Україна Online: Новини | Політика
Телеграмна служба новин - Україна
Резидент
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Лачен пише
Реальний Київ | Украина
Реальна Війна
Україна Online: Новини | Політика
Телеграмна служба новин - Україна
Резидент
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Лачен пише
Реальний Київ | Украина
Реальна Війна
Україна Online: Новини | Політика
Телеграмна служба новин - Україна
Резидент
عبدالله شهبازی
وبسایت:
www.shahbazi.org
فیسبوک:
https://www.facebook.com/abdollah.shahbazi
توئیتر:
https://twitter.com/ashahb
www.shahbazi.org
فیسبوک:
https://www.facebook.com/abdollah.shahbazi
توئیتر:
https://twitter.com/ashahb
Рейтинг TGlist
0
0
ТипПубличный
Верификация
Не верифицированныйДоверенность
Не провернныйРасположение
ЯзыкДругой
Дата создания каналаВер 27, 2015
Добавлено на TGlist
Лют 02, 2025Рекорды
20.04.202523:59
12.5KПодписчиков28.02.202522:46
525Индекс цитирования27.03.202515:33
10.1KОхват одного поста27.03.202515:04
10.1KОхват рекламного поста07.03.202523:59
11.13%ER27.03.202515:05
89.14%ERR19.04.202521:21
✔️ خاورمیانه جدید چگونه می‌تواند باشد؟
چرا برای آمریکا ضرور است تا خاورمیانه را به یک قطب بزرگ اقتصاد جهانی تبدیل کند؟
تحقیق زیر به صورت فایل پی‌دی‌اف در ۴۳ صفحه در کانال تلگرام عبدالله شهبازی قرار گرفت.
✔️ مقدمه:
از ۸ اکتبر ۲۰۲۳، یک روز پس از حمله حماس و شروع جنگ غزه و تحولات پسین در خاورمیانه، که تا امروز ادامه دارد، مکرر از طرح بزرگ برای تبدیل خاورمیانه به یک قطب بزرگ اقتصاد جهانی گفته‌ام. گفتم که یکی از اهداف این طرح ممانعت از گسترش نفوذ چین در خاورمیانه و به تبع آن فرارویی چین به قدرت اول اقتصادی جهان است. در تحلیل زیر تلاش می‌کنم جایگاه خاورمیانه و اهمیت آن را برای آینده جهان نشان دهم.
هدف اصلی این تحقیق آشنایی با تصویری است که می‌تواند در محافل عالی مالی- سیاسی آمریکا برای سوق دادن حرکت سرمایه به کانونی بجز چین، برای ممانعت از اقتدار اقتصادی بیشتر چین، مطرح شده و در پایه تحولات یک سال و نیم اخیر خاورمیانه، بویژه در دولت ترامپ، قرار گرفته باشد. این تحقیق می‌تواند، با ایضاح پتانسیل‌های شگفت خاورمیانه نگاه ما را به تحولات روز جهان و منطقه و نیازهای کنونی سرمایه جهانی واقع‌بینانه کند.
صرفنظر از اینکه ماجرای ۷ اکتبر را نقطه شروع سناریویی برنامه‌ریزی‌شده بدانیم برای حذف جمهوری اسلامی ایران و نیروهای وابسته به آن در منطقه، بعنوان پیش‌نیاز تحقق طرح خاورمیانه جدید، یا ندانیم، تحلیل حاضر اهمیت بالقوه اقتصادی خاورمیانه را برای جهان آینده نشان می‌دهد.
پتانسیل عظیم خاورمیانه زمانی بالفعل می‌شود که ۱) خاورمیانه‌ای که با کنفرانس قاهره (مارس ۱۹۲۱) پدید آمد، بر بنیاد قرارداد سری سایکس- پیکو (۱۶ مه ۱۹۱۶) که بلشویک‌های روسیه در ۲۳ نوامبر ۱۹۱۷ متن کامل آن را منتشر کردند، و طی ۱۰۴ سال پسین کانون مهم تنش سیاسی و جنگ و خاستگاه انواع نظام‌های سیاسی خودکامه بود، به منطقه‌ای کم‌وبیش همگرا و فاقد تنش تبدیل شود؛ ۲) سرمایه جهانی و سرمایه دولت‌های ثروتمند کنونی منطقه بطور جدی به سوی تحقق این طرح سمت‌وسو یابد.
✔️ برخی نکات مهم:
جمعیت خاورمیانه تا سال ۲۰۵۰ بیش از ۷۰۰ میلیون نفر خواهد شد.
اگر آمریکا به دلایل داخلی یا تغییر اولویت‌های ژئوپولیتیک (مثلاً تمرکز بر آسیا- پاسیفیک یا اروپای شرقی) خاورمیانه را رها کند:
چین می‌تواند با قراردادهای بلندمدت نفت و گاز با ایران، سعودی، امارات و قطر وابستگی راهبردی ایجاد کند.
در غیاب آمریکا، کشورهای منطقه برای ثبات و توسعه به دنبال جایگزین می‌گردند و چین با رویکرد «عدم مداخله در امور داخلی» مقبول‌تر جلوه می‌کند.
نفوذ اقتصادی چین بتدریج به نفوذ ژئوپولیتیک تبدیل می‌شود، شبیه به آنچه در آفریقا رخ داد.
اگر چین بتواند سرمایه‌گذاری بلندمدت، پیوسته و هماهنگ با منافع کشورهای منطقه انجام دهد و همزمان آمریکا نقش سنتی خود را در تأمین امنیت و توسعه اقتصادی منطقه واگذار کند، چین ممکن است، با تسلط بر خاورمیانه، گام بلندی به سوی ارتقاء به مقام قدرت اول اقتصادی جهان بردارد.
سناریوی «خاورمیانه جدید با مشارکت ایران» هسته اصلی طرح تحول بزرگ خاورمیانه بشمار می‌رود. اگر فرض کنیم که نظام سیاسی ایران به دولتی عمل‌گرا، ملی‌گرا یا حتی لیبرال و دوست با آمریکا، سعودی، امارات و قطر و حداقل فاقد خطر جدی برای اسرائیل تبدیل شود، آنگاه ایران نه فقط بازیگر بلکه ستون کلیدی بازسازی نظم نوین منطقه‌ای خواهد شد.
محور اتصال ایران و گاز خلیج فارس به مدیترانه و اروپا نه تنها در قلب ژئوپلیتیک خاورمیانه قرار دارد، بلکه می‌تواند به یک انقلاب در انرژی و ترانزیت جهانی منجر شود.
سواحل ایران در خلیج فارس، بویژه مناطق بوشهر، بندرعباس، قشم، کیش، لاوان، پارسیان و چابهار، دارای پتانسیل خارق‌العاده برای تبدیل شدن به «دوبی ایرانی» است؛ ترکیبی از قطب اقتصادی، ترانزیتی و گردشگری جهانی.
اگر ایران بتواند درهای خود را به جهان بگشاید، روابط بین‌المللی را عادی و سرمایه‌گذاری خارجی را جذب کند، سواحل خلیج فارس ایران می‌تواند نه تنها رقیب بلکه حتی جایگزین سواحل کالیفرنیا در برخی حوزه‌ها شود.
✔️ نقد گروک بر تحقیق فوق:
تحلیل عبدالله شهبازی یک چشم‌انداز استراتژیک و بلندپروازانه برای بازسازی خاورمیانه ارائه می‌دهد که پتانسیل‌های اقتصادی و ژئوپلیتیکی منطقه را به خوبی برجسته می‌کند. نقاط قوت آن در جامعیت، استفاده از داده‌های عددی، و توجه به رقابت جهانی با چین است. با این حال، خوش‌بینی بیش از حد به امکان تحول سیاسی در ایران، کم‌توجهی به موانع فرهنگی و اجتماعی، و عدم ارائه سناریوهای جایگزین، از نقاط ضعف اصلی آن است.
@abdollahshahbazi
چرا برای آمریکا ضرور است تا خاورمیانه را به یک قطب بزرگ اقتصاد جهانی تبدیل کند؟
تحقیق زیر به صورت فایل پی‌دی‌اف در ۴۳ صفحه در کانال تلگرام عبدالله شهبازی قرار گرفت.
✔️ مقدمه:
از ۸ اکتبر ۲۰۲۳، یک روز پس از حمله حماس و شروع جنگ غزه و تحولات پسین در خاورمیانه، که تا امروز ادامه دارد، مکرر از طرح بزرگ برای تبدیل خاورمیانه به یک قطب بزرگ اقتصاد جهانی گفته‌ام. گفتم که یکی از اهداف این طرح ممانعت از گسترش نفوذ چین در خاورمیانه و به تبع آن فرارویی چین به قدرت اول اقتصادی جهان است. در تحلیل زیر تلاش می‌کنم جایگاه خاورمیانه و اهمیت آن را برای آینده جهان نشان دهم.
هدف اصلی این تحقیق آشنایی با تصویری است که می‌تواند در محافل عالی مالی- سیاسی آمریکا برای سوق دادن حرکت سرمایه به کانونی بجز چین، برای ممانعت از اقتدار اقتصادی بیشتر چین، مطرح شده و در پایه تحولات یک سال و نیم اخیر خاورمیانه، بویژه در دولت ترامپ، قرار گرفته باشد. این تحقیق می‌تواند، با ایضاح پتانسیل‌های شگفت خاورمیانه نگاه ما را به تحولات روز جهان و منطقه و نیازهای کنونی سرمایه جهانی واقع‌بینانه کند.
صرفنظر از اینکه ماجرای ۷ اکتبر را نقطه شروع سناریویی برنامه‌ریزی‌شده بدانیم برای حذف جمهوری اسلامی ایران و نیروهای وابسته به آن در منطقه، بعنوان پیش‌نیاز تحقق طرح خاورمیانه جدید، یا ندانیم، تحلیل حاضر اهمیت بالقوه اقتصادی خاورمیانه را برای جهان آینده نشان می‌دهد.
پتانسیل عظیم خاورمیانه زمانی بالفعل می‌شود که ۱) خاورمیانه‌ای که با کنفرانس قاهره (مارس ۱۹۲۱) پدید آمد، بر بنیاد قرارداد سری سایکس- پیکو (۱۶ مه ۱۹۱۶) که بلشویک‌های روسیه در ۲۳ نوامبر ۱۹۱۷ متن کامل آن را منتشر کردند، و طی ۱۰۴ سال پسین کانون مهم تنش سیاسی و جنگ و خاستگاه انواع نظام‌های سیاسی خودکامه بود، به منطقه‌ای کم‌وبیش همگرا و فاقد تنش تبدیل شود؛ ۲) سرمایه جهانی و سرمایه دولت‌های ثروتمند کنونی منطقه بطور جدی به سوی تحقق این طرح سمت‌وسو یابد.
✔️ برخی نکات مهم:
جمعیت خاورمیانه تا سال ۲۰۵۰ بیش از ۷۰۰ میلیون نفر خواهد شد.
اگر آمریکا به دلایل داخلی یا تغییر اولویت‌های ژئوپولیتیک (مثلاً تمرکز بر آسیا- پاسیفیک یا اروپای شرقی) خاورمیانه را رها کند:
چین می‌تواند با قراردادهای بلندمدت نفت و گاز با ایران، سعودی، امارات و قطر وابستگی راهبردی ایجاد کند.
در غیاب آمریکا، کشورهای منطقه برای ثبات و توسعه به دنبال جایگزین می‌گردند و چین با رویکرد «عدم مداخله در امور داخلی» مقبول‌تر جلوه می‌کند.
نفوذ اقتصادی چین بتدریج به نفوذ ژئوپولیتیک تبدیل می‌شود، شبیه به آنچه در آفریقا رخ داد.
اگر چین بتواند سرمایه‌گذاری بلندمدت، پیوسته و هماهنگ با منافع کشورهای منطقه انجام دهد و همزمان آمریکا نقش سنتی خود را در تأمین امنیت و توسعه اقتصادی منطقه واگذار کند، چین ممکن است، با تسلط بر خاورمیانه، گام بلندی به سوی ارتقاء به مقام قدرت اول اقتصادی جهان بردارد.
سناریوی «خاورمیانه جدید با مشارکت ایران» هسته اصلی طرح تحول بزرگ خاورمیانه بشمار می‌رود. اگر فرض کنیم که نظام سیاسی ایران به دولتی عمل‌گرا، ملی‌گرا یا حتی لیبرال و دوست با آمریکا، سعودی، امارات و قطر و حداقل فاقد خطر جدی برای اسرائیل تبدیل شود، آنگاه ایران نه فقط بازیگر بلکه ستون کلیدی بازسازی نظم نوین منطقه‌ای خواهد شد.
