04.04.202508:25
ورزش و علم در ایران
✍️ رضا منصوری
جمعه ۱۵ فروردین ۱۴۰۴
rmansouri.ir
چندی است خبر موفقیتهای ورزشی ایران در سطح جهان و آسیا ذهنم را مشغول کرده. با این همه مشکلات روانی و اقتصادی مردم این موفقیت «مردمی» از کجا میآید؟ نقش دولت تعیینکننده نبوده اگر بود انتظار میرفت مانند بقیهء موردهای اجتماعی از بقیهء کشورها عقب بماندیم. میماند نقش حمایتی مردم که مهم مینماید مستقل از حکمرانان و دولت و قدرتهای پنهان و نهان در وضعیت کنونی ایران. چرا علم در ایران نتوانسته- یا نباید انتظار داشت بتواند- از چنین حمایتی برخوردار باشد؟
چند برداشت که ذهنم را مشغول کرده:
• آنچه این روزها در ایران «فرهنگ» نامیده میشود- با ریشه در توهم آخرالزمانی- نقش بسیار کمتری در ورزش دارد تا در علم. هر جا فرهنگ وارد شده تخریب کرده: نمونه علم و هنر و اقتصاد. بررسی نهاد قدرت از این مقوله جدا است. مثلا هنوز بعد از حدود نیم قرن «شورای انقلاب فرهنگی» داریم که مداخلههای مخرب در علم دارد اما نه در ورزش.
• ورزش و علم- در معنی پیشامدرن آن- هردو در ایران سابقه داشته. اما لابد تحول رفتاری مردم ما در این دو زمینه متفاوت بوده.
• اهل ورزش- چه فردی مانند کشتی و چه جمعی مانند فوتبال- به ارزشهایی فردی یا خانوادگی جدا از ارزش فتوتی در سنت ما ایرانیان پایبندند. در علم هم توجه به معنویت قدری مؤثر است اما این توجه در قید شریعت مانده و تبدیل به ارزشی انسانی و فردی و اجتماعی نشده. اهل علم در ایران وابسته به دولتاند و نه مردم. «مستخدم دولتاند». مردم و بخش خصوصی کاری با علم ندارد.
نتیجهگیری
کسی که دلش برای ایران و خودش بسوزد، و بداند علم در آیندهء دنیا چه تأثیری گُسَلَنده دارد- کافی است به اینترنت و هوش مصنوعی در همین چند دهه بیندیشیم- باید درکیده باشد که علم را باید مردمی کرد. باید کاری کرد که مردم به آن احساس نیاز کنند- و نیز نهادهای خصوصی و دولتی. و هر فرد ایرانی دلمشغول علم باشد- همانند ورزش مردمی. هرگونه اتکا- بهویژه اتکاء به دولت- فساد در علم میآورد چنان که شاهد آن هستیم.
✍️ رضا منصوری
جمعه ۱۵ فروردین ۱۴۰۴
rmansouri.ir
چندی است خبر موفقیتهای ورزشی ایران در سطح جهان و آسیا ذهنم را مشغول کرده. با این همه مشکلات روانی و اقتصادی مردم این موفقیت «مردمی» از کجا میآید؟ نقش دولت تعیینکننده نبوده اگر بود انتظار میرفت مانند بقیهء موردهای اجتماعی از بقیهء کشورها عقب بماندیم. میماند نقش حمایتی مردم که مهم مینماید مستقل از حکمرانان و دولت و قدرتهای پنهان و نهان در وضعیت کنونی ایران. چرا علم در ایران نتوانسته- یا نباید انتظار داشت بتواند- از چنین حمایتی برخوردار باشد؟
چند برداشت که ذهنم را مشغول کرده:
• آنچه این روزها در ایران «فرهنگ» نامیده میشود- با ریشه در توهم آخرالزمانی- نقش بسیار کمتری در ورزش دارد تا در علم. هر جا فرهنگ وارد شده تخریب کرده: نمونه علم و هنر و اقتصاد. بررسی نهاد قدرت از این مقوله جدا است. مثلا هنوز بعد از حدود نیم قرن «شورای انقلاب فرهنگی» داریم که مداخلههای مخرب در علم دارد اما نه در ورزش.
• ورزش و علم- در معنی پیشامدرن آن- هردو در ایران سابقه داشته. اما لابد تحول رفتاری مردم ما در این دو زمینه متفاوت بوده.
• اهل ورزش- چه فردی مانند کشتی و چه جمعی مانند فوتبال- به ارزشهایی فردی یا خانوادگی جدا از ارزش فتوتی در سنت ما ایرانیان پایبندند. در علم هم توجه به معنویت قدری مؤثر است اما این توجه در قید شریعت مانده و تبدیل به ارزشی انسانی و فردی و اجتماعی نشده. اهل علم در ایران وابسته به دولتاند و نه مردم. «مستخدم دولتاند». مردم و بخش خصوصی کاری با علم ندارد.
نتیجهگیری
کسی که دلش برای ایران و خودش بسوزد، و بداند علم در آیندهء دنیا چه تأثیری گُسَلَنده دارد- کافی است به اینترنت و هوش مصنوعی در همین چند دهه بیندیشیم- باید درکیده باشد که علم را باید مردمی کرد. باید کاری کرد که مردم به آن احساس نیاز کنند- و نیز نهادهای خصوصی و دولتی. و هر فرد ایرانی دلمشغول علم باشد- همانند ورزش مردمی. هرگونه اتکا- بهویژه اتکاء به دولت- فساد در علم میآورد چنان که شاهد آن هستیم.
24.01.202508:28
مفاهیم و گزارههای علوم انسانی با نگاه تحولی
(تقریری بر مباحث مطرح شده در پژوهشکدهٔ تحول علوم انسانی دانشگاه شیراز)
سید محمد رضا تقوی
پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی، تهران، بهار ۱۴۰۳، ۳۵۹ صفحه.
✍️ رضا منصوری
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳
rmansouri.ir
پژوهشگاهْ کتاب را بهلطف برایم فرستاد. عنوان برانگیزاننده بود گرچه قدری عجیب. مشتاق بودم نتیجهء مباحث مطرح شده در دانشگاه شیراز را بدانم. فهرست مطالب را که دیدم عجیب بودنش شدت گرفت و به سمت نشانههایی از توهم رفتم. بخشی را که خواندم متوجه شدم توهم عمیق است. آنگونه که گاهی گزارهها یا واژههایی مدرننما بهکار رفته، اما مضمون و محتوای مطالب- و لابد تصور و تفکر نویسنده، شرکتکنندگان در بحثها، و نیز مسؤولان انتشار- از دوران سلجوقیان جلوتر نیامده؛ مانده در تاریخاند و بیخبر از تحولات یکصد وپنجاه سالهء علوم انسانی در جهان. کتاب اصلا نقدپذیر نیست اما آموزندهاست برای شناخت بهتر منسوخ بودن تفکری که متاسفانه بر دانشگاههای ما هم دارد حاکم میشود. چند نمونه از واژگان کتاب و گزارههای آن که عینا نقل میشود:
🔹 کتاب ۱۶ گفتار دارد و هر گفتار بین ۳ تا ۱۴ «تبیین». نمونه:
▪️ تبیین ۳ از گفتار اول: نسبت عالم غیب با انسان
▪️ تبیین ۸ از گفتار اول: مبادی علوم انسانی در زیست بوم ما باید مبتنی بر تجربه و عقل و وحی با مؤلفههای هستیشناسی، معرفتشناسی و روششناسی باشد
▪️ تبیین ۲ از گفتار دوم: نسبت علم حصولی و علم حضوری
▪️ تبیین ۷ از گفتار دوم: حس و عقل و قلب باید متقوم به هم تحلیل شوند
▪️ تبیین ۳ از گفتار سوم: وحدت و کثرت در دیدگاه اصالت امام
▪️ تبیین ۲ از گفتار پنجم: چیستی حرکت در منطق اصالت ولایت
▪️ تبیین ۱۲ از گفتار هشتم: ارتباط سه منطق فقاهت، علوم و اجرا با یکدیگر
▪️و ...
