
𝖮𝖶𝖭 𝖬𝖤 ڪټاب
بادیػূارد ࢪومں࣪س
' راه میر࣪ن دنیا زانؤ میزڹه.
عاشقانه ، مافیا ، بزرگسال ، بادیگار رومنس
اثري از : laita
' راه میر࣪ن دنیا زانؤ میزڹه.
عاشقانه ، مافیا ، بزرگسال ، بادیگار رومنس
اثري از : laita
Рейтинг TGlist
0
0
ТипПриватный
Верификация
Не верифицированныйДоверенность
Не провернныйРасположение
ЯзыкДругой
Дата создания каналаЛют 13, 2025
Добавлено на TGlist
Січ 24, 2025Прикрепленная группа
Последние публикации в группе " 𝖮𝖶𝖭 𝖬𝖤 ڪټاب "
post.reposted:
گسترده اخلاقی ژینوس
23.04.202519:34
-حامی لباسای منو میدی؟
با دیدن لباس هایی که تا شده و روی کنسول بودن بلند شدم و برداشتمشون
با دیدن لباس زیر های #قرمز #فانتزی گر گرفتم
تقه ای به در #حمام زدم که گندم بی هوا در رو باز کرد که با دیدن #تن خیسش بدون #حوله.....🚫🙈
https://t.me/+3WVaCj7vFsEwZTc0
https://t.me/+3WVaCj7vFsEwZTc0
8
با دیدن لباس هایی که تا شده و روی کنسول بودن بلند شدم و برداشتمشون
با دیدن لباس زیر های #قرمز #فانتزی گر گرفتم
تقه ای به در #حمام زدم که گندم بی هوا در رو باز کرد که با دیدن #تن خیسش بدون #حوله.....🚫🙈
https://t.me/+3WVaCj7vFsEwZTc0
https://t.me/+3WVaCj7vFsEwZTc0
8
post.reposted:
بنرای Moon shadow

23.04.202516:31
_ بابات میدونه که اینجوری داری رو ک*یر پسر دوستش بالا پایین میکنی خودتو؟
از شدت شهوت ناله ای کردم و به تکون دادن خودم سرعت دادم.
چنگی به س*ینه ام زد و گلوم رو فشار داد
- ک..کاندوم ...گذاشتی دیگه آره ؟
باس*نش رو بلند کرد و ضربه ی محکمی بهم زد و گفت :
- نه !
حس و حالم پرید و شوکه گفتم :
- یعنی چی که نه. ؟!
- من ازت بچه میخوام ،میخوام همه بدونن که تو زیر خواب پسرحاجی ای💦🙊
https://t.me/+BsAPPoQZBvAzN2Q8
https://t.me/+BsAPPoQZBvAzN2Q8
دختره با پسر شریک باباش همخواب میشه و هر شب تو اتاقش اونو تمکین میکنه 💦🙈
23پاک
از شدت شهوت ناله ای کردم و به تکون دادن خودم سرعت دادم.
چنگی به س*ینه ام زد و گلوم رو فشار داد
- ک..کاندوم ...گذاشتی دیگه آره ؟
باس*نش رو بلند کرد و ضربه ی محکمی بهم زد و گفت :
- نه !
حس و حالم پرید و شوکه گفتم :
- یعنی چی که نه. ؟!
- من ازت بچه میخوام ،میخوام همه بدونن که تو زیر خواب پسرحاجی ای💦🙊
https://t.me/+BsAPPoQZBvAzN2Q8
https://t.me/+BsAPPoQZBvAzN2Q8
دختره با پسر شریک باباش همخواب میشه و هر شب تو اتاقش اونو تمکین میکنه 💦🙈
23پاک
post.reposted:
گسترده اخلاقی ژینوس
23.04.202514:50
-پریود شدی خانوم کوچولو؟!🩸
دست و پاشو گم کرد
- نه ؛ چرا میپرسی؟
کنار گوشش لب زدم
- اخه پشت مانتوت خونیه!
هین بلندی که کشید خندیدم و کتم رو از تنم در اوردم و دورکمرش گرفتم و همزمان پچ زدم
- میخوای امشب کمکت کنم تا ۹ ماه پریود نشی خانوم کوچولو؟😈🤭
https://t.me/+3WVaCj7vFsEwZTc0
22
دست و پاشو گم کرد
- نه ؛ چرا میپرسی؟
کنار گوشش لب زدم
- اخه پشت مانتوت خونیه!
هین بلندی که کشید خندیدم و کتم رو از تنم در اوردم و دورکمرش گرفتم و همزمان پچ زدم
- میخوای امشب کمکت کنم تا ۹ ماه پریود نشی خانوم کوچولو؟😈🤭
https://t.me/+3WVaCj7vFsEwZTc0
22
post.reposted:
بنرای Moon shadow

