
شیخ ابو بصیر طرطوسی (حفظه الله)
کانال رسمی شیخ عبد المنعم مصطفی حلیمة (حفظه الله) به زبان فارسی
Рейтинг TGlist
0
0
ТипПубличный
Верификация
Не верифицированныйДоверенность
Не провернныйРасположение
ЯзыкДругой
Дата создания каналаJan 15, 2025
Добавлено на TGlist
Jan 16, 2025Последние публикации в группе "شیخ ابو بصیر طرطوسی (حفظه الله)"
30.03.202511:53
مراعات اختلاف مطالع بین کشورها در زمان عدم امکان خبررسانی معتبر است اما این موضوع در زمان ما منتفی است و الحمد لله تمام جهان در عرض چند ثانیه خبر رؤیت هلال را میشنوند اما برای کسانی که هلال شوال را ندیدهاند، لازم نیست که رؤیت آن از هر کشور یا طرفی باشد.
کسی که نمیداند و ندیده است، نه حجتی دارد و نه شهادتی بلکه حجت برای کسی است که میداند و رؤیت هلال برایش ثابت شده است.
رؤیت هلال از طرف مملکت عربستان سعودی تأیید شده است، عربستان در میان تمامی کشورها اگر نگوییم بیشترین اهتمام و توجه به مطالع ماههای عربی و تاریخگذاری را دارد اما از موثقترین آنهاست، بنابراین روز یکشنبه، روز عید و افطار برای تمام مسلمانان در جهان است. وکل عام وأنتم بخیر.
- شیخ ابو بصیر طرطوسی (حفظه الله)
🌐 https://t.me/Sh_Abobasir
کسی که نمیداند و ندیده است، نه حجتی دارد و نه شهادتی بلکه حجت برای کسی است که میداند و رؤیت هلال برایش ثابت شده است.
رؤیت هلال از طرف مملکت عربستان سعودی تأیید شده است، عربستان در میان تمامی کشورها اگر نگوییم بیشترین اهتمام و توجه به مطالع ماههای عربی و تاریخگذاری را دارد اما از موثقترین آنهاست، بنابراین روز یکشنبه، روز عید و افطار برای تمام مسلمانان در جهان است. وکل عام وأنتم بخیر.
- شیخ ابو بصیر طرطوسی (حفظه الله)
🌐 https://t.me/Sh_Abobasir


30.03.202504:26
23.03.202513:40
سؤال ۱۹: چگونه به کسی پاسخ دهیم که قائل به این است که میتوان از اصول دین کوتاه آمد، همان گونه که رسول الله ﷺ با تسلیم کردن صحابی بزرگوار ابو بصیر و ترک نوشتن «رسول الله» در صحیفه این کار را انجام داد؟
چنین سوالاتی نیاز به ریشهیابی دارند و اگر شما شیخ بزرگوار این شبهات را برای ما توضیح دهید، بسیار مبارک خواهد بود.
پاسخ: الحمد لله رب العالمین. هیچ یک از کارهایی که محبوبمان ﷺ انجام دادهاند به معنای کوتاه آمدن و تنازل از اصول دین نیست حتی از فروع و جزئیات آن نیز کوتاه نیامدهاند ... حاشا و کلا.
کاری که محبوبمان ﷺ در صلح حدیبیه انجام داد، صدق و حق بود... او هم محمد رسول الله ﷺ است و هم محمد بن عبدالله... پس هر کدام از اینها که در صحیفه نوشته شده باشد، حق است و ایشان از حق به اندازهٔ سر سوزنی هم خارج نشدند.
بله! اگر در صحیفه نوشته میشد «محمد رسول الله نیست»، این کوتاه آمدن و تنازل از اصول محسوب میشد اما چنین چیزی اتفاق نیفتاد و حاشا که از سید و پیامبر معصوم ما ﷺ چنین کاری رخ دهد.
مثلا نام شما ابو مظفر است و شغل شما معلمی است، گاهی خود را به نام ابو مظفر معرفی میکنید و گاهی به نام ابو مظفر معلم. در هر دو حالت شما راستگو و حقگو هستید و مرتکب خطا نشدهاید، چه رسد به اینکه گفته شود شما از حق کوتاه آمدهاید.
بله! میتوان گفت از این حدیث استنباط میشود که گاهی باید از عبارات حق و صادقانهای استفاده کرد که دارای وضوح و بیان کمتری هستند تا اینکه منافع مشروع و معتبری را به پیش ببریم. مثلا اگر خود را به عنوان مسلمان مجاهد و مبارز معرفی کنید، ممکن است از خود و برادرانتان خیر زیادی را محروم کنید پس به جای آن، برای پیشبرد خیر و منافع گوناگون، بگویید: «مسلمانم.» و این چیزی است که بارها به برادرانمان در «جبـ..ـهة النـ..ـصرة»* گفتهایم که از نظر شرع و عقل، نیازی نبود خود را به عنوان القـ..ـاعدة و مرتبط با آنان معرفی کنند و کافی بود که فقط بگویند ما مسلمان هستیم.