🔹 گزارههایی نمونه برگرفته از متن کتاب
▪️ از ابتدای تبیین ۱۲ از گفتار هشتم، ص ۱۴۲:
پاسخ: هرچه منطق دقیقتر و جامعتر، ساری و جاری باشد، دامنهٔ حضور دین در جامعه بیشتر خواهد بود. محدودیت جریان دین در جامعه، بستگی تام به ظرفیت پذیرش جامعه دارد که آن نیز به ظرفیت عقلانیت و منطق عقلانیت جامعه است. نکته دیگر اینکه منطقهای گذشته همگی میتوانند زمینهساز رشد نیاز جامعه برای دستیابی به منطق و ساخت مختار آن باشد. حتی رشد منطق در غرب نیز بسترهای رشد ادراک و فهم را در جوامع اسلامی ایجاد کرده است تا آنها نیز بتوانند برای ایجاد توازن در عرصهٔ عقلانیت، به تولید مفاهیم پایهٔ منطقی بپردازند و منطق جدید را تولید کنند.
▪️ نمونهای دیگرِ از تبیین ۱ گفتار ۱۲:
الف) علوم انسانی اسلامی واقعیت را اعم از واقعیت غیب و مشهود میداند، در صورتیکه علوم انسانی رایج آنرا در واقعیت مشهود خلاصه میکند؛ بنابراین، به طور منطقی، توجه به عالم غیب و شهود قاعدتاً برای انسان تجربهء گستردهتری را به دنبال خواهد آورد تا توجه صرف به نشئه مادی حیات.
دیگر نه کلامی لازم است نه توانی هست برای تفصیل. حالا درک میکنم چطور بعضی همکاران که تخصصی بسیار جدی در موضوعی علمی دارند در آن دانشگاه افسرده شدهاند. اما آنها را نمیبخشم چطور توانستهاند در مورد این جهل یا شیادی سکوت کنند. در این سالها چه میکردید؟ عجب جهل مرکبی دانشگاه را فراگرفته! باز هم سکوت؟ اینگونه مفهوم دانشگاه را به لجن کشدهاید؟ اینگونه جوانان جویای علم و باهوش ما را به مسلخ میبرید؟ نابودشان میکنید؟
برای نسلهای بعد مینویسم: دردی که امروز با دیدن این مثلاکتاب از دانشگاهی مثلامعتبر در ایران کنونی، و شنیدن همزمان خبر هزینهء ۵۰۰ میلیارد دلاری برای هوش مصنوعی (دقت: ۲۰ درصد بیشتر از کل تولید ناخالص ملی ایران) در ایالات متحده، کشیدم آن چنان است که شما هم صد سال پس از امروز حساش خواهید کرد! بدانید با چه دردی ساختهایم!
(تقریری بر مباحث مطرح شده در پژوهشکدهٔ تحول علوم انسانی دانشگاه شیراز)
سید محمد رضا تقوی
پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی، تهران، بهار ۱۴۰۳، ۳۵۹ صفحه.
✍️ رضا منصوری
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳
rmansouri.ir
پژوهشگاهْ کتاب را بهلطف برایم فرستاد. عنوان برانگیزاننده بود گرچه قدری عجیب. مشتاق بودم نتیجهء مباحث مطرح شده در دانشگاه شیراز را بدانم. فهرست مطالب را که دیدم عجیب بودنش شدت گرفت و به سمت نشانههایی از توهم رفتم. بخشی را که خواندم متوجه شدم توهم عمیق است. آنگونه که گاهی گزارهها یا واژههایی مدرننما بهکار رفته، اما مضمون و محتوای مطالب- و لابد تصور و تفکر نویسنده، شرکتکنندگان در بحثها، و نیز مسؤولان انتشار- از دوران سلجوقیان جلوتر نیامده؛ مانده در تاریخاند و بیخبر از تحولات یکصد وپنجاه سالهء علوم انسانی در جهان. کتاب اصلا نقدپذیر نیست اما آموزندهاست برای شناخت بهتر منسوخ بودن تفکری که متاسفانه بر دانشگاههای ما هم دارد حاکم میشود. چند نمونه از واژگان کتاب و گزارههای آن که عینا نقل میشود:
🔹 کتاب ۱۶ گفتار دارد و هر گفتار بین ۳ تا ۱۴ «تبیین». نمونه:
▪️ تبیین ۳ از گفتار اول: نسبت عالم غیب با انسان
▪️ تبیین ۸ از گفتار اول: مبادی علوم انسانی در زیست بوم ما باید مبتنی بر تجربه و عقل و وحی با مؤلفههای هستیشناسی، معرفتشناسی و روششناسی باشد
▪️ تبیین ۲ از گفتار دوم: نسبت علم حصولی و علم حضوری
▪️ تبیین ۷ از گفتار دوم: حس و عقل و قلب باید متقوم به هم تحلیل شوند
▪️ تبیین ۳ از گفتار سوم: وحدت و کثرت در دیدگاه اصالت امام
▪️ تبیین ۲ از گفتار پنجم: چیستی حرکت در منطق اصالت ولایت
▪️ تبیین ۱۲ از گفتار هشتم: ارتباط سه منطق فقاهت، علوم و اجرا با یکدیگر
▪️و ...
🔹 گزارههایی نمونه برگرفته از متن کتاب
▪️ از ابتدای تبیین ۱۲ از گفتار هشتم، ص ۱۴۲:
پاسخ: هرچه منطق دقیقتر و جامعتر، ساری و جاری باشد، دامنهٔ حضور دین در جامعه بیشتر خواهد بود. محدودیت جریان دین در جامعه، بستگی تام به ظرفیت پذیرش جامعه دارد که آن نیز به ظرفیت عقلانیت و منطق عقلانیت جامعه است. نکته دیگر اینکه منطقهای گذشته همگی میتوانند زمینهساز رشد نیاز جامعه برای دستیابی به منطق و ساخت مختار آن باشد. حتی رشد منطق در غرب نیز بسترهای رشد ادراک و فهم را در جوامع اسلامی ایجاد کرده است تا آنها نیز بتوانند برای ایجاد توازن در عرصهٔ عقلانیت، به تولید مفاهیم پایهٔ منطقی بپردازند و منطق جدید را تولید کنند.
▪️ نمونهای دیگرِ از تبیین ۱ گفتار ۱۲:
الف) علوم انسانی اسلامی واقعیت را اعم از واقعیت غیب و مشهود میداند، در صورتیکه علوم انسانی رایج آنرا در واقعیت مشهود خلاصه میکند؛ بنابراین، به طور منطقی، توجه به عالم غیب و شهود قاعدتاً برای انسان تجربهء گستردهتری را به دنبال خواهد آورد تا توجه صرف به نشئه مادی حیات.
دیگر نه کلامی لازم است نه توانی هست برای تفصیل. حالا درک میکنم چطور بعضی همکاران که تخصصی بسیار جدی در موضوعی علمی دارند در آن دانشگاه افسرده شدهاند. اما آنها را نمیبخشم چطور توانستهاند در مورد این جهل یا شیادی سکوت کنند. در این سالها چه میکردید؟ عجب جهل مرکبی دانشگاه را فراگرفته! باز هم سکوت؟ اینگونه مفهوم دانشگاه را به لجن کشدهاید؟ اینگونه جوانان جویای علم و باهوش ما را به مسلخ میبرید؟ نابودشان میکنید؟
برای نسلهای بعد مینویسم: دردی که امروز با دیدن این مثلاکتاب از دانشگاهی مثلامعتبر در ایران کنونی، و شنیدن همزمان خبر هزینهء ۵۰۰ میلیارد دلاری برای هوش مصنوعی (دقت: ۲۰ درصد بیشتر از کل تولید ناخالص ملی ایران) در ایالات متحده، کشیدم آن چنان است که شما هم صد سال پس از امروز حساش خواهید کرد! بدانید با چه دردی ساختهایم!
