10.05.202517:43
هفته پر ماجرا و فراموش نشدنی
از فردا یک شنبه ۲۱ اردیبهشت(۱۱ می) تا ۷ روز آتی، ملتهب ترین هفته سال ۲۰۲۵ خاورمیانه و خلیج فارس خواهد بود. چرا؟!
۱- در این هفته نتیجه و دستاورد مذاکرات جمهوری اسلامی-آمریکا تا حدود زیادی درک پذیر خواهد شد. چه بسا توافقی در حد برجام و بلکه فراتر از آن صورت گیرد. از کجا معلوم راهی برای احیای مناسبات ایران-امریکا باز نشود؟!
شوربختانه دور از انتظار می نماید هر دو رئیس حکومت (ایران و آمریکا) دست از پافشاری بر خواسته های خود بردارند؛ حتی اگر پای سرنوشت ملتی کهن در میان باشد؛
۲- هم چنین طی سفر ترامپ به کشورهای حوزه خلیج فارس، ترامپ در صدد برخواهد آمد شرایطی را برای پایان دادن و یا کاستن از جنگ های خاورمیانه فراهم آورد:
الف- ارائه پیشنهاد مدیریت غزه توسط کمیته مشترکی از دولت های عرب منهای حماس و بلکه خروج این تشکیلات از این باریکه؛
ب- به رسمیت شناختن تشکیل کشور فلسطینی، هر چند ناقص توسط ترامپ؛
۳- اولویت ترامپ رویارویی با چین است. در چنین پیکاری ترامپ ناگزیر است ارزش دلار را بالا ببرد. برای دستیابی به چنین هدفی، ناگزیر خواهد بود در حوزه نفت و گاز دستاوردهای گرانبهایی به دست آورد. به گمانم با چنین اولویتی، خواسته های نتانیاهو و اسراییل در رتبه بعدی قرار خواهد گرفت.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
از فردا یک شنبه ۲۱ اردیبهشت(۱۱ می) تا ۷ روز آتی، ملتهب ترین هفته سال ۲۰۲۵ خاورمیانه و خلیج فارس خواهد بود. چرا؟!
۱- در این هفته نتیجه و دستاورد مذاکرات جمهوری اسلامی-آمریکا تا حدود زیادی درک پذیر خواهد شد. چه بسا توافقی در حد برجام و بلکه فراتر از آن صورت گیرد. از کجا معلوم راهی برای احیای مناسبات ایران-امریکا باز نشود؟!
شوربختانه دور از انتظار می نماید هر دو رئیس حکومت (ایران و آمریکا) دست از پافشاری بر خواسته های خود بردارند؛ حتی اگر پای سرنوشت ملتی کهن در میان باشد؛
۲- هم چنین طی سفر ترامپ به کشورهای حوزه خلیج فارس، ترامپ در صدد برخواهد آمد شرایطی را برای پایان دادن و یا کاستن از جنگ های خاورمیانه فراهم آورد:
الف- ارائه پیشنهاد مدیریت غزه توسط کمیته مشترکی از دولت های عرب منهای حماس و بلکه خروج این تشکیلات از این باریکه؛
ب- به رسمیت شناختن تشکیل کشور فلسطینی، هر چند ناقص توسط ترامپ؛
۳- اولویت ترامپ رویارویی با چین است. در چنین پیکاری ترامپ ناگزیر است ارزش دلار را بالا ببرد. برای دستیابی به چنین هدفی، ناگزیر خواهد بود در حوزه نفت و گاز دستاوردهای گرانبهایی به دست آورد. به گمانم با چنین اولویتی، خواسته های نتانیاهو و اسراییل در رتبه بعدی قرار خواهد گرفت.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
08.05.202517:19
قصه این است: همه بدن تنومند کهنسال ایران موریانه زده و از هر سو خوره به جانش افتاده، کی است که و را دوباره سرپا نگاهدارد؟!!
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
04.05.202513:00
تعریضی بر سخنان رهبر
رهبر معظم انقلاب امروز فرموده اند: حوادث گوناگون برای دستگاهها پیش می آید؛ زلزله، آتش سوزی، تخریب عمدی، سهوی، همه جوری پیش می آید و جبران میشود. ایشان افزوده اند: مشکلات پیش آمده در حادثه بندر شهید رجایی، با فوریت جبران خواهد شد.
به اغلب احتمال با فرض پایداری شرایط کنونی، این رشته سر دراز خواهد داشت. بس بعید است که بتوان برای این رخدادها پایان و یا گرایشی به کاهش یافتن پیش بینی کرد.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
رهبر معظم انقلاب امروز فرموده اند: حوادث گوناگون برای دستگاهها پیش می آید؛ زلزله، آتش سوزی، تخریب عمدی، سهوی، همه جوری پیش می آید و جبران میشود. ایشان افزوده اند: مشکلات پیش آمده در حادثه بندر شهید رجایی، با فوریت جبران خواهد شد.
به اغلب احتمال با فرض پایداری شرایط کنونی، این رشته سر دراز خواهد داشت. بس بعید است که بتوان برای این رخدادها پایان و یا گرایشی به کاهش یافتن پیش بینی کرد.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
Өчүрүлгөн03.05.202520:56
03.05.202512:13
سرخوشانه و سرشار از غرور و عشق راستین، قهرمانی تراکتور در لیگ برتر فوتبال ایران را شادباش می گویم.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
27.04.202513:09
عمق استراتژیک و بنادر دریایی
شوربختانه بیشترین و بزرگترین شهیدان در جمهوری اسلامی کلمات بوده اند. در واقع تا جایی که به واژه های تخصصی مرتبط با امنیت ملی بر می گردد، بیشتر واژگانش در تعریف، مفهوم و مصداق ها، شهید شده اند. می توان دهها واژه شهید شده نام برد. از جمله در این یادداشت بس کوتاه به مفهوم اصطلاح شهید شده عمق استراتژیک ایران از سوی رهبران و فرماندهان و تصمیم سازان متمرکز می شوم.
عمق استراتژیک در جنگ ها و نبردهای کلاسیک و متعارف (غیر هسته ای)عبارت است از: فاصله میان خط مقدم جنگ و نواحی حیاتی کشور.
این نواحی معمولا ذیل سه دسته جای می گیرند: مراکز رهبری، پایگاه های نظامی و فرماندهی و محورهای اقتصادی. اصل زیربنایی در عمق استراتژیک، میزان آسیب پذیری هر کدام با فرض حمله و خرابکاری دشمن است.
تا جایی که به مراکز حیاتی اقتصادی ایران بر می گردد، روشن است که تقریبا عمده این کانون ها کرانه ای(ساحل دریا) و یا پسکرانه ای هستند. یعنی یا در دریا و ساحل قرار دارند و یا بیشینه ۱۰۰ کیلومتر با کرانه ها فاصله دارند.
بین ۸۳ تا ۹۷ درصد داد و ستد ایران از راه بنادر انجام می شود. یعنی آمد و شد دریایی، دل اقتصاد کشور را تشکیل می دهد. در این میان، دو بندر رجایی(بندر عباس) و بندر امام، که هر دو چسبیده به کرانه اند، حدود ۷۹ تا ۸۰ درصد واردات و صادرات کلا و خارک، خارکو، لاوان و سیری، بیش از ۹۰٪ صادرات نفت خام را بر عهده دارند. بندر اقیانوسی چابهار پس از رجایی و امام نقش بعدی را ایفا می کند.
در مجموع بنادر جنوبی(خلیج فارس و دریای عمان) بیش از ۹۰٪ بازرگانی دریایی ایران را به خود اختصاص داده اند.
بنادر دریای شمال مانند نوشهر، امیرآباد و انزلی نیز بخش اصلی بار بازرگانی دریایی با روسیه و آسیای مرکزی را بر عهده دارند(حدود ۱۰٪).
روشن تر از آفتاب است که عمق استراتژیک بنادر هر سه دریا، در برابر حمله تصوری توانمند خارجی، متمایل به صفر است. بر پایه این منطق چهار پرسش اصولی در ارتباط با استراتژی های ملی و نظامی جمهوری اسلامی پیش می آید:
۱- با وجود نبود و یا ناچیز بودن عمق استراتژیک ایران در جنوب، طی ۴۶ سال گذشته چه طرح و برنامه استراتژیک ی برای پاسداری از این حیاتی ترین محور در دستور بوده است؟!
۲- این طرح و برنامه ها چه تفاوت ها و تشابهات استراتژیک ی با نگاه ها و طرح و برنامه های عصر پهلوی دوم داشته است؟! آسیب پذیری این استراتژی چیست؟ آیا قابلیت ۱۰۰٪ برای پاسداری از کرانه های حیاتی را داراست؟!
۳- چرا با وجود حیاتی بودن پاسداری از کرانه ها، به عنوان گرانیگاه و بلکه حیاتی بودن آن ها، تمرکز اندیشه و نیرو در مقیاس استراتژیک بر هلال خضیب (سوریه، لبنان، عراق) قرار گرفت؟!
۴- در استراتژی دریایی پهلوی که متمایل به همپیمانی با ناتو و ایالات متحده بود، چه نقصی بود که توسط هر دو رهبر جمهوری اسلامی و فرماندهان نظامی گسست؟!!
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
شوربختانه بیشترین و بزرگترین شهیدان در جمهوری اسلامی کلمات بوده اند. در واقع تا جایی که به واژه های تخصصی مرتبط با امنیت ملی بر می گردد، بیشتر واژگانش در تعریف، مفهوم و مصداق ها، شهید شده اند. می توان دهها واژه شهید شده نام برد. از جمله در این یادداشت بس کوتاه به مفهوم اصطلاح شهید شده عمق استراتژیک ایران از سوی رهبران و فرماندهان و تصمیم سازان متمرکز می شوم.
عمق استراتژیک در جنگ ها و نبردهای کلاسیک و متعارف (غیر هسته ای)عبارت است از: فاصله میان خط مقدم جنگ و نواحی حیاتی کشور.
این نواحی معمولا ذیل سه دسته جای می گیرند: مراکز رهبری، پایگاه های نظامی و فرماندهی و محورهای اقتصادی. اصل زیربنایی در عمق استراتژیک، میزان آسیب پذیری هر کدام با فرض حمله و خرابکاری دشمن است.
تا جایی که به مراکز حیاتی اقتصادی ایران بر می گردد، روشن است که تقریبا عمده این کانون ها کرانه ای(ساحل دریا) و یا پسکرانه ای هستند. یعنی یا در دریا و ساحل قرار دارند و یا بیشینه ۱۰۰ کیلومتر با کرانه ها فاصله دارند.
بین ۸۳ تا ۹۷ درصد داد و ستد ایران از راه بنادر انجام می شود. یعنی آمد و شد دریایی، دل اقتصاد کشور را تشکیل می دهد. در این میان، دو بندر رجایی(بندر عباس) و بندر امام، که هر دو چسبیده به کرانه اند، حدود ۷۹ تا ۸۰ درصد واردات و صادرات کلا و خارک، خارکو، لاوان و سیری، بیش از ۹۰٪ صادرات نفت خام را بر عهده دارند. بندر اقیانوسی چابهار پس از رجایی و امام نقش بعدی را ایفا می کند.
در مجموع بنادر جنوبی(خلیج فارس و دریای عمان) بیش از ۹۰٪ بازرگانی دریایی ایران را به خود اختصاص داده اند.
بنادر دریای شمال مانند نوشهر، امیرآباد و انزلی نیز بخش اصلی بار بازرگانی دریایی با روسیه و آسیای مرکزی را بر عهده دارند(حدود ۱۰٪).
روشن تر از آفتاب است که عمق استراتژیک بنادر هر سه دریا، در برابر حمله تصوری توانمند خارجی، متمایل به صفر است. بر پایه این منطق چهار پرسش اصولی در ارتباط با استراتژی های ملی و نظامی جمهوری اسلامی پیش می آید:
۱- با وجود نبود و یا ناچیز بودن عمق استراتژیک ایران در جنوب، طی ۴۶ سال گذشته چه طرح و برنامه استراتژیک ی برای پاسداری از این حیاتی ترین محور در دستور بوده است؟!
۲- این طرح و برنامه ها چه تفاوت ها و تشابهات استراتژیک ی با نگاه ها و طرح و برنامه های عصر پهلوی دوم داشته است؟! آسیب پذیری این استراتژی چیست؟ آیا قابلیت ۱۰۰٪ برای پاسداری از کرانه های حیاتی را داراست؟!
۳- چرا با وجود حیاتی بودن پاسداری از کرانه ها، به عنوان گرانیگاه و بلکه حیاتی بودن آن ها، تمرکز اندیشه و نیرو در مقیاس استراتژیک بر هلال خضیب (سوریه، لبنان، عراق) قرار گرفت؟!
