سلطان نصیر
26.02.202509:00
سخنگوی قوه قضاییه افشا کرد: جادوگر فوتبال توسط اداره کل اطلاعات شناسایی و دستگیر شد.
🔷 وی مدعی ارتباط با امام زمان بود.
🔶کشف 100 میلیارد تومان طلا و ارز از باغ محل اقامت جادوگر فوتبال!
پ ن : توجه نمایید دستگیری ایشان مرتبط با مسائل فوتبالی نبوده و احتمالا مربوط به فعالیت های انحرافی ایشان بوده است !!!
@soltannasir
🔷 وی مدعی ارتباط با امام زمان بود.
🔶کشف 100 میلیارد تومان طلا و ارز از باغ محل اقامت جادوگر فوتبال!
پ ن : توجه نمایید دستگیری ایشان مرتبط با مسائل فوتبالی نبوده و احتمالا مربوط به فعالیت های انحرافی ایشان بوده است !!!
@soltannasir
23.02.202516:11
@soltannasir
بسم الله الرحمن الرحیم
بعضی دوستان مطالب ما را خوانده اند و دنبال یافتن رد پای مطالب ما از آقایان مشایخ هستند. این را بگویم بنده از مشایخ فعلی ظاهری این دوده تنها سه نفر را می شناسم که از مسائل نوشته شده در این نوشتار اطلاع دارند و آنها هم اگر این مطلب را از دهان شما بشنوند هرگز آن را تایید نخواهند کرد بلکه انکار هم خواهند کرد. بنابراین بدنبال کنجکاوی پیرامون مسائلشان نباشید. بنده در این سالها مار خورده ام افعی شده ام و هیچ واهمه ای نسبت به توان باطنی اعضای آن حلقه ندارم.
اما به علاقه مندان این مسائل توصیه می کنم اگر بدنبال سلوک عملی در عرفان یا علوم غریبه یا جمع هر دویشان هستید به سمت مکتب سلوک علمای ربانی و متقی بروید. بهترین جا هم که بتوانید هر دو گروه را پیدا کنید به نظر نجف اشرف است. در استان قزوین آقایان غریبه کار هستند اما پنهان هستند.
و در مشهد مقدس، هم اولیا خدا و هم آقایان غریبه کار هستند اما باز یافتنشان سخت است. به نظر در نجف اشرف راحت تر می توان هر دو گروه را پیدا کرد.
شما از مغان و مشارب مغانه از هر نوعش چه شیعی اش و چه زردشتی اش و چه مهری اش چیزی نمی دانید. (📛)مغان در طول تاریخ هم نور بوده اند هم ظلمات.
فردی ممکن است به ظاهر مسند نشین باشد و دیگران وی را چنان و بهمان بدانند اما دستش در بسیاری از امور خالی باشد و دیگری در کنج گوشه ای در منزلش بنشسته اما وارث اسرار و مسائل باطنی باشد. تنها باید ره به باطنیات بُرد تا فهمید که مسائل چگونه است.
اما اینکه چرا این مطالب را که علی القاعده نباید در محیط مجازی نوشته شود توسط بنده نگارش شده است. دلایل خاص خویش را دارد. پیشتر نوشته ام هر آنچه که می نویسم به نوعی با آخرالزمان ارتباط دارد. بگذارید تا بوقتش از احادیث و روایات شیعه برایتان مطالبی را نقل خواهم کرد و نشان خواهم داد که ماجرا دقیقا چیست. اما افرادی می توانند بیشترین بهره را از مطالب ببرند که با ما همراه باشند و همه مطالب پیشین ما را با دقت خوانده باشند.
دلیل دیگرش را هم در هنگام سخن گفتن از عالم هو درخواهید یافت. اگر آن مطالب نگارش و بارگذاری شود. خواهید فهمید سلوک مغانه دقیقا چیست و در کدام سور قرآن بدان اشاره مخفی شده است.
چگونه در آن طرف ماجرا یعنی در غرب بعضی مجامع مخفی که ریشه هایی در دین میترائیسم رومی دارند. دقیقا سلوکی مشابه این طرف دارند. چرا آنها از میترا (ایزد مهر) سراغ رع و هوروس ایزدان خورشید مصری و به جای اردیسور آناهیتا سراغ هاثور و ایسیس رفته اند.
اگر این مطلب عالم هو نگارش شود خوانندگان پیگیر در خواهند یافت کل داستان در دو سوی ماجرا چیست. امیدوارم خداوند توفیق دهد تا بتوانم بنویسم. شما هم دعا نمایید که توفیق پیدا کنم. که من برای شما می نویسم تا نسلی را آماده شرایط سالهای پیش رو نمایم.
@soltannasir
بسم الله الرحمن الرحیم
بعضی دوستان مطالب ما را خوانده اند و دنبال یافتن رد پای مطالب ما از آقایان مشایخ هستند. این را بگویم بنده از مشایخ فعلی ظاهری این دوده تنها سه نفر را می شناسم که از مسائل نوشته شده در این نوشتار اطلاع دارند و آنها هم اگر این مطلب را از دهان شما بشنوند هرگز آن را تایید نخواهند کرد بلکه انکار هم خواهند کرد. بنابراین بدنبال کنجکاوی پیرامون مسائلشان نباشید. بنده در این سالها مار خورده ام افعی شده ام و هیچ واهمه ای نسبت به توان باطنی اعضای آن حلقه ندارم.
اما به علاقه مندان این مسائل توصیه می کنم اگر بدنبال سلوک عملی در عرفان یا علوم غریبه یا جمع هر دویشان هستید به سمت مکتب سلوک علمای ربانی و متقی بروید. بهترین جا هم که بتوانید هر دو گروه را پیدا کنید به نظر نجف اشرف است. در استان قزوین آقایان غریبه کار هستند اما پنهان هستند.
و در مشهد مقدس، هم اولیا خدا و هم آقایان غریبه کار هستند اما باز یافتنشان سخت است. به نظر در نجف اشرف راحت تر می توان هر دو گروه را پیدا کرد.
شما از مغان و مشارب مغانه از هر نوعش چه شیعی اش و چه زردشتی اش و چه مهری اش چیزی نمی دانید. (📛)مغان در طول تاریخ هم نور بوده اند هم ظلمات.
فردی ممکن است به ظاهر مسند نشین باشد و دیگران وی را چنان و بهمان بدانند اما دستش در بسیاری از امور خالی باشد و دیگری در کنج گوشه ای در منزلش بنشسته اما وارث اسرار و مسائل باطنی باشد. تنها باید ره به باطنیات بُرد تا فهمید که مسائل چگونه است.
اما اینکه چرا این مطالب را که علی القاعده نباید در محیط مجازی نوشته شود توسط بنده نگارش شده است. دلایل خاص خویش را دارد. پیشتر نوشته ام هر آنچه که می نویسم به نوعی با آخرالزمان ارتباط دارد. بگذارید تا بوقتش از احادیث و روایات شیعه برایتان مطالبی را نقل خواهم کرد و نشان خواهم داد که ماجرا دقیقا چیست. اما افرادی می توانند بیشترین بهره را از مطالب ببرند که با ما همراه باشند و همه مطالب پیشین ما را با دقت خوانده باشند.
دلیل دیگرش را هم در هنگام سخن گفتن از عالم هو درخواهید یافت. اگر آن مطالب نگارش و بارگذاری شود. خواهید فهمید سلوک مغانه دقیقا چیست و در کدام سور قرآن بدان اشاره مخفی شده است.
چگونه در آن طرف ماجرا یعنی در غرب بعضی مجامع مخفی که ریشه هایی در دین میترائیسم رومی دارند. دقیقا سلوکی مشابه این طرف دارند. چرا آنها از میترا (ایزد مهر) سراغ رع و هوروس ایزدان خورشید مصری و به جای اردیسور آناهیتا سراغ هاثور و ایسیس رفته اند.
اگر این مطلب عالم هو نگارش شود خوانندگان پیگیر در خواهند یافت کل داستان در دو سوی ماجرا چیست. امیدوارم خداوند توفیق دهد تا بتوانم بنویسم. شما هم دعا نمایید که توفیق پیدا کنم. که من برای شما می نویسم تا نسلی را آماده شرایط سالهای پیش رو نمایم.
