
Україна Сейчас | УС: новини, політика

Україна Online: Новини | Політика

Всевидящее ОКО: Україна | Новини

Труха⚡️Україна

Николаевский Ванёк

Инсайдер UA

Лачен пише

Nairaland Pulse | News

Анатолий Шарий

Україна Сейчас | УС: новини, політика

Україна Online: Новини | Політика

Всевидящее ОКО: Україна | Новини

Труха⚡️Україна

Николаевский Ванёк

Инсайдер UA

Лачен пише

Nairaland Pulse | News

Анатолий Шарий

Україна Сейчас | УС: новини, політика

Україна Online: Новини | Політика

Всевидящее ОКО: Україна | Новини

کانون شعر و ادب دانشگاه محقق اردبیلی
صفحهی رسمی کانون شعر و ادب دانشگاه محقق اردبیلی
-
ساختمان آیت الله مشکینی
-
آدرس پیج اینستاگرامی
_umapoem
-
جهت ارتباط با ادمین
@joudi_somarin
-
ساختمان آیت الله مشکینی
-
آدرس پیج اینستاگرامی
_umapoem
-
جهت ارتباط با ادمین
@joudi_somarin
TGlist рейтинг
0
0
ТипАчык
Текшерүү
ТекшерилбегенИшенимдүүлүк
ИшенимсизОрду
ТилиБашка
Канал түзүлгөн датаЛист 17, 2020
TGlistке кошулган дата
Квіт 11, 2025Тиркелген топ