۴- در استراتژی دریایی پهلوی که متمایل به همپیمانی با ناتو و ایالات متحده بود، چه نقصی بود که توسط هر دو رهبر جمهوری اسلامی و فرماندهان نظامی گسست؟!!
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
25.04.202517:43
برای همیشه مُرد؟!!
به اغلب احتمال بین ایران-آمریکا گونه ای توافق حاصل خواهد.شد؛ ولی چنین توافقی سه پیامد بزرگ در بر خواهد داشت:
۱- به گمانم گفتمان انقلابی خاورمیانه ای به عنوان رهیافت پیروزی، بااین توافق به کلی رنگ خواهد باخت؛
۲- امکان زنده شدن دوباره محور مقاومت، متمایل به صفر خواهددبود؛
خزیدن به درون یا تمرکز بر مسائل و چالش های داخلی، به دغدغه پایه ای ملت-دولت های خاورمیانه تبدیل خواهد شد.
کوتاه ان که گفتمان و رویکرد انقلابی ایدئولوژیک برای همیشه مرد.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
به اغلب احتمال بین ایران-آمریکا گونه ای توافق حاصل خواهد.شد؛ ولی چنین توافقی سه پیامد بزرگ در بر خواهد داشت:
۱- به گمانم گفتمان انقلابی خاورمیانه ای به عنوان رهیافت پیروزی، بااین توافق به کلی رنگ خواهد باخت؛
۲- امکان زنده شدن دوباره محور مقاومت، متمایل به صفر خواهددبود؛
خزیدن به درون یا تمرکز بر مسائل و چالش های داخلی، به دغدغه پایه ای ملت-دولت های خاورمیانه تبدیل خواهد شد.
کوتاه ان که گفتمان و رویکرد انقلابی ایدئولوژیک برای همیشه مرد.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
10.05.202512:46
فیلسوف نما؛ آبادان این بود...
استادی خود فروخته که پیراهن فیلسوفی هم به تن دارد در مناظره ای برای وخیم و زشت جلوه دادن دوره حکومت شاهنشاهی پهلوی و به کرسی نشان دادن دیدگاهش، رکیک ترین اصطلاح را در باره نماد تاریخ مدرنیزاسیون ایران، آبادان بکار برده است. ایشان بی خردلی شرم و حیا، آبادان را فاحشه خانه سربازان نیروهای آمریکایی خوانده است.
به گمانم تنها و تنها تشریح چشم انداز آبادان تا پیش از ۱۳۵۷، برای مقایسه آن روزگاران با امروز بس است. پس بنگریم به لمعه ای از برتری های این شهر تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی:
آبادان پیش از ۵۷ را می توان در یک گزاره خلاصهکرد : پیشرفته ترین منطقه شهری در پیرامون خلیج فارس و دریای عمان
مدرنیزاسیون کامل شهری در خلیج فارس، از سواحل و بنادر جنوبی و مناطق نفتی ایران آغاز شد. در این مسیر نام های بوشهر، مسجد سلیمان و...به عنوان نخستین کانونهای پیشرفت نوین، به چشم می خورد. ولی آبادان از دیدگاه پیشرفت های فراگیر ساختارهای شهری به دلیل توسعه همه جانبه، بین همه شهرستان های ایران و بلکه کشور های پیرامون خلیج فارس پیشگام بوده است.
امروزه روز، باور داشتن به این که آبادان در بیشتر پدیده های مدرن شهری، فرهنگی ، ورزشی و ...بین بیش از ۱۳۵۰ کانونشهری کشور و نیز ۷۸۰ کانون در جنوب خلیج فارس، پیشگام بوده، مشکل است. به همیندلیل هنگامی که آبادانی ها در مواجهه با دیگر ایرانیان از جمله تهرانی ها، مثلا از تاکسی ایرلاین ، پیتزا، تیم فوتبال ، اسکواش و...حرف می زدند، برای دیگر ایرانیان که این پدیده ها را تجربه نکرده بود، چنین چیزهایی باورنکردنی و لاجرم به منزله لاف زنی و خالی بندی پنداشته می شد. به همین دلیل آنان را به دلیل نداشته ها و ندیده های خود، خالی بند و لاف زن می پنداشتند. درست مانند غارنشین های مُثُل افلاطون.
آبادان در ایران و بلکه خاورمیانه از جمله آغازگر پدیده های زیر است:
۱- نخستین و بزرگترین پالایشگاه خاورمیانه. تاسیس ۱۲۹۱؛
۲- نخستین انجمن عکاسی در خاورمیانه. ۱۳۳۱؛
۳- نخستین پتروشیمی. ۱۳۴۵؛
۴- نخستین روابط عمومی ایران؛
۵-دومین ایستگاه آتشنشانی در ایران، ۱۳۰۵؛(پس از تبریز)
۶- نخستین ایستگاه رادیویی پس از تهران ۱۳۳۲؛
۷-نخستین مرکز تلویزیونی پس از تهران، ۱۳۳۸؛
۸- نخستین پیست موتورسواری، ماشینسواری، اسکواش، گلف و سالن بیلیارد در ایران؛
۹- نخستین خطوط اتوبوسرانی درون شهری؛
۱۰- نخستین برنامه تلویزیونی به زبان عربی؛
۱۱- نخستین راهآهن درون شهری؛
۱۲-نخستین پیتزا فروشی در ایران (پیتزا مونکارلوی ایتالیایی)؛
۱۳-نخستین شبکه فاضلاب شهری در ایران؛
۱۴-نخستین اعتصاب کارگری.۱۳۰۱؛
۱۵- نخستین تیم رسمی فوتبال؛ ۱۳۱۲؛
۱۶- نخستین کودکستان. ۱۳۲۵؛
۱۷- نخستین ایرتاکسی (تاکسی هوایی)؛
۱۸- نخستین تاکسی تلفنی؛
۱۹- راهاندازی اولین کامپیوتر کشور در پالایشگاه؛
۲۰- نخستین نشریه مدرسهای (رازی)؛
۲۱- نخستین دانشکده تخصصی نفت؛ ۱۲۱۸؛
۲۲-نخستین نشریه داخلی سازمان (مشعل، شرکت نفت)؛
۲۲- نخستین مرکز آموزشگاه فنی و حرفه ای؛ ۱۳۱۲؛
۲۳- نخستین لاین خطوط هوایی به کشورهای مختلف به صورت مستقیم؛
۲۴- نخستین سالن اجتماعات و نمایش در مدارس؛
۲۵- نخستین مدرسه غیرانتفاعی (مکتب دانش)؛
۲۶- نخستین جرثقیل اسکلهای (اسکله اکوان)؛
۲۷- نخستین رزرواسیون بلیط سینما (درج شماره صندلی، سانس، تاریخ اکران فیلم)؛
۲۸- نخستین پارکینگ دوچرخه و موتور سیکلت(مجاور سینماها و مجتمعهای ورزشی و پالایشگاه).
آبادان خاستگاه آغازین بیش از ۲۰۰۰ پدیده نوین ساختاری- فرهنگی، هنری و...مدرن در ایران و خاورمیانه بوده است.
شگفت آن که فضای چیره بر آبادان، فضایی دینی، غیرتی و میهن دوستی بود.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
استادی خود فروخته که پیراهن فیلسوفی هم به تن دارد در مناظره ای برای وخیم و زشت جلوه دادن دوره حکومت شاهنشاهی پهلوی و به کرسی نشان دادن دیدگاهش، رکیک ترین اصطلاح را در باره نماد تاریخ مدرنیزاسیون ایران، آبادان بکار برده است. ایشان بی خردلی شرم و حیا، آبادان را فاحشه خانه سربازان نیروهای آمریکایی خوانده است.
به گمانم تنها و تنها تشریح چشم انداز آبادان تا پیش از ۱۳۵۷، برای مقایسه آن روزگاران با امروز بس است. پس بنگریم به لمعه ای از برتری های این شهر تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی:
آبادان پیش از ۵۷ را می توان در یک گزاره خلاصهکرد : پیشرفته ترین منطقه شهری در پیرامون خلیج فارس و دریای عمان
مدرنیزاسیون کامل شهری در خلیج فارس، از سواحل و بنادر جنوبی و مناطق نفتی ایران آغاز شد. در این مسیر نام های بوشهر، مسجد سلیمان و...به عنوان نخستین کانونهای پیشرفت نوین، به چشم می خورد. ولی آبادان از دیدگاه پیشرفت های فراگیر ساختارهای شهری به دلیل توسعه همه جانبه، بین همه شهرستان های ایران و بلکه کشور های پیرامون خلیج فارس پیشگام بوده است.
امروزه روز، باور داشتن به این که آبادان در بیشتر پدیده های مدرن شهری، فرهنگی ، ورزشی و ...بین بیش از ۱۳۵۰ کانونشهری کشور و نیز ۷۸۰ کانون در جنوب خلیج فارس، پیشگام بوده، مشکل است. به همیندلیل هنگامی که آبادانی ها در مواجهه با دیگر ایرانیان از جمله تهرانی ها، مثلا از تاکسی ایرلاین ، پیتزا، تیم فوتبال ، اسکواش و...حرف می زدند، برای دیگر ایرانیان که این پدیده ها را تجربه نکرده بود، چنین چیزهایی باورنکردنی و لاجرم به منزله لاف زنی و خالی بندی پنداشته می شد. به همین دلیل آنان را به دلیل نداشته ها و ندیده های خود، خالی بند و لاف زن می پنداشتند. درست مانند غارنشین های مُثُل افلاطون.
آبادان در ایران و بلکه خاورمیانه از جمله آغازگر پدیده های زیر است:
۱- نخستین و بزرگترین پالایشگاه خاورمیانه. تاسیس ۱۲۹۱؛
۲- نخستین انجمن عکاسی در خاورمیانه. ۱۳۳۱؛
۳- نخستین پتروشیمی. ۱۳۴۵؛
۴- نخستین روابط عمومی ایران؛
۵-دومین ایستگاه آتشنشانی در ایران، ۱۳۰۵؛(پس از تبریز)
۶- نخستین ایستگاه رادیویی پس از تهران ۱۳۳۲؛
۷-نخستین مرکز تلویزیونی پس از تهران، ۱۳۳۸؛
۸- نخستین پیست موتورسواری، ماشینسواری، اسکواش، گلف و سالن بیلیارد در ایران؛
۹- نخستین خطوط اتوبوسرانی درون شهری؛
۱۰- نخستین برنامه تلویزیونی به زبان عربی؛
۱۱- نخستین راهآهن درون شهری؛
۱۲-نخستین پیتزا فروشی در ایران (پیتزا مونکارلوی ایتالیایی)؛
۱۳-نخستین شبکه فاضلاب شهری در ایران؛
۱۴-نخستین اعتصاب کارگری.۱۳۰۱؛
۱۵- نخستین تیم رسمی فوتبال؛ ۱۳۱۲؛
۱۶- نخستین کودکستان. ۱۳۲۵؛
۱۷- نخستین ایرتاکسی (تاکسی هوایی)؛
۱۸- نخستین تاکسی تلفنی؛
۱۹- راهاندازی اولین کامپیوتر کشور در پالایشگاه؛
۲۰- نخستین نشریه مدرسهای (رازی)؛
۲۱- نخستین دانشکده تخصصی نفت؛ ۱۲۱۸؛
۲۲-نخستین نشریه داخلی سازمان (مشعل، شرکت نفت)؛
۲۲- نخستین مرکز آموزشگاه فنی و حرفه ای؛ ۱۳۱۲؛
۲۳- نخستین لاین خطوط هوایی به کشورهای مختلف به صورت مستقیم؛
۲۴- نخستین سالن اجتماعات و نمایش در مدارس؛
۲۵- نخستین مدرسه غیرانتفاعی (مکتب دانش)؛
۲۶- نخستین جرثقیل اسکلهای (اسکله اکوان)؛
۲۷- نخستین رزرواسیون بلیط سینما (درج شماره صندلی، سانس، تاریخ اکران فیلم)؛
۲۸- نخستین پارکینگ دوچرخه و موتور سیکلت(مجاور سینماها و مجتمعهای ورزشی و پالایشگاه).
آبادان خاستگاه آغازین بیش از ۲۰۰۰ پدیده نوین ساختاری- فرهنگی، هنری و...مدرن در ایران و خاورمیانه بوده است.
شگفت آن که فضای چیره بر آبادان، فضایی دینی، غیرتی و میهن دوستی بود.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
07.05.202514:42
پایان عصر روحانیت؟!
تا انقلاب ۵۷(انقلاب اسلامی)، در مقیاس کلی و عمومی، و در گذر از جهتگیری های کم بنیه، روحانیون خود را در طرفی قرار داده بودند که آزادی خواه و ضد استعماری بود. ادوارد براون در کتاب انقلاب مشروطیت ایران، چنین نگاشته است:
"یکی از جنبه های بارز انقلاب ایران (مشروطه)آن است که روحانیون خود را در طرفی قرار داده اند که پیشرو و آزادیخواه است. فکر کنم این امر تقریبا در تاریخ جهان بی بدیل باشد. اگر اصلاحاتی را که مردم با مدد ایشان در راه کسب آن جنگیده اند تحقق یابد، تقریبا تمام اقتدار روحانیون از بین خواهد رفت. علل این پدیده قابل توجه، توجیهات خاص خود را دارد؛ و گرچه بسیار جالب، ولی بحثی دراز است و احساس می کنم تا به همین جا هم از حد مجاز فراتر رفته و کلام را به درازا کشانده ام".
هیچکس نمی تواند نقش روحانیون در مبارزات ضد استعماری- استبدادی ایران، مانند نهضت تنباکو، انقلاب مشروطه، ملی شدن نفت و انقلاب ۵۷ را نادیده انگارد، که در این صورت در تحلیل و تفسیر رخدادها و پیش بینی های آینده به همان اندازه دچار لغزش و بلکه پارادوکس خواهد شد، که دگماتیست های روحانیت گرا دچار آن شده اند.
با این همه باید دید که چشم انداز کنونی و آینده نزدیک کارکرد این قشر مهم اجتماعی-تاریخی -سیاسی چیست و به چه و کجا می انجامد؟!!
به گمانم، امروزه روز، بزرگترین مشکل روحانیت شیعی ایران، در یک واژه جای می گیرد: شکاف.
چنین به نظر می رسد که پس از انقلاب اسلامی و به دست گرفتن قدرت توسط روحانیون، کم کم میان این نهاد و مردم شکاف ایجاد شده است. نشانه های آن را به آسانی می توان در نمایه های زیر یافت:
۱- کارکرد حکومت
ناخشنودی از کارکرد حکومتی که روحانیون خواه و ناخواه در آن نقش برجسته و کلیدی دارند، به پایگاه اجتماعی پیشین آنان آسیب جدی زده است؛
۲- فاصله گیری
برخی بر این باورند که بخشی از روحانیت از دغدغه های مردم فاصله گرفته و در گیر مسائل قدرت شده اند؛
۳- شکاف در سبک زندگی
پافشاری بر برخی سیاست های فرهنگی که با سبک زندگی بخش بزرگی از جامعه همخوانی ندارد، آن هم در جهان دگرگون شونده، همخوانی ندارد. همین ناهمخوانی موجبات تکوین چالش های سترگ میان بخشی از مردم- روحانیون شده است؛
۴- کاهش مرجعیت اجتماعی
مرجعیت سنتی روحانیت شیعه ایران در همه امور، مانند گذشته نیست. یعنی بخش های فراوانی از مردم، برای یافتن پاسخ پرسش های خود به منابع متنوع تری روی آورده اند؛
۵- شکاف گفتمانی
برخی بر این باورند که روحانیت و رسانه های همسو با آن، در ارائه روایت قانع کننده، پاسخگویی به شبهات و برقراری کانال گفتمانی، در مقیاس ملی، شکست خورده و یا دستکم دچار افول شده است؛
۶-شکاف سکوتی
هم چنین برخی بر آنند که مهمترین دلیل رویگردانی به نسبت گسترده مردم از روحانیت، کنار کشیدن و بلکه خاموشی بسیاری از آنان در برابر مشکلات مردم و ناهمراهی آنان در پروسه اعتراضات مدنی نهفته است. چنان که در جریان اعتراضات برای ابراز نارضایتی، مردم بر خلافگذشته ها، تمایلی به کسب اجازه از مرجعیت روحانی ندارند(بر خلاف سنت پیشین)؛
۷- تصور شکاف معیشتی
در حالی که بسیاری از روحانیون ممکن است زندگی ساده ای داشته باشند، حضور برخی روحانیون در مناصب اقتصادی و یا گزارش هایی در باره امتیازات ویژه آنان، تصور عمومی را تحت تاثیر قرار داده و به ایجاد حس بی اعتمادی و فاصله با ذهنیت مردم کمک کرده است. در حالی که رسانه های حکومتی با وجود دست و پا زدن های فراوان، نتوانسته اند چنین تصوری را تغییر دهند.
به هر روی ناتوانی در پاسخگویی شفاف به مطالبات و انتقادات مردمی، فاصله گرفتن از نقش سنتی پیشینی، عدم تغییر زبان و شیوه ارتباطی با مردم، به ویژه نسل جوان و نیز ناتوانی در ایجاد گفتگوی موثر و همدلانه، هم چنین پافشاری بر اجرای برخی هنجارهای اجتماعی-فرهنگی که با سبک زندگی بخشی از مردم ناسازگار است، موجبات تعمیق شکاف ها بین مردم-روحانیت شدا است.
آيا با چنین چشم اندازی، روحانیت با اصلاحات درونی و اتکا به اجتهاد، خواهد توانست از مصائب این شکاف بزرگ رهایی یابد؟! آیا می تواند سیل بندی در برابر سیل سنگین پیشرونده ایجاد کند؟! آیا می تواند از لاک و پوسته کنونی درآمده و دچار دگردیسی مطلوب شود؟ یا نه، عصر روحانیت شیعی ایران پایان یافته است؟!!
به اغلب احتمال فرصت برای نجات و رستگاری زیاد نیست.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
تا انقلاب ۵۷(انقلاب اسلامی)، در مقیاس کلی و عمومی، و در گذر از جهتگیری های کم بنیه، روحانیون خود را در طرفی قرار داده بودند که آزادی خواه و ضد استعماری بود. ادوارد براون در کتاب انقلاب مشروطیت ایران، چنین نگاشته است:
"یکی از جنبه های بارز انقلاب ایران (مشروطه)آن است که روحانیون خود را در طرفی قرار داده اند که پیشرو و آزادیخواه است. فکر کنم این امر تقریبا در تاریخ جهان بی بدیل باشد. اگر اصلاحاتی را که مردم با مدد ایشان در راه کسب آن جنگیده اند تحقق یابد، تقریبا تمام اقتدار روحانیون از بین خواهد رفت. علل این پدیده قابل توجه، توجیهات خاص خود را دارد؛ و گرچه بسیار جالب، ولی بحثی دراز است و احساس می کنم تا به همین جا هم از حد مجاز فراتر رفته و کلام را به درازا کشانده ام".
هیچکس نمی تواند نقش روحانیون در مبارزات ضد استعماری- استبدادی ایران، مانند نهضت تنباکو، انقلاب مشروطه، ملی شدن نفت و انقلاب ۵۷ را نادیده انگارد، که در این صورت در تحلیل و تفسیر رخدادها و پیش بینی های آینده به همان اندازه دچار لغزش و بلکه پارادوکس خواهد شد، که دگماتیست های روحانیت گرا دچار آن شده اند.
با این همه باید دید که چشم انداز کنونی و آینده نزدیک کارکرد این قشر مهم اجتماعی-تاریخی -سیاسی چیست و به چه و کجا می انجامد؟!!
به گمانم، امروزه روز، بزرگترین مشکل روحانیت شیعی ایران، در یک واژه جای می گیرد: شکاف.
چنین به نظر می رسد که پس از انقلاب اسلامی و به دست گرفتن قدرت توسط روحانیون، کم کم میان این نهاد و مردم شکاف ایجاد شده است. نشانه های آن را به آسانی می توان در نمایه های زیر یافت:
۱- کارکرد حکومت
ناخشنودی از کارکرد حکومتی که روحانیون خواه و ناخواه در آن نقش برجسته و کلیدی دارند، به پایگاه اجتماعی پیشین آنان آسیب جدی زده است؛
۲- فاصله گیری
برخی بر این باورند که بخشی از روحانیت از دغدغه های مردم فاصله گرفته و در گیر مسائل قدرت شده اند؛
۳- شکاف در سبک زندگی
پافشاری بر برخی سیاست های فرهنگی که با سبک زندگی بخش بزرگی از جامعه همخوانی ندارد، آن هم در جهان دگرگون شونده، همخوانی ندارد. همین ناهمخوانی موجبات تکوین چالش های سترگ میان بخشی از مردم- روحانیون شده است؛
۴- کاهش مرجعیت اجتماعی
مرجعیت سنتی روحانیت شیعه ایران در همه امور، مانند گذشته نیست. یعنی بخش های فراوانی از مردم، برای یافتن پاسخ پرسش های خود به منابع متنوع تری روی آورده اند؛
۵- شکاف گفتمانی
برخی بر این باورند که روحانیت و رسانه های همسو با آن، در ارائه روایت قانع کننده، پاسخگویی به شبهات و برقراری کانال گفتمانی، در مقیاس ملی، شکست خورده و یا دستکم دچار افول شده است؛
۶-شکاف سکوتی
هم چنین برخی بر آنند که مهمترین دلیل رویگردانی به نسبت گسترده مردم از روحانیت، کنار کشیدن و بلکه خاموشی بسیاری از آنان در برابر مشکلات مردم و ناهمراهی آنان در پروسه اعتراضات مدنی نهفته است. چنان که در جریان اعتراضات برای ابراز نارضایتی، مردم بر خلافگذشته ها، تمایلی به کسب اجازه از مرجعیت روحانی ندارند(بر خلاف سنت پیشین)؛
۷- تصور شکاف معیشتی
در حالی که بسیاری از روحانیون ممکن است زندگی ساده ای داشته باشند، حضور برخی روحانیون در مناصب اقتصادی و یا گزارش هایی در باره امتیازات ویژه آنان، تصور عمومی را تحت تاثیر قرار داده و به ایجاد حس بی اعتمادی و فاصله با ذهنیت مردم کمک کرده است. در حالی که رسانه های حکومتی با وجود دست و پا زدن های فراوان، نتوانسته اند چنین تصوری را تغییر دهند.
به هر روی ناتوانی در پاسخگویی شفاف به مطالبات و انتقادات مردمی، فاصله گرفتن از نقش سنتی پیشینی، عدم تغییر زبان و شیوه ارتباطی با مردم، به ویژه نسل جوان و نیز ناتوانی در ایجاد گفتگوی موثر و همدلانه، هم چنین پافشاری بر اجرای برخی هنجارهای اجتماعی-فرهنگی که با سبک زندگی بخشی از مردم ناسازگار است، موجبات تعمیق شکاف ها بین مردم-روحانیت شدا است.
آيا با چنین چشم اندازی، روحانیت با اصلاحات درونی و اتکا به اجتهاد، خواهد توانست از مصائب این شکاف بزرگ رهایی یابد؟! آیا می تواند سیل بندی در برابر سیل سنگین پیشرونده ایجاد کند؟! آیا می تواند از لاک و پوسته کنونی درآمده و دچار دگردیسی مطلوب شود؟ یا نه، عصر روحانیت شیعی ایران پایان یافته است؟!!
به اغلب احتمال فرصت برای نجات و رستگاری زیاد نیست.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
03.05.202519:44
مذاکرات هسته ای و بی خیالی رهبران
مدتی است مذاکرات هسته ای ایران-آمریکا معوق مانده است. چرا؟!! هیچ پاسخ روشنی داده نمی شود. ولی پیامدهای همین وقفه بر نرخ ارز و بازارها روشن است.
تا اینجای کار گفته شده که کاخ سفید باورمند است که ایران نیازی به غنی سازی ندارد. در عوض جمهوری اسلامی بر آن است که حق غنی سازی را به هیچ وجه از دست نخواهد داد.
در چنین فضایی لاریجانی مطابق معمول وارد گود شده و در اظهاراتی فیلسوفانه گفته است: شاید به نتیجه برسد و شاید هم نرسد.
این بی خیالی برای نتیجه گیری این مذاکره استراتژیک ناشی از چیست؟! مگر چنین مذاکراتی گفتگویی معمولی و عادی است؟!! مگر سرنوشت حدود ۹۰ میلیون تن و شاید ملت و کشوری کهن به نتیجه آن گره نخورده است؟!
به کجای این شب تیره بیاویزم قبای ژنده خود را
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
مدتی است مذاکرات هسته ای ایران-آمریکا معوق مانده است. چرا؟!! هیچ پاسخ روشنی داده نمی شود. ولی پیامدهای همین وقفه بر نرخ ارز و بازارها روشن است.
تا اینجای کار گفته شده که کاخ سفید باورمند است که ایران نیازی به غنی سازی ندارد. در عوض جمهوری اسلامی بر آن است که حق غنی سازی را به هیچ وجه از دست نخواهد داد.
در چنین فضایی لاریجانی مطابق معمول وارد گود شده و در اظهاراتی فیلسوفانه گفته است: شاید به نتیجه برسد و شاید هم نرسد.