@soltannasir
Переслал из:
کتاب تصوف
20.02.202514:45
هو ۷۸۶
حـزب البحر لسيدي أبي الحسن الشاذلي
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمد لله رب العالمين والصلاة والسلام على سيدنا محمد وعلى آله وصحبه أجمعين
اللهمّ يا عليُّ يا عظيمُ يا حليمُ يا عليم أنتَ ربّي ، وعلمُكَ حَسْبي ، فَنِعْمَ الربُّ ربّي ، ونِعْمَ الحسْبُ حسبِي تَنصُر مَنْ تشاء وأنتَ العزيزُ الرحيمُ ، نَسْألكَ العصمةَ في الحركاتِ والسّكَنَاتِ والكَلِمَاتِ والإرَادَاتِ والخَطَرَاتِ مِنَ الشُّكُوكِ والظُّنُونِ والأَوْهَامِ السَّاتِرةِ للقلوبِ عنْ مطالعةِ الغيوبِ ، فقدْ ابْتُلِيَ المُؤمِنونَ وزُلْزِلُوا زِلْزَالاً شَديداً وإذ يقولُ المُنافِقونَ والذين في قُلُوبِهمْ مَرَضٌ ما وعَدَنا اللهُ ورسولُهُ إلا غُرورَاً . فثبّتنا وانْصُرْنَا وسَخّرْ لَنَا هذا البَحْرَ كَمَا سَخَّرتَ البَحْرَ لمُوسَى وسَخَّرْتَ النَّارَ لإبراهيمَ ، وسَخَّرْتَ الجِبالَ والحدِيدَ لدَاوُدَ ، وسخّرت الرِّيحَ والشّياطينَ والجِنَّ لِسُلَيمان َ، وسَـخِّرْ لنـا كـلَّ بحرٍ هو لَكَ في الأرضِ والسماءِ والمُلكِ والمَلَكـُوت وبحرِ الدنيا وبحرِ الآخـرةِ ، وسَـخِّرْ لنَا كـلَّ شيءٍ ، يا مَـنْ بِيدِهِ مَلَكُـوتُ كـلِّ شَيء كهيعص كهيعص كهيعص انصُرنَا فإنَّكَ خيرُ النّاصِرِينَ، وافتَحْ لنَا فإنّكَ خيرُ الفَاتِحينَ ، واغفِرْ لنَا فإنَّكَ خيرُ الغَافِرينَ ، وارحَمْنا فإنّكَ خيرُ الرّاحِمينَ ، وارزُقنا فإنّكَ خيرُ الرّازِقينَ ، واهْدِنَا ونَجِّنَا مِنَ القَوْمِ الظَّالِمِينَ ، وهَبْ لنَا رِيحاً طيّبةً كما هيَ في عِلمِكَ ، وانشُرْها علينا مِنْ خَزَائِنِ رحمتِكَ ، واحمِلْنَا بِها حَمْلَ الكرامةِ معَ السّلامةِ والعافيةِ في الدّينِ والدُّنيا والآخرةِ إنّكَ على كلِّ شيءٍ قدير. اللهمَّ يَسِّرْ لنا أُمُورَنَا معَ الرّاحةِ لقلوبِنَا وأَبدانِنَا ، والسلامةِ والعافيةِ في دِينِنا ودُنْيانا وكُنْ لنا صَاحِباً في سَفَرِنا، وخلِيفةً في أهلِنَا، واطْمِسْ على وُجوهِ أَعدائِنَا وامْسَخْهُم على مكَانَتِهِم فلا يستَطيعون المُضِيَّ ولا المَجِيءَ إلينا ولو نشاءُ لطَمَسْنَا على أعيُنِهم فاستَبَقوا الصّراطَ فأَنَّى يُبصِرونَ ، ولو نشاءُ لمَسَخْنَاهُم على مكانَتِهِم فما اسْتَطاعوا مُضِيّاً ولا يَرجِعُون . يس · وَالْقُرْءَانِ الْحَكِيمِ · إِنَّكَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ · عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ · تَنْـزِيلَ الْعَزِيزِ الرَّحِيمِ · لِتُنْذِرَ قَوْمًا مَـا أُنْذِرَ آبَاؤُهُمْ فَهُـمْ غَافِـلُونَ · لَقَدْ حَقَّ الْقَوْلُ عَلَى أَكْثَرِهِمْ فَهُمْ لا يُؤْمِنُونَ · إِنَّا جَعَلْنَا فِي أَعْنَاقِهِمْ أَغْلالاً فَهِيَ إِلَى الأَذْقَانِ فَهُمْ مُقْمَحُونَ · وَجَعَلْنَا مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَيْنَاهُمْ فَهُمْ لا يُبْصِرُونَ. شَاهَتْ الوُجُوهُ شَاهَتْ الوُجُوهُ ، شَاهَتْ الوُجُوهُ وَعَنَتْ الوُجُوهْ للحَيِّ القَيُّومِ وقد خَابَ مَنْ حَمَلَ ظُلْماً . طس- طسم- حمعسق. مَرَجَ البحْرَينِ يلتقيانِ بينهُمَا بَرْزَخٌ لا يَبْغِيَان حم حم حم حم حم حم حم حُمّ الأَمْرُ وجاءَ النّصرُ فعلينا لا يُنْصَرون . [حم · تَنْزِيلُ الْكِتَابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ · غَافِرِ الذَّنْبِ وَقَابِلِ التَّوْبِ شَدِيدِ الْعِقَابِ ذِي الطَّوْلِ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ إِلَيْهِ الْمَصِيرُ] [غافر/1-3].
بسم الله بابنا ، تبارك حيطاننا ، يس سقفنا ، كهيعص كفايَتُنَا ، حمعسق حِمَايَتُنَا فَسَيكْفيكَهم الله وهو السميع العليم (ثلاثاً).
سترُ العَرشِ مَسْبُولٌ علينَا وعَيْنُ اللهِ ناظِرَةٌ إلينَا ، بِحَوْلِ اللهِ لا يُقْدَرُ علينا واللهُ مِنْ وَرَائِهِمْ مُحِيطٌ. بلْ هوَ قُرآنٌ مَجيدٌ . في لَوحٍ مَحفوظٍ فاللهُ خيرٌ حَافِظَاً وهو أرحمُ الرَّاحِمينَ (ثلاثاً) .
إنَّ ولِيّيَ اللهُ الذي نَزَّلَ الكِتَابَ وهُوَ يَتَوَلّى الصّالِحيَن (ثلاثاً) .
حَسْبِيَ اللهُ لا إِلَهَ إِلاّ هُوَ عَلَيهِ تَوَكَّلْتُ وهُوَ رَبُّ العَرْشِ العَظِيمِ (ثلاثاً) .
بِسمِ الله الذي لا يَضُرُّ مَعَ اسْمِهِ شَيءٌ في الأرضِ ولا في السّماءِ وهُوَ السَّمِيعُ العَلِيمُ (ثلاثاً) .
ولا حَوْلَ ولا قُوَّةَ إِلاّ باللهِ العَلِيِّ العَظِيمِ (ثلاثاً) .
وصلّى الله على سَيِّدنَا مُحَمَّدٍ وعَلَى آَلِهِ وصَحْبِهِ وسَلَّم والحَمْدُ للهِ رَبِّ العَالَمِينَ .
