11.05.202517:30
قارابوقا
08.05.202503:00


11.04.202500:02
19.03.202507:48
16.03.202509:56
✝️☦️ چرا ادعای تقلید مسیحیت از میترائیسم نادرست است؟
تصور کنید کسی به شما بگوید خانهتان تقلیدی از خانه همسایه است، تنها به این دلیل که هر دو در و پنجره دارند! این همان اشتباهی است که در مقایسه سطحی مسیحیت و میترائیسم رخ میدهد.
نخست باید بدانیم که مسیحیت ریشه در نبوتهای عهد عتیق دارد. صدها سال پیش از ظهور میترائیسم در روم، انبیای بنیاسرائیل از آمدن مسیح خبر داده بودند. این نبوتها در کتاب مقدس ثبت شدهاند. چطور میتوان گفت دینی از آیینی دیگر تقلید کرده، وقتی اساس آن قرنها پیش پایهگذاری شده بود؟
برخی به تاریخ ۲۵ دسامبر اشاره میکنند. اما باید دانست که کلیسای اولیه اصلاً این تاریخ را جشن نمیگرفت! این تاریخ بعدها انتخاب شد تا مسیحیان بتوانند در جامعه رومی حضور معنادار داشته باشند. این نشاندهنده حکمت کلیسا در هدایت مردم به سوی حقیقت است، نه تقلید.
به مراسم عشای ربانی نگاه کنید. ریشه آن به شام آخر مسیح با حواریون برمیگردد. این آیین مقدس، یادآور قربانی مسیح است که در عهد عتیق پیشگویی شده بود. چه ارتباطی با آیینهای میترایی دارد؟
عزیزان من، مسیحیت پیامی یگانه دارد نجات از طریق فیض الهی و قربانی مسیح. این با هیچ آیین دیگری قابل مقایسه نیست. در میترائیسم، نجات از طریق آیینهای رازآمیز و مراتب مختلف حاصل میشود، اما در مسیحیت، نجات هدیهای رایگان است که از طریق ایمان به مسیح به دست میآید.
به تعلیم محبت بیقید و شرط در مسیحیت نگاه کنید. عیسی فرمود دشمنان خود را دوست بدارید. کجای میترائیسم چنین تعلیمی وجود دارد؟ مسیحیت دینی است که در آن خدا خود را در قالب انسان متجلی کرد تا رنج بکشد و برای گناهان ما بمیرد. این مفهوم عمیق الهیاتی در هیچ آیین دیگری یافت نمیشود.
وقتی میگویند مسیحیت تقلید کرده مثل این است که بگویند خورشید نورش را از ماه گرفته است! مسیحیت نور خود را از منبع الهی میگیرد از کلام خدا که از ابتدا بود.
تصور کنید کسی به شما بگوید خانهتان تقلیدی از خانه همسایه است، تنها به این دلیل که هر دو در و پنجره دارند! این همان اشتباهی است که در مقایسه سطحی مسیحیت و میترائیسم رخ میدهد.
نخست باید بدانیم که مسیحیت ریشه در نبوتهای عهد عتیق دارد. صدها سال پیش از ظهور میترائیسم در روم، انبیای بنیاسرائیل از آمدن مسیح خبر داده بودند. این نبوتها در کتاب مقدس ثبت شدهاند. چطور میتوان گفت دینی از آیینی دیگر تقلید کرده، وقتی اساس آن قرنها پیش پایهگذاری شده بود؟
برخی به تاریخ ۲۵ دسامبر اشاره میکنند. اما باید دانست که کلیسای اولیه اصلاً این تاریخ را جشن نمیگرفت! این تاریخ بعدها انتخاب شد تا مسیحیان بتوانند در جامعه رومی حضور معنادار داشته باشند. این نشاندهنده حکمت کلیسا در هدایت مردم به سوی حقیقت است، نه تقلید.