گروه کانون شعر و ادب دانشگاه محقق اردبیلی
55
Рекорддор
17.05.202523:59
319Катталгандар01.04.202523:59
0Цитация индекси17.05.202523:07
1031 посттун көрүүлөрү11.05.202511:17
231 жарнама посттун көрүүлөрү12.05.202523:59
26.09%ER18.05.202522:26
32.39%ERRӨнүгүү
Катталуучулар
Citation индекси
Бир посттун көрүүсү
Жарнамалык посттун көрүүсү
ER
ERR
18.05.202509:14
✨️نوروزنامه✨️
خیام نیشابوری ابتدا به واسطهی تألیفات ارزندهاش در زمینهی ریاضی و نجوم و بعدها به سبب رباعیاتش شهرت بسیار یافته است.
در سال ۱۳۱۲ هجری شمسی، مرحوم مجتبی مینوی کتابی به نام《نوروزنامه》را بر مبنای نسخهی خطی منحصربهفردی که پیشتر علامه محمد قزوینی در کتابخانهی عمومی برلین یافته بود به نام خیام منتشر کرد.
نوروزنامه رسالهایاست کوتاه در منشأ و تاریخ و آداب جشن نوروز که در سرتاسر آن نامی از مولفش به میان نیامده اما مرحوم مینوی با ارائهی شواهد و قرائنی انتساب آن به خیام را قطعی دانستهاند.
خیام در این رساله، سببِ وضعِ جشنِ نوروز و کشف حقیقت آن و اینکه کدام پادشاه آن را نهاده و چرا آن را بزرگ داشتهاند، بیان میکند.
علاوه بر آنکه نوروز را یکی از رسوم ملی ایرانیان میداند، با اصرار زیاد مراعات آن را بر اقوام تُرک و روم هم واجب میشمارد.
گویا خیام این کتاب را بسیار سردستی و قلمانداز و به خواهش پادشاه وقت نگاشته است. هر چند در حالت کلی نثری سنجیده و شیرین دارد.
در سرتاسر آن از شاهان اساطیری و تاریخی ایران (خصوصاََ شاهان ساسانی) با تمجید و تحسین حکایت شده است.
یکی از جالبترین بخشهای نوروزنامه《گفتار اندر منفعت شراب》است!
با توجه به اینکه کتاب به شیوهی رایج رسالهنگاری در ادب کهن فارسی با سپاس خدا و ستایش حضرت پیغمبر (ص) آغاز شده، گنجاندن چنین مطالب ستایشآمیزی نسبت به شراب، تناقض جالبتوجهی را در آن پدید آورده است.
خیام در ذکر چیزهایی که《موبدانموبد》به عنوان هدیهی نوروزی برای شاه میبرده، هر یک از آنها را شاه یکی از انواع شمرده:
-شراب: شاه نوشیدنیها
-زر: شاه گوهرهای گدازنده
-یاقوت: شاه گوهرهای ناگدازنده
-اسب: شاه چرندکان
-باز: شاه پرندگان
و...
《گفتار اندر منفعت شراب》
دانایان طب چنین گفتهاند؛ چون جالینوس و سقراط و بقراط و بوعلیسینا و محمد زکریا که: هیچچیز در تن انسان نافعتر از شراب نیست! خاصه شراب انگوری تلخ و صافی! و خاصیتش آن است که غم را ببرد و دل را خرم کند و تن را فربه کند. و طعامهای غلیظ را بگذراند و گونهی رو سرخ کند و پوست تن را تازه و روشن گرداند. و فهم و خاطر را تیز کند. و بخیل را سخی و بددل را دلیر کند. و خورندهی شراب را بیماری کم کند و اغلب تندرست باشد...
و گروهی زیرکان، شراب را محک مرد خواندهاند...
و هر که پنج قدح شراب ناب بخورد، آنچه اندر اوست، از نیک و بد از او سر آید و گوهر خویش پدید کند.
#علی_احمدی_راد
#نوروز_نامه
#خیام_نیشابوری
#نوروز
#تخت_طاقدیس
t.me/takhte_tagdis
خیام نیشابوری ابتدا به واسطهی تألیفات ارزندهاش در زمینهی ریاضی و نجوم و بعدها به سبب رباعیاتش شهرت بسیار یافته است.
در سال ۱۳۱۲ هجری شمسی، مرحوم مجتبی مینوی کتابی به نام《نوروزنامه》را بر مبنای نسخهی خطی منحصربهفردی که پیشتر علامه محمد قزوینی در کتابخانهی عمومی برلین یافته بود به نام خیام منتشر کرد.
نوروزنامه رسالهایاست کوتاه در منشأ و تاریخ و آداب جشن نوروز که در سرتاسر آن نامی از مولفش به میان نیامده اما مرحوم مینوی با ارائهی شواهد و قرائنی انتساب آن به خیام را قطعی دانستهاند.
خیام در این رساله، سببِ وضعِ جشنِ نوروز و کشف حقیقت آن و اینکه کدام پادشاه آن را نهاده و چرا آن را بزرگ داشتهاند، بیان میکند.
علاوه بر آنکه نوروز را یکی از رسوم ملی ایرانیان میداند، با اصرار زیاد مراعات آن را بر اقوام تُرک و روم هم واجب میشمارد.
گویا خیام این کتاب را بسیار سردستی و قلمانداز و به خواهش پادشاه وقت نگاشته است. هر چند در حالت کلی نثری سنجیده و شیرین دارد.
در سرتاسر آن از شاهان اساطیری و تاریخی ایران (خصوصاََ شاهان ساسانی) با تمجید و تحسین حکایت شده است.
یکی از جالبترین بخشهای نوروزنامه《گفتار اندر منفعت شراب》است!
با توجه به اینکه کتاب به شیوهی رایج رسالهنگاری در ادب کهن فارسی با سپاس خدا و ستایش حضرت پیغمبر (ص) آغاز شده، گنجاندن چنین مطالب ستایشآمیزی نسبت به شراب، تناقض جالبتوجهی را در آن پدید آورده است.
خیام در ذکر چیزهایی که《موبدانموبد》به عنوان هدیهی نوروزی برای شاه میبرده، هر یک از آنها را شاه یکی از انواع شمرده:
-شراب: شاه نوشیدنیها
-زر: شاه گوهرهای گدازنده
-یاقوت: شاه گوهرهای ناگدازنده
-اسب: شاه چرندکان
-باز: شاه پرندگان
و...
《گفتار اندر منفعت شراب》
دانایان طب چنین گفتهاند؛ چون جالینوس و سقراط و بقراط و بوعلیسینا و محمد زکریا که: هیچچیز در تن انسان نافعتر از شراب نیست! خاصه شراب انگوری تلخ و صافی! و خاصیتش آن است که غم را ببرد و دل را خرم کند و تن را فربه کند. و طعامهای غلیظ را بگذراند و گونهی رو سرخ کند و پوست تن را تازه و روشن گرداند. و فهم و خاطر را تیز کند. و بخیل را سخی و بددل را دلیر کند. و خورندهی شراب را بیماری کم کند و اغلب تندرست باشد...
و گروهی زیرکان، شراب را محک مرد خواندهاند...
و هر که پنج قدح شراب ناب بخورد، آنچه اندر اوست، از نیک و بد از او سر آید و گوهر خویش پدید کند.
#علی_احمدی_راد
#نوروز_نامه
#خیام_نیشابوری
#نوروز
#تخت_طاقدیس
t.me/takhte_tagdis