@KetabTasavof
حـزب البحر لسيدي أبي الحسن الشاذلي
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمد لله رب العالمين والصلاة والسلام على سيدنا محمد وعلى آله وصحبه أجمعين
اللهمّ يا عليُّ يا عظيمُ يا حليمُ يا عليم أنتَ ربّي ، وعلمُكَ حَسْبي ، فَنِعْمَ الربُّ ربّي ، ونِعْمَ الحسْبُ حسبِي تَنصُر مَنْ تشاء وأنتَ العزيزُ الرحيمُ ، نَسْألكَ العصمةَ في الحركاتِ والسّكَنَاتِ والكَلِمَاتِ والإرَادَاتِ والخَطَرَاتِ مِنَ الشُّكُوكِ والظُّنُونِ والأَوْهَامِ السَّاتِرةِ للقلوبِ عنْ مطالعةِ الغيوبِ ، فقدْ ابْتُلِيَ المُؤمِنونَ وزُلْزِلُوا زِلْزَالاً شَديداً وإذ يقولُ المُنافِقونَ والذين في قُلُوبِهمْ مَرَضٌ ما وعَدَنا اللهُ ورسولُهُ إلا غُرورَاً . فثبّتنا وانْصُرْنَا وسَخّرْ لَنَا هذا البَحْرَ كَمَا سَخَّرتَ البَحْرَ لمُوسَى وسَخَّرْتَ النَّارَ لإبراهيمَ ، وسَخَّرْتَ الجِبالَ والحدِيدَ لدَاوُدَ ، وسخّرت الرِّيحَ والشّياطينَ والجِنَّ لِسُلَيمان َ، وسَـخِّرْ لنـا كـلَّ بحرٍ هو لَكَ في الأرضِ والسماءِ والمُلكِ والمَلَكـُوت وبحرِ الدنيا وبحرِ الآخـرةِ ، وسَـخِّرْ لنَا كـلَّ شيءٍ ، يا مَـنْ بِيدِهِ مَلَكُـوتُ كـلِّ شَيء كهيعص كهيعص كهيعص انصُرنَا فإنَّكَ خيرُ النّاصِرِينَ، وافتَحْ لنَا فإنّكَ خيرُ الفَاتِحينَ ، واغفِرْ لنَا فإنَّكَ خيرُ الغَافِرينَ ، وارحَمْنا فإنّكَ خيرُ الرّاحِمينَ ، وارزُقنا فإنّكَ خيرُ الرّازِقينَ ، واهْدِنَا ونَجِّنَا مِنَ القَوْمِ الظَّالِمِينَ ، وهَبْ لنَا رِيحاً طيّبةً كما هيَ في عِلمِكَ ، وانشُرْها علينا مِنْ خَزَائِنِ رحمتِكَ ، واحمِلْنَا بِها حَمْلَ الكرامةِ معَ السّلامةِ والعافيةِ في الدّينِ والدُّنيا والآخرةِ إنّكَ على كلِّ شيءٍ قدير. اللهمَّ يَسِّرْ لنا أُمُورَنَا معَ الرّاحةِ لقلوبِنَا وأَبدانِنَا ، والسلامةِ والعافيةِ في دِينِنا ودُنْيانا وكُنْ لنا صَاحِباً في سَفَرِنا، وخلِيفةً في أهلِنَا، واطْمِسْ على وُجوهِ أَعدائِنَا وامْسَخْهُم على مكَانَتِهِم فلا يستَطيعون المُضِيَّ ولا المَجِيءَ إلينا ولو نشاءُ لطَمَسْنَا على أعيُنِهم فاستَبَقوا الصّراطَ فأَنَّى يُبصِرونَ ، ولو نشاءُ لمَسَخْنَاهُم على مكانَتِهِم فما اسْتَطاعوا مُضِيّاً ولا يَرجِعُون . يس · وَالْقُرْءَانِ الْحَكِيمِ · إِنَّكَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ · عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ · تَنْـزِيلَ الْعَزِيزِ الرَّحِيمِ · لِتُنْذِرَ قَوْمًا مَـا أُنْذِرَ آبَاؤُهُمْ فَهُـمْ غَافِـلُونَ · لَقَدْ حَقَّ الْقَوْلُ عَلَى أَكْثَرِهِمْ فَهُمْ لا يُؤْمِنُونَ · إِنَّا جَعَلْنَا فِي أَعْنَاقِهِمْ أَغْلالاً فَهِيَ إِلَى الأَذْقَانِ فَهُمْ مُقْمَحُونَ · وَجَعَلْنَا مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَيْنَاهُمْ فَهُمْ لا يُبْصِرُونَ. شَاهَتْ الوُجُوهُ شَاهَتْ الوُجُوهُ ، شَاهَتْ الوُجُوهُ وَعَنَتْ الوُجُوهْ للحَيِّ القَيُّومِ وقد خَابَ مَنْ حَمَلَ ظُلْماً . طس- طسم- حمعسق. مَرَجَ البحْرَينِ يلتقيانِ بينهُمَا بَرْزَخٌ لا يَبْغِيَان حم حم حم حم حم حم حم حُمّ الأَمْرُ وجاءَ النّصرُ فعلينا لا يُنْصَرون . [حم · تَنْزِيلُ الْكِتَابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ · غَافِرِ الذَّنْبِ وَقَابِلِ التَّوْبِ شَدِيدِ الْعِقَابِ ذِي الطَّوْلِ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ إِلَيْهِ الْمَصِيرُ] [غافر/1-3].
بسم الله بابنا ، تبارك حيطاننا ، يس سقفنا ، كهيعص كفايَتُنَا ، حمعسق حِمَايَتُنَا فَسَيكْفيكَهم الله وهو السميع العليم (ثلاثاً).
سترُ العَرشِ مَسْبُولٌ علينَا وعَيْنُ اللهِ ناظِرَةٌ إلينَا ، بِحَوْلِ اللهِ لا يُقْدَرُ علينا واللهُ مِنْ وَرَائِهِمْ مُحِيطٌ. بلْ هوَ قُرآنٌ مَجيدٌ . في لَوحٍ مَحفوظٍ فاللهُ خيرٌ حَافِظَاً وهو أرحمُ الرَّاحِمينَ (ثلاثاً) .
إنَّ ولِيّيَ اللهُ الذي نَزَّلَ الكِتَابَ وهُوَ يَتَوَلّى الصّالِحيَن (ثلاثاً) .
حَسْبِيَ اللهُ لا إِلَهَ إِلاّ هُوَ عَلَيهِ تَوَكَّلْتُ وهُوَ رَبُّ العَرْشِ العَظِيمِ (ثلاثاً) .
بِسمِ الله الذي لا يَضُرُّ مَعَ اسْمِهِ شَيءٌ في الأرضِ ولا في السّماءِ وهُوَ السَّمِيعُ العَلِيمُ (ثلاثاً) .
ولا حَوْلَ ولا قُوَّةَ إِلاّ باللهِ العَلِيِّ العَظِيمِ (ثلاثاً) .
وصلّى الله على سَيِّدنَا مُحَمَّدٍ وعَلَى آَلِهِ وصَحْبِهِ وسَلَّم والحَمْدُ للهِ رَبِّ العَالَمِينَ .
@KetabTasavof
Переслал из:کتاب تصوف
20.02.202514:15
مجموعه أدعية وأوراد / حزب البحر للشّاذلي / حزب البر للشّاذلي أوراد أبي السّعود العمادي .عربی.خطی...
@KetabTasavof
@KetabTasavof
Не удалось получить доступ
к медиа контенту
к медиа контенту
17.02.202510:22
تصویر یک مغ در منطقه باستانی گوردخمه دکان داود سه کیلومتری شهرستان سرپل ذهاب در استان کرمانشاه
🔷قدمت این گور دخمه را بعضی از محققین به دوره مادها می رسانند.
🔶این گوردخمه در نظر یارسان ها بسیار مقدس و جز اماکن زیارتی آنها است و آن را با داود کوسوار که جز هفت تن و دلیل و رهبر جامعه یاری بوده مرتبط می دانند.
🔺{...ظاهرا برگردان سنتی کوی 《کور》است. این واژه از 《کو ku》به معنای 👈《دیدن》مشتق می شود. از این رو، در اصل 《پیش بین》را تبیین می کند. }(کتاب مغان در تاریخ باستان هایده معیری ص ۲۹)
پ ن ۱ : کوی ها جز روحانیون آیین های پیشازردشتی در ایران باستان می باشند.
پ ن ۲: نام واژه کوی از واژه 《کوku》به معنی دیدن است. که خانم معیری به مانند محققین غربی معنی اصطلاحی 《پیش بین》 را برای آن پیشنهاد می کنند. البته اگر این محققین غربی و خانم معیری به ادامه این سنت کهن و انتقالش به دوره اسلامی توجه می نمودند. شاید واژه مناسب تری برای 《کوی》 در بین یارسان ها می یافتند و آن 《دیده دار》 است.
@soltannasir
🔷قدمت این گور دخمه را بعضی از محققین به دوره مادها می رسانند.
🔶این گوردخمه در نظر یارسان ها بسیار مقدس و جز اماکن زیارتی آنها است و آن را با داود کوسوار که جز هفت تن و دلیل و رهبر جامعه یاری بوده مرتبط می دانند.
🔺{...ظاهرا برگردان سنتی کوی 《کور》است. این واژه از 《کو ku》به معنای 👈《دیدن》مشتق می شود. از این رو، در اصل 《پیش بین》را تبیین می کند. }(کتاب مغان در تاریخ باستان هایده معیری ص ۲۹)
پ ن ۱ : کوی ها جز روحانیون آیین های پیشازردشتی در ایران باستان می باشند.
پ ن ۲: نام واژه کوی از واژه 《کوku》به معنی دیدن است. که خانم معیری به مانند محققین غربی معنی اصطلاحی 《پیش بین》 را برای آن پیشنهاد می کنند. البته اگر این محققین غربی و خانم معیری به ادامه این سنت کهن و انتقالش به دوره اسلامی توجه می نمودند. شاید واژه مناسب تری برای 《کوی》 در بین یارسان ها می یافتند و آن 《دیده دار》 است.
@soltannasir
13.02.202515:08
فرا رسیدن میلاد باسعادت یگانه منجی بشریت، ختم ولایت خاصه محمدیه، صاحب مقام قطبیت کبری، سلطان نصیر، اباصالح المهدی، بقیه الله الاعظم، ولی عصر، حضرت حجت بن الحسن العسکری روحی و ارواحنا له الفدا بر همه شیعیان و محبین و منتظران ظهور حضرتش مبارک باد.
@soltannasir
@soltannasir
Переслал из:
اندیشکده مطالعات یهود
24.02.202506:27
✡️ متن کامل گزارش مهم «جک پارسونز؛ پدر صنعت موشکی آمریکا چگونه کشته شد؟» را در آدرس زیر بخوانید:
👉 https://jscenter.ir/other-topics/jewish-celebrities/23432
✅ اندیشکدهٔ مطالعات یهود:
🇮🇷👉 @jscenter
👉 https://jscenter.ir/other-topics/jewish-celebrities/23432
✅ اندیشکدهٔ مطالعات یهود:
🇮🇷👉 @jscenter
21.02.202506:37
خواننده گرامی توجه نماید بنده نگفتم جیم به خ مبدل شده است. بلکه چون آقایان از دست یابی به ملک الموکلین جیم ناتوانند. حلقه خ بسته اند. اینکه چرا ؟! شاید دلیلش این باشد که یکی از ملک الموکلین حرف خ در دست فردی از افراد این حلقه است.
