Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
خرمگس avatar

خرمگس

 "من آن خرمگسی هستم که خدا وبال این دولتشهر کرده و تمام روز و همه جا شما را نیش زده و برمی انگیزانم"
«دفاعیات سقراط»
یادداشتهای فرهاد قنبری
برخی مطالب در اینستاگرام [به آدرس زیر] هم اشتراک گذاری می شود👇
https://www.instagram.com/farhad_ghanbariii
Рейтинг TGlist
0
0
ТипПубличный
Верификация
Не верифицированный
Доверенность
Не провернный
РасположениеІран
ЯзыкДругой
Дата создания каналаFeb 16, 2017
Добавлено на TGlist
Oct 10, 2024

Статистика Телеграм-канала خرمگس

Подписчиков

19 077

24 часа
4
0%Неделя
18
-0.1%Месяц
93
-0.5%

Индекс цитирования

0

Упоминаний1Репостов на каналах0Упоминаний на каналах1

Среднее охват одного поста

981

12 часов981
53.4%
24 часа981
70.2%
48 часов3 489
9.8%

Вовлеченность (ER)

3.62%

Репостов12Комментариев0Реакций27

Вовлеченность по охвату (ERR)

17.25%

24 часа0%Неделя
0.57%
Месяц
3.65%

Охват одного рекламного поста

981

1 час40941.69%1 – 4 часа85887.46%4 - 24 часа1 183120.59%
Подключите нашего бота к каналу и узнайте пол аудитории этого канала.
Всего постов за 24 часа
1
Динамика
4

Последние публикации в группе "خرمگس"

دلم تا عشقباز آمد در او جز غم نمی‌بینم
دلی بی غم کجا جویم؟ که در عالم نمی‌بینم
دمی با همدمی خُرَّم ز جانم بر نمی‌آید
دمم با جان برآید چون که یک همدم نمی‌بینم
مرا رازیست اندر دل به خون دیده پرورده
ولیکن با که گویم راز؟ چون مَحرَم نمی‌بینم
قناعت می‌کنم با درد چون درمان نمی‌یابم
تحمل می‌کنم با زخم چون مرهم نمی‌بینم
post.reposted:
خرمگس avatar
خرمگس
فرهاد قنبری
"سعدی تو مرغ زیرکی"

شعر به ساده ترین زبان، قیام واژه‌ها علیه معنای تثبیت شدهٔ خودشان است. شعر نه مانیفستی سیاسی است و نه قرار است بار فلسفی و دینی و ایدئولوژیک را بر دوش خود حمل کند. شعر همانگونه که معنای آن بیان می‌کند، شعر است و جزء موسیقی اعجاب‌آور و حظ زیبایی شناسانه حامل هیچ رسالت تاریخی و سیاسی و.. نیست.
به این دو بیت سعدی، یکی از بزرگترین شاعرانی که تاریخ ادبیات بشری به خود دیده‌است، دقت کنیم:

"خوش می‌روی به‌تنها، تنها فدای جانت
مدهوش می‌گذاری یاران مهربانت
آئینه‌ای طلب کن تا روی خود ببینی
کز حسن خود بماند، انگشت در دهانت"

واژه‌های استفاده شده در این دو بیت همان واژه‌هایی است که هر روز و به‌صورت مداوم در زندگی خود استفاده می‌کنیم. به‌عنوان مثال واژهٔ «تنها» را در نظر بگیریم. روزانه شاید بارها از آن استفاده می‌کنیم. "تنهایم"، "تنها می‌آیم"، "تنها برو"، "تنهایی خوب است" و...،
حال به کلمهٔ «تنها» یا «تن‌ها» (که به هر دو صورت می‌توان در این شعر خواند) دقت کنیم. کلمهٔ «تنها» در شعر سعدی از زندگی و حیات روزمرهٔ خود جدا شده و در قالب و صورتی کاملاً تازه و آشنا بر ما پدیدار شده‌است، این واژهٔ پیش‌پاافتادهٔ در این شعر چنان برایمان تازه و بدیع است که انگار جان گرفته و در مقابلمان شروع به رقصیدن و دلبری کرده‌است.
در شعر سعدی نه فقط واژهٔ «تنها»، بلکه تک‌تک واژه‌ها همین حالت را دارند، واژه‌ها در شعر سعدی انگار غسل تعمید داده شده‌اند و طنین دل‌انگیزی در گوش و جان ما ایجاد کرده و چنان حظ و ذوقی در وجودمان ایجاد می‌کنند که ناخودآگاه انگشت‌به‌دهان مانده و پاهایمان از این همه هنر و زیبایی سست می‌شود.

شعر همین است.‌ اینکه مخاطب چنان غرق در حیرت و شگفتی اثر هنری شود که برای لحظه‌ای گذر زمان و مکان را احساس نکند و دل و دست و پایش لرزیده و جانش به غلیان درآید..
درست مانند همین شعر سعدی:
"امشب سبکتر می‌زنند این طبل بی‌هنگام را
یا وقت بیداری غلط بودست مرغ بام را
یک لحظه‌ بود این یا شبی کز عمر ما تاراج شد
ما همچنان لب بر لبی نابرگرفته کام را"
@kharmagaas
فرهاد قنبری

سعدی و «جمال پرستی»

"تو اگر به حسن دعوی بکنی گواه داری
که جمال سرو بستان و کمال ماه داری"

تصور نمیکنم در تاریخ ادبیات فارسی هیچ شاعر و ادیب‌ی را بتوان سراغ داشت که در «جمال پرستی» و ذوق زیبایی‌شناسی حتی به سعدی نزدیک شده باشد.
سعدی در مقابل زیبایی از پیش سپر انداخته و تسلیم بی چون و چراست.
در نگاه سعدی «معشوق زیبا روی» می تواند به عاشق نگون بخت بی توجهی کند، تحقیرش نماید، نادیده اش بیانگارد، آزارش دهد و هر رفتاری که دلش می‌خواهد انجام دهد و کاملا هم حق داشته باشد، چرا که مجوز این رفتار را «زیبایی و جمال معشوق» صادر کرده است.

به این مصرع توجه کنیم:
«چرخ شنید ناله ام گفت منال سعدیا»
با خواندن این مصراع احتمالا به ذهنمان خطور می کند که «چرخ فلک» می خواهد با سعدی در دلی بکند و مثلا بگوید که: «سعدی منال که رسم روزگار این است» و یا پندی بدهد و بگوید که: «سعدی منال که بسیاری هستند که شرایط بدتری از تو دارند» و چیزی از این قبیل. اما سعدی در مصرع دوم تمام پیش‌گویی ذهنی ما را به هم می ریزد و دلیل دعوت «چرخ» برای ننالیدن شاعر را کاملا خودخواهانه و در حوزه دست نخوردن و تَرک برنداشتن صورت زیبای خود می داند:

« چرخ شنید ناله ام گفت منال سعدیا
کآه تو تیره می‌کند آینه جمال من»

برای چرخ گردون مهم نیست که سعدی چرا می‌نالد و اصلا نمی خواهد هم دلیل ناله او را بداند و یا با او همدردی و همدلی کند. دغدغه چرخ گردن «زیبایی و جمال» خویش است و از سعدی می خواهد که «آه» نکشد چرا که «آه» سعدی چون مه و غباری بر چهره آینه نشسته و زیبایی او را تیره و مکدر می‌سازد.