محور اتصال ایران و گاز خلیج فارس به مدیترانه و اروپا نه تنها در قلب ژئوپلیتیک خاورمیانه قرار دارد، بلکه می‌تواند به یک انقلاب در انرژی و ترانزیت جهانی منجر شود.
سواحل ایران در خلیج فارس، بویژه مناطق بوشهر، بندرعباس، قشم، کیش، لاوان، پارسیان و چابهار، دارای پتانسیل خارق‌العاده برای تبدیل شدن به «دوبی ایرانی» است؛ ترکیبی از قطب اقتصادی، ترانزیتی و گردشگری جهانی.
اگر ایران بتواند درهای خود را به جهان بگشاید، روابط بین‌المللی را عادی و سرمایه‌گذاری خارجی را جذب کند، سواحل خلیج فارس ایران می‌تواند نه تنها رقیب بلکه حتی جایگزین سواحل کالیفرنیا در برخی حوزه‌ها شود.
✔️ نقد گروک بر تحقیق فوق:
تحلیل عبدالله شهبازی یک چشم‌انداز استراتژیک و بلندپروازانه برای بازسازی خاورمیانه ارائه می‌دهد که پتانسیل‌های اقتصادی و ژئوپلیتیکی منطقه را به خوبی برجسته می‌کند. نقاط قوت آن در جامعیت، استفاده از داده‌های عددی، و توجه به رقابت جهانی با چین است. با این حال، خوش‌بینی بیش از حد به امکان تحول سیاسی در ایران، کم‌توجهی به موانع فرهنگی و اجتماعی، و عدم ارائه سناریوهای جایگزین، از نقاط ضعف اصلی آن است.
@abdollahshahbazi
28.03.202516:01
چت در یک گروه کوچک و بسته نخبگانی درباره کلیپ سخنان دکتر نقیب‌زاده. جمعه، ۸ فروردین ۱۴۰۴/ ۲۸ مارس ۲۰۲۵
گفتگوی سعید جعفری، خبرنگار یورونیوز، با احمد نقیب‌زاده در وبسایت یورونیوز:
https://parsi.euronews.com/2025/03/25/naghibzadeh-collapse-of-the-islamic-republic-like-the-soviet-union-israeli-attack-c
شهبازی: می‌گویند هفت هواپیمای بی۲ در دیگو گارسیا مستقر شده. یعنی ۳۵ درصد از ناوگان ۱۹ تایی بی۲ آمریکا. حتماً برای زدن حوثی‌ها نیست چون به این تعداد نیاز ندارند. قبلاً هم با بی۲ چند انبار زیرزمینی حوثی‌ها را زدند در اکتبر ۲۰۲۴. حتماً برای ایران است.
بنظرم یک حمله خیلی سریع می‌کنند و همزمان مراکز مهم را می‌زنند. فکر می‌کنم همزمان اسرائیل عملیات اطلاعاتی مثل ترور انجام می‌دهد احتمالاً. بنحوی عمل می‌کنند که ایران نتواند اقدام تلافی‌جویانه انجام دهد.
یکی از دوستان: بنظرم الان بهترین راهکار رفراندوم هسته‌ای است. گردن مردم بیندازند توافق و پذیرش را.
یکی از دوستان: شاید دیگه دیر شده باشه. نهایت مثل لیبی خواهد شد.
شهبازی: این بار اروپا همراه نیست. انگلیس هم فکر نکنم همراه باشد. فقط آمریکا و اسرائیل. اروپا را تحویل نمی‌گیرند.
دیر که شده. الان فقط پیام تسلیم کامل را قبول می‌کنند. کش دادن را نمی‌پذیرند.
با تسلیم کامل هم یعنی باز ولکن نیستند و بعدش آنقدر فشار می‌آورند تا جمهوری اسلامی ساقط شود.
یکی از دوستان: بله، به نظرم به همراهی اروپا نیازی نیست چون قرار نیست مثل عراق تسخیر زمینی رخ دهد. در لیبی هم نیازی به اروپا نبود خودشان سهم گرفتند در حمله.
شهبازی: تفاوتی نمی‌کند به حال جمهوری اسلامی. چه بخورد چه تسلیم شود در هر دو وضعیت به سرعت به سمت سقوط می‌رود.
در لیبی تأسیسات زیربنایی را بدجور زدند. خدا کند در مورد ایران اینطور نشود مثل زدن عسلویه و غیره.
وگرنه ایران هرج‌ومرج می‌شود که نمی‌خواهند. مردم ایران را نیروی زمینی خودشان می‌بینند که نظام را ساقط خواهند کرد.
خیلی حساب کرده‌اند روی قیام مردم و ساقط کردن جمهوری اسلامی. نارضایتی شدید هم این فرض را محتمل می‌کند.
نمی‌دانم آنطور که آقای نقیب‌زاده گفته شخصیت‌های اصلی را ترور می‌کنند یا نه. بخصوص شخص آقای خامنه‌ای را. بستگی به تحلیل اسرائیل دارد.
یکی از دوستان: برای امارات و عربستان اولویت این است که متأسفانه این اتفاق بیافتد. ایران نباید بتواند قد راست کند به لحاظ اقتصادی. اولویت تجزیه ایران است و ایجاد کشور جدیدی که در جنوب از اقمار اعراب خلیج شود. کابوس است اما نزدیک به تحقق.
شهبازی: بله. ولی فکر کنم نظر اسرائیل و آمریکا این نباشد چون می‌خواهند ایران شاخ باشد در برابر اعراب. دنبال تمامیت ارضی و قدرت ایران بعدی هستند. البته در نظامی که هوادارشان باشد.
یکی از دوستان: اسرائیل به دنبال تغییر ژئوپولتیک است. ایران قوی حتی اگر ظاهراً دوست اسرائیل هم باشد اصلاً مورد نظر او نیست. در این مورد با اعراب اشتراک نظر دارند.
شهبازی: نمی‌دانم. ایران پهلوی پایگاه اصلی این کانون‌ها بود قبل از پیدایش دولت اسرائیل. بعدش هم خیلی خیلی مهم بود برایشان. شاید همین طرح را برای آینده ایران داشته باشند.
یکی از دوستان: به نظرم به شرایط پیش از پیمان ابراهیم برگردد. حتی زمان جنگ ایران و عراق هم اسرائیل به نقش متوازن کننده ایران امید داشت. حالا نه.
شهبازی: نمی‌دانم. اگر بتوانند نیروی مورد قبول خودشان را حاکم کنند در ایران چه؟ با توجه به پایگاه نسبتاً قابل توجه رضا پهلوی؟
یکی از دوستان: لابی امارات و عربستان دنبال حذف ایران قدرتمند اقتصادی است. باید دید چه می‌شود واقعاً خیلی ساده نیست آینده. هر چند اگر هم ایران دوباره رشد کند دست کم به سی سال زمان نیاز دارد.
شهبازی: نمی‌دانم. باید منتظر آینده بود.
یکی از دوستان: بله، به نظر باید نشست و دید تعادل جدید در چه شرایطی رخ خواهد داد. مطالعه اسناد پهلوی نشان می‌دهد اقلاً شخص شاه چندان به اسرائیل به عنوان متحد تکیه نمی‌کند. حتی اتحاد آن زمان هم لرزان بود.
شهبازی: بله. محمدرضا شاه سعی می‌کرد استقلال و توازن ایران را در نزاع ایران و اسرائیل حفظ کند و بطور افراطی به یک سمت نغلطد. باید منتظر تحولات آینده بود. ولی بهرحال تصور نمی‌کنم کش دادن مذاکره از سوی جمهوری اسلامی مؤثر باشد و طبق برنامه کار خودشان را خواهند کرد.
@abdollahshahbazi
گفتگوی سعید جعفری، خبرنگار یورونیوز، با احمد نقیب‌زاده در وبسایت یورونیوز:
https://parsi.euronews.com/2025/03/25/naghibzadeh-collapse-of-the-islamic-republic-like-the-soviet-union-israeli-attack-c
شهبازی: می‌گویند هفت هواپیمای بی۲ در دیگو گارسیا مستقر شده. یعنی ۳۵ درصد از ناوگان ۱۹ تایی بی۲ آمریکا. حتماً برای زدن حوثی‌ها نیست چون به این تعداد نیاز ندارند. قبلاً هم با بی۲ چند انبار زیرزمینی حوثی‌ها را زدند در اکتبر ۲۰۲۴. حتماً برای ایران است.
بنظرم یک حمله خیلی سریع می‌کنند و همزمان مراکز مهم را می‌زنند. فکر می‌کنم همزمان اسرائیل عملیات اطلاعاتی مثل ترور انجام می‌دهد احتمالاً. بنحوی عمل می‌کنند که ایران نتواند اقدام تلافی‌جویانه انجام دهد.
یکی از دوستان: بنظرم الان بهترین راهکار رفراندوم هسته‌ای است. گردن مردم بیندازند توافق و پذیرش را.
یکی از دوستان: شاید دیگه دیر شده باشه. نهایت مثل لیبی خواهد شد.
شهبازی: این بار اروپا همراه نیست. انگلیس هم فکر نکنم همراه باشد. فقط آمریکا و اسرائیل. اروپا را تحویل نمی‌گیرند.
دیر که شده. الان فقط پیام تسلیم کامل را قبول می‌کنند. کش دادن را نمی‌پذیرند.
با تسلیم کامل هم یعنی باز ولکن نیستند و بعدش آنقدر فشار می‌آورند تا جمهوری اسلامی ساقط شود.
یکی از دوستان: بله، به نظرم به همراهی اروپا نیازی نیست چون قرار نیست مثل عراق تسخیر زمینی رخ دهد. در لیبی هم نیازی به اروپا نبود خودشان سهم گرفتند در حمله.
شهبازی: تفاوتی نمی‌کند به حال جمهوری اسلامی. چه بخورد چه تسلیم شود در هر دو وضعیت به سرعت به سمت سقوط می‌رود.
در لیبی تأسیسات زیربنایی را بدجور زدند. خدا کند در مورد ایران اینطور نشود مثل زدن عسلویه و غیره.
وگرنه ایران هرج‌ومرج می‌شود که نمی‌خواهند. مردم ایران را نیروی زمینی خودشان می‌بینند که نظام را ساقط خواهند کرد.
خیلی حساب کرده‌اند روی قیام مردم و ساقط کردن جمهوری اسلامی. نارضایتی شدید هم این فرض را محتمل می‌کند.
نمی‌دانم آنطور که آقای نقیب‌زاده گفته شخصیت‌های اصلی را ترور می‌کنند یا نه. بخصوص شخص آقای خامنه‌ای را. بستگی به تحلیل اسرائیل دارد.
یکی از دوستان: برای امارات و عربستان اولویت این است که متأسفانه این اتفاق بیافتد. ایران نباید بتواند قد راست کند به لحاظ اقتصادی. اولویت تجزیه ایران است و ایجاد کشور جدیدی که در جنوب از اقمار اعراب خلیج شود. کابوس است اما نزدیک به تحقق.
شهبازی: بله. ولی فکر کنم نظر اسرائیل و آمریکا این نباشد چون می‌خواهند ایران شاخ باشد در برابر اعراب. دنبال تمامیت ارضی و قدرت ایران بعدی هستند. البته در نظامی که هوادارشان باشد.
یکی از دوستان: اسرائیل به دنبال تغییر ژئوپولتیک است. ایران قوی حتی اگر ظاهراً دوست اسرائیل هم باشد اصلاً مورد نظر او نیست. در این مورد با اعراب اشتراک نظر دارند.
شهبازی: نمی‌دانم. ایران پهلوی پایگاه اصلی این کانون‌ها بود قبل از پیدایش دولت اسرائیل. بعدش هم خیلی خیلی مهم بود برایشان. شاید همین طرح را برای آینده ایران داشته باشند.
یکی از دوستان: به نظرم به شرایط پیش از پیمان ابراهیم برگردد. حتی زمان جنگ ایران و عراق هم اسرائیل به نقش متوازن کننده ایران امید داشت. حالا نه.
شهبازی: نمی‌دانم. اگر بتوانند نیروی مورد قبول خودشان را حاکم کنند در ایران چه؟ با توجه به پایگاه نسبتاً قابل توجه رضا پهلوی؟
یکی از دوستان: لابی امارات و عربستان دنبال حذف ایران قدرتمند اقتصادی است. باید دید چه می‌شود واقعاً خیلی ساده نیست آینده. هر چند اگر هم ایران دوباره رشد کند دست کم به سی سال زمان نیاز دارد.
شهبازی: نمی‌دانم. باید منتظر آینده بود.
