𝓣𝓱𝓮 𝓕𝓵𝔂𝓲𝓷𝓰 𝓗𝓸𝓶𝓮

روزهایی که دونه‌ی قاصدک به طرفم میاد، می‌تونم جوری زندگی کنم که انگار دیروز رو فراموش کردم.
روزهایی که دونه‌ی قاصدک به طرفم میاد، من بین نسیم بهاری، آروم قدم می‌زنم.

دیروز تو راه خونه، اون دونه‌ی قاصدک بینی منو قلقلک داد.
مطمئن نیستم که دوباره قراره به کدوم سمت پرواز کنی، اما به لطف تو، می‌تونم روزم رو دوست داشته باشم.

قاصدک با ارزش من، سوار این باد بهاری شو و عشق رو در پرتویی از نور زمزمه کن.
تو، قلب منو برای مدت طولانی لبریز می‌کنی و دلم رو می‌لرزونی، باعث می‌شی که بخوام بال داشته باشم و به سمت آسمون پرواز کنم.

حالا در این روزهای گرم، عشق و گرمایی که تو برام فرستادی باقی مونده، و من هم باید این عشق و گرما رو به بقیه منتقل کنم.
نمی‌دونم چقدر قراره طول بکشه، اما فقط با به اشتراک گذاشتن عشق، می‌تونم قلبم رو به این دونه بدم.

قاصدک با ارزش من، سوار این باد بهاری شو و عشق رو در پرتویی از نور زمزمه کن.
از خاطرات تو لبریزم، و همین باعث میشه بخوام مدت زیادی بهت نگاه کنم و به زندگیم ادامه بدم.

حالا در این روزهای گرم، عشق و گرمایی که تو برام فرستادی باقی مونده، و من هم باید این عشق و گرما رو به بقیه منتقل کنم.
نمی‌دونم چقدر قراره طول بکشه، اما فقط با به اشتراک گذاشتن عشق، می‌تونم قلبم رو به این دونه بدم.

روزهایی که دونه‌ی قاصدک به طرفم میاد، می‌تونم جوری زندگی کنم که انگار دیروز و فراموش کردم.
روزهایی که دونه‌ی قاصدک به طرفم میاد، من بین این نسیم بهاری، آروم قدم می‌زنم.

پیام ویورس سونگکوان بعد از انتشار قاصدک: