05.05.202518:55
خیلی شکننده و کم سن بودم برای اینکه آهنگهای داریوش رو با بند بند وجودم درک کنم؛ امان از زندگی.
02.05.202520:57
02.05.202503:27
اینکه حتی جمعه هم باید بری سر کار، نشون میده دنیای بزرگسالی خیلی ظالمانهاس.
01.05.202511:53
کار توی رستوران سخته اما جذابیتش بیانتهاست. چیدمان مرتب انواع ظروف، کاتلری، غذا، سالاد، دسر، نوشیدنی و... روحم رو جلا میده. تا زدن نپکین با مدلهای مختلف مثل خلق اثر هنری میمونه و set up میز، اون حس اعیونی تشریفات رو تداعی میکنه؛ تازه تمام اینها در حد استانداردهای جهانی نیست و انقدر حسش خوبه، اگه بود چی میشد؟
30.04.202510:17
زندگی به قدر کافی سخت هست؛ با اهمیت دادن به حرف مردم سختترش نکن.
29.04.202513:30
دوری و دوستی هم چیز خوبیه؛ حرمتها حفظ میشه، حد و مرزها مشخصه و توقعات بیجا به وجود نمیاد.
Кайра бөлүшүлгөн:
روایت یک مَرگ

03.05.202513:27
نوشته بود: مثل يه موسيقى زيبا توی تاكسی بودى.
نصفه گوش دادم، كمى از اون تو خاطرم موند و تا ابد پيدات نكردم.
نصفه گوش دادم، كمى از اون تو خاطرم موند و تا ابد پيدات نكردم.
02.05.202519:06
قسمت آخر جان سخت ثابت کرد بخشش همیشه خوب نیست چون یه سری آدمها، لایق بخشیده شدن نیستن؛ فقط باید نادیده گرفته بشن، جوری که انگار از اول وجود نداشتن.
01.05.202520:42
30.04.202521:36
30.04.202507:30
به من امید بده باز حتی اگر وجود ندارد.
• سید مهدی موسوی
• سید مهدی موسوی


29.04.202508:25
میخوام.
03.05.202511:58
یکی باید باشه که بهت بگه «من فقط آمدهام تا آغوشی در شب گریهآورت باشم.»
01.05.202516:23
من هیچوقت دلم نخواسته مرد باشم؛ فقط دلم میخواست به اندازهی مردها اعتماد به نفس داشته باشم.
Кайра бөлүшүлгөн:
دِژاوو

30.04.202513:47
نیاز دارم یه مرحلهی خیلی جدید رو توی زندگیم آنلاک کنم. این چیزایی که دارم میگذرونم دیگه همهشون روزمرگی شدن واسم.
30.04.202505:39
28.04.202520:54
03.05.202507:35
همون دلیلی شدی که به خاطرش خیره میشم به یه گوشه و میرم تو فکر.
02.05.202512:02
باز دوباره تحمل ترکیب مزخرف پریود، گرما و آخوند به طور همزمان.
Кайра бөлүшүлгөн:
آوای یک رویا

01.05.202512:41
هیچی برام آزرده تر از این نیست که توی جمع یه آدم لمپن باهام احساس صمیمیت کنه.
30.04.202512:10
گفت: یه بخش از من نمیخواد خوب بشه چون به درد خو گرفته؛ خوب شدن براش غریبهاس.
29.04.202514:48
زنی بود غمگین؛ با رویاهای بزرگ و امیدی بیپایان.
Кайра бөлүшүлгөн:
خونهٔ شماره ۸

28.04.202512:32
شرایط باعث میشه آدم گاهی به چیزی کمتر از لیاقتش راضی بشه. چون خستهست. چون دیگه حوصلهی اثبات خودش رو نداره. میگه: "همینم خوب و کافیه." ولی ته دلش خوب میدونه اون چیزی که میخواست، خیلی متفاوت بود.
Көрсөтүлдү 1 - 24 ичинде 208
Көбүрөөк функцияларды ачуу үчүн кириңиз.