این بی خیالی برای نتیجه گیری این مذاکره استراتژیک ناشی از چیست؟! مگر چنین مذاکراتی گفتگویی معمولی و عادی است؟!! مگر سرنوشت حدود ۹۰ میلیون تن و شاید ملت و کشوری کهن به نتیجه آن گره نخورده است؟!
به کجای این شب تیره بیاویزم قبای ژنده خود را
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
Өчүрүлгөн03.05.202520:56
02.05.202511:16
وقت فروپاشی
رژیم های مذهب(یا ايدئولوژی) بنیاد یا همان ایدئوکراسی ها، برای تداوم بقا، همواره به یک رهبر مقدس و در عین حال بی رحم نیازمندند. کسی که تک تک ملت در برابرش تسلیم شده باشند و یا خواهان تسلیم قاطبه مردم در برابرش باشند؛ سهل است که وی را پرستش کنند.
البته پیروانی که زندگی های بی حاصل، متزلزل و نا امید کننده ای دارند، معمولا خود را مطیع بی چون و چرای رهبر می نمایانند؛ نه به این دلیل که رهبر آنان را به روز و سرزمین موعود و بهشت های لاهوتی و ناسوتی ترغیب می کند، بلکه از این جهت که رهبر شخصیت واقعی و برازنده اطاعت کنندگان را از آنان می گیرد. (Eric Hoffer, The True Believer, Harper Perennial 2010, p 100, 119).
ولی همین سازوکار بی شخصیت کردن وفاداران و گرفتن هویت شخصی آنان و به اصطلاح، ذوب شدگی در رهبر، به مثابه چشم اسفندیار این گونه رژیم ها عمل می کند.
پافشاری مکرر بر جنگ تا آخر برای دستیابی به پیروزی، با وجود شکست ها و ناکامی های میدانی، تلنگری سخت به بازماندگان مطیعان خواهد زد در چنین شرایطی، فروپاشی با سازوکار دومینوار و حتی یکبارگی، گریزناپذیر خواهد بود.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
رژیم های مذهب(یا ايدئولوژی) بنیاد یا همان ایدئوکراسی ها، برای تداوم بقا، همواره به یک رهبر مقدس و در عین حال بی رحم نیازمندند. کسی که تک تک ملت در برابرش تسلیم شده باشند و یا خواهان تسلیم قاطبه مردم در برابرش باشند؛ سهل است که وی را پرستش کنند.
البته پیروانی که زندگی های بی حاصل، متزلزل و نا امید کننده ای دارند، معمولا خود را مطیع بی چون و چرای رهبر می نمایانند؛ نه به این دلیل که رهبر آنان را به روز و سرزمین موعود و بهشت های لاهوتی و ناسوتی ترغیب می کند، بلکه از این جهت که رهبر شخصیت واقعی و برازنده اطاعت کنندگان را از آنان می گیرد. (Eric Hoffer, The True Believer, Harper Perennial 2010, p 100, 119).
ولی همین سازوکار بی شخصیت کردن وفاداران و گرفتن هویت شخصی آنان و به اصطلاح، ذوب شدگی در رهبر، به مثابه چشم اسفندیار این گونه رژیم ها عمل می کند.
پافشاری مکرر بر جنگ تا آخر برای دستیابی به پیروزی، با وجود شکست ها و ناکامی های میدانی، تلنگری سخت به بازماندگان مطیعان خواهد زد در چنین شرایطی، فروپاشی با سازوکار دومینوار و حتی یکبارگی، گریزناپذیر خواهد بود.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
26.04.202511:02
بندر رجایی
این بندر به اعتبار داد و ستد کالایی، استراتژیک ترین پایگاه اقتصادی ایران به شمار می رود. به بخشی از کارکردهای این بندر بنگریم:
۱- نقش حیاتی کالایی
بیش از ۸۰٪ کل عملیات کانتینری ایران در این بندر انجام می شود. هم چنین بیش از ۵۰٪ کل تجارت دریایی غیر از صدور نفت خام ایران نیز در این بندر صورت می گیرد. این بندر با پهناوری ۲۵۰۰ هکتار گنجایش پذیرش سالانه بیش از ۸۸ میلیون تن کالا را داراست. از جمله توان سرویس دهی به کشتی های اقیانوس پیما؛
۲- موقعیت استراتژیک
این بندر در شمال تنگه کلیدی هرمز قرار گرفته و دسترسی آسانی به مسیرهای اصلی کشتیرانی جهانی دارد؛
۳- موقعیت ترانزیتی
به دلیل پیوند به شبکه ریلی و شوسه ای، شرایط جغرافیایی مهمی برای تبدیل شدن به هاب منطقه ای را دارد. به ویژه برای آسیای مرکزی و دیگر همسایگان شمالی.
در یک جمله: بندر شهید رجایی، ستون فقرات بازرگانی ایران محسوب می شود. کارکرد روان آن برای ثبات اقتصادی و تامین کالاهای وارداتی و نیز توسعه تجارت، حیاتی است. طرفه آن که دو بندر امام خوزستان و رجایی هرمزگان، تقریبا بیش از ۸۰٪ واردات کالای کشور را در اختیار دارند.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
این بندر به اعتبار داد و ستد کالایی، استراتژیک ترین پایگاه اقتصادی ایران به شمار می رود. به بخشی از کارکردهای این بندر بنگریم:
۱- نقش حیاتی کالایی
بیش از ۸۰٪ کل عملیات کانتینری ایران در این بندر انجام می شود. هم چنین بیش از ۵۰٪ کل تجارت دریایی غیر از صدور نفت خام ایران نیز در این بندر صورت می گیرد. این بندر با پهناوری ۲۵۰۰ هکتار گنجایش پذیرش سالانه بیش از ۸۸ میلیون تن کالا را داراست. از جمله توان سرویس دهی به کشتی های اقیانوس پیما؛
۲- موقعیت استراتژیک
این بندر در شمال تنگه کلیدی هرمز قرار گرفته و دسترسی آسانی به مسیرهای اصلی کشتیرانی جهانی دارد؛
۳- موقعیت ترانزیتی
به دلیل پیوند به شبکه ریلی و شوسه ای، شرایط جغرافیایی مهمی برای تبدیل شدن به هاب منطقه ای را دارد. به ویژه برای آسیای مرکزی و دیگر همسایگان شمالی.
در یک جمله: بندر شهید رجایی، ستون فقرات بازرگانی ایران محسوب می شود. کارکرد روان آن برای ثبات اقتصادی و تامین کالاهای وارداتی و نیز توسعه تجارت، حیاتی است. طرفه آن که دو بندر امام خوزستان و رجایی هرمزگان، تقریبا بیش از ۸۰٪ واردات کالای کشور را در اختیار دارند.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
25.04.202512:43
مایکل آنتون: فردا روز او است؟!
از فردا شنبه ۶ اردیبهشت( ۲۶ آوریل) مدیر گروه ۱۲ نفره ی کارشناسان اتمی آمریکا، مایکل آنتون خواهد بود. بالای سر ویتکاف.
مایکل استادی بی حاشیه و پرنفوذی است که از سوی جمهوری خواهان، چندان اصولگرا و پای بند قواعد محافظه کاری شمرده نمی شود. او در سه دوره با جورج بوش پسر، ترامپ نخست و هم اکنون با ترامپ دوم کار کرده است. استاد مذاکره سیاسی و سخت آمریکا گرا است. ولی فاقد تخصص در زمینه هسته ای به شمار می رود. با این همه دستکم ۴ کارشناس اتمی زبده در عمان او را همراهی می کنند.
مایکل آنتون هماینک مدیر برنامه ریزی سیاست خارجی آمریکا است. در دوره ترامپاول، او سخنگوی شورای امنیت ملی کاخ سفید بود. در دوره جورج بوش نیز برای شورای امنیت ملی کار می کرد. مایکل همچنین سخنرانی نویس زبده ای است که برای روبرت مرداک، کاندولیزا رایس و رودی جولیانی کار کرده است.
مایکل آنتون دارای اصالتی لبنانی-ایتالیایی است. وی ایده تنوع آمریکایی را مسخره می داند و آن را نه منبع قدرت، که بنیاد ضعف، تنش و تفرقه می پندارد. او اسلام را دینی ستیزه جو دانسته و پذیرش مهاجران مسلمان را حماقت دانسته بود(پس از ۱۱ سپتامبر).
او هم چنین مدافع سخت خروج یکجانبه ترامپ از برجام بود. پیشتر گفته است: رژیم ایران محتاط است. وقتی با جبهه ای متحد رو به رو شود و هوشیاری را در میان دشمنانش ببیند، عقب نشسته و سر در لاک خود فرو می برد. هرگاه جمهوری اسلامی ضعف یا نبود هوشیاری را احساس کند، یعنی وقتی ببیند آمریکا بی توجه است، می کوشد از شکاف ها بهره برداری کند. ولی وقتی ببیند که ما قوی و هوشیار هستیم...
به گمانم آنتون جمهوری اسلامی، استراتژی و تاکتیک هایش را به خوبی می شناسد. او چم و خم شیوه گفتگوهای کارشناسان جمهوری اسلامی و اهداف مذاکراتی اش را به خوبی شناخته و بعید است مفری بزرگ برای آنان باز بگذارد.
هم چنین بعید است مایکل آنتون دست خالی از مسقط به واشنگتن برگردد.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
از فردا شنبه ۶ اردیبهشت( ۲۶ آوریل) مدیر گروه ۱۲ نفره ی کارشناسان اتمی آمریکا، مایکل آنتون خواهد بود. بالای سر ویتکاف.
مایکل استادی بی حاشیه و پرنفوذی است که از سوی جمهوری خواهان، چندان اصولگرا و پای بند قواعد محافظه کاری شمرده نمی شود. او در سه دوره با جورج بوش پسر، ترامپ نخست و هم اکنون با ترامپ دوم کار کرده است. استاد مذاکره سیاسی و سخت آمریکا گرا است. ولی فاقد تخصص در زمینه هسته ای به شمار می رود. با این همه دستکم ۴ کارشناس اتمی زبده در عمان او را همراهی می کنند.
مایکل آنتون هماینک مدیر برنامه ریزی سیاست خارجی آمریکا است. در دوره ترامپاول، او سخنگوی شورای امنیت ملی کاخ سفید بود. در دوره جورج بوش نیز برای شورای امنیت ملی کار می کرد. مایکل همچنین سخنرانی نویس زبده ای است که برای روبرت مرداک، کاندولیزا رایس و رودی جولیانی کار کرده است.
مایکل آنتون دارای اصالتی لبنانی-ایتالیایی است. وی ایده تنوع آمریکایی را مسخره می داند و آن را نه منبع قدرت، که بنیاد ضعف، تنش و تفرقه می پندارد. او اسلام را دینی ستیزه جو دانسته و پذیرش مهاجران مسلمان را حماقت دانسته بود(پس از ۱۱ سپتامبر).
او هم چنین مدافع سخت خروج یکجانبه ترامپ از برجام بود. پیشتر گفته است: رژیم ایران محتاط است. وقتی با جبهه ای متحد رو به رو شود و هوشیاری را در میان دشمنانش ببیند، عقب نشسته و سر در لاک خود فرو می برد. هرگاه جمهوری اسلامی ضعف یا نبود هوشیاری را احساس کند، یعنی وقتی ببیند آمریکا بی توجه است، می کوشد از شکاف ها بهره برداری کند. ولی وقتی ببیند که ما قوی و هوشیار هستیم...
به گمانم آنتون جمهوری اسلامی، استراتژی و تاکتیک هایش را به خوبی می شناسد. او چم و خم شیوه گفتگوهای کارشناسان جمهوری اسلامی و اهداف مذاکراتی اش را به خوبی شناخته و بعید است مفری بزرگ برای آنان باز بگذارد.
هم چنین بعید است مایکل آنتون دست خالی از مسقط به واشنگتن برگردد.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
10.05.202509:05
برکناری نتانیاهو؟!!
تفسیر زیر خلاصه یادداشتی است که در ۹ نوامبر سال ۲۰۲۴ در کانال پست شد(۶ ماه پیش). با پوزش از اعضا، امروز ۱۰ می ۲۰۲۵ دوباره بازپخش می شود.
بعید نیست ترامپ به دلیل هزینه های فراوانی که نتانیاهو برای آمریکا فراهم می آورد، موافق کنار رفتن وی از دولت باشد. چرا؟!
۱- دور شدن ملت های عرب از صلح ابراهیم به دلیل تداوم خشونت ها. تا بی بی در راس قدرت است، تکمیل این پیمان سخت است؛
۲- هم چنین کنار رفتن نتانیاهو، به منزله نشان دادن چراغ سبز به جمهوری اسلامی در جهت آغازیدن گفتگوهای فی مابین خواهد بود؛
۳- مهمتر این که ترامپ به جامعه مسلمان اهل تسنن رو به اعتلای آمریکا وعده داده که خیلی سریع خشونت را در غزه تحت کنترل در خواهد آورد.