11.05.202517:47
📣 کانون پیشگیری از آسیبهای اجتماعی دانشگاه محقق اردبیلی برگزار میکند:
کارگاه آموزشی تفکر انتقادی
مدرس: سمانه خواجه
دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی دانشگاه محقق اردبیلی
زمان برگزاری :
۲۴ اردیبهشت ماه
ساعت ۱۲:۳۰
مکان:
آمفی تئاتر دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی
❌همراه با ارائه گواهی معتبر❌
هزینه کارگاه با احترام: ۲۰ هزار تومان
جهت ثبت نام با آیدی زیر ارتباط بگیرید :
@Kanoon_kaej
کارگاه آموزشی تفکر انتقادی
مدرس: سمانه خواجه
دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی دانشگاه محقق اردبیلی
زمان برگزاری :
۲۴ اردیبهشت ماه
ساعت ۱۲:۳۰
مکان:
آمفی تئاتر دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی
❌همراه با ارائه گواهی معتبر❌
هزینه کارگاه با احترام: ۲۰ هزار تومان
جهت ثبت نام با آیدی زیر ارتباط بگیرید :
@Kanoon_kaej
13.05.202518:03
#تیکه_کتاب
خوب گاهی آدم میخواند، رمانی نیمهتمام دارد، میرود خانه چای دم میکند، سیگاری زیر لب میگذارد، تکیه به بالشی میدهد و نرمنرم میخواند. خوب بَدَک نیست، برای خودش عالمی دارد، اما بدبختی این است که هر شب نمیشود این کار را کرد. آدم گاهی دلش میخواهد بنشیند و با یکی در مورد کتابی که خوانده است حرف بزند، درست انگار دارد دورهاش می کند. اما کو، تا یکی اینطور و آن همه اُخت پیدا بشود؟ خواهید گفت پیدا میشود، بله میدانم، من هم داشتم یکی_دو تا. آنقدر باهم اُخت بودیم که اگر یکی نمیآمد، سر وقت به پاتوقمان نمیآمد دِلشوره میگرفتیم. خوب معلوم است، یکی زن میگیرد، یکی سفر میرود، یکی میرود مذهبی میشود، یکی هم غیبش میزند، خودکشی میکند. دست آخر وقتی خوب زیر و بالای کار را میبینی، متوجه میشوی که آدمها بیشترشان نمیتوانند تا آخر خط تاب بیاورند.
#بره_گمشده_راعی
اثرِ #هوشنگ_گلشیری🌱
🕊@uma_poem🕊
خوب گاهی آدم میخواند، رمانی نیمهتمام دارد، میرود خانه چای دم میکند، سیگاری زیر لب میگذارد، تکیه به بالشی میدهد و نرمنرم میخواند. خوب بَدَک نیست، برای خودش عالمی دارد، اما بدبختی این است که هر شب نمیشود این کار را کرد. آدم گاهی دلش میخواهد بنشیند و با یکی در مورد کتابی که خوانده است حرف بزند، درست انگار دارد دورهاش می کند. اما کو، تا یکی اینطور و آن همه اُخت پیدا بشود؟ خواهید گفت پیدا میشود، بله میدانم، من هم داشتم یکی_دو تا. آنقدر باهم اُخت بودیم که اگر یکی نمیآمد، سر وقت به پاتوقمان نمیآمد دِلشوره میگرفتیم. خوب معلوم است، یکی زن میگیرد، یکی سفر میرود، یکی میرود مذهبی میشود، یکی هم غیبش میزند، خودکشی میکند. دست آخر وقتی خوب زیر و بالای کار را میبینی، متوجه میشوی که آدمها بیشترشان نمیتوانند تا آخر خط تاب بیاورند.
#بره_گمشده_راعی
اثرِ #هوشنگ_گلشیری🌱
🕊@uma_poem🕊
06.05.202519:13
#یادواره
چه جای صحبت سال و مه و بهار و خزان؟
که دل گرفتهام از روزگار دور از تو
شانزدهم اردیبهشت، به یاد #حسین_منزوی🌱
🕊@uma_poem🕊
چه جای صحبت سال و مه و بهار و خزان؟
که دل گرفتهام از روزگار دور از تو
شانزدهم اردیبهشت، به یاد #حسین_منزوی🌱
🕊@uma_poem🕊
Кайра бөлүшүлгөн:
تخت طاقدیس، علی احمدی راد