03.01.202508:15
بررسی مقالهء
On the roles of function and selection in evolving systems
Michael L. Wong, Carol E. Cleland , Daniel Arend Jr., Stuart Bartlett , H. James Cleaves II, Heather Demarest, Anirudh Prabhu, Jonathan I. Lunine , and Robert M. Hazen
PNAS 2023 Vol. 120 No. 43 e2310223120
https://doi.org/10.1073/pnas.2310223120
✍️ رضا منصوری
۱۴ دی ۱۴۰۳
نویسندگان مدعی قانونی جدید در علوم طبیعی هستند مبتنی بر مفهوم «اطلاعات کارکردی» (functional information) که قبلا معرفی شده. این قانون را فراگیرuniversal)) برای هر سامانهء پویا (evolving) در کیهان میدانند، چه در زیستشناسی، چه در سیارهشناسی، و چه در کیهانشناسی و اختر فیزیک و هستهزایی. صفت «evolving» را نمیشود در این بافتار برابر «فرگشتی» گرفت چون به سامانههایی هم اطلاق شده که در آنها با پدیدهای برامده (emergent) سروکار نداریم- اصلا «دشوار» هم نیستند چه رسد که پیچیده باشند تا در آن بشود انتظار برایش داشت. از طرف دیگر هم نمیشود آنها را سامانههای دینامیکی نامید که در فیزیک به معنایی دیگر بهکار میرود. پس از این اخطار مفهومی، میپردازم به نقدم از چند جهت مختلف.
۱. گزارههای اشتباه یا مبهم مقاله گزارههای پر شمار در بردارد که الزاما درست نیست. از جمله قوانین فیزیک را برای توضیح پدیدهها در کیهانشناسی، اخترفیزیک، و سیارهشناسی و هستهزایی ناکارامد میداند که درست نیست. تصور نویسندگان از کیهان همان تصور سادهء سه بعدی ترمودیناکی است. تعجب میکنند که چطور در کیهان ساختار ایجاد میشود که به معنی کاهش انتروپی و افزایش اطلاعات یا به قول نویسندگان افزایش پیچیدگی است. متوجه نیستند که عالم با هندسهء چهاربعدیاش در چارچوب ترمودینامیک سامانهای بسته است؛ «بیرون» ندارد که سامانهای باز بشود تلقیاش کرد؛ اشتباهی که در کیهانشناسی نانسبیتی شایع است. پس هر تغییری در انتروپی زیرسامانههای داخل عالم به معنی تغییری متقابل در محیط ساختار است تا انتروپی کل صفر (ثابت) بماند. برخلاف ادعای نویسندگان، در هیچ جایی در فیزیک که ادعا شده، و نویسندگان علاقهمندند برای آن قانونی جدید وضع کنند، نیازی به قانونی از نوعی که مطرح شده نیست.
۲. نویسندگان «طرح ایده» را با «بیان قانون» اشتباه گرفتهاند. گلمهء «قانون» در طبیعت کمابیش بر مفهومی تاریخی اطلاق میشود. اما میدانیم که کار ما در علوم طبیعی «مدلسازی» است به این معنی: ابداع تعدادی مفهوم با تعریف عملیاتی، تعریف نمادهای ریاضی مرتبط با مفهومها از مجموعه موجودات ریاضی (نردهای، بردار، تانسور، یا اسپینور)، و بیان رابطهای ریاضی میان آنها، همراه با ثابتهایی که طبیعت آن را مشخص میکند؛ چه الکترومغناطیس ماکسول باشد، چه هر مثلا «قانونی» مرتبط با الکترومغناطیس که رابطهای ریاضی است مشتق از معادلات اصلی. با این شناخت از مدل، مفهوم قانون معنی دیگری پیدا میکند متفاوت از معنای تاریخی آن. پس، تا مفهومها عملیاتی تعریف نشود، رابطهای ریاضی مبتنی بر آن برقرار نشود، و تا پاسخ هر پرسش را نشود با عدد بیان کرد نمیشود از قانونی جدید- بخوانید مدلی جدید برای درک پدیدههایی از طبیعت- صحبت کرد. نویسندگان کوشیدهاند رابطهای ریاضی برای مثلا قانون جدیدشان ابداع کنند اما کافی نیست چون مبتنی بر مفهومهایی با تعریف عملیاتی نیست و پاسخی به پرسشهایی ممکن نمیدهد تا بشود چیزی پیشبینی کرد.
۳. ندیدن آینده، یا نداشتن پاسخ برای رخدادی در آینده، ایرادِ دیگر ایدهء نویسندگان است. در مجموع، ایدهء نویسندگان، برگرفته از بخشی از روشهای علوم زیستی، غایتگرا (teleological) است: یعنی بیان توضیحی پسینی برای رخدادها بدون هیچ طرحی برای پیشبینی پدیدهای جدید. تمرکز آنها بر پدیدههایی موجود یا شناخته در فیزیک است. آن جا که از علوم زیستی مثال میآورند نظری ندارم. بر زیستشناس است که بگوید آیا این ایده گامی رو به جلو در شناخت پدیدهای زیستی است یا نه. اما هیچ مثالی در فیزیک- چه کیهانشناسی باشد چه سیارهشناسی و هستهزایی و اختر فیزیک- ندارند که به ما اطلاعاتی بیش از آن چه میدانیم بدهد؛ هیچ توانیهم نشان نمیدهند از بیان رخدادی در آینده. این ادعا که مفهومش (conceptualization) آنها کمک به درک پدیدههای اجتماعی هم میکند حرف بسیار گزافی است بی هیچ شاهد.
۴. جمعبندی اینکه شاید ایدهء نویسندگان بتواند به بخشی از علوم زیستی برای درک بهتر پدیدهها کمک کند اما هیچ چشماندازی برای ادعای آنها در کاربرد در علوم فیزیکی ندیدم.
On the roles of function and selection in evolving systems
Michael L. Wong, Carol E. Cleland , Daniel Arend Jr., Stuart Bartlett , H. James Cleaves II, Heather Demarest, Anirudh Prabhu, Jonathan I. Lunine , and Robert M. Hazen
PNAS 2023 Vol. 120 No. 43 e2310223120
https://doi.org/10.1073/pnas.2310223120
✍️ رضا منصوری
۱۴ دی ۱۴۰۳
نویسندگان مدعی قانونی جدید در علوم طبیعی هستند مبتنی بر مفهوم «اطلاعات کارکردی» (functional information) که قبلا معرفی شده. این قانون را فراگیرuniversal)) برای هر سامانهء پویا (evolving) در کیهان میدانند، چه در زیستشناسی، چه در سیارهشناسی، و چه در کیهانشناسی و اختر فیزیک و هستهزایی. صفت «evolving» را نمیشود در این بافتار برابر «فرگشتی» گرفت چون به سامانههایی هم اطلاق شده که در آنها با پدیدهای برامده (emergent) سروکار نداریم- اصلا «دشوار» هم نیستند چه رسد که پیچیده باشند تا در آن بشود انتظار برایش داشت. از طرف دیگر هم نمیشود آنها را سامانههای دینامیکی نامید که در فیزیک به معنایی دیگر بهکار میرود. پس از این اخطار مفهومی، میپردازم به نقدم از چند جهت مختلف.
۱. گزارههای اشتباه یا مبهم مقاله گزارههای پر شمار در بردارد که الزاما درست نیست. از جمله قوانین فیزیک را برای توضیح پدیدهها در کیهانشناسی، اخترفیزیک، و سیارهشناسی و هستهزایی ناکارامد میداند که درست نیست. تصور نویسندگان از کیهان همان تصور سادهء سه بعدی ترمودیناکی است. تعجب میکنند که چطور در کیهان ساختار ایجاد میشود که به معنی کاهش انتروپی و افزایش اطلاعات یا به قول نویسندگان افزایش پیچیدگی است. متوجه نیستند که عالم با هندسهء چهاربعدیاش در چارچوب ترمودینامیک سامانهای بسته است؛ «بیرون» ندارد که سامانهای باز بشود تلقیاش کرد؛ اشتباهی که در کیهانشناسی نانسبیتی شایع است. پس هر تغییری در انتروپی زیرسامانههای داخل عالم به معنی تغییری متقابل در محیط ساختار است تا انتروپی کل صفر (ثابت) بماند. برخلاف ادعای نویسندگان، در هیچ جایی در فیزیک که ادعا شده، و نویسندگان علاقهمندند برای آن قانونی جدید وضع کنند، نیازی به قانونی از نوعی که مطرح شده نیست.