این شیوه نگاه به «زیبایی» در تمام اشعار و به ویژه غزلیات سعدی ساری و جاریست. سعدی ستایشگر بزرگ زیبایی است و در مقابل عظمت زیبایی همه چیز را و حتی خویشتن را در جایگاه ثانوی می نشاند.

به قول دکتر شفیعی کدکنی:
«راست گفت داستایفسکی که آنچه سرانجام می ماند و پیروز است زیبایی است و هنر، یا آنچه جهان را پاس می‌دارد زیبایی است. همیشه تصور من بر این بوده است که داستایوفسکی در بیان این گفتار ژرف و حکیمانه تحت تاثیر شیخ اجل سعدی شیراز بوده است که نخستین بار در تاریخ فرهنگ بشری کشف کرده است که همه چیز مغلوب زیبایی است و فرمانروای نهایی تاریخ، هنر است و جمال:
پر طاووس بر اوراق مصاحف دیدم
گفتم: این منزلت از قدر تو میبینم بیش
گفت خاموش که هر کس که جمالی دارد
هر کجا پای نهد دست ندارندش پیش»
@kharmagaas
post.reposted:
خرمگس avatar
خرمگس
فرهاد قنبری:
سعدی

"سعدی تو مرغ زیرکی خوبت به دام آورده‌ام
مشکل به دست آرد کسی مانند تو شهباز را"

شاعران جایگاهی منحصر به فرد در تاریخ ایران داشته و دارند. از پرتیراژترین کتابهای چاپ شده در کشور دیوان حافظ، مثنوی و دیوان شمس، شاهنامه، گلستان و بوستان و غزلیات سعدی، و مجموعه اشعار خیام است. شعر در تاریخ ایران برآیندی از نوع نگاه به هستی و زندگی است. شعر برای ما ایرانیان جایگاهی مانند فلسفه و موسیقی برای آلمانی ها، و رمان و داستان برای روس ها و فرانسوی ها دارد. (بدون شک شاخص ترین و برجسته ترین چهره های جهانی ایران که با افتخار می توان آنها را سرآمد هم کیشان خود در جهان نامید، برخی شاعران مانند خیام، مولوی، حافظ، سعدی و فردوسی هستند)

اگر چه دهه هاست با سیطره تکنولوژی و برقراری مناسبات سرمایه داری، تفکر پول محور بر تمام شئون جامعه ایرانی چیره شده است اما ارزش معنوی و ذوق زیبایی شناسانه نهان در میان اشعار شاعران بزرگ این سرزمین طرفداران و شیفتگان خود را در سراسر جهان دارد و هنوز مولوی و سعدی و حافظ و.. دلهای فراوانی را بی قرار و شیدای این میزان از زیبایی نهفته در جادوی کلمات می نمایند.

اولین روز اردیبهشت سالروز بزرگداشت خدای سخن و فصاحت و شیوایی کلام سعدی است. سعدی با نگاهی عمیق که حاصل تجربه سالها سفر و نشست و برخاست با بزرگان عصر خویش است گاه حکیم و اندرزگویی یگانه است و گاه زیباترین شعرهای عاشقانه ای را که تا به امروز یک انسان قادر به سرودن آنها بوده است را بر روی صفحات زرین تاریخ ادبیات ایران به نگارش در آورده است.

بگذریم از اینکه گاهی گاه کوتوله های فکری و مغزهای زنگ زده در شبکه های تلویزیونی یا صفحات مجازی خود به سعدی حمله ور می شوند و او را به زهد و خشک مغزی متهم می کنند. بگذریم از خواب زده های بیگانه با ادبیاتی که هذیان های اروتیک خود را به اسم شعر عاشقانه به خورد جماعت بیگانه با هنر می دهند و سعدی را با برچسب سنت زدگی و کهنگی (که حتی معنی این چیزی که می گویند را هم نمی دانند) کنار می گذارند.
بی شک بسیاری از این هذیان سرایان و یاوه بافان در طول تاریخ آمده و برای دوره کوتاهی بساط کاسبی به اسم کارگاه شعر هم راه انداخته و رفته اند اما عمرشان به همان دوره خودشان هم قد نداده است اما عالیجناب شعر و ادب فارسی همچنان پس از هفت قرن در آسمان ادبی این سرزمین می درخشد و جویندگان عشق و زیبایی را روشنی می بخشد.


@kharmagaas
post.reposted:
خرمگس avatar
خرمگس
کجای دنیا به غیر از ایران می توان یافت که دانشجو مقاله بنویسد و در آخر به اسم استاد به چاپ برساند؟ این دزدی علنی که دیگر نه توسط مسئول و مقام سیاسی بلکه توسط قشر به اصطلاح فرهیخته ای صورت می گیرد که بسیاری از آنها خود را متفکر و پرفسور و دکتر و دانشمند خطاب می کنند.

کجای دنیا این میزان دانش و علم را به لجن می کشند که در مقابل بزرگترین دانشگاه کشور دلالان فروش مقاله و پایان نامه دفتر و دَستک دارند و آزادانه مشغول تبلیغ کار و فعالیت خویش باشند.
کجای دنیا برای چاپ یک مقاله ای که دانشگاه برای دانشجو اجباری کرده باید ده‌ها میلیون تومان به دلالان این حوزه (همان اساتید صاحب امتیاز نشریه) رشوه بپردازند.

در این مملکت هم دانشجو، هم استاد و هم دانشگاه و وزارتخانه می دانند که اکثریت این پایان نامه ها و مقالاتی که روزانه در دانشگاههای مختلف ارائه و دفاع و چاپ می‌شود(به جز برخی استثنائات) مجموعه ای کم ارزش از مطالب کپی شده از کتب مختلف است که نه دردی از دردهای لاعلاج علم در این کشور را دوا می کند و نه ارزش مطالعه و صَرف وقت را دارد.
اما چه می توان کرد که در این مملکت مقاله هم مافیا و دلال خود را دارد.
@kharmagaas
«از مجموع خصیصه‌هایی که در خوی ایرانیان نمو یافته، بعد از غرور زیادی که دارند، شوق دائمی آنان به سودجویی است. لفظ "مداخل" که معادل آن را در فرهنگ انگلیسی نمی‌توان یافت، به گوش ایرانیان بس دلپذیر است و لطف آ‌ن‌ را کمتر اروپایی درمی‌یابد.

به هر آنچه که بتوان به رشوه و فریب و زورستانی و از هر راه نادرست دیگری به‌دست آورد، مداخل اطلاق می‌شود. آنچه مردم ایران به‌ دنبال آن می‌روند همان مداخل است، نه مواجب. از این‌رو شغلی که فقط حقوق خوبی داشته باشد و مجال مداخل را ندهد، حرفه‌ای است بی‌مقدار»
@kharmagaas
تاریخ ایران دوره قاجاریه - رابرت گرنت واتسن
رسانه چگونه مخاطب خود را گروگان می‌گیرد؟

۲- ارائه تصویری ایدئولوژی‌زده، ضد انسانی با چاشنی فریب و کودک‌آزای از حضور نوجوانان ایرانی در دفاع از وطن خود در جنگ با رژیم بعث عراق، توسط رسانه‌های فارسی زبان غرب.