به مراسم عشای ربانی نگاه کنید. ریشه آن به شام آخر مسیح با حواریون برمیگردد. این آیین مقدس، یادآور قربانی مسیح است که در عهد عتیق پیشگویی شده بود. چه ارتباطی با آیینهای میترایی دارد؟
عزیزان من، مسیحیت پیامی یگانه دارد نجات از طریق فیض الهی و قربانی مسیح. این با هیچ آیین دیگری قابل مقایسه نیست. در میترائیسم، نجات از طریق آیینهای رازآمیز و مراتب مختلف حاصل میشود، اما در مسیحیت، نجات هدیهای رایگان است که از طریق ایمان به مسیح به دست میآید.
به تعلیم محبت بیقید و شرط در مسیحیت نگاه کنید. عیسی فرمود دشمنان خود را دوست بدارید. کجای میترائیسم چنین تعلیمی وجود دارد؟ مسیحیت دینی است که در آن خدا خود را در قالب انسان متجلی کرد تا رنج بکشد و برای گناهان ما بمیرد. این مفهوم عمیق الهیاتی در هیچ آیین دیگری یافت نمیشود.
وقتی میگویند مسیحیت تقلید کرده مثل این است که بگویند خورشید نورش را از ماه گرفته است! مسیحیت نور خود را از منبع الهی میگیرد از کلام خدا که از ابتدا بود.
14.03.202507:38


10.05.202507:25
08.05.202502:54


28.03.202518:21
18.03.202517:35


15.03.202513:18
13.03.202515:55


09.05.202523:20
07.05.202520:35
20.03.202509:06
ای پروردگار مهربان
در این روز نو و آغاز بهار طبیعت ،تو را شکر میگوییم.
همچون که مسیح از مرگ برخاست و زندگی نو را به ما بخشید،
این نوروز را برکت ده تا آغازی تازه در مسیر ایمان باشد.
باشد که فیض تو بر خانوادهها و عزیزان ما جاری گردد،
و روحالقدس قلبهای ما را با محبت و شادی تو پر سازد.
به نام پدر، پسر و روحالقدس،
آمین.
در این روز نو و آغاز بهار طبیعت ،تو را شکر میگوییم.
همچون که مسیح از مرگ برخاست و زندگی نو را به ما بخشید،
این نوروز را برکت ده تا آغازی تازه در مسیر ایمان باشد.
باشد که فیض تو بر خانوادهها و عزیزان ما جاری گردد،
و روحالقدس قلبهای ما را با محبت و شادی تو پر سازد.
به نام پدر، پسر و روحالقدس،
آمین.
18.03.202512:48
15.03.202511:37


13.03.202510:04
08.05.202510:03
برهان هستیشناختی و علیت در اثبات وجود خداوند
وقتی به جهان هستی نگاه میکنیم، میبینیم هر پدیدهای یا میتونه باشه یا نباشه و برای وجودش به یه علت خارجی نیاز داره. این موجودات که وجودشون ممکنه، نمیتونن خودشون علت خودشون باشن و زنجیره علتها هم نمیتونه تا بینهایت ادامه پیدا کنه. پس حتما باید یه موجود ضروری وجود داشته باشه که علت همه چیز باشه.
به نظم شگفتانگیز جهان نگاه کنید. قوانین فیزیک با چنان دقتی تنظیم شدن که اگه ثابتهای بنیادی مثل سرعت نور یا ثابت پلانک کوچکترین تغییری میکردن، کل حیات از بین میرفت. این نظم دقیق نمیتونه تصادفی باشه.
هر حرکت و تغییری تو جهان به یه محرک نیاز داره و این زنجیره محرکها باید به یه محرک اول برسه که خودش دیگه متحرک نیست. تو جهان درجات مختلفی از کمال میبینیم و این نشون میده باید یه کمال مطلق وجود داشته باشه که همه چیز با اون سنجیده میشه.
وقتی به مفهوم خدا به عنوان کاملترین موجود فکر میکنیم، میفهمیم که این موجود کامل حتماً باید وجود داشته باشه، چون اگه وجود نداشته باشه دیگه کامل نیست. شعور و آگاهی ما انسانها نمیتونه از ماده بیشعور به وجود اومده باشه، پس باید یه منشأ آگاه داشته باشه.