۲. نویسندگان «طرح ایده» را با «بیان قانون» اشتباه گرفتهاند. گلمهء «قانون» در طبیعت کمابیش بر مفهومی تاریخی اطلاق میشود. اما میدانیم که کار ما در علوم طبیعی «مدلسازی» است به این معنی: ابداع تعدادی مفهوم با تعریف عملیاتی، تعریف نمادهای ریاضی مرتبط با مفهومها از مجموعه موجودات ریاضی (نردهای، بردار، تانسور، یا اسپینور)، و بیان رابطهای ریاضی میان آنها، همراه با ثابتهایی که طبیعت آن را مشخص میکند؛ چه الکترومغناطیس ماکسول باشد، چه هر مثلا «قانونی» مرتبط با الکترومغناطیس که رابطهای ریاضی است مشتق از معادلات اصلی. با این شناخت از مدل، مفهوم قانون معنی دیگری پیدا میکند متفاوت از معنای تاریخی آن. پس، تا مفهومها عملیاتی تعریف نشود، رابطهای ریاضی مبتنی بر آن برقرار نشود، و تا پاسخ هر پرسش را نشود با عدد بیان کرد نمیشود از قانونی جدید- بخوانید مدلی جدید برای درک پدیدههایی از طبیعت- صحبت کرد. نویسندگان کوشیدهاند رابطهای ریاضی برای مثلا قانون جدیدشان ابداع کنند اما کافی نیست چون مبتنی بر مفهومهایی با تعریف عملیاتی نیست و پاسخی به پرسشهایی ممکن نمیدهد تا بشود چیزی پیشبینی کرد.
۳. ندیدن آینده، یا نداشتن پاسخ برای رخدادی در آینده، ایرادِ دیگر ایدهء نویسندگان است. در مجموع، ایدهء نویسندگان، برگرفته از بخشی از روشهای علوم زیستی، غایتگرا (teleological) است: یعنی بیان توضیحی پسینی برای رخدادها بدون هیچ طرحی برای پیشبینی پدیدهای جدید. تمرکز آنها بر پدیدههایی موجود یا شناخته در فیزیک است. آن جا که از علوم زیستی مثال میآورند نظری ندارم. بر زیستشناس است که بگوید آیا این ایده گامی رو به جلو در شناخت پدیدهای زیستی است یا نه. اما هیچ مثالی در فیزیک- چه کیهانشناسی باشد چه سیارهشناسی و هستهزایی و اختر فیزیک- ندارند که به ما اطلاعاتی بیش از آن چه میدانیم بدهد؛ هیچ توانیهم نشان نمیدهند از بیان رخدادی در آینده. این ادعا که مفهومش (conceptualization) آنها کمک به درک پدیدههای اجتماعی هم میکند حرف بسیار گزافی است بی هیچ شاهد.
۴. جمعبندی اینکه شاید ایدهء نویسندگان بتواند به بخشی از علوم زیستی برای درک بهتر پدیدهها کمک کند اما هیچ چشماندازی برای ادعای آنها در کاربرد در علوم فیزیکی ندیدم.


17.12.202417:10
رویداد رشدیه، گپ و گفت پیرامون «غذاهای سودمند و فراسودمند»
ترکیبات موثر جهت پیشگیری بیماریهای خاص
دکتر زهرا امامجمعه
(استاد دانشگاه تهران و عضو فرهنگستان جهانی تواس)
پنجشنبه ۶ دی ۱۴۰۳، ساعت ۱۸
تهران، پاسداران، خیابان زمرد (ناطق نوری)، روبهروی دشتستان پنجم
فرهنگان پاسداران
تلفن هماهنگی: ۲۶۷۱۳۸۹۸-۰۲۱
ترکیبات موثر جهت پیشگیری بیماریهای خاص
دکتر زهرا امامجمعه
(استاد دانشگاه تهران و عضو فرهنگستان جهانی تواس)
پنجشنبه ۶ دی ۱۴۰۳، ساعت ۱۸
تهران، پاسداران، خیابان زمرد (ناطق نوری)، روبهروی دشتستان پنجم
فرهنگان پاسداران
تلفن هماهنگی: ۲۶۷۱۳۸۹۸-۰۲۱
Кайра бөлүшүлгөн:
*کانون فرهنگی شید*

14.03.202508:02
کمپین پرویز پرستویی برای چهارشنبه سوری چینی!!
پرویز پرستویی بازیگر سینما و تلویزیون در پست اینستاگرامی خود کمپین تحریم «چهارشنبه سوزی چینی » راه انداخت.
کمپین جالب پرویز پرستویی برای چهارشنبه سوری او خطاب به چینی ها نوشت:
دیگر پولمان را صرف ترقه ها ومواد منفجره گوناگون شما نمی کنیم.
چهارشنبه سوری جشن ماست.
از امسال آتش درست می کنیم از روی آن می پریم و شادی می کنیم. از امسال قاشق زنی می کنیم و به هم شیرینی می دهیم.
از امسال جشنی واقعی می گیریم. از امسال در آستانه سال نو خیابان ها را رنگارنگ می کنیم . به هم عشق می ورزیم.
از امسال چهارشنبه سوری را ایرانی برگزار می کنیم.
از امسال به کودکانمان خواهیم آموخت که چهارشنبه سوری جشن شادی است جشن سپاس از خدای یگانه است نه ترس و وحشت.
چهارشنبه سوری جشن ماست.
تک تک ما حتی در برابر جشن های سرزمینمان مسئولیم چون بخشی از تاریخ و فرهنگ ماست.
از دوستان جدید و قدیم تقاضا میشود این مطلب رو به اشتراک بگذارید تا سراسر ایران بدانند که راه و رسم چهارشنبه سوری، کور شدن کودکان، لرزیدن دل پیرمردها و پیرزنان، زهره ترک شدن زنان باردار و ... نیست.
جشن چهارشنبه سوری ایرانی را بدون ترقه های چینی برگزار کنید و دلار به جیب چینیها نریزید
💣🔥💣🔥💣💝💣🔥💣
پرویز پرستویی بازیگر سینما و تلویزیون در پست اینستاگرامی خود کمپین تحریم «چهارشنبه سوزی چینی » راه انداخت.
کمپین جالب پرویز پرستویی برای چهارشنبه سوری او خطاب به چینی ها نوشت:
دیگر پولمان را صرف ترقه ها ومواد منفجره گوناگون شما نمی کنیم.
چهارشنبه سوری جشن ماست.
از امسال آتش درست می کنیم از روی آن می پریم و شادی می کنیم. از امسال قاشق زنی می کنیم و به هم شیرینی می دهیم.
از امسال جشنی واقعی می گیریم. از امسال در آستانه سال نو خیابان ها را رنگارنگ می کنیم . به هم عشق می ورزیم.
از امسال چهارشنبه سوری را ایرانی برگزار می کنیم.
از امسال به کودکانمان خواهیم آموخت که چهارشنبه سوری جشن شادی است جشن سپاس از خدای یگانه است نه ترس و وحشت.
چهارشنبه سوری جشن ماست.
تک تک ما حتی در برابر جشن های سرزمینمان مسئولیم چون بخشی از تاریخ و فرهنگ ماست.
از دوستان جدید و قدیم تقاضا میشود این مطلب رو به اشتراک بگذارید تا سراسر ایران بدانند که راه و رسم چهارشنبه سوری، کور شدن کودکان، لرزیدن دل پیرمردها و پیرزنان، زهره ترک شدن زنان باردار و ... نیست.
جشن چهارشنبه سوری ایرانی را بدون ترقه های چینی برگزار کنید و دلار به جیب چینیها نریزید
💣🔥💣🔥💣💝💣🔥💣
Медиа контентке кире албай жатабыз
20.01.202509:56
رویداد رشدیه، گپ و گفت پیرامون «علم و آیندهاش»
رضا منصوری
(استاد بازنشستهٔ دانشگاه شریف)
پنجشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۳، ساعت ۱۸
تهران، پاسداران، خیابان زمرد (ناطق نوری)، روبهروی دشتستان پنجم
فرهنگان پاسداران
تلفن هماهنگی: ۲۶۷۱۳۸۹۸-۰۲۱
رضا منصوری
(استاد بازنشستهٔ دانشگاه شریف)
پنجشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۳، ساعت ۱۸
تهران، پاسداران، خیابان زمرد (ناطق نوری)، روبهروی دشتستان پنجم
فرهنگان پاسداران
تلفن هماهنگی: ۲۶۷۱۳۸۹۸-۰۲۱
27.12.202407:18
پروژه بیرونی- فرهنگان
پاکیزگی- ۳۶
ویرایش متن تألیفی
✍️ رضا منصوری
جمعه ۷ دی ۱۴۰۳
https://tidycontent.farhangan.ir
تألیف را نباید دست کم گرفت. تألیف از کسی پذیرفته است که در زمینهء مرتبط با موضوع متخصص باشد. از متخصص اما نباید انتظار داشت متنی مناسب برای نامتخصص بنویسد. اما نامتخصصان، بهدلیلهایی گوناگون، علاقمندند یا لازم است در بارهء هر موضوع تخصصی کم یا زیاد بدانند. چگونه این نیاز جامعه برطرف شود؟
در صنعت نشر این وظیفه به عهدهء ویراستار برساخت (developmental editor) است؛ او به هر روش میکوشد در چارچوب سیاست بنگاه انتشاراتی این نیاز را برطرف کند. چند گام کلیدی در انجام این وظیفه:
• طرح موضوع با نویسندهء بالقوه یا بررسی پیشنویس کتابی که برای او ارسال شده.