یکی از دوستان: بله، به نظر باید نشست و دید تعادل جدید در چه شرایطی رخ خواهد داد. مطالعه اسناد پهلوی نشان می‌دهد اقلاً شخص شاه چندان به اسرائیل به عنوان متحد تکیه نمی‌کند. حتی اتحاد آن زمان هم لرزان بود.
شهبازی: بله. محمدرضا شاه سعی می‌کرد استقلال و توازن ایران را در نزاع ایران و اسرائیل حفظ کند و بطور افراطی به یک سمت نغلطد. باید منتظر تحولات آینده بود. ولی بهرحال تصور نمی‌کنم کش دادن مذاکره از سوی جمهوری اسلامی مؤثر باشد و طبق برنامه کار خودشان را خواهند کرد.
@abdollahshahbazi
22.03.202517:04
تأکید می‌کنم بر این دو بخش از سخنان ویتکاف که می‌تواند مؤید فرضیه‌ام باشد دال بر پلن بزرگ تبدیل خاورمیانه به یک قطب جدید جهانی تجارت و بیزنس که در پایه عملکرد مشترک ترامپ و نتانیاهو قرار دارد:
«ساحل خلیج فارس می‌تونه یکی از دست‌کم‌گرفته‌شده‌ترین فرصت‌ها باشه اگه صلح و ثبات رو تو کل منطقه به دست بیاریم. اگه ایران رو حل کنیم و بتونی تو اون بازار سرمایه‌گذاری کنی، اسرائیلی‌ها از نظر تکنولوژی درخشانن. اونا یه پایگاه تکنولوژی عظیم اونجا دارن، تو هوش مصنوعی، رباتیک، بلاک‌چین هستن، جایی که امارات امروز هست. جایی که عربستان سعودی امروز هست، جایی که قطر امروز هست. می‌تونی تصور کنی همه این کشورها با هم همکاری کنن و همچین بازاری بسازن؟ می‌تونه خیلی بزرگ‌تر از اروپا بشه. اروپا امروز ناکارآمده. تصور کن اگه اونا کارآمد بشن و همه اونجا تاجر باشن.»
«تصور کن اگه لبنان عادی بشه، سوریه عادی بشه، و سعودی‌ها یه معاهده عادی‌سازی با اسرائیل امضا کنن چون تو غزه صلح برقراره. اونا باید اینو بعنوان پیش‌شرط داشته باشن. این یه شرط لازمه برای عادی‌سازی سعودیه. ولی حالا شروع می‌کنی به داشتن یه خلیج فارسی که همه با هم کار می‌کنن. این حماسی می‌شه. و فکر می‌کنم برای جهان خوبه. مطمئناً برای جهان خوبه چون اروپا داره می‌میره، متأسفانه. و آمریکا به متحدای خارجی نیاز داره. و اینا همه متحدای بالقوه‌ان.»
@abdollahshahbazi
«ساحل خلیج فارس می‌تونه یکی از دست‌کم‌گرفته‌شده‌ترین فرصت‌ها باشه اگه صلح و ثبات رو تو کل منطقه به دست بیاریم. اگه ایران رو حل کنیم و بتونی تو اون بازار سرمایه‌گذاری کنی، اسرائیلی‌ها از نظر تکنولوژی درخشانن. اونا یه پایگاه تکنولوژی عظیم اونجا دارن، تو هوش مصنوعی، رباتیک، بلاک‌چین هستن، جایی که امارات امروز هست. جایی که عربستان سعودی امروز هست، جایی که قطر امروز هست. می‌تونی تصور کنی همه این کشورها با هم همکاری کنن و همچین بازاری بسازن؟ می‌تونه خیلی بزرگ‌تر از اروپا بشه. اروپا امروز ناکارآمده. تصور کن اگه اونا کارآمد بشن و همه اونجا تاجر باشن.»
«تصور کن اگه لبنان عادی بشه، سوریه عادی بشه، و سعودی‌ها یه معاهده عادی‌سازی با اسرائیل امضا کنن چون تو غزه صلح برقراره. اونا باید اینو بعنوان پیش‌شرط داشته باشن. این یه شرط لازمه برای عادی‌سازی سعودیه. ولی حالا شروع می‌کنی به داشتن یه خلیج فارسی که همه با هم کار می‌کنن. این حماسی می‌شه. و فکر می‌کنم برای جهان خوبه. مطمئناً برای جهان خوبه چون اروپا داره می‌میره، متأسفانه. و آمریکا به متحدای خارجی نیاز داره. و اینا همه متحدای بالقوه‌ان.»
@abdollahshahbazi
26.03.202502:11
طبق گزارش‌های منتشرشده، آمریکا در حال نقل‌وانتقالات نظامی بزرگی است با هدف استقرار در خاورمیانه. چنین تحرکاتی پس از جنگ دوم خلیج فارس در سال ۲۰۰۳ برای ساقط کردن صدام سابقه نداشته. بنظر می‌رسد این بار واقعاً می‌خواهند جمهوری اسلامی را حذف کنند. اگر فرضیه من دال بر پلن بزرگ تبدیل خاورمیانه به قطب جدید تجاری درست باشد، در مقابل چین، این حذف قطعی است. اگر فرضیه‌ام درست نباشد، ممکن است هدف حذف جمهوری اسلامی نباشد و فقط می‌خواهند آن را وادار به تسلیم و خلع سلاح هسته‌ای و موشکی کنند.
@abdollahshahbazi
@abdollahshahbazi
16.04.202504:30
گزارش: برغم اینکه هم آمریکا و هم ایران ادعا کردند مذاکرات هسته‌ای خوب پیش می‌رود، و به تبع آن بنظر می‌رسید بیشتر پروازهای انتقال امکانات پدافند هوایی آمریکا از فرماندهی منطقه هند- اقیانوس آرام به خاورمیانه متوقف شود، فرماندهی تحرک هوایی نیروی هوایی آمریکا (AMC) همچنان به انتقال گسترده تجهیزات نظامی به منطقه خاورمیانه ادامه می‌دهد بدون نشانی از توقف آن.
از ۲۲ مارس تاکنون بیش از ۳۰۰ هواپیمای C-17، C-5، C-130، KC-135 و KC-46 وابسته به AMC در پایگاه‌های هوایی در سراسر منطقه خاورمیانه تحت مسئولیت فرماندهی مرکزی آمریکا (سنتکام) فرود آمده‌اند و احتمالاً در حال استقرار سامانه‌های پدافند هوایی، تجهیزات و سایر امکانات دفاعی در منطقه برای آمادگی در برابر احتمال آتی درگیری با ایران هستند.
جالب‌توجه‌ترین پروازهای هفته گذشته ورود بیش از ۶ فروند هواپیمای C-17 از پایگاه فورت بلیس تکزاس به پایگاه هوایی نِواتیم در جنوب اسرائیل است که احتمالاً حامل تجهیزات سامانه موشکی سطح‌به‌هوای MIM-104 «پاتریوت» و/یا دومین سامانه دفاع تاد (THAAD) بودند. همچنین، تعدادی از هواپیماهای C-5 و C-17 در پایگاه پشتیبانی دریایی دیگو گارسیا در اقیانوس هند فرود آمدند که احتمالاً حامل مهمات برای ۶ فروند بمب‌افکن پنهان‌کار راهبردی دوربرد B-2 «اسپیریت» هستند که در ماه مارس در این جزیره مستقر شدند.
شهبازی: بنظر می‌رسد آمریکا، و اسرائیل، مصرند از طریق مذاکرات به سرعت موافقت جمهوری اسلامی را با خواست‌هایشان به دست آورند و همزمان خود را آماده می‌کنند تا در صورت به نتیجه نرسیدن این مذاکرات حملات هوایی و موشکی را آغاز کنند.
https://x.com/sentdefender/status/1911990585323307088?s=19
@abdollahshahbazi
از ۲۲ مارس تاکنون بیش از ۳۰۰ هواپیمای C-17، C-5، C-130، KC-135 و KC-46 وابسته به AMC در پایگاه‌های هوایی در سراسر منطقه خاورمیانه تحت مسئولیت فرماندهی مرکزی آمریکا (سنتکام) فرود آمده‌اند و احتمالاً در حال استقرار سامانه‌های پدافند هوایی، تجهیزات و سایر امکانات دفاعی در منطقه برای آمادگی در برابر احتمال آتی درگیری با ایران هستند.
جالب‌توجه‌ترین پروازهای هفته گذشته ورود بیش از ۶ فروند هواپیمای C-17 از پایگاه فورت بلیس تکزاس به پایگاه هوایی نِواتیم در جنوب اسرائیل است که احتمالاً حامل تجهیزات سامانه موشکی سطح‌به‌هوای MIM-104 «پاتریوت» و/یا دومین سامانه دفاع تاد (THAAD) بودند. همچنین، تعدادی از هواپیماهای C-5 و C-17 در پایگاه پشتیبانی دریایی دیگو گارسیا در اقیانوس هند فرود آمدند که احتمالاً حامل مهمات برای ۶ فروند بمب‌افکن پنهان‌کار راهبردی دوربرد B-2 «اسپیریت» هستند که در ماه مارس در این جزیره مستقر شدند.
شهبازی: بنظر می‌رسد آمریکا، و اسرائیل، مصرند از طریق مذاکرات به سرعت موافقت جمهوری اسلامی را با خواست‌هایشان به دست آورند و همزمان خود را آماده می‌کنند تا در صورت به نتیجه نرسیدن این مذاکرات حملات هوایی و موشکی را آغاز کنند.
https://x.com/sentdefender/status/1911990585323307088?s=19
@abdollahshahbazi
27.03.202515:16
چرا درباره حمله نظامی محتمل آمریکا و اسرائیل اطلاع‌رسانی می‌کنم؟ ۲/ ۲
از این منظر، حادثه ۷ اکتبر برایم «توطئه» جلوه‌گر شد برای تحقق طرح‌هایی بسیار بزرگ، با توجه به ابعاد بسیار بزرگ و غیرعادی این عملیات، که می‌توانست معطوف به دو هدف باشد: اول، تأثیرگذاری بر انتخابات نوامبر ۲۰۲۴ آمریکا به سود ترامپ؛ دوم، تغییر جغرافیای سیاسی خاورمیانه با کمک ترامپ.
در آن زمان اینگونه تحلیل‌ها را تنها در یک گروه نیمه بسته تلگرامی می‌نوشتم که در آن ده‌ها نفر از تحلیل‌گران و کارشناسان و روزنامه‌نگاران از دو طیف اصلی ایران، اصول‌گرا و اصلاح‌طلب، حضور داشتند. انتشار عمومی دیدگاهم، دال بر توطئه بودن حادثه ۷ اکتبر، خلاف تبلیغات وسیع آن روز در ایران بود و نمی‌خواستم با نوشته‌ها و هشدارهای خود جنجال برانگیزم. از اینرو، در ۸ اکتبر ۲۰۲۳، یک روز پس از عملیات حماس، یادداشتی در همان گروه منتشر کردم و سپس در طی ماه‌های بعد گاه و بی‌گاه، و با تحقق برخی پیش‌بینی‌هایم، مطالب آن یادداشت را متذکر شدم.
نوشتم که از دیدگاه من حادثه ۷ اکتبر ۲۰۲۳ توطئه بود. با توجه به ابهام‌های رایج و نگاه سطحی و مبتذل به این مفهوم، لازم است تعریف خود را بیان کنم: توطئه عبارت است اقدامات پنهان و سازمان‌یافته برای تحقق هدف خاص، مانند تغییر یک مقام یا رژیم سیاسی یا ورشکست کردن یک کمپانی و مانند آن، و نیز اقدامات سازمان‌یافته و پنهان برای سوق دادن سوژه به سمتی که هدف سازمان‌دهندگان است؛ از روندهای فرهنگی و اجتماعی تا اهداف سیاسی و اقتصادی. بعبارت دیگر، توطئه نوعی مهندسی سیاسی و اجتماعی است ولی پنهان و در جهت تحقق خواست‌های برنامه‌ریزان آن. و به دلیل ناشناخته بودن سازوکار این اقدام دریافت‌های مبهمی درباره آن پدید می‌آید و بستر را فراهم می‌کند برای پیدایش انواع فرضیات درباره علل و عوامل آن و گاه اغراق‌آمیز و غیرمنطقی که «توهم توطئه» نامیده می‌شود.
طبق این تعریف، عملیات حماس در ۷ اکتبر را ناشی از «اقدامات سازمان‌یافته و پنهان برای سوق دادن سوژه» دانستم «به سمتی که هدف سازمان‌دهندگان است.» این امر درباره جمهوری اسلامی و حزب الله لبنان نیز صادق است که ماهیت مشکوک عملیات ۷ اکتبر را درنیافتند و با حمایت جنجالی خود از آن گام‌بگام به تحقق طرح فوق یاری رسانیدند تا اکنون که در مهم‌ترین مرحله آن قرار داریم: حل نهایی معضل جمهوری اسلامی.