09.05.202514:36
《سراپردهیِ باران》
مرغی از وحشتِ صیّاد، هراسان پَر زد
تا حریمِ حَرَمِ اَمنِ خراسان پَر زد...
قلم از شوق، سَر از پای ندانست دَمی،
ناگَه از مَخمَصهیِ تَنگِ قَلمدان پَر زد
آنقَدَر در سرِ گُل حسرتِ گُلزار افتاد،
تا که پَرپَر شد و از دامنِ گُلدان پَر زد
آنقَدَر غربت و شب فتنه به شهر افکندند،
دل، هوایی شد و تا شامِ غریبان پَر زد
-چه شد آن غنچه که در حسرتِ شبنم میسوخت؟
-عاقبت سویِ سَراپردهیِ باران پَر زد
دیو را رونقِ بازار نمانَد زیرا،
دلِ بلقیس به امّیدِ سلیمان پَر زد
دام و صیّاد مُهَیّا شد و یک آن دلِ صید،
تا حریمِ حَرَمِ اَمنِ خراسان پَر زد...
#علی_احمدی_راد
#تخت_طاقدیس
t.me/takhte_tagdis
مرغی از وحشتِ صیّاد، هراسان پَر زد
تا حریمِ حَرَمِ اَمنِ خراسان پَر زد...
قلم از شوق، سَر از پای ندانست دَمی،
ناگَه از مَخمَصهیِ تَنگِ قَلمدان پَر زد
آنقَدَر در سرِ گُل حسرتِ گُلزار افتاد،
تا که پَرپَر شد و از دامنِ گُلدان پَر زد
آنقَدَر غربت و شب فتنه به شهر افکندند،
دل، هوایی شد و تا شامِ غریبان پَر زد
-چه شد آن غنچه که در حسرتِ شبنم میسوخت؟
-عاقبت سویِ سَراپردهیِ باران پَر زد
دیو را رونقِ بازار نمانَد زیرا،
دلِ بلقیس به امّیدِ سلیمان پَر زد
دام و صیّاد مُهَیّا شد و یک آن دلِ صید،
تا حریمِ حَرَمِ اَمنِ خراسان پَر زد...
#علی_احمدی_راد
#تخت_طاقدیس
t.me/takhte_tagdis


