19.04.202520:31
دور دور احمق هاست لطفعلی خان.


18.04.202507:32
میفرمایند که:
چو نمیتوان صبوری، ستمت کِشَم ضروری.
چو نمیتوان صبوری، ستمت کِشَم ضروری.
Кайра бөлүшүлгөн:
کلئوپاترا

10.04.202513:58
به کارهات که فکر میکنم یک آن رنگ افکارم عوض میشه،مثل آب زلالی که یکدفعه با چکمه توش میپرن و کدر و گل آلود میشه.
08.04.202517:17
دست از کوبیدن دیگران بردار و خودتو بساز.
08.04.202512:26
آدم پیش کسی که دوستش داره جونه میزنه، سبز میشه.
19.04.202515:34
من سرکتاب باز میکنم مشکلت رو بهت میگم، منتها کتاب DSM.
(راهنمای تشخیص اختلالات روانی)
(راهنمای تشخیص اختلالات روانی)
19.04.202510:55
من ازش جوک ساختم، بهش خندیدم، باهاش دوستامو خندوندم ولی واقعا درد داشت، خیلی درد داشت.
16.04.202520:39
خیلی چیز ها هست که آدم را غمگین می کند مثلا همین عصر متوجه شدم یک چهارمم مرده و با سه چهارم باقی مانده دارم دنبال خوشحالی میگردم.
10.04.202513:17
there is no one else to blame but me.
@azghambego
@azghambego
Кайра бөлүшүлгөн:
نوشتههاییکشِلبی.

08.04.202516:15
استادمون امروز میگفت:«بعضی وقتها نذار بفهمن فهمیدی، حتی اگر فکر کنن سادهای خودت که میدونی نیستی.»
07.04.202516:22
رد پا ها رو پاک کنی، با ذوق رفته از چشمات چکار میکنی؟
Кайра бөлүшүлгөн:
جایی پایین جاده

19.04.202511:34
في أحد الأيام، ستتنازل مُجبرًا عن بعض أحلامك، حتى تعيش واقعك
يكى از روزها؛بالاجبار از برخى روياهايت كوتاه مى آيى،تا بتوانى حقيقت ات را زندگى كنی.
_جبران خليل جبران
يكى از روزها؛بالاجبار از برخى روياهايت كوتاه مى آيى،تا بتوانى حقيقت ات را زندگى كنی.
_جبران خليل جبران
19.04.202509:22
هیچ چیز سر جایش نبود، غم قرار نبود جایی برود، یک چهارم من مرده بود، دمپایی جیر جیر میکرد، استکان از دستم افتاد و لب پر شد، برس پوست سرم را زخم کرد، حقوقم به قسط ها نرسید، یک سال بود که نخندیده بودم و زندگی همچنان جریان داشت، نه من کار مهمی میکردم نه جهان، هر دو ول میچرخیدیم و منتظر یک چیزی بودیم؛ یک چیزی که نمیدانستیم چیست.
11.04.202507:44
یه روز میتونه خوب شروع نشه اما الزاما نباید بد تموم بشه.
09.04.202513:38
به قول علی ضیا، من انقدر قوی بودم، که دیگه کسی نگرانم نمیشه.
08.04.202515:52
یکی باید حالیمون کنه اگه بهمون ظلم شده، نباید به دیگران ستم کنیم.
07.04.202512:51
یه روز میتونم دنیا رو بزارم رو شونم و بلند کنم، یه روز حتی نمیتونم پاهامو از تخت بیارم پایین، چیه این آدمیزاد.
18.04.202508:19
خاطرات را عکس ها زنده نگه میدارند واِلا آدم ها که سال های سال به گور پدر هم، فاتحه نمیخوانند.
10.04.202514:31
وقتی زمستون میشه، شاخه هارو هرس میکنن که نشکنه، همون شاخه ها با اومدن بهار پر قدرت تر جوونه میزنه، سبز میشه، بار میده.
09.04.202505:49
آدم هایی که توی هر زمینه ای نرمال به نظر میرسن، اصلا نرمال نیستن.
08.04.202515:00
زخم من بد جاست، هی خونش بند میاد، جوش میخوره، میاد که خوب بشه، گیر میکنه به زیپ لباسی، پر شالی، بند کیفی، حرفی، کوفتی، چیزی دوباره دردم میگیره.
06.04.202514:48
بله اقای دولت آبادی آدم به آدم زنده است، آدم به عشق آدم زنده است.
Көрсөтүлдү 1 - 24 ичинде 75
Көбүрөөк функцияларды ачуу үчүн кириңиз.