• با فرض مشخص بودن مخاطب در سیاستهای بنگاه، الزامهای چنین کتابی با نویسنده بالقوه، یا نویسندهء کتاب ارسالی، مطرح میشود. ویراستار برساخت در گفتگو با چنین نویسندهای بایدها و نبایدهای مُسوّده و منطق نوشتن را با جزییات مطرح میکند.
• ویراستار برساخت در طول تهیه یا باز نویسی کتاب تألیفی میکوشد متن را برای مخاطب مناسب بسازد.
پس از آن است که این متن در اختیار بنگاه انتشاراتی قرار میگیرد تا در فرایند ویرایش قرار بگیرد: ویرایش علمی یا فنی در صورت نیاز، ویرایش واژگان، ویرایش شیوه، ویرایش جمله، مخاطب اول، و نمایهساز. سپس، متن ویراسته آمادهء صفحهآرایی است برای قرارگرفتن در مراحل چاپ، چه کاغذی باشد چه دیجیتال و برخط.
پاکیزگی- ۳۶
ویرایش متن تألیفی
✍️ رضا منصوری
جمعه ۷ دی ۱۴۰۳
https://tidycontent.farhangan.ir
تألیف را نباید دست کم گرفت. تألیف از کسی پذیرفته است که در زمینهء مرتبط با موضوع متخصص باشد. از متخصص اما نباید انتظار داشت متنی مناسب برای نامتخصص بنویسد. اما نامتخصصان، بهدلیلهایی گوناگون، علاقمندند یا لازم است در بارهء هر موضوع تخصصی کم یا زیاد بدانند. چگونه این نیاز جامعه برطرف شود؟
در صنعت نشر این وظیفه به عهدهء ویراستار برساخت (developmental editor) است؛ او به هر روش میکوشد در چارچوب سیاست بنگاه انتشاراتی این نیاز را برطرف کند. چند گام کلیدی در انجام این وظیفه:
• طرح موضوع با نویسندهء بالقوه یا بررسی پیشنویس کتابی که برای او ارسال شده.
• با فرض مشخص بودن مخاطب در سیاستهای بنگاه، الزامهای چنین کتابی با نویسنده بالقوه، یا نویسندهء کتاب ارسالی، مطرح میشود. ویراستار برساخت در گفتگو با چنین نویسندهای بایدها و نبایدهای مُسوّده و منطق نوشتن را با جزییات مطرح میکند.
• ویراستار برساخت در طول تهیه یا باز نویسی کتاب تألیفی میکوشد متن را برای مخاطب مناسب بسازد.
پس از آن است که این متن در اختیار بنگاه انتشاراتی قرار میگیرد تا در فرایند ویرایش قرار بگیرد: ویرایش علمی یا فنی در صورت نیاز، ویرایش واژگان، ویرایش شیوه، ویرایش جمله، مخاطب اول، و نمایهساز. سپس، متن ویراسته آمادهء صفحهآرایی است برای قرارگرفتن در مراحل چاپ، چه کاغذی باشد چه دیجیتال و برخط.
06.12.202410:42
اکبر اعتماد و نقش او در تحولات علم و آموزش عالی در نیمه دوم دههء ۴۰ و نیمه اول دههء پنجاه
✍️ رضا منصوری
جمعه ۱۶ آذر ۱۴۰۳
rmansouri.ir
به تفصیل در کتابها و نوشتههایم به موضوع تفکیک علم- بخوانید نهاد علم- از آموزش عالی پرداختهام. کتاب اکبر اعتماد و مصاحبه شفاهی با او- که امیدوارم آن هم بزودی منتشر شود- نکتههایی بسیار شفاف مرتبط با این برداشت من از تاریخ روشن میکند.
https://telegra.ph/اکبر-اعتماد-و-نقش-او-در-تحولات-علم-و-آموزش-عالی-در-نیمه-دوم-دههء-۴۰-و-نیمه-اول-دههء-پنجاه-۱-12-06
✍️ رضا منصوری
جمعه ۱۶ آذر ۱۴۰۳
rmansouri.ir
به تفصیل در کتابها و نوشتههایم به موضوع تفکیک علم- بخوانید نهاد علم- از آموزش عالی پرداختهام. کتاب اکبر اعتماد و مصاحبه شفاهی با او- که امیدوارم آن هم بزودی منتشر شود- نکتههایی بسیار شفاف مرتبط با این برداشت من از تاریخ روشن میکند.
https://telegra.ph/اکبر-اعتماد-و-نقش-او-در-تحولات-علم-و-آموزش-عالی-در-نیمه-دوم-دههء-۴۰-و-نیمه-اول-دههء-پنجاه-۱-12-06
07.03.202509:15
ثقة، وثوقانه، و فساد سامانهای در نظام فقهی
✍️ رضا منصوری
جمعه ۱۷ اسفند ۱۴۰۳
rmansouri.ir
قاعدهء ثقة در فقه شیعه به تنهایی شاهدی است بر این که فساد، گرچه امری است نامنظور (unintended)، ولی پدیدهای است بیوسیده (anticipated). و مثالی است نوعی از تفاوت میان این دو مفهوم که برای مرتون هنوز نامشخص بود.
این فسادِ ناشی از قاعدهء فقهی «ثقة» را سالها پیش «وثوقانه» نامیدم که با رانت تفاوت دارد. این فسادِ مرتبط با نظام/سامانهء فکری را باید از نوع سامانهای (سیستمی) دانست که با فساد سامانهمند (سیستماتیک) متفاوت است. نمود فساد سامانهای در «بیت حوزویون» دیده شده: فساد ناشی از نظامی فقهی.
رانت اما پدیدهای انسانی و مرتبط با فطرت است که نظامهای مدرن دولتی آن را میشناسند- مانند هر خلافی دیگر- و میکوشند با وضع قوانین مناسب آن را به حداقل برسانند. این تفاوت عمدهء وثوقانه است با رانت. در ایران وثوقانه بسیار رایجتر از رانت است. تفکیک این دو از هم در درک فساد اقتصادی در ایران مهم است.
تفکیک اخلاق (فردی) از امری اجتماعی ناشی از پدیدهای است در سامانههای گوریده (مانند سامانههای اجتماعی و اجتماعیاتی/societal)؛ این تفکیک در تفکر قدسی، از جمله فقه شیعه، ناشناخته است. یعنی از برهمکنش فردِ نافاسد، اما متمایل به وثوق، در جامعهای با برهمکنش از نوع رَمِگی- و نه مدرسِگی- فساد برمیخیزد. این قانون طبیعی را فقه ما نمیدرکد.
نک فصل سامانهها در کتابم مبانی علم و طراحی مفهومی دانشگاه.
✍️ رضا منصوری
جمعه ۱۷ اسفند ۱۴۰۳
rmansouri.ir
قاعدهء ثقة در فقه شیعه به تنهایی شاهدی است بر این که فساد، گرچه امری است نامنظور (unintended)، ولی پدیدهای است بیوسیده (anticipated). و مثالی است نوعی از تفاوت میان این دو مفهوم که برای مرتون هنوز نامشخص بود.
این فسادِ ناشی از قاعدهء فقهی «ثقة» را سالها پیش «وثوقانه» نامیدم که با رانت تفاوت دارد. این فسادِ مرتبط با نظام/سامانهء فکری را باید از نوع سامانهای (سیستمی) دانست که با فساد سامانهمند (سیستماتیک) متفاوت است. نمود فساد سامانهای در «بیت حوزویون» دیده شده: فساد ناشی از نظامی فقهی.
