#لیبرالیزم_و_کاپیتالیزم
«گرگهای رام»
بخشی از بدیهای این دنیا و انسان رو نمیشه از بین برد. هر چقدر یک اندیشمند، یک تفکر یا یک ایدئولوژی بیشتر مدعی از بین بردن بدیهای این دنیا باشه، بیشتر باید بهش شک کرد. دقیقاً یک متفکر، یک اندیشۀ سیاسیـاجتماعی و یک ایدئولوژی باید تشخیص بده کدوم یک از بدیهای این دنیا قابلرفعه و کدوم غیرقابلرفعه.
جانمایۀ اندیشۀ محافظهکارانه اینه که میگه: قرار نیست هر مداخلهای در دنیا باعث بشه ما دنیای بهتری داشته باشیم. تاریخ پر از کسانیه که با ادعای بهبود دنیا فقط وضع رو بدتر کردند ــ مثل تمام مارکسیستهای عالم. به همین دلیل همیشه باید به دیدۀ تردید به کسانی نگاه کرد که ایدههای آزمودهنشده با خودشون میارن. یک ایدۀ آزمونشده که معایبی داره، برتری داره بر ایدۀ خوشنمایی که آزموده نشده.
اینجا شاید بگید: خب پس دنیا چهجوری قراره تغییر کنه، وقتی قراره ما همیشه الگوهای قدیمی رو به الگوهای جدید ترجیح بدیم؟ زندگی اینجوری پیشرفت کرده که یک فرد نوآور در نقطهای بیرون از ساختارهای موجود شروع کرده به پدید آوردن چیزی بدیع، و وقتی در فضایی بیرون از ساختارهای موجود تونسته اثبات کنه نوآوریش بهتر از الگوهای سابقه، خود جامعه رفتهرفته دستگاه، ساختار، الگو و سنت قدیمی رو کنار گذاشته و نمونۀ جدید رو پذیرفته ــ و طبعاً در این گذار نباید جبری وجود داشته باشه. چیزهای جدید رو باید کنار چیزهای قدیمی ساخت، نه روشون.
برگردیم به بدیهای انسان. کشف بزرگ لیبرالیسم این بود که انسان رو همونجوری که بود پذیرفت، فقط بهش گفت تنها در صورتی میتونی سود کنی که به دیگران سود برسونی. در نتیجه نظم اقتصادیِ مطلوب لیبرالیسم ــ یعنی همون کاپیتالیسم ــ چیزی نیست مگر «بهینهترین نظام سود متقابل». کسی بیشترین سود رو میکنه که بیشترین سود رو به دیگران برسونه. چطوری؟
اینطوری که آدمها در یک فرایندِ بیپایان و نفسگیر با هم وارد رقابت میشن و کسی بیشترین بُرد رو میکنه که بتونه با کیفیت بهتر و قیمت پایینتر چیزی تولید کنه. اقتصاد لیبرال در واقع قواعد این بازی سخت و نفسگیره. تولیدکننده فقط زمانی سود میکنه که شما رو بدون هیچ جبر و زوری متقاعد کنه به نفع شماست کالایی رو که تولید کرده ازش بخرید؛ یعنی باید شما رو متقاعد کنه چیزی که تولید کرده هم قیمتش مناسبتر از تولیدات دیگهست و هم کیفیتش بهتر از بقیهست.
هیچ محبتی بین شما و تولیدکننده وجود نداره؛ هیچ گونه پارتیبازی و ارفاقی وجود نداره؛ شما مثل یک قاضیِ بیاحساس کیفیت و قیمت رو میسنجید و خرید میکنید ــ وقتی شما میخرید فقط تولیدکننده سود نمیکنه، بلکه شما هم سود میکنید! چرا؟ چون مطمئنید این خرید نفع شما ــ یعنی سود شما ــ رو هم تأمین میکنه. در ضمن! یادتون باشه شما فقط زمانی بابت چیزی پول میدید که مطمئن باشید اون چیزی که دارید میخرید، از پولی که بابتش میدید باارزشتره؛ وگرنه این خرید رو انجام نمیدید، چون در غیر این صورت توی دلتون میگید: «نه، نمیارزه».
اما اینکه شما تونستید این کالای ارزشمند رو داشته باشید، چیزی نیست که در هر نوع اقتصادی امکانپذیر باشه! نه! هرگز! هر چه اصول رقابت دقیقتر و تقلبناپذیرتر طراحی شده باشه (یعنی لیبرالتر باشه)، چیزی که میاد دست شما بهتر خواهد بود. نتیجه اینکه شما وقتی یک گوشی کرهای یا آمریکایی میخرید، فقط اون شرکت خارجی سود نکرده، بلکه شما هم که چندین سال از این گوشی در ازای مبلغ نهچندان زیادی استفاده میکنید «سود کردید»! اگر فکر میکنید سود نکردید، دو روز از گوشی استفاده نکنید! 😁
جملۀ معروفیه که میگه «انسان گرگِ انسان است». تنها راهی که میشه این گرگ رو به موجود رامی تبدیل کرد که برای لذت بیشتر خودش ناگزیر باشه به دیگران هم سود برسونه، همینه. در این فرایند، میل همۀ انسانها به لذت بیشتر تأمین میشه، بدون اینکه یک روشنفکر خودپیامبرپندار لذتطلبی من و شما رو نکوهش کرده باشه و یک مدل جایگزین متوهمانه ارائه داده باشه... به خصوص اگر دیدید اون روشنفکر از «راه سوم» صحبت کرد، با سرعت بیشتری ازش فرار کنید، چون در اینجا منظور یه چیز آزموننشدهست که قراره هزینۀ آزمونوخطاش رو شما با عمرت بدی! همین!
#تدینی
#شهریاران_عاشقان_ایران
#شهریاران_جنبش_دادخواهی_ایران