Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
جناب گاو avatar
جناب گاو
جناب گاو avatar
جناب گاو
11.05.202504:15
اینحا یک استاد دانشگاه (عبدالکریمی) با یک آخوند (اکبرنژاد) در حال مناظره است. البته همه اساتید دانشگاه به بدی عبدالکریمی نیستند و اکثریت قریب به اتفاق آخوندها (به خصوص آنها که چنین وارد عرصه عمومی می‌شوند) به خوبی اکبرنژاد نیستند. ولی از من که با هر دو قشر خیلی نشست و برخاست داشته بشنوید: اگر نجاتی برای ایران متصور است، امور مملکت را باید از دست این دو قشر (هر دو!) خارج کرد.
خیلی‌ها همانگونه از نظرات توطئه لذت می‌برند که یک معتاد پورن از صحنه‌های غیرواقعی ولی مستهجن!
08.05.202515:53
چقدر در این مملکت تحلیل‌گر نخبه داریم! خاک حاصلخیزی است!

پی‌نوشت:کلاغ‌ها می‌قارقارند، الاغ‌ها می‌عَرعَرند، خروس‌ها می‌قوقولویند، مرغ‌ها می‌قُدقُدند، و تحلیلگران می‌وِروِرند! در خلقت‌شان چنین مقدر شده است
05.05.202517:28
من یک پیشنهاد بُرد-بُرد برای مذاکرات ایران و آمریکا دارم: ایران غنی‌سازی را تعطیل، و برنامه موشکی و نیروهای نیابتی را محدود کند، و از آن طرف همچنان به شعارهای «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر اسرائیل» و دشمنی با غرب و کمک به بعضی گروه‌های اراذل و اوباش در کشورهای همسایه ادامه دهد و همچنان لگد بیندازد. به این ترتیب، هم آمریکا و اسرائیل راضی خواهند شد، و هم برادران و‌خواهران ارزشی احساس خواهند کرد که تسلیم نشده‌اند، و هم انواع و اقسام روشنفکران که حماسه ملی و اقتدار ملی و این گونه اراجیف برایشان مهم است ارضا خواهند شد و به ارگاسم خواهند رسید.

فقط یک مشکل کوچک وجود دارد و آن مفلوک و فقیر شدن هر چه بیشتر مردم ایران است که آن هم به درک! کل مردم و عمرشان و مال‌شان فدای یک دقیقه خودارضایی‌های برادران ارزشی و ملی‌گرایان باغیرت باد!
خالی کردن باد گاو!

ای کاش خالی کردن باد هموطنان هم به همین راحتی بود!
Кайра бөлүшүлгөн:
مانی بشرزاد avatar
مانی بشرزاد
02.05.202515:22
بخشی از مقاله:
“کسانی که به درستی و قطعیت نظریه‌های خود به‌طور جزم‌اندیشانه‌ای ایمان دارند، معمولاً بر این باورند که تنها مانع حل مشکلات اجتماعی، مسئله‌ اجرایی است.
آنها چون فکر می‌کنند پاسخ همه چیز را از پیش دارند، وسوسه گرایش به دولت‌گرایی برایشان اجتناب ناپذیر می‌شود.”

“این ایده که فرانک نایت آن را «رستگاری از طریق علم» توصیف می‌کند، در تاریخ اندیشه اجتماعی بارها تکرار شده است. همان‌طور که در این مقاله نشان داده شده، باور به امکان مدیریت علمی جامعه از کنت تا ساموئلسون امتداد دارد. این دیدگاه فرض می‌گیرد که دانشمندان یا راه‌حل مشکلات اجتماعی ما را یافته‌اند یا به‌زودی خواهند یافت؛ تنها مانع باقی‌مانده، لیبرال‌های کلاسیک «واپس‌گرایی» هستند که در برابر اجرای این برنامه‌ها مقاومت می‌کنند و در پی محدود کردن قدرت دولت‌اند.
حتی اگر نظریه‌پردازان مدیریت علمی جامعه تلاش کنند که از نظر سیاسی بی‌طرف باقی بمانند، فرضیات آن‌ها ناگزیر به دولت‌گرایی منتهی می‌شود.
آن‌ها فرض می‌گیرند که ما هم‌اکنون دانش و راه‌حل‌های لازم برای حل مسائل‌مان را در اختیار داریم، و با این حال این مسائل همچنان پابرجا هستند—پس بازار ناکارآمد است و ما به «دست مرئی» دولت نیاز داریم.