16.05.202517:40
▫️كانون شعروادب دانشگاه محقق اردبیلی، برگزار میکند:
"محفل ادبی دانشجویی"
[بررسی احوال و آثار "فخرالدین عراقی"]
⭕️زمان برگزاری:
دوشنبه ۱۴۰۴/۰۲/۲۹
ساعت ۱۳:۳۰ الی ۱۲:۰۰
⭕️مکان برگزاری:
ساختمان آیتالله مشکینی،
سالن کانونهای فرهنگی و هنری.
🕊@uma_poem🕊
"محفل ادبی دانشجویی"
[بررسی احوال و آثار "فخرالدین عراقی"]
⭕️زمان برگزاری:
دوشنبه ۱۴۰۴/۰۲/۲۹
ساعت ۱۳:۳۰ الی ۱۲:۰۰
⭕️مکان برگزاری:
ساختمان آیتالله مشکینی،
سالن کانونهای فرهنگی و هنری.
🕊@uma_poem🕊
16.05.202517:41
"آخرین جلسه در این نیمسالِ تحصیلی."
09.05.202518:10
#تیکه_کتاب
اگر بگویم عاشق کشورم هستم شاید درست نباشد. در بسیاری از موارد نسبت به آن نفرت ورزیدهام و از جوانی صدها بار به خود قول دادهام برای همیشه در جایی بسیار دور از پِرو زندگی کنم، هرگز کلمهای دربارهاش ننویسم و نقصها و ناهنجاریهایش را فراموش کنم. ولی واقعیت این است که همیشه در فکرش هستم و چه آن جا زندگی کنم، چه در کشوری دیگر به عنوان مهاجر به سر برم، برایم مانند شکنجهای دائمی است. نمیتوانم خود را از آن برهانم؛ پِرو وقتی خشمگینم نمیکند، غمگینم میکند و غالباً هر دو احساس را با هم دارم.
#ماهی_در_آب
اثرِ #ماریو_بارگاس_یوسا🌱
🕊@uma_poem🕊
اگر بگویم عاشق کشورم هستم شاید درست نباشد. در بسیاری از موارد نسبت به آن نفرت ورزیدهام و از جوانی صدها بار به خود قول دادهام برای همیشه در جایی بسیار دور از پِرو زندگی کنم، هرگز کلمهای دربارهاش ننویسم و نقصها و ناهنجاریهایش را فراموش کنم. ولی واقعیت این است که همیشه در فکرش هستم و چه آن جا زندگی کنم، چه در کشوری دیگر به عنوان مهاجر به سر برم، برایم مانند شکنجهای دائمی است. نمیتوانم خود را از آن برهانم؛ پِرو وقتی خشمگینم نمیکند، غمگینم میکند و غالباً هر دو احساس را با هم دارم.
#ماهی_در_آب
اثرِ #ماریو_بارگاس_یوسا🌱
🕊@uma_poem🕊
Кайра бөлүшүлгөн:
تخت طاقدیس، علی احمدی راد