به هر روی برای کابینه اقتصادی ترامپ، مساله سنگین شدن تداوم جنگ در خاورمیانه و حمایت از اسرائیل، با وجود بقای بی بی در راس قدرت، نباید کم اهمیت قلمداد شود.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
تفسیر زیر خلاصه یادداشتی است که در ۹ نوامبر سال ۲۰۲۴ در کانال پست شد(۶ ماه پیش). با پوزش از اعضا، امروز ۱۰ می ۲۰۲۵ دوباره بازپخش می شود.
بعید نیست ترامپ به دلیل هزینه های فراوانی که نتانیاهو برای آمریکا فراهم می آورد، موافق کنار رفتن وی از دولت باشد. چرا؟!
۱- دور شدن ملت های عرب از صلح ابراهیم به دلیل تداوم خشونت ها. تا بی بی در راس قدرت است، تکمیل این پیمان سخت است؛
۲- هم چنین کنار رفتن نتانیاهو، به منزله نشان دادن چراغ سبز به جمهوری اسلامی در جهت آغازیدن گفتگوهای فی مابین خواهد بود؛
۳- مهمتر این که ترامپ به جامعه مسلمان اهل تسنن رو به اعتلای آمریکا وعده داده که خیلی سریع خشونت را در غزه تحت کنترل در خواهد آورد.
به هر روی برای کابینه اقتصادی ترامپ، مساله سنگین شدن تداوم جنگ در خاورمیانه و حمایت از اسرائیل، با وجود بقای بی بی در راس قدرت، نباید کم اهمیت قلمداد شود.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
06.05.202509:01
رقیب اسرائیل
البته که تهدید بسیار کمرنگ شده جمهوری اسلامی برای اسرائیل( مانند برنامه هسته ای و بقایای اندک تشکل های همپیمان یا نیابتی) در مقطع کنونی، ممکناست فوری تر یا وجودی تر محسوب شود. ولی کمترین گمانی نیست که دیگر جمهوری اسلامی برای اسرائیل(اشغالگر) رقیبی بزرگ، تهدیدی محوری و تعیین کننده محسوب نمی شود.
بر عکس، رقابت بر سر رهبری منطقه ای، لایه ای بنیادین و استراتژیک در روابط اسرائیل- ترکیه است.
جلوگیری از تبدیل شدن ترکیه به هژمونی منطقه ای، به ویژه از راه تسلط بر کشورهای کلیدی مانند سوریه، هدف بزرگ اسرائیل به شمار می آید. دغدغه های امنیتی فوری تر مانند جولان، کردها و تکفیری ها و اخوانی های مسلط بر دمشق، در واقع جلوه ها و پیامدهای بیرونی این رقابت کلان تر هستند.
جاه طلبی های ترکیه در جهت دستیابی به قدرت برتر منطقه ای، نگرانی استراتژیک اسرائیل است.
حضور و دخالت مستقیم و غیر مستقیم نظامی ترکیه در سوریه، لیبی، عراق و مناقشه قره باغ، حمایت از تشکل های همسوی منطقه ای مانند حماس، تقابل آنکارا با یونان، قبرس و حتی مصر و بهره گیری از قدرت نرم برای ترویج مدل سیاسی-فرهنگی و به ویژه ارائه خود در نقش یک رهبر طبیعی برای اسلام سنی و محوری برای اتحاد کشورهای ترک، از آینده نگری استراتژیک و میانمدت و درازمدت اسرائیل دور نمانده است.
از دیدگاه اسرائیل، تسلط ترکیه بر سوریه، با وجود اشراف جغرافیایی اش بر اردن، لبنان، عراق و حتی اسرائیل و ترکیه و مدیترانه خاوری، گام بسیار بزرگ در جهت تحقق جاه طلبی های ترکیه و تغییر توازن قوای منطقه ای محسوب می شود.
هم چنین کنترل ترکیه بر سوریه و حضورش در بلندی های جولان، به منزله تهدید امنیتی مستقیم ترکیه و نیابتی هایش بر امنیت اسرائیل محسوب می شود. در عین حال سوریه ای تحت تسلط ترکیه، فضای مانور دیپلماتیک و نظامی ترکیه را محدود تر خواهد کرد. هم چنین هیچ گمانی نیست که کنترل دمشق توسط آنکارا، به منزله افزایش نفوذ بر دیگر بازیگران منطقه ای مانند عراق، اردن و لبنان و حتی عربستان و مصر خواهد بود.
کوتاه آن که، چالش بلند مدت وجود ترکیه ای توانمند و مسلط در منطقه، نگرانی استراتژیک پایدار و بسیار ژرف برای سیاست گذاران اسرائیلی است.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
البته که تهدید بسیار کمرنگ شده جمهوری اسلامی برای اسرائیل( مانند برنامه هسته ای و بقایای اندک تشکل های همپیمان یا نیابتی) در مقطع کنونی، ممکناست فوری تر یا وجودی تر محسوب شود. ولی کمترین گمانی نیست که دیگر جمهوری اسلامی برای اسرائیل(اشغالگر) رقیبی بزرگ، تهدیدی محوری و تعیین کننده محسوب نمی شود.
بر عکس، رقابت بر سر رهبری منطقه ای، لایه ای بنیادین و استراتژیک در روابط اسرائیل- ترکیه است.
جلوگیری از تبدیل شدن ترکیه به هژمونی منطقه ای، به ویژه از راه تسلط بر کشورهای کلیدی مانند سوریه، هدف بزرگ اسرائیل به شمار می آید. دغدغه های امنیتی فوری تر مانند جولان، کردها و تکفیری ها و اخوانی های مسلط بر دمشق، در واقع جلوه ها و پیامدهای بیرونی این رقابت کلان تر هستند.
جاه طلبی های ترکیه در جهت دستیابی به قدرت برتر منطقه ای، نگرانی استراتژیک اسرائیل است.
حضور و دخالت مستقیم و غیر مستقیم نظامی ترکیه در سوریه، لیبی، عراق و مناقشه قره باغ، حمایت از تشکل های همسوی منطقه ای مانند حماس، تقابل آنکارا با یونان، قبرس و حتی مصر و بهره گیری از قدرت نرم برای ترویج مدل سیاسی-فرهنگی و به ویژه ارائه خود در نقش یک رهبر طبیعی برای اسلام سنی و محوری برای اتحاد کشورهای ترک، از آینده نگری استراتژیک و میانمدت و درازمدت اسرائیل دور نمانده است.
از دیدگاه اسرائیل، تسلط ترکیه بر سوریه، با وجود اشراف جغرافیایی اش بر اردن، لبنان، عراق و حتی اسرائیل و ترکیه و مدیترانه خاوری، گام بسیار بزرگ در جهت تحقق جاه طلبی های ترکیه و تغییر توازن قوای منطقه ای محسوب می شود.
هم چنین کنترل ترکیه بر سوریه و حضورش در بلندی های جولان، به منزله تهدید امنیتی مستقیم ترکیه و نیابتی هایش بر امنیت اسرائیل محسوب می شود. در عین حال سوریه ای تحت تسلط ترکیه، فضای مانور دیپلماتیک و نظامی ترکیه را محدود تر خواهد کرد. هم چنین هیچ گمانی نیست که کنترل دمشق توسط آنکارا، به منزله افزایش نفوذ بر دیگر بازیگران منطقه ای مانند عراق، اردن و لبنان و حتی عربستان و مصر خواهد بود.
کوتاه آن که، چالش بلند مدت وجود ترکیه ای توانمند و مسلط در منطقه، نگرانی استراتژیک پایدار و بسیار ژرف برای سیاست گذاران اسرائیلی است.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
03.05.202518:15
خردمندترین نظامی جمهوری اسلامی
بر پایه ارزیابی من، سرلشگر محمد حسین افشردی مشهور به محمد باقری که از ۱۳۹۵ رئیس ستاد کل نیروهای مسلح بوده است، دستکم طی دو دهه اخیر از منظر دریافت و تمیز مسائل استراتژیک در سه بعد استراتژی نظامی، استراتژی ملی و استراتژی بزرگ، سرترین نظامی کشور(تا کنون) بوده است. امیدوارم بصیرت ایشان همچنان رشد یابنده و متین مانده و دچار اختلال نشود.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
بر پایه ارزیابی من، سرلشگر محمد حسین افشردی مشهور به محمد باقری که از ۱۳۹۵ رئیس ستاد کل نیروهای مسلح بوده است، دستکم طی دو دهه اخیر از منظر دریافت و تمیز مسائل استراتژیک در سه بعد استراتژی نظامی، استراتژی ملی و استراتژی بزرگ، سرترین نظامی کشور(تا کنون) بوده است. امیدوارم بصیرت ایشان همچنان رشد یابنده و متین مانده و دچار اختلال نشود.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
01.05.202514:40
شکاف استراتژیک جمهوری اسلامی
استراتژی ملی متشکل از سه بخش در هم گره خورده است: اهداف(Ends)، راهها(Ways) و ابزار ها(Means). ابزارها و راهها باید به گونه ای ساماندهی شوند که از دستیابی به اهداف پشتیبانی کنند.
با اندکی دقت و بهره مندی از بهره هوشی معمولی، درک این چالش که دهه هاست بین ابزارها و اهداف جمهوری اسلامی چالش وجود دارد، یعنی بین آنها تناسبی نیست، درک پذیر بوده است. در واقع جمهوری اسلامی دچار شکاف استراتژیک (Strategy-Resource ،Gap) بوده است.
نتیجه چنین معادله ای، یعنی پی جویی اهداف بزرگ با وجود در اختیارداشتن ابزارهای کوچک و فانتزی، چه ها بوده اند؟!!
۱- ناکامی در دستیابی با اهداف
نه اسرائیل(اشغالگر) نابود شد و نه اهداف سند چشم انداز۱۴۰۴ محقق گردید و نه راه قدس از کربلا گذشت. چون شکاف بزرگ استراتژیک دیده نشد؛
۲- اتلاف منابع
تلاش برای دستیابی به اهداف تخیلی و آرمانی محقق نشد. سهل است که اندک منابع مالی، انسانی و زمانی، بدون اخذ نتیجه ای ملموس تلف گردید. چون شکاف بزرگ استراتژیک دیده نشد؛
۳- کاهش اعتبار
شکست ها و ناکامی های حکومت در دستیابی به اهداف مکرر اعلام شده، اعتبار و بلکه مشروعیت دولت ها و حکومت را زدود و زمینه سرخوردگی ها شد. چون شکاف بزرگ استراتژیک دیده نشد؛
۴- بالارفتن ریسک
تلاش برای دستیابی به اهداف بلند، با ابزارهای محدود و معدود کشور را به سمت اقدامات پرخطر، ماجراجویی های نسنجیده و درگیری های پیچیده پنهان و آشکار کشانده است. **چون شکاف استراتژیک بزرگ دیده نشده است؛
۵-فرسایش توان ملی
فشار پیاپی برای دستیابی به اهداف نامتناسب، موجبات فرسایش و کاهش توانمندی های ملی در چهار-پنج دهه شده است. چون شکاف بزرگ استراتژیک دیده نمی شود؛
۶- منگی ملی
تبلیغ مکرر و بی پشتوانه در جهت دستیابی به اهداف تخیلی، مانند دستیابی به قدرت برتر بین ۲۶ کشور تا ۱۴۰۴، نابودی اسرائیل(اشغالگر)، عبور از کربلا برای رسیدن به قدس، موجبات تکوین انتظاراتی در جامعه ملی شد که معلوم تست، غیر واقعی است. چون شکاف بزرگ استراتژیک دیده نشد.
کوتاه آن که بلندپروازی های سیاسی- ایدئولوژیک، ارزیابی های نادرست، نبود انضباط استراتژیک و ضعف بارز ساماندهی حکومت، مانع درک رهبران جمهوری اسلامی به شکاف بزرگ استراتژیک شده است. تا چنین نگاه و دیدگاهی حاکم است، دریغ از آبادی و آزادی ایران و ایرانیان.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
استراتژی ملی متشکل از سه بخش در هم گره خورده است: اهداف(Ends)، راهها(Ways) و ابزار ها(Means). ابزارها و راهها باید به گونه ای ساماندهی شوند که از دستیابی به اهداف پشتیبانی کنند.
با اندکی دقت و بهره مندی از بهره هوشی معمولی، درک این چالش که دهه هاست بین ابزارها و اهداف جمهوری اسلامی چالش وجود دارد، یعنی بین آنها تناسبی نیست، درک پذیر بوده است. در واقع جمهوری اسلامی دچار شکاف استراتژیک (Strategy-Resource ،Gap) بوده است.