گروهی از اهل حق هم با جناب میرعبدل علیشاه خراسانی و آن حلقه همکاری می کنند. آنها جناب میرعبدل علیشاه خراسانی را بش دار از ذات خاتون رمزبار می دانند.
جالب است بدانید گروهی از باطن داران این حلقه برای جناب میرعبدل علیشاه خراسانی سالها پیش چند کرکس که هما نامیده می شود (با هما افسانه ای اشتباه نشود.) تهیه نمودند. کمتر از یک سال قبل از حوادث اواخر شهریور ۱۴۰۱ یک یا دوتا از این پرندگان از دنیا رفتند و دیده داران آن حلقه آن را نشانه ای بر وقوع حوادثی بد گرفتند. شهریور ۱۴۰۱ شد آنچه که شد.
در پایان باید سخنی با آقایان بگویم وقتی ما در مورد شما اینقدر می دانیم بلکه بیشتر از آنچه نوشته شد می دانیم پس قبالیست های جحود داخل و خارج کشور هم در مورد شما خوب می دانند. بیشتر از این باید مواظب دشمنان جنی و انسی تان باشید.
@soltannasir
گروهی از اهل حق هم با جناب میرعبدل علیشاه خراسانی و آن حلقه همکاری می کنند. آنها جناب میرعبدل علیشاه خراسانی را بش دار از ذات خاتون رمزبار می دانند.
جالب است بدانید گروهی از باطن داران این حلقه برای جناب میرعبدل علیشاه خراسانی سالها پیش چند کرکس که هما نامیده می شود (با هما افسانه ای اشتباه نشود.) تهیه نمودند. کمتر از یک سال قبل از حوادث اواخر شهریور ۱۴۰۱ یک یا دوتا از این پرندگان از دنیا رفتند و دیده داران آن حلقه آن را نشانه ای بر وقوع حوادثی بد گرفتند. شهریور ۱۴۰۱ شد آنچه که شد.
در پایان باید سخنی با آقایان بگویم وقتی ما در مورد شما اینقدر می دانیم بلکه بیشتر از آنچه نوشته شد می دانیم پس قبالیست های جحود داخل و خارج کشور هم در مورد شما خوب می دانند. بیشتر از این باید مواظب دشمنان جنی و انسی تان باشید.
@soltannasir
19.02.202509:06
مقاله دهدار شیرازی و نقد عقاید نقطویه
نویسنده : استاد علیرضا ذکاوتی قراگزلو
پ ن : در این مقاله هم جناب ذکاوتی قراگزلو اینگونه می گویند که محمود دهدار شیرازی متخلص به عیانی ابتدا از درویشان نقطوی بوده و سپس از آنها بریده و مطالبی در نقد آنها نوشته است.
https://t.me/DAYERATOL_MAAREF
نویسنده : استاد علیرضا ذکاوتی قراگزلو
پ ن : در این مقاله هم جناب ذکاوتی قراگزلو اینگونه می گویند که محمود دهدار شیرازی متخلص به عیانی ابتدا از درویشان نقطوی بوده و سپس از آنها بریده و مطالبی در نقد آنها نوشته است.
https://t.me/DAYERATOL_MAAREF
17.02.202509:41
تصویر یک مغ با شاخه های برسم در دست بر روی یک پلاک زرین متعلق به قرن چهارم پیش از میلاد (دوره هخامنشیان) یافت شده در گنجینه آکسوس (آمودریا)
{...ارسطو در بخش شانزدهم از کتاب ماورا الطبیعه که بنا بر نظر ییگر یکی از قدیمی ترین بخش های این اثر است، مغان را با فرسیدس، امپدوکلس، و آناکساگوراس و دیگر فیلسوفان یونانی قرن های ششم و پنجم قیاس می کند، ولی این مقایسه هیچ مفهوم قابل ملاحظه ای در حوزه رویدادشماری مطلق و نسبی ندارد. از سوی دیگر، ارسطو که با پلینی توافق نظر دارد، در جلد نخست کتاب درباره فلسفه می نویسد که مغان قدمت بیشتری نسبت به 👈مصری ها دارند. دیوگنس لائرسی در زندگی نامه فیلسوفان بزرگ این مطلب را تایید می کند. }(کتاب زردشت در تاریخ، گراردو نیولی، ترجمه مهدیه چراغیان نشر پارسه ص ۱۲۱)
@soltannasir
{...ارسطو در بخش شانزدهم از کتاب ماورا الطبیعه که بنا بر نظر ییگر یکی از قدیمی ترین بخش های این اثر است، مغان را با فرسیدس، امپدوکلس، و آناکساگوراس و دیگر فیلسوفان یونانی قرن های ششم و پنجم قیاس می کند، ولی این مقایسه هیچ مفهوم قابل ملاحظه ای در حوزه رویدادشماری مطلق و نسبی ندارد. از سوی دیگر، ارسطو که با پلینی توافق نظر دارد، در جلد نخست کتاب درباره فلسفه می نویسد که مغان قدمت بیشتری نسبت به 👈مصری ها دارند. دیوگنس لائرسی در زندگی نامه فیلسوفان بزرگ این مطلب را تایید می کند. }(کتاب زردشت در تاریخ، گراردو نیولی، ترجمه مهدیه چراغیان نشر پارسه ص ۱۲۱)
@soltannasir
13.02.202507:53
بیخود نیست از وی بعضا با عنوان گورباچف ایران یاد می کنند.
@soltannasir
@soltannasir
Переслал из:اندیشکده مطالعات یهود
24.02.202506:27
✡️ جک پارسونز؛ پدر صنعت موشکی آمریکا چگونه کشته شد؟ (١)
1️⃣ در ۱۷ ژوئن ۱۹۵۲، انفجاری در پاسادنای کالیفرنیا، ساختمانی قدیمی در یک راستهٔ اعیان‌نشین این شهر را منهدم کرد.
2️⃣ فضای داخلی خانه بر اثر آزمایش علمی اشتباه از هم پاشیده شد. در میان بقایای خانه که بر اثر انفجار به بیرون پرتاب شدند، صفحاتی پراکنده بود که با نمادهایی مانند #پنتاگرام و متونی به زبان‌هایی ناآشنا پوشیده شده بود.
3️⃣ روی زمین جسد مردی بود، در برکه‌ای از خون، که صورتش نیمه‌دریده و بدنش متلاشی بود. این مرد #جک_پارسونز ۳۷ ساله بود: پدر علم موشکی مدرن آمریکا.
4️⃣ «جک پارسونز» یکی از تاثیرگذارترین چهره‌ها در تاریخ برنامهٔ فضایی آمریکا بود. او همچنین یک #مارکسیست بود که در برهه‌ای به جاسوسی برای #اسرائیل متهم شد و شیفتگی عمیقی به #علوم_غریبه داشت.
5️⃣ علاقهٔ او به ماوراءالطبیعه بسیار فراتر از #جادوگری و #طالع‌بینی بود. در سال ۱۹۳۹، پارسونز و همسرش، آموزه‌های سازمان شبه‌ماسونی Ordo Templi Orientis یا «OTO» را پذیرفتند، سازمانی که مرکز اصلی تبلیغ مذهب جدید آلیستر کراولی به اسم #تلما (Thelema) بود.
6️⃣ #آلیستر_کراولی تعلیم داد که هدف اصلی یک پیرو آیین تلما دستیابی به وضعیتی بالاتر از وجود با پذیرش «ارادهٔ واقعی» یا هدف نهایی فراتر از خودخواهی یا منیّت است. در تعقیب این هدف، بسیاری از جنبه‌های زندگی پارسونز، مرزهای بین «علم آکادمیک» و «علوم غریبه» را از بین برد. او به‌عنوان یک تلمیت، #جادوی_آیینی، از جمله بیرون‌کردنِ عناصر ناخالص با پنتاگرام، فراخوانی قدرت «فرشتهٔ نگهبان مقدس» و «عبادت روزانهٔ خورشید» را انجام می‌داد.
✅ اندیشکدهٔ مطالعات یهود:
🇮🇷👉 @jscenter
1️⃣ در ۱۷ ژوئن ۱۹۵۲، انفجاری در پاسادنای کالیفرنیا، ساختمانی قدیمی در یک راستهٔ اعیان‌نشین این شهر را منهدم کرد.
2️⃣ فضای داخلی خانه بر اثر آزمایش علمی اشتباه از هم پاشیده شد. در میان بقایای خانه که بر اثر انفجار به بیرون پرتاب شدند، صفحاتی پراکنده بود که با نمادهایی مانند #پنتاگرام و متونی به زبان‌هایی ناآشنا پوشیده شده بود.
3️⃣ روی زمین جسد مردی بود، در برکه‌ای از خون، که صورتش نیمه‌دریده و بدنش متلاشی بود. این مرد #جک_پارسونز ۳۷ ساله بود: پدر علم موشکی مدرن آمریکا.
