تخریب (نورودژنراسیون) و بازسازی عصبی؛ بیماری آلزایمر و درمان با سلولهای بنیادی
2019
Verica Vasic, Kathrin Barth, Mirko H.H. Schmidt
چکیده
بالا رفتن سن، تغییرات زیادی را در بدن انسان ایجاد میکند و خطر ابتلا به بیماریهای مختلف را افزایش میدهد. زوال عقل، یک بیماری شایع مرتبط با سن و یک اختلال بالینی است که توسط تخریب عصبی ( نورودژنراسیون )، تحریک و ایجاد میشود. آسیب مغزی ناشی از مرگ نورونها به زوال شناختی، از دست دادن حافظه، ناتوانی در یادگیری و تغییرات خلقی منجر میشود. شرایط بیماریهای متعددی ممکن است باعث زوال عقل شود؛ بااینحال، رایجترین آن بیماری آلزایمر (AD) است که بیماریای بیهوده و هنوز درمانناپذیر است. نوروژنز (عصبزایی) بزرگسالان پتانسیل خودترمیمی مغز را ازطریق تشکیل داخلی نورونهای تازه بهوجودآمده در مغز بالغ، با خود داراست؛ اما این فرایند با افزایش سن، کاهش مییابد. استراتژیهایی برای بهبود علائم پیری و بیماریهای مرتبط با افزایش سن، روشهای مختلفی را برای تحریک نوروژنز، هم ازطریق دارو و هم بهطور طبیعی شامل میشود. در نهایت، مکانیسمهای تنظیمی عصبزایی سلولهای بنیادی یا یکپارچگی عملکردی نورونهای نوپدید مورد بررسی قرار گرفتهاند تا مبنای درمان سلولهای بنیادی پیوندی را فراهم کند. این مقاله مروری قصد دارد تا یک نمای کلی بر پاتولوژی و آسیبشناسی بیماری آلزایمر در انواع مختلف سلولهای عصبی و گلیال داشته و استراتژیهای فعلی درمانهای سلولهای بنیادی آزمایشی و استفاده احتمالی آینده آنها در شرایط بالینی را خلاصه کند.
کلمات کلیدی: تخریب عصبی (نورودژنراسیون)؛ بیماری آلزایمر؛ بازسازی عصبی (نورورژنراسیون)؛ درمانهای سلولهای بنیادی
آنچه درادامه این مقاله میخوانید:
1. مقدمه
آمار جهانی نشان میدهد که تعداد افراد مبتلا به زوال عقل درحال افزایش است و بیماری آلزایمر (AD) مسئول 50-60% از این موارد است. این بیماری با کاهش تدریجی عملکردهای شناختی و تغییرات ساختاری در مغز مشخص میشود.
2. سیستمهای سلولی مرتبط با بیماری آلزایمر
سیستم عصبی شامل انواع مختلفی از سلولها است که در پاتوژنز بیماری آلزایمر نقش دارند، ازجمله میکروگلیا و سلولهای گلیال که در حفظ سلامت مغز و پاسخهای ایمنی شرکت دارند.
2.1. میکروگلیا
میکروگلیا به عنوان ماکروفاژهای مغز عمل میکند و در پاکسازی پاتوژنها و سنتز فاکتورهای ترمیم بافت نقش دارد. آنها همچنین در تنظیم التهاب عصبی و تجمع پپتید Aβ مؤثرند.
2.2. سلولهای گلیال
انواع مختلف سلولهای گلیال، ازجمله آستروسیتها و الیگودندروسیتها، در پاتوژنز بیماری آلزایمر با تغییرات مورفولوژیکی و عملکردی در پاسخ به آسیبها شرکت دارند.
2.3. نورونها
نورونها تحتتأثیر تجمع پروتئین tau و تغییرات متابولیکی قرار دارند که منجربه اختلال در عملکرد آنها و ایجاد زوال شناختی میشود.
3. اندامکها و فرآیندهای مرتبط با اندامک
میتوکندری و فرآیندهای اتوفاژی در بیماری آلزایمر نقش کلیدی دارند؛ اختلال در عملکرد میتوکندری به کاهش انرژی و افزایش استرس اکسیداتیو منجر میشود.
3.1. میتوکندری
میتوکندری در بیماری آلزایمر دچار اختلال در تولید انرژی و آسیب به ساختار میشود.
3.2. اتوفاژی (میتوفاژی: میتوکندریخواری)
اتوفاژی نقش حیاتی در حفظ سلامت سلولها دارد و اختلال در این فرآیند میتواند به پاتوژنز بیماری آلزایمر کمک کند.
3.3. فرآیندهای اندوسیتیک
فرآیندهای اندوسیتیک تغییراتی در بیماری آلزایمر نشان میدهند که بر تجمع Aβ تأثیر میگذارد و به آسیبهای سلولی منجر میشود.
4. درمانهای سلولهای بنیادی
درمانهای سلولهای بنیادی شامل استفاده از سلولهای بنیادی جنینی، سلولهای بنیادی عصبی، و سلولهای بنیادی پرتوان القایی (iPSCs) برای بازسازی بافتهای آسیبدیده در مغز است.
4.1. بازسازی اندوژنز
عصبزایی در هیپوکامپوس میتواند به عنوان یک مکانیسم بازسازی در بیماری آلزایمر مورد استفاده قرارگیرد.
4.2. بازسازی پیوندی
انواع مختلفی از سلولهای بنیادی مانند ESCs، NSCs، iPSCs و MSCs در تلاش برای درمان بیماری آلزایمر مورد بررسی قرار میگیرند.
4.3. انتقال
آزمایشهای بالینی درحال انجام هستند تا اثربخشی درمانهای سلولهای بنیادی در بیماران مبتلا به بیماری آلزایمر ارزیابی شود.
5. نتیجهگیری
درمانهای سلولهای بنیادی پتانسیل زیادی برای درمان بیماری آلزایمر دارند، اما انتقال از مدلهای حیوانی به بیماران انسانی چالشهایی دارد که نیاز به تحقیقات بیشتر دارد. تشخیص زودهنگام و رویکردهای چندگانه ممکن است کلیدهای موفقیت در درمان این بیماری باشند.
ترجمه: علیرضا جلیانی
ویراستار: فائزه آذریان
🆔@ir_neuroacademy
● آکادمی علوم اعصاب ایران
#ترجمه_مقاله