در طی یک سال و اندی که از ۷ اکتبر گذشت در گروه فوق و در رسانه‌های ایران شاهد تحلیل‌های غیرواقعی فراوان بودم که عملیات ۷ اکتبر و حماس را تقدیس می‌کردند و فروپاشی قریب‌الوقوع اسرائیل را نوید می‌دادند. در آن فضا حتماً انتشار علنی تحلیل‌هایم تأثیر نداشت و خود در معرض انواع حملات قرار می‌گرفتم. ولی سرانجام با رسیدن به مرحله حساس کنونی احساس کردم ادامه سکوتم نادرست است و در ۹ مارس ۲۰۲۵ یادداشت ۸ اکتبرم در گروه نیمه بسته تلگرامی و برخی کامنت‌های پس از آن را در ایکس (توئیتر سابق) و تلگرام منتشر کردم:
https://x.com/ashahb/status/1898898926176285089
https://t.me/abdollahshahbazi/5445
@abdollahshahbazi
از این منظر، حادثه ۷ اکتبر برایم «توطئه» جلوه‌گر شد برای تحقق طرح‌هایی بسیار بزرگ، با توجه به ابعاد بسیار بزرگ و غیرعادی این عملیات، که می‌توانست معطوف به دو هدف باشد: اول، تأثیرگذاری بر انتخابات نوامبر ۲۰۲۴ آمریکا به سود ترامپ؛ دوم، تغییر جغرافیای سیاسی خاورمیانه با کمک ترامپ.
در آن زمان اینگونه تحلیل‌ها را تنها در یک گروه نیمه بسته تلگرامی می‌نوشتم که در آن ده‌ها نفر از تحلیل‌گران و کارشناسان و روزنامه‌نگاران از دو طیف اصلی ایران، اصول‌گرا و اصلاح‌طلب، حضور داشتند. انتشار عمومی دیدگاهم، دال بر توطئه بودن حادثه ۷ اکتبر، خلاف تبلیغات وسیع آن روز در ایران بود و نمی‌خواستم با نوشته‌ها و هشدارهای خود جنجال برانگیزم. از اینرو، در ۸ اکتبر ۲۰۲۳، یک روز پس از عملیات حماس، یادداشتی در همان گروه منتشر کردم و سپس در طی ماه‌های بعد گاه و بی‌گاه، و با تحقق برخی پیش‌بینی‌هایم، مطالب آن یادداشت را متذکر شدم.
نوشتم که از دیدگاه من حادثه ۷ اکتبر ۲۰۲۳ توطئه بود. با توجه به ابهام‌های رایج و نگاه سطحی و مبتذل به این مفهوم، لازم است تعریف خود را بیان کنم: توطئه عبارت است اقدامات پنهان و سازمان‌یافته برای تحقق هدف خاص، مانند تغییر یک مقام یا رژیم سیاسی یا ورشکست کردن یک کمپانی و مانند آن، و نیز اقدامات سازمان‌یافته و پنهان برای سوق دادن سوژه به سمتی که هدف سازمان‌دهندگان است؛ از روندهای فرهنگی و اجتماعی تا اهداف سیاسی و اقتصادی. بعبارت دیگر، توطئه نوعی مهندسی سیاسی و اجتماعی است ولی پنهان و در جهت تحقق خواست‌های برنامه‌ریزان آن. و به دلیل ناشناخته بودن سازوکار این اقدام دریافت‌های مبهمی درباره آن پدید می‌آید و بستر را فراهم می‌کند برای پیدایش انواع فرضیات درباره علل و عوامل آن و گاه اغراق‌آمیز و غیرمنطقی که «توهم توطئه» نامیده می‌شود.
طبق این تعریف، عملیات حماس در ۷ اکتبر را ناشی از «اقدامات سازمان‌یافته و پنهان برای سوق دادن سوژه» دانستم «به سمتی که هدف سازمان‌دهندگان است.» این امر درباره جمهوری اسلامی و حزب الله لبنان نیز صادق است که ماهیت مشکوک عملیات ۷ اکتبر را درنیافتند و با حمایت جنجالی خود از آن گام‌بگام به تحقق طرح فوق یاری رسانیدند تا اکنون که در مهم‌ترین مرحله آن قرار داریم: حل نهایی معضل جمهوری اسلامی.
در طی یک سال و اندی که از ۷ اکتبر گذشت در گروه فوق و در رسانه‌های ایران شاهد تحلیل‌های غیرواقعی فراوان بودم که عملیات ۷ اکتبر و حماس را تقدیس می‌کردند و فروپاشی قریب‌الوقوع اسرائیل را نوید می‌دادند. در آن فضا حتماً انتشار علنی تحلیل‌هایم تأثیر نداشت و خود در معرض انواع حملات قرار می‌گرفتم. ولی سرانجام با رسیدن به مرحله حساس کنونی احساس کردم ادامه سکوتم نادرست است و در ۹ مارس ۲۰۲۵ یادداشت ۸ اکتبرم در گروه نیمه بسته تلگرامی و برخی کامنت‌های پس از آن را در ایکس (توئیتر سابق) و تلگرام منتشر کردم:
https://x.com/ashahb/status/1898898926176285089
https://t.me/abdollahshahbazi/5445
@abdollahshahbazi
06.04.202501:35
✔️پرسش: جناب شهبازی امکانش هست تحلیل خودتون رو هم از شرایط بفرمایید
ممنون
✔️شهبازی: بنظر می‌رسد شایعه مذاکرات ایران و آمریکا جدی است و محافلی در اسرائیل نگرانند که ترامپ فریب بخورد. تصور می‌کنم ماجرا با مذاکره فیصله نخواهد یافت زیرا جمهوری اسلامی خیلی سخت است در برابر سه خواست ترامپ به سادگی تسلیم شود: کنار گذاشتن هسته‌ای، موشکی، نیابتی.
از سوی دیگر، نتانیاهو تمام تلاشش را می‌کند که حمله آمریکا صورت بگیرد. به گمانم، این حمله هوایی- موشکی همراه با عملیات مخفی موساد خواهد بود. عملیات فلج‌کننده شبیه به پیجرهای لبنان. البته از نوع دیگر و احتمالاً ترور.
نیروهای افراطی داخلی ایران نیز به شدت در حال تحریک به مقابله با آمریکا هستند و خرابکاری داخلی. خط اسرائیل در داخل ایران دقیقاً همین است و عواملش نقش مؤثر دارند در ایجاد و تشدید این موج یعنی سوارند بر این جریان.
اگر فرضیه‌ام درست باشد که ٧ اکتبر هدفمند بود برای تحقق پلن بزرگ تبدیل خاورمیانه به قطب جدید سرمایه‌گذاری کانون‌های درجه اول مالی آمریکا و غرب مسئله فراتر است از این احتمالات و باید منتظر تحولات مهم بود. چند ماه آینده دوران تاریخ‌سازی است برای منطقه.
https://x.com/ashahb/status/1908694371328737330?s=46
@abdollahshahbazi
ممنون
✔️شهبازی: بنظر می‌رسد شایعه مذاکرات ایران و آمریکا جدی است و محافلی در اسرائیل نگرانند که ترامپ فریب بخورد. تصور می‌کنم ماجرا با مذاکره فیصله نخواهد یافت زیرا جمهوری اسلامی خیلی سخت است در برابر سه خواست ترامپ به سادگی تسلیم شود: کنار گذاشتن هسته‌ای، موشکی، نیابتی.
از سوی دیگر، نتانیاهو تمام تلاشش را می‌کند که حمله آمریکا صورت بگیرد. به گمانم، این حمله هوایی- موشکی همراه با عملیات مخفی موساد خواهد بود. عملیات فلج‌کننده شبیه به پیجرهای لبنان. البته از نوع دیگر و احتمالاً ترور.
نیروهای افراطی داخلی ایران نیز به شدت در حال تحریک به مقابله با آمریکا هستند و خرابکاری داخلی. خط اسرائیل در داخل ایران دقیقاً همین است و عواملش نقش مؤثر دارند در ایجاد و تشدید این موج یعنی سوارند بر این جریان.
اگر فرضیه‌ام درست باشد که ٧ اکتبر هدفمند بود برای تحقق پلن بزرگ تبدیل خاورمیانه به قطب جدید سرمایه‌گذاری کانون‌های درجه اول مالی آمریکا و غرب مسئله فراتر است از این احتمالات و باید منتظر تحولات مهم بود. چند ماه آینده دوران تاریخ‌سازی است برای منطقه.
https://x.com/ashahb/status/1908694371328737330?s=46
@abdollahshahbazi
31.03.202518:54
تهدید جدید ترامپ:
تروریست‌های حوثی مورد حمایت ایران در دو هفته گذشته با حملات بی‌امان نابود شده‌اند. بسیاری از جنگجویان و رهبران آن‌ها دیگر در میان ما نیستند. ما هر روز و شب به آن‌ها ضربه می‌زنیم — سخت‌تر و سخت‌تر. توانایی‌هایی که آن‌ها برای تهدید کشتیرانی و منطقه داشتند، به‌سرعت در حال نابودی است. حملات ما ادامه خواهد داشت تا زمانی که دیگر تهدیدی برای آزادی دریانوردی نباشند. انتخاب برای حوثی‌ها روشن است: شلیک به کشتی‌های آمریکایی را متوقف کنید، و ما هم شلیک به شما را متوقف خواهیم کرد. در غیر این صورت، ما تازه شروع کرده‌ایم و درد واقعی هنوز در راه است، هم برای حوثی‌ها و هم برای حامیان آن‌ها در ایران.
https://x.com/realdonaldtrump/status/1906780985888522694?s=46
@abdollahshahbazi
تروریست‌های حوثی مورد حمایت ایران در دو هفته گذشته با حملات بی‌امان نابود شده‌اند. بسیاری از جنگجویان و رهبران آن‌ها دیگر در میان ما نیستند. ما هر روز و شب به آن‌ها ضربه می‌زنیم — سخت‌تر و سخت‌تر. توانایی‌هایی که آن‌ها برای تهدید کشتیرانی و منطقه داشتند، به‌سرعت در حال نابودی است. حملات ما ادامه خواهد داشت تا زمانی که دیگر تهدیدی برای آزادی دریانوردی نباشند. انتخاب برای حوثی‌ها روشن است: شلیک به کشتی‌های آمریکایی را متوقف کنید، و ما هم شلیک به شما را متوقف خواهیم کرد. در غیر این صورت، ما تازه شروع کرده‌ایم و درد واقعی هنوز در راه است، هم برای حوثی‌ها و هم برای حامیان آن‌ها در ایران.
https://x.com/realdonaldtrump/status/1906780985888522694?s=46
@abdollahshahbazi
29.03.202520:24
پاسخ به یک کامنت در ایکس:
✔️ این مطالب چه نسبتی با شما دارد؟؟؟
انگار یه خبرگزاری آمریکایی میخواد ایرانی‌ها را بترساند!!
شاه خوبانی و منظور گدایان شده‌ای!!
✔️ شهبازی:
درک نمی‌کنم این همه حساسیت درباره اطلاع‌رسانی تهدید آمریکا و اسرائیل از سوی من برای چیست. از ٧ اکتبر سکوت کردم و دیدیم گام‌بگام چه شد. همه شدند تابع موج تبلیغاتی خودساخته‌شان و از هم تغذیه فکری کردند. الان هم ناراحت می‌شوند که چرا می‌ترسانی. حیرت‌انگیز است این علاقه تعصب‌آمیز به غفلت و همزمان دوپینگ خود و خودی با تبلیغات شعاری. زمانی که انحطاط یک تمدن یا نظام سیاسی به حداکثر می‌رسد در همه عرصه‌ها متجلی می‌شود و از شاخص‌هایش خودفریبی الیت آن است.
با پوزش. جنابعالی را نمی‌شناسم و مخاطبم اینگونه افراد است.
https://x.com/ashahb/status/1906078528975647200?s=46
@abdollahshahbazi
✔️ این مطالب چه نسبتی با شما دارد؟؟؟
انگار یه خبرگزاری آمریکایی میخواد ایرانی‌ها را بترساند!!
شاه خوبانی و منظور گدایان شده‌ای!!
