11.03.202513:01
و تمام. ممنون بابت صبوریتون.
چنلهای خوشگل همتون جوین شدم. 🌱
از اینجا چنل هاشون رو چک کنید.
تا آخر شب میمونن که خوب دیده بشن.
چنلهای خوشگل همتون جوین شدم. 🌱
از اینجا چنل هاشون رو چک کنید.
تا آخر شب میمونن که خوب دیده بشن.
11.03.202512:50
قلمش، قلمش واقعا خوشگله>
11.03.202512:46
برای اینکه بتونم از میون پستهای آلا یکی رو انتخاب کنم، کلی چنلش رو بالا پایین کردم و بذارید بگم که خوشگلترین قلم رو داره و اگه دنبال یه مکان امنید، اینجا همونجاست.
11.03.202512:42
چیزی که این ادیت رو خاصتر میکنه موزیکشه، موزیکی که خود این بچه ادیتش کرده و خدای من >
11.03.202513:01
11.03.202512:58
نوشتنـم چہ سود، آنگـاه ڪه ردپایـش
در غبار جادههاے بیانتہـا محو شـده است؟
در غبار جادههاے بیانتہـا محو شـده است؟
11.03.202512:51
متنهای اینجا واقعا >
Кайра бөлүшүлгөн:
مَحفـلمَـرثیههایبارانـی؛

11.03.202512:50
شاید من تناسخ همان قطره باران پاییزی باشم که برای بوسیدن پلکان خفتهات از آسمان طرد شد؛
11.03.202512:45
عزیزكمن داره بارون میزنه، چطوری میشه به تو فکر نکنم؟ منو یاد اشكهات میندازه، اشكهای که دلیلشون منم. کاش میشد و دستم میرسید و میتونستم قطع کنم این سیلاب غَم رو که شروع شده. من بیتو چه کنم؟
11.03.202513:01
Медиа контентке кире албай жатабыз
11.03.202512:56
Кайра бөлүшүлгөн:
آشـنا نگـاࢪے؛

11.03.202512:51
- این نگاهات رو براے کے نگہداشتے؟
- از بعدِ من، قلب کے رو اینطور شکاف مےدے؟
پوزخندش، حالت واقعے چشمهاش رو نشونش داد.
- تو چرا خفه نمےشے یونجون؟
- تویے دارے این حرف رو مےزنے کـہ کافے بود نگاـہ خمارش رو بهم قفل کنـہ تا زانوهام رو ازدست بدم!
دستهاش رو کنترل مےکرد تا سیلےاے نثار زبون تیز و پوزخندے کہ لبهاش رو جذابتر مےکرد نکنـہ.
سیلےاے کـہ کافے بود بہ صورت یونجون بخورـہ تا دومتر اونورتر ازشدت سنگینے و قدرتش پرت بشـہ.
- برو گمشو یونجون! برو گمشو!
اما، این دستهاے یونجون بود کـہ گردنش رو بـہ اسارت کشید و غضبناک فشار داد.
- سوبین کے میخواے بفهمے! این حماقتِ هردوے ماست!
- هردوے ما بچگے کردیم...
نفسهاے تیکـہتیکـہاے کـہ از لبهاے سوبین پرتاب میشد، دستهاے یونجون رو عقب زد و فریاد کشید:
- بچگے؟ چه بچگـےاے دیوونـہ؟
- ما نزدیک ۳۰ سال سنمونـہ کدوم بچگے وقتے الان ما عاقلیم!
- انقدر نندازش بـہ پاے سن کممون چوے یونجون...
- بگو رویاے بزرگ شدنمون رو بـہ عشقے کہ بین قلبمون سوخت ترجیح دادیم...
11.03.202512:48
بذارید از اینجا شروع کنم که وایب چنلش همینقدر خوشگله-
11.03.202512:43
انقدر خوشگله که فکر نمیکنم نیاز باشه چیزی بگم-
11.03.202512:41
چشمهایش
زیبا و غمینند،
چشمهایش پیادهرویِ
بارانخوردهیِ وداعاند.
زیبا و غمینند،
چشمهایش پیادهرویِ
بارانخوردهیِ وداعاند.
11.03.202512:55
برای واقعی یکی از خوشگلترین دیلیهای تهکوکه
11.03.202512:50
بذارید من راجع به خوشگلی اینجا چیزی نگم و خودتون برید ببینید.
11.03.202512:46
«قصری خاموش، گلهای سرخی که هنوز به یاد تو میشکفند.»
11.03.202512:41
یه چیز کاملا جدید بود و عمیقا تا حالا راجع به همچین ایدهای چیزی نخونده بودم. >
Көрсөтүлдү 1 - 24 ичинде 41
Көбүрөөк функцияларды ачуу үчүн кириңиз.