آن
26.04.202517:59
من یه چندسالی بود مهمونی نرفته بودم فکر کنم رسم و رسوم عوض شده. میزبان پرسید کسی شام می‌خوره درست کنم؟ همه گفتن نه ما شبا چیزی نمی‌خوریم و میزبان هم گفت باشه. حالا تکلیف اون یکی دو نفری که رژیم نیستن چیه؟ حداقل ناهار ظهر رو گرم کنید براشون نامسلمونا.
26.04.202514:24
خواب بعدازظهر فقط تو خونه‌ی بقیه.
تو خونه‌ی خودت تا پاشی آب بذاری جوش بیاد بعد صبر‌کنی چایی دم بکشه همه‌ی لطف چرتی که زدی رفته. باید تا بیدار شدی چایی تازه‌دم رو بذارن جلوت، همراه با کیک و شیرینی‌های خوشمزه.
تو خونه‌ی خودت تا پاشی آب بذاری جوش بیاد بعد صبر‌کنی چایی دم بکشه همه‌ی لطف چرتی که زدی رفته. باید تا بیدار شدی چایی تازه‌دم رو بذارن جلوت، همراه با کیک و شیرینی‌های خوشمزه.
26.04.202508:13
آدما چه‌جوری دوباره از اشتباه درمیان؟ یکی باید بره وسط دوستاش، یکی بره پیش خانواده‌ش، یکی بره سراغ فیلم‌ها و کتاباش، یکی موزیکاش.
من اما کافیه دوشب با خودم تنها باشم. هی تو سکوت زل بزنم به چیزای آشنا، هی مرور کنم که مثلا من و این ساعت دیواری چه شب‌هایی رو به‌هم نگاه کردیم و گذروندیم. بعد دوباره خودم می‌شم.
من اما کافیه دوشب با خودم تنها باشم. هی تو سکوت زل بزنم به چیزای آشنا، هی مرور کنم که مثلا من و این ساعت دیواری چه شب‌هایی رو به‌هم نگاه کردیم و گذروندیم. بعد دوباره خودم می‌شم.
+2
25.04.202508:39
بنده‌ی ماگ‌های خوشگلم
23.04.202519:59
واقعا چطور زمان می‌گذره؟ چطور در مواجهه با فاصله‌های مختلف انقدر تغییر می‌کنه؟ مثلا اتفاقی که هشت‌سال پیش برام افتاده انگار همین دیروز بوده ولی خودمو تو یه خاطره‌ای از دو سال پیش به‌سختی بیاد میارم.
22.04.202510:54
حالا انقدر این دایره رو تنگش کنید که خود مامان بابای مهسا امینی هم بیفتن بیرون ازش.
26.04.202514:45
عمه‌م بهم گفت پسرم چرا ازدواج نمی‌کنی؟ شنیدم با یه دختر خیلی خوبم که آشنا شدی؟ گفتم عمه‌جون خودت ازدواج موفقی داشتی؟ مامانم ازدواج موفقی داشت؟ اون‌یکی عمه چی؟ بچه‌هاتون چی؟ ازدواجای خوبی داشتن؟ چی‌شده که شما بزرگترا انقدر ازدواج دوست دارید؟ فکر می‌کنید خوشبختی آدما فقط بعد از ازدواج از راه می‌رسه؟ گفت باشه بابا حالا نفس بکش سکته نکنی بیفتی رو دستمون.
26.04.202514:18
این هوا واقعاً برای سلامتی من ضرر داره. می‌تونم بیست‌ساعت از شبانه‌روز رو بخوابم تو این هوا.
26.04.202508:12
مدتی بود توی یه اشتباه گیر کرده بودم. آدم وقتی توی یه اشتباه گیر می‌کنه آدمِ اشتباهی می‌شه. بعد اگه از اشتباهش بیرون نیاد، انقدر اشتباهی می‌شه که خودشو با یکی دیگه اشتباه می‌گیره. تا حدی که ممکنه خودشو تو خیابون ببینه و نشناسه اما یکی دیگه رو ببینه و با خودش اشتباه بگیره.
24.04.202512:06
می‌ری یواشکی اینستاگرام یکیو چک کنی، دوتا می‌زنی رو عکس که زوم بشه، ولی لایک می‌شه. استاکر دست‌و‌پا‌چلفتی.
22.04.202514:39
فیلم کمتر دیده‌شده از دخترانم، مری‌جِین و فیلیسیتی‌زهرا
22.04.202510:39
🍌 تو این زندگی.