نتیجه چنین معادله ای، یعنی پی جویی اهداف بزرگ با وجود در اختیارداشتن ابزارهای کوچک و فانتزی، چه ها بوده اند؟!!
۱- ناکامی در دستیابی با اهداف
نه اسرائیل(اشغالگر) نابود شد و نه اهداف سند چشم انداز۱۴۰۴ محقق گردید و نه راه قدس از کربلا گذشت. چون شکاف بزرگ استراتژیک دیده نشد؛
۲- اتلاف منابع
تلاش برای دستیابی به اهداف تخیلی و آرمانی محقق نشد. سهل است که اندک منابع مالی، انسانی و زمانی، بدون اخذ نتیجه ای ملموس تلف گردید. چون شکاف بزرگ استراتژیک دیده نشد؛
۳- کاهش اعتبار
شکست ها و ناکامی های حکومت در دستیابی به اهداف مکرر اعلام شده، اعتبار و بلکه مشروعیت دولت ها و حکومت را زدود و زمینه سرخوردگی ها شد. چون شکاف بزرگ استراتژیک دیده نشد؛
۴- بالارفتن ریسک
تلاش برای دستیابی به اهداف بلند، با ابزارهای محدود و معدود کشور را به سمت اقدامات پرخطر، ماجراجویی های نسنجیده و درگیری های پیچیده پنهان و آشکار کشانده است. **چون شکاف استراتژیک بزرگ دیده نشده است؛
۵-فرسایش توان ملی
فشار پیاپی برای دستیابی به اهداف نامتناسب، موجبات فرسایش و کاهش توانمندی های ملی در چهار-پنج دهه شده است. چون شکاف بزرگ استراتژیک دیده نمی شود؛
۶- منگی ملی
تبلیغ مکرر و بی پشتوانه در جهت دستیابی به اهداف تخیلی، مانند دستیابی به قدرت برتر بین ۲۶ کشور تا ۱۴۰۴، نابودی اسرائیل(اشغالگر)، عبور از کربلا برای رسیدن به قدس، موجبات تکوین انتظاراتی در جامعه ملی شد که معلوم تست، غیر واقعی است. چون شکاف بزرگ استراتژیک دیده نشد.
کوتاه آن که بلندپروازی های سیاسی- ایدئولوژیک، ارزیابی های نادرست، نبود انضباط استراتژیک و ضعف بارز ساماندهی حکومت، مانع درک رهبران جمهوری اسلامی به شکاف بزرگ استراتژیک شده است. تا چنین نگاه و دیدگاهی حاکم است، دریغ از آبادی و آزادی ایران و ایرانیان.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
26.04.202508:43
نتیجه مذاکره امروز چیست
به اغلب احتمال همانند پیش بینی های پیشین، بدون مانع عمده پیش خواهد رفت. زیرا در نهادش برد-برد نهفته است. ولی این توافق برای جمهوری اسلامی، بسان پیمودن فقط کیلومتر نخست، در راهی ۱۰۰۰ کیلومتری خواهد بود.
همین امروز ترامپ در هواپیمای راهی رم در این باره گفت: مذاکرات در بالاترین سطح انجام می شود و بسیار هم خوب پیش می رود. وی افزود: داشتن سلاح هسته ای واقعا گران و بسیار خطرناک است. ایران با این توافق، میلیاردها دلار صرفه جویی می کنند.
به هر روی دیر یا زود، جمهوری اسلامی جام توافق لبالب هسته ای را خواهی نخواهی خواهد نوشید.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
به اغلب احتمال همانند پیش بینی های پیشین، بدون مانع عمده پیش خواهد رفت. زیرا در نهادش برد-برد نهفته است. ولی این توافق برای جمهوری اسلامی، بسان پیمودن فقط کیلومتر نخست، در راهی ۱۰۰۰ کیلومتری خواهد بود.
همین امروز ترامپ در هواپیمای راهی رم در این باره گفت: مذاکرات در بالاترین سطح انجام می شود و بسیار هم خوب پیش می رود. وی افزود: داشتن سلاح هسته ای واقعا گران و بسیار خطرناک است. ایران با این توافق، میلیاردها دلار صرفه جویی می کنند.
به هر روی دیر یا زود، جمهوری اسلامی جام توافق لبالب هسته ای را خواهی نخواهی خواهد نوشید.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
24.04.202520:17
منابع تنش مناسباتی ایران- اسرائیل در دوره پهلوی دوم
گرچه مناسبات ایران-اسراییل در دوره پهلوی دوم حاکی از اتحاد پنهان فراگیر بود و هر دو دولت در صف مقدم رویارویی با ناسیونالیسم رادیکال عربی و نفوذ سوسیالیسم طراز مارکسیسم-لنینیسم شوروی در یک صف بودند؛ و گرچه همکاری های گسترده نظامی-امنیتی داشتند، ولی در عین حال چندین منبع تنش بین شاهنشاهی ایران و دولت اسرائيل محرز بود:
۱- نخست آن که به رغم درخواست ها و فشارهای پیاپی اسراییل، محمدرضا شاه اسرائیل را به رسمیت نشناخت. پهلوی دوم تنها در قالب دوفاکتو، با اسرائیل ارتباط داشت و حاضر به شناسایی رسمی(دوژور) اسرائیل نشد.محمد رضا شاه به دلیل ملاحظات درونی، به ویژه مخالفت روحانیون و اقشاری از مردم و نیز حفظ هژمونی منطقه ای خود، به ویژه بین کشورهای عرب همسایه، تن به این درخواست اسرائیل نداد؛ سهل است که هرجا لازم دید کمک هایی به فلسطین و شیعیان لبنان و...مبذول داشت؛
۲- محمدرضا شاه در راستای حفظ توازن در سیاست خارجی، با وجود گسترش همکاری های پنهان امنیتی، اطلاعاتی، نظامی و اقتصادی، همواره به حمایت از حقوق فلسطینی ها و ضرورت عقب نشینی اسرائیل از مناطق اشغالی فلسطینی پس از جنگ ۶ روزه، موضعگیری می کرد. این مواضع به ویزه در جریان کنفرانس های سازمان همکاری اسلامی نمود می یافت؛
۳- محمدرضا شاه در جهت تبدیل ایران به قدرت برتر منطقه ای، با موضعگیری علنی، می کوشید ایران را در نقش میانجگیری یا بازیگر مستقل منطقه ای نشان دهد. چنین نقشی با دیدگاه و انتطارات اسرائیل همسو نبود.
کوتاه آن که پهلوی دوم به دلیل فشارهای درونی، به ویژه از سوی روحانیون و نیز فشارهای منطقه ای، با وجود مناسبات گسترده پنهان با اسراییل، در برابر تقاضاهای اسرائیل مبنی بر به رسمیت شناختن، تا پایان حکومتش ایستادگی کرد.
بهترین مثال برای شناخت مناسبات ایران- اسرائیل در دوره محمدرضا شاه، چگونگی مناسبات کنونی عربستان- اسرائیل و یا قطر و عمان-اسراییل است.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
گرچه مناسبات ایران-اسراییل در دوره پهلوی دوم حاکی از اتحاد پنهان فراگیر بود و هر دو دولت در صف مقدم رویارویی با ناسیونالیسم رادیکال عربی و نفوذ سوسیالیسم طراز مارکسیسم-لنینیسم شوروی در یک صف بودند؛ و گرچه همکاری های گسترده نظامی-امنیتی داشتند، ولی در عین حال چندین منبع تنش بین شاهنشاهی ایران و دولت اسرائيل محرز بود:
۱- نخست آن که به رغم درخواست ها و فشارهای پیاپی اسراییل، محمدرضا شاه اسرائیل را به رسمیت نشناخت. پهلوی دوم تنها در قالب دوفاکتو، با اسرائیل ارتباط داشت و حاضر به شناسایی رسمی(دوژور) اسرائیل نشد.محمد رضا شاه به دلیل ملاحظات درونی، به ویژه مخالفت روحانیون و اقشاری از مردم و نیز حفظ هژمونی منطقه ای خود، به ویژه بین کشورهای عرب همسایه، تن به این درخواست اسرائیل نداد؛ سهل است که هرجا لازم دید کمک هایی به فلسطین و شیعیان لبنان و...مبذول داشت؛
۲- محمدرضا شاه در راستای حفظ توازن در سیاست خارجی، با وجود گسترش همکاری های پنهان امنیتی، اطلاعاتی، نظامی و اقتصادی، همواره به حمایت از حقوق فلسطینی ها و ضرورت عقب نشینی اسرائیل از مناطق اشغالی فلسطینی پس از جنگ ۶ روزه، موضعگیری می کرد. این مواضع به ویزه در جریان کنفرانس های سازمان همکاری اسلامی نمود می یافت؛
۳- محمدرضا شاه در جهت تبدیل ایران به قدرت برتر منطقه ای، با موضعگیری علنی، می کوشید ایران را در نقش میانجگیری یا بازیگر مستقل منطقه ای نشان دهد. چنین نقشی با دیدگاه و انتطارات اسرائیل همسو نبود.
کوتاه آن که پهلوی دوم به دلیل فشارهای درونی، به ویژه از سوی روحانیون و نیز فشارهای منطقه ای، با وجود مناسبات گسترده پنهان با اسراییل، در برابر تقاضاهای اسرائیل مبنی بر به رسمیت شناختن، تا پایان حکومتش ایستادگی کرد.
بهترین مثال برای شناخت مناسبات ایران- اسرائیل در دوره محمدرضا شاه، چگونگی مناسبات کنونی عربستان- اسرائیل و یا قطر و عمان-اسراییل است.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
10.05.202506:50
ترامپ سقوط خواهد کرد
به اغلب احتمال با فرض تداوم رویکرد و کارکرد کنونی، دونالد ترامپ پیش از پایان یافتن دوره ۴ ساله ریاست جمهوری اش استیضاح یا...شده و برکنار خواهد شد.
او تقریبا در اجرایی کردن همه طرح و برنامه هایش شکست خورده است: ناکامی در الحاق کانادا و گرینلند به آمریکا، پایان دادن به جنگ های اوکراین و غزه، شکست فاحش در جنگ تجاری و تعرفه ها و...
کار به جایی رسیده که میزان محبوبیت ترامپ طی ۱۱۰ روز گذشته به کمتر از ۳۷٪ رسیده است. طی ۸۰ سال گذشته هیچیک از رئیسان جمهور آمریکا طی ۱۰۰ روز نخست حکومتشان تا این حد دچار افول محبوبیت نشده اند. ۱۲ ایالت از ترامپ در باره غیرقانونی بودن تعرفه های متقابل به دیوان عالی علیه رئیس جمهور شکایت کرده اند. این در حالی است که بیش از ۶۰٪ مردم آمریکا با سیاست وضع تعرفه های کنونی مخالفند.
این در حالی است که آبروی بین المللی آمریکا در اروپا، آسیای خاوری رو به کاهش نهاده و موجبات افول اعتبار دولت این کشور و تضعیف قدرت نرم آن شده است. با چنین چشم اندازی، بعید است سفر ترامپ به سه کشور عربی موفق شود.
نزدیکی بیشتر چین و روسیه که دیروز ۱۹ اردیبهشت نمایه بیرونی آن در میدان سرخ مشاهده شد، دور شدن تاریخی و بی سابقه کانادا و اروپا از آمریکا و شکست تلاش های کاخ سفید در فرونشاندن تکوین جنگ بین هند-پاکستان، نشانه های دیگری از سیر قهقرایی ترامپ را به نمایش می گذارد.
کوتاه آن که با فرض استمرار همین سیاستگزاری ها، بعید نیست طی سال آینده، حزب جمهوری خواه ناگزیر به استیضاح او و الیگارشی وابسته اش در کاخ سفید شود.
در این میان وضعیت و جایگاه جمهوری اسلامی ایران در برابر مذاکره حساس فردا، بین همه کشورهای نامبرده بی پشتوانه تر است. شاید ایران منزوی، وامانده و کمتر منسجم، فردا ناچار شود، طعم نخستین پیروزی را به ترامپ رو به سقوط بچشاند.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
به اغلب احتمال با فرض تداوم رویکرد و کارکرد کنونی، دونالد ترامپ پیش از پایان یافتن دوره ۴ ساله ریاست جمهوری اش استیضاح یا...شده و برکنار خواهد شد.
او تقریبا در اجرایی کردن همه طرح و برنامه هایش شکست خورده است: ناکامی در الحاق کانادا و گرینلند به آمریکا، پایان دادن به جنگ های اوکراین و غزه، شکست فاحش در جنگ تجاری و تعرفه ها و...