پیامد ناخواسته این نوع تفکر را هایک به‌خوبی بیان می‌کند:
«هنگامی که این را درک کنیم، روشن می‌شود که چرا تفاوت‌های روش‌شناختی و سیاسی اغلب همراه با یکدیگر پدیدار می‌شوند: کسانی که باور دارند علم توانایی پیش‌بینی رویدادهای فردی خاص یا جایگاه افراد را دارد، به‌طور طبیعی می‌خواهند از این توانایی برای تحقق نتایج خاص مدنظرشان استفاده کنند.
وقتی یک نخبه زنان آبادانی را مانند خودش فرض می‌کند!
09.05.202517:31
دکتر عبدالرضا افشاریان جراح و متخصص استخوان و مفاصل.

سیستم تلفیقی کمونیستی/سرمایه‌داری رفاقتی/مافیایی در همه ابعاد زندگی‌مان.
ترجمه:
«اینکه کشورهای عرب خلیج فارس در چند دهه گذشته کلی قدرت اقتصادی و سیاسی پیدا کردند و از لحاظ دیپلماتیک هم اغلب بسیار قوی عمل کرده‌اند، و اینکه در همین چند دهه ما کارمان لگدپرانی به همه و شعار مرگ بر این و آن بوده و بدترین سیاست‌های اقتصادی را پیش گرفته‌ایم، تا جایی که خودمان را به یک‌ کشور بسیار غیرمهم تبدیل کرده‌ایم، و اینکه دیپلمات‌های ما عموما به اندازه الاغ فهمی از روابط دیپلماتیک یا حتی درکی ساده از روابط عمومی ساده ندارند، اینها اصلا مهم نیست. اروپایی‌ها و بقیه همه منتظر اجازه چار تا ریقوی اصلاحطلب بودند تا تصمیم بگیرند چه کنند!»

کی شود باد ایرانی خالی شود!
یکی از دلایلی که من با وجود ارادت عمیقم به امام رضا سال‌هاست که به مشهد برای زیارت نرفته‌ام! کل آستان قدس رضوی گروگان مافیاست!
روشنفکر ما نمی‌فهمد که چیزی وجود دارد به اسم «شکست»! به همان اندازه آخوند احمقانه و ابلهانه فکر می‌کند که با رجزخوانی و گنده‌گوزی می‌شود یک بازی کاملاً شکست‌خورده را برد.

ولی بدتر از آن، اصلاً کاری ندارد که چرا وارد این بازی شدیم. عمیقاً همان حماقت‌هایی را باور دارد که ایران را قدرت منطقه‌ای می‌خواهد، آن هم با لگدپرانی به همه کس، شامل عرب سوسمارخور، ترک عثمانی‌خواه، اسرائیل غاصب، روسیه متجاوز، چین تمامیت‌خواه، و آمریکایی که نامردی کرده و شعارهای «مرگ بر آمریکا» که می‌دهیم را جدی گرفته و با آن عرب و اسرائیلی و تُرک رفاقت کرده.
02.05.202510:07
این دو پست را ببینید!

https://t.me/jolgeh_jonoobi/2704
https://t.me/jolgeh_jonoobi/2705

حاصل عمری زندگی در دنیای ذهنی و تخیلی، به خصوص وقتی که همراه با ایدئولوژی شود، می‌شود همین خزعبلات‌گویی امثال دکتر خانعلی‌زاده (البته شخصیت به شدت مشکل‌دار و لقمه‌ی حرام هم تاثیر خود را دارد). مشکل ما هم این است که اینها به جای دارالمجانین جایشان در دانشگاه و نهادهای حکومتی است و عمر و سرمایه ما را تباه می‌کنند.
ورژن ایرانیِ این کلیپ
(اصل ایتالیایی اینجا)
09.05.202511:23
نفرین!

➖سید جمال‌الدین و اسلام‌گرایی و پان‌اسلامیسمش؛
➖آخوندوف و آقاخان کرمانی و ملی‌گرایی و باستان‌گرایی‌شان؛
➖طالبوف و ملکم‌خان و جریان روشنفکری‌شان؛
➖روشنفکران بابی‌مسلک و جانشینان سوسیالیست‌شان (از انواع ملی‌گرا یا قومگرا)؛

و تمام اخلاف و اولاد معنوی‌شان تا به امروز!

