی‌اند. آن‌ها سنت نیاکان هیتلری خود را پیش می‌برند، با یک تفاوت کوچک که به جای «یهود»، «چپ افراطی» نماد تمام ویژگی‌هایی است که فاشیسم کنونی خود را ضد آن تعریف می‌کند. در واقع دستگاه رهبری آمریکا خیلی خوب کانون اختلاف جهانی را یافته است: حکومت الیگارش‌ها و میلیاردرهای فاشیست در مقابل «چپ افراطی» که گستره‌ی آن تقریباً تمامی جهان غیر از متحدان سرسپرده‌ی آمریکا را در برمی‌گیرد. «چپ افراطی» اسم رمزی است که می‌توان تمامی دستاوردهای دمکراتیک در سراسر جهان را بدان منتسب کرد: از تلاش برای بسط و گسترش حقوق دمکراتیک، حقوق جنسیتی، دفاع از طبیعت در مقابل دست‌اندازی‌های سرمایه‌داری، خودگردانی، تنوع و تفاوت، مدارای سیاسی، سیاست هویت و از همه مهم‌تر کثرت‌باوری که از افتخارات لیبرالیسم پسامدرن در دهه‌های اخیر به‌شمار می‌آمد.

در واقع ما با شورشی همه‌جانبه علیه همان سیاست پسامدرنی روبرو هستیم (نماد ایدئولوژیک نولیبرالیسم؟) که در چند دهه‌ی گذشته علیه سیاست طبقاتی کمونیست‌ها شورید: یادمان نرفته که مدافعان جامعه مدنی مدعی بودند که اکنون دوران همبستگی‌های طبقاتی نیست، و در مقابل، جنبش‌های اجتماعیِ مبتنی بر هویت‌های دیگر و مقاومت در برابر ستم‌های دیگر را برجسته می‌کردند، جنبش‌هایی که به مسائل جنسیت، نژاد، قومیت، گرایش جنسی و مانند آن می‌پرداختند. می‌گفتند این تحولات به ‏طرزگسترده‌یی دامنه‌‏ی انتخاب فردی را در الگوهای مصرفی و سبكِ زندگی گسترش می‌دهند. جهت‌‏گیری این بود كه باید از ایده‌‏ی سوسیالیسم دست بشوییم و به جای آن دموکراسی را قرار دهیم، یعنی مفهومی كه برخلاف تلقی سوسیالیسم سنتی برای طبقه «اولویت» قائل نیست، اما به‌یك‏سان با تمام ستم‌‏ها برخورد می‌‏كند.

اکنون بازی به آخر رسیده. فاشیسم عریان پا به صحنه گذشته و با دستی آهنین زیر بساط بازی با کارت «جامعه‌ی مدنی» زده. دو جنس داریم. تفاوت بی‌تفاوت. عزیزم استخراج کن استخراج. حقوق بشر مال کسی است که معادن بکر دارد و بی‌جهت نیست زلنسکی با وقاحت تمام معادن کشورش را تقدیم عالیجناب می‌کند. احترام به حقوق اقلیت‌ها؟ خانم {خبرنگار افغانی معترض به سیاست‌های تبعیض جنسیتی طالبان} صدایتان زیباست اما من نمی‌فهمم. خوش باشید! و توسعه کشورهای جهان سوم : ریورا در غزه و زمین کوبیده و شخم‌زده در تهران: ایرانی‌ها نمی‌خواهند بمیرند!

اکنون باید متحمل عقوبت سیاستی شویم که به جای امیدهای جهان‌روای سوسیالیسم و سیاست‌‏های یك‏پارچه برای مبارزه با استثمار طبقاتی، به مبارزاتِ خاص و اساساً بی‏‌ارتباطی تن داد كه در نهایت به تسلیم به سرمایه‏‌داری ‏انجامید. با دوران مهیب و خوفناکی روبرو هستیم.

Рекорды

14.04.202523:59
486Подписчиков
09.02.202523:59
0Индекс цитирования
10.02.202509:46
2KОхват одного поста
22.04.202502:03
0Охват рекламного поста
15.02.202523:59
5.63%ER
10.02.202509:46
458.37%ERR

Развитие

Подписчиков
Индекс цитирования
Охват 1 поста
Охват рекламного поста
ER
ERR
MAR '25APR '25