✔️ شهبازی:
درک نمی‌کنم این همه حساسیت درباره اطلاع‌رسانی تهدید آمریکا و اسرائیل از سوی من برای چیست. از ٧ اکتبر سکوت کردم و دیدیم گام‌بگام چه شد. همه شدند تابع موج تبلیغاتی خودساخته‌شان و از هم تغذیه فکری کردند. الان هم ناراحت می‌شوند که چرا می‌ترسانی. حیرت‌انگیز است این علاقه تعصب‌آمیز به غفلت و همزمان دوپینگ خود و خودی با تبلیغات شعاری. زمانی که انحطاط یک تمدن یا نظام سیاسی به حداکثر می‌رسد در همه عرصه‌ها متجلی می‌شود و از شاخص‌هایش خودفریبی الیت آن است.
با پوزش. جنابعالی را نمی‌شناسم و مخاطبم اینگونه افراد است.
https://x.com/ashahb/status/1906078528975647200?s=46
@abdollahshahbazi
03.04.202502:32
جوئیش اینسایدر، ٢ آوریل ٢٠٢۵: لایحه جدید با هدف «حمایت حداکثری» از مخالفان ایرانی
این لایحه گسترده، دولت را ملزم می‌کند تا استراتژی و سیاست‌های مشخصی تدوین کند برای حمایت از ایرانیانی که به دنبال تغییر رژیم هستند.
https://jewishinsider.com/2025/04/new-bill-aims-to-provide-maximum-support-for-iranian-dissidents/
در حالی که دولت ترامپ استراتژی تحریم‌های حداکثری علیه ایران را دنبال می‌کند و به مذاکرات هسته‌ای احتمالی یا حملات نظامی می‌اندیشد، یک لایحه دوحزبی جدید قصد دارد ابزار دیگری به تعامل ایالات متحده با ایران اضافه کند: «حمایت حداکثری» از مردم ایران.
لایحه «حمایت حداکثری»، که توسط نمایندگان جو ویلسون (جمهوری‌خواه از کارولینای جنوبی) و جیمی پانتا (دموکرات از کالیفرنیا) رهبری می‌شود، از دولت می‌خواهد سیاستی منسجم و تهاجمی برای حمایت از مخالفان در جبهه‌های مختلف تدوین کند.
این لایحه از دولت می‌خواهد استراتژی بین‌سازمانی تدوین کند که چگونه از «مردم ایران در تلاش‌هایشان برای گذار به یک نظام سیاسی و دولتی جدید مبتنی بر حاکمیت قانون، دموکراسی و حقوق بشر» حمایت خواهد کرد، از جمله انتصاب یک نماینده ویژه برای هماهنگی این سیاست.
جو ویلسون در بیانیه‌ای گفت: «رژیم ایران دیر یا زود سقوط خواهد کرد. همانطور که سقوط اسد در ۱۲ روز نشان داد، این رژیم‌ها بسیار ضعیف‌تر از آن چیزی هستند که فکر می‌کنند. من از معرفی این لایحه دوحزبی که حمایت حداکثری از مردم ایران در مبارزه‌شان برای دموکراسی و حقوق بشر فراهم می‌کند، سپاسگزارم. مهم است که فشار حداکثری بر رژیم با حمایت حداکثری از مردم همراه شود.»
جیمی پانتا در بیانیه‌ای گفت: «رژیم ایران همچنان مردم خود را از طریق سانسور اینترنت و سرکوب تحت فشار قرار می‌دهد. قانون حمایت حداکثری با تقویت آزادی اینترنت، توقیف دارایی‌های رژیم برای کمک به تلاش‌های دمکراسی‌خواهانه و حمایت از کسانی که در برابر ستم مقاومت می‌کنند، به این سوءاستفاده‌ها پاسخ می‌دهد. ما باید در کنار مردم ایران در مبارزه‌شان برای آزادی و آینده‌ای روشن‌تر بایستیم.»
✔️ پرسش از گروک: لایحه «حمایت حداکثری از مخالفان ایرانی» چقدر محتمل است در کنگره تصویب و قانون شود؟
پاسخ:
عوامل مؤثر بر شانس تصویب:
حمایت دوحزبی: این لایحه توسط جو ویلسون (جمهوری‌خواه) و جیمی پانتا (دموکرات) معرفی شده است، که نشان‌دهنده حمایت اولیه از هر دو حزب است. حمایت دوحزبی معمولاً شانس تصویب را افزایش می‌دهد زیرا در کنگره فعلی، که تحت کنترل جمهوری‌خواهان در مجلس نمایندگان و با ترکیبی رقابتی در سنا است، توافق بین دو حزب برای پیشبرد لوایح کلیدی است.
زمینه سیاسی: سیاست «فشار حداکثری» دولت ترامپ علیه ایران همچنان در میان جمهوری‌خواهان محبوب است و این لایحه بعنوان مکملی برای آن مطرح شده است. از سوی دیگر، دمکرات‌ها نیز، به دلیل تمرکز لایحه بر حمایت از حقوق بشر و دمکراسی، ممکن است از آن حمایت کنند. این هم‌راستایی با ارزش‌های هر دو حزب می‌تواند شانس تصویب را تقویت کند.
فوریت موضوع: اعتراضات مداوم در ایران، مانند جنبش «زن، زندگی، آزادی» در ۲۰۲۲-۲۰۲۳ و تنش‌های منطقه‌ای، توجه کنگره را به مسائل ایران جلب کرده است. این لایحه در زمانی معرفی شده که احساس نیاز به اقدام علیه رژیم ایران در میان قانون‌گذاران آمریکایی بالاست.
مخالفت‌های احتمالی: برخی دمکرات‌های مترقی ممکن است نگران تشدید تنش‌ها در خاورمیانه باشند و استدلال کنند که این لایحه می‌تواند به بی‌ثباتی بیشتر منجر شود.
سابقه لوایح مشابه: لوایح مرتبط با ایران در گذشته، مانند قطعنامه‌هایی که تروریسم تحت حمایت ایران را محکوم کرده‌اند (مثل H.Res.118 در کنگره ۱۱۷)، اغلب با حمایت گسترده تصویب شده‌اند. بعنوان مثال، در سال ۲۰۲۳ مجلس نمایندگان قطعنامه‌هایی علیه ایران با رأی قاطع تصویب کرد. این نشان‌دهنده تمایل کنگره به اقدامات سخت‌گیرانه علیه ایران است.
ارزیابی کلی:
با توجه به حمایت دوحزبی اولیه، هم‌راستایی با سیاست‌های ضدایرانی کنونی، و سابقه تصویب لوایح مشابه، شانس این لایحه برای تبدیل شدن به قانون نسبتاً بالاست؛ شاید در محدوده ۶۰ تا ۷۰ درصد به شرطی که در کمیته‌ها متوقف نشود یا با مخالفت جدی مواجه نگردد. با این حال، زمان‌بندی (نزدیکی به انتخابات میان‌دوره‌ای ۲۰۲۶) و اولویت‌های دیگر کنگره (مثل بودجه یا مسائل داخلی) می‌تواند روند را کند کند.
@abdollahshahbazi
این لایحه گسترده، دولت را ملزم می‌کند تا استراتژی و سیاست‌های مشخصی تدوین کند برای حمایت از ایرانیانی که به دنبال تغییر رژیم هستند.
https://jewishinsider.com/2025/04/new-bill-aims-to-provide-maximum-support-for-iranian-dissidents/
در حالی که دولت ترامپ استراتژی تحریم‌های حداکثری علیه ایران را دنبال می‌کند و به مذاکرات هسته‌ای احتمالی یا حملات نظامی می‌اندیشد، یک لایحه دوحزبی جدید قصد دارد ابزار دیگری به تعامل ایالات متحده با ایران اضافه کند: «حمایت حداکثری» از مردم ایران.
لایحه «حمایت حداکثری»، که توسط نمایندگان جو ویلسون (جمهوری‌خواه از کارولینای جنوبی) و جیمی پانتا (دموکرات از کالیفرنیا) رهبری می‌شود، از دولت می‌خواهد سیاستی منسجم و تهاجمی برای حمایت از مخالفان در جبهه‌های مختلف تدوین کند.
این لایحه از دولت می‌خواهد استراتژی بین‌سازمانی تدوین کند که چگونه از «مردم ایران در تلاش‌هایشان برای گذار به یک نظام سیاسی و دولتی جدید مبتنی بر حاکمیت قانون، دموکراسی و حقوق بشر» حمایت خواهد کرد، از جمله انتصاب یک نماینده ویژه برای هماهنگی این سیاست.
جو ویلسون در بیانیه‌ای گفت: «رژیم ایران دیر یا زود سقوط خواهد کرد. همانطور که سقوط اسد در ۱۲ روز نشان داد، این رژیم‌ها بسیار ضعیف‌تر از آن چیزی هستند که فکر می‌کنند. من از معرفی این لایحه دوحزبی که حمایت حداکثری از مردم ایران در مبارزه‌شان برای دموکراسی و حقوق بشر فراهم می‌کند، سپاسگزارم. مهم است که فشار حداکثری بر رژیم با حمایت حداکثری از مردم همراه شود.»
جیمی پانتا در بیانیه‌ای گفت: «رژیم ایران همچنان مردم خود را از طریق سانسور اینترنت و سرکوب تحت فشار قرار می‌دهد. قانون حمایت حداکثری با تقویت آزادی اینترنت، توقیف دارایی‌های رژیم برای کمک به تلاش‌های دمکراسی‌خواهانه و حمایت از کسانی که در برابر ستم مقاومت می‌کنند، به این سوءاستفاده‌ها پاسخ می‌دهد. ما باید در کنار مردم ایران در مبارزه‌شان برای آزادی و آینده‌ای روشن‌تر بایستیم.»
✔️ پرسش از گروک: لایحه «حمایت حداکثری از مخالفان ایرانی» چقدر محتمل است در کنگره تصویب و قانون شود؟
پاسخ:
عوامل مؤثر بر شانس تصویب:
حمایت دوحزبی: این لایحه توسط جو ویلسون (جمهوری‌خواه) و جیمی پانتا (دموکرات) معرفی شده است، که نشان‌دهنده حمایت اولیه از هر دو حزب است. حمایت دوحزبی معمولاً شانس تصویب را افزایش می‌دهد زیرا در کنگره فعلی، که تحت کنترل جمهوری‌خواهان در مجلس نمایندگان و با ترکیبی رقابتی در سنا است، توافق بین دو حزب برای پیشبرد لوایح کلیدی است.
زمینه سیاسی: سیاست «فشار حداکثری» دولت ترامپ علیه ایران همچنان در میان جمهوری‌خواهان محبوب است و این لایحه بعنوان مکملی برای آن مطرح شده است. از سوی دیگر، دمکرات‌ها نیز، به دلیل تمرکز لایحه بر حمایت از حقوق بشر و دمکراسی، ممکن است از آن حمایت کنند. این هم‌راستایی با ارزش‌های هر دو حزب می‌تواند شانس تصویب را تقویت کند.
فوریت موضوع: اعتراضات مداوم در ایران، مانند جنبش «زن، زندگی، آزادی» در ۲۰۲۲-۲۰۲۳ و تنش‌های منطقه‌ای، توجه کنگره را به مسائل ایران جلب کرده است. این لایحه در زمانی معرفی شده که احساس نیاز به اقدام علیه رژیم ایران در میان قانون‌گذاران آمریکایی بالاست.
مخالفت‌های احتمالی: برخی دمکرات‌های مترقی ممکن است نگران تشدید تنش‌ها در خاورمیانه باشند و استدلال کنند که این لایحه می‌تواند به بی‌ثباتی بیشتر منجر شود.
سابقه لوایح مشابه: لوایح مرتبط با ایران در گذشته، مانند قطعنامه‌هایی که تروریسم تحت حمایت ایران را محکوم کرده‌اند (مثل H.Res.118 در کنگره ۱۱۷)، اغلب با حمایت گسترده تصویب شده‌اند. بعنوان مثال، در سال ۲۰۲۳ مجلس نمایندگان قطعنامه‌هایی علیه ایران با رأی قاطع تصویب کرد. این نشان‌دهنده تمایل کنگره به اقدامات سخت‌گیرانه علیه ایران است.
ارزیابی کلی:
با توجه به حمایت دوحزبی اولیه، هم‌راستایی با سیاست‌های ضدایرانی کنونی، و سابقه تصویب لوایح مشابه، شانس این لایحه برای تبدیل شدن به قانون نسبتاً بالاست؛ شاید در محدوده ۶۰ تا ۷۰ درصد به شرطی که در کمیته‌ها متوقف نشود یا با مخالفت جدی مواجه نگردد. با این حال، زمان‌بندی (نزدیکی به انتخابات میان‌دوره‌ای ۲۰۲۶) و اولویت‌های دیگر کنگره (مثل بودجه یا مسائل داخلی) می‌تواند روند را کند کند.
@abdollahshahbazi
22.03.202516:31
متن کامل ترجمه گفتگوی تاکر کارلسون با استیو ویتکاف را به صورت فایل پی‌دی‌اف منتشر می‌کنم به دلیل اهمیت آن. سپس مواردی که از ایران نام برده شده را به صورت متن می‌گذارم.