حاصل اینها مملکتی شده است که اگر بخواهیم دیوانه‌هایش را یکجا جمع کنیم تا یک تیمارستان بزرگ تشکیل دهیم، مساحت چند استان را لازم خواهیم داشت!
ترجمه: اعراب بایستی توجه داشته باشند که با تعدادی خُل درمان‌ناپذیر طرفند!
03.05.202517:14
پسران شریف و شیکاگو و اکسیر جادویی «اقتصاااااااد»

مجله تجارت فردا مقاله ای نوشته و اظهار امیدواری کرده که «پسران شریف» (فارغ التحصیلان دانشگاه شریف از جمله آقایی به نام مدنی زاده) بیایند و «اقتصاد» (لطفا این واژه را در هنگام ادا تا می توانید بکشید که جادویی تر شود. یادتان باشد هرچه بیشتر واژه اقتصاااااااااااااد را تکرار کنید وضعتان بهتر می شود!) را نجات دهند. این یاوه گویی ها را بهانه می کنم تا علاوه بر مرور مجدد بیماری نخبه گرایی یک کارگاه شخصیت شناسی (انتهای مطلب) هم برگزار کنیم.

تنها ملتی هستیم که میزان نخبه گرایی ما تقریبا به عقب افتادگان ذهنی و خرفتی کامل نزدیک می شود. بدجور و بیش از اندازه دنبال دکتر و آیت الله و تحلیل گر و کنشگر راه می افتیم. سوراخ دعا را بدجور گم‌کرده ایم. هم دنیا و هم آخرت را به باد می دهیم و هم نحوستی را به سفره و‌ جمع خود می آوریم.

<اقتصاد آمریکا توسط مغزهای باهوش ‌‌و با اکسیری جادویی و پیچیده اداره می شود. اقتصاد به برنامه ریزی افراد نابغه مجهز به فرمول های پیچیده و تحلیل های آماری و اقتصاد سنجی احتیاج دارد. >
این 👆🏻علم محوری (scientism) و‌ نخبه محوری در درجه اول محصول سیطره نظام آموزشی و دکان های دانشگاهی است. این دین نکبتی 👆🏻چپ زده زندگی و ذهن ما را داغون کرده است.

هیچ اصلاحی در مدیریت اقتصاد و سیاست جامعه ما یا ایسلند یا جامعه مریخ نیست که درقرن بیستم کشف شده باشد یا به مدرکی بالاتر از کلاس پنج ابتدایی احتیاج داشته باشد . اتفاقا قرن بیستم اوج حماقت اقتصادی بود و نه فقط از جانب کمونیست ها. دانشگاهی ها سرسلسله چپ روی بودند.

اصول عقل سیاسی: کنترل شهوت ‌‌و حرص و باد، کنترل بودجه، کنترل مخارج، مالیات گیری عادلانه ناچیز ، رها کردن مردم به حال خود و‌ رعایت حقوق مالکیت، جلوگیری از انحصارات دولتی و عدم دستکاری پول. تنها چیزی که نسبت به زمان هوخشتره فرق کرده نوع پول است (کاغذی و اعتباری). وجود تورم پولی در کشورها رابطه مستقیم دارد با تعداد مدارک دکتری در بانک مرکزی. از تحلیل های آماری و خروجی اتاق های فکری برای طهارت مخارج بول و غائط می توان استفاده جست. اینها مروری بود بر واقعیاتی که صد بار گفتیم. یا می فهمید یا نه، و میزان فهم ربطی به معلومات شما ندارد بلکه بیشتر منافع و شخصیت شما تعیین کننده فهم این چیزهاست.
داستان پسران شیکاگو هم یک جوک است که جدی گرفته شده است. مرحوم ژنرال پینوشه تهور نشان داد و مملکت را از شر چپی ها آزاد کرد. حالا دکان گرمی های آمریکایی و‌ ادعای ناجی بودن دانشگاه شیکاگو یک دهن کجی به جهان سوم و یک بازارگرمی بی شرمانه است . راجع به حقه باران درجه یک دانشکده اقتصاد و‌مدیریت شریف (نیلی و مشایخی) داستان ها می توان نوشت. فعلا همین بس که درگیر یک‌خیمه شب بازی پلیس خوب و پلیس بد هستید. این اشخاص و جمیع تکنوکرات ها بدون پول دولت از گرسنگی هلاک می شوند.