4️⃣ «جک پارسونز» یکی از تاثیرگذارترین چهره‌ها در تاریخ برنامهٔ فضایی آمریکا بود. او همچنین یک #مارکسیست بود که در برهه‌ای به جاسوسی برای #اسرائیل متهم شد و شیفتگی عمیقی به #علوم_غریبه داشت.
5️⃣ علاقهٔ او به ماوراءالطبیعه بسیار فراتر از #جادوگری و #طالع‌بینی بود. در سال ۱۹۳۹، پارسونز و همسرش، آموزه‌های سازمان شبه‌ماسونی Ordo Templi Orientis یا «OTO» را پذیرفتند، سازمانی که مرکز اصلی تبلیغ مذهب جدید آلیستر کراولی به اسم #تلما (Thelema) بود.
6️⃣ #آلیستر_کراولی تعلیم داد که هدف اصلی یک پیرو آیین تلما دستیابی به وضعیتی بالاتر از وجود با پذیرش «ارادهٔ واقعی» یا هدف نهایی فراتر از خودخواهی یا منیّت است. در تعقیب این هدف، بسیاری از جنبه‌های زندگی پارسونز، مرزهای بین «علم آکادمیک» و «علوم غریبه» را از بین برد. او به‌عنوان یک تلمیت، #جادوی_آیینی، از جمله بیرون‌کردنِ عناصر ناخالص با پنتاگرام، فراخوانی قدرت «فرشتهٔ نگهبان مقدس» و «عبادت روزانهٔ خورشید» را انجام می‌داد.
✅ اندیشکدهٔ مطالعات یهود:
🇮🇷👉 @jscenter
21.02.202506:33
به نظر بنده باید بین شاگردان مرحوم میرزا مهدی اصفهانی و سایر افرادی که علامه محمدرضا حکیمی آنها را جز اصحاب تفکیک دانسته اند فرق قائل شد.
فردی چون مرحوم علامه سید ابوالحسن حافظیان و بعضی شاگردانشان و یا بعضی از افرادی که جز شاگردان با واسطه مرحوم آیت الله سید موسی زرآبادی بوده اند. وسعت مشربشان از شاگردان مستقیم و اتباع میرزا مهدی اصفهانی بیشتر بوده است.
@soltannasir
فردی چون مرحوم علامه سید ابوالحسن حافظیان و بعضی شاگردانشان و یا بعضی از افرادی که جز شاگردان با واسطه مرحوم آیت الله سید موسی زرآبادی بوده اند. وسعت مشربشان از شاگردان مستقیم و اتباع میرزا مهدی اصفهانی بیشتر بوده است.
@soltannasir
20.02.202514:20
در کتاب جامع السلوک نسخه ای از دعای حزب البحر وجود دارد که برای افرادی که چشمشان توانایی مطالعه نسخ خطی را ندارد قابل استفاده است.
فقیر بدستور استاد خویش در یکی از اربعینات به این دعا ملتزم بودم.
@soltannasir
فقیر بدستور استاد خویش در یکی از اربعینات به این دعا ملتزم بودم.
@soltannasir
19.02.202509:06
مقاله پژوهشی تاریخی درباره خاندان مهاجر دهدار در عصر صفوی
نویسندگان : عباس زارعی مهرورز ، علی رضا علی صوفی
پ ن : در این مقاله نویسندگان محمود دهدار شیرازی متخلص به عیانی استاد مسلم علوم غریبه و خفیه را از درویشان نقطوی و مرید شیخ ابوالقاسم امری شیرازی از مشایخ و بزرگان نقطوی می دانند.
https://t.me/DAYERATOL_MAAREF
نویسندگان : عباس زارعی مهرورز ، علی رضا علی صوفی
پ ن : در این مقاله نویسندگان محمود دهدار شیرازی متخلص به عیانی استاد مسلم علوم غریبه و خفیه را از درویشان نقطوی و مرید شیخ ابوالقاسم امری شیرازی از مشایخ و بزرگان نقطوی می دانند.
https://t.me/DAYERATOL_MAAREF
13.02.202516:47
تصویر منسوب به عارف کامل شیخ کبیر صدرالدین قونوی پسر همسر دوم محی الدین ابن عربی و جانشین ابن عربی
فرازی از وصیت وی: 👇
{..و یاران و اصحاب خویش را وصیت می کنم که پس از من در مشکلات معارف ذوقی_البته بر مجمل و کوتاه آنها_ فرو نروند، بلکه بسنده کنند بر اندیشه در آنچه از آن معارف که تصریح دارد و منصوص و روشن است، نه در آنچه که غیر آشکار و صریح است به وسیله تاویل و برگرداندن فهمیدن، خواه آن در مطالب من باشد و یا در مطالب شیخ [محی الدین] رضی الله عنه، چون این [باب] پس از من بسته و بازداشته شده است؛ لذا سخنی از ذوق[و مکاشفه]هیچ کس نپذیرند، مگر کسی از آنان که👈 امام محمد مهدی علیه السلام را درک کرده باشد، سلام مرا به او برساند و از او _آنچه از معارف را که بیان می کند_ فرا گیرد. و اکنون پس از آنکه بسنده بر صریح و آشکار از سخن و تالیفات من و تالیفات شیخ کردند، چنگ به کتاب و سنت و اجماع مسلمانان زنند و مداومت بر ذکر و مشغول بودن به خالی کردن دل و توجه به سوی حضرت حق_به موجب آنچه که در رساله هادی مرشد بیان شده_ و گمان نیک به خداوند داشته باشند و سرگرم به علوم نظری و غیر نظری نشوند}(مقدمه ترجمه فکوک ص۳۳)
@soltannasir
فرازی از وصیت وی: 👇
{..و یاران و اصحاب خویش را وصیت می کنم که پس از من در مشکلات معارف ذوقی_البته بر مجمل و کوتاه آنها_ فرو نروند، بلکه بسنده کنند بر اندیشه در آنچه از آن معارف که تصریح دارد و منصوص و روشن است، نه در آنچه که غیر آشکار و صریح است به وسیله تاویل و برگرداندن فهمیدن، خواه آن در مطالب من باشد و یا در مطالب شیخ [محی الدین] رضی الله عنه، چون این [باب] پس از من بسته و بازداشته شده است؛ لذا سخنی از ذوق[و مکاشفه]هیچ کس نپذیرند، مگر کسی از آنان که👈 امام محمد مهدی علیه السلام را درک کرده باشد، سلام مرا به او برساند و از او _آنچه از معارف را که بیان می کند_ فرا گیرد. و اکنون پس از آنکه بسنده بر صریح و آشکار از سخن و تالیفات من و تالیفات شیخ کردند، چنگ به کتاب و سنت و اجماع مسلمانان زنند و مداومت بر ذکر و مشغول بودن به خالی کردن دل و توجه به سوی حضرت حق_به موجب آنچه که در رساله هادی مرشد بیان شده_ و گمان نیک به خداوند داشته باشند و سرگرم به علوم نظری و غیر نظری نشوند}(مقدمه ترجمه فکوک ص۳۳)
@soltannasir
Переслал из:
خرمگس
13.02.202507:52
آقای پزشکیان متوجه نیست و البته انتظاری هم از ایشان نیست چرا که کلا با مفاهیم ابتدایی علم سیاست در جهان جدید هم بیگانه است، اما بیان این دست سخنان از زبان رئیس‌جمهور کشور آن هم در شرایطی که آمریکا و اسرائیل تمام دشمنان منطقه‌ای برای تجزیه و واگرایی فرهنگی میان ایرانیان متحد شده‌اند، بسیار خطرناک است.
فدرالیسم و حکومت محلی و واگذاری دولت به طوایف و اقوام مختلف که چند سالی است شنیده می‌شود، نه تنها راه توسعه اقتصادی کشور نیست بلکه تنها نتیجه‌ای که دارد رشد و گسترش گروه‌های مافیایی محلی برای غارت بیشتر منابع کشور است.
نمونه این عمل را می‌توان در طرح به غایت شکست خورده و فسادپرور شوراهای شهر و روستا مشاهده کرده که بعد ربع قرن نه تنها مشکلی از مشکلات کشور و استانها و شهرهای مختلف کشور را حل نکرده بلکه دریچه‌های بسیار نوین و خلاقانه‌ای برای رانت و فساد برخی فرصت‌طلبان ایجاد کرده است.
ایران برای توسعه نه به واگرایی بلکه همگرایی بیشتر نیازمند است و حتی انتخابات مجلس هم باید از مدل شهرستانی و قومی-طایفه‌ای (که هم به شدت فساد است و هم خطرات بسیار برای امنیت ملی ایجاد می‌کند) به مدل استانی تغییر یابد.
@kharmagaas
فدرالیسم و حکومت محلی و واگذاری دولت به طوایف و اقوام مختلف که چند سالی است شنیده می‌شود، نه تنها راه توسعه اقتصادی کشور نیست بلکه تنها نتیجه‌ای که دارد رشد و گسترش گروه‌های مافیایی محلی برای غارت بیشتر منابع کشور است.