ارزشهای اخلاقی که همه جا وجود دارن نمیتونن فقط قراردادی باشن و باید یه منشأ متعالی داشته باشن. جهان با همه تنوعش یه وحدت انکارناپذیر داره و قوانین یکسانی همه جا حاکمه که این نشون میده یه منشأ واحد داره.
همه این دلایل به یه حقیقت واحد اشاره میکنن: موجودی که ضروری، علت اول، کامل مطلق، آگاه، حکیم و منشأ همه نظم و اخلاق و وحدته. پس وجود خدا نه فقط یه باور دینی، بلکه یه ضرورت عقلی و فلسفیه که با دقیقترین تحلیلهای منطقی ثابت میشه. این حقیقت از هر زاویهای که نگاه کنی، خودش رو نشون میده و همه شواهد و براهین همدیگه رو تأیید میکنن
وقتی به جهان هستی نگاه میکنیم، میبینیم هر پدیدهای یا میتونه باشه یا نباشه و برای وجودش به یه علت خارجی نیاز داره. این موجودات که وجودشون ممکنه، نمیتونن خودشون علت خودشون باشن و زنجیره علتها هم نمیتونه تا بینهایت ادامه پیدا کنه. پس حتما باید یه موجود ضروری وجود داشته باشه که علت همه چیز باشه.
به نظم شگفتانگیز جهان نگاه کنید. قوانین فیزیک با چنان دقتی تنظیم شدن که اگه ثابتهای بنیادی مثل سرعت نور یا ثابت پلانک کوچکترین تغییری میکردن، کل حیات از بین میرفت. این نظم دقیق نمیتونه تصادفی باشه.
هر حرکت و تغییری تو جهان به یه محرک نیاز داره و این زنجیره محرکها باید به یه محرک اول برسه که خودش دیگه متحرک نیست. تو جهان درجات مختلفی از کمال میبینیم و این نشون میده باید یه کمال مطلق وجود داشته باشه که همه چیز با اون سنجیده میشه.
وقتی به مفهوم خدا به عنوان کاملترین موجود فکر میکنیم، میفهمیم که این موجود کامل حتماً باید وجود داشته باشه، چون اگه وجود نداشته باشه دیگه کامل نیست. شعور و آگاهی ما انسانها نمیتونه از ماده بیشعور به وجود اومده باشه، پس باید یه منشأ آگاه داشته باشه.
ارزشهای اخلاقی که همه جا وجود دارن نمیتونن فقط قراردادی باشن و باید یه منشأ متعالی داشته باشن. جهان با همه تنوعش یه وحدت انکارناپذیر داره و قوانین یکسانی همه جا حاکمه که این نشون میده یه منشأ واحد داره.
همه این دلایل به یه حقیقت واحد اشاره میکنن: موجودی که ضروری، علت اول، کامل مطلق، آگاه، حکیم و منشأ همه نظم و اخلاق و وحدته. پس وجود خدا نه فقط یه باور دینی، بلکه یه ضرورت عقلی و فلسفیه که با دقیقترین تحلیلهای منطقی ثابت میشه. این حقیقت از هر زاویهای که نگاه کنی، خودش رو نشون میده و همه شواهد و براهین همدیگه رو تأیید میکنن
07.05.202518:55
19.03.202507:58
✝️☦️ گناهانی که خدا نمیبخشد
خیلیها فکر میکنن خدا همه گناهها رو میبخشه درسته که خداوند بخشندهست و رحمتش بینهایته، ولی دو گناه هست که بخشیده نمیشن. این موضوع خیلی مهمیه که باید دربارهش صحبت کنیم.
گناه اول اینه که از خدا طلب بخشش نکنیم. شاید بگید این که گناه نیست! ولی دقت کنید؛ وقتی کسی میره گناه میکنه و بعد اصلاً براش مهم نیست اصلاً نمیاد پیش خدا که بگه پشیمونم خب چطور میخواد بخشیده بشه؟ مثل اینه که یه نفر مریض باشه ولی نره دکتر. خب معلومه که خوب نمیشه! خدا دستاشو باز کرده و منتظره که ما بریم پیشش و بگیم پشیمونیم. اما اگه غرورمون اجازه نده یا فکر کنیم نیازی به بخشش نداریم، یا اصلاً برامون مهم نباشه این خودش یه گناه نابخشودنیه.
