

01.05.202518:55
اون روز تو نیاز به باز کردن پنجرهها نداری چون پنجرهی خونهی پر از روح و قشنگت یه پنجرهی شفاف داره و همهی چیزهای شگفت انگیز دنیا از پشتش معلومن. درست مثل قلب صاف و مهربونت. دیگه انقدر مثل حالا نمیدوئی. به جاش کنار دریا قدم میزنی و روی موهات بابونه میذاری.
-برای ساقی جانم.
-برای ساقی جانم.
07.04.202514:51
«به یاد دارم آن شبی که با تو اشنا شدم
نشستم و کنار دل ز غصهها رها شدم»
نشستم و کنار دل ز غصهها رها شدم»
مولانا
07.04.202521:25
«اگر مرگ نبود فریادهای نا امیدی به آسمان بلند می شد، به طبیعت نفرین می فرستاد.»
صادق هدایت
06.04.202511:40
«خوابم بشد از دیده در این فکر جگرسوز
کآغوشِ که شد منزل آسایش و خوابت؟»
کآغوشِ که شد منزل آسایش و خوابت؟»
حافظ


07.04.202514:53
07.04.202514:52
«خوارم کنی و عزتم این بس که بگویی
کای بر درم افتاده، تویی خوار کسی تو»
کای بر درم افتاده، تویی خوار کسی تو»
امیرخسرو دهلوی
Көрсөтүлдү 1 - 6 ичинде 6
Көбүрөөк функцияларды ачуу үчүн кириңиз.