03.05.202512:17
02.05.202521:46
مردهت رو خاک کن، انقدر با خودت نکشون اینور اونور، نذار رو دوشت، گذشتهت رو خاک کن، حسرتت رو خاک کن، نگرانیهاتو خاک کن.
هرچیزی جز لحظهی حال مردهست.
هرچیزی جز لحظهی حال مردهست.
02.05.202513:09
حقیقتش من به این دورانهای رنجی که تا به الان از سر گذروندم افتخار میکنم، و فکر میکنم من بدون اونها هیچام، اگه اون رنجهارو نمیکشیدم شاید هیچوقت به اینی که الان هستم تبدیل نمیشدم، درسته که به جای خاصی نرسیدم(تا به الان) ولی میدونم چیزی درون من وجود داره که میتونه آیندهی روشنی رو بسازه.
Кайра бөлүшүлгөн:
«قلمگاه»

02.05.202512:40
از یه جایی به بعد، دیگه دنبال آدم مناسب نمیگردی و همه چیز رو میسپری به جریان زندگی…
28.04.202508:26
روزهایی که شلوغتره از لحاظ روحی واقعا حالم بهتره، شاید جسمم خسته باشه ولی حالم با خودم خوبه.
04.05.202516:33
یه جایی شنیدم که میگفت وقتی شروع میکنیم به قضاوت کردن، ناخواسته حالا به هر صورتی ما اون شکل از رفتار یا حس یا هرچیزی رو وارد زندگیمون میکنیم و باعث میشیم یک جایی اون رو مشاهده کنیم.
درسته، من هم وقتی اینجور دخترهارو میبینم حس بدی میگیرم، ولی فکر میکنم که کمی باید مهربانتر قضاوت کرد، تا زمانی که به کل دست از قضاوت برداریم.
درسته، من هم وقتی اینجور دخترهارو میبینم حس بدی میگیرم، ولی فکر میکنم که کمی باید مهربانتر قضاوت کرد، تا زمانی که به کل دست از قضاوت برداریم.


02.05.202522:10
دفتری که داخلش ژورنال میکنم، تقریبا هر روز حداقل یک صفحه مینویسم.
و گاهی از روزها این دفتر، میزبان فریادهاییه که تبدیل به کلمات شدن.
و گاهی از روزها این دفتر، میزبان فریادهاییه که تبدیل به کلمات شدن.
02.05.202515:28
"مولانا میگه آنرا که منم چاره، بیچاره نخواهد شد.
تو اگه خدا چارهته، بیچاره نخواهی شد."
تو اگه خدا چارهته، بیچاره نخواهی شد."
02.05.202513:05
شاید بهترین اتفاق زندگی من دیدار با اون عوضی بود، شاید واقعا باید میومد و همچین گندی میزد تا دوباره دورانِ رنج من شروع بشه و دوباره شروع به ساختنِ منِ جدید کنم.
28.04.202508:23
اخیرا خیلی اتفاقی باعث ترویج مدیتیشن شدم. اینطوری که بهم میگن چطوری انقدر آرومی و بابت هیچچیزی عصبی و استرسی نمیشی؟
و جواب منم اینه که من از بچگی ذاتا آروم بودم ولی یکی از مهمترین دلایلی که باعث شده توی بزرگسالی همچنان آروم بمونم مدیتیشنه...
و جواب منم اینه که من از بچگی ذاتا آروم بودم ولی یکی از مهمترین دلایلی که باعث شده توی بزرگسالی همچنان آروم بمونم مدیتیشنه...
03.05.202513:40
به قول حسین اُرا؛ داریم زندگی میکنیم، پیک نیک نیومدیم که همش بخندیم.
عیب نداره، یه مدت غم اون اتفاق رو بخور. زندگی توش غمه و توش درده ولی توش عذاب نیست، عذاب رو تو خودت ایجاد میکنی با فکر کردنای بیخود.
عیب نداره، یه مدت غم اون اتفاق رو بخور. زندگی توش غمه و توش درده ولی توش عذاب نیست، عذاب رو تو خودت ایجاد میکنی با فکر کردنای بیخود.
Кайра бөлүшүлгөн:
⟨اورکا⟩

02.05.202522:06
تا زمانی که برای نجات خود به بیرون از خودت تکیه کنی ، بارها و بارها زمین می خوری.
این قانون هستی است که با شکست های مکرر به تو بفهماند که:
باید دست از گدایی بکشی
چون تو خود پادشاه هستی.
خودت را کشف کن.
این قانون هستی است که با شکست های مکرر به تو بفهماند که:
باید دست از گدایی بکشی
چون تو خود پادشاه هستی.
خودت را کشف کن.
اَشو
Кайра бөлүшүлгөн:
پروانهسیاه

02.05.202515:20
گاهی فکر میکنم مشکل اینه که زیادی همه چیز زندگی رو جدی میگیریم، در صورتی که در نهایت میشه به همهچیز خندید.
02.05.202513:02
اگه یه لاک داشتم، میرفتم توش قایم میشدم و بیرون نمیاومدم.
02.05.202512:31
و همینطور زندگی مجموعهای از به دست آوردنها و از دست دادنهاست.
20.04.202511:08
چشم بهم زدیم فروردین تموم شد، یکم دیگه به خودت میای میبینی اسفند ۱۴۰۴ رسیده و با خودت میگی امسال هم تموم شدو حتی ذرهای به آرزوهام نزدیک نشدم.
پس پچسب به کارت که وقت تنگه.
پس پچسب به کارت که وقت تنگه.
03.05.202512:17
کافه، رستورانِ حاج میرزا_اصفهان
یه کافه پر از خاطره.
یه کافه پر از خاطره.
02.05.202522:03
از یک جا به بعد،عاقلانه ترین رفتار،بی تفاوت بودن،تمرکز روی خودمراقبتیه.
Кайра бөлүшүлгөн:
انبار فکری

02.05.202515:19
یه مسائلی توی وجودم هست که همیشه فکر میکنم حل شدن، اما واقعیت اینه که فقط در اعماق حافظهم ته نشین شدن و با هر بار بالا و پایین شدن شرایط زندگی، دوباره ذهنمرو گل آلود میکنن!
02.05.202512:47
دیشب وقتی دوستم بالاخره گفت که به اون پسره که براش همه کاری کرده و هزار تا ویژگی مثبت و خوب داره علاقمند شده و پسره هم حسابی میخوادتش و به احتمال زیاد ازدواج خواهند کرد...از شدت ذوق زدم زیر گریه.
اون حسی که داشتم و الان هم با مرورش دارم اصلا توصیف کردنی نیست، ولی به هرحال برای دوستی گریه کردم که اون هم پا به پای من برای داستان زندگی من اشک ریخته.
اون حسی که داشتم و الان هم با مرورش دارم اصلا توصیف کردنی نیست، ولی به هرحال برای دوستی گریه کردم که اون هم پا به پای من برای داستان زندگی من اشک ریخته.
01.05.202515:40
عمیقا از بابت حضورتون قدردان و خوشحالم؛ ممنون که کنارمید.
19.04.202520:47
روز خیلیهاتون مبارک...
*منم یه خانوم اسب دوستم:)
*منم یه خانوم اسب دوستم:)
Көрсөтүлдү 1 - 24 ичинде 209
Көбүрөөк функцияларды ачуу үчүн кириңиз.