Популярные публикации جغد مینروا

16.04.202513:25
در حاشیه‌ی نوار دوم آیت‌الله منتظری

نوار اول که پخش شد نوشتم:
«اتاقي احتمالا كوچك و حجره‌مانند. ساده و احتمالا با چند صندلي. در اتاق، آيت الله منتظري و اعضاي هئيت مرگ نشسته اند. شايد هم به رسم طلبه‌ها روي زمين نشسته باشند و به سخنان آيت‌الله گوش مي‌دهند. همان سخناني كه در دفتر خاطرات ايشان خوانديم، حالا با صداي ايشان و پاسخ‌هاي آقايان شنيده مي‌شود. بوي مرگ را حس نمي‌كنيد؟ نه چرا بوي مرگ را حس كنيد؟ صداي دسته‌هاي سينه‌زني را مي‌شنويد. دوم محرم 1367 است. 26 روز از اعدام مجاهدين گذشته است. آيت‌الله با همان صداي هميشگي، با همان اوج و فرودها، همان فريادها و هيجان‌ها و بعد فروكش شدن صدا در بغضي خفته. بيشتر نگران آينده است: آينده چه قضاوتي درباره ما مي‌كند؟ چطور جواب مردم را مي‌دهيد؟ آتش انتقام را شعله‌ور كرديد؟ نمي ترسيد بعدها بگويند سفاك خونريز ...؟ نه نمي‌ترسند. خنده مي‌كنند، از همان خنده‌هاي مردان قدرتمند كه راحت مي‌توانند با همگنان خود شوخي كنند بي‌آنكه بهراسند و در خلوت نگران دژخيماني باشند كه براي يك اعلاميه 18 ماه حكم مي‌دهند و زنان آبستن را مي‌كشند. نه نه نه. اصلا نگران آينده نيستند. به آينده هم تا همين امروز ثابت كرده‌اند كه نگراني آيت‌الله از ساده‌انگاري‌اش بوده است. غصه‌شان اما چيز ديگري است: نمي‌خواستند افراط و زياده‌روي شود، و گرنه تهران پايتخت سه برابر اعدامي مي‌داد. دردشان جاي ديگري است، چون حتي با خواهش و التماس هم نتوانستند زنداني نگون‌بخت را وادار به توبه كنند. امان از اين اكثريت آراي لعنتي و اين حلم و صبر. دو بار سه بار چهار بار... نه نه به توافق نمي‌رسيم. توافق كيلويي چند. اجماع يعني چي. نه نه به آن هم نياز نيست. يكي هست كه او تعيين مي‌كند. ما چكار مي‌توانيم بكنيم آيت‌الله؟ والله شاهد است ما حكم داشتيم وگرنه ما براي اين جوانان معصوم و فريب‌خورده دلمان مي‌سوزد. آيت‌الله حرف مي‌زند. جزع فزع مي‌كند. پاي محمد شهيدشده‌اش را به ميان مي‌كشد، از حق خاص خودش براي انقلاب سخن مي‌گويد. مي‌گويد دل‌سوخته‌ام اما... در آن حيص و بيص دارند نقشه مي‌كشند: به خانواده‌ها چه بگوييم، به زندانيان چه بگوييم، چگونه خبرها را كنترل كنيم (و آهسته: صداي اين پيرمرد خرفت را چگونه خفه كنيم؟) واي يادمان رفت. 200 نفري مانده‌اند اينها برگردند عمومي همه چيز بهم بريزد. شما اجازه بده. شما كوتاه بيا. شما خفه‌خون بگير ... و آيت الله: من حتي يك نفر هم نمي‌خواهم اعدام بشوند. لبها دستان چشمان حالت خنده مي‌گيرند: البته البته. حرف شما روي سر ما جا دارد... اول شهريور قتل عام چپ‌ها آغاز مي‌شود بي‌هيچ خنده‌اي.»

نوار دوم فقط نشان می‌دهد آیت‌الله پیرمردی خرفت نبوده. حساب و کتاب داشته. او به ۱۰۰ نفر اعدامی رضایت می‌داد تا صداها فقط بخوابد نه به ۳۰۰۰ نفر. همین و بس. آن هم علنی با گردنی افراشته که خوب کردیم. جای حرف هم باقی نمی‌ماند. خودش که می‌گوید با ۶۰۰ یا ۷۰۰ نفر آزادکردن زندانی صدای خانواده‌ها که خاموش نمی‌شود. احتمالا هیئت مرگ هم به او گفته با ۱۰۰ نفر اعدامی هم که بقیه خانواده‌ها خاموش نمی‌شوند! حرف کسی به کرسی نشست که با هیبت ترسناک مرگ و اعدام و شکنجه آشنا بود.

دارند خانه‌ای کنار ما می‌سازند و تیرآهن‌ها که از کامیون پایین می‌ریزند صدایی می‌دهند عین رگبار کوتاه مسلسل. عین رگبار کوتاه مسلسل روی تپه‌‌های اوین و بعد تق تق تیر خلاص... یک... دو... سه ... پنجاه و چهار تیر خلاص!
نه به اعدام! همه جا! همه وقت!
Войдите, чтобы разблокировать больше функциональности.