Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
دقایق زبانی avatar

دقایق زبانی

در این کانال، با نگاه از دریچهٔ زبان‌های دیگر، به نکته‌های ظریف زبان فارسی می‌پردازم
Ph.D. in TEFL (applied linguistics), English teacher, translator, editor, writer, copywriter

@A_parsazadeh
TGlist рейтинг
0
0
ТипАчык
Текшерүү
Текшерилбеген
Ишенимдүүлүк
Ишенимсиз
Орду
ТилиБашка
Канал түзүлгөн датаСерп 27, 2021
TGlistке кошулган дата
Січ 29, 2025
Тиркелген топ

Рекорддор

06.04.202523:59
517Катталгандар
18.03.202523:48
200Цитация индекси
19.03.202501:34
4021 посттун көрүүлөрү
12.03.202523:48
4021 жарнама посттун көрүүлөрү
25.03.202523:59
17.65%ER
19.02.202523:48
82.72%ERR
Катталуучулар
Citation индекси
Бир посттун көрүүсү
Жарнамалык посттун көрүүсү
ER
ERR
ЛЮТ '25БЕР '25КВІТ '25

دقایق زبانی популярдуу жазуулары

Кайра бөлүшүлгөн:
پارسی‌شناسی avatar
پارسی‌شناسی
04.04.202514:38
فهرست برخی کانال‌های تلگرامی سودمند در زمینۀ زبان‌ و ادبیات

فهرست زیر به‌صورت الفبایی و براساس نام کانال مرتب شده‌است. نام گردانندۀ کانال نیز پس از نشانۀ | آمده‌است. این فهرست به‌روز خواهد شد.

آرخش | آرش اکبری مفاخر
آواز سرخ | سلمان ساکت
ادب‌آموز | رضا خبازها
از روسی | محمدمهدی یزدانی
از ویرایش | فرهاد قربان‌زاده
انجمن زبان‌شناسی ایران
انجمن مبارزه با نشر جعلیات
اوراق پریشان | محمدرضا ضیاء
ایران فهرست
بزم‌آورد | سید سعید میرمحمدصادق
بنیاد پژوهش‌های ایران باستان آژیار | میثم محمدی و نیما آصفی
پارسی‌شناسی | منوچهر فروزنده فرد و همکاران
تاریخ، فرهنگ، هنر و ادبیات ایران‌زمین | ج. ط. نژند
تالار آینه | منیره‌السادات قریشی امیری و جویا جهانبخش
تعلیق | علی پیرحیاتی
جستارهای ابوالفضل خطیبی | فریبا شکوهی
چشم‌وچراغ | سمانه ملک‌خانی و همکاران
چهارخطی | سید علی میرافضلی
دقایق زبانی | ع. پارسازاده
دهخدا
راوی | رضا خبازها و بابک سلمانی
سایه‌سار | سایه اقتصادی‌نیا
شعر، فرهنگ و ادبیات | محسن احمدوندی
صراحی | منوچهر فروزنده فرد
علی‌اکبر یاغی‌تبار
فرهنگستان زبان و ادب فارسی
فصل‌نامۀ قلم | محسن احمدوندی و همکاران
فقه‌اللغه | میثم محمدی
فن ادبیات | علی شاپوران
قصۀ ارباب معرفت | محمد سوری
قلم‌انداز | مسعود راستی‌پور
کتاب عیلام (کتابستان) | سعید مهدوی‌فر
کتابخانۀ تخصصی ادبیات | اسماعیل مهدوی راد
کتابخانۀ فرهنگ و زبان‌های باستانی | میثم محمدی و نیما آصفی
کتاب‌های مجاز | منوچهر فروزنده فرد
گاهنامۀ ادبی | محسن شریفی صحی
گزیده | همایون شکری
گنجینۀ زبان‌های ایرانی | اسفندیار طاهری
گویشور (وابسته به پارسی‌شناسی) | منوچهر فروزنده فرد و همکاران
مالیخولیا | آرش عبدالله‌نژاد
مجمع پریشانی | سهیل یاری گلدره
معین‌نامک | معین پایدار
مقالات دکتر علی‌اشرف صادقی | علی‌اشرف صادقی و همکاران
مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب
مهدی نوریان
میناوش | میثم موسوی
نخبۀ شاهنامه | علی شاپوران
نوشتگان | میلاد بیگدلو
واریانی | علی رحیمی واریانی
والایش | بهمن بنی‌هاشمی
ویر ویرایش | محمد یوسفی‌شیرازی
هفت شهر عشق | علی کاملی

🌐 پارسی‌شناسی: دانشنامۀ برخط زبان و ادبیات 🌐

@parsishenasi
Кайра бөлүшүлгөн:
زبان‌ورزی avatar
زبان‌ورزی
🍁 فرهنگ آکسفورد واژهٔ ترجمه‌ناپذیر «گیگیل» را وارد انگلیسی کرد

گاهی برای توصیف چیزی یا وضعیتی کلمه کم می‌آوریم. این اتفاق ممکن است در هر زبانی بیفتد. مثلاً برای توصیف احساس‌مان در زمان دیدن موجودی فوق‌العاده دوست‌داشتنی، مثلاً گربه‌ای ملوس، چه تک‌واژه‌ای داریم؟ فرهنگ انگلیسی آکسفورد برای پرکردن جای خالی این کلمه در زبان انگلیسی واژه‌ای را از زبان تاگالوگ فلیپین وام‌ گرفته و به فهرست کلمات «ترجمه‌ناپذیر» خود اضافه کرده است: «گیگیل» (Gigil)