23.04.202513:05
#روانی_حشری🔞💦
#part_15
با شهوت به #کـ*ـیر کلفت و دراز و بلندش نگاه کردم
رگه های برجسته اش به شدت حشریم میکرد دستمو روی سوراخ کـ*ـص*م گذاشتم و دستمو دور گردنش حلقه کردم و روی تخت دونفره پرتش کردم
شربتی که بهش داده بودم کار خودش رو کرده بود و داروی تحریک جنسی که بهش داده بودم حسابی #کـ*ـیرش رو برام #شق کرده بود
با کـ*ـیر کلفتش چندین بار روی کـ*ـصم شلاقی کوبید و گفت
_این کـ*ص ماله کیه؟ هااا؟
به کمرش چنگ انداختم و خودم رو شل کردم
_ماله تو! ماله حشری ترین دیوووونه ی دنیااا💦🙊
https://t.me/+BsAPPoQZBvAzN2Q8
https://t.me/+BsAPPoQZBvAzN2Q8
داروی تحریک جنسی ب پسری که روانی هاته میده ولی با فانتزیای عجیب و خشنش روبرو میشه و به فاک ....🙈💦
19پاک
#part_15
با شهوت به #کـ*ـیر کلفت و دراز و بلندش نگاه کردم
رگه های برجسته اش به شدت حشریم میکرد دستمو روی سوراخ کـ*ـص*م گذاشتم و دستمو دور گردنش حلقه کردم و روی تخت دونفره پرتش کردم
شربتی که بهش داده بودم کار خودش رو کرده بود و داروی تحریک جنسی که بهش داده بودم حسابی #کـ*ـیرش رو برام #شق کرده بود
با کـ*ـیر کلفتش چندین بار روی کـ*ـصم شلاقی کوبید و گفت
_این کـ*ص ماله کیه؟ هااا؟
به کمرش چنگ انداختم و خودم رو شل کردم
_ماله تو! ماله حشری ترین دیوووونه ی دنیااا💦🙊
https://t.me/+BsAPPoQZBvAzN2Q8
https://t.me/+BsAPPoQZBvAzN2Q8
داروی تحریک جنسی ب پسری که روانی هاته میده ولی با فانتزیای عجیب و خشنش روبرو میشه و به فاک ....🙈💦
19پاک
post.reposted:
برفین

23.04.202507:11
𝐇𝐎𝐓 𝐍𝐎𝐕𝐄𝐋 🔞♨️
ممنوعهترین رمانهای تلگرامی اینجاست🍓
•┈┈┈┈┅━┈🔞🍷┈━┅┈┈┈┈•
با هر ژانری که تو بخوای🫵🏻
مافیایی♨️ عاشقانه❤️🔥 اروتیک🔞 بزرگسال🩸 تخیلی🍓 پلیسی 🍷 اجتماعی 🎸 و...
🍓https://t.me/addlist/kbK2w9DYL5czODA0
•┈┈┈┈┅━┈🔞🍷┈━┅┈┈┈┈•
تا لینکش منقضی نشده بزن روش!💦
ممنوعهترین رمانهای تلگرامی اینجاست🍓
•┈┈┈┈┅━┈🔞🍷┈━┅┈┈┈┈•
با هر ژانری که تو بخوای🫵🏻
مافیایی♨️ عاشقانه❤️🔥 اروتیک🔞 بزرگسال🩸 تخیلی🍓 پلیسی 🍷 اجتماعی 🎸 و...
🍓https://t.me/addlist/kbK2w9DYL5czODA0
•┈┈┈┈┅━┈🔞🍷┈━┅┈┈┈┈•
تا لینکش منقضی نشده بزن روش!💦