گناه دوم که خیلی جدیتره توهین به روحالقدسه.
این گناهی هست که خود عیسی مسیح دربارهش هشدار داده. توی انجیل متی فصل ۱۲ آیههای ۳۱ و ۳۲ میخونیم که عیسی میگه: "هر نوع گناه و کفر آدمیان آمرزیده خواهد شد، اما کفر به روحالقدس آمرزیده نخواهد شد." حالا این یعنی چی؟ یعنی وقتی کسی با چشم باز و آگاهانه کار روحالقدس رو میبینه ولی اونو به شیطان نسبت میده. یا وقتی حقیقت کاملا براش روشن شده ولی عمدا انکارش میکنه. این دیگه یه گناه معمولی نیست
این یعنی طرف داره مستقیما با خدا میجنگه
یه مثال ساده بزنم فرض کنید یکی داره معجزه خدا رو با چشم خودش میبینه ولی میگه این کار شیطانه. یا وقتی روحالقدس داره توی قلبش کار میکنه که به سمت خدا برگرده ولی عمدا و با لجبازی مقاومت میکنه. این همون گناه نابخشودنیه که عیسی ازش حرف زده.
نکته مهم اینه که اگه کسی نگرانه که نکنه این گناه رو مرتکب شده باشه همین نگرانیش نشون میده که مرتکب نشده چون کسی که به روحالقدس کفر میگه، اصلاً براش مهم نیست و وجدانش هم ناراحت نمیشه.
خدا همیشه آمادست که ما رو ببخشه. رحمتش اونقدر زیاده که حتی بزرگترین گناهکارها هم میتونن بخشیده بشن
به شرطی که با قلبی پشیمون و صادق پیشش برن. مهم اینه که تا وقتی زندهایم و فرصت داریم، از این فرصت استفاده کنیم و به سمت خدا برگردیم.
یادمون باشه که در رحمت خدا همیشه به روی همه بازه. این ماییم که گاهی با لجبازی و غرور این در رو به روی خودمون میبندیم. پس تا دیر نشده اگه گناهی کردیم با توبه واقعی برگردیم پیش خدا. چون اون همیشه منتظره که ما رو در آغوش بگیره و ببخشه.
خیلیها فکر میکنن خدا همه گناهها رو میبخشه درسته که خداوند بخشندهست و رحمتش بینهایته، ولی دو گناه هست که بخشیده نمیشن. این موضوع خیلی مهمیه که باید دربارهش صحبت کنیم.
گناه اول اینه که از خدا طلب بخشش نکنیم. شاید بگید این که گناه نیست! ولی دقت کنید؛ وقتی کسی میره گناه میکنه و بعد اصلاً براش مهم نیست اصلاً نمیاد پیش خدا که بگه پشیمونم خب چطور میخواد بخشیده بشه؟ مثل اینه که یه نفر مریض باشه ولی نره دکتر. خب معلومه که خوب نمیشه! خدا دستاشو باز کرده و منتظره که ما بریم پیشش و بگیم پشیمونیم. اما اگه غرورمون اجازه نده یا فکر کنیم نیازی به بخشش نداریم، یا اصلاً برامون مهم نباشه این خودش یه گناه نابخشودنیه.
گناه دوم که خیلی جدیتره توهین به روحالقدسه.
این گناهی هست که خود عیسی مسیح دربارهش هشدار داده. توی انجیل متی فصل ۱۲ آیههای ۳۱ و ۳۲ میخونیم که عیسی میگه: "هر نوع گناه و کفر آدمیان آمرزیده خواهد شد، اما کفر به روحالقدس آمرزیده نخواهد شد." حالا این یعنی چی؟ یعنی وقتی کسی با چشم باز و آگاهانه کار روحالقدس رو میبینه ولی اونو به شیطان نسبت میده. یا وقتی حقیقت کاملا براش روشن شده ولی عمدا انکارش میکنه. این دیگه یه گناه معمولی نیست
این یعنی طرف داره مستقیما با خدا میجنگه
یه مثال ساده بزنم فرض کنید یکی داره معجزه خدا رو با چشم خودش میبینه ولی میگه این کار شیطانه. یا وقتی روحالقدس داره توی قلبش کار میکنه که به سمت خدا برگرده ولی عمدا و با لجبازی مقاومت میکنه. این همون گناه نابخشودنیه که عیسی ازش حرف زده.
