19.03.202510:58
رادیونو، فصل سوم، اپیزود اول
«در جنگلِ صلحِ پاریس ۱۹۱۹»
نوشتهٔ مانی پارسا
□ نویسنده: مانی پارسا | ویراستار: علیرضا آبیز | صداپرداز: حامد کیان | موسیقی تیتراژ: عبدالرضا جعفری | مدیر هنری و گوینده: نگین کیانفر تهیهکننده: نشرنو
@Radio_Now | @nashrenow
«در جنگلِ صلحِ پاریس ۱۹۱۹»
نوشتهٔ مانی پارسا
□ نویسنده: مانی پارسا | ویراستار: علیرضا آبیز | صداپرداز: حامد کیان | موسیقی تیتراژ: عبدالرضا جعفری | مدیر هنری و گوینده: نگین کیانفر تهیهکننده: نشرنو
@Radio_Now | @nashrenow
16.03.202411:35
ناسوادی
[چرا کسانی که سواد دارند، کتاب نمیخوانند؟]
نوشتهٔ کاوه فیضاللهی
فصل دوم، قسمت دهم
اینکه امروزه مردم خیلی کمتر از گذشته مطالعه میکنند و کتاب میخوانند و این روند در آینده نیز ادامه خواهد داشت، خبر جدیدی نیست. سؤالی که از خودم میپرسم این است که آیا کتاب چیزی است که باید از آن عبور کرد؟ آیا کتاب یکی از مظاهر زندگی دیروز است که بهتدریج باید کنار گذاشت؟ آیا ما به فرمولی جادویی دست یافتهایم که ما را از خواندن کتاب بینیاز کرده است؟ آیا بشر در مسیر تکامل خود مرحلهٔ کتابخوانی را پشت سر گذاشته است؟
🔻 فایل پادکست ضمیمه است.
□ نویسنده: کاوه فیضاللهی | مدیر هنری و گوینده: نگین کیانفر | صداگذار: حامد کیان | تهیهکننده: نشرنو
_____
در پادگیرها:
Castbox | PodBean | Spotify | Fidibo | Taaghche | Shenoto
[چرا کسانی که سواد دارند، کتاب نمیخوانند؟]
نوشتهٔ کاوه فیضاللهی
فصل دوم، قسمت دهم
اینکه امروزه مردم خیلی کمتر از گذشته مطالعه میکنند و کتاب میخوانند و این روند در آینده نیز ادامه خواهد داشت، خبر جدیدی نیست. سؤالی که از خودم میپرسم این است که آیا کتاب چیزی است که باید از آن عبور کرد؟ آیا کتاب یکی از مظاهر زندگی دیروز است که بهتدریج باید کنار گذاشت؟ آیا ما به فرمولی جادویی دست یافتهایم که ما را از خواندن کتاب بینیاز کرده است؟ آیا بشر در مسیر تکامل خود مرحلهٔ کتابخوانی را پشت سر گذاشته است؟
🔻 فایل پادکست ضمیمه است.
□ نویسنده: کاوه فیضاللهی | مدیر هنری و گوینده: نگین کیانفر | صداگذار: حامد کیان | تهیهکننده: نشرنو
_____
در پادگیرها:
Castbox | PodBean | Spotify | Fidibo | Taaghche | Shenoto
21.08.202311:17
آشویتس تحت محاکمه
هانا آرنت | ترجمهٔ میثم محمدامینی
فصل دوم، قسمت هشتم
در دسامبر ۱۹۶۳، ۱۸ سال پس از پایان جنگ جهانی دوم، دادگاهی در فرانفکورت برای محاکمۀ برخی مأمورانِ اساس که در آشویتس خدمت میکردند آغاز به کار کرد. همهچیزِ این دادگاه غریب بود، از رفتار متهمان گرفته که منکر هر گناهی بودند و خود را مشتی کارمندِ دونپایۀ قربانیِ مقامات بالا در نظامی اهریمنی میدانستند و در همین حال در جلسات دادگاه، هنگامِ یادآوریِ ایام خوش گذشتهشان در «اردوگاه» لبخندهای شیطانیِ حسرتبار میزدند، تا واکنشِ عمومِ مردم آلمان که ظاهراً از هرگونه یادآوریِ گذشته، حتی به بهانۀ اجرای عدالت، گریزان بودند. کار به جایی رسید که دادستانهای فرانکفورت میگفتند: «اکثریت مردم آلمان نمیخواهند محاکمات دیگری علیه جنایتکاران نازی برگذار شود» و حتی وزیر دادگستریِ بُن، در خواست کرد که این «قاتلانِ میان خودمان» را راحت بگذاریم. خبرنگاران خارجی بهتزده بودند از اینکه «متهمانی که هنوز در شهر و دیار خود زندگی میکردند بههیچوجه از اجتماعشان طرد نشده بودند».
هانا آرنت در مقالهٔ «آشویتس تحت محاکمه» به جریان محاکمۀ فرانکفورت و حواشی آن پرداخته است. این مقاله داوریِ آرنت است دربارۀ آشویتس، دربارۀ جهانی که واژگون شده، جهانی ساختگی که هرگونه شباهتی با واقعیت را از دست داده بود، جهانی که در آن هر چیز هولناکی که در خیال میگنجید امکانپذیر بود، حتی وقتی که رسماً مجاز نبود. نشر نو این مقاله را در کنار ۹ جستارِ پیشترمنتشرنشدۀ دیگر از آرنت در کتابی با عنوان مسئولیت و داوری با ترجمۀ میثم محمدامینی بهزودی منتشر خواهد کرد. در این اپیزود متن کامل «آشویتس تحت محاکمه» را خواهیم شنید، به همراه معرفی مختصری از کتابِ در دستِ انتشارِ مسئولیت و داوری.