آیا اگر چنین کاری میکردند، ضرری به آنها میرسید؟
اما در مورد تسلیم کردن صحابی بزرگوار ابو بصیر به مشرکین پس از عقد و صلح باید بگویبم که این کار از باب وفای به عهد بود و دلالتی بر تنازل از اصول در آن وجود ندارد، این حدیث نشان میدهد که اسلام در مورد مسألهٔ عهد و پیمان بسیار سختگیر است و حتی شبههٔ عهد و امان را عهد و امان و شبههٔ خیانت را برخلاف خوارج افراطی خیانت میداند، خوارج به خیانت و سبکشمردن عهد و پیمان معروفاند.
* این فتوا مربوط به سالهای گذشته و قبل از آزادی سوریه است.
- مجموع الفتاوی شیخ ابو بصیر طرطوسی/ جلد اول- عقیده (مفهوم ایمان)
🌐 https://t.me/Sh_Abobasir
چنین سوالاتی نیاز به ریشهیابی دارند و اگر شما شیخ بزرگوار این شبهات را برای ما توضیح دهید، بسیار مبارک خواهد بود.
پاسخ: الحمد لله رب العالمین. هیچ یک از کارهایی که محبوبمان ﷺ انجام دادهاند به معنای کوتاه آمدن و تنازل از اصول دین نیست حتی از فروع و جزئیات آن نیز کوتاه نیامدهاند ... حاشا و کلا.
کاری که محبوبمان ﷺ در صلح حدیبیه انجام داد، صدق و حق بود... او هم محمد رسول الله ﷺ است و هم محمد بن عبدالله... پس هر کدام از اینها که در صحیفه نوشته شده باشد، حق است و ایشان از حق به اندازهٔ سر سوزنی هم خارج نشدند.
بله! اگر در صحیفه نوشته میشد «محمد رسول الله نیست»، این کوتاه آمدن و تنازل از اصول محسوب میشد اما چنین چیزی اتفاق نیفتاد و حاشا که از سید و پیامبر معصوم ما ﷺ چنین کاری رخ دهد.
مثلا نام شما ابو مظفر است و شغل شما معلمی است، گاهی خود را به نام ابو مظفر معرفی میکنید و گاهی به نام ابو مظفر معلم. در هر دو حالت شما راستگو و حقگو هستید و مرتکب خطا نشدهاید، چه رسد به اینکه گفته شود شما از حق کوتاه آمدهاید.
بله! میتوان گفت از این حدیث استنباط میشود که گاهی باید از عبارات حق و صادقانهای استفاده کرد که دارای وضوح و بیان کمتری هستند تا اینکه منافع مشروع و معتبری را به پیش ببریم. مثلا اگر خود را به عنوان مسلمان مجاهد و مبارز معرفی کنید، ممکن است از خود و برادرانتان خیر زیادی را محروم کنید پس به جای آن، برای پیشبرد خیر و منافع گوناگون، بگویید: «مسلمانم.» و این چیزی است که بارها به برادرانمان در «جبـ..ـهة النـ..ـصرة»* گفتهایم که از نظر شرع و عقل، نیازی نبود خود را به عنوان القـ..ـاعدة و مرتبط با آنان معرفی کنند و کافی بود که فقط بگویند ما مسلمان هستیم.
آیا اگر چنین کاری میکردند، ضرری به آنها میرسید؟
اما در مورد تسلیم کردن صحابی بزرگوار ابو بصیر به مشرکین پس از عقد و صلح باید بگویبم که این کار از باب وفای به عهد بود و دلالتی بر تنازل از اصول در آن وجود ندارد، این حدیث نشان میدهد که اسلام در مورد مسألهٔ عهد و پیمان بسیار سختگیر است و حتی شبههٔ عهد و امان را عهد و امان و شبههٔ خیانت را برخلاف خوارج افراطی خیانت میداند، خوارج به خیانت و سبکشمردن عهد و پیمان معروفاند.
* این فتوا مربوط به سالهای گذشته و قبل از آزادی سوریه است.
- مجموع الفتاوی شیخ ابو بصیر طرطوسی/ جلد اول- عقیده (مفهوم ایمان)
🌐 https://t.me/Sh_Abobasir
23.03.202513:24
روش دعوتگران باطل ـ با وجود اختلاف روش و هدفشان ـ بر دو مرحله استوار است: نخست، تخریب دژها و ایجاد تردید در ثوابت و سپس مرحلهی القای باطل!
- شیخ ابو بصیر طرطوسی (حفظه الله)
🌐 https://t.me/Sh_Abobasir
- شیخ ابو بصیر طرطوسی (حفظه الله)
🌐 https://t.me/Sh_Abobasir
19.03.202521:53
سؤال ۱۸: آیا شیخ ابو بصیر همچنان بر دیدگاه خود دربارهٔ حدیث «مدمن خمر» پایبند است؟
پاسخ: الحمد لله رب العالمین. رسول الله ﷺ میفرماید: «مدمن خمر کعابد وثن.» (مدمن خمر مانند بتپرست است.)
