Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
𝕾𝖙𝖔ß𝖙𝖗𝖚𝖕𝖕 avatar
𝕾𝖙𝖔ß𝖙𝖗𝖚𝖕𝖕
𝕾𝖙𝖔ß𝖙𝖗𝖚𝖕𝖕 avatar
𝕾𝖙𝖔ß𝖙𝖗𝖚𝖕𝖕
05.05.202517:34
03.05.202511:37
بهترین کتاب ممکن.
25.04.202520:26
علی برکت الله جمهوری اسلامی.
یکی از بزرگترین اشتباهات پیشوا خوش‌بینی به بریتانیایی جماعت بود.
22.04.202510:32
در واقع، به طور قانع کننده ای میتوان استدلال کرد که تفاوت فردریک و پدرش به سبک کار آنها مربوط میشد نه به جوهر کارهایی که انجام میدادند. در نظر اول، دشوار بتوان تفاوتی فاحش‌تر از تفاوت موجود بین یک هنرشناس فلوت‌نواز فیلسوف و یک فرد سلطه‌پذیر درنده خوی جامعه‌ستیز یافت. در روزی یکسان فردریک ویلیام اول دستور داده بود تا یکی از مأموران ارشدی را که به خاطر قصور در انجام وظیفه مجرم شناخته شده بود، در حالی که همه کارکنان مجبور به تماشا بودند، در جلوی اداره‌اش خفه کنند و در همان روز از پناهندگان زالتسبورگ استقبال کرده بود و همهٔ اهل دربار را مجبور کرده بود تا زانو بزنند و با آنها دعا بخوانند. با این حال، فردریک هر چند بیش از اغلب مردم از پدر مستبدش که (جنون او شاید ناشی از بیماری رایج و سلطنتی پورفیری) بوده باشد در رنج بود، تشخیص میداد که فردریک ویلیام اول خالق حقیقی جایگاهی است که پروس در مقام ابرقدرت دارد. او در "تاریخ دوره من" از پدرش صادقانه و همزمان بلندنظرانه تقدیر کرد؛ برای مثال: «آوازه ای که پادشاه فقید سودای آن را در سر داشت، آوازه ای که فرای شهرت موردنظر فاتحان بود، این بود که موجب شادی کشورش باشد؛ ارتش خود را انضباط ببخشد؛ امور مالی خود را با خردمندانه‌ترین نظم و تدبیر اقتصادی و انتظامی سامان بدهد. او از جنگ پرهیز میکرد تا مبادا کسی در مسیر دستیابی به برنامه‌های بسیار ممتازش مزاحم او شود. بدینسان، او بی‌آنکه رشک سلاطین را بیدار کند خموش و آرام به سوی شکوه و عظمت گام برمیداشت».

_ همیش مارشال اسکات: حکومت مطلقه روشنگری، اصطلاحات و اصطلاح‌طلبان در اروپای اواخر قرن هجدهم _ فصل دهم: فردریک کبیر و حکومت مطلقه روشنگرانه _ ترجمه حسن خیاطی
08.05.202519:23
Aber nicht nur auf den Thronen, sondern ebenso bei den sogenannten «Oberen Zehntausend» gäben sich Dummheit und Stolz ein Stelldichein. Wie oft schon habe er den Duce gewissen Gesellschaftskreisen gegenüber dahin verteidigen müssen, dass ohne ihn Italien heute kommunistisch sei. Und wie oft hätten die- selben Gesellschaftskreise ihn schon für einen toten oder überwundenen Mann erklärt.

_ 24.7.1942 abends

اما حماقت و تکبر نه فقط در دربار بلکه در میان آن به اصطلاح «ده هزار تن» از طبقهٔ نخبه نیز شایع است. باید دید تا چه اندازه این محافل از دوچه در انظار عمومی دفاع کرده و این واقعیت را بازگو کرده‌اند که بدون او (موسولینی) ایتالیا امروز یک مملکت کمونیستی بود. و چقدر همین محافل اجتماعی او را فردی تمام‌شده و بازنده معرفی کرده‌اند.