رانت اما پدیدهای انسانی و مرتبط با فطرت است که نظامهای مدرن دولتی آن را میشناسند- مانند هر خلافی دیگر- و میکوشند با وضع قوانین مناسب آن را به حداقل برسانند. این تفاوت عمدهء وثوقانه است با رانت. در ایران وثوقانه بسیار رایجتر از رانت است. تفکیک این دو از هم در درک فساد اقتصادی در ایران مهم است.
تفکیک اخلاق (فردی) از امری اجتماعی ناشی از پدیدهای است در سامانههای گوریده (مانند سامانههای اجتماعی و اجتماعیاتی/societal)؛ این تفکیک در تفکر قدسی، از جمله فقه شیعه، ناشناخته است. یعنی از برهمکنش فردِ نافاسد، اما متمایل به وثوق، در جامعهای با برهمکنش از نوع رَمِگی- و نه مدرسِگی- فساد برمیخیزد. این قانون طبیعی را فقه ما نمیدرکد.
نک فصل سامانهها در کتابم مبانی علم و طراحی مفهومی دانشگاه.
19.01.202504:50
رسول جعفریان و مفهوم علم در دورهء اسلامی
به مناسبت رونمایی از کتاب
آفاق دانایی در سپهر تمدن اسلامی،
گفتگوی رسول جعفریان با حامد زارع، انتشارات روزنه. تهران- ۱۴۰۳
✍️ رضا منصوری
جمعه ۲۱ دی ۱۴۰۳
rmansouri.ir
رسول جعفریان، تربیتیافتهء حوزه، استاد تاریخ دانشگاه تهران، تنها کسی است که میشناسم در باب مفهوم علم در دورهء اسلامی پژوهیده است؛ بیشتر در دورهء طلایی اسلام و قدری هم در دورهء صفویه. گفتارهای او در باب نقش غالب خرافات در دوران اسلامی- که در این کتاب از ترکیب «شبه علم» برای آن یاد میکند- واکنشهای شدید بههمراه داشته، که در این دوران غلبهء اسلام سیاسی طبیعی است. من این گفتارها را ناشی از اشراف او به متون تاریخی میدانم که بهقطع ارزش توجه دارد. پژوهشهای او از جنس پژوهشهای موردی مرسوم در تاریخ علم نیست که نشود آن را از جنس تاریخ اندیشه دانست؛ مطالعات او معمولا موردی است و همین کار او را برجسته و یگانه کرده.
https://telegra.ph/رسول-جعفریان-و-مفهوم-علم-در-دورهء-اسلامی-01-10
به مناسبت رونمایی از کتاب
آفاق دانایی در سپهر تمدن اسلامی،
گفتگوی رسول جعفریان با حامد زارع، انتشارات روزنه. تهران- ۱۴۰۳
✍️ رضا منصوری
جمعه ۲۱ دی ۱۴۰۳
rmansouri.ir
رسول جعفریان، تربیتیافتهء حوزه، استاد تاریخ دانشگاه تهران، تنها کسی است که میشناسم در باب مفهوم علم در دورهء اسلامی پژوهیده است؛ بیشتر در دورهء طلایی اسلام و قدری هم در دورهء صفویه. گفتارهای او در باب نقش غالب خرافات در دوران اسلامی- که در این کتاب از ترکیب «شبه علم» برای آن یاد میکند- واکنشهای شدید بههمراه داشته، که در این دوران غلبهء اسلام سیاسی طبیعی است. من این گفتارها را ناشی از اشراف او به متون تاریخی میدانم که بهقطع ارزش توجه دارد. پژوهشهای او از جنس پژوهشهای موردی مرسوم در تاریخ علم نیست که نشود آن را از جنس تاریخ اندیشه دانست؛ مطالعات او معمولا موردی است و همین کار او را برجسته و یگانه کرده.
https://telegra.ph/رسول-جعفریان-و-مفهوم-علم-در-دورهء-اسلامی-01-10
20.12.202408:49
پول (یووال نوح هراری، نشر نون. تهران. ۱۳۹۸. متن: ۱۵۰ ص.)
✍️ رضا منصوری
جمعه ۳۰ آذر ۱۴۰۳
rmansouri.ir
کتاب این هفته بهدستم رسید. با اشتیاق خواندم. گرچه ترجمه ناویراسته است و گاهی خواندنش دردناک. طبق معمول، ناشر لابد با نیت خیر، حوصلهٔ تهیهء متنی پاکیزه را نداشته. چون معمول این روزها است از این میگذرم.
اما کتاب:
• تنها ۳۰ ص مرتبط است با موضوع پول؛ یعنی ۲۰ درصد از متن. ۵۰ صفحه در باب سرمایهگرایی (سرمایهداری در متن) و لیبرالگرایی است، یعنی ۳۰ درصد از کل. بقیه ۵۰ درصد مرتبط است با تحولات هومص و نقش آن در آیندهء بشر.
• در بخش پول اطلاعات مناسبی آورده شده. به این اطلاعات با شک نگاه میکنم. چون میبینم از همه تمدنها و اقوام کهن صحبت شده مگر ایرانیان. پس شک به اعتبار بقیه مطالب بیجا نیست. بخش سرمایهگرایی و لیبرالگرایی بسیار گذرا است و از جزییات تحول این دو مفهوم، بهخصوص از تحولات فکری در ایالات متحده پس از جنگ جهانی دوم، خبری نیست.
• اما بخش اصلی- ۵۰ درصد متن کتاب- با عنوان «گسست بزرگ» ربط نخنمایی به موضوع پول دارد. از تخصص نویسنده هم خارج است و بسیار عوامگرا با تخیلات ژول ورنی نوشته شده. پس، برای خوانندهء علاقهمند به تخیل جالب است. اما برای خوانندهء علاقهمند به تحلیل رخدادهای مرتبط با هومص و آیندهء بشر حرف دندانگیری ندارد.
چند پرسش مرتبط با «گسست بزرگ» ناشی از تحولات فناوری و احتمال فناوریهای براینده (emerging):
• هومص هوشمند هنوز آگاهی [مترجم از کلمه هوشیاری استفاده کرده که گمراه کننده است] ندارد. نویسنده آگاهی را به رشد هوشمندی پیوسته میداند که قطعی نیست. درست که هوشمندی درجاتی دارد پیوسته به هم اما هنوز مفهومی فردی است و مستقل از اجتماع. دلیلی نداریم که آگاهی پیوسته به هوشمندی باشد- بهویژه خصلتی وابسته به فرد و منفک از اجتماع انسانی. آگاهی فرد جز در «فرد وابسته به اجتماع» دیده نشده. از این رو لابد خصلتی است برایشی.
• موجودیت انسان هوشمند وابسته به انرژی و آفتاب (تابش خورشید) است که اجازه رشد نظم (کاهش انتروپی) به فعالیت فرد و اجتماع انسانی میدهد. جزییات را از فرگشتها و جهشهای زیستی میشناسیم. وجود منبع انرژی در تحول و فرگشت فکری (مِمِتیکی) در این موجود کربنپایه معمولا بدیهی انگاشته میشود. اما بسیار اساسی است و فرض اصلی در موجودیت انسان هوشمند و برایش آگاهی بوده. در پرداختن به هومص- موجود سیلیکونپایه- نمیشود این بداهت را فراموش کرد.
• هومص چه وقت به این بداهت- چشمه انرژی و چاه انتروپی آگاه خواهد شد. هومص منفرد چرا از انسان منفرد ممتاز باشد؟ چرا انتظار داریم هومص منفرد صاحب آگاهی بشود؟ هنوز بسیار فاصله داریم تا اینکه هومصها توان برهمکنش و تصمیمگیری مشترک داشته باشند. وجود تعداد زیاد هومص، و تعبیه کردن توانایی مبادلهء اطلاعات، به معنی برهمکنش نیست. کورتانا (هومص مایکروسافت) را میشود تکثیر کرد اما این تکثیر «اجتماع» نمیآفریند؛ پس به سامانهای پیچیده منجر نمیشود. در سامانهای هم که پیچیده نباشد- مانند کورتاناها- پدیدهای «برنمیآید». یعنی هوشمندی یکایک هومصها منجر به آگاهی نخواهد شد. کورتاناها هنوز در حد «خودکاران یاختهای» (cellular automata) هم نیستند [نک کتابم ایران من۶، مبانی تفکر و طراحی مفهومی دانشگاه، فصل ۳.]، سامانهء دشوار (complicated) هم نیستند، چه رسد به اینکه شباهتی با سامانههای پیچیده داشته باشند؛ گوریده (wicked) که فعلا در وَهم هم نمیگنجد.
