Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
کانال مباحث تخصصی حسابداری و حسابرسی avatar

کانال مباحث تخصصی حسابداری و حسابرسی

سلام
در این کانال فایل های تولیدی منتشر می شود و سایر فایل ها صرفابا ذکر منبع بازنشرمیگردد
باز نشر فایلهای تولیدی این کانال در صورت حذف منبع صحیح نیست
التماس دعا
سید محمد باقرآبادی
ارتباط با ادمین جهت تبادل: @smb99
TGlist рейтинг
0
0
ТипАчык
Текшерүү
Текшерилбеген
Ишенимдүүлүк
Ишенимсиз
Орду
ТилиБашка
Канал түзүлгөн датаГруд 03, 2015
TGlistке кошулган дата
Бер 07, 2025
Тиркелген топ

Рекорддор

04.05.202523:59
11.1KКатталгандар
07.03.202523:59
0Цитация индекси
08.03.202523:59
3.9K1 посттун көрүүлөрү
16.05.202508:18
01 жарнама посттун көрүүлөрү
05.05.202500:03
20.68%ER
17.02.202517:20
35.22%ERR
Катталуучулар
Citation индекси
Бир посттун көрүүсү
Жарнамалык посттун көрүүсү
ER
ERR
КВІТ '25ТРАВ '25