□ نویسنده: هانا آرِنت | مترجم: میثم محمدامینی | مدیر هنری و گوینده: نگین کیانفر | صداگذار: حامد کیان | معرفی کتاب: آزاد عندلیبی | تهیهکننده: نشر نو
فایل پادکست ضمیمه است.
@Radio_Now
آشویتس تحت محاکمه
هانا آرنت | ترجمهٔ میثم محمدامینی
فصل دوم، قسمت هشتم
در دسامبر ۱۹۶۳، ۱۸ سال پس از پایان جنگ جهانی دوم، دادگاهی در فرانفکورت برای محاکمۀ برخی مأمورانِ اساس که در آشویتس خدمت میکردند آغاز به کار کرد. همهچیزِ این دادگاه غریب بود، از رفتار متهمان گرفته که منکر هر گناهی بودند و خود را مشتی کارمندِ دونپایۀ قربانیِ مقامات بالا در نظامی اهریمنی میدانستند و در همین حال در جلسات دادگاه، هنگامِ یادآوریِ ایام خوش گذشتهشان در «اردوگاه» لبخندهای شیطانیِ حسرتبار میزدند، تا واکنشِ عمومِ مردم آلمان که ظاهراً از هرگونه یادآوریِ گذشته، حتی به بهانۀ اجرای عدالت، گریزان بودند. کار به جایی رسید که دادستانهای فرانکفورت میگفتند: «اکثریت مردم آلمان نمیخواهند محاکمات دیگری علیه جنایتکاران نازی برگذار شود» و حتی وزیر دادگستریِ بُن، در خواست کرد که این «قاتلانِ میان خودمان» را راحت بگذاریم. خبرنگاران خارجی بهتزده بودند از اینکه «متهمانی که هنوز در شهر و دیار خود زندگی میکردند بههیچوجه از اجتماعشان طرد نشده بودند».
هانا آرنت در مقالهٔ «آشویتس تحت محاکمه» به جریان محاکمۀ فرانکفورت و حواشی آن پرداخته است. این مقاله داوریِ آرنت است دربارۀ آشویتس، دربارۀ جهانی که واژگون شده، جهانی ساختگی که هرگونه شباهتی با واقعیت را از دست داده بود، جهانی که در آن هر چیز هولناکی که در خیال میگنجید امکانپذیر بود، حتی وقتی که رسماً مجاز نبود. نشر نو این مقاله را در کنار ۹ جستارِ پیشترمنتشرنشدۀ دیگر از آرنت در کتابی با عنوان مسئولیت و داوری با ترجمۀ میثم محمدامینی بهزودی منتشر خواهد کرد. در این اپیزود متن کامل «آشویتس تحت محاکمه» را خواهیم شنید، به همراه معرفی مختصری از کتابِ در دستِ انتشارِ مسئولیت و داوری.
□ نویسنده: هانا آرِنت | مترجم: میثم محمدامینی | مدیر هنری و گوینده: نگین کیانفر | صداگذار: حامد کیان | معرفی کتاب: آزاد عندلیبی | تهیهکننده: نشر نو
فایل پادکست ضمیمه است.
@Radio_Now
Өчүрүлгөн26.03.202523:31
18.03.202516:27
رادیونو، فصل سوم، اپیزود اول
«در جنگلِ صلحِ پاریس ۱۹۱۹»
نوشتهٔ مانی پارسا
□ نویسنده: مانی پارسا | ویراستار: علیرضا آبیز | صداپرداز: حامد کیان | موسیقی تیتراژ: عبدالرضا جعفری | مدیر هنری و گوینده: نگین کیانفر تهیهکننده: نشرنو
@Radio_Now | @nashrenow
«در جنگلِ صلحِ پاریس ۱۹۱۹»
نوشتهٔ مانی پارسا
□ نویسنده: مانی پارسا | ویراستار: علیرضا آبیز | صداپرداز: حامد کیان | موسیقی تیتراژ: عبدالرضا جعفری | مدیر هنری و گوینده: نگین کیانفر تهیهکننده: نشرنو
@Radio_Now | @nashrenow
13.03.202409:08
ناسوادی
[چرا کسانی که سواد دارند، کتاب نمیخوانند؟]
نوشتهٔ کاوه فیضاللهی
فصل دوم، قسمت دهم
اینکه امروزه مردم خیلی کمتر از گذشته مطالعه میکنند و کتاب میخوانند و این روند در آینده نیز ادامه خواهد داشت، خبر جدیدی نیست. سؤالی که از خودم میپرسم این است که آیا کتاب چیزی است که باید از آن عبور کرد؟ آیا کتاب یکی از مظاهر زندگی دیروز است که بهتدریج باید کنار گذاشت؟ آیا ما به فرمولی جادویی دست یافتهایم که ما را از خواندن کتاب بینیاز کرده است؟ آیا بشر در مسیر تکامل خود مرحلهٔ کتابخوانی را پشت سر گذاشته است؟
ما در طول روز چیزهای زیادی میخوانیم: از تابلوی مغازهها و اطلاعات روی بستههای خوراکی بگیرید تا بروشور داروها و طرزکار دستگاهها. بعضی روی تلگرام و اینستاگرام و X (توییتر سابق) و شبکههای بهاصطلاح اجتماعی دیگر چندین ساعت در روز چیزهای مختلف میخوانند. بعضی هم یک وردِ خاص را هزاران بار میخوانند. در اتاق انتظار مطبها یا در آرایشگاهها و جاهای دیگر، روزنامهها و هفتهنامهها را ورق میزنیم و دنبال چیزهای سرگرمکننده میگردیم. برای این نوع فعالیت گاه از اصطلاح junk reading به معنای «هلههولهخوانی» استفاده میشود.
