از سال ۱۳۹۵ تا کنون رضا پهلوی سعی داشته تا خود را بعنوان بدیل نظام سیاسی مطرح کند؛ درحالیکه تا پایان دهه ۱۳۸۰ کسی او را بعنوان بدیل نظام حاکم جدی نمیگرفت. آغاز دور جدید فعالیت او از شورای ملی ایران در سال ۱۳۹۲ و همزمان با تغییر ریلگذاری حاکمیتی جمهوری اسلامی در جهت مذاکره با غرب بود؛ الگویی که قرار بود مدلی از اپوزیسیون بشار اسد و گروه "برهان غلیون" در سالهای آغازین بحران سوریه باشد و حتی بخشی از جنبش سبز و گروههای قومیتی نیز با آن موتلف شدند؛ ولی اوج پروژه رضا پهلوی از سال ۱۳۹۷ همزمان با تاسیس اندیشکده ققنوس آغاز شد. پس از آن بود که وی با اتکای جدی به تلویزیون منوتو در ایجاد برندی نو از خود تلاش کرد. برای اولین بار پروژه منوتو با اتکا به تصاویر آرشیو صداوسیما سعی در ایجاد یک نوستالژی دلانگیز از دهه ۱۳۵۰ داشت؛ جامعهای که ۷۰درصد جمعیت آن در روستاها فاقد امکانات بهداشتی اولیه بود حال با نمایش چند خیابان شمالی تهران در دهه ۱۳۵۰ قرار بود تا تصویر رویایی آن هم در بحبوحه تشدید تحریمها برای جامعه ایران نشان دهد. برآمدن پهلوی از سال ۱۳۹۲ را پروژهای از داخل میبینم؛ چنانچه از پایان دهه ۱۳۸۰ پارادایم اصلی مطبوعاتی اصلاحطلبان از روشنفکری دینی به اندیشه ایرانشهری رسید؛ این پروژه بوسیله نشریه مهرنامه اجرا شد و از میانه دهه ۱۳۹۰ این گفتمان از مرحله نخبگان به درون جامعه آمد تا جاییکه تجمع آبانماه ۹۵ در پاسارگاد و در پس آن برجستهسازی پهلوی از سال ۱۳۹۶ و آغاز پروژه ققنوس حائز اهمیت است.
از آنچه که امروز میبینیم میتوان فهمید برجسته شدن کارت پهلوی نسبت مستقیمی با پوستاندازی الیگارشی داخلی دارد. الیگارشی که از سالهای دهه ۱۳۷۰ و واگذاری شرکتهای دولتی و سپس خصوصیسازی در دهه ۱۳۸۰ صاحب صنایع مادر، معادن، بانکهای خصوصی و گلوگاههای اقتصادی شد حال با برجستهسازی پهلوی برای خود آینده سیاسی جدید تعریف میکند. برجسته شدن گفتمان ایرانشهری از نشریات نزدیک به اتاق بازرگانی و حلقه نیاوران در دهه ۱۳۸۰ آغاز شد و در کنار آن ایجاد نوستالژی پهلوی از مستند "تهران-قاهره" در شبکه منوتو در سال ۱۳۹۱ به موازات این پروژه در حال رخدادن بود. نکته مهم استفاده از آرشیو صداوسیما در این مستندهاست و جالب اینکه سازنده برخی از مستندهای تاریخی شبکه منوتو ، "علی حمید" مستندسازی بود که تا چند سال قبل در موسسه روایت فتح مشغول بکار بود.
در حال حاضر از مهدی نصیری عضو سابق بیترهبری، نادر فتورهچی فعال سابق چپ که بعد از خروج از زندان رویه دیگری در پیش گرفت، چندین و چند بازیگر صادراتی به لسآنجلس در کنار چند صد صفحه اینستاگرامی در حال برجستهسازی "پهلویسم" هستند؛ تا جاییکه گستره تبلیغ پهلویسم به سریالهای شبکه خانگی در بستر فیلیمو نیز کشیدهشدهاست. با توجه به ارتباطات داخل میتوان فهمید که گزینه پهلوی بیش از آنکه آلترناتیو غرب برای ایران باشد آلترناتیو الیگارشی داخلی برای پوستاندازی است. فردی مثل رضا پهلوی هیچگاه ارتباطات مسیح علینژاد، حامد اسماعیلیون و مریم رجوی را با سیاستمداران غربی نداشتهاست و شبکه حامی وی از الیگارشهای داخلی تامین مالی میشود؛ لذا "پهلویسم" اسم رمز پوستاندازی الیگارشی داخلی میباشد؛ چنانچه هویت امروز رضا پهلوی بقای شبکه بروکراسی، بانکداران و سرمایهداران ولی با پوستاندازی و عبور از اسلام است.
پیشدرآمد این گذار تغییرات فرهنگی و اقتصادی در داخل میباشد؛ شوکهای متعدد اقتصادی علاوه بر سودآوری برای الیگارشی حاکم، زمینهساز روانی برای شورش اجتماعی و تغییرات سیاسی مدنظر الیگارشی را ایجاد میکند. بدنه تغییرات نئولیبرالی از سوی کارشناسان سازمان برنامه، حلقه دانشکده اقتصاد شریف و مرکز پژوهشهای مجلس انجام میشود. در کنار تغییرات اقتصادی، تغییرات فرهنگی نیز پیشنیاز گذار مدنظر الیگارشهاست. عبور از شریعت در عرصه عمومی، فرهنگ مصرفی اینستاگرام، صفویسازی هویت اجتماعی که در افغانستیزی، تُرکستیزی و عربستیزی دیده میشود؛ انقلاب جنسی بویژه در نسل زد و تغییرات دو دهه اخیر در مناسک دینی(برجسته شدن گفتمان برائتی) جزئی از تغییرات فرهنگی است که در راستای پوستاندازی و چرخش به راست در جمهوری اسلامی دیده میشود.
✅@Seidnima70