نمونه این عمل را می‌توان در طرح به غایت شکست خورده و فسادپرور شوراهای شهر و روستا مشاهده کرده که بعد ربع قرن نه تنها مشکلی از مشکلات کشور و استانها و شهرهای مختلف کشور را حل نکرده بلکه دریچه‌های بسیار نوین و خلاقانه‌ای برای رانت و فساد برخی فرصت‌طلبان ایجاد کرده است.
ایران برای توسعه نه به واگرایی بلکه همگرایی بیشتر نیازمند است و حتی انتخابات مجلس هم باید از مدل شهرستانی و قومی-طایفه‌ای (که هم به شدت فساد است و هم خطرات بسیار برای امنیت ملی ایجاد می‌کند) به مدل استانی تغییر یابد.
@kharmagaas
Переслал из:
خوانش آثارِ محمدعلی امیرمعزّی
24.02.202506:22
🔻محمدعلی امیرمعزی در جمکران!
دکتر محمدعلی امیرمعزی نقل می‌کند که در سال ۱۹۷۳، توسط دایی بزرگ پدری خود احضار شد. او برای دکتر فاش کرد که پنجاه سال قبل، وی به زیارت جمکران رفته است. پس از ورود به روستا، یک راهنما به او شهری زیرزمینی نشان داد که در آن یاران امام زمان پنهان زندگی می‌کنند.
ساکنان این شهر اسرارآمیز زنان و مردانی بودند که هر کدام از یکدیگر درخشش و زیبایی بیشتری داشتند.
همانطور که او به آنها خیره شده بود، جوانی ظهور کرد. به سمت او پیش رفت و شروع کرد به آموختن برخی از اسرار الهی به او. سپس ناگهان، خود را در کاروان خود و در میانه راه قم و تهران دید. یک هفته کامل گذشته بود! چه اتفاقی افتاده بود؟ همه‌اش یک رؤیا بود؟
آیا چنین شهری وجود دارد؟ مهمتر از همه، او از خود پرسید: آیا آن جوانی که با من صحبت کرد خود امام زمان بود؟ او که جرات بازگشت به جمکران را نداشت و اکنون در گرگ و میش زندگی خود است، خواهرزاده بزرگ خود را احضار کرد تا از او بخواهد به آنجا سفر کند و برای کشف این راز تلاش کند.
دکتر امیرمعزی وارد جمکران شد و با همان راهنما ملاقات کرد که اکنون مسن‌تر شده است. میزبان وی هر بار که سعی در طرح مسئله پنهان در قلمرو زمین داشت مودبانه موضوع را به مباحث الهیات، فلسفه و معانی مخفی نهفته در قرآن و روایات ائمه تغییر می داد. امیرمعزی که احساس سرما می‌کند و تب می‌کند، ناگهان فکر کرد از میزبانش شنیده است که به او می گوید: در اینجا، در جمکران، زمان طور دیگری می گذرد. ما اینجا در حوزه امام زمان هستیم.
سپس میزبان، او را به دیدار چهار همسایه برد. هر بار که امیرمعزی قصد داشت موضوع شهر پنهان را اعلام کند، میزبانان وی موضوع گفتگو را تغییر می‌دادند. روز که به شب تبدیل شد، او سوار مینی‌بوس شد و پانزده دقیقه سواری را به قم برد.
در حالت تب و خواب آلود، او شروع به دیدن مخلوطی عمیق از تصاویر کرد: دایی بزرگش، درهای سرداب، ساکنان حرم امام پنهان، صدای یکنواخت میزبانش، شعارهای مردان بی‌چهره در یک اتاق مبهم، صدای موتور مینی‌بوس ... .
سپس راننده او را بیدار کرد. چهارشنبه بود او روز یکشنبه وارد جمکران شده بود.
در بازگشت به تهران، او فهمید که خانواده‌اش چهار روز است که از او خبری ندارند. دایی بزرگش آن روز (دوشنبه) درگذشت.
منبع اصلی در توئیتر دکتر فرهاد قدوسی
@AmirMoezzi
دکتر محمدعلی امیرمعزی نقل می‌کند که در سال ۱۹۷۳، توسط دایی بزرگ پدری خود احضار شد. او برای دکتر فاش کرد که پنجاه سال قبل، وی به زیارت جمکران رفته است. پس از ورود به روستا، یک راهنما به او شهری زیرزمینی نشان داد که در آن یاران امام زمان پنهان زندگی می‌کنند.
ساکنان این شهر اسرارآمیز زنان و مردانی بودند که هر کدام از یکدیگر درخشش و زیبایی بیشتری داشتند.
همانطور که او به آنها خیره شده بود، جوانی ظهور کرد. به سمت او پیش رفت و شروع کرد به آموختن برخی از اسرار الهی به او. سپس ناگهان، خود را در کاروان خود و در میانه راه قم و تهران دید. یک هفته کامل گذشته بود! چه اتفاقی افتاده بود؟ همه‌اش یک رؤیا بود؟
آیا چنین شهری وجود دارد؟ مهمتر از همه، او از خود پرسید: آیا آن جوانی که با من صحبت کرد خود امام زمان بود؟ او که جرات بازگشت به جمکران را نداشت و اکنون در گرگ و میش زندگی خود است، خواهرزاده بزرگ خود را احضار کرد تا از او بخواهد به آنجا سفر کند و برای کشف این راز تلاش کند.
دکتر امیرمعزی وارد جمکران شد و با همان راهنما ملاقات کرد که اکنون مسن‌تر شده است. میزبان وی هر بار که سعی در طرح مسئله پنهان در قلمرو زمین داشت مودبانه موضوع را به مباحث الهیات، فلسفه و معانی مخفی نهفته در قرآن و روایات ائمه تغییر می داد. امیرمعزی که احساس سرما می‌کند و تب می‌کند، ناگهان فکر کرد از میزبانش شنیده است که به او می گوید: در اینجا، در جمکران، زمان طور دیگری می گذرد. ما اینجا در حوزه امام زمان هستیم.
سپس میزبان، او را به دیدار چهار همسایه برد. هر بار که امیرمعزی قصد داشت موضوع شهر پنهان را اعلام کند، میزبانان وی موضوع گفتگو را تغییر می‌دادند. روز که به شب تبدیل شد، او سوار مینی‌بوس شد و پانزده دقیقه سواری را به قم برد.
در حالت تب و خواب آلود، او شروع به دیدن مخلوطی عمیق از تصاویر کرد: دایی بزرگش، درهای سرداب، ساکنان حرم امام پنهان، صدای یکنواخت میزبانش، شعارهای مردان بی‌چهره در یک اتاق مبهم، صدای موتور مینی‌بوس ... .
سپس راننده او را بیدار کرد. چهارشنبه بود او روز یکشنبه وارد جمکران شده بود.
در بازگشت به تهران، او فهمید که خانواده‌اش چهار روز است که از او خبری ندارند. دایی بزرگش آن روز (دوشنبه) درگذشت.
منبع اصلی در توئیتر دکتر فرهاد قدوسی
@AmirMoezzi
20.02.202515:56
جناب میرعبدل علیشاه خراسانی که از نظر ما قطارکش آقایان خاکسار نیستند و از بزرگان ظاهری هستند و از بردن نامشان معذورم. (فافهم) و اطرافیانشان ایشان را قطارکش و پیر کامل در 👈شریعت👉 و طریقت می دانند. به جای حلقه ج (جیم) حلقه خ (خا) برای خویش بسته اند.
حلقه ایشان سه دور دارد. و هر دور خود به دو زیر دور تقسیم می شود.
دور اول ۳۴ نفر
زیر دور یک از دور اول شامل ۱۳ نفر می باشد.
زیر دور دو از دور اول شامل ۲۱ نفر می باشد.
دور دوم ۱۰۶ نفر
زیر دور اول از دور دوم شامل ۳۳ نفر می باشد.
زیر دور دو از دور دوم شامل ۷۳ نفر می باشد.
دور سوم متشکل از ۴۶۰ نفر می باشد.
زیر دور اول از دور سوم شامل ۹۷ نفر می باشد.
زیر دور دوم از دور سوم شامل ۳۶۳ نفر می باشد.
مجموع ۳۴ +۱۰۶+۴۶۰=۶۰۰ معادل خ
پ ن ۱ : کلماتی چون عصمت، شرق، ثمین، متنعم و...هم به حساب جمل معادل ۶۰۰ می شود.
پ ن ۲: جلسات حلقه خ در جمخانه های مخفی در نقاط مختلف استان طهران هر هفته برگزار می شود. گاه این جلسات با حضور خود ایشان برگزار می شود.
پ ن ۳ : این مطلب را برای خواص نوشتم .
@soltannasir
حلقه ایشان سه دور دارد. و هر دور خود به دو زیر دور تقسیم می شود.
دور اول ۳۴ نفر
زیر دور یک از دور اول شامل ۱۳ نفر می باشد.