آیا میتوان اینها را مطالعه دانست؟ منظور از مطالعه «خواندنِ کتاب است» و کتاب تا جایی که به این بحث مربوط میشود چیزی است که بیشتر مردم به آن کتاب میگویند. در این قسمت از رادیو نو به کتابها، کتابخوانها، کتابنخوانها پرداختهایم.
□ نویسنده: کاوه فیضاللهی | مدیر هنری و گوینده: نگین کیانفر | صداگذار: حامد کیان | تهیهکننده: نشرنو
در پلتفرمهای آثار صوتی بشنوید:
Castbox | PodBean | Spotify | Fidibo | Taaghche | Shenoto
@Radio_Now | @nashrenow
[چرا کسانی که سواد دارند، کتاب نمیخوانند؟]
نوشتهٔ کاوه فیضاللهی
فصل دوم، قسمت دهم
کسی که کتاب نمیخواند به کسی که نمیتواند کتاب بخواند هیچ برتریای ندارد. ـــــــــ مارک تواین
اینکه امروزه مردم خیلی کمتر از گذشته مطالعه میکنند و کتاب میخوانند و این روند در آینده نیز ادامه خواهد داشت، خبر جدیدی نیست. سؤالی که از خودم میپرسم این است که آیا کتاب چیزی است که باید از آن عبور کرد؟ آیا کتاب یکی از مظاهر زندگی دیروز است که بهتدریج باید کنار گذاشت؟ آیا ما به فرمولی جادویی دست یافتهایم که ما را از خواندن کتاب بینیاز کرده است؟ آیا بشر در مسیر تکامل خود مرحلهٔ کتابخوانی را پشت سر گذاشته است؟
ما در طول روز چیزهای زیادی میخوانیم: از تابلوی مغازهها و اطلاعات روی بستههای خوراکی بگیرید تا بروشور داروها و طرزکار دستگاهها. بعضی روی تلگرام و اینستاگرام و X (توییتر سابق) و شبکههای بهاصطلاح اجتماعی دیگر چندین ساعت در روز چیزهای مختلف میخوانند. بعضی هم یک وردِ خاص را هزاران بار میخوانند. در اتاق انتظار مطبها یا در آرایشگاهها و جاهای دیگر، روزنامهها و هفتهنامهها را ورق میزنیم و دنبال چیزهای سرگرمکننده میگردیم. برای این نوع فعالیت گاه از اصطلاح junk reading به معنای «هلههولهخوانی» استفاده میشود.
آیا میتوان اینها را مطالعه دانست؟ منظور از مطالعه «خواندنِ کتاب است» و کتاب تا جایی که به این بحث مربوط میشود چیزی است که بیشتر مردم به آن کتاب میگویند. در این قسمت از رادیو نو به کتابها، کتابخوانها، کتابنخوانها پرداختهایم.
□ نویسنده: کاوه فیضاللهی | مدیر هنری و گوینده: نگین کیانفر | صداگذار: حامد کیان | تهیهکننده: نشرنو
در پلتفرمهای آثار صوتی بشنوید:
Castbox | PodBean | Spotify | Fidibo | Taaghche | Shenoto
@Radio_Now | @nashrenow
21.08.202311:15
آشویتس تحت محاکمه
هانا آرنت | ترجمهٔ میثم محمدامینی
فصل دوم، قسمت هشتم
در دسامبر ۱۹۶۳، ۱۸ سال پس از پایان جنگ جهانی دوم، دادگاهی در فرانفکورت برای محاکمۀ برخی مأمورانِ اساس که در آشویتس خدمت میکردند آغاز به کار کرد. همهچیزِ این دادگاه غریب بود، از رفتار متهمان گرفته که منکر هر گناهی بودند و خود را مشتی کارمندِ دونپایۀ قربانیِ مقامات بالا در نظامی اهریمنی میدانستند و در همین حال در جلسات دادگاه، هنگامِ یادآوریِ ایام خوش گذشتهشان در «اردوگاه» لبخندهای شیطانیِ حسرتبار میزدند، تا واکنشِ عمومِ مردم آلمان که ظاهراً از هرگونه یادآوریِ گذشته، حتی به بهانۀ اجرای عدالت، گریزان بودند. کار به جایی رسید که دادستانهای فرانکفورت میگفتند: «اکثریت مردم آلمان نمیخواهند محاکمات دیگری علیه جنایتکاران نازی برگذار شود» و حتی وزیر دادگستریِ بُن، در خواست کرد که این «قاتلانِ میان خودمان» را راحت بگذاریم. خبرنگاران خارجی بهتزده بودند از اینکه «متهمانی که هنوز در شهر و دیار خود زندگی میکردند بههیچوجه از اجتماعشان طرد نشده بودند».
