My Diary
08.05.202505:17
رندوم از صبح امروز
22.04.202517:18
Spring is heaven!
April 21 of 2025
19.04.202516:31
Untitled
April 15 of 2025
Медиа контентке кире албай жатабыз
24.03.202511:03
18.03.202520:30
.
28.04.202521:15
Edited by Parsa
22.04.202517:18
17.04.202511:49
در اتاقی نشسته‌ام که تمام کودکیم در آن دفن می‌شود.به یاد میارم.صدای کلاغ هایی که فقط دم دمای صبح و یا ظهر ها سر و کله‌شان پیدا می‌شد،فرش گلگونِ قرمز که قبلاً روی آن ساعت ها می‌نشستیم و بازی می‌کردیم،کمد قهوه‌ای رنگ کهنه گوشه اتاق که دیگر برای بالا رفتن از آن زیادی بزرگ شده‌ایم.اکنون من در آستانه اتمام دوران نوجوانی‌ام به دیوار گچیِ خط خطی شده تکیه دادم و با هر جرعه از چای و یک گوش سپردن به آواز نه چندان دلنواز کلاغ ها،یک خاطره از کودکیم را به یاد می‌آورم.این موقع ها همیشه حوصله‌ی من و دختر خالم،و گاهی پسرداییم،سر می‌رفت.مادرانمان خواب بودند و اگر صدایی از شیطنت های ما می‌شنیدند سرمان داد می‌کشیدند.بعد هم مادربزرگ به رسم عادت از زیر مبل که همیشه محل مخفی‌سازی خوراکی های خوشمزه بود برایمان پسته و بادام می‌آورد.کماکان نُه سالی می‌شود که مادربزرگم را از دست داده‌ام اما هنوز حضورش را در این خانه احساس می‌کنم.هنوز هم مشتاق شنیدن خاطرات جوانی‌اش با پدربزرگم هستم.انگار که الان ها از خواب بیدار می‌شود و برایمان بستنی میارد...
Кайра бөлүшүлгөн:
T.
25.03.202517:03
این پیام +یه عکس از اینجا که موردعلاقتونه رو فوروارد کنید چنلتون تا من هم عکس موردعلاقم از شما رو فوروارد کنم
24.03.202511:03
21.02.202516:11
تلگرام ممنونم که گند زدی به کیفیتش😭
28.04.202520:19
22.04.202517:17
26.03.202514:44
از عکسای اون روز که جا مونده بود
24.03.202511:03
"Look!"
March 23 of 2025
20.03.202511:18
رندوم از دم دمای صبح امروز
26.04.202515:14
19.04.202516:31
25.03.202517:03
.
24.03.202511:03
19.03.202521:21
Көрсөтүлдү 1 - 22 ичинде 22
Көбүрөөк функцияларды ачуу үчүн кириңиз.