_ آدولف هیتلر، مورخ ۲۴ ژوئیه ۱۹۴۲
05.05.202517:13
بیسمارک تنها به این دلیل نمی‌توانست علیه پاپ اعلام جنگ کند که پاپ دیگر حق اعلان جنگ را در اختیار نداشت؛ همچنین اتحادیه‌های کارگریِ سوسیالیستی نمی‌خواستند در نقش طرفین جنگ ظاهر شوند. به هر صورت، هیچ اپوزسیون سازمان‌یافته‌ای در آن زمان وجود نداشت تا حکومت آلمان را از تصمیم‌گیری در وضعیت اضطراری محروم سازد؛ چنین اپوزسیونی اگر چنین کاری را انجام می‌داد از جانب حکومت آلمان دشمن تلقی و می‌بایست تمامی پیامدهای این مفهوم را متحمل می‌شد. به علاوه، نه کلیسا و نه اتحادیه کارگری آماده درگیری در جنگ داخلی نبود.
_ کارل اشمیت: مفهوم امر سیاسی _ یادداشت ۴ _ ترجمه یاشار جیرانی، رسول نمازی
02.05.202517:19
روح الله خمینی هم با همین شعار‌ها به استقبال ۵۷ رفت.
باز هم تاریخ قاضی نهایی است.
25.04.202507:35
تساهلِ دینی فردریک ناشی از اسلاف پیش از خود است.
08.05.202516:56
In dieser Zeit – ich gestehe es offen – faßte ich die tiefste Bewunderung für den großen Mann südlich der Alpen, der in heißer Liebe zu seinem Volke mit den inneren Feinden Italiens nicht paktierte, sondern ihre Vernichtung auf allen Wegen und mit allen Mitteln erstrebte. Was Mussolini unter die Großen dieser Erde einreihen wird, ist die Entschlossenheit, Italien nicht mit dem Marxismus zu teilen, sondern, indem er den Internationalismus der Vernichtung preisgab, das Vaterland vor ihm zu retten.

در این زمان بود که من، کاملا صادقانه عرض می‌کنم، تحسینِ عمیق خود را متوجه مردی بزرگ از جنوبِ آلپ ساختم؛ همو که با عشقی راسخ به ملت خود، نه تنها از سازش با دشمنان وجودی ایتالیایی‌ها سرباز زد بلکه با تمام قوا و به هر طریق ممکن در راه نابودی آنان کوشید. آنچه که موسولینی را یکسره به جرگۀ مردان بزرگ تاریخ پیوند می‌زند همانا ارادۀ او برای شریک نشدن ایتالیا با مارکسیسم و به زانو درآوردن انترناسیونالیسم به جهت حفظ سرزمین پدری از جور آن است.

_آدولف هیتلر: نبرد‌‌ من _ جلد دوم _ فصل پانزدهم: حق دفاع مشروع
03.05.202511:56
در ۱۹۳۶، دشمنان اشمیت در دانشگاه و نیز در میان بوروکرات‌های حزبی بازجویی‌های گشتاپویی را دربارۀ گذشته وایماری و فرصت طلبیش از لحاظ ایجاد روابط حسنه با نازی‌ها انجام دادند. نتیجه این بازجویی‌ها باعث شد که او مناصبش را در حکومت و حزب از دست بدهد، اما هم توانست جان به در ببرد و هم شغل دانشگاهیش را حفظ کند. همچنین توانست از پیامدهای توطئه بیستم جولای برای قتل هیتلر هم جان سالم به در ببرد، حال آنکه یوهانس پاپتیز، متحد سیاسی وی، در این کار موفق نبود و اعدام شد. اشمیت حتی، با‌وجود گزارش تأثیر‌گذاری که در مقام یکی از مدافعان رایش سوم گردآوری کرده بود، توانست از چنگ دستگاه پیچیدۀ قضایی متفقین در دادگاه جنایات جنگی نورنبرگ فرار کند. اشمیت از حقانیت رژیم ناسیونال‌سوسیالیست دفاع کرده بود، از جایگاه هیتلر در مقام پیشوا و قانونگذار ملت آلمان پشتیبانی کرده و آموزۀ مونروئه را برای اروپا تدوین کرده بود که به امپراتوری پان‌اروپایی آلمان مشروعیت می‌بخشید. نیز، پس از گذراندن یک سال در اردوگاه اسیران و یک دوره بازجویی در نورنبرگ هیچ اتهامی بر او وارد نشد و به او اجازه دادند که به آرامش نسبی زادگاهش در منطقهٔ روستایی زاورلند بازگردد.