15.05.202518:22
✨️فرصت✨️
میرزا محمدنصیر حسینی شیرازی ملقت به فرصتالدوله و متخلص به #فرصت_شیرازی (درگذشتهی ۱۲۹۹ شمسی) از بهخصوصترین افراد در تاریخ چندصد سال اخیر ایران است.
در زمینهی شعر و شاعری دیوان مفصلی از او بهجای مانده است. هر چند دست بالا میتوان او را شاعری با سطح متوسط به حساب آورد، اما در دیوانش غزلیات قابل توجهی مشاهده میشود که بعضاََ حتی بین عوام هم نفوذ چشمگیری یافتهاند. مطلع بعضی از آنها را ذکر میکنم:
ما رند و خراباتی و دیوانه و مستیم
پوشیده چه گوییم؟ همینیم که هستیم...
***
دیدن رویِ تو و دادن جان مطلب ماست
پرده بردار ز رخساره که جان بر لب ماست...
***
تو به دلبری و شوخی ببری دل پری را
پری از تو دلبر آموخت طریق دلبری را...
و به جز اینها، ابیات درخشانی مثل بیت زیر:
عهد کردی که کُشی فرصتِ خود را روزی
فرصت ار یافتی آن عهد فراموش مکن...!
آنچه فرصت را از تمامی همعصران خود متمایز میکند؛ تخصص مثالزدنی او در چند رشته از علوم مختلف است. علاوه بر تسلط کاملی که به زبان عربی داشت، قدری فرانسوی و هندی آموخت و بر زبان انگلیسی نیز مسلط شد. چنانکه پارهای از آثار گوبینو (مورخ و شرقشناس فرانسوی) را ترجمه و در کتاب معروف خود《آثار عجم》آورده است. علاوه بر اینها زبان و خط پهلوی، خط میخی و تا حدی زبان و خط یونانی را هم آموخت و در زادگاهش فارس به مطالعات باستانشناسی پرداخت. حتی برخی منابع او را اولین باستانشناس رسمی ایران میدانند.
با نوشتن کتاب《بحورالالحان》تخصص خود را در زمینهی شناخت دستگاههای موسیقی ایرانی و نسبت آنها با بحور عروضی نشان داد و مرجعیتی برای خود به وجود آورد که تا امروز باقیاست.
فرصت با اغلب بزرگان عصر خود از مظفرالدینشاه تا سید جمالالدین اسدآبادی و #میرزا_عبدالله_فراهانی و میرزا جهانگیرخان صور اسرافیل ارتباط داشت.
یکی از مهمترین روزنامههای عصر خود یعنی《روزنامهی فارس》را منتشر میکرد. علاوه بر آن در نقاشی و خطاطی هم ید طولایی داشت. عکاسی را از عبدالله میرزای قاجار آموخت و از معدود عکاسهای ماهر زمان خود بود. در شعر و نثر فارسی ماهر بوده و مدت زیادی مسئولیتهای مهم اداری داشت که نمایانترینشان ریاست عدلیهی فارس بود. تأسیس نخستین مدارس به شکل و شیوهی جدید در فارس را هم به او نسبت میدهند.
نقل کردهاند: فرصت در یکی دو سال آخر عمر به بیماری شدید معده و کلیه مبتلا شد. در نتیجه از مناصب دولتی دست شُسته منزوی و گوشهگیر گشت و به تهیهی سنگ مزار و تدارک مقبرهاش در جوار آرامگاه #حافظ پرداخت. در این دوران سخت مضطرب و پریشان بود از این جهت که آیا دفن او در ساحت آرامگاه حافظ جسارتی به پیشگاه او نیست؟ و آیا لسانالغیب بر این امر رضایت دارد؟
پس با خلوص نیت بر سر مزار حافظ حاضر شد و بعد از انجام آداب به این نیت فال گرفته با این بیت مواجه شد:
رَواقِ مَنظَرِ چشمِ من آشیانهی توست
کَرَم نَما و فرود آ، که خانه خانهی توست!
فرصت چنان متأثر شد که هایهای گریست. روز بعد قبری در محوطهی آرامگاه حافظ برایش کندند و مدتی بعد، فرصت در اول آبان ۱۲۹۹ هجری شمسی در سن ۶۹ سالگی درگذشت.
#علی_احمدی_راد
#تخت_طاقدیس