⏪ و در اینجاست که معتقدیم کارمند و مجری و خبرنگار فعال در این شبکه‌ها یک شهروند عادی یا یک خبرنگار و روزنامه‌نگار آزاد نیست بلکه حمال و مواجب‌بگیر دشمنان ایران است و اندکی همدلی با آنها همدلی با کثیف‌ترین دشمنان این سرزمین است.
@kharmagaas
رسانه چگونه مخاطب خود را گروگان میگیرد؟

۱- ارائه تصویری قهرمانانه، سلحشورانه و و زیبایی‌شناسانه از آمادگی کودکان اوکراینی برای حضور در میدان جنگ با روسیه توسط رسانه‌های غرب.
@kharmagaas
post.deleted21.04.202511:37
💢💢گزافه سرایی در باب منافع یا مضرات مذاکره، یعنی خدشه وارد ساختن به امنیت ملی کشور

فیروز نعیم محبوبی

◽آغاز گفت و گوهای مستقیم یا غیر مستقیم – میان جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا، به خودی خود و صرف نظر از نتایج احتمالی آن در هفته ها و ماه های آینده، حائز چنان اهمیتی است که نه فقط سیاست جهانی و منطقه ای اغلب کشورهای مهم جهان، بلکه اقتصاد ایران و شاخص های خرد و کلان آن را به تکان آورده است.

ادامه مطلب در سایت نوآوران آنلاین

✳️@NoavaranOnline
post.reposted:
خرمگس avatar
خرمگس
فرهاد قنبری
یارانه پنهان

بعدها در تاریخ خواهند نوشت:
ایران بزرگترین و شاید تنها کشوری بود که با شعار حمایت از مستضعفین، بیشترین یارانه را به طبقه ثروتمند پرداخت کرد.

در ایران معاصر به ویژه در دو دهه اخیر دولتهای مختلف یک روز با ثبت نام و فروش سیمکارت، یک روز با فروش و صف خودرو، یک روز با صف سکه و طلا و دلار، یک روز با زمین و ملک و یک روز هم با واگذاری فله ای منابع دولت در بورس و.. تمام تلاش خود را برای بیشتر شدن فاصله طبقاتی به کار گرفتند. در تمام این واگذاری ها و سوداگری ها آن طبقه و قشری که ثروت کافی در اختیار داشت و می توانست با خرید این کالاها سرمایه خود را چندین برابر نماید، نه فقرا و کشاورزان و کارگران و زحمت کشان بلکه طبقه مرفه و دلال مسلکی بود که بدون هیچگونه فعالیت اقتصادی قدرت ورود به تمام این حوزه ها را در اختیار داشت و می توانست در سایه الطاف دولتها سرمایه خود را چندین برابر نموده و با شرایطی تورمی افسار گسیخته به بیشتر شدن فاصله طبقاتی دامن بزند.

ایران تنها کشوری بود که هنگامی که نفت صد و چهل دلار به فروش می رفت بنزین را لیتری چهارصد تومان عرضه می کرد و به اسم عدالت یارانه چهل و پنج هزار تومانی را به همه مردم کشور اعم از غنی و فقیر پرداخت کرد. و این در حالی بود که قیمت وقت جهانی بنزین لیتری بیش از دو دلار [دو هزار تومان وقت] بود و کسی نپرسید که چگونه خانواده ثروتمند چهارنفره که هر چهار نفر خودرو دارند با مردم فلان روستایی که یک نفر هم در آن خودرو ندارد، هنگام دریافت یارانه در کنار هم قرار گرفته اند؟

ایران تنها کشوری بود که قیمت کالاهای مصرفی در آن بیش از ده برابر شد، اما همان یارانه چهل و پنج هزار تومانی تکانی نخورد.

ایران تنها کشوری است که سوبسید و یارانه مصرفی حوزه انژری (گاز و بنرین و..) برای طبقات مرفه بیش از بیست برابر محرومترین اقشار جامعه است.

ایران بهشت طبقه دلال و صاحب سرمایه ای بود که از قِبَل پول و ثروت خود تا می توانست قیمت ملک و خانه و خودرو و حتی لوازم مصرفی و نیارهای اولیه را بالا برد به گونه ای که خرید خانه و خودرو و طلا و...، را برای بسیاری از روستاییان و کارگران و طبقات محروم به آرزویی دست نیافتنی بدل ساخت.

دولتهای ایران به ویژه در پانزده سال اخیر بزرگترین یارانه پرداز طبقه ثروتمند جامعه بوده است..
@kharmagaas
post.reposted:
خرمگس avatar
خرمگس
فرهاد قنبری
شهامت نقد

⏪ در جامعه اکنون و امروز ما جریانی اگر اندک شباهتی به فاشیسم نیمه اول قرن بیستمی داشته باشند، دیگر نه حامیان سرسخت حکومت بلکه مخالفان تندخو و آشتی‌ناپذیری هستند که از روشنفکر تا نویسنده و هنرمند این سرزمین را مقهور و مرعوب روایت سراسر خشونت‌طلبانه و کینه‌توزانه خود کرده‌اند و هزینه دفاع از حقیقت و بیان حقیقت را روز به روز بالا برده‌اند.

⏪ از بدبختی‌های جامعه ماست که این روزها انسان وقتی جمله‌ یا سخنی را بدون دانستن نام راوی می‌شنود، متوجه نمی‌شود که این سخن سلبریتی‌های سینما و خواننده های پاپ و بلاگرها و فوتبالیست‌هاست یا سخن افرادی که دهها صفت استادِ اخلاق و متفکر و محقق و اندیشمند و روشنفکر و فلان و فلان به نامشان بسته می‌شود.

⏪ این مسئله که زبان و سخن و بیان روشنفکر و منتقد و متفکر و هنرمند (به علت دیکتاتوری جَو، نظام سیاسی ایدئولوژیک یا هر دلیل دیگری) با زبان شومن‌ و سلبریتی و بازیگر سریال و ورزشکار یکی شده و هر برداشت و روایتی متفاوت با این برداشت های سطحی، با بدترین فحش‌ها و توهین‌ها و تهمت‌ها و اَنگ‌ها پس رانده شده و مورد شماتت قرار می‌گیرد، بحرانی بسیار عمیق و جدی است.

⏪ در جامعه امروز و اکنون ایران آنچه جرات و شهامت بیشتری می‌خواهد نه نقد حکومت و دولت و مجلس و قوه قضاییه و حتی رهبر جمهوری اسلامی بلکه نقد سلبریتی‌ها و شومن‌هایی است که جایگاه متفکر و منتقد را اشغال کرده‌اند. امروز شهامت واقعی نه در نقد آقای خامنه‌ای و پزشکیان بلکه در نقد شیوه کنشگری فلان فوتبالیست سابق و بازیگر و خواننده پاپ است. امروز شهامت در نقد کنشگری آن عربده‌کشی است که چهار کلمه نام آرنت و فوکو و بدیو شنیده است و مشغول نشخوار فکری و خودارضایی با چند واژه نافهمیده چون توتالیتاریسم و فاشیسم است.

⏪ امروز هر کسی که جرات کرده و بیاید کنشگری آن دلال-سلبریتی مشهوری که بیشترین بهره را از نام و وضعیت کشور برده و با قلدری و گردن کلفتی هم فرار مالیاتی و ده‌ها تخلف تجاری دیگر خود را پیش می‌برد و هم به موقع با چند متلک به مدیریت کشور، ژست قهرمان را می‌گیرد را نقد کند، به آنی به لعنت عمومی دچار شده و هزار فحش و ناسزا از زمین و آسمان بر سرش می‌بارد.