آنچه گفتهام و همچنان میگویم این است که گناهان صغیره مقدمهٔ کبائر هستند و کبائر نیز میتوانند مقدمهای برای سقوط در کفر باشند، والعیاذ بالله.
اما این به معنای آن نیست که خود گناهان کبیره، کفر محسوب میشوند. آنچه گفتهام و همچنان میگویم این است که بیاهمیت دانستن کبائر و استمرار در ارتکاب آنها ممکن است فرد را به کفر آشکار بکشاند. نه به این دلیل که خود استمرار بر گناه کبیره، کفر است، نه!
چنین چیزی نگفتهام و نخواهم گفت بلکه زیادهروی در گناه معمولا فرد را به حلال شمردن و پسندیدن آن گناه میکشاند.
هنگامی که میگوییم «ممکن است» یعنی این احتمال وجود دارد که به چنین مرحلهای نرسد.
ما این سخنان را از روی هشدار و دلسوزی بیان میکنیم و آنچه گفتهایم، سخن تمامی اهل علم است. ابن ابی العز حنفی در شرح عقیدهٔ طحاویه میگوید: «نفاق و ارتداد منشأشان بدعت و فجور است چنان که خلال در کتاب «السنة» با سند خود از محمد بن سیرین نقل کرده که؛ «کسانی که زودتر از دیگران مرتد میشوند، همان اهل بدعت و هواپرستان هستند.»
همچنین شیخ ناصرالدین آلبانی در (السلسلة: ۱۴/۵) در تفسیر حدیثی که ابن مسعود در آن بر افراد که ذکر را با سنگریزه انجام میدادند، اعتراض کرد، گفته است: «سرانجام این افراد به جنگیدن با علی بن ابیطالب در کنار خوارج در نهروان کشیده شد.»
او در این باره چنین نتیجهگیری میکند؛ «یکی از نکات مهمی که از این حدیث و ماجرا میآموزیم، این است که بدعت کوچک، مقدمهٔ بدعت بزرگ است. آیا نمیبینی که همین گروهها بعدها جزو خوارجی شدند که توسط خلیفهٔ راشد کشته شدند؟ پس آیا کسی هست که پند بگیرد؟
این مطالب را بیان کردیم تا سائل بداند که آنچه گفتهایم، سخن اهل علم از جمله شیخ آلبانی رحمهالله است، هر چند که در مسائل ایمان بر او ملاحظاتی داشتهایم که در کتاب «الانتصار لأهل التوحید» بیان کردهایم.
اما زمانی که مخالفان کینهتوز نتوانستند نکتهای علیه ما پیدا کنند - و این فضل الهیست- به تحریف سخنان ما روی آوردند.
آنان در آبهای گلآلود جستوجو کردند، برخی عبارات مشابه را بیرون کشیدند، آنها را از معنای اصلی خود منحرف کردند و چیزی به ما نسبت دادند که هرگز نگفتهایم و ما از آنچه به ناحق به ما نسبت داده میشود، به درگاه الله بیزاری میجوییم!
- مجموع الفتاوی شیخ ابو بصیر طرطوسی/ جلد اول- عقیده (مفهوم ایمان)
🌐 https://t.me/Sh_Abobasir
پاسخ: الحمد لله رب العالمین. رسول الله ﷺ میفرماید: «مدمن خمر کعابد وثن.» (مدمن خمر مانند بتپرست است.)
آنچه گفتهام و همچنان میگویم این است که گناهان صغیره مقدمهٔ کبائر هستند و کبائر نیز میتوانند مقدمهای برای سقوط در کفر باشند، والعیاذ بالله.
اما این به معنای آن نیست که خود گناهان کبیره، کفر محسوب میشوند. آنچه گفتهام و همچنان میگویم این است که بیاهمیت دانستن کبائر و استمرار در ارتکاب آنها ممکن است فرد را به کفر آشکار بکشاند. نه به این دلیل که خود استمرار بر گناه کبیره، کفر است، نه!
چنین چیزی نگفتهام و نخواهم گفت بلکه زیادهروی در گناه معمولا فرد را به حلال شمردن و پسندیدن آن گناه میکشاند.
هنگامی که میگوییم «ممکن است» یعنی این احتمال وجود دارد که به چنین مرحلهای نرسد.
ما این سخنان را از روی هشدار و دلسوزی بیان میکنیم و آنچه گفتهایم، سخن تمامی اهل علم است. ابن ابی العز حنفی در شرح عقیدهٔ طحاویه میگوید: «نفاق و ارتداد منشأشان بدعت و فجور است چنان که خلال در کتاب «السنة» با سند خود از محمد بن سیرین نقل کرده که؛ «کسانی که زودتر از دیگران مرتد میشوند، همان اهل بدعت و هواپرستان هستند.»
همچنین شیخ ناصرالدین آلبانی در (السلسلة: ۱۴/۵) در تفسیر حدیثی که ابن مسعود در آن بر افراد که ذکر را با سنگریزه انجام میدادند، اعتراض کرد، گفته است: «سرانجام این افراد به جنگیدن با علی بن ابیطالب در کنار خوارج در نهروان کشیده شد.»