البته این را هم بگوییم که مملکت چنان بد اداره می شود که هر خری بالا بیاید و مختصر نظمی بدهد و از بدترین جنون ها جلوگیری کند به عنوان ناجی تلقی خواهد شد. کافی است روابط خارجی را کمی از جنون در بیاورند و کسر بودجه را اندکی ترمیم کنند و دو سه تا بدهکار بانکی را دراز کنند. از این نظر حاکمین بعدی بسیار خوش شانس هستند (در کوتاه مدت) و برای همین است که همه دندان تیز کرده اند و «انتقاد» می کنند تا برای صندلی بعدی ادعایی داشته باشند.
———
خوب حالا برسیم به جایزه خواندن این پست یعنی کارگاه شخصیت شناسی.
من از آقای مدنی زاده چیزی نمی دانم. اینجا می خواهم آموزش دهم که با دانستن چند واقعیت ساده به شناختی کلی راجع به اشخاص می توان رسید:

-دارنده مدرک دکتری: برتری طلب ذهنی(نخبه باوری) بعلاوه کمی بی عقلی و ناتوانی و کارمند مسلکی و انفعال و ضعف اراده، over analytical

-فارغ التحصیل دانشگاه نامدار: مغرور و کمی نامتعادل و خیال پرداز، ناشنوا و غیر قابل انتقاد و راهنمایی

-اقتصاد خوانده از هرکجا حتی شیکاگو: نداننده اقتصاد، مدرنیست معتقد به پیشرفت و کنترل، معتقد به افسانه های اومانیسم, فهم مادی گرا و‌ عددی از امور

-صاحب منصب در جمهوری اسلامی: تا حدی معتقد به نظام و عنقلاب یعنی تا حدی از فاضلاب خوک لذت بردن و تا حدی با چپ همسو‌ بودن. متناقض با خود

همانطور که عرض شد هدف تخریب مدنی زاده و امثالهم نیست که احتمالا از بقیه اسبان آن اصطبل شایسته تر و سالم ترند. نیز می فهمم که از این ستون تا آن ستون فرج است. می فهمم که در فضای چپی ایران هرکسی که اندکی منطق بیاورد شایسته حمایت است. اما تا خودمان را آزاد نکنیم بقیه را هم نمی توانیم آزاد کنیم.
Кайра бөлүшүлгөн:
قجرنامه avatar
قجرنامه
02.05.202519:07
بحث‌ها و روشنگری‌هایی راجع به قانون اساسی مشروطه
(البته وقتی به رضاخان می‌رسد ناگهان بحث‌ حقوقی رها می‌شود و ادعاهای کلیشه‌ای نادرست مطرح می‌شود).
خیر، نمی‌دانستیم. ولی می‌دانستیم که پلکان سریع ترفیع در این نظام با همین بلاهت‌ها و خباثت‌ها (و در حقیقت، خیانت‌ها) طی می‌شود، و بنابراین از دانستن آن تعجبی هم نمی‌کنیم. اینها همانقدر برایمان تازگی دارد که کسی بگوید «خیار سبز است».
09.05.202511:12
در مملکتی که همه احساس دانشمند بودن می‌کنند و معتقدند که حق‌شان است در ناسا کار کنند و فکر می‌کنند از عرب‌ها و ترک‌ها و چینی‌ها و هندی‌ها باهوش‌ترند و گمان می‌کنند اگر آخوند نبود الان ایران از اروپا و آمریکا جلو افتاده بود، در همین مملکت پر از باهوشان و دارندگان آی‌کیوی بالا، اکثریت‌شان معتقدند که آمریکا و اروپا (به خصوص انگلیس!) از نظام فعلی حمایت می‌کنند و‌ اگر حمایت آنها نبود نظام تا حالا چند بار سرنگون شده بود!

مملکتی پر از دایی‌جان ناپلئون‌های پر از باد!
Кайра бөлүшүлгөн:
کانال روزِ خوش avatar
کانال روزِ خوش
06.05.202514:19
سیاه ترین برگ‌های تاریخ این سرزمین،تحت جو سنگین تبلیغات ایدئولوژیک

#ایدئولوژی
03.05.202513:34
این هم پست مرتبط قبلی:

https://t.me/jenabegav/1332
این جناب «خرمگس» یک کمونیست (به معنای کامل کلمه) است که در لندن (مهد کاپیتالیسم) نشسته و مزخرفات چپی تفت می‌دهد. از خدایش است که بین آمریکا و ایران جنگ درگیرد تا بتواند در بقیه عمر تباهش، سوژه جدید روضه‌خوانی در مورد «جنایات آمریکا» داشته باشد.

دوزاری‌های بی‌عرضه!
Көрсөтүлдү 1 - 24 ичинде 124
Көбүрөөк функцияларды ачуу үчүн кириңиз.