⏪ جامعه امروز ایران حقیقتا بهشت سلبریتی‌ها و شومن‌ها و روشنفکران و بلاگرهایی است که با سوار شدن بر موج نارضایتی و خشم موجود در جامعه، هم کاسبی و کالای بنجل خود را به اسم هنر و کمدی و سرگرمی و کالای فکری و فرهنگی و..، پیش می‌برند و هم ژست قهرمان و مردمی بودن می‌گیرند. ایران امروز بهشت افرادی است که با هزار پارتی و رانت جایگاه استاد دانشگاه و متفکر و نویسنده و هنرمند و بازیگر و مدیر و...، را اشغال کرده‌اند، درآمدها و سطح زندگی بسیار متفاوتی از متوسط جامعه دارند و به موقع هم با چند متلک به قیمت دلار و آخوند و سپاه، محبوب خلق شده و رانت و بی‌سوادی و بی‌هنری خود را پشت این مواضع به ظاهر رادیکال پنهان می‌کنند.
@kharmagaas
post.deleted20.04.202512:40
"از دوران کودکی افراد یا چیزهای واقعی که بر من تأثیر گذاشتند آن‌هایی بودند که مصداق ادبی داشتند"
(ماهی در آب - یوسا)

ماریو بارگاس یوسا، یکی از بزرگترین چهره‌های ادبی چند دهه اخیر جهان، چشم از جهان فرو بست.
@kharmagaas
post.reposted:
خرمگس avatar
خرمگس
فرهاد قنبری
از ماجرای "سقاخانه" تا امروز

در سال ۱۳۰۳ شایعه‌ای بر سر زبانها افتاد؛ که یکی از سقاخانه‌های تهران معجزه می‌کند. بر پایه این شایعات، مردی لنگ با نوشیدن آب این سقاخانه معروف به سقاخانه «آشیخ هادی» شفا یافته و یک بهایی نیز به دلیل نپرداختن صدقه به یکی از گدایان آن محل، نابینا شده بود! به زودی انبوهی از مردم، به خصوص مردمان لنگ، نابینا و کلاً «معلول» و «عاجز»، از چهار گوشه ایران روانه سقاخانه «آشیخ هادی» شدند.
روز ۱۸ ژوئیه ۱۹۲۴، در حالی که گفت و گوهای دولت ایران با شرکت آمریکایی «سینکلر» برای بهره‌برداری نفت شمال ادامه داشت، «میجر رابرت ایمبری» که چهار ماهی پیشتر با سمت کنسولیار دفتر نمایندگی دیپلماتیک آمریکا در ایران، وارد تهران شده بود، همانند بسیاری دیگر، از سر کنجکاوی رهسپار سقاخانه معجزه گر «آشیخ هادی» شد. نشریه معتبر «نشنال جئوگرافیگ» آمریکا، دوربینی در اختیار «سرگرد ایمبری» گذاشته بود تا از ایران عکس بگیرد و برای انتشار در آن نشریه بفرستد.
کنسول یار تازه به ایران رسیده را، در بازدیدش از سقاخانه معجزه گر در تهران، آمریکایی دیگری به نام «ملوین سیمور» همراهی می‌کرد. «ملوین سیمور» بدون روادید وارد ایران شده و دفتر نمایندگی آمریکا تعهد کرده بود که تا روشن شدن پرونده او، از این آمریکایی قانون شکن، نگاهداری کند.
«رابرت ایمبری» و «ملوین سیمور» سوار بر درشکه به سقاخانه «آشیخ هادی» رسیدند. کنسولیار آمریکایی برای گرفتن عکس از سقاخانه با همراه آمریکاییش، از درشکه پیاده شد و پیش رفت. چند عکسی بیشتر نگرفته بود که خروش «الله اکبر» جمعیت به هوا خاست. همه دهان به دهان این خبر را گسترده بودند که «ایمبری» از بهائیان است و می‌خواهد آب سقاخانه معجزه گر و شفابخش را مسموم کند.
جمعیتی خشمگین به سوی کنسول یار آمریکا و همراه آمریکاییش هجوم بردند؛ و آنان را زیر رگبار مشت و لگد گرفتند. ماموران نظمیه یا شهربانی آن وقت، زمانی رسیدند که این دو آمریکایی غرقه در خون، نیمه جانی بیشتر نداشتند. «میجر» یا سرگرد «رابرت ایمبری» و همراهش «ملوین سیمور» را شتابان به نزدیکترین بیمارستان رساندند؛ در حالی که انبوه جمعیت خشمگین، در پی درشکه حامل آنان می‌دویدند.
در بیمارستان، «ایمبری» و «سیمور» را در اتاق‌های جداگانه بستری کردند. در حالی که عده‌ای از مردم خشمگین، نفس نفس زنان در پی این دو می‌گشتند، بر پایه روایتی به جای مانده از همین رویداد، این مردمان خشمگین و سرکش، کنسولیار آمریکا را سرانجام یافتند، و نوجوانی شانزده ساله با ضربات سنگ او را کشت. «ملوین سیمور»، به یاری بخت خوش و بستری بودن در اطاقی دیگر، جان به در برد. پنج روز پس از این حادثه مرگبار، «ملوین سیمور» شهادت داد که مردم خشمگین، چهل و پنج دقیقه تمام آنها را زیر رگبار مشت و لگد گرفته، و حتی سربازان با قنداق تفنگ آن‌ها را کوبیده بودند.

پ.ن: حادثه سقاخانه باعث شد مذاکرات نفت ایران و شرکت سینکلر کنار گذاشته شود. بسیاری از تحلیلگران معتقدند کل حادثه سقاخانه و حمله به رابرت ایمبری و قتل او، نقشه سفارت و جاسوسان بریتانیایی برای اختلال در مذاکرات نفت ایران با هر کشور ثالثی بود که نتیجه موفقیت آمیزی به همراه داشت.

از حادثه سقاخانه (و بسیار قبل آن) تا امروز استعمارگران برای رسیدن به اهداف خود همیشه از تحجر و جمودیت و جهل مردم خاورمیانه استفاده فراوانی برده اند.
خاورمیانه ای که بیش از نود و هشت درصد جمعیت آن به یک خدا، یک کتاب آسمانی و یک پیامبر واحد اعتقاد دارند، اما بیشتر از هر نقطه کره زمین اختلاف عقیدتی و سیاسی و دینی دارند و در بسیاری موارد منافع عمومی را فدای منافع فرقه‌ای و گروهی و عصبیت‌های قبیله‌ای و تعصبات متحجرانه خود می‌کنند.
@kharmagaas
"سرِ انسان، هر چه تهی تر باشد، میل کمتری به پر شدن نشان می دهد و این یگانه استثناء از قاعده کلی طبیعت است"
@kharmagaas
کروکودیل - داستایفسکی


⏪ یکی از بزرگترین خیانت‌هایی که می‌توان
انجام داد خیانت به مفهوم «کلمات» است.
بار معنایی هیچ کلمه‌ای در خلاء تولید نمی‌شود و کلمه بسته به گفتمانی که توسط آن به عاریت گرفته می‌شود، معنا و مفهوم خاصی می‌یابد.