او در این باره چنین نتیجهگیری میکند؛ «یکی از نکات مهمی که از این حدیث و ماجرا میآموزیم، این است که بدعت کوچک، مقدمهٔ بدعت بزرگ است. آیا نمیبینی که همین گروهها بعدها جزو خوارجی شدند که توسط خلیفهٔ راشد کشته شدند؟ پس آیا کسی هست که پند بگیرد؟
این مطالب را بیان کردیم تا سائل بداند که آنچه گفتهایم، سخن اهل علم از جمله شیخ آلبانی رحمهالله است، هر چند که در مسائل ایمان بر او ملاحظاتی داشتهایم که در کتاب «الانتصار لأهل التوحید» بیان کردهایم.
اما زمانی که مخالفان کینهتوز نتوانستند نکتهای علیه ما پیدا کنند - و این فضل الهیست- به تحریف سخنان ما روی آوردند.
آنان در آبهای گلآلود جستوجو کردند، برخی عبارات مشابه را بیرون کشیدند، آنها را از معنای اصلی خود منحرف کردند و چیزی به ما نسبت دادند که هرگز نگفتهایم و ما از آنچه به ناحق به ما نسبت داده میشود، به درگاه الله بیزاری میجوییم!
- مجموع الفتاوی شیخ ابو بصیر طرطوسی/ جلد اول- عقیده (مفهوم ایمان)
🌐 https://t.me/Sh_Abobasir
15.03.202517:27
post.reposted:
️ رَیّان فارسی 🇵🇸

13.03.202512:49
🎥 آیا امروزه میتوان قوانین اسلامی را اجرا نمود؟
- شیخ ابو بصیر طرطوسی (حفظه الله)
◾️ با ذکر منبع نشر دهید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
◾️ ریان فارسی: عقیده و احکام اهل سنت و جماعت
🌐 https://t.me/rayyan_farsi
- شیخ ابو بصیر طرطوسی (حفظه الله)
◾️ با ذکر منبع نشر دهید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
◾️ ریان فارسی: عقیده و احکام اهل سنت و جماعت
🌐 https://t.me/rayyan_farsi
post.reposted:
️ رَیّان فارسی 🇵🇸

11.03.202515:31
اصل صلح با کافران مرتد ثابت شده است، چنان که در روایتی که بخاری و دیگران از طارق بن شهاب نقل کردهاند، آمده است: «نمایندگانی از بُزاخة از قبیلههای اسد و غطفان نزد ابوبکر آمدند و از او درخواست صلح کردند. او نیز انتخاب بین جنگ سخت و صلحی خفتآور (برای آنان) را به آنها واگذار کرد...»
شوکانی در نیل الأوطار میگوید: «به این روایت استدلال شده که مصالحه با کافران مرتد همراه با گرفتن سلاحها و اسبهای آنها و بازگرداندن آنچه از مسلمانان گرفتهاند، جایز است...»
اگر کسی بگوید این صلح در زمانی بود که مسلمانان قویتر بودند و همین امر به آنها اجازه میداد شروطی مانند خلع سلاح مرتدین و تحمیل شرایط سخت را تعیین کنند، میگویم: آنچه برای ما از این روایت و سخن شوکانی اهمیت دارد، اثبات اصل جواز صلح با مرتدین است، برخلاف برخی که تصور میکنند صلح با مرتدین تحت هیچ شرایطی، فارغ از دلایل، انگیزهها یا نتایج آن جایز نیست.
همچنین اگر صلح با مرتدین در حالی که مسلمانان در موضع قدرت هستند، بر اساس آنچه از ابوبکر صدیق و صحابه نقل شده، جایز باشد، پس به طریق اولی باید برای گروهی که در ضعف و ناتوانی قرار دارند، به منظور جلوگیری از نابودی و هلاکت، مشروع باشد. والله اعلم.
- شیخ ابو بصیر طرطوسی (حفظه الله)
برای مطالعۀ اصل فتوای شیخ کلیک کنید.
◾️با ذکر منبع نشر دهید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
◾️ریان فارسی: عقیده و احکام اهل سنت و جماعت
🌐 https://t.me/rayyan_farsi
شوکانی در نیل الأوطار میگوید: «به این روایت استدلال شده که مصالحه با کافران مرتد همراه با گرفتن سلاحها و اسبهای آنها و بازگرداندن آنچه از مسلمانان گرفتهاند، جایز است...»
اگر کسی بگوید این صلح در زمانی بود که مسلمانان قویتر بودند و همین امر به آنها اجازه میداد شروطی مانند خلع سلاح مرتدین و تحمیل شرایط سخت را تعیین کنند، میگویم: آنچه برای ما از این روایت و سخن شوکانی اهمیت دارد، اثبات اصل جواز صلح با مرتدین است، برخلاف برخی که تصور میکنند صلح با مرتدین تحت هیچ شرایطی، فارغ از دلایل، انگیزهها یا نتایج آن جایز نیست.
همچنین اگر صلح با مرتدین در حالی که مسلمانان در موضع قدرت هستند، بر اساس آنچه از ابوبکر صدیق و صحابه نقل شده، جایز باشد، پس به طریق اولی باید برای گروهی که در ضعف و ناتوانی قرار دارند، به منظور جلوگیری از نابودی و هلاکت، مشروع باشد. والله اعلم.
