Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
|ستیهنده| avatar
|ستیهنده|
|ستیهنده| avatar
|ستیهنده|
03.05.202518:35
یکی از لذت‌های زندگی‌م دیدن موفقیت و پیشرفت دوستان و آشنایان است‌.
تبریک به آقای طالقانی
به امید موفقیت‌های بیشتر
بخرید و بخونید از الآن مطمئنم با کتاب بسیار خوبی مواجه خواهید شد.
05.04.202516:36
چند روز پیش کلیپی دیدم از آقای شهبازی مبنی بر بی‌عملی در تصمیم‌گیری دولت که اساسا برای حل مشکلات تصمیمی اتخاذ نمی‌کنند.

به نظرم رسید شاید یک بخشی از قضیه را بشود با نگاه فیلیپ پتیت (Phillip Pettit) جمع بست. مکانیزمی که او درباره حکم‌رانی ارائه می‌دهد در این‌جا کمک‌کننده است.
فیلیپ پتیت معتقد است ما برای داشتن یک حکم‌رانی خوب که بتواند ما را به یک جامعه ایده‌آل برساند نیازمند دو اهرم هستیم. یک اهرمی دولتی که مردم را کنترل کند و دوم اهرمی که متقابلا مردم بتوانند دولت را کنترل کنند.

به نظر من آن‌چه که ما الان با آن مواجه هستیم نقصان در کنترل مردمی است. ما سه نوع کنترل داریم: کنترل انضباطی، کنترل رقابتی و کنترل انتخابی. مهم‌ترین مشکل‌مان در کنترل رقابتی است؛ یعنی جایی که تو به عنوان شهروند بتوانی دولت را بابت انجام ندادن وظایف و یا تصمیمات نادرست مواخذه کنی و آنها را وادار کنی به سمت دل‌خواهت حرکت کنند. چنانچه چنین نگاهی از مرحله تئوری به مرحله عمل نیز برسد آنگاه می‌شود گفت که دو کنترل دیگر نیز در صورت خطا اصلاح خواهند شد و به مسیر برمی‌گردند.
برای رخ دادن این اتفاق باید رسانه‌های مستقل، سازمان‌های مردم‌نهاد، دفاتر مستقل برای ارائه آمار و مسائلی از این قبیل وجود داشته باشند. تمام این موارد در کنار هم و با هم می‌توانند مسیر اعتراض، مخالفت و به چالش کشیدن دولت را هموار کنند.

حال برای اینکه کنترل رقابتی بطور برابر و مساوی در اختیار همه باشد و گروهی بر گروه دیگری تسلط نیابد لازم است که کنترل انضباطی فعالی داشته باشیم لذا کلیات قوانینی که تصویب می‌شوند باید از قاعده دلایل مشترک پیروی کنند و برای تمام طیف‌ها پذیرفتنی باشند خصوصا قوانینی که برای به چالش کشیدن دولت تعریف می‌شوند. در چنین شرایطی تمام گروه‌ها از حق مخالفت برخوردارند و از سازوکاری هم که برای آن در نظر گرفته شده مطلع هستند و آن را قبول دارند. نتیجه این اقدام این خواهد بود که یک گروه بر گروهی دیگر مسلط نخواهد شد.

اما در اینجا ما عملا چنین چیزی نداریم؛ یعنی شاید روی کاغذ مواردی را تعریف کرده باشیم اما به مرحله عمل نرساندیم و تک‌وتوک مواردی را در این زمینه می‌توانیم نام ببریم که به موفقیت رسیده‌اند. لذا دولت و مسئولین اساسا فشاری احساس نمی‌کنند تا بخواهند بر اساس آن تغییری را ایجاد کنند. نتیجه‌اش می‌شود تلنبار شدن مشکلات و مسائل روی هم و حل نشدن آن‌ها.

البته که این مسئله می‌تواند پیامدهای متعدد دیگری هم داشته باشد. اساسا مسائل اجتماعی شبکه‌ای از علت‌ومعلول‌های مختلف را تشکیل می‌دهند، مِن‌جمله بی‌تفاوتی مردم نسبت به مشکلات. طبعا وقتی مردم متوجه بشوند که اهرمی در اختیار ندارند و نمی‌توانند کاری از پیش ببرند کم‌کم خود را از دولت جدا می‌کنند که این انفکاک می‌توانند سبب‌ساز مسائل خطرناک‌تری شود.