هانا آرنت در مقالهٔ «آشویتس تحت محاکمه» به جریان محاکمۀ فرانکفورت و حواشی آن پرداخته است. این مقاله داوریِ آرنت است دربارۀ آشویتس، دربارۀ جهانی که واژگون شده، جهانی ساختگی که هرگونه شباهتی با واقعیت را از دست داده بود، جهانی که در آن هر چیز هولناکی که در خیال میگنجید امکانپذیر بود، حتی وقتی که رسماً مجاز نبود. نشر نو این مقاله را در کنار ۹ جستارِ پیشترمنتشرنشدۀ دیگر از آرنت در کتابی با عنوان مسئولیت و داوری با ترجمۀ میثم محمدامینی بهزودی منتشر خواهد کرد. در این اپیزود متن کامل «آشویتس تحت محاکمه» را خواهیم شنید، به همراه معرفی مختصری از مسئولیت و داوری.
□ نویسنده: هانا آرِنت | مترجم: میثم محمدامینی | مدیر هنری و گوینده: نگین کیانفر | صداگذار: حامد کیان | معرفی کتاب: آزاد عندلیبی | تهیهکننده: نشر نو
در پلتفرمهای آثار صوتی بشنوید:
Castbox: b2n.ir/j59763
Spotify: spoti.fi/3bApgau
PodBean: b2n.ir/y94692
Fidibo: b2n.ir/t60291
Taaghche: b2n.ir/a53905
@Radio_Now | @Nashrenow
آشویتس تحت محاکمه
هانا آرنت | ترجمهٔ میثم محمدامینی
فصل دوم، قسمت هشتم
در دسامبر ۱۹۶۳، ۱۸ سال پس از پایان جنگ جهانی دوم، دادگاهی در فرانفکورت برای محاکمۀ برخی مأمورانِ اساس که در آشویتس خدمت میکردند آغاز به کار کرد. همهچیزِ این دادگاه غریب بود، از رفتار متهمان گرفته که منکر هر گناهی بودند و خود را مشتی کارمندِ دونپایۀ قربانیِ مقامات بالا در نظامی اهریمنی میدانستند و در همین حال در جلسات دادگاه، هنگامِ یادآوریِ ایام خوش گذشتهشان در «اردوگاه» لبخندهای شیطانیِ حسرتبار میزدند، تا واکنشِ عمومِ مردم آلمان که ظاهراً از هرگونه یادآوریِ گذشته، حتی به بهانۀ اجرای عدالت، گریزان بودند. کار به جایی رسید که دادستانهای فرانکفورت میگفتند: «اکثریت مردم آلمان نمیخواهند محاکمات دیگری علیه جنایتکاران نازی برگذار شود» و حتی وزیر دادگستریِ بُن، در خواست کرد که این «قاتلانِ میان خودمان» را راحت بگذاریم. خبرنگاران خارجی بهتزده بودند از اینکه «متهمانی که هنوز در شهر و دیار خود زندگی میکردند بههیچوجه از اجتماعشان طرد نشده بودند».
هانا آرنت در مقالهٔ «آشویتس تحت محاکمه» به جریان محاکمۀ فرانکفورت و حواشی آن پرداخته است. این مقاله داوریِ آرنت است دربارۀ آشویتس، دربارۀ جهانی که واژگون شده، جهانی ساختگی که هرگونه شباهتی با واقعیت را از دست داده بود، جهانی که در آن هر چیز هولناکی که در خیال میگنجید امکانپذیر بود، حتی وقتی که رسماً مجاز نبود. نشر نو این مقاله را در کنار ۹ جستارِ پیشترمنتشرنشدۀ دیگر از آرنت در کتابی با عنوان مسئولیت و داوری با ترجمۀ میثم محمدامینی بهزودی منتشر خواهد کرد. در این اپیزود متن کامل «آشویتس تحت محاکمه» را خواهیم شنید، به همراه معرفی مختصری از مسئولیت و داوری.
□ نویسنده: هانا آرِنت | مترجم: میثم محمدامینی | مدیر هنری و گوینده: نگین کیانفر | صداگذار: حامد کیان | معرفی کتاب: آزاد عندلیبی | تهیهکننده: نشر نو
در پلتفرمهای آثار صوتی بشنوید:
Castbox: b2n.ir/j59763
Spotify: spoti.fi/3bApgau
PodBean: b2n.ir/y94692
Fidibo: b2n.ir/t60291
Taaghche: b2n.ir/a53905
@Radio_Now | @Nashrenow
18.03.202516:26
رادیونو، فصل سوم، اپیزود یکم
«در جنگلِ صلحِ پاریس ۱۹۱۹»
نوشتهٔ مانی پارسا
«و آنجا پاریس بود: پاریسِ زیبای غمانگیز با مردمانی سردرگریبان و سوگوار که نشانههای جنگِ خانمانسوز در گوشه گوشهی آن نمایان بود...»
کنفرانس صلح پاریس (۱۹۲۰-۱۹۱۹)، قرار بود پایانی بر جنگ جهانی اول و آغازی برای جهانی منظمتر باشد، اما همانقدر که تصمیمات این نشست خطوط مرزی را ترسیم کرد، بذر بحرانهای آینده را هم کاشت که بعدها به جنگ جهانی دوم انجامید.
اپیزود اولِ فصلِ سوم رادیونو را اختصاص دادهایم به پشتپردۀ این مذاکرات پیچیده، که در آن، رهبران پیروز هر یک با دیدگاهی متفاوت، برای شکل دادن به دنیای پس از جنگ وارد میدان شدند و نظمِ متزلزلِ آینده را ساختند.