post.reposted:
بنرای Moon shadow

23.04.202506:45
آهی از لذت کشیدم و سرشو به ک*صم فشار دادم.
همونجور که ک*صمو میخورد نوک سی*نه ام رو فشار داد و بلند شد و روم خیمه زد
کی*رشو رو روی ک*صم کشید که در اتاق باز شدو...
https://t.me/+SdbVDDIi2nFlMGQ0
https://t.me/+SdbVDDIi2nFlMGQ0
13پاک
همونجور که ک*صمو میخورد نوک سی*نه ام رو فشار داد و بلند شد و روم خیمه زد
کی*رشو رو روی ک*صم کشید که در اتاق باز شدو...
https://t.me/+SdbVDDIi2nFlMGQ0
https://t.me/+SdbVDDIi2nFlMGQ0
13پاک
post.reposted:
گسترده اخلاقی ژینوس
23.04.202506:35
-من با اون گوریل بهشتم نمیرم چه برسه به #قرار!
بی بی دندون گروچه ای کرد
- غلط میکنی دختر؛ مگه دست خودته؟!
وسط شرکتش بی توجه به نگاه کارمنداش داد زدم
- نکنه دست اون گوریله؟! آقاااا جماعتتت من زن این گوریل نمیشم!
با دستی که دور #کمرم رو در بر گرفت چشمام گرد شد
- با من #دیت نمیری ؛ #حجله که میای عشقم!
و با نشستن #لب هاش روی #گردنم صدای کارمندا بالا رفت...🔥😍
https://t.me/+3WVaCj7vFsEwZTc0
https://t.me/+3WVaCj7vFsEwZTc0
13
بی بی دندون گروچه ای کرد
- غلط میکنی دختر؛ مگه دست خودته؟!
وسط شرکتش بی توجه به نگاه کارمنداش داد زدم
- نکنه دست اون گوریله؟! آقاااا جماعتتت من زن این گوریل نمیشم!
با دستی که دور #کمرم رو در بر گرفت چشمام گرد شد
- با من #دیت نمیری ؛ #حجله که میای عشقم!
و با نشستن #لب هاش روی #گردنم صدای کارمندا بالا رفت...🔥😍
https://t.me/+3WVaCj7vFsEwZTc0
https://t.me/+3WVaCj7vFsEwZTc0
13
22.04.202518:53
____
مبل زیرم زیادی نرمه.
هوای خنک از جایی که لباسم بالا رفته میخوره به پوستم، انگشتاش که هنوز دور مچ پام حلقه شده ، بیحرکته.
اون پشت سرمه، بدون لباس ، یجوری روی مبل ولو شده انگار یه چیزی رو فتح کرده.
ولی من فتح نشدم.
ضربانم کند شده .
نفسش هنوز پشت سرم سنگینه. سینهش بالا و پایین میره، انگار منتظره تا دوباره بهش اجازه بدم بهم دست بزنه.
دستمو میبرم سمت لیوان روی میز، نصفهشده. اما مایع قرمز رنگ توی لیوان هنوز قابل خوردنه پس مشکلی نیست.
بدنم درد میکنه— ناخوشایند و تیزه انگار داره پوستمو از هم جدا میکنه.
اون پشتش رو جابهجا میکنه، دستشو آروم میلغزونه سمت بالا روی ساق پام.
"خوبی؟" صدای خشدارش رو میشنوم، خمار و بیحال.
بعد برمیگردم نگاهش میکنم:
پوستش هنوز داغه ، لباش یهذره متورمه.
لباسمو صاف میکنم، با یه دست موهامو جمع میکنم.
بعد بلند میشم.
همین که کف پام زمینو لمس میکنه، یه لرزش خفیف تو پاهام رد میشه. سرم گیج میره. بدنم هنوز تب داره.
با صدای گرفتهای دوباره میپرسه: "چیزی شده؟"
لعنت بهش!
آروم میگم:
" خروجی اونطرفه. زودتر گورتو گم کن ."
صفحه گوشیم خیلی وقته روی میز روشن شده، بدون نگاه کردن به شمارهم میدونم کیه.
جواب میدم.
"بابا."
صداش مثل همیشه سرده و سفته. خوبه.
" میخوام بیای دفتر. الان. "
—―― ســرکش —――
#پارت_سوم []
مبل زیرم زیادی نرمه.
هوای خنک از جایی که لباسم بالا رفته میخوره به پوستم، انگشتاش که هنوز دور مچ پام حلقه شده ، بیحرکته.
اون پشت سرمه، بدون لباس ، یجوری روی مبل ولو شده انگار یه چیزی رو فتح کرده.
ولی من فتح نشدم.
ضربانم کند شده .
نفسش هنوز پشت سرم سنگینه. سینهش بالا و پایین میره، انگار منتظره تا دوباره بهش اجازه بدم بهم دست بزنه.
دستمو میبرم سمت لیوان روی میز، نصفهشده. اما مایع قرمز رنگ توی لیوان هنوز قابل خوردنه پس مشکلی نیست.
بدنم درد میکنه— ناخوشایند و تیزه انگار داره پوستمو از هم جدا میکنه.
اون پشتش رو جابهجا میکنه، دستشو آروم میلغزونه سمت بالا روی ساق پام.
"خوبی؟" صدای خشدارش رو میشنوم، خمار و بیحال.
بعد برمیگردم نگاهش میکنم:
پوستش هنوز داغه ، لباش یهذره متورمه.
لباسمو صاف میکنم، با یه دست موهامو جمع میکنم.
بعد بلند میشم.
همین که کف پام زمینو لمس میکنه، یه لرزش خفیف تو پاهام رد میشه. سرم گیج میره. بدنم هنوز تب داره.
با صدای گرفتهای دوباره میپرسه: "چیزی شده؟"
لعنت بهش!
آروم میگم:
" خروجی اونطرفه. زودتر گورتو گم کن ."
صفحه گوشیم خیلی وقته روی میز روشن شده، بدون نگاه کردن به شمارهم میدونم کیه.
جواب میدم.
"بابا."
صداش مثل همیشه سرده و سفته. خوبه.
" میخوام بیای دفتر. الان. "
—―― ســرکش —――
فصـل یـک — الـنا
#پارت_سوم []
22.04.202515:53
بچهها پارتهای جدیدو خوندید؟ 🫵🏻
post.reposted:
گسترده اخلاقی ژینوس
22.04.202514:36
من کوروشم🥃♠️
یه دیوث عوضی که به زور #خریدمش...
بیتوجه به #التماس هاش اونو تویه عمارتم #حبس کردم و مجبورش کردم تا کارایی که من میخوام رو انجام بده اما اون #سرکش تر از این حرفاست!
اون نمیدونست که من میخوام ازش #محافظت کنم نه #برده داری...
اما وقتی نگام به #چشمای پر اشکش افتاد که وسط اتاق روی تختم #پربغض نگام میکرد دیگه نتونستم جلوی خودمو بگیرم و...
https://t.me/+FsrkrdHVxDMyOWI8
22
یه دیوث عوضی که به زور #خریدمش...
بیتوجه به #التماس هاش اونو تویه عمارتم #حبس کردم و مجبورش کردم تا کارایی که من میخوام رو انجام بده اما اون #سرکش تر از این حرفاست!
اون نمیدونست که من میخوام ازش #محافظت کنم نه #برده داری...
اما وقتی نگام به #چشمای پر اشکش افتاد که وسط اتاق روی تختم #پربغض نگام میکرد دیگه نتونستم جلوی خودمو بگیرم و...
https://t.me/+FsrkrdHVxDMyOWI8
22
post.reposted:
برفین