@abdollahshahbazi
@abdollahshahbazi
05.04.202501:27
✔️ مقاله دیوید واینبرگ، پژوهشگر ارشد مؤسسه میسگاو برای امنیت ملی و استراتژی صهیونیستی مستقر در اورشلیم، درباره تهدیدهای ترامپ و احتمال مذاکره با ایران ۱/ ۲
✔️ برنامه‌های ترامپ در برابر چین و روسیه تا حد زیادی به شجاعت او در رویارویی با ایران بستگی دارد. اگر خروش ترامپ علیه تهران با توافقی نرم به سبک اوباما پایان یابد، ریاست‌جمهوری او، حداقل در امور بین‌المللی، به پایان رسیده و هرگز رئیس‌جمهوری «تحول‌آفرین» با دستاوردهای «تاریخی» نخواهد شد.
ایران نگران از دولت ترامپ ولی همچنان سرکش
دیوید ام. واینبرگ
اورشلیم پست، شنبه، ۵ آوریل ۲۰۲۵/ ۱۶ فروردین ۱۴۰۴
https://m.jpost.com/opinion/article-848794
پرزیدنت ترامپ باید به زودی تهدید خود را برای پایان دادن به برنامه تسلیحات هسته‌ای ایران عملی کند.
دولت ترامپ در حال اعزام حجم بی‌سابقه‌ای از نیروی نظامی آمریکا به پایگاه‌هایی در نزدیک ایران و یمن است. این تقویت نظامی با «تحریم‌های حداکثری» علیه ایران و ضرب‌الاجل صریح دو ماهه آمریکا برای دستیابی به «توافقی» جهت پایان دادن به برنامه تسلیحات هسته‌ای و موشک‌های بالستیک ایران پشتیبانی می‌شود. پرزیدنت ترامپ اعلام کرده که در صورت عدم دستیابی به توافق «بمباران صورت خواهد گرفت». مایک والز، مشاور امنیت ملی آمریکا، مشخص کرده است که ایران باید «تمامی عناصر برنامه هسته‌ای خود، از جمله موشک‌ها، تسلیحات و غنی‌سازی اورانیوم را تحویل داده و کنار بگذارد.»
ایران به وضوح نگران است، که چیز خوبی است، اما همچنین سرکش است، که قابل پیش‌بینی بود. آیت‌الله خامنه‌ای ماه گذشته اظهار داشت که تهران در مقابل «زیاده‌خواهی‌ها و تهدیدها» به مذاکره با آمریکا تن نخواهد داد و مذاکرات مستقیم را رد کرد. او تهدید کرد که آمریکا در صورت حمله به ایران «ضربه سختی» خواهد خورد.
فرمانده نیروی هوایی سپاه پاسداران انقلاب ایران این هفته تهدید ایران را صریح‌تر کرد. او هشدار داد: «آمریکا ۱۰ پایگاه و ۵۰,۰۰۰ سرباز در منطقه دارد… اگر در خانه شیشه‌ای زندگی می‌کنید، نباید سنگ پرتاب کنید.» همچنین علی لاریجانی، مشاور خامنه‌ای و رئیس سابق پارلمان، تأکید کرد که اگر آمریکا تأسیسات هسته‌ای ایران را بمباران کند «افکار عمومی» ایران دولت را تحت فشار قرار خواهد داد تا «سیاست خود را تغییر دهد» و به دنبال تسلیحات هسته‌ای برود.
البته ایران در حال حاضر به سرعت به وضعیت کامل نظامی هسته‌ای نزدیک می‌شود، با تأسیسات غنی‌سازی اورانیوم و مونتاژ بمب که در پناهگاه‌های زیرزمینی مدفون شده‌اند – بدون توجه به تهدیدات ترامپ. بر اساس گزارش آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، ایران اورانیوم را تا سطوح تقریباً آماده بمب (۶۰٪ و ۸۴٪، که بسیار نزدیک به سطح ۹۰٪ لازم برای تسلیحات هسته‌ای است) غنی‌سازی کرده است، و ذخیره اورانیوم هگزافلوراید تصفیه‌شده آن در سه‌ماهه گذشته ۹۲.۵ کیلوگرم افزایش یافته و به ۲۷۴.۸ کیلوگرم رسیده است. طبق استانداردهای آژانس این مقدار برای ساخت حدود شش سلاح هسته‌ای کافی است و شتاب نهایی ظرف چند ماه قابل دستیابی است.
هیچ کشوری در جهان مانند ایران اورانیوم را تا ۶۰٪ غنی‌سازی نکرده بدون اینکه تسلیحات هسته‌ای بسازد. بنابراین نیت تهران روشن است. وادار کردن جمهوری اسلامی به ترک این مسیر (و همچنین آرایش عظیم موشک‌های بالستیک آن) دشوار، اگر نه غیرممکن، خواهد بود. من شک دارم که حتی در میان تهدیدهای جدی در حال ظهور از اقدام نظامی آمریکا (و اسرائیل) این کار را انجام دهد.
در نهایت، واشنگتن باید به تهدید خود عمل کند و این کار باید به زودی رخ دهد. به این منظور، آمریکا اسکادران‌های جنگنده، بمب‌افکن‌های مخفی، مهمات، و باتری‌های دفاع هوایی پاتریوت و تاد را به منطقه اعزام کرده است، همراه با دو گروه ضربت ناو هواپیمابر. پروازهای باری نظامی آمریکا به منطقه در ماه گذشته ۵۰٪ افزایش یافت، با حداقل ۱۴۰ هواپیمای ترابری سنگین که در قطر، بحرین، امارات متحده عربی، عربستان سعودی، کویت و اردن فرود آمدند.
یک اسکادران تهاجمی زمینی A-10 به اردن اعزام شد، جنگنده‌های مخفی F-35 به سعودی فرستاده شدند، و حداقل شش بمب‌افکن مخفی B-2 در پایگاه جزیره اقیانوس هند، دیگو گارسیا، مستقر شده‌اند – که حدود یک سوم ناوگان B-2 نیروی هوایی آمریکا را تشکیل می‌دهد. و ژنرال مایکل کوریلا، رئیس فرماندهی مرکزی آمریکا، این هفته بار دیگر برای دیدار با مقامات ارشد نظامی اسرائیل در اسرائیل بود.
@abdollahshahbazi
✔️ برنامه‌های ترامپ در برابر چین و روسیه تا حد زیادی به شجاعت او در رویارویی با ایران بستگی دارد. اگر خروش ترامپ علیه تهران با توافقی نرم به سبک اوباما پایان یابد، ریاست‌جمهوری او، حداقل در امور بین‌المللی، به پایان رسیده و هرگز رئیس‌جمهوری «تحول‌آفرین» با دستاوردهای «تاریخی» نخواهد شد.
ایران نگران از دولت ترامپ ولی همچنان سرکش
دیوید ام. واینبرگ
اورشلیم پست، شنبه، ۵ آوریل ۲۰۲۵/ ۱۶ فروردین ۱۴۰۴
https://m.jpost.com/opinion/article-848794
پرزیدنت ترامپ باید به زودی تهدید خود را برای پایان دادن به برنامه تسلیحات هسته‌ای ایران عملی کند.
دولت ترامپ در حال اعزام حجم بی‌سابقه‌ای از نیروی نظامی آمریکا به پایگاه‌هایی در نزدیک ایران و یمن است. این تقویت نظامی با «تحریم‌های حداکثری» علیه ایران و ضرب‌الاجل صریح دو ماهه آمریکا برای دستیابی به «توافقی» جهت پایان دادن به برنامه تسلیحات هسته‌ای و موشک‌های بالستیک ایران پشتیبانی می‌شود. پرزیدنت ترامپ اعلام کرده که در صورت عدم دستیابی به توافق «بمباران صورت خواهد گرفت». مایک والز، مشاور امنیت ملی آمریکا، مشخص کرده است که ایران باید «تمامی عناصر برنامه هسته‌ای خود، از جمله موشک‌ها، تسلیحات و غنی‌سازی اورانیوم را تحویل داده و کنار بگذارد.»
ایران به وضوح نگران است، که چیز خوبی است، اما همچنین سرکش است، که قابل پیش‌بینی بود. آیت‌الله خامنه‌ای ماه گذشته اظهار داشت که تهران در مقابل «زیاده‌خواهی‌ها و تهدیدها» به مذاکره با آمریکا تن نخواهد داد و مذاکرات مستقیم را رد کرد. او تهدید کرد که آمریکا در صورت حمله به ایران «ضربه سختی» خواهد خورد.
فرمانده نیروی هوایی سپاه پاسداران انقلاب ایران این هفته تهدید ایران را صریح‌تر کرد. او هشدار داد: «آمریکا ۱۰ پایگاه و ۵۰,۰۰۰ سرباز در منطقه دارد… اگر در خانه شیشه‌ای زندگی می‌کنید، نباید سنگ پرتاب کنید.» همچنین علی لاریجانی، مشاور خامنه‌ای و رئیس سابق پارلمان، تأکید کرد که اگر آمریکا تأسیسات هسته‌ای ایران را بمباران کند «افکار عمومی» ایران دولت را تحت فشار قرار خواهد داد تا «سیاست خود را تغییر دهد» و به دنبال تسلیحات هسته‌ای برود.
البته ایران در حال حاضر به سرعت به وضعیت کامل نظامی هسته‌ای نزدیک می‌شود، با تأسیسات غنی‌سازی اورانیوم و مونتاژ بمب که در پناهگاه‌های زیرزمینی مدفون شده‌اند – بدون توجه به تهدیدات ترامپ. بر اساس گزارش آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، ایران اورانیوم را تا سطوح تقریباً آماده بمب (۶۰٪ و ۸۴٪، که بسیار نزدیک به سطح ۹۰٪ لازم برای تسلیحات هسته‌ای است) غنی‌سازی کرده است، و ذخیره اورانیوم هگزافلوراید تصفیه‌شده آن در سه‌ماهه گذشته ۹۲.۵ کیلوگرم افزایش یافته و به ۲۷۴.۸ کیلوگرم رسیده است. طبق استانداردهای آژانس این مقدار برای ساخت حدود شش سلاح هسته‌ای کافی است و شتاب نهایی ظرف چند ماه قابل دستیابی است.
هیچ کشوری در جهان مانند ایران اورانیوم را تا ۶۰٪ غنی‌سازی نکرده بدون اینکه تسلیحات هسته‌ای بسازد. بنابراین نیت تهران روشن است. وادار کردن جمهوری اسلامی به ترک این مسیر (و همچنین آرایش عظیم موشک‌های بالستیک آن) دشوار، اگر نه غیرممکن، خواهد بود. من شک دارم که حتی در میان تهدیدهای جدی در حال ظهور از اقدام نظامی آمریکا (و اسرائیل) این کار را انجام دهد.
در نهایت، واشنگتن باید به تهدید خود عمل کند و این کار باید به زودی رخ دهد. به این منظور، آمریکا اسکادران‌های جنگنده، بمب‌افکن‌های مخفی، مهمات، و باتری‌های دفاع هوایی پاتریوت و تاد را به منطقه اعزام کرده است، همراه با دو گروه ضربت ناو هواپیمابر. پروازهای باری نظامی آمریکا به منطقه در ماه گذشته ۵۰٪ افزایش یافت، با حداقل ۱۴۰ هواپیمای ترابری سنگین که در قطر، بحرین، امارات متحده عربی، عربستان سعودی، کویت و اردن فرود آمدند.
یک اسکادران تهاجمی زمینی A-10 به اردن اعزام شد، جنگنده‌های مخفی F-35 به سعودی فرستاده شدند، و حداقل شش بمب‌افکن مخفی B-2 در پایگاه جزیره اقیانوس هند، دیگو گارسیا، مستقر شده‌اند – که حدود یک سوم ناوگان B-2 نیروی هوایی آمریکا را تشکیل می‌دهد. و ژنرال مایکل کوریلا، رئیس فرماندهی مرکزی آمریکا، این هفته بار دیگر برای دیدار با مقامات ارشد نظامی اسرائیل در اسرائیل بود.