نکته مهم اینه که اگه کسی نگرانه که نکنه این گناه رو مرتکب شده باشه همین نگرانیش نشون میده که مرتکب نشده چون کسی که به روحالقدس کفر میگه، اصلاً براش مهم نیست و وجدانش هم ناراحت نمیشه.
خدا همیشه آمادست که ما رو ببخشه. رحمتش اونقدر زیاده که حتی بزرگترین گناهکارها هم میتونن بخشیده بشن
به شرطی که با قلبی پشیمون و صادق پیشش برن. مهم اینه که تا وقتی زندهایم و فرصت داریم، از این فرصت استفاده کنیم و به سمت خدا برگردیم.
یادمون باشه که در رحمت خدا همیشه به روی همه بازه. این ماییم که گاهی با لجبازی و غرور این در رو به روی خودمون میبندیم. پس تا دیر نشده اگه گناهی کردیم با توبه واقعی برگردیم پیش خدا. چون اون همیشه منتظره که ما رو در آغوش بگیره و ببخشه.
16.03.202513:14
14.03.202507:46
✝️☦️چرا وقتی مسیحی میشیم باید گذشته رو رها کنیم؟
دوستان عزیز بیاید یه مثال ساده بزنم. فرض کنید شما تو یه خانواده زندگی میکردید که همه معتاد بودن. حالا که ترک کردید و زندگی سالمی دارید، آیا منطقیه به اون گذشته افتخار کنید؟
خب حالا همین مسئله درباره گذشته تاریخی ما هم صدق میکنه. وقتی به تاریخ نگاه میکنیم، میبینیم پادشاهان و حکومتهای قدیمی چقدر ظلم کردن، چقدر خون ریختن، چقدر بت پرستیدن و حتی قربانی انسانی میکردن! حالا که مسیح رو شناختیم، چطور میتونیم به این چیزها افتخار کنیم؟
یه نکته جالب: وقتی عیسی مسیح میگه "کسی که خانوادهاش رو بیشتر از من دوست داشته باشه لایق من نیست"، داره یه حقیقت مهم رو میگه. یعنی حتی اگه کل خانوادهت میگن "به بتهای اجدادمون افتخار کن"، تو باید بگی "نه، من فقط به مسیح افتخار میکنم!"
فکر کنید یه نفر از یه گروه خلافکار اومده بیرون و زندگی درستی شروع کرده. آیا منطقیه هنوز به دوران خلافکاریش افتخار کنه و بگه "آره، اون موقع چه آدمایی میکشتیم!" خب معلومه که نه! ما هم وقتی مسیحی میشیم، نباید به دورانی که نیاکانمون بت میپرستیدن و ظلم میکردن افتخار کنیم.
یه چیز دیگه هم هست. وقتی مسیحی میشیم، یه هویت جدید میگیریم. دیگه مهم نیست از کدوم نژاد و قومی، مهم اینه که الان فرزند خدا هستی! پولس رسول میگه "در مسیح، نه یهودی معنی داره نه یونانی". یعنی همه این مرزها و افتخارات قومی بیمعنی میشه.
حالا شاید بگید "خب پس تاریخ رو چیکار کنیم؟" تاریخ رو میخونیم که درس بگیریم، نه که بهش افتخار کنیم! مثل یه معتاد که میره تو جلسات NA و از گذشتهش درس میگیره، نه اینکه بهش ببالهه!
یه نکته آخر وقتی به گذشته بتپرست افتخار میکنیم، انگار داریم میگیم "آره، اون موقع که خدای واقعی رو نمیشناختیم بهتر بود!" این توهین به خداست! مثل اینه که به پدر آسمانی بگی "من به اون موقع که تو رو نمیشناختم بیشتر افتخار میکنم!"