این پادکست تحریر شد با نگاهی به کتاب «پاریس ۱۹۱۹» اثر ماگارت مکمیلان به ترجمۀ افشین خاکباز.
«پاریس ۱۹۱۹» بهزودی تجدیدچاپ خواهد شد.
🔻 فایل پادکست ضمیمه است.
□ نویسنده: مانی پارسا | ویراستار: علیرضا آبیز | صداپرداز: حامد کیان | موسیقی تیتراژ: عبدالرضا جعفری | مدیر هنری و گوینده: نگین کیانفر تهیهکننده: نشرنو
در پادگیرها:
Castbox | PodBean | Spotify
@Radio_Now | @nashrenow
«در جنگلِ صلحِ پاریس ۱۹۱۹»
نوشتهٔ مانی پارسا
«و آنجا پاریس بود: پاریسِ زیبای غمانگیز با مردمانی سردرگریبان و سوگوار که نشانههای جنگِ خانمانسوز در گوشه گوشهی آن نمایان بود...»
کنفرانس صلح پاریس (۱۹۲۰-۱۹۱۹)، قرار بود پایانی بر جنگ جهانی اول و آغازی برای جهانی منظمتر باشد، اما همانقدر که تصمیمات این نشست خطوط مرزی را ترسیم کرد، بذر بحرانهای آینده را هم کاشت که بعدها به جنگ جهانی دوم انجامید.
اپیزود اولِ فصلِ سوم رادیونو را اختصاص دادهایم به پشتپردۀ این مذاکرات پیچیده، که در آن، رهبران پیروز هر یک با دیدگاهی متفاوت، برای شکل دادن به دنیای پس از جنگ وارد میدان شدند و نظمِ متزلزلِ آینده را ساختند.
این پادکست تحریر شد با نگاهی به کتاب «پاریس ۱۹۱۹» اثر ماگارت مکمیلان به ترجمۀ افشین خاکباز.
«پاریس ۱۹۱۹» بهزودی تجدیدچاپ خواهد شد.
🔻 فایل پادکست ضمیمه است.
□ نویسنده: مانی پارسا | ویراستار: علیرضا آبیز | صداپرداز: حامد کیان | موسیقی تیتراژ: عبدالرضا جعفری | مدیر هنری و گوینده: نگین کیانفر تهیهکننده: نشرنو
در پادگیرها:
Castbox | PodBean | Spotify
@Radio_Now | @nashrenow
15.10.202316:41
حرف بزن، حافظه!
فیلیپ راث | ترجمهٔ سرور کسمائی
مارک باسِتس | ترجمهٔ آزاد عندلیبی
فصل دوم، قسمت نهم
میلان کوندرا اصرار داشت که در قسمت زندگینامهٔ کتابهایش فقط دو جمله بیاید: «در چکسلواکی زاده شد. سال ۱۹۷۵ در فرانسه ساکن شد.» او که در کشورش در اوج دورانِ استالینسیمْ کمونیستی دوآتشه بود، بعدها از هرچه ایدئولوژی بیزار شد و از زندگینامه پرهیخت. یادداشت مختصر بیوگرافیکی که میخواست در شرح عمرش بیاید اکنون دیگر جملهٔ آخرش را یافته است: «در چکسلواکی زاده شد. سال ۱۹۷۵ در فرانسه ساکن میشود. سال ۲۰۲۳ در پاریس میمیرد.» با مرگ او جهان یکی از مهمترین نویسندگانش را از دست داد. مهمترین رمانهای او در چند دههٔ اخیر به فارسی ترجمه شده اما اکثراً با حذفیات فراوان. با این همه، محبوبیت او در میان کتابخوانان ایرانی با محبوبیت شماری از بهترین نویسندگان قرن بیستم پهلو میزند: کافکا، مارکز، فاکنر، جویس، کالوینو. در این اپیزود داستان سالهای پایانی عمر او، آلزایمرش، و نیز یکی از مهمترین گفتگوهایش را روایت کردهایم: گفتگو با فیلیپ راث. پایان کار نویسندهای که ستیز با قدرت را ستیزِ حافظه با فراموشی مینامید چگونه رقم خورد؟ در روزهای فراموشی جهان و نوشتن را چگونه درک میکرد؟ چه شد که کتابهای کتابخانهاش را یکبهیک پاره کرد؟
□ نویسنده: مارک باسِتس | مترجم: آزاد عندلیبی | گفتگو: فیلیپ راث | مترجم: سرور کسمائی || مدیر هنری و گوینده: نگین کیانفر | صداگذار: حامد کیان | تهیهکننده: نشر نو
فایل پادکست ضمیمه است.