به هیچ یک از این نکتهها در این کتاب حتی اشاره نشده. پس خواننده مواظب باشد این نوشته را یک کتاب تحلیلی نداند و با آن همچون نوشتهای تخیلی بنگرد که بیشتر جذب بازار برایاش مهم بوده.
✍️ رضا منصوری
جمعه ۳۰ آذر ۱۴۰۳
rmansouri.ir
کتاب این هفته بهدستم رسید. با اشتیاق خواندم. گرچه ترجمه ناویراسته است و گاهی خواندنش دردناک. طبق معمول، ناشر لابد با نیت خیر، حوصلهٔ تهیهء متنی پاکیزه را نداشته. چون معمول این روزها است از این میگذرم.
اما کتاب:
• تنها ۳۰ ص مرتبط است با موضوع پول؛ یعنی ۲۰ درصد از متن. ۵۰ صفحه در باب سرمایهگرایی (سرمایهداری در متن) و لیبرالگرایی است، یعنی ۳۰ درصد از کل. بقیه ۵۰ درصد مرتبط است با تحولات هومص و نقش آن در آیندهء بشر.
• در بخش پول اطلاعات مناسبی آورده شده. به این اطلاعات با شک نگاه میکنم. چون میبینم از همه تمدنها و اقوام کهن صحبت شده مگر ایرانیان. پس شک به اعتبار بقیه مطالب بیجا نیست. بخش سرمایهگرایی و لیبرالگرایی بسیار گذرا است و از جزییات تحول این دو مفهوم، بهخصوص از تحولات فکری در ایالات متحده پس از جنگ جهانی دوم، خبری نیست.
• اما بخش اصلی- ۵۰ درصد متن کتاب- با عنوان «گسست بزرگ» ربط نخنمایی به موضوع پول دارد. از تخصص نویسنده هم خارج است و بسیار عوامگرا با تخیلات ژول ورنی نوشته شده. پس، برای خوانندهء علاقهمند به تخیل جالب است. اما برای خوانندهء علاقهمند به تحلیل رخدادهای مرتبط با هومص و آیندهء بشر حرف دندانگیری ندارد.
چند پرسش مرتبط با «گسست بزرگ» ناشی از تحولات فناوری و احتمال فناوریهای براینده (emerging):
• هومص هوشمند هنوز آگاهی [مترجم از کلمه هوشیاری استفاده کرده که گمراه کننده است] ندارد. نویسنده آگاهی را به رشد هوشمندی پیوسته میداند که قطعی نیست. درست که هوشمندی درجاتی دارد پیوسته به هم اما هنوز مفهومی فردی است و مستقل از اجتماع. دلیلی نداریم که آگاهی پیوسته به هوشمندی باشد- بهویژه خصلتی وابسته به فرد و منفک از اجتماع انسانی. آگاهی فرد جز در «فرد وابسته به اجتماع» دیده نشده. از این رو لابد خصلتی است برایشی.
• موجودیت انسان هوشمند وابسته به انرژی و آفتاب (تابش خورشید) است که اجازه رشد نظم (کاهش انتروپی) به فعالیت فرد و اجتماع انسانی میدهد. جزییات را از فرگشتها و جهشهای زیستی میشناسیم. وجود منبع انرژی در تحول و فرگشت فکری (مِمِتیکی) در این موجود کربنپایه معمولا بدیهی انگاشته میشود. اما بسیار اساسی است و فرض اصلی در موجودیت انسان هوشمند و برایش آگاهی بوده. در پرداختن به هومص- موجود سیلیکونپایه- نمیشود این بداهت را فراموش کرد.
• هومص چه وقت به این بداهت- چشمه انرژی و چاه انتروپی آگاه خواهد شد. هومص منفرد چرا از انسان منفرد ممتاز باشد؟ چرا انتظار داریم هومص منفرد صاحب آگاهی بشود؟ هنوز بسیار فاصله داریم تا اینکه هومصها توان برهمکنش و تصمیمگیری مشترک داشته باشند. وجود تعداد زیاد هومص، و تعبیه کردن توانایی مبادلهء اطلاعات، به معنی برهمکنش نیست. کورتانا (هومص مایکروسافت) را میشود تکثیر کرد اما این تکثیر «اجتماع» نمیآفریند؛ پس به سامانهای پیچیده منجر نمیشود. در سامانهای هم که پیچیده نباشد- مانند کورتاناها- پدیدهای «برنمیآید». یعنی هوشمندی یکایک هومصها منجر به آگاهی نخواهد شد. کورتاناها هنوز در حد «خودکاران یاختهای» (cellular automata) هم نیستند [نک کتابم ایران من۶، مبانی تفکر و طراحی مفهومی دانشگاه، فصل ۳.]، سامانهء دشوار (complicated) هم نیستند، چه رسد به اینکه شباهتی با سامانههای پیچیده داشته باشند؛ گوریده (wicked) که فعلا در وَهم هم نمیگنجد.
به هیچ یک از این نکتهها در این کتاب حتی اشاره نشده. پس خواننده مواظب باشد این نوشته را یک کتاب تحلیلی نداند و با آن همچون نوشتهای تخیلی بنگرد که بیشتر جذب بازار برایاش مهم بوده.
29.11.202408:52
ایران را دریابیم
✍️ رضا منصوری
جمعه ۹ آذر ۱۴۰۳
rmansouri.ir
تجربهء تاریخی ایران، و نیز تجربهء چهاردهه جمهوری اسلامی در ایران، نشان میدهد که برای حفظ کشور، و ایران فرهنگی، نمیشود سیاستکلی کشور را با تکیه بر مناسک به رفتارهایی کلیشهای فروکاهید. ایران برای ماندگاریاش احتیاج دارد به راهی برای امکان شکوفایی مردماش در گرو امنیت ملی در شرایط پر التهاب ژئوپلیتیک در منطقه و در جهان. این امکان فراهم نمیشود مگر در آرامش برای زندگی. این آرامش هم در گرو ثروت و قدرت کشور است. تحولات جوامع انسانی در یکصد سال اخیر بهوضوح نشان میدهد این دو مهم محقق نمیشود مگر بر پایهء توجه به علم. شعار ما در ایران باشد بشود «اول علم»؛ یعنی روش تفکر تحلیلی مدرن. پس از آن است که سیاست مطلق ما، باز هم بر مبنای تجربهء تاریخی ایران و نیز تحولات جهانی، باید تأکید بر صلح و مهر باشد، که ویژگی ایرانی است و وجه تمایز آن با بقیهء جهان: مهر به طبیعت جاندار و بیجان، چه انسان و چه طبیعت. از این سیاست است که به علم، و کاربردهایش در فناوری و در قدرت و در اقتصاد، جهت داده میشود. پس توصیه کنیم:
• حکمرانان از فروکاستن همه چیز به مناسک دست بردارند
• علم و توجه مطلق به آن سرلوحهء سیاستهای گشوری باشد
• «اول علم» باید شعار رفتارهای سیاسی بشود. به اصطلاح امروزی، هیچ برنامهای بدون پیوست «علم» شروع نشود
• در سیاست هم توجه به انسان ایرانی و شکوفاییاش محور باشد
• مهر و صلح مطلق در رفتار باانسان و طبیعت همواره درنظر گرفتهشود
• قدرت و ثروت باید قیدِ مهر و صلح داشته باشد
سیاست صلحدوستی وجه تمایز ما ایرانیان است. قدرش بدانیم.