کار به جایی رسیده که میزان محبوبیت ترامپ طی ۱۱۰ روز گذشته به کمتر از ۳۷٪ رسیده است. طی ۸۰ سال گذشته هیچیک از رئیسان جمهور آمریکا طی ۱۰۰ روز نخست حکومتشان تا این حد دچار افول محبوبیت نشده اند. ۱۲ ایالت از ترامپ در باره غیرقانونی بودن تعرفه های متقابل به دیوان عالی علیه رئیس جمهور شکایت کرده اند. این در حالی است که بیش از ۶۰٪ مردم آمریکا با سیاست وضع تعرفه های کنونی مخالفند.
این در حالی است که آبروی بین المللی آمریکا در اروپا، آسیای خاوری رو به کاهش نهاده و موجبات افول اعتبار دولت این کشور و تضعیف قدرت نرم آن شده است. با چنین چشم اندازی، بعید است سفر ترامپ به سه کشور عربی موفق شود.
نزدیکی بیشتر چین و روسیه که دیروز ۱۹ اردیبهشت نمایه بیرونی آن در میدان سرخ مشاهده شد، دور شدن تاریخی و بی سابقه کانادا و اروپا از آمریکا و شکست تلاش های کاخ سفید در فرونشاندن تکوین جنگ بین هند-پاکستان، نشانه های دیگری از سیر قهقرایی ترامپ را به نمایش می گذارد.
کوتاه آن که با فرض استمرار همین سیاستگزاری ها، بعید نیست طی سال آینده، حزب جمهوری خواه ناگزیر به استیضاح او و الیگارشی وابسته اش در کاخ سفید شود.
در این میان وضعیت و جایگاه جمهوری اسلامی ایران در برابر مذاکره حساس فردا، بین همه کشورهای نامبرده بی پشتوانه تر است. شاید ایران منزوی، وامانده و کمتر منسجم، فردا ناچار شود، طعم نخستین پیروزی را به ترامپ رو به سقوط بچشاند.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
05.05.202514:56
دشمن ایران کی است
۱۳۷۹ در کتاب درسی دانشگاهی مقدمه ای بر ایران و همسایگان (منابع تنش و تهدید) و نیز در سال ۱۳۸۰، طی جلد نخست کتاب مقدمه ای بر تقسیمات کشوری(درسی- دانشگاهی) و نیز در کلاس های درسی مقاطع دکتری، به روشنی و بی پرده پوشی گفتم و نوشتم (فایل کامل کتاب ها در همینکانال باز است):
تا جایی که به بقای ملی ایران بر می گردد، دولت اسرائیل(اشغالگر) و ایالاتمتحده دشمنان ایران نیستند؛ و در همان کتاب ها باز هم به روشنی آمده است، بزرگترین خطر بقای ملی و خطر تجزیه ایران از ناحیه ترکیه و جمهوری آذربایجان خواهد بود. هم چنین طی دهها یادداشت و مقاله استدلال شد که آنکارا و باکو، حتی در ضعیف ترین شرایط خود، فعالیت های سازماندهی شده خود را از طریق سازمانهای امنیتی برای ایجاد و توانمند سازی ستون پنجم رها نخواهند کرد.
هم چنین از مدت ها پیش از فروپاشی رژیم ضد مردمی سوریه و حکومت فاسد اسد، در همین جا پیش بینی شد که حکومت دمشق به زودی توسط اردوغان سوریه محو و ارتش ترکیه به یاری تکفیری ها و عناصر غیر سوری(۸ یادداشت همین کانال)، کنترل دمشق را در دست خواهند گرفت.
تا جایی که به سال ها و با اندک احتمال ماه های آینده، با فرض سخت تر شدن فضاهای درونی و پیرامونی جمهوری اسلامی و تکوین و اوجگیری تنش در فضای درونی و نیز بقای مناسبات بین الملل کنونی حکومت، محیط برای علنی شدن و بلکه اوجگیری تجزیه طلبان در استان های شمال باختری مساعد خواهد شد. در این شرایط چاره چیست؟!!
برای نزدیک به صدمین بار تاکید دارم، کوتاهترین و برنده ترین ابزار برای تقویت بقای ملی ایران و عقیم ماندن طرح های آنکارا و باکو و تقویت یکپارچگی ملی، گام استراتژیک زیر، مهم و حساس نیست، که حیاتی است:
برقراری مناسبات رسمی با ایالات متحده و قطع ابراز دشمنی با اسرائیل(اشعالگر).
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
۱۳۷۹ در کتاب درسی دانشگاهی مقدمه ای بر ایران و همسایگان (منابع تنش و تهدید) و نیز در سال ۱۳۸۰، طی جلد نخست کتاب مقدمه ای بر تقسیمات کشوری(درسی- دانشگاهی) و نیز در کلاس های درسی مقاطع دکتری، به روشنی و بی پرده پوشی گفتم و نوشتم (فایل کامل کتاب ها در همینکانال باز است):
تا جایی که به بقای ملی ایران بر می گردد، دولت اسرائیل(اشغالگر) و ایالاتمتحده دشمنان ایران نیستند؛ و در همان کتاب ها باز هم به روشنی آمده است، بزرگترین خطر بقای ملی و خطر تجزیه ایران از ناحیه ترکیه و جمهوری آذربایجان خواهد بود. هم چنین طی دهها یادداشت و مقاله استدلال شد که آنکارا و باکو، حتی در ضعیف ترین شرایط خود، فعالیت های سازماندهی شده خود را از طریق سازمانهای امنیتی برای ایجاد و توانمند سازی ستون پنجم رها نخواهند کرد.
هم چنین از مدت ها پیش از فروپاشی رژیم ضد مردمی سوریه و حکومت فاسد اسد، در همین جا پیش بینی شد که حکومت دمشق به زودی توسط اردوغان سوریه محو و ارتش ترکیه به یاری تکفیری ها و عناصر غیر سوری(۸ یادداشت همین کانال)، کنترل دمشق را در دست خواهند گرفت.
تا جایی که به سال ها و با اندک احتمال ماه های آینده، با فرض سخت تر شدن فضاهای درونی و پیرامونی جمهوری اسلامی و تکوین و اوجگیری تنش در فضای درونی و نیز بقای مناسبات بین الملل کنونی حکومت، محیط برای علنی شدن و بلکه اوجگیری تجزیه طلبان در استان های شمال باختری مساعد خواهد شد. در این شرایط چاره چیست؟!!
برای نزدیک به صدمین بار تاکید دارم، کوتاهترین و برنده ترین ابزار برای تقویت بقای ملی ایران و عقیم ماندن طرح های آنکارا و باکو و تقویت یکپارچگی ملی، گام استراتژیک زیر، مهم و حساس نیست، که حیاتی است:
برقراری مناسبات رسمی با ایالات متحده و قطع ابراز دشمنی با اسرائیل(اشعالگر).
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
03.05.202517:18
مذاکره یا جنگ
مذاکرات هسته ای باید به گونه ای موفقیت بیانجامد. چرا؟!
۱- جمهوری اسلامی به هر دلیل هیچ گونه تمایلی به درگیر شدن در جنگ ندارد؛
۲- کاخ سفید رغبت چندانی به پاگیری جنگ جدید و کمتر ارزیابی پذیر در خاورمیانه ندارد؛
۳- هر هفت کشور عرب حوزه خلیج فارس، موافق برپایی جنگ گسترده منطقه ای نیستند؛
۴- اتحادیه اروپایی،(جز دو کشور) موافق شکلگیری جنگی بزرگ در خاورمیانه نیست؛
۵- روسیه راغب نیست تمرکز استراتژیک از اکراین به جای دیگری کشیده شود.
از سوی دیگر، اسرائیل نتوانسته فضای دلخواه جهانی و نیز افسار کاخ را برای برپایی جنگ نهایی با جمهوری اسلامی در دست گیرد.
تنها یک احتمال برای موفق نبودن مذاکرات هسته ای، چشمگیر و سد کننده است: ارزیابی نادرست ایران و آمریکا از ابعاد و نتایج جنگ.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
مذاکرات هسته ای باید به گونه ای موفقیت بیانجامد. چرا؟!
۱- جمهوری اسلامی به هر دلیل هیچ گونه تمایلی به درگیر شدن در جنگ ندارد؛
۲- کاخ سفید رغبت چندانی به پاگیری جنگ جدید و کمتر ارزیابی پذیر در خاورمیانه ندارد؛
۳- هر هفت کشور عرب حوزه خلیج فارس، موافق برپایی جنگ گسترده منطقه ای نیستند؛
۴- اتحادیه اروپایی،(جز دو کشور) موافق شکلگیری جنگی بزرگ در خاورمیانه نیست؛
۵- روسیه راغب نیست تمرکز استراتژیک از اکراین به جای دیگری کشیده شود.
از سوی دیگر، اسرائیل نتوانسته فضای دلخواه جهانی و نیز افسار کاخ را برای برپایی جنگ نهایی با جمهوری اسلامی در دست گیرد.
تنها یک احتمال برای موفق نبودن مذاکرات هسته ای، چشمگیر و سد کننده است: ارزیابی نادرست ایران و آمریکا از ابعاد و نتایج جنگ.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
30.04.202514:15
شبح سنگین خاوری ایران
پاکستان می گوید اطلاعات موثق نشان میدهد که هند در پی آن است که طی ۲۴ تا ۳۶ ساعت آتی، این کشور را مورد حمله نظامی قرار دهد( منبع: الجزیره). از هم اکنون تبادل آتش میان هند و پاکستان در امتداد خط مرزی کشمیر افزایش یافته است.
چند روز پیش بیست و اندی گردشگر در کشمیر تحت اداره هند کشته شدند. هند پاکستان را متهم به دخالت در این رخداد کرده و ظاهرا قصد دارد برای تلافی، جلوی جریان آب در دوشاخه اصلی سند را بگیرد. پاکستان چنین عملی را به معنای اعلام جنگ تلقی کرده است.
پاکستان بدون سند خواهد مرد؛ سهل است که جلوگیری از وارد نشدن حتی دو شاخابه از شش شاخابه سند(جهلم، جناپ، سند، راوی، ستلچ، بیاب) به منزله آغاز تکوین آوارگی و نابودی این ملت است. ولی با فرض تکوین جنگی همه جانبه بین این دوکشور که روی هم رفته نزدیک به ۱/۹ میلیارد نفوسند، چه پیامدهایی برای ایران در بر دارد؟:
۱- با فرض تکوینجنگی تمام عیار، ورود پناهندگان چند میلیونی و بلکه ۲۰-۲۵ میلیونی به ایران، حتمی خواهد بود. جمعیت ماکستان بیش،از ۲۵۰ میلیون است. کنترل و پوشش مرز ۹۰۰ کیلومتری ایران - پاکستان همین الان هم بدون جنگ، تقریبا ناممکن است، چه رسد به رخداد جنگ بین دو قدرت هسته ای جهان؟!
۲- با افزوده شدن میلیون ها پناهنده پاکستانی به پناهندگان چندین میلیونی افغانستانی، فشار بر زیر ساخت ها (سرپناه، آب، خوراک و بهداشت) و خدمات اجتماعی کمرشکن خواهد شد؛
۳- در چنین حالتی چالش های امنیتی بر گرفته از پناهندگان گریزناپذیر است. زیرا بی گمان در میان پناهندگان، عناصر شبه نظامی، مجرمان یا ...وارد ایران خواهند شد؛
۴- ناپایداری در مرزها باعث تشدید فعالیت گروه های تروریستی، قاچاق مواد مخدر و اسلحه شده و سرریز نا امنی، خشونت و بی ثباتی را به درون کشور خواهد کشاند؛
۵- در چنین وضعیتی، دولت ناگزیر است تن به افزایش هزینه های امنیتی-نظامی دهد؛ و این رشد اقتصادی را بیش از پیش تحت تاثیر قرار خواهد داد؛
۶- با فرض رخداد جنگ همه جانبه هند-پاکستان، اختلال بازرگاني در هر سه بستر دریا، زمین و هوا طبیعی است. همچنین معلوم است که پروژه های مشترک بین ایران- پاکستان-هند(توسعه چایهار، خط لوله گاز صلح و...) کند و یا تعلیق شده و بلکه به کلی زدوده خواهد شد؛
۷- با چنین فرضی، جمهوریاسلامی که دارای مناسبات خوب با هند و پاکستان است، در موقعیت دشوار تصمیم گیری قرار خواهد گرفت. هم چنین چنین جنگی سبب انحراف توجه بین المللی از مسائل ایران، از جمله مذاکرات هسته ای جاری خواهد شد؛
۸- به هر روی حضور جمعیت دهها میلیونی افغانستانی، پاکستانی و هندی در ایران، خطر بروز تنش های اجتماعی را به بالای ۹۰٪ می کشاند.