- شیخ ابو بصیر طرطوسی (حفظه الله)
برای مطالعۀ اصل فتوای شیخ کلیک کنید.
◾️با ذکر منبع نشر دهید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
◾️ریان فارسی: عقیده و احکام اهل سنت و جماعت
🌐 https://t.me/rayyan_farsi
post.reposted:
️ رَیّان فارسی 🇵🇸

07.03.202505:03
از نوشتههایم همین برایم بس است که هرگاه نام پیامبر ﷺ را ذکر کردم، بر ایشان درود فرستادم و اگر هیچ جملهای از من جز این جمله به درگاه الهی پذیرفته نشود، برایم کافی است.
- شیخ ابوبصیر طرطوسی (حفظه الله)
#بازنشر
☑️ با ذکر منبع نشر دهید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
☑️ریان فارسی: عقیده و احکام اهل سنت و جماعت
⌛️🩵https://t.me/rayyan_farsi
- شیخ ابوبصیر طرطوسی (حفظه الله)
#بازنشر
☑️ با ذکر منبع نشر دهید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
☑️ریان فارسی: عقیده و احکام اهل سنت و جماعت
⌛️🩵https://t.me/rayyan_farsi
04.03.202514:09
پیش از آنکه سخن حقی بگویی، زمان و مکان مناسب را برای آن در نظر بگیر.
- شیخ ابو بصیر طرطوسی (حفظه الله)
🌐 https://t.me/Sh_Abobasir
- شیخ ابو بصیر طرطوسی (حفظه الله)
🌐 https://t.me/Sh_Abobasir
17.02.202503:53
سؤال ۱۶: خلاصهٔ مقالهای از این قرار است که برخی به صورت کلی قاعدهٔ: «تکفیر ترککنندهٔ جنس عمل» را انکار میکنند و این قاعده را قاعدهای بدعی میدانند. آنها معتقدند که این مساله غیر عملی است، به این معنا که نمیتوان گفت کسی وجود دارد که شهادتین را گفته باشد و سپس هیچ کار خیری انجام نداده باشد. چرا که چنین نفی مطلقی تنها در توان الله متعال است و هیچ کس نمیتواند به آن احاطه داشته باشد. بنابراین این قاعده غیر واقعبینانه و غیر عملی است و در واقع نمیتوان تصور کرد که چنین چیزی از مسلمانی سر بزند زیرا شریعت بر موارد نادر و استثنایی بنا نشده است.
سؤال این است؛ نظر و راهنمایی شما در این مورد چیست؟ دمتم علی الحق وختم عملکم بالصالحات وجزاکم الله خیرا.
پاسخ: الحمد لله رب العالمین. میگویم؛ بلکه نویسندهٔ این مقاله درکی از واقع مردم و امت خود ندارد و تنها با دیدی محدود و ناقص به دنیا نگاه میکند، گویی که در دنیای دیگری زندگی میکند.
چقدر از این افراد را میشناسیم که در کنار ما زندگی میکنند و «لا إله إلا الله محمد رسول الله» به زبان میآورند اما نه نماز میخوانند، نه روزه میگیرند، نه حج به جا میآورند، نه زکات میدهند، نه طهارت را رعایت میکنند و در عین حال مرتکب بسیاری از گناهان و محرمات میشوند. آنها چیزی از این دنیا نمیدانند جز این که چگونه شهوتها و هوسهای خود را ارضا کنند و با این حال خود را مؤمن و مسلمان میدانند و تحت تأثیر عقیدهٔ مرجئه که در میان مردم رایج شده گمان میکنند که بر حق هستند.
چقدر از این افراد را میشناسیم که «لا إله إلا الله محمد رسول الله» به زبان میآورند اما به محض بروز کوچکترین اختلافی با دیگران، الله و دین را ناسزا میگویند؟
چقدر از این افراد را میشناسیم که «لا إله إلا الله محمد رسول الله» میگویند اما مساجد را نمیشناسند مگر وقتی که روی دستها حمل شوند تا مردم بر جنازهٔشان نماز بخوانند؟
چقدر از این افراد را میشناسیم که «لا إله إلا الله محمد رسول الله» میگویند اما طاغوت و حزب او را بر اسلام و مسلمانان ترجیح میدهند و با آنان موالات دارند!
همچنین در سنت نبوی از افرادی سخن گفته سده است که در روز قیامت در قلبهایشان به اندازهٔ ذرهای ایمان وجود دارد... و برخی از آنان هیچ کار خیری انجام ندادهاند... اما رحمت الهی آنان را در بر میگیرد. این افراد اگر چه از انجام حداقل عملی که بهعنوان شرط نجات مطرح است، محروم نشدهاند اما مثال و دلیلی هستند بر اینکه ممکن است کسانی با چنین ویژگیهایی وجود داشته باشند که به زبانا شهادت توحید بیاورند، اما هیچکدام از مقتضیات و شروط آن را عملی نکنند!