در جهان امروز یکی از کلماتی که به معنا و مفهوم آن خیانت بزرگی شده واژهٔ «عشق» است. عشق دیگر به هیچ‌وجه آن مفهوم عاطفی و ارزشی گذشتهٔ خود را ندارد و به واژه‌ای دم‌دستی و مبتذل که بر هر رابطه ناهنجار و بی سروپایی اطلاق می‌شود، تبدیل شده‌است.

مفهوم عشق که بیش از هزار سال نقطهٔ کانونی و دال مرکزی و معنابخش شعر و ادبیات و عرفان و هنر غنی این سرزمین بوده‌ به کلمهٔ پیش‌پاافتاده و به‌غایت مبتذلی بدل شده‌است که توسط هر کسی و برای هر رابطه‌ای ولو رابطه‌ای ساعتی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

عشق و عاشقی نیاز به تربیت و پرورش دارد. نیاز به رشد شخصیتی دارد. نیاز به مراقبت و از خودگذشتگی و خودشناسی دارد و نسبت دادن «عشق» به بی‌سرروپایی که تک‌تک سلول‌های مغزش انباشته از حشیش و علف و الکل و انواع مخدر دیگر است، توهین و خیانت به مفهوم این واژه است.
@kharmagaas

Рекорды

10.10.202423:59
19.3KПодписчиков
31.01.202523:59
700Индекс цитирования
30.03.202523:59
5.4KОхват одного поста
30.03.202523:59
5.4KОхват рекламного поста
03.01.202523:59
93.94%ER
30.03.202523:59
28.08%ERR

Развитие

Подписчиков
Индекс цитирования
Охват 1 поста
Охват рекламного поста
ER
ERR
NOV '24DEC '24JAN '25FEB '25MAR '25APR '25

Популярные публикации خرمگس

post.reposted:
خرمگس avatar
خرمگس
صفحات بعضی از روحانیون و محافظه‌کاران را که در شبکه های اجتماعی دنبال می کنیم بیش از هفتاد درصد مطالب آنها در مورد پوشش و بدن زنان است.

این میزان توجه به زن و بدن زن آن هم در جامعه ای که از آسیبهای اجتماعی بسیاری از قبیل فقر و بیکاری و تورم و بحران زیست محیطی و امثالهم رنج می برد، بیشتر از آنکه ریشه در دغدغه شریعت داشته باشد ریشه در مسائل روانی دارد.

ریشه این میزان توجه [و گاهی عصبانیت و خشونت] را باید در تز «سرقت لذت» جستجو کرد.

این افراد در ناخودآگاه خود تصور می کنند که لذت وافری وجود دارد که افراد بی حجاب یا کم حجاب به آن دسترسی دارند و آنها از این لذت محرومند.
این روحانیون و این دست زنان طیف تصور می کنند دختران بی حجاب و کم حجاب [و مردان نزدیک و با سبک زندگی شبیه آنها] تمام لذایذ موجود در جامعه را سرقت کرده اند و به این دلیل با عصبانیت و نفرت و تحقیر از آنها یاد کرده و تلاش می کنند هر طوری که شده جلو آنها را بگیرند.

راه حل این بحران هم روانکاوی است. 
به عقیدهٔ لاکان روانکاوی تنها گفتمانی است که می‌تواند سوژه را از فشار وارده بر «عدم سرمست شدن» رها سازد.
@kharmagaas



⏪ بله هموطنان کتاب‌های آبراهامیان را نخوانید چون در زمینه سطح توسعه اجتماعی و فرهنگی ایران مدرن با زبان آمار سخن گفته است.
رمان‌های رئالیستی و برجسته ایرانی (دولت‌آبادی و محمود و درویشیان و ساعدی و..) را نخوانید، چون بر اساس واقعیات جامعه دهه چهل و پنجاه ایران نوشته شده است.
چامسکی نخوانید، چون منتقد نسل‌کشی اسرائیل و میلیتاریزه کردن جهان (به ویژه خاورمیانه) توسط آمریکاست.
مثنوی و بوستان و گلستان و شاهنامه و تاریخ بیهقی نخوانید، چون مشتی آخوند و عمامه به سر بوده‌اند.

در عوض به سخنرانی های کینگ رضا پهلوی گوش بدهید. مستندهای من‌و‌تو را ببینید. بفرمایید شام و سریال‌های ترکیه‌ای نگاه کنید. تونل زمان ببینید. اینترنشنال نگاه کنید. پروفایل شیر‌ و خورشید بگذارید، از ترامپ و اسرائیل بخواهید که به ایران حمله کند و در در تخت جمشید و حافظیه و مقبره خیام و فردوسی جمع شده، شش و هشت بخوانید، قر داده و شعار ما آریایی هستیم سر بدهید.

بله هموطنان ما تا به امروز اشتباه متوجه شده‌ایم. مسیر توسعه نه از اتاق‌ها و گوشه‌های آرام و ساکت کتابخانه‌ها، بلکه از عربده‌کشی و فحاشی در توییتر و حمالی پرچم اسرائیل می‌گذرد.
@kharmagaas
این مزدور که اینگونه به ملت ایران توهین می‌کند، دو ماه پیش در نهاد ریاست جمهوری با رئیس‌جمهور ایران دیدار داشته است.

بماند به یادگار:
- مسعود پزشکیان توانایی اداره یک مدرسه را هم ندارد و تنها دستاورد او تقلیل شهروندان ایران به عضو فلان قبیله و عشیره است که قرار است سر زبان و لهجه یکدیگر را چون جانوران وحشی تکه پاره کنند.

- پسران مسعود پزشکیان دشمن ایران و ایرانی هستند و نظام سیاسی اگر فکری به حال این ویروسی که تا بالاترین نهادهای مدیریتی کشور نفوذ کرده، نکند باید آینده‌ای شبیه افغانستان و سوریه را برای این سرزمین چند هزارساله متصور بود..

- تک تک کشورهای همسایه ایران اعم از عربستان و عراق تا پاکستان و ترکیه و باکو کشور نبوده و مجمع‌القبایل هستند. اما ایران به عنوان طبیعی‌ترین و قدیمی‌ترین کشور جهان از اساطیر گرفته تا تاریخ و جغرافیا و میراث فرهنگی همیشه به صورت یک ملت مطرح بوده است. اینکه امروز عده‌ای پشت‌کوهی و مزدور که از صدقه سر پول و مدرسه و دانشگاه این مملکت، مدرکی گرفته و گردنی کلفت کرده‌اند و حالا تلاش می‌کنند که ایران را به عصیت‌های عشیره‌ای تقلیل دهند، از واقعیات تلخ روزگار است.
@kharmagaas
"ایران در سال ١٣٥٥، میان کشورهای منطقه‌ خاورمیانه و شمال آفریقا از نظر نسبت تخت‌های بیمارستانی به جمعیت، رتبه آخر را داشته است"
(ایران بین دو انقلاب - آبراهامیان)

به‌ندرت فردی در ایران می‌توان یافت که متولد قبل از انقلاب باشد و چند نفر از اعضا خانوادهٔ خود را در نوزادی و کودکی از دست نداده باشد. ایران در سال پنجاه‌وهفت رتبهٔ اول مرگ‌ومیر مادران در هنگام زایمان و خردسالان را در خاورمیانه داشت و امروز متوسط مرگ‌ومیر کودکان و مادران در ایران با رتبهٔ کشورهای پیشرفتهٔ دنیا برابری می‌کند. این وضعیت در ریشه‌کنی کامل بیماری‌های همه‌گیری مانند کچلی و تراخم و فلج اطفال و یا عدم واردات پزشک از هند و پاکستان و..، نیز قابل بررسی است.
ایران امروز یکی از مراکز تربیت متخصصان علوم پزشکی برای عمان و اروپا و کانادا و..، است.