@Radio_Now
فیلیپ راث | ترجمهٔ سرور کسمائی
مارک باسِتس | ترجمهٔ آزاد عندلیبی
فصل دوم، قسمت نهم
میلان کوندرا اصرار داشت که در قسمت زندگینامهٔ کتابهایش فقط دو جمله بیاید: «در چکسلواکی زاده شد. سال ۱۹۷۵ در فرانسه ساکن شد.» او که در کشورش در اوج دورانِ استالینسیمْ کمونیستی دوآتشه بود، بعدها از هرچه ایدئولوژی بیزار شد و از زندگینامه پرهیخت. یادداشت مختصر بیوگرافیکی که میخواست در شرح عمرش بیاید اکنون دیگر جملهٔ آخرش را یافته است: «در چکسلواکی زاده شد. سال ۱۹۷۵ در فرانسه ساکن میشود. سال ۲۰۲۳ در پاریس میمیرد.» با مرگ او جهان یکی از مهمترین نویسندگانش را از دست داد. مهمترین رمانهای او در چند دههٔ اخیر به فارسی ترجمه شده اما اکثراً با حذفیات فراوان. با این همه، محبوبیت او در میان کتابخوانان ایرانی با محبوبیت شماری از بهترین نویسندگان قرن بیستم پهلو میزند: کافکا، مارکز، فاکنر، جویس، کالوینو. در این اپیزود داستان سالهای پایانی عمر او، آلزایمرش، و نیز یکی از مهمترین گفتگوهایش را روایت کردهایم: گفتگو با فیلیپ راث. پایان کار نویسندهای که ستیز با قدرت را ستیزِ حافظه با فراموشی مینامید چگونه رقم خورد؟ در روزهای فراموشی جهان و نوشتن را چگونه درک میکرد؟ چه شد که کتابهای کتابخانهاش را یکبهیک پاره کرد؟
□ نویسنده: مارک باسِتس | مترجم: آزاد عندلیبی | گفتگو: فیلیپ راث | مترجم: سرور کسمائی || مدیر هنری و گوینده: نگین کیانفر | صداگذار: حامد کیان | تهیهکننده: نشر نو
فایل پادکست ضمیمه است.
@Radio_Now
19.04.202307:19
چرا اتفاقی نمیافتد؟
[دو نامهٔ واتسلاو هاول از زندان]
فصل دوم، قسمت هفتم
واتسلاو هاول نویسنده و رهبر جنبش مدنی چکسلواکی سابق در سال ۱۹۸۳ در پاسخ به بعضی نامهها و شنیدهها از اتفاقات کشور دو نامه مینویسد. در روزهایی که خبر میرسد که همهٔ محافل و نیروهای مدنی مشغول بگومگو و نزاع با یکدیگرند، که کسی کاری نمیکند، که کسانی دارند کشور را ترک میکنند، که کسانی فقط به فکر خودشان هستند و انحصارطلبی پیشه کردهاند، که کسانی به فساد اقتصادی آلوده شدهاند و کسانی هم شهرتِ بیشتر را بر سرنوشت کشور ترجیح دادهاند، او دو نامهٔ تاریخی مینویسد تا راه مواجهه با این وضعیت اضطرابآور را از دیدِ خودش بیان کند. او به این پرسش اساسی نیز میپردازد که «چرا هیچ اتفاقی نمیافتد؟» اما پاسخش آن پاسخی نیست که خیلیها انتظار دارند. این دو نامه را کسانی در امتداد جستار مشهورِ او «قدرت بیقدرتان» دانستهاند. این دو نامه در کتاب «نامههای سرگشاده» او به ترجمهٔ احسان کیانیخواه منتشر شده است. در این اپیزود به این دو نامه پرداختهایم و دو کتاب دیگر هم معرفی کردهایم که خواندنشان در این روزها تجربهٔ دیگریست.
□ نویسنده: واتسلاو هاول | مترجم: احسان کیانیخواه | مدیر هنری و گوینده: نگین کیانفر | صداگذار: حامد کیان | معرفی کتاب: آزاد عندلیبی | تهیهکننده: نشر نو
فایل پادکست ضمیمه است.
@Radio_Now | @Nashrenow
[دو نامهٔ واتسلاو هاول از زندان]
فصل دوم، قسمت هفتم
واتسلاو هاول نویسنده و رهبر جنبش مدنی چکسلواکی سابق در سال ۱۹۸۳ در پاسخ به بعضی نامهها و شنیدهها از اتفاقات کشور دو نامه مینویسد. در روزهایی که خبر میرسد که همهٔ محافل و نیروهای مدنی مشغول بگومگو و نزاع با یکدیگرند، که کسی کاری نمیکند، که کسانی دارند کشور را ترک میکنند، که کسانی فقط به فکر خودشان هستند و انحصارطلبی پیشه کردهاند، که کسانی به فساد اقتصادی آلوده شدهاند و کسانی هم شهرتِ بیشتر را بر سرنوشت کشور ترجیح دادهاند، او دو نامهٔ تاریخی مینویسد تا راه مواجهه با این وضعیت اضطرابآور را از دیدِ خودش بیان کند. او به این پرسش اساسی نیز میپردازد که «چرا هیچ اتفاقی نمیافتد؟» اما پاسخش آن پاسخی نیست که خیلیها انتظار دارند. این دو نامه را کسانی در امتداد جستار مشهورِ او «قدرت بیقدرتان» دانستهاند. این دو نامه در کتاب «نامههای سرگشاده» او به ترجمهٔ احسان کیانیخواه منتشر شده است. در این اپیزود به این دو نامه پرداختهایم و دو کتاب دیگر هم معرفی کردهایم که خواندنشان در این روزها تجربهٔ دیگریست.
□ نویسنده: واتسلاو هاول | مترجم: احسان کیانیخواه | مدیر هنری و گوینده: نگین کیانفر | صداگذار: حامد کیان | معرفی کتاب: آزاد عندلیبی | تهیهکننده: نشر نو
فایل پادکست ضمیمه است.
