Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
- یک‌عدد‌حقوق‌خوان - avatar

- یک‌عدد‌حقوق‌خوان -

دانشجوی حقوق
عضو شورای عالی تنهایی
انسانی ساده و امیدوار به آینده :)
TGlist рейтинг
0
0
ТипАчык
Текшерүү
Текшерилбеген
Ишенимдүүлүк
Ишенимсиз
Орду
ТилиБашка
Канал түзүлгөн датаJul 09, 2024
TGlistке кошулган дата
Dec 08, 2024

Рекорддор

09.04.202508:07
744Катталгандар
17.11.202423:59
0Цитация индекси
06.04.202523:59
3331 посттун көрүүлөрү
22.04.202508:17
01 жарнама посттун көрүүлөрү
29.03.202523:59
33.33%ER
11.02.202523:59
49.42%ERR

- یک‌عدد‌حقوق‌خوان - популярдуу жазуулары

28.03.202519:21
3:32
03.04.202509:59
به این فکر کردم که کوله پشتیِ پر از کتاب را با خود به روستای پدری آوردم تا در سکوت مطالعه کنم اما همه‌ی کتاب‌ها باز نشده در کوله باقی ماند. کوله‌ای پر از کتاب‌ها و جزوه‌های خوانده نشده. ناراحت از اینکه این چند روز خوشحالی خودم را در اولویت قرار دادم و مطالعه‌ای نداشتم و فرض کردم دانش آموزی هستم که معلمش پیک نوروزی نداده است. اما ناگهان با خود گفتم چه اشکالی دارد؟ من هم انسان هستم، حق دارم گاهی از مسیر برنامه‌ریزی خارج شوم و فقط به خودم فکر کنم. حق دارم برخی روزها فقط انسان باشم نه هیچ موجود دیگری. به دنیا برنمی‌خورد اگر من چند روزی وقت نداشته باشم به کارهایم رسیدگی کنم و فقط درحال خوشگذرانی باشم. شاید این یک حقیقت باشد که گاهی باید از نظم و برنامه‌ریزی فاصله گرفت و خارج از برنامه عمل کرد. بیخیال بیا از بهار و نو بودنش استفاده کنیم.

یادداشت‌های روزانه‌ی من
07.04.202516:11
01.04.202509:21
او به من گفت که هر وقت دو دل شدم،
کاری را انجام بدهم که ممکن است در هشتاد سالگی آرزو کنم که کاش انجام داده بودم.

لوسی مود مونتگمری
06.04.202515:30
این داستان: دلتنگی

دلتنگ هستم. دلتنگ حیاط مدرسه. دلتنگ دوستانی که حالا هرکدام دغدغه‌‌ی آینده را دارند. دلتنگ آن روزهایی که لا‌به‌لای‌ اضطراب‌های کنکور محو شد و ما هرگز فکرش را نمی‌کردیم روزی دلمان بخواهد به عقب برگردیم. دلتنگ لحظاتی که در آزمون ریاضی اجازه داشتیم عدد پی را سه در نظر بگیریم. نقشه‌ها و تبانی‌ها برای نرفتن به مدرسه. خنده‌ها و شوخی‌هایی که از یک جنس بود. روزهای سخت نوجوانی، همان روزهایی که اگر یکی از ما زندگی سختی داشت هرگز او را رها نمی‌کردیم. غیر از این نیست که کافه‌ها و رستوران‌های زیادی را سر زدیم اما هیچکدام به شیر کاکائو و پچ‌پچِ خیابان نزدیک مدرسه نرسید. این روزها هم خوب است در آن شکی نیست، فقط گاهی دلم تنگ می‌شود برای یک دانش آموز ساده بودن. برای سال‌های ۱۶ تا ۱۸ سالگی. برای جمع شدن در آن کلاس بیست و سه نفره، برای دوستانم، برای حرف‌هایمان در آلاچیقِ کوچک ته حیاط.
06.04.202508:16
زنی که کتاب می‌خواند به آسانی عاشق نمی‌شود،
او تنها به دنبال همتای معنوی‌ای است که با جزئیات کوچکش تشابه داشته باشد.
«داستایوفسکی»
03.04.202515:58
1:12
Көбүрөөк функцияларды ачуу үчүн кириңиз.