@abdollahshahbazi
29.03.202519:25
هم‌اکنون چند فروند هواپیمای بی- ٢ اسپیریت در پایگاه دیگو گارسیا مستقر شده است؟ استقرار این تعداد بی- ٢ در پایگاه فوق نرمال است؟
پاسخ هوش مصنوعی گروک:
بر اساس اطلاعات موجود تا امروز، ۲۹ مارس ۲۰۲۵، گزارش‌ها درباره تعداد دقیق بمب‌افکن‌های بی-۲ اسپیریت مستقر در پایگاه دیگو گارسیا متفاوت است. تحلیل‌های اطلاعاتی متن‌باز (OSINT) و گزارش‌های خبری نشان می‌دهند که دست‌کم ۵ فروند بمب‌افکن بی-۲ در این پایگاه حضور دارند، اما برخی منابع از جمله پست‌های روی پلتفرم X و گزارش‌های رسانه‌ای مانند War Zone اشاره کرده‌اند که این تعداد ممکن است به ۷ فروند رسیده باشد، با اعزام ۴ فروند اضافی در روزهای اخیر. این اعداد به طور رسمی توسط منابع نظامی تأیید نشده‌اند و باید با احتیاط در نظر گرفته شوند.
در مورد نرمال بودن استقرار این تعداد، باید گفت که بی-۲ اسپیریت یک بمب‌افکن استراتژیک رادارگریز است و کل ناوگان فعال آن در نیروی هوایی آمریکا تنها ۲۰ فروند است که معمولاً در پایگاه وایتمن در میسوری مستقر است. استقرار ۵ تا ۷ فروند (یعنی ۲۵ تا ۳۵ درصد کل ناوگان) در دیگو گارسیا، که یک پایگاه دورافتاده در اقیانوس هند است، از نظر تاریخی غیرمعمول و قابل‌توجه است.
در عملیات‌های گذشته، مانند حملات سال ۲۰۰۳ به عراق یا مأموریت‌های محدود علیه اهداف خاص، معمولاً از یک تا ۳ فروند بی-۲ از این پایگاه استفاده شده است. استقرار این تعداد بالا می‌تواند نشان‌دهنده آمادگی برای عملیات بزرگ یا نمایش قدرت استراتژیک باشد، به‌ویژه با توجه به گزارش‌های اخیر درباره تنش‌ها در خاورمیانه و تمرکز بر ایران و گروه‌های نیابتی آن. بنابراین، این سطح از استقرار فراتر از حد نرمال بنظر می‌رسد و بیشتر به یک اقدام استثنایی شبیه است.
@abdollahshahbazi
پاسخ هوش مصنوعی گروک:
بر اساس اطلاعات موجود تا امروز، ۲۹ مارس ۲۰۲۵، گزارش‌ها درباره تعداد دقیق بمب‌افکن‌های بی-۲ اسپیریت مستقر در پایگاه دیگو گارسیا متفاوت است. تحلیل‌های اطلاعاتی متن‌باز (OSINT) و گزارش‌های خبری نشان می‌دهند که دست‌کم ۵ فروند بمب‌افکن بی-۲ در این پایگاه حضور دارند، اما برخی منابع از جمله پست‌های روی پلتفرم X و گزارش‌های رسانه‌ای مانند War Zone اشاره کرده‌اند که این تعداد ممکن است به ۷ فروند رسیده باشد، با اعزام ۴ فروند اضافی در روزهای اخیر. این اعداد به طور رسمی توسط منابع نظامی تأیید نشده‌اند و باید با احتیاط در نظر گرفته شوند.
در مورد نرمال بودن استقرار این تعداد، باید گفت که بی-۲ اسپیریت یک بمب‌افکن استراتژیک رادارگریز است و کل ناوگان فعال آن در نیروی هوایی آمریکا تنها ۲۰ فروند است که معمولاً در پایگاه وایتمن در میسوری مستقر است. استقرار ۵ تا ۷ فروند (یعنی ۲۵ تا ۳۵ درصد کل ناوگان) در دیگو گارسیا، که یک پایگاه دورافتاده در اقیانوس هند است، از نظر تاریخی غیرمعمول و قابل‌توجه است.
در عملیات‌های گذشته، مانند حملات سال ۲۰۰۳ به عراق یا مأموریت‌های محدود علیه اهداف خاص، معمولاً از یک تا ۳ فروند بی-۲ از این پایگاه استفاده شده است. استقرار این تعداد بالا می‌تواند نشان‌دهنده آمادگی برای عملیات بزرگ یا نمایش قدرت استراتژیک باشد، به‌ویژه با توجه به گزارش‌های اخیر درباره تنش‌ها در خاورمیانه و تمرکز بر ایران و گروه‌های نیابتی آن. بنابراین، این سطح از استقرار فراتر از حد نرمال بنظر می‌رسد و بیشتر به یک اقدام استثنایی شبیه است.
@abdollahshahbazi
05.04.202513:22
الیوت آبرامز از چهره‌های قدیمی و سرشناس نئوکان است. او در دوران ریاست‌جمهوری رونالد ریگان و جرج دبلیو بوش در پست‌های ارشد شورای امنیت ملی و وزارت امور خارجه مسئولیت داشت و در دولت اول ترامپ نماینده ویژه در امور ایران و ونزوئلا بود. آبرامز ۷۷ ساله هم‌اکنون پژوهشگر ارشد مطالعات خاورمیانه در شورای روابط خارجی CFR است.
در ۷ فوریه ۲۰۲۵ مقاله مهمی از آبرامز در وبسایت نشریه فارن افرز منتشر شد که دیوید واینبرگ از آن بعنوان مقاله‌ای «متفکرانه» یاد کرد و جملاتی از آن را نقل کرد. مشخصات مقاله آبرامز این است:
الیوت آبرامز، «تغییر پارادیم برای خاورمیانه: چگونه ترامپ می‌تواند بر موفقیت‌های اسرائیل تکیه کند و ایران را در حالت نامتعادل نگه دارد؟»، فارن افرز، ۷ فوریه ۲۰۲۵.
Elliott Abrams, A Paradigm Shift for the Middle East: How Trump Can Build on Israel’s Success and Keep Iran Off Balance, Foreign Affairs, February 7, 2025.
آبرامز نوشت: «یک سال و نیم پیش سیاست خارجی ایران شاید می‌توانست بعنوان موفقیتی بزرگ تلقی شود. برنامه تسلیحات هسته‌ای این کشور بطور پیوسته اورانیوم غنی‌شده تولید می‌کرد؛ تا سال ۲۰۲۴ ایران به اندازه کافی برای ساخت چندین بمب اورانیوم داشت. واشنگتن عمده تحریم‌های خود علیه ایران را اجرا نمی‌کرد. چین حدود ۹۰ درصد نفت ایران را خریداری می‌کرد و وضعیت مالی رژیم را بطور قابل‌توجهی بهبود می‌داد. روابط سیاسی و نظامی با چین و روسیه نزدیک‌تر شده بود؛ ایران از این دو کشور در برابر اقدامات شورای امنیت سازمان ملل متحد حمایت دریافت کرده و از ارسال تسلیحات به مسکو پول و قدردانی به دست آورده بود. «حلقه آتش»، متشکل از نیروهای نیابتی و متحدان ایران، حزب‌الله در لبنان، حماس و جهاد اسلامی فلسطین در غزه، شبه نظامیان شیعه در عراق و سوریه، و حوثی‌ها در یمن، بنظر می‌رسید مشکلی باشد که اسرائیل نمی‌تواند آن را حل کند.
اکنون اسرائیل ورق را برگردانده است. حماس از تهاجم اسرائیل، به غزه که پس از حملات این گروه در اکتبر ۲۰۲۳ انجام شد، جان سالم به در برده و همچنان در آنجا غالب است اما دیگر هرگز تهدید نظامی جدی برای اسرائیل نخواهد بود. اسرائیلی‌ها رهبری حزب‌الله را نابود کرده‌اند و به لبنان فرصتی برای بازپس‌گیری حاکمیتش داده‌اند. رژیم اسد از بین رفته است و بنظر می‌رسد بزرگ‌راه تسلیحاتی ایران در حال بسته شدت است: مسیر سوریه که مدت‌ها ایران از طریق آن به لبنان و به گروه‌های تروریستی و حامیان‌شان در غزه، اردن و کرانه باختری سلاح می‌فرستاد.»
آبرامز دو ماه پیش ترامپ را از افتادن در «دام تهران» برحذر داشت و نوشت: «ترامپ به طرزی آشکار همچنان پذیرای این احتمال (هرچند اندک) است که خامنه‌ایِ سالخورده، پس از مشاهده فروپاشی استراتژی «حلقه آتش»، در نظر گرفتن احتمال تحریم‌های اقتصادی سخت، و آگاهی کامل از ناآرامی‌های مردم خود، توافقی را بپذیرد که طبق آن برنامه تسلیحات هسته‌ای متوقف و پرداخت‌های مالی و تسلیحاتی به نیروهای نیابتی پایان یابد. اما ترامپ باید به همان اندازه از تله‌ای که خامنه‌ای ممکن است برای او بگذارد آگاه باشد: مذاکرات صوری جدید با مذاکره‌کنندگانی که ترامپ را با سراب توافقی موفق و جایزه صلح نوبل فریب دهند و واشنگتن را سال‌ها در گفتگوها گرفتار کنند، در حالی که برنامه تسلیحات هسته‌ای ایران در سایه رشد می‌کند.»
@abdollahshahbazi
در ۷ فوریه ۲۰۲۵ مقاله مهمی از آبرامز در وبسایت نشریه فارن افرز منتشر شد که دیوید واینبرگ از آن بعنوان مقاله‌ای «متفکرانه» یاد کرد و جملاتی از آن را نقل کرد. مشخصات مقاله آبرامز این است:
الیوت آبرامز، «تغییر پارادیم برای خاورمیانه: چگونه ترامپ می‌تواند بر موفقیت‌های اسرائیل تکیه کند و ایران را در حالت نامتعادل نگه دارد؟»، فارن افرز، ۷ فوریه ۲۰۲۵.
Elliott Abrams, A Paradigm Shift for the Middle East: How Trump Can Build on Israel’s Success and Keep Iran Off Balance, Foreign Affairs, February 7, 2025.
آبرامز نوشت: «یک سال و نیم پیش سیاست خارجی ایران شاید می‌توانست بعنوان موفقیتی بزرگ تلقی شود. برنامه تسلیحات هسته‌ای این کشور بطور پیوسته اورانیوم غنی‌شده تولید می‌کرد؛ تا سال ۲۰۲۴ ایران به اندازه کافی برای ساخت چندین بمب اورانیوم داشت. واشنگتن عمده تحریم‌های خود علیه ایران را اجرا نمی‌کرد. چین حدود ۹۰ درصد نفت ایران را خریداری می‌کرد و وضعیت مالی رژیم را بطور قابل‌توجهی بهبود می‌داد. روابط سیاسی و نظامی با چین و روسیه نزدیک‌تر شده بود؛ ایران از این دو کشور در برابر اقدامات شورای امنیت سازمان ملل متحد حمایت دریافت کرده و از ارسال تسلیحات به مسکو پول و قدردانی به دست آورده بود. «حلقه آتش»، متشکل از نیروهای نیابتی و متحدان ایران، حزب‌الله در لبنان، حماس و جهاد اسلامی فلسطین در غزه، شبه نظامیان شیعه در عراق و سوریه، و حوثی‌ها در یمن، بنظر می‌رسید مشکلی باشد که اسرائیل نمی‌تواند آن را حل کند.
اکنون اسرائیل ورق را برگردانده است. حماس از تهاجم اسرائیل، به غزه که پس از حملات این گروه در اکتبر ۲۰۲۳ انجام شد، جان سالم به در برده و همچنان در آنجا غالب است اما دیگر هرگز تهدید نظامی جدی برای اسرائیل نخواهد بود. اسرائیلی‌ها رهبری حزب‌الله را نابود کرده‌اند و به لبنان فرصتی برای بازپس‌گیری حاکمیتش داده‌اند. رژیم اسد از بین رفته است و بنظر می‌رسد بزرگ‌راه تسلیحاتی ایران در حال بسته شدت است: مسیر سوریه که مدت‌ها ایران از طریق آن به لبنان و به گروه‌های تروریستی و حامیان‌شان در غزه، اردن و کرانه باختری سلاح می‌فرستاد.»
آبرامز دو ماه پیش ترامپ را از افتادن در «دام تهران» برحذر داشت و نوشت: «ترامپ به طرزی آشکار همچنان پذیرای این احتمال (هرچند اندک) است که خامنه‌ایِ سالخورده، پس از مشاهده فروپاشی استراتژی «حلقه آتش»، در نظر گرفتن احتمال تحریم‌های اقتصادی سخت، و آگاهی کامل از ناآرامی‌های مردم خود، توافقی را بپذیرد که طبق آن برنامه تسلیحات هسته‌ای متوقف و پرداخت‌های مالی و تسلیحاتی به نیروهای نیابتی پایان یابد. اما ترامپ باید به همان اندازه از تله‌ای که خامنه‌ای ممکن است برای او بگذارد آگاه باشد: مذاکرات صوری جدید با مذاکره‌کنندگانی که ترامپ را با سراب توافقی موفق و جایزه صلح نوبل فریب دهند و واشنگتن را سال‌ها در گفتگوها گرفتار کنند، در حالی که برنامه تسلیحات هسته‌ای ایران در سایه رشد می‌کند.»