دوست شما در مقالهاش مجموعهٔ این نصوص و دلایل را رد میکند و دربارهٔ احتمال تحقق مقتضیات آنها شک و تردید ایجاد مینماید!
البته امکان دارد مقصود دوست شما این باشد که انسان، هر چند از عمل رویگردان باشد، ناگزیر باید برخی کارهای خیر را انجام دهد؛ مثلا به فرزندانش نیکی کند، به همسرش نفقه دهد، مانعی را از راه بردارد، به سلام دیگران پاسخ دهد، به فقیری صدقه دهد یا کارهایی از این قبیل که هیچ امتی یا ملتی از انجام این گونه حسنات خالی نیست.
اگر مقصود او این باشد - که احتمالا همین هم باشد- باید بگویم؛ قائل چنین سخنانی مقصود علما را از مفهوم «جنس العمل» و آنچه به عنوان شرط صحت ایمان است یا نیست، به درستی درک نکرده است. بر اساس سخن او حتی کافرترین و فاسقترین انسانهای زمین نیز از انجام جنس عملِ خیر محروم نیستند. اما محل اختلاف و نزاع اینجا نیست، و باید این موضوع را به خوبی درک کرد.
- مجموع الفتاوی شیخ ابو بصیر طرطوسی/ جلد اول- عقیده (مفهوم ایمان)
🌐 https://t.me/Sh_Abobasir
سؤال این است؛ نظر و راهنمایی شما در این مورد چیست؟ دمتم علی الحق وختم عملکم بالصالحات وجزاکم الله خیرا.
پاسخ: الحمد لله رب العالمین. میگویم؛ بلکه نویسندهٔ این مقاله درکی از واقع مردم و امت خود ندارد و تنها با دیدی محدود و ناقص به دنیا نگاه میکند، گویی که در دنیای دیگری زندگی میکند.
چقدر از این افراد را میشناسیم که در کنار ما زندگی میکنند و «لا إله إلا الله محمد رسول الله» به زبان میآورند اما نه نماز میخوانند، نه روزه میگیرند، نه حج به جا میآورند، نه زکات میدهند، نه طهارت را رعایت میکنند و در عین حال مرتکب بسیاری از گناهان و محرمات میشوند. آنها چیزی از این دنیا نمیدانند جز این که چگونه شهوتها و هوسهای خود را ارضا کنند و با این حال خود را مؤمن و مسلمان میدانند و تحت تأثیر عقیدهٔ مرجئه که در میان مردم رایج شده گمان میکنند که بر حق هستند.
چقدر از این افراد را میشناسیم که «لا إله إلا الله محمد رسول الله» به زبان میآورند اما به محض بروز کوچکترین اختلافی با دیگران، الله و دین را ناسزا میگویند؟
چقدر از این افراد را میشناسیم که «لا إله إلا الله محمد رسول الله» میگویند اما مساجد را نمیشناسند مگر وقتی که روی دستها حمل شوند تا مردم بر جنازهٔشان نماز بخوانند؟
چقدر از این افراد را میشناسیم که «لا إله إلا الله محمد رسول الله» میگویند اما طاغوت و حزب او را بر اسلام و مسلمانان ترجیح میدهند و با آنان موالات دارند!
همچنین در سنت نبوی از افرادی سخن گفته سده است که در روز قیامت در قلبهایشان به اندازهٔ ذرهای ایمان وجود دارد... و برخی از آنان هیچ کار خیری انجام ندادهاند... اما رحمت الهی آنان را در بر میگیرد. این افراد اگر چه از انجام حداقل عملی که بهعنوان شرط نجات مطرح است، محروم نشدهاند اما مثال و دلیلی هستند بر اینکه ممکن است کسانی با چنین ویژگیهایی وجود داشته باشند که به زبانا شهادت توحید بیاورند، اما هیچکدام از مقتضیات و شروط آن را عملی نکنند!
دوست شما در مقالهاش مجموعهٔ این نصوص و دلایل را رد میکند و دربارهٔ احتمال تحقق مقتضیات آنها شک و تردید ایجاد مینماید!
البته امکان دارد مقصود دوست شما این باشد که انسان، هر چند از عمل رویگردان باشد، ناگزیر باید برخی کارهای خیر را انجام دهد؛ مثلا به فرزندانش نیکی کند، به همسرش نفقه دهد، مانعی را از راه بردارد، به سلام دیگران پاسخ دهد، به فقیری صدقه دهد یا کارهایی از این قبیل که هیچ امتی یا ملتی از انجام این گونه حسنات خالی نیست.
اگر مقصود او این باشد - که احتمالا همین هم باشد- باید بگویم؛ قائل چنین سخنانی مقصود علما را از مفهوم «جنس العمل» و آنچه به عنوان شرط صحت ایمان است یا نیست، به درستی درک نکرده است. بر اساس سخن او حتی کافرترین و فاسقترین انسانهای زمین نیز از انجام جنس عملِ خیر محروم نیستند. اما محل اختلاف و نزاع اینجا نیست، و باید این موضوع را به خوبی درک کرد.