زیر دور دو از دور اول شامل ۲۱ نفر می باشد.
دور دوم ۱۰۶ نفر
زیر دور اول از دور دوم شامل ۳۳ نفر می باشد.
زیر دور دو از دور دوم شامل ۷۳ نفر می باشد.
دور سوم متشکل از ۴۶۰ نفر می باشد.
زیر دور اول از دور سوم شامل ۹۷ نفر می باشد.
زیر دور دوم از دور سوم شامل ۳۶۳ نفر می باشد.
مجموع ۳۴ +۱۰۶+۴۶۰=۶۰۰ معادل خ
پ ن ۱ : کلماتی چون عصمت، شرق، ثمین، متنعم و...هم به حساب جمل معادل ۶۰۰ می شود.
پ ن ۲: جلسات حلقه خ در جمخانه های مخفی در نقاط مختلف استان طهران هر هفته برگزار می شود. گاه این جلسات با حضور خود ایشان برگزار می شود.
پ ن ۳ : این مطلب را برای خواص نوشتم .
@soltannasir
Переслал из:کتاب تصوف
20.02.202514:16
جامع السلوک
تألیف؛ حضرت امان الله نقشبندی مجددی
بسعی واهتمام : سیدعبدالله نقشبندی مجددی...
@KetabTasavof
تألیف؛ حضرت امان الله نقشبندی مجددی
بسعی واهتمام : سیدعبدالله نقشبندی مجددی...
@KetabTasavof
17.02.202515:48
این مقاله شادروان پرویز اذکایی را علاقه مندان مطالعه نمایند. استاد اذکایی شواهدی را نشان می دهند که مادها برخلاف نقل هرودوت که آنها را شش خاندان می داند.👈 هفت خاندان می باشند. ایشان قبیله ساگارتی را قبیله یا خاندان هفتم ماد می داند.
مغان بر طبق نقل هرودوت یکی از شش _یا هفت به اعتقاد جناب اذکایی _ خاندان ماد بودند.
اما اینکه چرا به طور عموم به روحانیون ادیان ایرانی مغ و جمع آن مغان می گفته اند. محل بحث و تامل بسیاری از محققین ایران شناس بوده است. بعضی محققین با توجه به انحصار خاندانی نام مغان در یک قبیله ماد، _بر اساس نقل هرودوت_ و اینکه شواهد دیگر نشان می دهد گستره مغان بیش از آن بوده نقل هرودوت را ضعیف و غیر معتبر دانسته اند.
شاید بتوان پاسخ این مشکل را اینگونه داد که مغان به دو دسته چکیده و چسبیده تقسیم می شدند. چکیده قبیله مغان یکی از شش _یا هفت_ خاندان مادی بودند و چسبیده دیگرانی هستند که با سلوک وارد جرگه مغان می شدند و می توانستند بعضی وظایف دینی مربوط به مغان را انجام بدهند.
پ ن در بین جامعه زردشتیان نیز موبدان، کاملا منشا نژادی دارند و تنها افرادی می توانند موبد شوند که از نسل موبدان باشند. و یک فردی زردشتی که از نسل موبدان نیست می تواند با آموزش نزد موبدان به منسب موبدیاری برسند. اما هرگز موبد نمی شود. و البته موبدیار می تواند بخشی از مراسم و وظایف موبد را انجام بدهد اما مناسک اصلی تنها توسط موبد انجام می شود.
@soltannasir
مغان بر طبق نقل هرودوت یکی از شش _یا هفت به اعتقاد جناب اذکایی _ خاندان ماد بودند.
اما اینکه چرا به طور عموم به روحانیون ادیان ایرانی مغ و جمع آن مغان می گفته اند. محل بحث و تامل بسیاری از محققین ایران شناس بوده است. بعضی محققین با توجه به انحصار خاندانی نام مغان در یک قبیله ماد، _بر اساس نقل هرودوت_ و اینکه شواهد دیگر نشان می دهد گستره مغان بیش از آن بوده نقل هرودوت را ضعیف و غیر معتبر دانسته اند.
شاید بتوان پاسخ این مشکل را اینگونه داد که مغان به دو دسته چکیده و چسبیده تقسیم می شدند. چکیده قبیله مغان یکی از شش _یا هفت_ خاندان مادی بودند و چسبیده دیگرانی هستند که با سلوک وارد جرگه مغان می شدند و می توانستند بعضی وظایف دینی مربوط به مغان را انجام بدهند.
پ ن در بین جامعه زردشتیان نیز موبدان، کاملا منشا نژادی دارند و تنها افرادی می توانند موبد شوند که از نسل موبدان باشند. و یک فردی زردشتی که از نسل موبدان نیست می تواند با آموزش نزد موبدان به منسب موبدیاری برسند. اما هرگز موبد نمی شود. و البته موبدیار می تواند بخشی از مراسم و وظایف موبد را انجام بدهد اما مناسک اصلی تنها توسط موبد انجام می شود.
@soltannasir
13.02.202516:10
@soltannasir
هو الحی القیوم
{دو ملاقات و تشرف عارف کامل شیخ اکبر محمد محی الدین ابن عربی با حضرت حجت ارواحنا له الفدا به نقل از فتوحات مکیه }
حکایت اول که بسیار معروف است ملاقات شیخ با حضرتش در فاس از شهرهای مراکش است که در دو موضع از فتوحات نقل شده است : 👇
{...اما ختم ولایت محمدی، خاص مردی از 👈عرب است که از حیث تبار و کرم و بخشش، ارجمندترینشان می باشد و او، هم اکنون و در زمان ما وجود دارد و بر او در سال پانصد و نود و پنج آگاهی یافته و شناختمش و نشانه و علامتی را که در او بود و خداوند از دیدگان بندگانش آن را پنهان داشته بود دیدم، آن علامت را برایم در شهر 《فاس》 آشکار و معلوم داشت تا آن که 《خاتم الولایه=مُهر ختم ولایت》را از او مشاهده کردم؛ او خاتم نبوت مطلقه، یعنی ولایت خاصه است، بسیاری از مردمان او را نمی شناسند، خداوند او را به اهل انکار بر او، در آنچه از حقایق که بدانها در مقام سرّش _از علم به او تعالی_ تحقق و ثبوت می یابد، آزمایش و امتحان کرده است، و همان گونه که خداوند نبوت تشریع را به محمد صلی الله علیه وسلم ختم کرده است، همین طور ولایتی را که از وارثان محمدی حصول می یابد_نه ولایتی که از دیگر انبیا حاصل می آید_به ختم محمدی ختم کرده است، زیرا از اولیا کسانی اند که ابراهیم و موسی و عیسی علیه السلام را ارث می برند، اینان بعد از این ختم محمدی موجود می شوند، و پس از او 👈 هیچ ولی ای بر قلب محمد صلی الله علیه وسلم پدید نمی آید، این معنی ختم ولایت محمدی می باشد. }(ترجمه فتوحات مکیه باب هفتاد و سوم جلد ۶ ص ۱۸۵)
{ اما ختم ولایت محمدی که ختم خاص ولایت امت محمد را که ظاهر است می باشد، پس در تحت حکم ختمتیش 👈عیسی و 👈غیر عیسی از الیاس و خَضِر و هر ولی خدا از ظاهر امت داخل است، بنابراین عیسی_ اگر چه خود ختم است_ اما تحت ختم این خاتم محمدی علیه و علیهم السلام می باشد.
داستان این خاتم محمدی را در شهر فاس از شهرهای مغرب، در سال پانصد و نود و چهار دانستم، (زمانی که شیخ تنها ۳۴ سال سن داشت) حق تعالی او را به من شناسانید و علامت و نشانه اش را به من عطا کرد، اما 👈نامش را نمی برم. }(ترجمه فتوحات مکیه باب ۳۸۲ جلد ۱۲ صص ۷۰۱ و ۷۰۲)
پ ن : هر چند که تاریخ این دو حکایت با هم یک سال اختلاف دارد اما به نظر یک ملاقات و تشرف می باشد.
حکایت دوم : 👇
{... پس از آن تاریخ برای سیاحت به سوی ساحل بحر محیط بیرون شدم و همراهم مردی بود که خرق عادت مردان صالح را انکار می ورزید، وارد مسجد مخروبه ای شدم تا به تنهایی من و هم سفرم نماز ظهر به جا آوریم، ناگاه گروهی از سائحان و مردان الهی را که منقطع از خلق اند دیدم که بر ما وارد شدند و همانند ما می خواستند در آن مسجد نماز به جای آورند در میانشان همان مردی بود که در دریا با من تكلم نمود و به من گفته شد «خَضِر» است و در میان آنان مردی بود 👈بسیار جلیل القدر که 👈منزلتش از او [یعنی از خضر] بیشتر بود و پیش از این بین من و آن مرد اجتماع و نشست و دوستی بود، برخاستم و بر او سلام گفتم جواب سلامم را داد و از ملاقاتم اظهار 👈فرح و خوشحالی کرد، به پیش ایستاد و نماز جماعت را با او برگزار کردیم، چون از نماز فارغ شده 👈امام بیرون رفت و من هم از پی اش بیرون شدم او به جانب در مسجد شده و در مسجد در جانب غربی مشرف بر دریای محیط - به موضعی که به نام بکه نامیده می شود - بود.
