10.04.202520:56
یه شخص خاص
Кайра бөлүшүлгөн:
سَـمفونـےِ مَهتـآب

07.04.202507:49
"عشقهایی هستند که نه در بودن معنا دارند، نه در رفتن پایان میگیرند؛ فقط مثل موسیقی، در هوا معلق میمانند"
06.04.202509:30
06.04.202505:11
رفتی؟ شبت بخیر
نمیدونم چرا روم نمیشه
نمیدونم چرا روم نمیشه
Кайра бөлүшүлгөн:
𝖲𝗇𝗈𝗐𝖿𝗅𝖺𝗄𝖾

05.04.202521:16
عشق…!
میخواهم بنویسم به نام عشق تا دمی با دل سخن بگویم، اما زبانم بند میآید و نفسم را میگیرد، تا کلماتی از من درخشش نکند.
اما من برایت مینویسم الهه پرستیدنیای من.
من از اولین لحظهای دیدار تا آخرین نفس دلتنگت میمانم…
دلتنگ دستانت، دلتنگ صدایت، دلتنگ نگاهت.
آخ نگاهت… که وقتی بر من چیره میشد، تمامِ پروانه های دنیا در دلم رقص شیدایی به پا میکردند.
عزیزکرده من از این دنیا فقط تو را داشتم که با تو حرف بزنم، منتظرت بمانم، دلتنگت شوم.
اما چه شد؟
هر روز بیشتر در تنهایی خویش غرق شدم هر روز بیشتر از پیش، ناامیدی احاطهام کرد.
عشقِمن امشب برای چندمین بار چشمهایم پر شد و بغض گلویم را فشرد…
اما چه کنم که مرا توان نیست!
من تو را میخواهم، میپرستم، دوست میدارم ولی تو نمیدانی، نمیدانی که من برایت چگونه عاشق پیشهای هستم.
درد دوریات مرا نابود کرده قلبمن!
نمیشود به من برگردی؟
میخواهم بنویسم به نام عشق تا دمی با دل سخن بگویم، اما زبانم بند میآید و نفسم را میگیرد، تا کلماتی از من درخشش نکند.
اما من برایت مینویسم الهه پرستیدنیای من.
من از اولین لحظهای دیدار تا آخرین نفس دلتنگت میمانم…
دلتنگ دستانت، دلتنگ صدایت، دلتنگ نگاهت.
آخ نگاهت… که وقتی بر من چیره میشد، تمامِ پروانه های دنیا در دلم رقص شیدایی به پا میکردند.
عزیزکرده من از این دنیا فقط تو را داشتم که با تو حرف بزنم، منتظرت بمانم، دلتنگت شوم.
اما چه شد؟
هر روز بیشتر در تنهایی خویش غرق شدم هر روز بیشتر از پیش، ناامیدی احاطهام کرد.
عشقِمن امشب برای چندمین بار چشمهایم پر شد و بغض گلویم را فشرد…
اما چه کنم که مرا توان نیست!
من تو را میخواهم، میپرستم، دوست میدارم ولی تو نمیدانی، نمیدانی که من برایت چگونه عاشق پیشهای هستم.
درد دوریات مرا نابود کرده قلبمن!
نمیشود به من برگردی؟
05.04.202521:03
07.04.202508:04
بابت این تأخیر عذر خواهم کمی سرم شلوغ شده، همین امروز تمومش میکنم
06.04.202509:34
شنیدن اینکه تونستم در اکثر موارد خوب عمل کنم خوشحالم کرد)
06.04.202509:30
اشکالی نداره شیرین. عجب افتخاری نصیب من شده.
Өчүрүлгөн06.04.202511:05
05.04.202521:22
خب مثل اینکه نمیدید، برم بخوابم که دارم میمیرم از خستگی.
Кайра бөлүшүлгөн:
𝖲𝗇𝗈𝗐𝖿𝗅𝖺𝗄𝖾

05.04.202521:16
برای تو مینویسم!
برای تویی که تمامِ من بودی.
برای تویی که روح خستهام را به آغوش کشیدی و تا میتوانستی نوازشش کردی.
برای تو مینویسم!
برای تویی که میدانستی شکستهام، میدانستی فروپاشیدهام؛ اما رفتی.
برای تو مینویسم!
برای تویی که میانِ این همه غم و اندوه رهایم کردی.
برای تویی که تمامِ من بودی.
برای تویی که روح خستهام را به آغوش کشیدی و تا میتوانستی نوازشش کردی.
برای تو مینویسم!
برای تویی که میدانستی شکستهام، میدانستی فروپاشیدهام؛ اما رفتی.
برای تو مینویسم!
برای تویی که میانِ این همه غم و اندوه رهایم کردی.
05.04.202521:02
افتخار هم صحبتی میدید عزیزان ؟
07.04.202508:04
06.04.202509:33
https://t.me/Mxiravat/6117
قلم شما که حرف اول و میزنه ، تم هم تأثیر به سزايي داره و برخورد محترمانه ادمین و چالش ها>>>>
قلم شما که حرف اول و میزنه ، تم هم تأثیر به سزايي داره و برخورد محترمانه ادمین و چالش ها>>>>
06.04.202509:29
https://t.me/Mxiravat/6113
دیشب خاموش شدم..نمیدونم شاید چون چنل فیومی
دیشب خاموش شدم..نمیدونم شاید چون چنل فیومی
05.04.202521:17
05.04.202521:05
سلام شیرین.
05.04.202521:00
07.04.202508:04
من محو این کلماتی شدم که در وصف رفتن یار نوشته شده، نواختنت هم که دیگه نگم بی نظیره.
06.04.202509:31
خیلی دوست دارم بدونم چه چیزی باعث میشه این چنل مورد علاقتون بشه..
06.04.202505:12
برای چی روت نمیشه ؟ خجالت نداره که عزیز
05.04.202521:16
دردناک و زیبا. قلم روان و دلنشینی داری.
05.04.202521:04
سلام سلام
05.04.202521:00
ذات عشق در ذهن نمیگنجد؛ پس به انسان ها فکر نکنید، آن کس که در سلول به سلول تنت جاری شد، نیمهی توست.
Көрсөтүлдү 1 - 24 ичинде 537
Көбүрөөк функцияларды ачуу үчүн кириңиз.