_همان
02.05.202510:57
در سال 1935 هیتلر مقدمه‌ای بر ترجمه آلمانی کتابی ایتالیایی درباب فاشیسم نوشت که در [آن] او استدلال کرد که مسلما رابطه نزدیکی بین ایتالیا جدید و برداشت آلمانی از [مفهوم] دولت وجود دارد. دقیقا در همان سال یوزف گوبلز، رساله‌ای به نام "فاشیسم و نتایج عملی آن" منتشر کرد که در آن او آشکارا اعلام کرد که فاشیسم، اولین جنبشی بود که مارکسیسم را به زانو درآورد، نه به واسطه انگیزه‌های ارتجاعی بلکه اجتماعی و به شدت تحت‌تاثیر اراده خودکامه فاشیسم قرار گرفت که [در آن] آموزش جوانان و رفاه مردم، صنعت فیلم سازی و معماری چنان [با اراده‌ای] آهنین در خدمتِ وحدت نوینِ حزب و دولت قرار گرفته بود که [منجر شده بود] تا ده ها سال از آلمان جلو بیوفتند.
در اواخر 1941، هیتلر خاطر نشان کرد که بدون پیروزی فاشیسم، ناسیونال سوسیالیسم جوان قادر نبود تا به حیات خود ادامه دهد و حتی در زمانِ گفت‌و‌گو‌های آخرش، در اوایل 1945، او ایتالیا و بنابراین سیاست‌های ایتالیایی‌اش را محکوم کرد. او به ویژه دوچه را از محکومتیش تبرئه کرد و اذعان کرد که او تنها "رفیقش" در بین تمام مردانی که زنده بودند، بود.

ارنست نولته: سه چهرۀ فاشیسم، اکسیون فرانسز، فاشیسم ایتالیا، ناسیونال‌سوسیالیسم - بخش چهارم: ناسیونال‌سوسیالیسم - ۱-ناسیونال‌سوسیالیسم و فاشیسم
25.04.202508:42
انتصاب ریبنتروپ در سفارت لندن توفانی از اعتراض را از سوی سایر رهبران نازی برانگیخت که تلفیقی از حسادت و درک حقیقی ارزش او ناشی می‌شد و همه معتقد بودند او انتخاب درستی برای این سمت نیست. طبیعتاً روزنبرگ که هرگز پستی در دولت دریافت نکرده بود خشمگین بود. گورینگ به هیتلر گفت ریینتروپ واقعاً چیزی از کشورهای خارجی نمیداند: از بریتانیای کبیر ویسکی را میشناسد و از فرانسه شامپاین را. وقتی هیتلر پاسخ داد رینتروپ لرد فلانی و وزیر بهمانی را میشناسد، گورینگ گفت: "بله... مشکل این است که آنها هم ریبنتروپ را میشناسند". گوبلز نیز به همان اندازه مخالف بود. به نظر می‌رسد مخالفت او در ابتدا بر اساس حسادت و این سوء ظن بود که ریبنتروپ بیش از حد شیفته انگلیسی‌ها است؛ او هنوز هم ارزش زیادی برای قابلیت‌های ریبنتروپ قائل بود، اما این موضوع زیاد طول نمی‌کشید. انتقاد از این انتصاب به محافل نازی آلمان محدود نمیشد: یونیتی میتفورد اشراف‌زاده انگلیسی جوانی که شیفته هیتلر بود، اعتقاد داشت ریبنتروپ در لندن به مضحکه تبدیل خواهد شد و عاجزانه از پیشوا خواست نظرش را تغییر دهد. اگر چه به ریبنتروپ اطمینان داده شد که میتواند دینس‌اشتله را حفظ کند، اما اعضای این سازمان نیز از فکر انتقال رئیسشان به خارج از کشور بیمناک شده بودند. احساس میکردند او فرصت به دست گرفتن وزارت‌خارجه را از دست داده و دوران خودشان نیز به سر رسیده است. وقتی شانون در تابستان آن سال به آلمان آمد، فوراً از این شایعه باخبر شد که ریبنتروپ "ستاره‌ای در حال افول" است.

_ مایکل بلاچ: ریبنتروپ _ فصل ششم: ماموریت لندن _ ترجمه محمد‌جوادی
وظیفه ما مراقبت از رفاه حالِ ملتمان است. به محض اینکه احساس کردیم که اتحادیِ که ما وارد آن شدیم تهدید شده یا برای آنها خطر دارد، [این وظیفه] ماست تا فورا [آن] اتحاد را پایان بدهیم به جای اینکه [زندگی] ملتمان را در معرض تهدید قرار بدهیم. بنابراین در [چنین] عملی، [یک] شهریار ارجح‌ترین منافع خود را فدایِ منافع رعایایِ خود میکند.

