Sorrow sank deep inside my blood
All the ones around me, I cared for and most of all I loved
But I can't see myself that way, please don't forget me
Or cry while I'm away

Frederick H. Evans (1853–1943) was an English photographer, best known for his images of architectural subjects, such as English and French cathedrals.
Evans was born and died in London. He began his career as a bookseller, but retired from that to become a full-time photographer in 1898, when he adopted the platinotype technique for his photography. Platinotype images, with extensive and subtle tonal range, non glossy-images, and better resistance to deterioration than other methods available at the time, suited Evans' subject matter. Almost as soon as he began, however, the cost of platinum - and consequently, the cost of platinum paper for his images - began to rise. Because of this cost, and because he was reluctant to adopt alternate methodologies, by 1915 Evans retired from photography altogether.

آدم های غمگین، خودخواه، بدجنس و بی انصاف اند و کمتر از دیوانه ها قادر به تفهیم و تفاهم یکدیگرند. غم، هیچگاه بشر را متحد نمی سازد؛ بشر را به نفاق وا می دارد. و اگر به خیال کسی میرسد که اتحاد بشر با تعمیم اندوه و غم امکان پذیر است، اشتباه می کند. در دنیای مردمان غمگین، نسبت به مردمان خوش و راضی، ستم ها و جورهای بیشتری روی می دهد.

There I was completely wasting, out of work and down
All inside, it's so frustrating as I drift from town to town
Feel as though nobody cares if I live or die
So I might as well begin to put some action in my life
Breaking the law, breaking the law
Breaking the law, breaking the law
Breaking the law, breaking the law
Breaking the law, breaking the law
So much for the golden future, I can't even start
I've had every promise broken, there's anger in my heart
You don't know what it's like, you don't have a clue
If you did, you'd find yourselves doing the same thing too
Breaking the law, breaking the law
Breaking the law, breaking the law
Breaking the law, breaking the law
Breaking the law, breaking the law
You don't know what it's like
Breaking the law, breaking the law
Breaking the law, breaking the law
Breaking the law, breaking the law
Breaking the law, breaking the law
Breaking the law, breaking the law
Breaking the law, breaking the law
Breaking the law, breaking the law
Breaking the law, breaking the law

چین با سلاح های اتمی بی شمار خودش به آمریکا حمله می کند. آتش می زند و می سوزاند. هیچ جایی را نمی توان امن دانست. مردم در ترس و وحشتند. آتش چراغ خانه هاست و همه چیز نابود شده است. دولت آمریکا اعلام می کند که در زیر زمین پناهگاه هایی درست کرده است که در آن جا مردم می توانند در کمال امنیت زندگی کنند. در حالی که این پناهگاه ها یا دریچه ها در حقیقت مکانی برای آزمایش به روی انسان است.
این نسخه از نظر روایت داستانی پیشرفت خوبی کرده است. در حقیقت کیفیت داستان به مانند ۳ نسخه قبل عالی است اما به جرات می توان گفت که در این نسخه روایت داستانی بسیار با کیفیت تر شده است. هر سخن و دیالوگی که در این عنوان می شنوید راهنمای شما به شمار می رود و باید از آن استفاده کنید. هر بخشی از بازی داستانی غنی دارد و روایت داستان توسط انواع بخش ها صورت می گیرد. گاهی با نگاه شما به یک محیط. گاهی نیز با شنیدن سخنی از یک دوست یا دشمن. نکته قابل توجه این است که تمام عناوین این سری از بخش پناهگاه ها یا همان دریچه ها آغاز می شدند اما در این نسخه داستان کاملا متفاوت است.

در این دنیای به این بزرگی چه کسی به تو توجه دارد؟ یا از کاری که می‌کنی صدمه خواهد دید؟» جواب من باز هم سرسختانه بود: «خودم به خودم توجه دارم. من هرچه بیشتر تنها، بی‌دوست و بی‌پناه باشم بیشتر شرافت خودم را حفظ می‌کنم.