به هر روی اگر نه فردا و پس فردا، که بعید نخواهد بود در آینده نزدیک، دو قدرت هسته ای هند و پاکستان درگیر شوند. شبح چنین جنگی با وجود پناهندگان چندین میلیونی افغانستانی، چنان سنگین می نماید، که پیامدهایش نرمتر از درگیری در جنگ هسته ای نخواهد بود.
نتیجه: هر چه زودتر به نظام جاری بین المللی پیوسته و به گروه ملت های صلحجو بپیوندید.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
پاکستان می گوید اطلاعات موثق نشان میدهد که هند در پی آن است که طی ۲۴ تا ۳۶ ساعت آتی، این کشور را مورد حمله نظامی قرار دهد( منبع: الجزیره). از هم اکنون تبادل آتش میان هند و پاکستان در امتداد خط مرزی کشمیر افزایش یافته است.
چند روز پیش بیست و اندی گردشگر در کشمیر تحت اداره هند کشته شدند. هند پاکستان را متهم به دخالت در این رخداد کرده و ظاهرا قصد دارد برای تلافی، جلوی جریان آب در دوشاخه اصلی سند را بگیرد. پاکستان چنین عملی را به معنای اعلام جنگ تلقی کرده است.
پاکستان بدون سند خواهد مرد؛ سهل است که جلوگیری از وارد نشدن حتی دو شاخابه از شش شاخابه سند(جهلم، جناپ، سند، راوی، ستلچ، بیاب) به منزله آغاز تکوین آوارگی و نابودی این ملت است. ولی با فرض تکوین جنگی همه جانبه بین این دوکشور که روی هم رفته نزدیک به ۱/۹ میلیارد نفوسند، چه پیامدهایی برای ایران در بر دارد؟:
۱- با فرض تکوینجنگی تمام عیار، ورود پناهندگان چند میلیونی و بلکه ۲۰-۲۵ میلیونی به ایران، حتمی خواهد بود. جمعیت ماکستان بیش،از ۲۵۰ میلیون است. کنترل و پوشش مرز ۹۰۰ کیلومتری ایران - پاکستان همین الان هم بدون جنگ، تقریبا ناممکن است، چه رسد به رخداد جنگ بین دو قدرت هسته ای جهان؟!
۲- با افزوده شدن میلیون ها پناهنده پاکستانی به پناهندگان چندین میلیونی افغانستانی، فشار بر زیر ساخت ها (سرپناه، آب، خوراک و بهداشت) و خدمات اجتماعی کمرشکن خواهد شد؛
۳- در چنین حالتی چالش های امنیتی بر گرفته از پناهندگان گریزناپذیر است. زیرا بی گمان در میان پناهندگان، عناصر شبه نظامی، مجرمان یا ...وارد ایران خواهند شد؛
۴- ناپایداری در مرزها باعث تشدید فعالیت گروه های تروریستی، قاچاق مواد مخدر و اسلحه شده و سرریز نا امنی، خشونت و بی ثباتی را به درون کشور خواهد کشاند؛
۵- در چنین وضعیتی، دولت ناگزیر است تن به افزایش هزینه های امنیتی-نظامی دهد؛ و این رشد اقتصادی را بیش از پیش تحت تاثیر قرار خواهد داد؛
۶- با فرض رخداد جنگ همه جانبه هند-پاکستان، اختلال بازرگاني در هر سه بستر دریا، زمین و هوا طبیعی است. همچنین معلوم است که پروژه های مشترک بین ایران- پاکستان-هند(توسعه چایهار، خط لوله گاز صلح و...) کند و یا تعلیق شده و بلکه به کلی زدوده خواهد شد؛
۷- با چنین فرضی، جمهوریاسلامی که دارای مناسبات خوب با هند و پاکستان است، در موقعیت دشوار تصمیم گیری قرار خواهد گرفت. هم چنین چنین جنگی سبب انحراف توجه بین المللی از مسائل ایران، از جمله مذاکرات هسته ای جاری خواهد شد؛
۸- به هر روی حضور جمعیت دهها میلیونی افغانستانی، پاکستانی و هندی در ایران، خطر بروز تنش های اجتماعی را به بالای ۹۰٪ می کشاند.
به هر روی اگر نه فردا و پس فردا، که بعید نخواهد بود در آینده نزدیک، دو قدرت هسته ای هند و پاکستان درگیر شوند. شبح چنین جنگی با وجود پناهندگان چندین میلیونی افغانستانی، چنان سنگین می نماید، که پیامدهایش نرمتر از درگیری در جنگ هسته ای نخواهد بود.
نتیجه: هر چه زودتر به نظام جاری بین المللی پیوسته و به گروه ملت های صلحجو بپیوندید.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k


26.04.202506:04
کدام شگفتی؟!!
این گزاره که برای حفظ حکومت و اسلام هر کاری مانند عرق خوری دروغگویی، جاسوسی، زنا و ...ممکن است لازم و بلکه واجب باشد، سخن جدیدی نیست و دستکم برخی فقهای شیعی باورمند به ولایت فقیه به آن پرداخته اند. مبانی چنین رویکردی متعدد است. از جمله می توان به قاعده اهم و مهم اشاره کرد. مثلا آیت الله خمینی حفظ نظام را مساوی حفظ اسلام تلقی کرده و آن را فراتر از حرمت دروغ، غیبت، قتل و... دانسته اند. یا به قاعده تزاحم متوسل می شوند. این قاعده مربوط به زمانی است که مکلف توانایی انجام دو تکلیف در یک زمان را ندارد؛ یا انجام یک تکلیف مستلزم ترک تکلیف دیگری است. مثلا اگر حفظ نظام به عنوان اهم، با یک مهم مانند دروغگویی تزاحم کند، عمل به اهم واجب است.
به هر روی ریشه های این گزاره در چندین قاعده، مانند مفهوم مصلحت، قاعده اضطرار و تقیه و...نهفته است.
این گزاره به مبحث احکام اولیه و ثانویه کشیده شده و بس مفصل است.
به هر روی ریشه و مبنای این گزاره را باید در اصل حکومت و فقه شیعی از گونه ولایت فقیه دید و به ارزیابی آن پرداخت.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
این گزاره که برای حفظ حکومت و اسلام هر کاری مانند عرق خوری دروغگویی، جاسوسی، زنا و ...ممکن است لازم و بلکه واجب باشد، سخن جدیدی نیست و دستکم برخی فقهای شیعی باورمند به ولایت فقیه به آن پرداخته اند. مبانی چنین رویکردی متعدد است. از جمله می توان به قاعده اهم و مهم اشاره کرد. مثلا آیت الله خمینی حفظ نظام را مساوی حفظ اسلام تلقی کرده و آن را فراتر از حرمت دروغ، غیبت، قتل و... دانسته اند. یا به قاعده تزاحم متوسل می شوند. این قاعده مربوط به زمانی است که مکلف توانایی انجام دو تکلیف در یک زمان را ندارد؛ یا انجام یک تکلیف مستلزم ترک تکلیف دیگری است. مثلا اگر حفظ نظام به عنوان اهم، با یک مهم مانند دروغگویی تزاحم کند، عمل به اهم واجب است.
به هر روی ریشه های این گزاره در چندین قاعده، مانند مفهوم مصلحت، قاعده اضطرار و تقیه و...نهفته است.
این گزاره به مبحث احکام اولیه و ثانویه کشیده شده و بس مفصل است.
به هر روی ریشه و مبنای این گزاره را باید در اصل حکومت و فقه شیعی از گونه ولایت فقیه دید و به ارزیابی آن پرداخت.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
24.04.202512:02
پهلوی دوم و اسراییل
محمد رضاشاه ملقب به آریا مهر (۱۹۴۱- ۱۹۷۹)، اسرائیل(اشغالگر) را متحد طبیعی ایران می دانست. وی از چند منظر مناسبات با اسرائیل را به سود ایرانیان می پنداشت:
۱- نخست رشد تند و پرشتاب پیشرفت اسرائیل، او را مجذوب خود کرده و قصد الگوبرداری از آن را داشت؛
۲- دوم این که برای درگیری با جهان عرب متخاصم، به ویژه رژیم بعث عراق، از جمله دوگانه حسن البکر و صدام حسین، اسرائیل را پشتیبان ایران می پنداشت؛
۳- سوم آن که همپای اسرائیل با نفوذ کمونیست ها در منطقه جنگیده و آن را موجب تقویت مناسبات طرفین می دانست؛
۴- چهارم آن که می خواست از طریق اسرائیل و لابی های توانمندش در کاخ و کنگره و پشتیبانی آی پک و آژانس یهود، کاخ سفید را همراه داشته باشد؛
۵- پنجم آن که با پشتیبانی لابی اسرائیل، قصد داشت حمایت رسانه، کمپانی ها و نهادهای پولی-اعتباری-بانکی جهانی را در اختیار بگیرد؛
۶- ششم آن که مناسبات با اسرائیل را زاییده منافع درهم بافته در برابر استراتژی پان عربی جمال عبدالناصر و صدام حسین و دیگر عفلقی ها و بعثی ها می پنداشت.
در همین راستا بود که موساد در قالبی سیستماتیک و بی وقفه تحرکات سیاسی مصر و به ویژه تحرکات نظامی عراق (صدام-البکر) و نیز گزارش تحرکات کمونیست ها در ایران را به دربار ایران گزارش می کرد.
شاه حتی در یک گفتگوی رسانه ای در پاسخ به این پرسش که در صورت وقوع جنگ بین اعراب- اسرائیل طرف کی را خواهد گرفت، بی درنگ از اسرائیل نام برد(خون و نفت، خاطرات منوچهر فرمانفرمایان، انتشارات ققنوس).
گرایش شاهنشاهی ایران به اسرائیل طی ۱۹۷۴-۱۹۷۹ شیب تند بالایی پیدا کرد. به گونه ای که طی این ۵ سال، اسحاق رابین، ایگال آلون، موشه دایان و شیمون پرز بارها به ایران سفر کردند. هم چنین عباسعلی خلعتبری دو سال پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، طی سفری رسمی به تل آویو دعوت شد.
به هر روی، این رشته سر دراز داشت و پر پیمانه بود.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
محمد رضاشاه ملقب به آریا مهر (۱۹۴۱- ۱۹۷۹)، اسرائیل(اشغالگر) را متحد طبیعی ایران می دانست. وی از چند منظر مناسبات با اسرائیل را به سود ایرانیان می پنداشت:
۱- نخست رشد تند و پرشتاب پیشرفت اسرائیل، او را مجذوب خود کرده و قصد الگوبرداری از آن را داشت؛
۲- دوم این که برای درگیری با جهان عرب متخاصم، به ویژه رژیم بعث عراق، از جمله دوگانه حسن البکر و صدام حسین، اسرائیل را پشتیبان ایران می پنداشت؛
۳- سوم آن که همپای اسرائیل با نفوذ کمونیست ها در منطقه جنگیده و آن را موجب تقویت مناسبات طرفین می دانست؛
۴- چهارم آن که می خواست از طریق اسرائیل و لابی های توانمندش در کاخ و کنگره و پشتیبانی آی پک و آژانس یهود، کاخ سفید را همراه داشته باشد؛
۵- پنجم آن که با پشتیبانی لابی اسرائیل، قصد داشت حمایت رسانه، کمپانی ها و نهادهای پولی-اعتباری-بانکی جهانی را در اختیار بگیرد؛
۶- ششم آن که مناسبات با اسرائیل را زاییده منافع درهم بافته در برابر استراتژی پان عربی جمال عبدالناصر و صدام حسین و دیگر عفلقی ها و بعثی ها می پنداشت.
در همین راستا بود که موساد در قالبی سیستماتیک و بی وقفه تحرکات سیاسی مصر و به ویژه تحرکات نظامی عراق (صدام-البکر) و نیز گزارش تحرکات کمونیست ها در ایران را به دربار ایران گزارش می کرد.
شاه حتی در یک گفتگوی رسانه ای در پاسخ به این پرسش که در صورت وقوع جنگ بین اعراب- اسرائیل طرف کی را خواهد گرفت، بی درنگ از اسرائیل نام برد(خون و نفت، خاطرات منوچهر فرمانفرمایان، انتشارات ققنوس).
گرایش شاهنشاهی ایران به اسرائیل طی ۱۹۷۴-۱۹۷۹ شیب تند بالایی پیدا کرد. به گونه ای که طی این ۵ سال، اسحاق رابین، ایگال آلون، موشه دایان و شیمون پرز بارها به ایران سفر کردند. هم چنین عباسعلی خلعتبری دو سال پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، طی سفری رسمی به تل آویو دعوت شد.
به هر روی، این رشته سر دراز داشت و پر پیمانه بود.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
Көрсөтүлдү 1 - 24 ичинде 163
Көбүрөөк функцияларды ачуу үчүн кириңиз.