@nevisande6
آنقدر خستهام که اگر غول چراغ جادو هم بیاید و دست به سینه بایستد که سه تا آرزو کنم، اولین خواستهام این است که میز کارم را سر و سامان بدهد، دومیاش این است که تا چای دم میکشد آشپزخانه را برق بیندازد و سوم هم اینکه موجودیِ کارتم را به مبلغِ مثبتِ بینهایتمیلیاردتومان برسانَد. (خستهام، احمق که نیستم.)
شام هم با خودم. هیچ غولی تا حالا گرسنه از درِ این خانه بیرون نرفته است. اصلاً در مرام ما نیست.
به نظرم مناسبترین انتخاب، قرمهسبزی با سالاد شیرازی باشد؛ بعید نیست بعد از خوردنش بخواهد سه تا آرزوی دیگر را هم برآورده کند. من هم شرط میگذارم که سه تا را بکند شش تا و در عوض دستور پخت قرمهسبزی را تحویل بگیرد. ظرفها را هم خودم میشویم. میترسم بگویم ظرفها با تو و بردارد به جای شستن، محوشان کند! بعد جواب مامانم را کی میخواهد بدهد؟
شش تا آرزو:
۱. در حالیکه تمام بیمارا خوب میشن و سایه پدر و مادرها بالای سر بچههاشونه، تمام مستأجرها صاحبخونه شن. (جملههای نامربوط را طوری چیدم که این یک آرزو محسوب شود. به هر حال آدم باید زرنگ باشد، حتی وقتی خسته است.)
۲. هر وقت یخچال را باز میکنیم یه خوراکیِ خوشمزه و جذابِ جدید ظاهر بشه.
۳. هرکس همونجایی باشه که لایقشه.
۴. کنسرت بعدیِ اَدِل و جنیفر تهران باشه.
۵. هکسره نابود شه.
۶. خصوصیه.
امیدوارم از اینکه اولین آرزوی جدی من موجودیِ بینهایتمیلیاردی است، متعجب نشده باشید. من آدم مادیای نیستم، ولی حقیقت این است که بعد از سی سالگی نصف مشکلات آدم را پول حل میکند، نصف دیگرش را گریه.
#شبنم_عبدلی
#یادداشت_ها
@nevisande6