- این شاهی که امروز در رسانه‌ها معرفی می‌شود، و این ایران پاکیزه و توسعه یافته و بی‌نقصی که در رسانه‌ها امروز در حالی معرفی شدن است، شاه و ایران بسیار خوب و زیبایی است اما افسوس که هیچوقت وجود خارجی نداشته است.
- جمهوری اسلامی اگر فقط در یک حوزه قابل دفاع باشد، بی‌شک حوزه خدمات بهداشتی است.
@kharmagaas
post.reposted:
خرمگس avatar
خرمگس
مصاحبه «اکبر اعتماد»، پدر صنعت هسته ای ایران و رئیس سازمان انرژی اتمی در حکومت محمدرضاشاه پهلوی با بی بی سی فارسی در سال ۲۰۱۵: (در حین مذاکرات هسته ای ایران و غرب)
_غنی سازی اورانیوم حق ایران است.
_ایران در دویست سال گذشته به هیچ کشوری حمله نکرده اما مدام مورد تهاجم همسایگان بوده است.
_ قدرتهای بزرگ جهانی زورگو هستند. آنها اجازه دست یابی به انرژی هسته و توان غنی سازی هسته ای بالا به هیچ کشوری به ویژه ایران را نخواهند داد. تفاوتی هم ندارد که حکومت نظام پهلوی باشد یا جمهوری اسلامی و یا هر نام دیگری.
_منع گسترش هسته ای برای حفظ ثبات جهان دروغ است.
@kharmagaas
post.reposted:
خرمگس avatar
خرمگس
کجای دنیا به غیر از ایران می توان یافت که دانشجو مقاله بنویسد و در آخر به اسم استاد به چاپ برساند؟ این دزدی علنی که دیگر نه توسط مسئول و مقام سیاسی بلکه توسط قشر به اصطلاح فرهیخته ای صورت می گیرد که بسیاری از آنها خود را متفکر و پرفسور و دکتر و دانشمند خطاب می کنند.

کجای دنیا این میزان دانش و علم را به لجن می کشند که در مقابل بزرگترین دانشگاه کشور دلالان فروش مقاله و پایان نامه دفتر و دَستک دارند و آزادانه مشغول تبلیغ کار و فعالیت خویش باشند.
کجای دنیا برای چاپ یک مقاله ای که دانشگاه برای دانشجو اجباری کرده باید ده‌ها میلیون تومان به دلالان این حوزه (همان اساتید صاحب امتیاز نشریه) رشوه بپردازند.

در این مملکت هم دانشجو، هم استاد و هم دانشگاه و وزارتخانه می دانند که اکثریت این پایان نامه ها و مقالاتی که روزانه در دانشگاههای مختلف ارائه و دفاع و چاپ می‌شود(به جز برخی استثنائات) مجموعه ای کم ارزش از مطالب کپی شده از کتب مختلف است که نه دردی از دردهای لاعلاج علم در این کشور را دوا می کند و نه ارزش مطالعه و صَرف وقت را دارد.
اما چه می توان کرد که در این مملکت مقاله هم مافیا و دلال خود را دارد.
@kharmagaas
اخیرا هاکان فیدان وزیر خارجه ترکیه به صورت تلویحی ایران را به بی ثباتی از طریق تحریک گسل‌های قومی تهدید کرده بود. اینکه امروز (و هم زمان با شورش مردم ترکیه) عده‌ای در ارومیه چوب و چماق به دست گرفته‌ و پشت سر مقامات فعلی و سابق استان، شعارهای نفرت‌پراکنانه، قوم‌گرایانه و تجزیه طلبانه سر می‌دهند را باید در این راستا بررسی کرد.
استان آذربایجان غربی به واسطه پراکندگی زبانی و قومی بیشترین استعداد را برای تبدیل شدن به عرصه جنگ قبیله‌ای و زبانی دارد. مماشات با این جماعت وطن‌فروش، خیانت به تمام مردم ایران و به ویژه ساکنان آن خطه است.
@kharmagaas
22.03.202508:26
فرهاد قنبری
عرب نمی‌پرستیم

"ما در دنیا آمده ایم تا به وسیله آن آزمایش شویم، خداوند مرا به تو و تو را به وسیله من در معرض امتحان در آورده و هر کدام ما را حجت بر دیگری ساخته است"
(نامه علی ابن ابی‌طالب به معاویه ابن ابی سفیان)


بنیادگرایی دینی که امروز از سوریه و اردن تا عربستان و قطر و و امارات و...، تبلیغ و تقویت می‌شود ادامه و وارث همان پان‌عربیسمی است که پس از گسترش مرزهای اسلام به خارج از شبه جزیره عربستان آغاز شد و پس از شهادت امام علی و با به قدرت رسیدن بنی امیه با سرعت و حدت بیشتری اشاعه و گسترش یافت.

در پان‌عربیسم، «قبیله» بر «عقیده» ارجحیت دارد و به اسلام هم به چشم ابزاری برای استیلای قوم عرب بر دو امپراطوری ایران و روم نگاه می‌شود. در نگاه آنها علی ابن ابی‌طالب خلیفه سیاستمدار و کاربلدی نیست، چرا که به مانند خلفای پیشین به جای اینکه دنبال گسترش قلمرو اسلامی-عربی و فتح سرزمین‌های جدید باشد، جنگ را به داخل جامعه عربی-اسلامی کشاند و زمینه تضعیف امپراطوری نوپای اسلامی را بنا نهاد.
آنها معتقدند اگر خلیفه چهارم انعطاف بیشتری از خود نشان می‌داد و از همان ابتدای خلافت به جای درافتادن با بخشی از صحابه و معاویه و عمروعاص و دیگران، نیرو و توان خود را برای فتح سرزمین‌های جدید به کار می‌گرفت، هم قلمرو امپراطوری عربی- اسلامی گسترش می‌یافت، هم غنیمت بیشتری نصیب جامعه نوپای اسلامی (البته با محوریت عربستان، چرا که سیستم توزیع غنایم و سهم از بیت الملل کاملا طبقاتی و با محوریت مهاجرین- انصار- ساکنان شبه جزیره عربستان- بود) می‌شد و هم تضاد و انشقاقی در جامعه نوپای اسلامی پدید نمی‌آمد.

در واقع هزینه‌ای که امام علی در پنج سال خلافت پرداخت و هنوز هم می‌پردازد، مقابله با قبیله‌گرایی و نژادپرستی و عرب‌پرستی بخشی از جامعه نوپای اسلامی بود که به اسلام به چشم ابزاری برای ثروت اندوزی و کشورگشایی اعراب و تحقیر سایر ملل و اقوام می‌نگریست
امام علی در پنج سال خلافت خود با چنین خوانش قبیله‌محوری از اسلام مبارزه کرده و در نهایت جان خود را نیز در این راه فدا کرد.