https://t.me/setihandeh
12.03.202510:31
برخلاف آن چیزی که در بین عموم جا افتاده آنارشیسم در کنه خود به دنبال بی‌نظمی و هرج‌ومرج نیست بلکه معتقد است چون انسان‌ها موجوداتی عقلانی و مسئولیت‌پذیر هستند نیازی به حکومت و قانون هم ندارند. اینکه پیامد این تفکر چه می‌شود و آیا اساسا چنین چیزی امکان‌پذیر است مسئله دیگری‌ست و ارتباطی به ماهیت مفهوم ندارد.
Кайра бөлүшүлгөн:
کُنّاش | حمیدرضا میررکنی avatar
کُنّاش | حمیدرضا میررکنی
17.04.202513:20
اراده به ماندن چه‌بسا اراده‌ای فاسد و وهم‌آلود باشد. هر چیز رو به تباهی و نیستی دارد، مگر که رنگی از بقای حق گرفته باشد. «کلّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ» سرّ ماندگاری چیزها در وجاهت حق است. هر چه رنگ ما است و ما را وجاهت می‌کند -به‌قول آن متفکر غربی- دود می‌شود و به‌هوا می‌رود و هر آنچه رنگِ بی‌رنگیِ حق است و حق را وجاهت می‌کند، ماندگار است «مَا عِندَكُمۡ يَنفَدُ وَمَا عِندَ ٱللَّهِ بَاقࣲۗ».

برای ماندن باید به‌نزد او بود و به‌نزد خود نبود. آنچه اهل معرفت از فناء و اِفناء مراد کرده‌اند، همین است. به‌عبارت دیگر سرّ ماندن در اراده به نماندن است نه اراده به ماندن.

کناش|حمیدرضا میررکنی
03.04.202508:14
یکی میگفت: هر مکانی که خدا خود را به نحوی از انحاء ظاهر سازد، شریف است. شرافت مکان وابسته به شرافت حقیقت‌های ظاهر شده در آن مکان است.
12.03.202509:08
اگر قائل به این بشویم که دو خود داریم یک خود تجربی و یک خود واقعی که این دو خود گاها با هم منطبق نیستند و خود واقعی در سطح کلان‌تر و عقلانی‌تری نسبت به خود تجربی قرار دارد آنگاه با دو نوع آزادی هم مواجه خواهیم شد. آزادی واقعی و آزادی تجربی نکته قابل توجه و چه بسا خطرناک اینجاست که خیلی از افراد و ایدئولوژی‌ها از همین نظریه برای اعمال سلطه و نظر خودشان استفاده می‌کنند به این معنا که به نحوی تو را مجبور به انجام کارهایی می‌کنند که دلخواه ان‌هاست با این تبصره که این اقدامات در راستای آزادی واقعی و شکوفایی خود واقعی توست اما چون تو هنوز موفق به کشف آن نشدی در حال حاضر توان درک مطلوبیت این کار را نداری و در حوزه خود تجربی قرار داری‌.

پ.ن: صرفا برای رها شدن ذهنم از شلوغی نوشتم شاید بعدا بیشتر در این باره بنویسم.
12.04.202518:24
من هم خیلی وقت‌ها دقیقا همین کار را کردم.
18.03.202507:26
یک جهان جنگجو علیه منه
ولی من با خودم توی جنگم
جرم از اولش همین بوده که با تقدیر ناهماهنگم....
یک طرف از غریبه می‌خوردم یک طرف آه از....
رد زخم رفیق روی شونه‌م
من به این زخم‌ها مدیونم
اگه زخمی نشم نمی‌مونم
هرچقدر زجر می‌کشم بهتر
هرچقدر زخم‌ میخورم خوشتر
من به این زخم‌ها نمک‌گیرم
اگه زخمی نشم نمی‌میرم....


ته خط عاشق‌ها ایستاده می‌میرن.....
11.03.202506:40
تصویر آینده یک نوع آگاهی اجتماعی جمعی نسبت به آینده است که در ذهن افراد شکل می گیرد. تصاویر خلق شده از آینده نشان دهنده امیدها و ترس‌های افراد است که به طور آگاهانه و ناخودآگاه بر تصمیم‌ها و رفتارهای آنها تأثیر می‌گذارد. تصویر مطلوب آینده در هیچ‌جا امر معین و متعین نیست و هر کشوری باید خود، راه آینده‌اش را بشناسد. در زمینه تصویرپردازی ایران آینده (در سطح ملی)، تاکنون تلاش‌های محدودی ازجمله چشم‌انداز ۱۴۰۴ (توسط مجمع تشخیص مصلحت نظام) و آینده‌نگاری ملی (توسط معاونت علمی، فناوری و اقتصاد دانش بنیان) انجام شده است. با توجه به موعد پایانی چشم‌انداز ۱۴۰۴ ایران، باید برمبنای ارزیابی کلان و فنی چشم‌انداز قبلی (چه به لحاظ روش‌شناسی و چه به لحاظ تحقق عملیاتی)، روح تازه‌ای به چشم انداز جدید تزریق شود که فارغ از روش‌های کلاسیک، سنتی و جامع باشد. چارچوب جدید باید چارچوبی برای ساخت تصویر آینده ایران به کمک نوآوری‌های سیاستی باشد. این گزارش به کمک روش تحلیل لایه‌ای علت‌ها و بر مبنای نظر خبرگان و مطالعات کتابخانه‌ای، در جستجوی چارچوب ساخت تصویر آینده است. در انتهای گزارش نیز پیشنهادهایی برای ساخت تصویر ایران آینده وجود دارد.
Кайра бөлүшүлгөн:
تـحریرِ خیـــال avatar
تـحریرِ خیـــال
12.04.202518:23
یک تجربه شخصی درمورد کتاب‌های خوانده نشده‌ی کتابخانه