@Radio_Now | @Nashrenow
28.03.202412:36
نوروز ملیت ایرانی
[اپیزود ویژهٔ نوروزی]
نوروز یکی از نشانههای ملیت ماست. نوروز یکی از روزهای تجلی روح ایرانی است. نوروز برهان این دعوی است که ایران، با همهی سالخوردگی، هنوز جوان و نیرومند است... پیر نوروز یادها در سر دارد. از آن کرانهی زمان میآید، از آنجا که نشانش پیدا نیست. در این راه دراز رنجها دیده و تلخیها چشیدهاست. اما هنوز شاد و امیدوار است. جامههای رنگرنگ پوشیدهاست، اما از آن همه، یک رنگ بیشتر آشکار نیست و آن رنگ ایران است. ـــــ از متنِ پادکست
🔺 فایل پادکست ضمیمه است.
□ نویسنده: دکتر پرویز ناتل خانلری | مدیر هنری و گوینده: نگین کیانفر | تهیهکننده: نشرنو
@Radio_Now | @nashrenow
_____________________________
Castbox
[اپیزود ویژهٔ نوروزی]
نوروز یکی از نشانههای ملیت ماست. نوروز یکی از روزهای تجلی روح ایرانی است. نوروز برهان این دعوی است که ایران، با همهی سالخوردگی، هنوز جوان و نیرومند است... پیر نوروز یادها در سر دارد. از آن کرانهی زمان میآید، از آنجا که نشانش پیدا نیست. در این راه دراز رنجها دیده و تلخیها چشیدهاست. اما هنوز شاد و امیدوار است. جامههای رنگرنگ پوشیدهاست، اما از آن همه، یک رنگ بیشتر آشکار نیست و آن رنگ ایران است. ـــــ از متنِ پادکست
🔺 فایل پادکست ضمیمه است.
□ نویسنده: دکتر پرویز ناتل خانلری | مدیر هنری و گوینده: نگین کیانفر | تهیهکننده: نشرنو
@Radio_Now | @nashrenow
_____________________________
Castbox
11.10.202316:21
حرف بزن، حافظه!
فیلیپ راث | ترجمهٔ سرور کسمائی
مارک باسِتس | ترجمهٔ آزاد عندلیبی
فصل دوم، قسمت نهم
میلان کوندرا اصرار داشت که در قسمت زندگینامهٔ کتابهایش فقط دو جمله بیاید: «در چکسلواکی زاده شد. سال ۱۹۷۵ در فرانسه ساکن شد.» او که در کشورش در اوج دورانِ استالینسیمْ کمونیستی دوآتشه بود، بعدها از هرچه ایدئولوژی بیزار شد و از زندگینامه پرهیخت. یادداشت مختصر بیوگرافیکی که میخواست در شرح عمرش بیاید اکنون دیگر جملهٔ آخرش را یافته است: «در چکسلواکی زاده شد. سال ۱۹۷۵ در فرانسه ساکن میشود. سال ۲۰۲۳ در پاریس میمیرد.» با مرگ او جهان یکی از مهمترین نویسندگانش را از دست داد. مهمترین رمانهای او در چند دههٔ اخیر به فارسی ترجمه شده اما اکثراً با حذفیات فراوان. با این همه، محبوبیت او در میان کتابخوانان ایرانی با محبوبیت شماری از بهترین نویسندگان قرن بیستم پهلو میزند: کافکا، مارکز، فاکنر، جویس، کالوینو. در این اپیزود داستان سالهای پایانی عمر او، آلزایمرش، و نیز یکی از مهمترین گفتگوهایش را روایت کردهایم: گفتگو با فیلیپ راث. پایان کار نویسندهای که ستیز با قدرت را ستیزِ حافظه با فراموشی مینامید چگونه رقم خورد؟ در روزهای فراموشی جهان و نوشتن را چگونه درک میکرد؟ چه شد که کتابهای کتابخانهاش را یکبهیک پاره کرد؟
□ نویسنده: مارک باسِتس | مترجم: آزاد عندلیبی | گفتگو: فیلیپ راث | مترجم: سرور کسمائی || مدیر هنری و گوینده: نگین کیانفر | صداگذار: حامد کیان | تهیهکننده: نشر نو
در پلتفرمهای آثار صوتی بشنوید:
Castbox | PodBean | Spotify | Fidibo | Taaghche
فیلیپ راث | ترجمهٔ سرور کسمائی
مارک باسِتس | ترجمهٔ آزاد عندلیبی
فصل دوم، قسمت نهم
میلان کوندرا اصرار داشت که در قسمت زندگینامهٔ کتابهایش فقط دو جمله بیاید: «در چکسلواکی زاده شد. سال ۱۹۷۵ در فرانسه ساکن شد.» او که در کشورش در اوج دورانِ استالینسیمْ کمونیستی دوآتشه بود، بعدها از هرچه ایدئولوژی بیزار شد و از زندگینامه پرهیخت. یادداشت مختصر بیوگرافیکی که میخواست در شرح عمرش بیاید اکنون دیگر جملهٔ آخرش را یافته است: «در چکسلواکی زاده شد. سال ۱۹۷۵ در فرانسه ساکن میشود. سال ۲۰۲۳ در پاریس میمیرد.» با مرگ او جهان یکی از مهمترین نویسندگانش را از دست داد. مهمترین رمانهای او در چند دههٔ اخیر به فارسی ترجمه شده اما اکثراً با حذفیات فراوان. با این همه، محبوبیت او در میان کتابخوانان ایرانی با محبوبیت شماری از بهترین نویسندگان قرن بیستم پهلو میزند: کافکا، مارکز، فاکنر، جویس، کالوینو. در این اپیزود داستان سالهای پایانی عمر او، آلزایمرش، و نیز یکی از مهمترین گفتگوهایش را روایت کردهایم: گفتگو با فیلیپ راث. پایان کار نویسندهای که ستیز با قدرت را ستیزِ حافظه با فراموشی مینامید چگونه رقم خورد؟ در روزهای فراموشی جهان و نوشتن را چگونه درک میکرد؟ چه شد که کتابهای کتابخانهاش را یکبهیک پاره کرد؟
