
ㅤ𝓩𝘢𝘨𝘦𝘯 𝓙𝘢𝘪𝘭 تم و لنگوئج
ㅤㅤㅤ𝓙use make 𝘴𝘶𝘳𝘦 that you 𝘭𝘰𝘷𝘦 here and ᥴһᥱᥴk these 𝗍һіᥒgs too...
@boinfoh
@boinfoh
Рейтинг TGlist
0
0
ТипПубличный
Верификация
Не верифицированныйДоверенность
Не провернныйРасположение
ЯзыкДругой
Дата создания каналаJun 17, 2024
Добавлено на TGlist
Oct 13, 2024Последние публикации в группе "ㅤ𝓩𝘢𝘨𝘦𝘯 𝓙𝘢𝘪𝘭 تم و لنگوئج"
22.04.202515:23
22.04.202512:58
اینم از پست جدید دوستان
دوسش داشته باشید
دوسش داشته باشید
06.04.202519:29
اسلی کرده ترنم بد جور
دلم میخواد گاز بزنم پستتو و خودتو
دلم میخواد گاز بزنم پستتو و خودتو
06.04.202518:19
از اینجا سین بزنید
post.reposted:
𝓚𝓲𝓶 𝓒𝓸𝓽𝓽𝓸𝓷

06.04.202518:18
سکوت ساحل شب کر کننده بود. و به جز نسیم خنک دریا که اروم صورت بکهیون رو نوازش میکرد و چانیولی که به چشم های به خون نشسته به دریا خیره شده بود کسی اونجا نبود ،توی دلش جنگی بود که حتی نمیتونست به جمله و کلمه تبدیلش کنه.
بکهیون دقیقا کنارش وایستاده بود، دستاش توی جیبش بود و، نگاهش خالی از هر احساسی و سرد تر از هر یخی ...
همه جیز اروم بود تا اینکه صدای بکهیون سکوت رو شکست
– اولین بار اینجا دیدمت... میخوام آخرین بار هم همینجا ولت کنم...
چانیول نفس عمیقی کشید و نگاهش رو از بکهیون دزدید. حالش از دیدن بکهیون بهم میخورد و هر لحظه ارروی مرگش رو میکرد
– حتی اگر نخوای ولم کنی. من دیگه نمیتونم تحملت کنم... تو خانوادمو کشتی.....
بکهیون به چانیول نگاه کرد، پوزخند تلخی روی لبهایش نقش بست و چانیولی که صداشو بلند کرده بود مسخره کرد
– کشتن خانوادت کار سختی نبود... اما باید اعتراف کنم کشتن تو از دلم کار سختی بود.
چشمای چانیول از عصبانیت به خون نشسته بود
– چرا؟ چرا این کار رو کردی؟ من هیچ وقت چیزی جز بهترینها رو برای تو نخواستم. چرا به اینجا رسیدیم؟
بکهیون سنگ دل تر از همیشه محکم جواب داد
– چون تو همیشه بهترین بودی. همیشه بیشتر از من داشتی. همیشه نور بودی. همه نگاهها به سمت تو بود. حتی خانوادهام همیشه تو رو انتخاب میکردن.و من همیشه توی سایهی تو بودم. هیچ وقت به اندازهی تو خوب نبودم...نمیتونستم تحملت کنم؟ به خاطر توی عوضی، همیشه تنها بودم....
چانیول نفسش رو با درد بیرون داد ، و حرف های بکهیون قلبش رو هزار و یک تیکه کرد ....
–همین؟.... این دلیل مسخرت برای کشتن خانوادهام بود؟ فقط به خاطر اینکه من بهترین بودم؟ تو اونها رو کشتیش چون حسودی میکردی!.
بکهیون سرش رو پایین انداخت. بغضی که در گلویش گیر کرده بود، به سختی نفسش را میبرد.
– نه فقط حسادت... من بیشتر از تو تلاش میکردم و نمیتونستم مثل تو باشم. حتی وقتی تلاش میکردم، نمیشد. من باید خودم رو ثابت میکردم به خودم به دنیا به خانوادم، و این تنها راهی بود که فکر میکردم میتوانم از این دنیا بگیرم.....ولی تو هیچ وقت نذاشتی
چانیولی که حتی باورش نمیشد معشوقه زیباش داره این حرف هارو بهش میزنه با درد داد زد
– برای همین خودتو انداختی وسط زندگی شیرینم؟! برای همین تمام قلبم رو دزدیدی و خانوادمو کشتی عوضی
داد چانیول با سیلی که توی گوش بکهیون زد قاتی شد . چشمای بکهیون به خون نشست و با قدرت چاقو رو توی قلب کسی که تا چند روز پیش عزیزم صداش میکرد فرو کرد ....
Рекорды
23.04.202523:59
7.1KПодписчиков16.02.202520:44
500Индекс цитирования04.04.202523:59
1.4KОхват одного поста02.01.202523:59
751Охват рекламного поста19.01.202517:28
121.05%ER27.12.202423:59
24.61%ERRВойдите, чтобы разблокировать больше функциональности.