t.me/takhte_tagdis
میرزا محمدنصیر حسینی شیرازی ملقت به فرصتالدوله و متخلص به #فرصت_شیرازی (درگذشتهی ۱۲۹۹ شمسی) از بهخصوصترین افراد در تاریخ چندصد سال اخیر ایران است.
در زمینهی شعر و شاعری دیوان مفصلی از او بهجای مانده است. هر چند دست بالا میتوان او را شاعری با سطح متوسط به حساب آورد، اما در دیوانش غزلیات قابل توجهی مشاهده میشود که بعضاََ حتی بین عوام هم نفوذ چشمگیری یافتهاند. مطلع بعضی از آنها را ذکر میکنم:
ما رند و خراباتی و دیوانه و مستیم
پوشیده چه گوییم؟ همینیم که هستیم...
***
دیدن رویِ تو و دادن جان مطلب ماست
پرده بردار ز رخساره که جان بر لب ماست...
***
تو به دلبری و شوخی ببری دل پری را
پری از تو دلبر آموخت طریق دلبری را...
و به جز اینها، ابیات درخشانی مثل بیت زیر:
عهد کردی که کُشی فرصتِ خود را روزی
فرصت ار یافتی آن عهد فراموش مکن...!
آنچه فرصت را از تمامی همعصران خود متمایز میکند؛ تخصص مثالزدنی او در چند رشته از علوم مختلف است. علاوه بر تسلط کاملی که به زبان عربی داشت، قدری فرانسوی و هندی آموخت و بر زبان انگلیسی نیز مسلط شد. چنانکه پارهای از آثار گوبینو (مورخ و شرقشناس فرانسوی) را ترجمه و در کتاب معروف خود《آثار عجم》آورده است. علاوه بر اینها زبان و خط پهلوی، خط میخی و تا حدی زبان و خط یونانی را هم آموخت و در زادگاهش فارس به مطالعات باستانشناسی پرداخت. حتی برخی منابع او را اولین باستانشناس رسمی ایران میدانند.
با نوشتن کتاب《بحورالالحان》تخصص خود را در زمینهی شناخت دستگاههای موسیقی ایرانی و نسبت آنها با بحور عروضی نشان داد و مرجعیتی برای خود به وجود آورد که تا امروز باقیاست.
فرصت با اغلب بزرگان عصر خود از مظفرالدینشاه تا سید جمالالدین اسدآبادی و #میرزا_عبدالله_فراهانی و میرزا جهانگیرخان صور اسرافیل ارتباط داشت.
یکی از مهمترین روزنامههای عصر خود یعنی《روزنامهی فارس》را منتشر میکرد. علاوه بر آن در نقاشی و خطاطی هم ید طولایی داشت. عکاسی را از عبدالله میرزای قاجار آموخت و از معدود عکاسهای ماهر زمان خود بود. در شعر و نثر فارسی ماهر بوده و مدت زیادی مسئولیتهای مهم اداری داشت که نمایانترینشان ریاست عدلیهی فارس بود. تأسیس نخستین مدارس به شکل و شیوهی جدید در فارس را هم به او نسبت میدهند.
نقل کردهاند: فرصت در یکی دو سال آخر عمر به بیماری شدید معده و کلیه مبتلا شد. در نتیجه از مناصب دولتی دست شُسته منزوی و گوشهگیر گشت و به تهیهی سنگ مزار و تدارک مقبرهاش در جوار آرامگاه #حافظ پرداخت. در این دوران سخت مضطرب و پریشان بود از این جهت که آیا دفن او در ساحت آرامگاه حافظ جسارتی به پیشگاه او نیست؟ و آیا لسانالغیب بر این امر رضایت دارد؟
پس با خلوص نیت بر سر مزار حافظ حاضر شد و بعد از انجام آداب به این نیت فال گرفته با این بیت مواجه شد:
رَواقِ مَنظَرِ چشمِ من آشیانهی توست
کَرَم نَما و فرود آ، که خانه خانهی توست!
فرصت چنان متأثر شد که هایهای گریست. روز بعد قبری در محوطهی آرامگاه حافظ برایش کندند و مدتی بعد، فرصت در اول آبان ۱۲۹۹ هجری شمسی در سن ۶۹ سالگی درگذشت.
#علی_احمدی_راد
#تخت_طاقدیس
t.me/takhte_tagdis