- مجموع الفتاوی شیخ ابو بصیر طرطوسی/ جلد اول- عقیده (مفهوم ایمان)
🌐 https://t.me/Sh_Abobasir
14.02.202517:30
📒 کتابچهٔ «احکام و مسائل رمضان»
نویسنده: شیخ ابو بصیر طرطوسی (حفظه الله)
🌐 https://t.me/Sh_Abobasir
نویسنده: شیخ ابو بصیر طرطوسی (حفظه الله)
🌐 https://t.me/Sh_Abobasir
11.02.202508:42
شیخ ما (حفظه الله) در عنفوان جوانی و مراحل طلب علم


09.02.202516:44
سؤال ۱۵: آیهٔ شریفهٔ ﴿فَلَا وَرَبِّكَ لَا یُؤۡمِنُونَ حَتَّىٰ یُحَكِّمُوكَ فِیمَا شَجَرَ بَیۡنَهُمۡ ثُمَّ لَا یَجِدُوا۟ فِیۤ أَنفُسِهِمۡ حَرَجࣰا مِّمَّا قَضَیۡتَ وَیُسَلِّمُوا۟ تَسۡلِیمࣰا﴾ [النساء: ۶۵] (نه، سوگند به پروردگارت که آنها ایمان نمیآورند، مگر اینکه در اختلافات خویش تو را داور قرار دهند و سپس از داوری تو، در دل خود احساس ناراحتی نکنند و کاملاً تسلیم باشند.) آیا نفی ایمان در این آیه به معنای نفی ایمان از آنها با باقی ماندن اسلام است یا خیر؟
پاسخ: الحمد لله رب العالمین. نفی ایمان در قرآن به دو صورت ممکن است؛ یکی نفی مطلق ایمان و دیگری نفی کمال ایمان. تفکیک این دو با توجه به قرائن و نصوص شرعی صورت میگیرد.
نفی ایمان در این آیه به معنای نفی مطلق ایمان است، چرا که مجموع آیات مرتبط با این موضوع نشان میدهد که کسی که حکم رسولالله ﷺ را نمیپذیرد و به آن راضی نمیشود و حکم دیگری را بر حکم او ترجیح میدهد، ایمان ندارد و کافر است و از امت اسلام خارج است. همان طور که الله متعال میفرماید: ﴿فَإِن تَنَـٰزَعۡتُمۡ فِی شَیۡءࣲ فَرُدُّوهُ إِلَى ٱللَّهِ وَٱلرَّسُولِ إِن كُنتُمۡ تُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَٱلۡیَوۡمِ ٱلۡـَٔاخِرِۚ ذَ ٰلِكَ خَیۡرࣱ وَأَحۡسَنُ تَأۡوِیلًا﴾ [النساء: ۵۹] (اگر در چیزی اختلاف کردید، آن را به الله و پیامبر باز گردانید اگر به الله و روز قیامت ایمان دارید. این بهتر و خوش فرجامتر است.)
یکی از نشانههای ایمان به الله و روز قیامت، ارجاع اختلافات به الله و رسول اوست؛ پس اگر این ارجاع نباشد، دلیل بر عدم ایمان به الله و روز قیامت است.
همچنین در آیهٔ دیگری آمده است: ﴿قُلۡ إِن كُنتُمۡ تُحِبُّونَ ٱللَّهَ فَٱتَّبِعُونِی یُحۡبِبۡكُمُ ٱللَّهُ وَیَغۡفِرۡ لَكُمۡ ذُنُوبَكُمۡۚ وَٱللَّهُ غَفُورࣱ رَّحِیمࣱ﴾ [آل عمران: ۳۱] (بگو: «اگر الله را دوست میدارید، پس از من پیروی کنید، تا الله شما را دوست بدارد و گناهانتان را برایتان بیامرزد و الله آمرزندۀ مهربان است».)
یکی از نشانههای محبت بنده به الله، پیروی از پیامبر ﷺ و پذیرش حکم ایشان است. بنابراین اگر کسی پیرو پیامبر ﷺ نباشد و از ایشان حکم نگیرد، این خود دلیلی است بر فقدان محبت فرد نسبت به الله و به طور کلی این خصیصه تنها از کفاری که دشمن دین هستند سرمیزند.
- مجموع الفتاوی شیخ ابو بصیر طرطوسی/ جلد اول- عقیده (مفهوم ایمان)
🌐 https://t.me/Sh_Abobasir
پاسخ: الحمد لله رب العالمین. نفی ایمان در قرآن به دو صورت ممکن است؛ یکی نفی مطلق ایمان و دیگری نفی کمال ایمان. تفکیک این دو با توجه به قرائن و نصوص شرعی صورت میگیرد.