پس بیاید به جای افتخار به گذشته تاریک، به آینده روشن فکر کنیم. به جای اینکه به تخت جمشید و کوروش ببالیم(کوروش از نظر من آدم بزرگی بود و قابل احترام)، به صلیب مسیح و نجاتی که بهمون داده افتخار کنیم. چون اونجاست که هویت واقعی ما شکل میگیره. 🙏✨
یادمون باشه "اگر کسی در مسیح باشد، خلقتی تازه است. چیزهای کهنه درگذشت، اینک همه چیز تازه شده است!" این یعنی وقتشه گذشته رو رها کنیم و به سمت آیندهای که خدا برامون در نظر گرفته حرکت کنیم. 💫
دوستان عزیز بیاید یه مثال ساده بزنم. فرض کنید شما تو یه خانواده زندگی میکردید که همه معتاد بودن. حالا که ترک کردید و زندگی سالمی دارید، آیا منطقیه به اون گذشته افتخار کنید؟
خب حالا همین مسئله درباره گذشته تاریخی ما هم صدق میکنه. وقتی به تاریخ نگاه میکنیم، میبینیم پادشاهان و حکومتهای قدیمی چقدر ظلم کردن، چقدر خون ریختن، چقدر بت پرستیدن و حتی قربانی انسانی میکردن! حالا که مسیح رو شناختیم، چطور میتونیم به این چیزها افتخار کنیم؟
یه نکته جالب: وقتی عیسی مسیح میگه "کسی که خانوادهاش رو بیشتر از من دوست داشته باشه لایق من نیست"، داره یه حقیقت مهم رو میگه. یعنی حتی اگه کل خانوادهت میگن "به بتهای اجدادمون افتخار کن"، تو باید بگی "نه، من فقط به مسیح افتخار میکنم!"
فکر کنید یه نفر از یه گروه خلافکار اومده بیرون و زندگی درستی شروع کرده. آیا منطقیه هنوز به دوران خلافکاریش افتخار کنه و بگه "آره، اون موقع چه آدمایی میکشتیم!" خب معلومه که نه! ما هم وقتی مسیحی میشیم، نباید به دورانی که نیاکانمون بت میپرستیدن و ظلم میکردن افتخار کنیم.
یه چیز دیگه هم هست. وقتی مسیحی میشیم، یه هویت جدید میگیریم. دیگه مهم نیست از کدوم نژاد و قومی، مهم اینه که الان فرزند خدا هستی! پولس رسول میگه "در مسیح، نه یهودی معنی داره نه یونانی". یعنی همه این مرزها و افتخارات قومی بیمعنی میشه.
حالا شاید بگید "خب پس تاریخ رو چیکار کنیم؟" تاریخ رو میخونیم که درس بگیریم، نه که بهش افتخار کنیم! مثل یه معتاد که میره تو جلسات NA و از گذشتهش درس میگیره، نه اینکه بهش ببالهه!
یه نکته آخر وقتی به گذشته بتپرست افتخار میکنیم، انگار داریم میگیم "آره، اون موقع که خدای واقعی رو نمیشناختیم بهتر بود!" این توهین به خداست! مثل اینه که به پدر آسمانی بگی "من به اون موقع که تو رو نمیشناختم بیشتر افتخار میکنم!"
پس بیاید به جای افتخار به گذشته تاریک، به آینده روشن فکر کنیم. به جای اینکه به تخت جمشید و کوروش ببالیم(کوروش از نظر من آدم بزرگی بود و قابل احترام)، به صلیب مسیح و نجاتی که بهمون داده افتخار کنیم. چون اونجاست که هویت واقعی ما شکل میگیره. 🙏✨
یادمون باشه "اگر کسی در مسیح باشد، خلقتی تازه است. چیزهای کهنه درگذشت، اینک همه چیز تازه شده است!" این یعنی وقتشه گذشته رو رها کنیم و به سمت آیندهای که خدا برامون در نظر گرفته حرکت کنیم. 💫
12.03.202513:24
Показано 1 - 24 из 38
Войдите, чтобы разблокировать больше функциональности.