26.04.202514:33
قشنگ معلومه بعد از هزارسال رفتم خونه‌ی مردم یا بیشتر توضیح بدم؟!
26.04.202512:32
مچ خودمو وقتی می‌گیرم که مثلا یه غذایی رو درست کردم و با خودم حساب می‌کنم اگه قرار بود این غذا رو بیرون بخورم چقدر درمیومد و طرف چقدر سود می‌کرد.
25.04.202522:38
نقطه‌ضعف بزرگ استفاده از تبلت ۱۱اینچی به جای موبایل، اینه که آخر شب توی تخت از دستتون ول می‌شه و صورتتون به گاه‌و‌بی‌گاه سگ می‌ره.
24.04.202508:53
وقتی صابخونه روز آخر با نگاه‌های حال‌بهم‌زن در و دیوار خونه رو نگاه می‌کنه، کلید پریز‌ها رو تست می‌کنه و بعد از چندبار باز و بسته‌کردن در توالت با تحقیر می‌پرسه: «این در از اولم گیر داشت؟»
22.04.202512:28
از خلال گفتگوها
22.04.202510:37
البته اون موز هندی بی‌مزه‌ها که انگار حاصل رابطه‌ی نامشروع کدو و خیار سالادیه شده ۱۱۰تومن.
26.04.202514:31
حموم‌رفتن تو خونه‌ی مردمم خیلی حال می‌ده. مخصوصاً اگه از خودمون پولدارتر باشن. حموم بزرگ و شیک با دکوراسیون زیبا. انواع شامپوها و نرم‌کننده‌های خارجکی و خوشبو. حوله‌های سفید لوله‌شده. دوش چند‌وضعیتی و فشار آب مناسب و هرچند دقیقه یک‌بار صدای آرامش‌بخشِ«چیزی لازم نداری؟»
26.04.202508:15
اگه یه‌روزی گم بشید کدوم عکستون رو می‌دید به روزنامه که پیداتون کنن؟ کدوم عکس بیشتر از هر عکسی شبیه شماست؟ شمایِ قبل از اشتباه؟
25.04.202520:03
زشت
23.04.202520:06
دارم از اینایی می‌شم که واسه گفتن دوتا جمله، شروع می‌کنن از سال ۴۳ خاطره تعریف کردن و به زمان حال که می‌رسن طرفشون داره چرت می‌زنه.
22.04.202511:12
دیدید «وحشی» رو؟ ببینید بدک نیست.
یکم «مغزهای کوچک زنگ‌زده» رو ریخته تو «قورباغه» و داره بهش «جنگ‌جهانی‌سوم» هم اضافه می‌کنه ولی استاندارد و قابل دیدنه.
فقط دوتا مسئله رو نفهمیدم. یکی اینکه چرا انقدر زود داره قصه رو می‌پزه و تندتند چالش ایجاد می‌کنه؟ درحالی که هنوز شخصیت‌پردازی شکل نگرفته و کامل نشده. مگه شاش داره؟ دوم اینکه چرا موهای جواد عزتی پروتزه؟ چه ضرورتی داشت؟
البته این نکته‌ای نیست که هرکسی بفهمه، فهمیدنش کرم و مرض می‌خواد که من دارم!
یکم «مغزهای کوچک زنگ‌زده» رو ریخته تو «قورباغه» و داره بهش «جنگ‌جهانی‌سوم» هم اضافه می‌کنه ولی استاندارد و قابل دیدنه.
فقط دوتا مسئله رو نفهمیدم. یکی اینکه چرا انقدر زود داره قصه رو می‌پزه و تندتند چالش ایجاد می‌کنه؟ درحالی که هنوز شخصیت‌پردازی شکل نگرفته و کامل نشده. مگه شاش داره؟ دوم اینکه چرا موهای جواد عزتی پروتزه؟ چه ضرورتی داشت؟
البته این نکته‌ای نیست که هرکسی بفهمه، فهمیدنش کرم و مرض می‌خواد که من دارم!
22.04.202510:36
راستی چرا پایین اومدن دلار تأثیری رو قیمت موز اکوادوری نذاشت؟ لعنتی ۱۹۸تومن رو ول نمی‌کنه. بابا تو با دلار ۷۰تومنی کیلیویی ۹۰تومن بودی وا بده.
Көрсөтүлдү 1 - 24 ичинде 1127
Көбүрөөк функцияларды ачуу үчүн кириңиз.