نفی ایمان در این آیه به معنای نفی مطلق ایمان است، چرا که مجموع آیات مرتبط با این موضوع نشان میدهد که کسی که حکم رسولالله ﷺ را نمیپذیرد و به آن راضی نمیشود و حکم دیگری را بر حکم او ترجیح میدهد، ایمان ندارد و کافر است و از امت اسلام خارج است. همان طور که الله متعال میفرماید: ﴿فَإِن تَنَـٰزَعۡتُمۡ فِی شَیۡءࣲ فَرُدُّوهُ إِلَى ٱللَّهِ وَٱلرَّسُولِ إِن كُنتُمۡ تُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَٱلۡیَوۡمِ ٱلۡـَٔاخِرِۚ ذَ ٰلِكَ خَیۡرࣱ وَأَحۡسَنُ تَأۡوِیلًا﴾ [النساء: ۵۹] (اگر در چیزی اختلاف کردید، آن را به الله و پیامبر باز گردانید اگر به الله و روز قیامت ایمان دارید. این بهتر و خوش فرجامتر است.)
یکی از نشانههای ایمان به الله و روز قیامت، ارجاع اختلافات به الله و رسول اوست؛ پس اگر این ارجاع نباشد، دلیل بر عدم ایمان به الله و روز قیامت است.
همچنین در آیهٔ دیگری آمده است: ﴿قُلۡ إِن كُنتُمۡ تُحِبُّونَ ٱللَّهَ فَٱتَّبِعُونِی یُحۡبِبۡكُمُ ٱللَّهُ وَیَغۡفِرۡ لَكُمۡ ذُنُوبَكُمۡۚ وَٱللَّهُ غَفُورࣱ رَّحِیمࣱ﴾ [آل عمران: ۳۱] (بگو: «اگر الله را دوست میدارید، پس از من پیروی کنید، تا الله شما را دوست بدارد و گناهانتان را برایتان بیامرزد و الله آمرزندۀ مهربان است».)
یکی از نشانههای محبت بنده به الله، پیروی از پیامبر ﷺ و پذیرش حکم ایشان است. بنابراین اگر کسی پیرو پیامبر ﷺ نباشد و از ایشان حکم نگیرد، این خود دلیلی است بر فقدان محبت فرد نسبت به الله و به طور کلی این خصیصه تنها از کفاری که دشمن دین هستند سرمیزند.
- مجموع الفتاوی شیخ ابو بصیر طرطوسی/ جلد اول- عقیده (مفهوم ایمان)
🌐 https://t.me/Sh_Abobasir
09.02.202505:22
سؤال ۱۴: معیار و ضابطی که به وسیلهٔ آن بدانیم عملی شرطی برای صحت ایمان است یا نه چیست؟ و آیا ارکان پنجگانهٔ اسلام (شهادتین، نماز، زکات، روزه و حج) نیز در این اعمال وارد میشوند؟
پاسخ: الحمد لله رب العالمین. اعمالی که شرط صحت ایمان محسوب میشوند عبارتند از: عمل به توحید که در منافات با هر نوع شرکیست و همچنین برپاداشتن نماز. اما سایر اعمال، یا در زمرهٔ واجبات ایمان قرار میگیرند یا از جملهٔ مکملات و مستحبات آن هستند.
در مورد دیگر ارکان اسلام، غیر از توحید و نماز، میان علمای امت اختلاف وجود دارد که آیا این اعمال شرطی برای صحت ایمان هستند یا خیر. اما نظر صحیحی که ما به آن اعتقاد داریم این است که از میان اعمال، تنها عمل به توحید (ظاهرا و باطنا) و برپاداشتن نماز شرط صحت ایمان هستند.
برای بهرهٔ بیشتر و آگاهی از اعمالی که فرد را از دین خارج میکنند، میتوانید به کتاب ما با عنوان «أعمال تخرج صاحبها من الملة» مراجعه کنید.
- مجموع الفتاوی شیخ ابو بصیر طرطوسی/ جلد اول- عقیده (مفهوم ایمان)
🌐 https://t.me/Sh_Abobasir
پاسخ: الحمد لله رب العالمین. اعمالی که شرط صحت ایمان محسوب میشوند عبارتند از: عمل به توحید که در منافات با هر نوع شرکیست و همچنین برپاداشتن نماز. اما سایر اعمال، یا در زمرهٔ واجبات ایمان قرار میگیرند یا از جملهٔ مکملات و مستحبات آن هستند.
در مورد دیگر ارکان اسلام، غیر از توحید و نماز، میان علمای امت اختلاف وجود دارد که آیا این اعمال شرطی برای صحت ایمان هستند یا خیر. اما نظر صحیحی که ما به آن اعتقاد داریم این است که از میان اعمال، تنها عمل به توحید (ظاهرا و باطنا) و برپاداشتن نماز شرط صحت ایمان هستند.
برای بهرهٔ بیشتر و آگاهی از اعمالی که فرد را از دین خارج میکنند، میتوانید به کتاب ما با عنوان «أعمال تخرج صاحبها من الملة» مراجعه کنید.
- مجموع الفتاوی شیخ ابو بصیر طرطوسی/ جلد اول- عقیده (مفهوم ایمان)
🌐 https://t.me/Sh_Abobasir
Рекорды
10.04.202523:59
246Подписчиков14.02.202523:59
100Индекс цитирования24.01.202517:30
586Охват одного поста24.01.202517:30
586Охват рекламного поста30.03.202515:13
4.39%ER25.12.202417:29
414.46%ERRВойдите, чтобы разблокировать больше функциональности.