_ فردریک کبیر: نوشته‌های فلسفی _ فصل سوم: مقدمه‌ای بر تاریخ عصر من
«ایدلوژی روشنگریِ پروسی .... ایدلوژی خود پادشاه بود».
06.05.202516:05
حضرت حجت الحق امام هگل هم‌چنین فرماید:
تا زمانی که خاطره تاریخی رضاخان کبیر زنده هست، رضا پهلوی در مقابل او جوک مضحکِ «تاریخ - جهانی» است.
03.05.202511:56
تا سال ۱۹۳۲، موضعگیری دولتی اشمیت دربارهٔ ناسیونال‌سوسیالیست‌ها کاملاً روشن بود. دفاع از حکومت وایمار در برابر هدف نهایی حزب نازی، که براندازی قانون اساسی وایمار و نظام سیاسی آن بود. او کمتر از دو هفته پیش از انتخابات همگانی، موضعگیریش را در برابر ناسیونال‌سوسیالیست‌ها در مقاله‌ای با عنوان "سوء استفاده از قانون" مطرح کرده بود و در آن نازی‌ها را شریر نامیده و حمایت از آنها را کاری احمقانه به شمار آورده بود. اما، با وجود حمایتش از جمهوری، انتقادش از نازی‌ها و روابطش با یهودیان سرشناس، چه در حوزۀ دانشگاهی و چه در حوزهٔ حکومتی، توانست چرخشی نرم، استادانه و حیرت انگیز را از سوی جمهوری وایمار به سوی رایش سوم انجام دهد. گرچه تا سال ۱۹۳۳ به حزب نپیوست، همکاریش با حکومت ناسیونال‌سوسیالیست اندکی کمتر از سه ماه پس از انتصاب هیتلر به نخست وزیری آغاز شد. شگفت‌آور آنکه در همین زمان از وی خواسته شد که به تنظیم پیش‌نویس قانون اساسی برای قانونی شدن تجدید سازمان حزب نازی و در دست گرفتن عنان دولت کمک کند. چیزی نپایید که اشمیت توانست حمایت گورینگ و هانس فرانک را به دست آورد. در پی آن، به تعدادی مناصب و مقام‌های پرنفوذ حزبی رسید که او را به یکی از طرفداران دانشگاهی برجسته نظم جدید و بزک‌کنندگان فکری آن تبدیل کرد. شگفت آورتر آنکه حامی او ژنرال [کورت] فن شلایخر قربانی پاکسازی‌های ۱۹۳۴ شد. اما اشمیت آسیبی ندید و معروف به مقاله‌ای را در دفاع از قانونی‌بودن اقدامات هیتلر در مورد پاکسازی‌ها و قلع و قمع مخالفان منتشر کرد.

_ کارل‌ اشمیت: رومانتیسیسم سیاسی _ پیشگفتار مترجم فارسی _ ترجمه نیره توکلی
Переслал из:
Vergangenheit² avatar
Vergangenheit²
02.05.202510:39
Ernst Nolte: Three faces of Fascism (Faschismus in seiner Epoche)

ترجمۀ انگلیسی کتاب ارنست نولته که آقای مهدی تدینی به تازگی به فارسی برگرداند.
25.04.202508:15
مشروب فروش رو چه به وزارت خارجه واقعا
باز آلفرد چهارتا تز معقول میداد.
22.04.202510:42
تقریباً چیرگی خردِ فردریک بر احساسات اوست که او را قادر ساخته بود تا فرای رنج ناشی از برخورد پدرش ماهیت حقیقی دستاورد او را ببیند. فردریک ستایش خود را به رساترین وجه با‌تقلید ابراز کرد. او در اساس هیچ تغییری در نظام بسیار مهم اداری ایجاد نکرد. فردریک ویلیام اول آنچنان دستاوردهای بسیاری در این قلمروی بسیار اساسی داشت که کار چندانی برای فردریک باقی نمانده بود که بخواهد انجام بدهد. (همین امتیاز به شدت او را - برای مثال - از کاترین کبیر یا یوزف دوم متمایز ساخته بود). ارتش بیش از دو برابر بزرگ شده بود اما سربازگیری، آموزش، انضباط، اسلحه و تاکتیک‌های مهمترین نیروی آن – پیاده نظام – به اقدامات فردریک ویلیام اول محدود باقی ماند.


_ همان
Показано 1 - 24 из 50
Войдите, чтобы разблокировать больше функциональности.