حتما شماهم وقتی به کتابخانه‌تان نگاه می‌کنید، با حس تأسف‌باری کتبی را می‌بینید که هنوز که هنوز است نخواندید و بعد از سال‌ها ورقشان تا نخورده است. یحتمل بعد هم خودتان را سرزنش می‌کنید که: واقعا اوف بر من که فلان کتاب و فلان کتاب را هنوز مطالعه نکرده‌ام و قول می‌دهم تا این کتب را نخواندم دیگر از کتابفروشی چیزی نخرم(قولی که همیشه شکسته می‌شود). فارغ از اینکه معمولا از سوی خانواده هم مورد اعتراض قرار می‌گیرید که فضای زیادی از خانه را با کتب اشغال می‌کنید.

شاید مطالعه نکردن این کتب دلایل زیادی داشته باشد. شاید می‌دانید این کتاب دارای نثر سنگینی است و نیاز به پیش‌مطالعه دارد، یا مثلا باید این کتاب را سر فرصت و در حال آرامش خواند، یا باید گذاشت و پس از گذران ایام امتحان و سختی‌های روزمره سراغش رفت یا...
اما برای من دلیل دیگری هم هست که به شخصه تجربه جالبی از ناخوانده ماندن کتبِ مهجور و تنهای کتابخانه‌ام به حساب می‌آید؛ یک دلیل اقتصادی!
در کتابخانه من چندین جلد کتاب است که خریداری‌شان به این دلیل بوده که احتمال داده‌ام در چاپ‌های بعدی حتما بسیارگران می شوند و باید الآن که پول و پله‌ای در حساب مانده خریداری شوند!
من آگاهانه دست به خرید کتبی می‌زنم که می‌دانم حالاحالاها قرار نیست به سراغش بروم و یحتمل چندسال دیگر هم همچنان ناخوانده در کتابخانه‌ام باقی بمانند؛ خدا چه داند شاید تا زمان مرگ(مزاح بود؛ خدا به همه ما عمر با عزت دهد).
مثلا سال 1401 کتاب عصر سکولار چارلز تیلور را خریدم، هنوز هم نخواندمش، فقط چون می‌دانستم که قرار است بعدها بسی گران‌تر شود و الآن که قیمتش کمی مناسب‌تر است باید خریداری‌اش کنم. یا همان سال کتاب مرحوم غنی درمورد حافظ را خریدم، چون دیدم چاپ قدیم است و بنا به چاپ خوبی که نشر هرمس داشته قیمتش خیلی کم است. خریدمش چون در قیمت‌گذاری‌های بعدی می‌دانستم خیلی افزایش پیدا می‌کند. کتاب نخستین بهار از وضاح خنفر هم چنین حکایتی داشت. هنوز که هنوز است این کتب را نخواندم و احتمال می‌دهم تا آخر امسال هم ناخوانده باقی بمانند.
الغرض وقتی به دنیای کتابخوانی و کتاب‌بازی نگاه می‌کنیم چیزهای شگفت‌انگیز و جالبی را می‌یابیم که بیانگر بسیاری از خصوصیات روانی و شخصیتی‌مان هستند. من روانشناس نیستم، اما این موضوع چند روزی است که مرا به فکر وا داشته است که من واقعا چرا دست به این کار میزنم؟

محمد مهدی
15.03.202508:28
یکی از سخت‌ترین کارها نوشتن چارچوب نظری است خصوصا وقتی تماما از متون لاتین فلسفی استفاده میکنی. فقط ساعت‌ها باید بنشینی پای ترجمه و فهم مسائل و بعد تازه مرحله اصلی شروع میشود بازنویسی براساس فهم خودت به شکلی که اصل متن هم آسیب نبیند. اینجاست که تک‌تک واژگانی که استفاده می‌کنی تاثیرگذار می‌شوند یک اشتباه مساوی میشود با تغییر پیدا کردن کل مفهوم و رسیدن به برداشتی عجیب!
07.03.202510:20
این مقاله عنوان جالبی دارد و آقای ملاعباسی نویسنده مقاله در این باره گفتند: اینجا تلاش کردم نشون بدم چطور مختصات فرهنگی دوران جنگ سرد در ایران، بستر ورود و رواج اندیشه‌های وبر در ایران را ساخته. به خلاصه‌ترین شکل، ماکس وبر متفکر خوبی برای مقابله با مارکسیسم و چپ به شمار می‌رفته، به انحای مختلف.

برای من جالب بود خصوصا که زمانی ایده‌ خودمم بود البته درباره نظریه‌پرداز دیگری شاید اگر فراغتی پیدا کنم برم دوباره سراغش.

#جامعه‌شناسی
#ماکس_وبر
Көрсөтүлдү 1 - 12 ичинде 12
Көбүрөөк функцияларды ачуу үчүн кириңиз.