✍️ رضا منصوری
جمعه ۹ آذر ۱۴۰۳
rmansouri.ir
تجربهء تاریخی ایران، و نیز تجربهء چهاردهه جمهوری اسلامی در ایران، نشان میدهد که برای حفظ کشور، و ایران فرهنگی، نمیشود سیاستکلی کشور را با تکیه بر مناسک به رفتارهایی کلیشهای فروکاهید. ایران برای ماندگاریاش احتیاج دارد به راهی برای امکان شکوفایی مردماش در گرو امنیت ملی در شرایط پر التهاب ژئوپلیتیک در منطقه و در جهان. این امکان فراهم نمیشود مگر در آرامش برای زندگی. این آرامش هم در گرو ثروت و قدرت کشور است. تحولات جوامع انسانی در یکصد سال اخیر بهوضوح نشان میدهد این دو مهم محقق نمیشود مگر بر پایهء توجه به علم. شعار ما در ایران باشد بشود «اول علم»؛ یعنی روش تفکر تحلیلی مدرن. پس از آن است که سیاست مطلق ما، باز هم بر مبنای تجربهء تاریخی ایران و نیز تحولات جهانی، باید تأکید بر صلح و مهر باشد، که ویژگی ایرانی است و وجه تمایز آن با بقیهء جهان: مهر به طبیعت جاندار و بیجان، چه انسان و چه طبیعت. از این سیاست است که به علم، و کاربردهایش در فناوری و در قدرت و در اقتصاد، جهت داده میشود. پس توصیه کنیم:
• حکمرانان از فروکاستن همه چیز به مناسک دست بردارند
• علم و توجه مطلق به آن سرلوحهء سیاستهای گشوری باشد
• «اول علم» باید شعار رفتارهای سیاسی بشود. به اصطلاح امروزی، هیچ برنامهای بدون پیوست «علم» شروع نشود
• در سیاست هم توجه به انسان ایرانی و شکوفاییاش محور باشد
• مهر و صلح مطلق در رفتار باانسان و طبیعت همواره درنظر گرفتهشود
• قدرت و ثروت باید قیدِ مهر و صلح داشته باشد
سیاست صلحدوستی وجه تمایز ما ایرانیان است. قدرش بدانیم.
14.02.202509:12
موتور توسعه علمی و نهادهای دفاعی
✍️ رضا منصوری
جمعه ۲۶ بهمن ۱۴۰۳
rmansouri.ir
مفهوم تغییر و ترادیسی (transformation) در جامعهشناسی روز اهمیت بسیار پیدا کرده، چه در سطح فرد، چه بنگاه، و چه کشور و جهان. اثرگذاری تغییر بر نهادهای مدرن اجتماعی شدید و فراگیر است. هیچ تغییری بیعلت و خودبهخودی نیست؛ چه علت صریح و برنامهریزی شده باشد چه ضمنی. جامعهء نوین بیش از هر چیز برای تغییر برنامهریزی میکند، و از هر تغییر ضمنی- مرتبط با اجتماع یا طبیعت- با برنامهریزی فرصت میآفریند. در این میان، نهاد علم و تأثیرش بر فناوری استثنا نیست. نهاد علم موتور اقتصاد و جهش صنعتی روبهروی ما در جهان است.
https://telegra.ph/موتور-توسعه-علمی-و-نهادهای-دفاعی-02-14
✍️ رضا منصوری
جمعه ۲۶ بهمن ۱۴۰۳
rmansouri.ir
مفهوم تغییر و ترادیسی (transformation) در جامعهشناسی روز اهمیت بسیار پیدا کرده، چه در سطح فرد، چه بنگاه، و چه کشور و جهان. اثرگذاری تغییر بر نهادهای مدرن اجتماعی شدید و فراگیر است. هیچ تغییری بیعلت و خودبهخودی نیست؛ چه علت صریح و برنامهریزی شده باشد چه ضمنی. جامعهء نوین بیش از هر چیز برای تغییر برنامهریزی میکند، و از هر تغییر ضمنی- مرتبط با اجتماع یا طبیعت- با برنامهریزی فرصت میآفریند. در این میان، نهاد علم و تأثیرش بر فناوری استثنا نیست. نهاد علم موتور اقتصاد و جهش صنعتی روبهروی ما در جهان است.
https://telegra.ph/موتور-توسعه-علمی-و-نهادهای-دفاعی-02-14
17.01.202509:26
پروژه بیرونی- فرهنگان
پاکیزگی- ۳۷
اصل کمترین کنش در صنعت نشر
✍️ رضا منصوری
جمعه ۲۸ دی ۱۴۰۳
https://tidycontent.farhangan.ir/Post/20070/اصل-کمترین-کنش-در-صنعت-نشر
اصل بنیادی در تهیهء محتوای نوشتاری آن است که مخاطبِ کمترین زحمت را برای درک اطلاعات منتقل شده بکشد. این را اصل کمترین کنش در تولید محتوا مینامیم! این کنش معطوف به مخاطب است نه تهیهکنندهء محتوا. تهیهکننده- چه فرد چه جمع و چه شخصیت حقوقی- باید بیشترین زحمت را بکشد تا مخاطب کمترین کنش را برای درک آن لازم داشته باشد. توجه داشته باشید برای تهیهء کتاب یک یا چند نفر زحمت میکشند اما تعداد مخاطبان هزارها و گاهی صدها هزار نفر است. این یعنی صنعتی شدن تولید محتوا. انسان خردمند فراگرفتهْ رشد و توسعه هنگامی محقق میشود که زحمت از دوش صدها هزار انسان برداشته شود و بر دوش تعدادی اندک گذاشته شود تا انرژی جامعه برای تأمین نیازِ فرایندِ توسعه آزاد شود. هدف ما در پروژهء بیرونی توجه به این اصل و کوشش در جهت صنعتی کردن تولید محتوا و ظرفیتسازی برای آن است!
پاکیزگی- ۳۷
اصل کمترین کنش در صنعت نشر
✍️ رضا منصوری
جمعه ۲۸ دی ۱۴۰۳
https://tidycontent.farhangan.ir/Post/20070/اصل-کمترین-کنش-در-صنعت-نشر
اصل بنیادی در تهیهء محتوای نوشتاری آن است که مخاطبِ کمترین زحمت را برای درک اطلاعات منتقل شده بکشد. این را اصل کمترین کنش در تولید محتوا مینامیم! این کنش معطوف به مخاطب است نه تهیهکنندهء محتوا. تهیهکننده- چه فرد چه جمع و چه شخصیت حقوقی- باید بیشترین زحمت را بکشد تا مخاطب کمترین کنش را برای درک آن لازم داشته باشد. توجه داشته باشید برای تهیهء کتاب یک یا چند نفر زحمت میکشند اما تعداد مخاطبان هزارها و گاهی صدها هزار نفر است. این یعنی صنعتی شدن تولید محتوا. انسان خردمند فراگرفتهْ رشد و توسعه هنگامی محقق میشود که زحمت از دوش صدها هزار انسان برداشته شود و بر دوش تعدادی اندک گذاشته شود تا انرژی جامعه برای تأمین نیازِ فرایندِ توسعه آزاد شود. هدف ما در پروژهء بیرونی توجه به این اصل و کوشش در جهت صنعتی کردن تولید محتوا و ظرفیتسازی برای آن است!


18.12.202416:15
ویژهبرنامهٔ دانشکده فیزیک به مناسبت هفتهٔ پژوهش
کشف قانون جدید در فیزیک
با شرکت: ابراهیم آزادگان، حسامالدین ارفعی، شاهین روحانی و رضا منصوری
گفتگو پیرامون مقالهٔ
On the roles of function and selection in evolving systems
https://www.pnas.org/doi/10.1073/pnas.2310223120
تاریخ: ۲ دیماه ۱۴۰۳
ساعت: ۱۳:۳۰ تا ۱۵
مکان: تالار جناب، طبقهٔ منفی یک، دانشکدهٔ فیزیک
کشف قانون جدید در فیزیک
با شرکت: ابراهیم آزادگان، حسامالدین ارفعی، شاهین روحانی و رضا منصوری
گفتگو پیرامون مقالهٔ
On the roles of function and selection in evolving systems
https://www.pnas.org/doi/10.1073/pnas.2310223120
تاریخ: ۲ دیماه ۱۴۰۳
ساعت: ۱۳:۳۰ تا ۱۵
مکان: تالار جناب، طبقهٔ منفی یک، دانشکدهٔ فیزیک
Көрсөтүлдү 1 - 15 ичинде 15
Көбүрөөк функцияларды ачуу үчүн кириңиз.