□ نویسنده: مارک باسِتس | مترجم: آزاد عندلیبی | گفتگو: فیلیپ راث | مترجم: سرور کسمائی || مدیر هنری و گوینده: نگین کیانفر | صداگذار: حامد کیان | تهیهکننده: نشر نو
در پلتفرمهای آثار صوتی بشنوید:
Castbox | PodBean | Spotify | Fidibo | Taaghche
17.04.202316:21
چرا اتفاقی نمیافتد؟
[دو نامهٔ واتسلاو هاول از زندان]
فصل دوم، قسمت هفتم
واتسلاو هاول نویسنده و رهبر جنبش مدنی چکسلواکی سابق در سال ۱۹۸۳ در پاسخ به بعضی نامهها و شنیدهها از اتفاقات کشور دو نامه مینویسد. در روزهایی که خبر میرسد که همهٔ محافل و نیروهای مدنی مشغول بگومگو و نزاع با یکدیگرند، که کسی کاری نمیکند، که کسانی دارند کشور را ترک میکنند، که کسانی فقط به فکر خودشان هستند و انحصارطلبی پیشه کردهاند، که کسانی به فساد اقتصادی آلوده شدهاند و کسانی هم شهرتِ بیشتر را بر سرنوشت کشور ترجیح دادهاند، او دو نامهٔ تاریخی مینویسد تا راه مواجهه با این وضعیت اضطرابآور را از دیدِ خودش بیان کند. او به این پرسش اساسی نیز میپردازد که «چرا هیچ اتفاقی نمیافتد؟» اما پاسخش آن پاسخی نیست که خیلیها انتظار دارند. این دو نامه را کسانی در امتداد جستار مشهورِ او «قدرت بیقدرتان» دانستهاند. این دو نامه در کتاب «نامههای سرگشاده» او به ترجمهٔ احسان کیانیخواه منتشر شده است. در این اپیزود به این دو نامه پرداختهایم و دو کتاب دیگر هم معرفی کردهایم که خواندنشان در این روزها تجربهٔ دیگریست.
□ نویسنده: واتسلاو هاول | مترجم: احسان کیانیخواه | مدیر هنری و گوینده: نگین کیانفر | صداگذار: حامد کیان | معرفی کتاب: آزاد عندلیبی | تهیهکننده: نشر نو
@Radio_Now | @Nashrenow
Castbox: b2n.ir/q81508
Spotify: spoti.fi/3bApgau
PodBean: b2n.ir/y94692
Fidibo: b2n.ir/t60291
Taaghche: b2n.ir/a53905
[دو نامهٔ واتسلاو هاول از زندان]
فصل دوم، قسمت هفتم
واتسلاو هاول نویسنده و رهبر جنبش مدنی چکسلواکی سابق در سال ۱۹۸۳ در پاسخ به بعضی نامهها و شنیدهها از اتفاقات کشور دو نامه مینویسد. در روزهایی که خبر میرسد که همهٔ محافل و نیروهای مدنی مشغول بگومگو و نزاع با یکدیگرند، که کسی کاری نمیکند، که کسانی دارند کشور را ترک میکنند، که کسانی فقط به فکر خودشان هستند و انحصارطلبی پیشه کردهاند، که کسانی به فساد اقتصادی آلوده شدهاند و کسانی هم شهرتِ بیشتر را بر سرنوشت کشور ترجیح دادهاند، او دو نامهٔ تاریخی مینویسد تا راه مواجهه با این وضعیت اضطرابآور را از دیدِ خودش بیان کند. او به این پرسش اساسی نیز میپردازد که «چرا هیچ اتفاقی نمیافتد؟» اما پاسخش آن پاسخی نیست که خیلیها انتظار دارند. این دو نامه را کسانی در امتداد جستار مشهورِ او «قدرت بیقدرتان» دانستهاند. این دو نامه در کتاب «نامههای سرگشاده» او به ترجمهٔ احسان کیانیخواه منتشر شده است. در این اپیزود به این دو نامه پرداختهایم و دو کتاب دیگر هم معرفی کردهایم که خواندنشان در این روزها تجربهٔ دیگریست.
□ نویسنده: واتسلاو هاول | مترجم: احسان کیانیخواه | مدیر هنری و گوینده: نگین کیانفر | صداگذار: حامد کیان | معرفی کتاب: آزاد عندلیبی | تهیهکننده: نشر نو
@Radio_Now | @Nashrenow
Castbox: b2n.ir/q81508
Spotify: spoti.fi/3bApgau
PodBean: b2n.ir/y94692
Fidibo: b2n.ir/t60291
Taaghche: b2n.ir/a53905
Көрсөтүлдү 1 - 12 ичинде 12
Көбүрөөк функцияларды ачуу үчүн кириңиз.