کانال مباحث تخصصی حسابداری و حسابرسی популярдуу жазуулары

02.05.202515:25
دل‌نوشته‌ای برای روز معلم


دوربین روی یه میز چوبی که انگار از صحنه یه فیلم نوآر اومده زوم می‌کنه، مثل یه شات بلند تارانتینویی...
کاغذهای پرینت‌شده صورت‌های مالیِ پخش و پلا، استانداردهای حسابداری با گوشه‌های تا‌شده، یه فنجون قهوه نیمه‌خالی که بوی تلخش تو هوا موج می‌زنه، یه بطری عطر مفیستو ژرزف، یه پیپ تازه خاموش‌شده با بوی تنباکوی پترسون ملایم، یه خودکار آبی که انگار تو جنگ‌های مالیاتی زخمی شده، و یه گوشی موبایل که داره مثل چراغ‌های استودیوهای هالیوودی چشمک می‌زنه... نوتیفیکیشن‌ها یکی‌یکی می‌رسن: پیام‌های پرمهرِ شماها
انگار قلبم یهو وسط یه حسابرسی غافلگیرکننده گیر کرده...
دوربین زوم میکنه به چشمای من:
یه معلم حسابداری که داره سعی می‌کنه بفهمه این‌همه محبت رو کجای ترازنامه‌ دلش جا بده....
یه کلوزآپ، مثل شات‌های هیچکاک: یه لبخند، یه نفس عمیق، و یه فکر که مثل تیتراژ شروع یه فیلم اکشن تو ذهنم می‌درخشه:
این پیام‌ها فقط تبریک نیستن، یه فریادن که ما با هم داریم آینده رو حسابداری می‌کنیم....
کات و فلش بک به گذشته:
تصویر همه همکلاسی ها و دانشجوهایی که یادم دادن "حسابداری" فقط زبان تجارت نیست، زبان رشد آدماست، زبان مسئولیت، زبان دیدن، شنیدن، و بودن...
دوربین روی دستای من فوکوس می‌کنه، دستایی که سال‌ها صفحات استاندارد رو ورق زده، و حالا دارن پیام‌هاتون رو تو صفحات مجازی ورق میزنن، هر پیام پر محبت شما، یادداشت‌های پیوست صورت‌های مالی قلب منه؛ غیرقابل حذف، پر از معنی...
شما می‌نویسین "روز معلم مبارک"، اما من تو دلم می‌خونم:
تأکید بر اهمیت عشق...
افشای صادقانه‌ی محبت...
و یه بند تردید، با موسیقی پس‌زمینه از هانس زیمر:
من واقعاً چی کار کردم که لایق این‌همه لطف شدم...؟
این روزا که این‌همه مِهر از شما می‌گیرم، حس می‌کنم نشستم پای ترازنامه‌ای که عددهاش نه صفر و یک، که آدم‌ان،
هر کدوم‌تون یه دارایی ثابت هستین تو دل و ذهنم...
یه مشت خاطره‌ی بایگانی‌نشده، سرمایه های انسانی بدون استهلاک، بدون کاهش ارزش، حتی با گذر زمان....
وقتی به مسیر معلمی نگاه می‌کنم، خودم رو شبیه استانداردهای حسابرسی می‌بینم، در جست‌وجوی درک درست از "واحد مورد رسیدگی"...
و اون واحد، همیشه ذهن و قلب شما عزیزان بوده برام...
ما معلمای حسابداری خوب می‌دونیم که "دارایی"، فقط چیزی نیست که بشه لمسش کرد...
گاهی یه جمله ساده‌ست که سال‌ها بعد برمی‌گرده، پر از معنا:
"امروز تونستم برای اولین بار تو شرکت صورت مالی تهیه کنم"
دوربین کلوزآپ می‌کنه روی چشمای من، پر از برقِ غرور، مثل لحظه‌ای که قهرمان داستان می‌فهمه راهش درست بوده...
این لحظه‌ها، سنده که شما دارید دنیا رو تغییر می‌دین....
یه صورت مالی، یه تصمیم، یه پیروزی در هر قدم...
معلمی فقط آموزش استاندارد نیست، گاهی باید بشی تعدیلات سنواتیِ امید یه نفر...
باید ریسک رو تقسیم کنی، نه با فرمول، با حضور....
باید شنونده باشی، حتی وقت حساب و کتاب....
و اگه ازم بپرسین سود این مسیر برام چیه؟ می‌گم هیچ‌وقت تو صورت سود و زیانم نیومده، ولی ته دلم، همیشه بستانکار بودم....
معلمی یعنی وامی بدی از وقت و تجربه و دل...
بدون ضمانت‌نامه، بدون وثیقه،
فقط با این امید که یه روز، اون سرمایه، بال دربیاره و پر بکشه به جاهایی که حتی فکرش رو نمی‌کردی...
و
من همیشه سعی کردم هزینه‌هامُ (صبوری‌هام، دل‌سوزی‌هام، وقت‌هایی که گذاشتم) طبق اصل تطابق ثبت کنم...
همون‌قدری که انرژی دادم، مطمئنم یه جایی تو دل یه آدم، یه "درآمد تحقق‌یافته" ثبت شده...
شاید امروز نه، شاید تو سال مالی بعدی...
هر بار که دعای‌ خیرتون بهم می‌رسه یا یه پیام تبریک، حس می‌کنم رسیدی دارم امضا می‌کنم برای چیزی که سال‌ها پیش، بی‌سند و تضمین، داده بودم...
نه برای سودش، نه برای برگشتش،
فقط چون می‌دونستم با نرخ تنزیل محبت، یه روز برمی‌گرده...
سعی کردم تو زندگیم مثل چارچوب مفهومی گزارشگری مالی باشم،
با صداقت، با شفافیت، با وفاداری به حقیقت، نه فقط تو کلاس، تو هر قدم زندگی...
و حالا که این‌همه لطف از شما دریافت کردم، می‌نویسم که به یادگار بمونه:
محبت دریافتی از دانشجویان و دوستانم، قابل اندازه‌گیری نیست، اما بی‌تردید دارای منافع آتی‌ست...
سود انباشته من، همین محبت‌های شماست....
روز معلم برای من، روز بستن حساب نیست، روز افتتاح حساب‌های جدیده...
حسابایی که مشتریشون شمایین،
با مهر، با شعور، با همون سوال‌های گاه‌به‌گاه، اما همیشه عزیز...
مرسی که یادم می‌ندازین معلم بودن نه یه شغل، که یه رسالتِ ثبت‌نشده تو دفاتر رسمیِ، ولی ماندگارتر از هر سند حسابداری...

با احترام
سید محمد باقرآبادی
۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۴
Көбүрөөк функцияларды ачуу үчүн кириңиз.