برخاستم و در معیتش (معیت امام) صحبت کنان تا در مسجد رفتم، ناگاه آن مردی را که گفتم «خَضر» است دیدم که حصیر محراب مسجد را گرفته و در هوا ـ به مقدار هفت ذرع از زمین - گسترده و بر روی حصیر - در هوا - ایستاده و نماز نافله به جا می آورد، به دوستم که (منکر خرق عادات) بود :گفتم آیا این مرد را نمی بینی که چکار می کند؟ به من گفت برو به نزدش و از او بپرس! دوستم را آنجا گذاردم و سوی او شدم چون از نمازش فارغ شد بر او سلام کردم ...
به من گفت: ای فلانی آنچه را که دیدی جز درباره این منکر انجام ندادم، و اشاره به سوی دوستم که منکر خرق عادات بود کرد، و در حالی که خودش (خضر) در صحن مسجد نشسته بود و به او می نگریست تا (منکر) بداند که خداوند هر چه را خواهد ـ با هرکه خواهد_ انجام می دهد روی را به جانب منکر برگرداندم و بدوگفتم: چه میگویی؟ گفت: پس از دیدن چه می شود گفت؟ پس از آن به سوی او _که بر در مسجد منتظرم بود - بازگشتم و قدری سخن گفتم و سپس بدو گفتم: این مردی که بر روی هوا نماز می خواند چه کسی بود؟ ولی آنچه را که پیش از این برایم اتفاق افتاده بود برایش نگفتم، به من گفت این خَضِر بود، خاموش شدم؛ جماعت بازگشتند و ماهم به سوی «روطه»- موضعی را که صالحان از منقطعان از خلق بدانجا می شوند - روان گشتیم و آن (روطه) نزدیک بُشکُنصار» - نزدیک دریای محیط -می باشد. }(ترجمه فتوحات مکیه باب بیست و پنجم بخش هفدهم جلد دوم صص ۳۳۷ و ۳۳۸)
@soltannasir
هو الحی القیوم
{دو ملاقات و تشرف عارف کامل شیخ اکبر محمد محی الدین ابن عربی با حضرت حجت ارواحنا له الفدا به نقل از فتوحات مکیه }
حکایت اول که بسیار معروف است ملاقات شیخ با حضرتش در فاس از شهرهای مراکش است که در دو موضع از فتوحات نقل شده است : 👇
{...اما ختم ولایت محمدی، خاص مردی از 👈عرب است که از حیث تبار و کرم و بخشش، ارجمندترینشان می باشد و او، هم اکنون و در زمان ما وجود دارد و بر او در سال پانصد و نود و پنج آگاهی یافته و شناختمش و نشانه و علامتی را که در او بود و خداوند از دیدگان بندگانش آن را پنهان داشته بود دیدم، آن علامت را برایم در شهر 《فاس》 آشکار و معلوم داشت تا آن که 《خاتم الولایه=مُهر ختم ولایت》را از او مشاهده کردم؛ او خاتم نبوت مطلقه، یعنی ولایت خاصه است، بسیاری از مردمان او را نمی شناسند، خداوند او را به اهل انکار بر او، در آنچه از حقایق که بدانها در مقام سرّش _از علم به او تعالی_ تحقق و ثبوت می یابد، آزمایش و امتحان کرده است، و همان گونه که خداوند نبوت تشریع را به محمد صلی الله علیه وسلم ختم کرده است، همین طور ولایتی را که از وارثان محمدی حصول می یابد_نه ولایتی که از دیگر انبیا حاصل می آید_به ختم محمدی ختم کرده است، زیرا از اولیا کسانی اند که ابراهیم و موسی و عیسی علیه السلام را ارث می برند، اینان بعد از این ختم محمدی موجود می شوند، و پس از او 👈 هیچ ولی ای بر قلب محمد صلی الله علیه وسلم پدید نمی آید، این معنی ختم ولایت محمدی می باشد. }(ترجمه فتوحات مکیه باب هفتاد و سوم جلد ۶ ص ۱۸۵)
{ اما ختم ولایت محمدی که ختم خاص ولایت امت محمد را که ظاهر است می باشد، پس در تحت حکم ختمتیش 👈عیسی و 👈غیر عیسی از الیاس و خَضِر و هر ولی خدا از ظاهر امت داخل است، بنابراین عیسی_ اگر چه خود ختم است_ اما تحت ختم این خاتم محمدی علیه و علیهم السلام می باشد.
داستان این خاتم محمدی را در شهر فاس از شهرهای مغرب، در سال پانصد و نود و چهار دانستم، (زمانی که شیخ تنها ۳۴ سال سن داشت) حق تعالی او را به من شناسانید و علامت و نشانه اش را به من عطا کرد، اما 👈نامش را نمی برم. }(ترجمه فتوحات مکیه باب ۳۸۲ جلد ۱۲ صص ۷۰۱ و ۷۰۲)
پ ن : هر چند که تاریخ این دو حکایت با هم یک سال اختلاف دارد اما به نظر یک ملاقات و تشرف می باشد.
حکایت دوم : 👇
{... پس از آن تاریخ برای سیاحت به سوی ساحل بحر محیط بیرون شدم و همراهم مردی بود که خرق عادت مردان صالح را انکار می ورزید، وارد مسجد مخروبه ای شدم تا به تنهایی من و هم سفرم نماز ظهر به جا آوریم، ناگاه گروهی از سائحان و مردان الهی را که منقطع از خلق اند دیدم که بر ما وارد شدند و همانند ما می خواستند در آن مسجد نماز به جای آورند در میانشان همان مردی بود که در دریا با من تكلم نمود و به من گفته شد «خَضِر» است و در میان آنان مردی بود 👈بسیار جلیل القدر که 👈منزلتش از او [یعنی از خضر] بیشتر بود و پیش از این بین من و آن مرد اجتماع و نشست و دوستی بود، برخاستم و بر او سلام گفتم جواب سلامم را داد و از ملاقاتم اظهار 👈فرح و خوشحالی کرد، به پیش ایستاد و نماز جماعت را با او برگزار کردیم، چون از نماز فارغ شده 👈امام بیرون رفت و من هم از پی اش بیرون شدم او به جانب در مسجد شده و در مسجد در جانب غربی مشرف بر دریای محیط - به موضعی که به نام بکه نامیده می شود - بود.
برخاستم و در معیتش (معیت امام) صحبت کنان تا در مسجد رفتم، ناگاه آن مردی را که گفتم «خَضر» است دیدم که حصیر محراب مسجد را گرفته و در هوا ـ به مقدار هفت ذرع از زمین - گسترده و بر روی حصیر - در هوا - ایستاده و نماز نافله به جا می آورد، به دوستم که (منکر خرق عادات) بود :گفتم آیا این مرد را نمی بینی که چکار می کند؟ به من گفت برو به نزدش و از او بپرس! دوستم را آنجا گذاردم و سوی او شدم چون از نمازش فارغ شد بر او سلام کردم ...
به من گفت: ای فلانی آنچه را که دیدی جز درباره این منکر انجام ندادم، و اشاره به سوی دوستم که منکر خرق عادات بود کرد، و در حالی که خودش (خضر) در صحن مسجد نشسته بود و به او می نگریست تا (منکر) بداند که خداوند هر چه را خواهد ـ با هرکه خواهد_ انجام می دهد روی را به جانب منکر برگرداندم و بدوگفتم: چه میگویی؟ گفت: پس از دیدن چه می شود گفت؟ پس از آن به سوی او _که بر در مسجد منتظرم بود - بازگشتم و قدری سخن گفتم و سپس بدو گفتم: این مردی که بر روی هوا نماز می خواند چه کسی بود؟ ولی آنچه را که پیش از این برایم اتفاق افتاده بود برایش نگفتم، به من گفت این خَضِر بود، خاموش شدم؛ جماعت بازگشتند و ماهم به سوی «روطه»- موضعی را که صالحان از منقطعان از خلق بدانجا می شوند - روان گشتیم و آن (روطه) نزدیک بُشکُنصار» - نزدیک دریای محیط -می باشد. }(ترجمه فتوحات مکیه باب بیست و پنجم بخش هفدهم جلد دوم صص ۳۳۷ و ۳۳۸)
@soltannasir
12.02.202507:08
http://www.frithjof-schuon.com/GrandeTriade.htm
نامه های رنه گنون زمانی که در کسوت یک صوفی مسلمان در مصر بسر می برده
مناسب برای اهل تحقیق
@soltannasir
نامه های رنه گنون زمانی که در کسوت یک صوفی مسلمان در مصر بسر می برده
مناسب برای اهل تحقیق
@soltannasir
Показано 1 - 24 из 33
Войдите, чтобы разблокировать больше функциональности.