آنکه امروز شعار می‌دهد «عرب نمی‌پرستیم» و  از بغض حکومت ایران وکیل مدافع معاویه و خاندان بنی امیه شده است، نمی‌داند که آنکه اولین بار شعار «عرب نمی‌پرستیم بلکه فقط خدا را می‌پرستیم» سر داد امام علی بود و آنکه اتفاقا از مردم ملل دیگر انتظار عرب‌پرستی داشت، بخشی از صحابه، معاویه و خاندان بنی امیه بود.
@kharmagaas
فرهنگ و هنری که در پانزده سال اخیر توسط شبکه‌های ماهواره‌ای (با محوریت شبکه منوتو) به ذائقه غالب جامعه تبدیل شد، امروز در همه شئون فرهنگی و هنری از سریال‌های صداوسیما تا سریال‌های خانگی و سینمای به اصطلاح کمدی قابل مشاهده است.

امروز همانطور که از رضا عطاران و مهران مدیری بیست سال پیش ماکت بی‌رنگ و بو و حال به‌هم‌زنی به جا مانده است که چیزی جز جلف بازی سخیف بلد نیستند، در تمام شئون فرهنگی و هنری اعم از سبک زیست اینستاگرامی و بلاگری و سینما و سریال و موسیقی کشور هم چنین روندی رخ داده است.

مسیر سریال پایتخت هفت را ببینید. آدم باورش نمی‌شود چنین چیز بی‌خاصیت و سبک و مزخرفی را به عنوان سریال گران تلویزیون به مخاطب قالب کرده‌اند، سریالی که حتی برای چند دقیقه هم قابل تحمل نیست.

👈 مقایسه پایتخت هفت با پایتخت یک و دو و سه نشان از همین سقوطی است که مدام درباره آن سخن‌ می‌گوییم و به ضدمردمی بودن و عقده ای بودن و.. متهم می‌شویم.

- تلویزیون جمهوری اسلامی (تلویزیونی که هزاردستان و روزی روزگاری پخش می‌کرد) آنقدر مفلوک و بدبخت شده است که برای چند میلیارد درآمد بیشتر، پخش چنین زباله‌ای را افتخار خود می‌داند.
@kharmagaas
post.reposted:
خرمگس avatar
خرمگس
این ترک و غیر ترک‌کردن های مداوم رسانه‌ها و سیاستمداران و جامعه ترکیه حقیقتا چیز عجیبی است. کشوری که ادعای عضویت در اتحادیه اروپا دارد اما هنوز به مانند عربستان عصر جاهلیت ارزش و احترام انسانها را به واسطه قبیله و زبان تعریف می‌کند.
جامعه ایران نه امروز و نه هیچ برهه از تاریخش درگیر چنین تعریف سخیفی از انسان نبوده است. از اساطیر ایرانی تا امروز در ایران کسی عامل دوستی و ازدواج و تعیین حاکمان و...، خود را با معیار زبان و قومیت برنگریده است.

در اساطیر ایرانی معیار سنجش حاکمان و پهلوانان نه شهر و زادگاه و قومیت بلکه روح دادخواهی و مرام پهلوانی است و امروز هم با این میزان هجمه رسانه‌ای و تبلیغاتی انتخاب نماینده و رئیس‌جمهور از سوی مردم اکثر نقاط ایران نه از روی لهجه و زادگاه کاندیدا بلکه باور به تخصص و دانش و گرایش سیاسی ایشان است.
جامعه ایران هیچگاه درگیر این تعریف قبیله‌ای از انسان نبوده است و علارغم همه تبلیغات بیگانگان در قرن اخیر (به ویژه دو دهه اخیر) خود را شهروند و بخشی از هویت ایرانی می‌داند.
@kharmagaas
رسانه چگونه مخاطب خود را گروگان می‌گیرد؟

۲- ارائه تصویری ایدئولوژی‌زده، ضد انسانی با چاشنی فریب و کودک‌آزای از حضور نوجوانان ایرانی در دفاع از وطن خود در جنگ با رژیم بعث عراق، توسط رسانه‌های فارسی زبان غرب.

⏪ و در اینجاست که معتقدیم کارمند و مجری و خبرنگار فعال در این شبکه‌ها یک شهروند عادی یا یک خبرنگار و روزنامه‌نگار آزاد نیست بلکه حمال و مواجب‌بگیر دشمنان ایران است و اندکی همدلی با آنها همدلی با کثیف‌ترین دشمنان این سرزمین است.
@kharmagaas
۲۰ سال قبل و هنگامی که دانشجوی ترم ۳ رشته علوم سیاسی بودم، روی صفحه اول کتاب تاریخ روابط بین‌الملل عکسی رنگی تمام قدی از محمدرضاشاه و همسرشان را چسبانده بودم.
روزی در صندلی ردیف اول کلاس نشسته بودم که نگاه استاد به صفحه اول کتابم افتاد و با خنده گفت:«قنبری از کی تا حالا ملتی از جمهوری به سلطنت بازگشت زده است که شما خواهان آن هستی».
حال امروز بعد بیست سال و بدون هیچ پیش‌داوری و حب و بغضی نسبت به هیچ نظام سیاسی عرض می‌کنم که در این دو دهه هر چه بیشتر مطالعه کردم و هر چه بیشتر با تاریخ و جهان و تاریخ روابط بین‌الملل و نظریه های روابط بین‌الملل و فلسفه سیاسی و جغرافیای سیاسی ایران و تاریخ ایران مدرن و جمعیت‌شناسی و مردم شناسی و کارکرد اجتماعی سنت و مسائلی از این قبیل آشنا شدم روز به روز پهلوی برایم کمرنگ‌تر شد. به گونه‌ای که امروز می‌گویم آن نظام سیاسی که در وجدان عمومی جامعه ایران بی‌رحمانه مورد قضاوت می‌گیرد نه حکومت پهلوی بلکه جمهوری اسلامی (با تمام ایرادات و انتقادات وارده) است.
کارکرد جمهوری اسلامی و پهلوی در عصری و فضایی به دور از این فضای غبارآلود، مورد ارزیابی و قضاوت درست قرار خواهد گرفت.
@kharmagaad
post.reposted:
خرمگس avatar
خرمگس
22.03.202508:28
فرهاد قنبری
کدام علی؟

ظهور اسلام و متحد‌شدن قبایل پراکندهٔ شبه جزیرهٔ عربستان زیر نام یک کتاب و دین و پرچم واحد در اندک زمانی اتفاقاتی را رقم زد که چیزی شبیه معجزه است.
زیر این پرچم واحد قبایل پراکندهٔ سرزمین حجاز که مدام به جان هم می‌افتادند و هیچ‌گاه هم از سوی دو همسایهٔ قدرتمند (امپراطوری ساسانی و روم شرقی) جدی گرفته نمی‌شدند به چنان قدرتی دست یافتند که در کمتر از ربع قرن هم سرزمین‌های حاصلخیز امپراطوری روم شرقی و هم سرزمین‌های امپراطوری ساسانی در ایران را ضمیمهٔ قلمرو خویش کرده و خود به امپراطوری گسترده‌ای بدل شدند که مرزهای آن از مصر و شمال آفریقا تا نزدیکی هندوستان را شامل می‌شد.
در چنین شرایطی است که امام علی به خلافت می‌رسد و زمامداری این سرزمین بزرگ و گسترده را بر عهده می‌گیرد.