22.04.202512:40
𝐇𝐎𝐓 𝐍𝐎𝐕𝐄𝐋 🔞♨️
ممنوعهترین رمانهای تلگرامی اینجاست🍓
•┈┈┈┈┅━┈🔞🍷┈━┅┈┈┈┈•
با هر ژانری که تو بخوای🫵🏻
مافیایی♨️ عاشقانه❤️🔥 اروتیک🔞 بزرگسال🩸 تخیلی🍓 پلیسی 🍷 اجتماعی 🎸 و...
🍓https://t.me/addlist/kbK2w9DYL5czODA0
•┈┈┈┈┅━┈🔞🍷┈━┅┈┈┈┈•
تا لینکش منقضی نشده بزن روش!💦
ممنوعهترین رمانهای تلگرامی اینجاست🍓
•┈┈┈┈┅━┈🔞🍷┈━┅┈┈┈┈•
با هر ژانری که تو بخوای🫵🏻
مافیایی♨️ عاشقانه❤️🔥 اروتیک🔞 بزرگسال🩸 تخیلی🍓 پلیسی 🍷 اجتماعی 🎸 و...
🍓https://t.me/addlist/kbK2w9DYL5czODA0
•┈┈┈┈┅━┈🔞🍷┈━┅┈┈┈┈•
تا لینکش منقضی نشده بزن روش!💦


Рекорды
23.04.202517:33
723Подписчиков23.01.202515:50
50Индекс цитирования23.03.202506:17
56Охват одного поста27.03.202523:59
38Охват рекламного поста21.04.202508:55
60.00%ER12.03.202521:58
20.34%ERRВойдите, чтобы разблокировать больше функциональности.