@abdollahshahbazi
27.03.202515:15
چرا درباره حمله نظامی محتمل آمریکا و اسرائیل اطلاع‌رسانی می‌کنم؟ ۱/ ۲
هر روز احتمال حمله نظامی آمریکا و اسرائیل به ایران بیشتر می‌شود. استقرار بمب‌افکن‌های B-2 Spirit در پایگاه بریتانیایی- آمریکایی دیگو گارسیا، جزیره‌ای در اقیانوس هند که در سال‌های ۲۰۰۱ و ۲۰۰۳ در عملیات علیه افغانستان و عراق و در اکتبر ۲۰۲۴ برای بمباران انبارهای زیرزمینی حوثی‌ها در یمن مورد استفاده قرار گرفت، این احتمال را تقویت کرده است.
دیروز و امروز نیوزویک و یورونیوز نیز خبر فوق را منعکس کردند:
https://www.newsweek.com/us-military-iran-yemen-nuclear-indian-diego-garcia-2050658
https://parsi.euronews.com/2025/03/27/us-possible-strike-on-irans-nuclear-facilities-b-2-bombers-deployed-to-the-region
نیوزویک نوشت: «ایالات متحده بطرز قابل توجهی حضور نظامی خود را در پایگاه هوایی دیگو گارسیا در اقیانوس هند تقویت می‌کند، بمنظور افزایش فشار بر ایران و تداوم کمپین هوایی خود علیه نیروهای حوثی در یمن...افزایش تجمع نظامی ایالات متحده نشان‌دهنده آمادگی بیشتر برای عملیات هوایی احتمالی در مقیاس بزرگ در منطقه است... این تقویت نظامی همزمان با هشدارهای شدیدتر از سوی دولت دونالد ترامپ است. ایالات متحده نامه‌ای به ایران ارسال کرده و خواستار توافق هسته‌ای جدید شده است. واشنگتن هشدار داده که عدم پایبندی ممکن است عواقب شدیدی از جمله اقدام نظامی به دنبال داشته باشد. در همین حال، ایران آنچه را که "شهر موشکی" جدید نامید، رونمایی کرده است. رسانه‌های دولتی ایران تصاویری ویدئویی از این مجموعه منتشر کردند که بر افزایش قابلیت‌های نظامی ایران در میان تنش‌های رو به رشد تأکید دارد... با افزایش تنش‌ها، تجمع در دیگو گارسیا بر آمادگی ایالات متحده برای عملیات نظامی پایدار تأکید دارد. تأکید ایران بر آمادگی نظامی نشان‌دهنده تلاش‌های مداوم برای تقویت بازدارندگی خود است. با ناکامی تلاش‌های دیپلماتیک، خطر تشدید تنش همچنان بالاست.»
نیروی هوایی آمریکا تنها ۱۹ فروند بمب‌افکن بی ۲ در اختیار دارد که در پایگاه وایتمن در ایالت میسوری نگهداری می‌شود. این گزارش‌ها بدان معناست که نیروی هوایی آمریکا بطرزی غیرعادی بخش مهمی از قدرت تخریب خود را در پایگاه دیگو گارسیا مستقر کرده است. هواپیمای بی ۲ بسیار گرانقیمت است؛ هر فروند آن حدود دو میلیارد دلار قیمت دارد یعنی به پول ایران دویست هزار میلیارد تومان یا به تعبیر این روزها دویست همت. آمریکا نیاز ندارد چنین تعداد زیادی از بمب‌افکن‌های بسیار پیشرفته رادارگریز بی ۲ را، که تا ارتفاع ۱۵ هزار متری پرواز می‌کند، در یمن علیه حوثی‌ها به کار گیرد.
بنابراین، ماجرا شوخی نیست و نمی‌توان و نباید جامعه ایران را از آن بی‌خبر گذاشت. با توجه به این احساس وظیفه، و تجربه تلخم از حادثه ۷ اکتبر، از روزهای قبل در این زمینه مطالبی منتشر کردم.
زمانی که عملیات حماس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ رخ داد، از لحظات اول که ویدئوها پخش شد، به اهداف این عملیات مشکوک شدم. علت، تصاویر و فیلم‌هایی بود که چهره کشتاری سبعانه را ترسیم می‌کرد که با معیارهای اخلاقی و انسانی پذیرفتنی نیست. این نمایشی بود که می‌توانست بعنوان بزرگ‌ترین کشتار یهودیان پس از جنگ جهانی دوم شناخته شود، که شد، و عجیب این که حماس اصرار داشت این نمایش را به صورت زنده برای جهانیان به نمایش بگذارد. این عملکرد را رفتار متعارف مردم فلسطین در طول تاریخ طولانی مبارزات‌شان نمی‌شناختم. حتی در جنجالی‌ترین اقدامات چریکی گروگان‌گیری سازمان‌های چپ‌گرای فلسطینی چنین سبعیتی را بیاد نداشتم. حماس و ایدئولوژی متحجر اخوانی‌اش را می‌شناختم ولی در این حد حتی از حماس نیز برایم قابل هضم نبود.
با توجه به شناختی که از تحولات منطقه، و آمریکا و اسرائیل، داشتم تنها یک احتمال برایم مطرح بود: ماجرای ۷ اکتبر از جنس عملیات متعارف سازمان‌های فلسطینی نیست و با توجه به ابعاد تبلیغاتی بسیار عظیم آن، که حماس از طریق نصب دوربین بر سر نیروهای عملیاتی‌اش و پخش زنده صحنه‌های کشتار پدید آورد، معطوف به اهدافی بسیار بزرگ است. برای کانون‌هایی که اهدافی بزرگ دنبال می‌کنند سوق دادن حماس، بهمراه تعدادی از جوانان عادی غزه، به انجام این عملیات دشوار نبود. این کانون‌های ذینفع نباید سازمان‌های رسمی اطلاعاتی اسرائیل، از جمله موساد، یا سایر دولت‌ها، بریتانیا و ایالات متحده، باشند هرچند مشارکت معدودی از کارکنان سرویس‌های اسرائیل در این طرح محتمل است. حماس، مانند حزب الله لبنان و جمهوری اسلامی ایران، نمی‌توانست از نفوذ نیروهای اطلاعاتی اسرائیل و سایر دولت‌ها و کانون‌های ذینفع غیردولتی منزه باشد.
@abdollahshahbazi
هر روز احتمال حمله نظامی آمریکا و اسرائیل به ایران بیشتر می‌شود. استقرار بمب‌افکن‌های B-2 Spirit در پایگاه بریتانیایی- آمریکایی دیگو گارسیا، جزیره‌ای در اقیانوس هند که در سال‌های ۲۰۰۱ و ۲۰۰۳ در عملیات علیه افغانستان و عراق و در اکتبر ۲۰۲۴ برای بمباران انبارهای زیرزمینی حوثی‌ها در یمن مورد استفاده قرار گرفت، این احتمال را تقویت کرده است.
دیروز و امروز نیوزویک و یورونیوز نیز خبر فوق را منعکس کردند:
https://www.newsweek.com/us-military-iran-yemen-nuclear-indian-diego-garcia-2050658
https://parsi.euronews.com/2025/03/27/us-possible-strike-on-irans-nuclear-facilities-b-2-bombers-deployed-to-the-region
نیوزویک نوشت: «ایالات متحده بطرز قابل توجهی حضور نظامی خود را در پایگاه هوایی دیگو گارسیا در اقیانوس هند تقویت می‌کند، بمنظور افزایش فشار بر ایران و تداوم کمپین هوایی خود علیه نیروهای حوثی در یمن...افزایش تجمع نظامی ایالات متحده نشان‌دهنده آمادگی بیشتر برای عملیات هوایی احتمالی در مقیاس بزرگ در منطقه است... این تقویت نظامی همزمان با هشدارهای شدیدتر از سوی دولت دونالد ترامپ است. ایالات متحده نامه‌ای به ایران ارسال کرده و خواستار توافق هسته‌ای جدید شده است. واشنگتن هشدار داده که عدم پایبندی ممکن است عواقب شدیدی از جمله اقدام نظامی به دنبال داشته باشد. در همین حال، ایران آنچه را که "شهر موشکی" جدید نامید، رونمایی کرده است. رسانه‌های دولتی ایران تصاویری ویدئویی از این مجموعه منتشر کردند که بر افزایش قابلیت‌های نظامی ایران در میان تنش‌های رو به رشد تأکید دارد... با افزایش تنش‌ها، تجمع در دیگو گارسیا بر آمادگی ایالات متحده برای عملیات نظامی پایدار تأکید دارد. تأکید ایران بر آمادگی نظامی نشان‌دهنده تلاش‌های مداوم برای تقویت بازدارندگی خود است. با ناکامی تلاش‌های دیپلماتیک، خطر تشدید تنش همچنان بالاست.»
نیروی هوایی آمریکا تنها ۱۹ فروند بمب‌افکن بی ۲ در اختیار دارد که در پایگاه وایتمن در ایالت میسوری نگهداری می‌شود. این گزارش‌ها بدان معناست که نیروی هوایی آمریکا بطرزی غیرعادی بخش مهمی از قدرت تخریب خود را در پایگاه دیگو گارسیا مستقر کرده است. هواپیمای بی ۲ بسیار گرانقیمت است؛ هر فروند آن حدود دو میلیارد دلار قیمت دارد یعنی به پول ایران دویست هزار میلیارد تومان یا به تعبیر این روزها دویست همت. آمریکا نیاز ندارد چنین تعداد زیادی از بمب‌افکن‌های بسیار پیشرفته رادارگریز بی ۲ را، که تا ارتفاع ۱۵ هزار متری پرواز می‌کند، در یمن علیه حوثی‌ها به کار گیرد.
بنابراین، ماجرا شوخی نیست و نمی‌توان و نباید جامعه ایران را از آن بی‌خبر گذاشت. با توجه به این احساس وظیفه، و تجربه تلخم از حادثه ۷ اکتبر، از روزهای قبل در این زمینه مطالبی منتشر کردم.
زمانی که عملیات حماس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ رخ داد، از لحظات اول که ویدئوها پخش شد، به اهداف این عملیات مشکوک شدم. علت، تصاویر و فیلم‌هایی بود که چهره کشتاری سبعانه را ترسیم می‌کرد که با معیارهای اخلاقی و انسانی پذیرفتنی نیست. این نمایشی بود که می‌توانست بعنوان بزرگ‌ترین کشتار یهودیان پس از جنگ جهانی دوم شناخته شود، که شد، و عجیب این که حماس اصرار داشت این نمایش را به صورت زنده برای جهانیان به نمایش بگذارد. این عملکرد را رفتار متعارف مردم فلسطین در طول تاریخ طولانی مبارزات‌شان نمی‌شناختم. حتی در جنجالی‌ترین اقدامات چریکی گروگان‌گیری سازمان‌های چپ‌گرای فلسطینی چنین سبعیتی را بیاد نداشتم. حماس و ایدئولوژی متحجر اخوانی‌اش را می‌شناختم ولی در این حد حتی از حماس نیز برایم قابل هضم نبود.
با توجه به شناختی که از تحولات منطقه، و آمریکا و اسرائیل، داشتم تنها یک احتمال برایم مطرح بود: ماجرای ۷ اکتبر از جنس عملیات متعارف سازمان‌های فلسطینی نیست و با توجه به ابعاد تبلیغاتی بسیار عظیم آن، که حماس از طریق نصب دوربین بر سر نیروهای عملیاتی‌اش و پخش زنده صحنه‌های کشتار پدید آورد، معطوف به اهدافی بسیار بزرگ است. برای کانون‌هایی که اهدافی بزرگ دنبال می‌کنند سوق دادن حماس، بهمراه تعدادی از جوانان عادی غزه، به انجام این عملیات دشوار نبود. این کانون‌های ذینفع نباید سازمان‌های رسمی اطلاعاتی اسرائیل، از جمله موساد، یا سایر دولت‌ها، بریتانیا و ایالات متحده، باشند هرچند مشارکت معدودی از کارکنان سرویس‌های اسرائیل در این طرح محتمل است. حماس، مانند حزب الله لبنان و جمهوری اسلامی ایران، نمی‌توانست از نفوذ نیروهای اطلاعاتی اسرائیل و سایر دولت‌ها و کانون‌های ذینفع غیردولتی منزه باشد.
@abdollahshahbazi
Войдите, чтобы разблокировать больше функциональности.