۱- مبارزه با رانت و اختلاس:
امام علی به‌جای گسترش قلمرو تمام تلاش خود را وقف مبارزه با اشرافیتی شکل‌گرفته در جامعهٔ نوبنیاد اسلامی کرد. اعراب مسلمان به‌واسطهٔ غلبه بر سرزمین‌های ثروتمند همسایه به‌آنی به غنائم و ثروت گسترده دست یافته بودند و بسیاری از آنها دیگر به آن زندگی ساده و آمیخته با فقر و ریاضت قانع نبودند و داشتن زندگی اشرافی و تجملاتی را حق خویش می‌دانستند.
امام علی در طول پنج سال خلافت خویش به هیچ‌وجه حاضر به پذیرش چنین الگویی از زندگی اسلامی نشدند و حتی با علم به ایجاد انشقاق در جامعهٔ نوبنیاد اسلامی و به قیمت جنگیدن با دوستان و یاران سابق در مقابل این اشرافیت نوظهور تمام‌قد ایستادگی کردند.

۲-بودجهٔ عمومی:
پس از گسترش مرزهای قلمرو اسلامی و به دست آمدن غنائم عظیم و انباشت ثروت در جامعهٔ نوبنیان اسلامی، شبکهٔ طبقاتی‌ای از توزیع غنائم شکل گرفته بود که در آن همسران و نزدیکان پیامبر و انصار و مهاجرین تا تازه مسلمانان به‌ترتیبِ سابقهٔ اسلامی سهم بیشتری از غنائم می‌بردند. امام علی با علم به اینکه برهم‌زدن چنین ساختاری بسیاری را به دشمن ایشان بدل خواهد کرد، چنین نظم طبقاتی را برنتافته و سهم مساوی تمام مسلمانان از بیت‌المال را به اجرا گذاشت.

۳- زندگی ساده:
امام علی در عصری به خلافت این قلمرو پر از ثروت و پهناور رسیده بود که زندگی پراز تجمل حاکمان امری کاملاً عادی محسوب می‌شد اما طبق روایات و سخنان به‌جا‌مانده ایشان نه تنها به چنین امری مبادرت نورزیدند بلکه هزینهٔ زندگی شخصی خویش را نیز از راه کار و فعالیت اقتصادی به دست می‌آوردند.

۴- آقازادگی:
امام علی بیش از هزاروچهارصد سال پیش در مقابل آقازادگی و زیاده‌خواهی آشنایان الگویی ارائه کردند که هنوز که هنوز است شناخت درست آن از توان ذهنی بسیاری از مدعیان خارج است.

۵- کیفیت به جای کمیت:
امام علی به دنبال کشورگشایی و گسترش قلمرو اسلام نرفت. برای ایشان کیفیت مسلمانی اهمیت بسیار بیشتری از گستردگی قلمرو و کمیت مسلمانان داشت. جامعهٔ مسلمان برای ایشان صرفاً یک «عدد» نبود که دغدغهٔ کاهش یا افزایش این عدد را داشته باشد.

۶- آزادی بیان:
در حکومت امام علی که یک قلمرو وسیع و گسترده از اقوام و ملت‌های گوناگون را شامل می‌شد خبری از محافظان و خدم و حشم فراوان نبود و شهروندان به تندترین زبان‌ها به انتقاد از ایشان می‌پرداختند. امام علی در نهایت بدون هیچ محافظی در مسجد توسط یکی از همین مخالفان سرسخت به شهادت رسید که خود نشان از نگاه متفاوت ایشان به زمامداری و نقش حاکم در جامعهٔ دینی است.

۷- تساهل و مدارا:
منطق امام علی منطق مدارا و تساهل است. ایشان به خوبی به رنگارنگی اقوام و ملت‌ها و فرهنگ‌های تحت امر خویش آگاه‌اند و شنیدن برخی تهمت‌ها و توهین‌ها را امر طبیعی و بدیهی برای یک نظام سیاسی تلقی می‌کنند و در واکنش به درشت‌گویی‌ها و بدزبانی‌ها، به حبس و حصر و بستن دهان‌ها متوسل نمی‌شوند.

رفتار و گفتار و منش امام علی در حکومت‌داری آن هم در جهان خشن و پر از ظلم و جهل و تعصب هزاروچهارصد سال پیش حقیقتاً الگو و مدلی شگرف و بی‌همتاست.
@Kharmagaas
- به شخصه اکثریت زنانی که در زندگی می‌شناسم سنتی و مذهبی هستند و عموما هم پوشش چادر و حجاب کامل دارند. با این شناخت می‌گویم که این رفتارها و این ژست‌ها و این دست کولی‌بازی‌ها هیچ نسبتی با زیست‌جهان اکثریت زنان مذهبی کشور ندارد.

- زنان مذهبی عموما خجالتی و سر به زیر هستند و صدایشان در جمع خانواده هم بلند نمی‌شود، چه برسد به داد بیداد و حمله به پلیس.

- زنان مذهبی و چادری عموما در خانواده‌ها و محیطی زندگی می‌کنند که یک ساعت از شب هم حاضر نیستند بیرون از محیط خانواده باشند. زنی که هفته‌ها مقابل مجلس چادر می‌زند نسبت چندانی با زن مذهبی و سنتی ایرانی ندارد.

- زن مذهبی عموما اهل خودزنی و دروغگویی و این دست رفتارها نیست و چنان سر در زندگی خود دارد که اصلا به خیالش هم نمی‌رسد که ماه رمضان در مجلس تحصن کرده یا در زندگی دیگران دخالت کند.

- زنانی که این رفتارها را انجام می‌دهند، در استخدام جریان و گروه سیاسی خاصی بوده و عموما هدف خیرخواهانه و دغدغه شریعت ندارند. برخی از آنها هم زنانی جاه‌طلب‌اند که در آرزوی تبدیل شدن به مدل زنانه رائفی‌پور و راه انداختن بساطی شبیه او هستند.
@kharmagaas
- در جهان امروز اگر فقط یک کشور وجود داشته باشد که به صورت علنی و آشکارا نژادپرستی و نفرت‌پراکنی قبیله‌ای را به عنوان الگو و معیار حکومتی خود برگزیده است، آن کشور ترکیه تحت سیطره رجب اردوغان است.

- ترکیه یک نام جعلی و یک هویت جعلی است که نیاز به یک فرهنگ و تاریخ جعلی دارد و در این راه به هر چیزی اعم از تاریخ و میراث فرهنگی ایران و یونان و تمدن اسلامی در منطقه چنگ انداخته و سعی در تصاحب آن دارد.

- عده‌ای در ایران تصور می‌کنند که ترکیه الگوی موفقی در مواجهه با تمدن جدید در میان کشورهای اسلامی است، اما در زیر لایه‌های پر زرق و برق این کشور که با مُد و فشن و سواحل و هتل‌های گران‌قیمت و روسپی‌خانه و امثالهم پنهان می‌شود، جامعه‌ای به شدت خشن، دگم، عقب‌مانده، زن‌ستیز و نژادپرست نهفته است، که هنوز قتل‌عام ارامنه یا کشتار کُردها و یونانی‌ها را سند افتخار خود می‌داند.

- این هویت جعلی، خشن و غیرستیز طی سالهای اخیر با تبلیغات رسانه‌ای فراوان و در غفلت و ناآگاهی و برخی مسئولان (و صد البته خودفروشی برخی دیگر از مسئولان استانی و نمایندگان و وزیران) ایران، حالا سعی در دزدیدن تمام میراث فرهنگی ایرانیان دارد.
@kharmagaas
Войдите, чтобы разблокировать больше функциональности.