10.05.202521:00
هر جفا قیلسان فضولی، تک شکایت قیلمازام
عشق اطواریندا سانما، بیوفالاردان منی
#کانون_شعروادب
#حکیم_فضولی🌱
بیستم اردیبهشتماه، سالروز تولد حکیم محمد فضولی و روزِ شعر و ادبِ ترکی، گرامی باد.
🕊@uma_poem🕊
عشق اطواریندا سانما، بیوفالاردان منی
#کانون_شعروادب
#حکیم_فضولی🌱
بیستم اردیبهشتماه، سالروز تولد حکیم محمد فضولی و روزِ شعر و ادبِ ترکی، گرامی باد.
🕊@uma_poem🕊
06.05.202517:10
قطعه: هفتهی خاکستری
خواننده: #فرهاد_مهراد
آهنگساز: #اسفندیار_منفردزاده
ترانهسُرا: #شهیار_قنبری
✨️✨️✨️
#شنبه روز بدی بود
روز بیحوصلگی
وقت خوبی که میشد
غزلی تازه بگی
♪♪♪
صبح #یکشنبه من
جدول نیمهتموم
همه خونههاش سیاه
روی خونه جغد شوم
♪♪♪
صفحهی کهنهی یادداشتای من
گفت #دوشنبه روز میلاد منه
اما شعر تو میگه که چشم من
تو نخ ابره که بارون بزنه
#آخ_اگه_بارون_بزنه
#آخ_اگه_بارون_بزنه
♪♪♪
غروب #سهشنبه خاکستری بود
همه انگار نوک کوه رفته بودن
به خودم هی زدم از اینجا برو!
اما موش خورده شناسنامهی من!
♪♪♪
عصر #چهارشنبه من
عصر خوشبختی ما
فصل گندیدن من
فصل جونسختی ما
♪♪♪
روز #پنجشنبه اومد
مثل سقاهک پیر
رو نوکش یه چیکه آب
گفت به من بگیر بگیر!
♪♪♪
#جمعه حرف تازهای برام نداشت
هر چی بود پیشتر از اینها گفته بود...
#تخت_طاقدیس
t.me/takhte_tagdis
خواننده: #فرهاد_مهراد
آهنگساز: #اسفندیار_منفردزاده
ترانهسُرا: #شهیار_قنبری
✨️✨️✨️
#شنبه روز بدی بود
روز بیحوصلگی
وقت خوبی که میشد
غزلی تازه بگی
♪♪♪
صبح #یکشنبه من
جدول نیمهتموم
همه خونههاش سیاه
روی خونه جغد شوم
♪♪♪
صفحهی کهنهی یادداشتای من
گفت #دوشنبه روز میلاد منه
اما شعر تو میگه که چشم من
تو نخ ابره که بارون بزنه
#آخ_اگه_بارون_بزنه
#آخ_اگه_بارون_بزنه
♪♪♪
غروب #سهشنبه خاکستری بود
همه انگار نوک کوه رفته بودن
به خودم هی زدم از اینجا برو!
اما موش خورده شناسنامهی من!
♪♪♪
عصر #چهارشنبه من
عصر خوشبختی ما
فصل گندیدن من
فصل جونسختی ما
♪♪♪
روز #پنجشنبه اومد
مثل سقاهک پیر
رو نوکش یه چیکه آب
گفت به من بگیر بگیر!
♪♪♪
#جمعه حرف تازهای برام نداشت
هر چی بود پیشتر از اینها گفته بود...
#تخت_طاقدیس
t.me/takhte_tagdis
17.05.202514:27
⭕️"جلسهیِ شعر روز دوشنبه کانون شعر و ادب، برگزار نخواهد شد."
05.05.202519:33
#تیکه_کتاب
از حسادتی که پیدا کرده بودم چشم دیدن هیچ کدام از سنگهای آن حیاطِ پست و بلند را نداشتم، حیاطی که احتمالاً نیمساعتِ دیگر پاهای او از رویش میگذشت؛ و باز از حسادتی که داشتم دلم نمیخواست چشمم به آن دستگیرهیِ درها میافتاد، دستگیرههایی که او با دستهایش که بوی شیر میداد میگرفت. اصلاً نسبت به همه جایِ خانه احساس نفرت کردم، نفرتی که کمابیش با امید دیدن او برابر بود. چطور است که همیشه امید انسان به یأس تبدیل میشود.
#میراث
اثرِ #هاینریش_بل🌱
🕊@uma_poem🕊
از حسادتی که پیدا کرده بودم چشم دیدن هیچ کدام از سنگهای آن حیاطِ پست و بلند را نداشتم، حیاطی که احتمالاً نیمساعتِ دیگر پاهای او از رویش میگذشت؛ و باز از حسادتی که داشتم دلم نمیخواست چشمم به آن دستگیرهیِ درها میافتاد، دستگیرههایی که او با دستهایش که بوی شیر میداد میگرفت. اصلاً نسبت به همه جایِ خانه احساس نفرت کردم، نفرتی که کمابیش با امید دیدن او برابر بود. چطور است که همیشه امید انسان به یأس تبدیل میشود.
#میراث
اثرِ #هاینریش_بل🌱
🕊@uma_poem🕊
14.05.202520:43
.
چه انتظار عظیمی نشسته در دل ما
همیشه منتظریم و کسی نمیآید
صفای گمشده آیا
براین زمین تهی مانده باز میگردد؟
اگر زمانه به اینگونه پیشرفت این است
مرا به رجعت تا آغاز مسکن اجداد
مدد کنید که امدادتان گرامی باد
همیشه دلهره با من همیشه بیمی هست
که آن نشانه صدق از زمانه برخیزد
و آفتاب صداقت ز شرق بگریزد
همیشه میگفتم
چه قدر مردن خوب است،
چه قدر مردن
در این زمانه که نیکی حقیر و مغلوب است،
خوب است.
#کانون_شعروادب
#حمید_مصدق🌱
🕊@uma_poem🕊
چه انتظار عظیمی نشسته در دل ما
همیشه منتظریم و کسی نمیآید
صفای گمشده آیا
براین زمین تهی مانده باز میگردد؟
اگر زمانه به اینگونه پیشرفت این است
مرا به رجعت تا آغاز مسکن اجداد
مدد کنید که امدادتان گرامی باد
همیشه دلهره با من همیشه بیمی هست
که آن نشانه صدق از زمانه برخیزد
و آفتاب صداقت ز شرق بگریزد
همیشه میگفتم
چه قدر مردن خوب است،
چه قدر مردن
در این زمانه که نیکی حقیر و مغلوب است،
خوب است.
#کانون_شعروادب
#حمید_مصدق🌱
🕊@uma_poem🕊
Көбүрөөк функцияларды ачуу үчүн кириңиз.