در فرهنگ آکسفورد آمده است که «گیگیل» احساسی فوق‌العاده شدید است که سراسر وجود را فرا می‌گیرد، احساسی که می‌تواند ناشی از خشم از چیزی باشد، یا برعکس ناشی از شوق یا لذت، مثلاً هنگام دیدنِ شخص یا چیزی بسیار عزیز و دوست‌داشتنی، احساسی که باعث می‌شود مشت‌های‌مان را گره کنیم، دندان‌های‌مان را به هم فشار دهیم یا موجودی عزیز و دوست‌داشتنی را محکم در آغوش بفشاریم یا بخواهیم آن را نیشگون بگیریم. (کانال بی‌بی‌سی فارسی؛ ۱۴۰۴/۱/۷)

🔗 Gigil: An intense feeling caused by anger, eagerness, or the pleasure of seeing sb or sth cute or adorable ... (OED)

#️⃣ #واژه‌شناسی #ترجمه‌ناپذیری
به‌نام خدای زبان‌آفرین

موارد زیر اشتباه‌های نسبتاً رایج فارسی در گفتار است که در سال‌های اخیر یادداشت کرده‌ام:

آدم مرغابی‌صفت بوقلمون‌صفت،
استاد بزرگ در هیبت هیئت کودکی ظاهر شد،
بازی پاستور پاسور،
توالت فرهنگی فرنگی،
جانور آبزی بزرگ مثل اسب دریایی آبی،
حدالمقدور حتی‌المقدور،
حرفهٔ آتش‌فشانی آتش‌نشانی،
حمل بر خودستانی خودستایی نباشد،
خیابان خالد استانبولی اسلامبولی،
راهور راهبر قطار،
سه برس پرس چلوکباب،
سه شونه چونه خمیر،
سه تیک کوک زد،
لانزانیا لازانیا،
مستانه‌اش مثانه‌اش عفونت کرده،
مدرس سابقه‌دار باسابقه،
مراسم روبرداری رونمایی از تندیس،
مسهل مصلح این میوه،
موسیقی آرام‌بخش آرامش‌بخش،
رایانه یارانهٔ واریزی.

#اشتباه‌های_رایج
Telegram: https://t.me/language_niceties
Instagram: https://instagram.com/language_niceties
A. Parsazadeh
28.03.202511:34
توضیح کوتاهی دربارهٔ گزینه‌ها:

۱) اسقف (bishop) کشیشی بلندمرتبه پایین‌تر از کاردینال است.

۲) پادُری کشیش مبلّغ در کشورهای اسلامی است. ✅

۳) پاندیت (pandit) روحانی آیین هندو است.

۴) پوجاری (pujari) روحانی آیین هندو است.

۵) خاخام (rabbi) روحانی دین یهود است.

۶) راهب (monk) معمولاً به روحانی زاهد (به‌جز در دین اسلام و یهود) گفته می‌شود.

۷) کاردینال (cardinal) روحانی‌ای اعظم پایین‌تر از پاپ است.

۸) گرنتی (granthi) روحانی آیین سیک (از فرقه‌های هندو) است.

۹) گنزورا (ganzivra) روحانی آیین صابئین (Mandaeism) است.
28.03.202512:10
🔷 جالب است که هوش مصنوعی ریشهٔ «پادُری» را اسپانیایی می‌داند. برطبق وبگاه یادشده، ریشهٔ پادُری پرتغالی است.


ریشهٔ پادُری که به معنای مبلّغ مسیحی است به چه زبانی برمی‌گردد؟

Copilot:
ریشهٔ واژهٔ «پادُری» که به معنای مبلّغ یا کشیش مسیحی استفاده می‌شود، به زبان اسپانیایی برمی‌گردد. این واژه از کلمهٔ "Padre" گرفته شده است که در زبان اسپانیایی به معنای «پدر» است. در سنت مسیحیت، کشیش‌ها یا روحانیون اغلب به عنوان "پدر معنوی" شناخته می‌شوند، و از همین رو این واژه در فارسی به کشیش مسیحی اطلاق شده است.
28.03.202511:43
پادُری، اصطلاحی برای کشیشان مبلّغ مسیحی در کشورهای اسلامی، بویژه ایران و هند است.

معرفی واژهٔ پادری

واژه پادر از پرتغالی گرفته شده و به معنای «کشیش و روحانی مسیحی» و هم ریشه با pater و father لاتینی است.
این واژه در ابتدا فقط برای کشیشان کاتولیک رومی به کار می‌رفت، [بعد] به معلمان دینی تمام مذاهب نیز پادری می‌گفتند.
بنابر منابع موجود، رواج اصطلاح پادری و ذکر آن در منابع تاریخی از دوره صفویه (قرن دهم تا دوازدهم) به بعد قطعی است. 

اما در دوره مغول ، با این‌که نفوذ مسیحیت و حضور هیئتهای مسیحی در سرزمینهای شرقی زیاد بود، این اصطلاح رواج نداشت.
کثرت و قلت حضور مبلّغان مسیحی نیز بستگی به مناسبات سیاسی میان دولتهای مسیحی و اسلامی داشت.

منبع: https://fa.wikifeqh.ir/پادری
28.03.202513:09
🔷 گفتنی است که واژهٔ «میسیونر» (که استاد پایدار اشاره کردند) نیز کمابیش به همین معنا است. «میسیونر» واژه‌ای شناخته‌شده‌تر است.

🔷 همان‌طور که استاد فروزنده‌فرد اشاره کردند میسیونر از missionaire فرانسوی گرفته شده‌است [که در انگلیسی missionary معادل معمول آن است (نگارنده)].
missionary

a person who is sent to a foreign country to do religious work (such as to convince people to join a religion or to help people who are sick, poor, etc.)

a Christian missionary

(The Britannica Dictionary)
Көбүрөөк функцияларды ачуу үчүн кириңиз.